.
#اربعین
السلام علیک یا اباعبدالله
من آمدم سوی تو با یک کاروان آه
از این سفر دارم برایت ارمغان آه
سوزی میان سینه ها و شعله در دل
دارم ز هجر و دوری ات در عمق جان آه
شرح سفر شرح هزاران جان سپردن
هر لحظه بی تو سهم اهل کاروان آه
بی تو چهل روز است که سامان نداریم
ما بی سر و سامانت ای سرو روان آه
فصل زیارت بود از رأس شریفت
من در میان محمل و تو بر سنان آه
رأس تو روی نیزه ها شد قبله گاهم
ما زائرت بودیم با اشک روان آه
مُردم هزاران مرتبه که همرهم بود
چشمان هیز حرمله ، شمر و سنان آه
از من نمی پرسی سه ساله دخترت کو ؟
او که شده در شام ویرانه نهان آه
چون چشمه ساری جوشد از عمق وجودم
خون دلِ جاری چو اشک دیدگان آه
این است شرح حال ما و کودکانت
داغی به دل ، سوزی به سینه ، بر لبان آه
از دور می بوسید دخت تو لبت را
وقتی لبت را بوسه می زد خیزران آه
از این سفر مانده برای زینب تو
یک اربعین اندوه و اشک و یک جهان آه
#محمدعلی_شهاب ✍
.
#اي ملائک سوي يثرب..
#روضه و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه
اي ملائک سوي يثرب همه پرواز کنيد
شمع سان ناله و سوز جگر آغاز کنيد
همه با هم به سما دستِ دعا باز کنيد
خون فشانيد ز چشم و به خدا راز کنيد
مُهر غم نقش به بال و پرتان مي گردد
مرگ دور سر پيغمبرتان مي گردد
پيک غم از حرم خواجه ي اسرا آيد
خبر از فاجعه ي محشر کبري آيد
کاورانِ اجل از جانبِ صحرا آيد
نگذاريد دَرِ خانه ي زهرا آيد
قاصد مرگ کجا کعبه ي مقصود کجا
مَلَکُ الموت کجا خانه معبود کجا
اَجل اِستاده هراسان به دَرِ بيت رسول
پشت در لحظه به لحظه طلبد اذن دخول
لرزد از زمزمه ي او دلِ زهراي بتول
فاطمه نزد پدر آمده محزون و ملول
که اي پدر پيک عجيبي است تو را مي خواند
کيست کز هر سخنش قلب مرا لرزاند
گفت در پاسخ زهرا پدر، اي پاک سرشت
دست تقدير براي تو غمي تازه سرشت
پدرت مي رود امروز به گلزار بهشت
آسمان کوهِ بلا را به سر دوش تو هشت
فلک امروز پُر از ناله ي جبرائيل است
اين غريبي که بُوَد پشت در، عزرائيل است
*ديد هي دَقُّ الباب ميكنه، اصرار ميكنه وارد بشه، اومد خدمت بابا، باباجان! جواني اومده شمارو ميخواد؟ فرمود: فاطمه جان! اون مَلَكُ الموتِ، عزرائيلِ، تا به حال هيچ كجا اجازه نگرفته و نمي گيره، اما اينجا منتظرِ اذنِ توئه فاطمه، تا تو اجازه اش ندي نميآد، اجازه بده بياد فاطمه جان...
حبيبه ي خدا در به روش باز كرد،وارد شد، اومد كنارِ بسترِ رسولِ خدا، عرضِ سلام و ادب كرد، عرضه داشت: يا رسول الله! من در اختيار شما هستم، اجازه بديد روحتون رو به مَلَكوتِ اَعلي ببرم؟ پيغمبر فرمود: لحظه اي صبر كن، برادرم جبرائيل بياد...آمد، عرضه داشت: يا رسول الله! بهشت رو آذين بستن، بهشتيان همه منتظرِ تو هستن، اؤلياء و انبياء منتظرِ شما هستن...*
گفت ای پیک خدا حاملِ فیض و رحمت
سخنی گو که ز قلبم برُبائی محنت
غم من نیست غم حور و قصور و جنت
چه کند روز جزا خالق من با امت
*تا لحظه ي آخر، به فكرِ اُمتش بود، هي ميگفت:"رَبِّ اُمّتي..."*
گفت جبریل که فرموده چنین معبودت
آنقدر بر تو ببخشم که کنم خوشنودت
*خدا وعده فرموده قيامت آنقدر از اُمّتِ تو مي بخشم، تا تو راضي بشي"وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى" بگيم:يا رسول الله!...*
ای به دوشت غم اُمت همه دَم در همه حال
بُرده بر شانه ي خود کوهِ غم و درد و ملال
اُمت اَجرِ تو عطا کرد به قرآن و به آل
حُرمَتِ هر دو کنارِ حَرَمَت شد پامال
کرده غصب فدک و حقِ علی را بردند
پهلوی فاطمهات را ز لگد آزردند
*هنوزِ آبِ غسلت خشك نشده بود، هيزم آوُردن، دَرِ خانه ي فاطمه رو آتيش زدن، بهش گفت: فاطمه پشتِ دَرِ خانه است، گفت: اگر فاطمه هم پشتِ در باشه آتش ميزنم... اي كاش به اين جنايت اكتفا مي كرد، ديگه لگد به دَرِ نيم سوخته نمي زد...بينِ در و ديوار، صداي ناله ي دخترت بلند شد:" یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ الله! هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِک" ببين با دخترت چيكار كرد...*
با سر انگشتِ زمان سخت ورق برگردید
غنچه و لاله ی خونینِ تو پرپر گردید
*ناله ي اول گفت: بابا! ناله ي دوم فضه رو صدا زد"یا فِضَّةُ خُذینی "...يا رسول الله!...*
به حَسَن از همه کس ظلم فزونتر گردید
*جلو چشمش باباش رو فحش ميدادن، به خودش هم جسارت مي كردن، مي گفتن:"يا مُذِلَّ الْمُؤْمِنِین" عصاي زهر آلود به پاش زدن، خنجر به پايِ مبارك آقا زدن، سجاده ي نماز رو از زيرِ پاش كشيدن...يا رسول الله!...*
به حَسن از همه کس ظلم فزونتر گردید
دومين اَجرِّ تو زخمِ سَرِ حيدر گرديد
بعد از آن زهر که بر نورِ دو عینت دادند
اَجرها بود که امت به حسینت دادند
*گاهي كنارِ بدنِ اِرباً اِربايِ علي اكبرش ناله ميزد:"وَلَدي!..عَلَى الدُّنْيَا بَعْدَكَ الْعَفَا" گاهي شش ماه اش رويِ دستش با گلويِ پاره صدا ميزد:" هَوَّنَ عَلَىَّ ما نَزَلَ بي أَنَّهُ بِعَيْنِ الله"...حسين
بعد از آن زهر که بر نورِ دو عینت دادند
اَجرها بود که امت به حسینت دادند
*گاهي كنارِ بدنِ قاسم ناله ميزد، گاهي كنارِ نهر علقمه" أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي"حسين...لحظات آخر هم صورت رويِ خاك گذاشت، لباش مثلِ دو چوبِ خشك از تشنگي بهم ميخورد، صدا ميزد" إلهِى رِضًى بِقَضائِکَ،صبراً عَلَي بَلائك، تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ یا غِیاثَ المُستَغیثینَ"
بعد از آن زهر که بر نورِ دو عینت دادند
اَجرها بود که امت به حسینت
#حاج_مهدی_سماواتی
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
..
اربعین عشق
آسمان شب شده در ماتم مهر و ماه است
داغ هفتاد و دو گل فاجعه ای جانکاه است
کاروان اسرای علوی در راه است
زنگ این قافله انگار صدایش آه است
کاروان آمد و بر کرببلا حاضر شد
"روز هجران و شب فرقت یار آخر شد"
عطر #یوسف برسد لیک نه از پیراهن
اثری نیست از او غیر مزاری به وطن
چو لگدمال شد از سمّ ستور دشمن
عطر سیب است که پیچیده در این دشت محن
وطن شاه همین #قتلگه بایر شد
روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
بهر دلسوختگان مرقد دلداری هست
"گرچه گل نیست ولی صحنه ی گلزاری هست"
درد دل در دل هر سوخته طوماری هست
گرچه آن روز نشد، وقت عزاداری هست
قلم از وصف غم اهل حرم قاصر شد
روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
یاد آن گل که بر او تیغ و سنان بود که ریخت
چشمها چشمه شد و اشک روان بود که ریخت
از شترها به زمین خیل زنان بود که ریخت
فصل پاییز شد و برگ خزان بود که ریخت
مجلس روضه ی بر خون خدا دایر شد
روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
این رباب است که گشته لغتش وای حسین
ذکر او بود علی مرثیتش وای حسین
گاه می گفت علی وای #عطش وای حسین
اصغرم از عطش افتاده به غش وای حسین
کودکم در دم آخر به پدر ناصر شد
روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
داغها تازه شد و هیئت غم گشت به پا
آن یکی گفت پدر آن دگری گفت اخا
آن یکی گفت ببین قامت من گشته دوتا
آن یکی رفت به دنبال مزار سقا
اربعین بود و حرم معتکف حائر شد
روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
در کنارش زینب (س) با الفِ دال نشست
یاد آن روز که در پهنه ی گودال نشست
اربعین، غم به دلش مثل چهل سال نشست
کوه صبر است نیفتاد ز پا، حال نشست
گر چهل روز بر این موج بلا صابر شد
روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
یادش آمد که در آن روز عذابش دادند
آب می خواست که با تیر جوابش دادند
با دم کودک شش ماهه خضابش دادند
تشنه لب بود که با خنجر، آبش دادند
از بلندای حرم قائله را ناظر شد
روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
چه سخنها است که با جان برادر دارد
تن بی سر خبر از غصه ی خواهر دارد؟
گریه ها کرد از این خاک که بر سر دارد
دید قبرش اثر از گریه ی مادر دارد
هر شب جمعه بر او فاطمه (س) هم زائر شد
روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
آسمانها و زمین از غم وتر الموتور
تا ابد اشک بریزند بر این قبه ی نور
لحظه هامان شده هر روز چو یوم عاشور
سوخت از آتش او هرکه از او کرد عبور
کاتبی از حرمش کرد گذر، شاعر شد
روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
#جواد_محمودآبادی ✍
1402/06/15
#اربعین
.
.
#اي ملائک سوي يثرب..
#روضه و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه
اي ملائک سوي يثرب همه پرواز کنيد
شمع سان ناله و سوز جگر آغاز کنيد
همه با هم به سما دستِ دعا باز کنيد
خون فشانيد ز چشم و به خدا راز کنيد
مُهر غم نقش به بال و پرتان مي گردد
مرگ دور سر پيغمبرتان مي گردد
پيک غم از حرم خواجه ي اسرا آيد
خبر از فاجعه ي محشر کبري آيد
کاورانِ اجل از جانبِ صحرا آيد
نگذاريد دَرِ خانه ي زهرا آيد
قاصد مرگ کجا کعبه ي مقصود کجا
مَلَکُ الموت کجا خانه معبود کجا
اَجل اِستاده هراسان به دَرِ بيت رسول
پشت در لحظه به لحظه طلبد اذن دخول
لرزد از زمزمه ي او دلِ زهراي بتول
فاطمه نزد پدر آمده محزون و ملول
که اي پدر پيک عجيبي است تو را مي خواند
کيست کز هر سخنش قلب مرا لرزاند
گفت در پاسخ زهرا پدر، اي پاک سرشت
دست تقدير براي تو غمي تازه سرشت
پدرت مي رود امروز به گلزار بهشت
آسمان کوهِ بلا را به سر دوش تو هشت
فلک امروز پُر از ناله ي جبرائيل است
اين غريبي که بُوَد پشت در، عزرائيل است
*ديد هي دَقُّ الباب ميكنه، اصرار ميكنه وارد بشه، اومد خدمت بابا، باباجان! جواني اومده شمارو ميخواد؟ فرمود: فاطمه جان! اون مَلَكُ الموتِ، عزرائيلِ، تا به حال هيچ كجا اجازه نگرفته و نمي گيره، اما اينجا منتظرِ اذنِ توئه فاطمه، تا تو اجازه اش ندي نميآد، اجازه بده بياد فاطمه جان...
حبيبه ي خدا در به روش باز كرد،وارد شد، اومد كنارِ بسترِ رسولِ خدا، عرضِ سلام و ادب كرد، عرضه داشت: يا رسول الله! من در اختيار شما هستم، اجازه بديد روحتون رو به مَلَكوتِ اَعلي ببرم؟ پيغمبر فرمود: لحظه اي صبر كن، برادرم جبرائيل بياد...آمد، عرضه داشت: يا رسول الله! بهشت رو آذين بستن، بهشتيان همه منتظرِ تو هستن، اؤلياء و انبياء منتظرِ شما هستن...*
گفت ای پیک خدا حاملِ فیض و رحمت
سخنی گو که ز قلبم برُبائی محنت
غم من نیست غم حور و قصور و جنت
چه کند روز جزا خالق من با امت
*تا لحظه ي آخر، به فكرِ اُمتش بود، هي ميگفت:"رَبِّ اُمّتي..."*
گفت جبریل که فرموده چنین معبودت
آنقدر بر تو ببخشم که کنم خوشنودت
*خدا وعده فرموده قيامت آنقدر از اُمّتِ تو مي بخشم، تا تو راضي بشي"وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى" بگيم:يا رسول الله!...*
ای به دوشت غم اُمت همه دَم در همه حال
بُرده بر شانه ي خود کوهِ غم و درد و ملال
اُمت اَجرِ تو عطا کرد به قرآن و به آل
حُرمَتِ هر دو کنارِ حَرَمَت شد پامال
کرده غصب فدک و حقِ علی را بردند
پهلوی فاطمهات را ز لگد آزردند
*هنوزِ آبِ غسلت خشك نشده بود، هيزم آوُردن، دَرِ خانه ي فاطمه رو آتيش زدن، بهش گفت: فاطمه پشتِ دَرِ خانه است، گفت: اگر فاطمه هم پشتِ در باشه آتش ميزنم... اي كاش به اين جنايت اكتفا مي كرد، ديگه لگد به دَرِ نيم سوخته نمي زد...بينِ در و ديوار، صداي ناله ي دخترت بلند شد:" یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ الله! هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِک" ببين با دخترت چيكار كرد...*
با سر انگشتِ زمان سخت ورق برگردید
غنچه و لاله ی خونینِ تو پرپر گردید
*ناله ي اول گفت: بابا! ناله ي دوم فضه رو صدا زد"یا فِضَّةُ خُذینی "...يا رسول الله!...*
به حَسَن از همه کس ظلم فزونتر گردید
*جلو چشمش باباش رو فحش ميدادن، به خودش هم جسارت مي كردن، مي گفتن:"يا مُذِلَّ الْمُؤْمِنِین" عصاي زهر آلود به پاش زدن، خنجر به پايِ مبارك آقا زدن، سجاده ي نماز رو از زيرِ پاش كشيدن...يا رسول الله!...*
به حَسن از همه کس ظلم فزونتر گردید
دومين اَجرِّ تو زخمِ سَرِ حيدر گرديد
بعد از آن زهر که بر نورِ دو عینت دادند
اَجرها بود که امت به حسینت دادند
*گاهي كنارِ بدنِ اِرباً اِربايِ علي اكبرش ناله ميزد:"وَلَدي!..عَلَى الدُّنْيَا بَعْدَكَ الْعَفَا" گاهي شش ماه اش رويِ دستش با گلويِ پاره صدا ميزد:" هَوَّنَ عَلَىَّ ما نَزَلَ بي أَنَّهُ بِعَيْنِ الله"...حسين
بعد از آن زهر که بر نورِ دو عینت دادند
اَجرها بود که امت به حسینت دادند
*گاهي كنارِ بدنِ قاسم ناله ميزد، گاهي كنارِ نهر علقمه" أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي"حسين...لحظات آخر هم صورت رويِ خاك گذاشت، لباش مثلِ دو چوبِ خشك از تشنگي بهم ميخورد، صدا ميزد" إلهِى رِضًى بِقَضائِکَ،صبراً عَلَي بَلائك، تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ یا غِیاثَ المُستَغیثینَ"
بعد از آن زهر که بر نورِ دو عینت دادند
اَجرها بود که امت به حسینت
#حاج_مهدی_سماواتی
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#رسول_الله #رحلت_پیامبر_اکرم
.👇
3. میرزا محمدی 19.8.96.mp3
2.4M
#روضه_اربعین
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
السلام علیک یا اباعبدالله
همه منتظرند ببینند عمه جانشون چه جوری زیارت میکنه ، دیدند دیگه رمق به زانوای عمه نمونده
رو زانواش چند قدم راه اومد ، بوی برادر به مشامش میرسه ... همه منتظرند ببینند ، زینب با تربت برادر چه میکنه ؟ دیدند یه پارچه ای روی قبر پهن کرد ، این پارچه همون پیراهن خونینِ برادره ... داداش چهل منزل کتک خوردم ، طعنه و ناسزا شنیدم ، اما همه امانتیاتو پس گرفتم ، این عمامه ایه که روسرت گذاشته بودی ... دونه دونه را نشون داد به ابی عبدالله ... این همون پیراهنیه که مادرم برات آماده کرده بود ، ببین این گلاوند مادرم زهراست ، این پیراهن مادرمه ، مقنعه ی مادرمه ، داداش همه رسالتامو به انجام رسوندم ، همه بچه هاتو آوردم ... اما یه امانتی رو گوشه ی خرابه جا گذاشتم ، حسیییین ...
#اربعین
.
#زمینه
#اربعین
#میثم_مطیعی 🎤
می آییم از هر سوی دنیا
تا برگردیم سوی تو مولا
دیگر دنیا باور خواهد کرد
چشم انداز فردای ما را
تو نصر من الله، می خوانی و عالم
حیران تو خواهد شد
ای رهبر دل ها، اینک همه دنیا
مهمان تو خواهد شد
«لبیک یا ثارالله»
لبیکَ یا ثارالله ای عشق
ای زیبا ای مهر و ماه ای عشق
هر اربعین با شوق دیدار
می آییم ان شاءالله ای عشق
بارزق حلالم، با اهل و عیالم
بار سفرم بستم
با گریه و توبه، با خوف و رجا به
دریای تو پیوستم
«لبیک یا ثارالله»
این رزمایش راز فتح ماست
آغاز یک عصر بی همتاست
عصر عشق و آزادی آمد
عشقت آزادیبخش دنیاست
این گریهی شوق است، این آیه نور است
بر گونهی زائرها
هر ذکر حسین جان، چاووش ظهور است
در موکب عاشورا
«لبیک یا ثارالله»
شاعر: میلاد عرفان پور
نغمه پرداز: مرتضی حبیبی
* * * *
حرم الله حرم تو
شدم آواره صحرای غم تو
من و این راه، من و این آه
دل من سر به هوای علم تو
راه عشق است این راه
عاشقان بسم الله
موکب به موکب آه
تا صحن ثارالله
«یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله»
من و گریه به هوایت
من و باران غم مرثیه هایت
من و این دل که سپردم
به نسیم سحر صحن و سرایت
تشنه دیدارم
تشنه کربلا!
مهمان نمیخواهی؟
سفره دار دنیا!
«یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله»
همه عالم پر نامت
چه قیامتی به پا کرده قیامت
که بیاید پسر تو
ز یزیدیان بگیرد انتقامت
در دستش ذوالفقار
او می آید از راه
بر لبش نغمه
اناابن ثارالله
«لبیک یا ثارالله»
شاعر: محمد مهدی سیار✍
نغمه پرداز: مرتضی حبیبی🎼
👇
منم زینب
منم زینب که جانانم حسین است
منم زینب که ایمانم حسین است
تمام هستیم باشد برادر
منم زینب همه جانم حسین است
حسین جانم حسین جان ۲
خدا داند که جز او کس ندارم
منم زینب که سلطانم حسین است
امیر کربلا جانم فدایش
منم زینب که جانانم حسین است
حسین جانم حسین جان ۲
تمام هستی ام باشد چو بابا
منم زینب که سامانم حسین است
بود درمان دردم او برادر
منم زینب که درمانم حسین است
قرارم ( بیقرارم ) تا تو رفتی
منم زینب که ایمانم حسین است
بیقرار اصفهانی
عباس علمدار
پاشو برادر
تراجان خواهر
پاشو برادر
پاشو برادر
علم و بردار
عزیز زینب یل وفادار
پاشو برادر علم و بردار
ببین خواهرت را
غریب و تنها
پاشو برادر پاشو برادر
علم و بردار
عزیز مادر خدا نگهدار
اسیر غمها میون اعدا
پاشو برادر پاشو برادر
علم و بردار
تو که با وفایی
امیر سپاهی
پاشو برادر
به ما کن نگاهی
ببین رهسپارم ولی بیقرارم
پس از حق برادر کسی را ندارم
بیقرار اصفهانی
#اربعین
امروز اربعین عزیز دو عالم است
یا این که روز دوم ماه محرّم است؟
یک قافله رسیده که ره توشه اش غم است
یک قافله که قامت بانوی آن خم است
یک قافله بدون علمدار آمده
یک قافله که از سر بازار آمده
گرد و غبار چادر زن ها مشخّص است
آثار خستگی بدن ها مشخّص است
رنگ کبود و جای زدن ها مشخّص است
از آه آه و لحن سخن ها مشخّص است ...
... خیلی میان راه اذیّت شدند آه
چل روز اسیر داغ اسارت شدند آه
در این میان زنی که شبیه فرشته است
آمد ولی حجاب سرش رشته رشته است
پیداست که به او چه قدَر بد گذشته است
با اشک، روی قبر برادر نوشته است:
قبر حسین ، کُشته ی عطشان کربلا
«در خاک و خون تپیده ی میدان کربلا»
من زینبم ... شناختی آیا ؟ بلند شو
ای نور چشم مادرم از جا بلند شو
یا که بگیر جان مرا یا بلند شو
ای سر بُریده ام! به روی پا بلند شو
برخیز و خوب دور و برم را نگاه کن
آوارگی اهل حرم را نگاه کن
هر کس رسیده محضر تو گریه می کند
دارد سکینه دختر تو گریه می کند
در پشت خیمه همسر تو گریه می کند
بالای قبر اصغر تو گریه می کند
لالایی رباب، دلم را شکسته است
آوای آب آب، دلم را شکسته است
دارد رباب صحبت سربسته با فرات
لب تشنه بود اصغرم ای بی وفا فرات!
یک لحظه هم برای رضای خدا فرات ...
... اصلاً دلت نسوخت برایم چرا فرات؟
رویت سیاه ! موی سفید مرا ببین
زخم گلوی طفل شهید مرا ببین
یک اربعین بدون تو سر کردم ای حسین
از شام و کوفه هدیه ای آوردم ای حسین
بهتر نگاه کن به روی زردم ای حسین
عبّاس اگر نبود که می مُردم ای حسین
چشمان هرزه دور و بر ما زیاد بود
در شهر شام ، خنده و هورا زیاد بود
با چوب خیزران لب سرخت سیاه شد
حرف از کنیز بردن یک بی پناه شد
وقتی سه ساله ی تو لبش غرق آه شد
با تازیانه پیرهنش راه راه شد
بین خرابه خاطره ها را گذاشتم
شرمنده ام که یاس تو را جا گذاشتم
چل روز پیش بود که پیشانی ات شکست
از لا به لای جمعیّتی نیزه دار و پست
دیدم که شمر آمد و بر سینه ات نشست
راه نفس نفس زدنت را به زور بست
خنجر کشید و آه ... بماند برای بعد
آهی شنید و آه ... بماند برای بعد
#محمد _فردوسی
#مرحوم_سیدجوادذاکر_ره
#نوحه_ماندگار
#یه_سوال_دارم_مگر_ما_دل_نداریم_ای_خدا
یه سوال دارم مگر ما دل نداریم، ای خدا؟
یا مگر جا تنگ بود از بهر ما در کربلا؟
کی روا باشد گل از ما و گلاب از دیگران؟
غمِ روی ساقی از ما و شراب از دیگران
یا حسین یا حسین یا حسین ثارالله
نمی دونم چه سر زد از من که بر غمت مبتلا شدم
مبتلا بر فراقت ای کشته ی سر از تن جدا شدم
ای خدا جون نمیدهم تا حسینوُ بر من نشون بدی
منو تا دستِ تیر مژگان یار ابرو کمون ندی
بخواهی یا نخواهی یه روز برا دیدنت میام
تو میدونی اگر بیام یا نیام چقدر من تورو میخوام
یا حسین خوب میدونی من از روزِ ازل دیوونت بودم
خبر از هستی نبود من جاروکشِ می خونت بودم
ای خدا مرغِ جانِ ما را به جانب کربلا ببر
به زیارتگه عباس بن علی مرتضی ببر
همه رفتن ای خدا همه رفتن ای خدا
من نرفتم کربلا من نرفتم کربلا
یه سوال دارم مگر ما دل نداریم، ای خدا؟
یا مگر جا تنگ بود از بهر ما در کربلا؟
#شادی_ارواح_شهدا_اموات_نوکران_
#مخصوصا_سیدجوادذاکر_الفاتحه_مع_الصلوات
3. میرزا محمدی 19.8.96.mp3
2.4M
#روضه_اربعین
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
السلام علیک یا اباعبدالله
همه منتظرند ببینند عمه جانشون چه جوری زیارت میکنه ، دیدند دیگه رمق به زانوای عمه نمونده
رو زانواش چند قدم راه اومد ، بوی برادر به مشامش میرسه ... همه منتظرند ببینند ، زینب با تربت برادر چه میکنه ؟ دیدند یه پارچه ای روی قبر پهن کرد ، این پارچه همون پیراهن خونینِ برادره ... داداش چهل منزل کتک خوردم ، طعنه و ناسزا شنیدم ، اما همه امانتیاتو پس گرفتم ، این عمامه ایه که روسرت گذاشته بودی ... دونه دونه را نشون داد به ابی عبدالله ... این همون پیراهنیه که مادرم برات آماده کرده بود ، ببین این گلاوند مادرم زهراست ، این پیراهن مادرمه ، مقنعه ی مادرمه ، داداش همه رسالتامو به انجام رسوندم ، همه بچه هاتو آوردم ... اما یه امانتی رو گوشه ی خرابه جا گذاشتم ، حسیییین ...
@navaye_asheghaan
8176.mp3
326.2K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_سکینه__س__زمینه
ملیکه دنیا ، شفیعه کل عالمین
نائبتُ الزینب ، سیدتی یا بنت الحسین
ای آفتاب / بر قلبم بتاب عشق زینب و / عشق رباب
ماه آسمون حسینه گل مهربون حسینه
دلا رو می سوزونه نالش آخه روضه خون حسینه
حسین وای وای 3
می باره چشمات از ، مصیبتای خون خدا
ما رو ببر امشب ، با روضه هات سمت کربلا
تو قلبت غم / داغ عالمه مثل فاطمه / قدت خمه
چرا قامت تو خمیده بگو چشمای تو چی دیده
بگو از بدن تو گودال بگو از سرای بریده
حسین وای وای 3
محمد بیابان
حضرت سکینه (س)
زمینه
متن مداحی
شور
#استقبال از زائران اربعین
از حرم برام بگو ، زائری که پا پیاده رفته بودی کربلا
از حرم برام بگو ، از در ورودی از حسین حسین دسته ها
از حرم برام بگو ، از نگاه به موج پرچما ز اشک زائرا
از خودت بگو برام ، به ضریح رسیدی یا که شد بری پایین پا
از خودت بگو برام ، از تموم اتفاقای نجف تا کربلا
از خودت بگو برام ، از کرامت هایی که ندیده بودی تا حالا
از خودم برات بگم ، تو خونه پخش مستقیم کربلا دیدم فقط
از خودم برات بگم ، یک گوشه ای نشستم و برو بیا دیدم فقط
از خودم برات بگم ، خودم رو لحظه ای میون زائرا دیدم فقط
یا امام حسین منم یه نوکرم ، یا امام حسین منم ببر حرم
از حرم برام بگو ، از یه سرزمین دیدنی که بیقرارشم
از حرم برام بگو ، از روزای خوبی که یه عمر در انتظارشم
از حرم برام بگو ، تا شاید منم یه لحظه حس کنم کنارشم
از خودت بگو برام ، از زمانی که رسیدی کربلا بگو برام
از خودت بگو برام ، از یه جسم خسته تو شلوغی ها بگو برام
از خودت بگو برام ، از خیابونی که میرسه به انتها بگو برام
از خودم برات بگم ، تو خونه پخش مستقیم کربلا دیدم فقط
از خودم برات بگم ، یک گوشه نشستم و برو بیا دیدم فقط
از خودم برات بگم ، خودم رو لحظه ای میون زائرا دیدم فقط
یا امام حسین منم یه نوکرم ، یا امام حسین منم ببر حرم
از حرم برام بگو ، از شباش علی الخصوص سحر کنار علقمه
از حرم برام بگو ، از فراز روضه های غصه دار علقمه
از حرم برام بگو ، از حریم با صفای تک سوار علقمه
از خودت بگو برام ، توی هوای کربلا نفس زدن چه حالیه
از خودت بگو برام ، لحظه لحظه ای که هستی تو وطن چه حالیه
از خودت بگو برام ، با حسین بگیری ذکر یا حسن چه حالیه
از خودم برات بگم ، تو خونه پخش مستقیم کربلا دیدم فقط
از خودم برات بگم ، یک گوشه نشستم و برو بیا دیدم فقط
از خودم برات بگم ، خودم رو لحظه ای میون زائرا دیدم فقط
یا امام حسین منم یه نوکرم ، یا امام حسین منم ببر حرم
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
4_485783869446947059.mp3
5.14M
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
دوباره مرغ روحم هوای کربلا کرد♫♬●
دل شکسته ام را اسیر و مبتلا کرد♫♬●
زسر گذشته اشکم به لب رسیده جانم♫♬●
که هر چه کرد با من فراق کربلا کرد♫♬●
شود تمام هستی فدای آن دو دستی♫♬●
که غرق بوسه با اشک علّی مرتضی کرد♫♬●
نگشت آنی آن دست جدا زدامن دوست♫♬●
اگر چه تیغ دشمن زپیکرش جدا کرد♫♬●
جز از برای داور دو تا نگشت اکبر♫♬●
چه شد که خصم کافر جبین او دو تا کرد♫♬●
سزد همه جوانان حنا زخون ببندند♫♬●
که جا به حجله خون یتیم مجتبی کرد♫♬●
فدای آن جوانی که در نماز ایثار♫♬●
زخون وضو گرفت و به اکبر اقتدا کرد♫♬●
فدای شیر خواری که وقت جان نثاری♫♬●
دو چشم خود ببست و دو لب به خنده وا کرد♫♬●
فدای آن شهیدی که زیر تیغ قاتل♫♬●
سرش بریده گشت و به شیعیان دعا کرد♫♬●
فدای جسم پاکی که قطعه قطعه گردید♫♬●
زقطره قطره خونش حسین را صدا کرد♫♬●
فدای آن شهیدی که در کنار سنگر♫♬●
به گریه یا حسین گفت به خنده جان فدا کرد♫♬●
برات کربلا را کسی گرفت (میثم)♫♬●
که رو برای ایثار به سوی جبهه ها رفت♫♬●
hasan-khalaj-dobare-morghe-roham(128).mp3
6.72M
سبک نبسته ام به کس دل
یا دوباره مرغ روحم👆
pouya-bayati-reza-jaan-128.mp3
4.76M
یا امام رضاای ضامن آهو رضا
❣﷽❣
🌹#صلوات_امام_حسن ع
🌹#دوبیتی_امام_حسن ع
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
برصبر حسن و خوی احمد صلوات
براختر دوم امامت صلوات
خواهی که خداوندببخشد همه عصیان تورا
بفرست براین امام، بی حدّ صلوات
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
با نام حسن به قلبها گل بزنید
با یک صلوات تا بقیع پُل بزنید
فرمود که هر وقت گرفتار شدید
بر دامن ما دست توسل بزن
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
به حسن سبط مصطفی صلوات
به گل باغ مرتضی صلوات
به جگر گوش حبیبه ی حق
به گل روی مجتبی صلوات
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
بردستکریم وجان زهرا صلوات
برجود و سخای آل طاها صلوات
در ماه صیام جلوهگر شد رویش
بر ماه صیام و ماه بطحا صلوات
بر خلق حسن امام دوم صلوات
بر حُسن جمال حَسن و صورت نیکوش صلوات
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
میوه دل رسول خدا و علی و فاطمه حسن است
بر میوه دل رسول و عزیز عزیزان صلوات
هر کس به کسی نازد و غریبان مدینه به حسن
بر ناز غریبان مدینه پیشوای دوم صلوات
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
بیچاره دستے ڪه گداے مجتبـے نیسٺ
یا آن سرے ڪه خاڪ پاے مجتبـے نیسٺ
بر گریہ زهـرا قسم مدیون زهراسٺ
چشمے ڪه گریان عزاے مجتبـے نیسٺ
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
تنش را با دم تکبیر بردند
کنارش دست بر شمشیر بردند
ملائک پیکر پاک حسن را
به سوی فاطمه با تیر بردند
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
تمام تیرها بر پیکرش خورد
یکی از تیر ها بر حنجرش خورد
یکی برسینه و بازو و پهلو
تمامش را به عشق مادرش خورد
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
کشیدند از تن او تیرها را
کسی پوشید روی مجتبی را
شنیدم هاتفی از آسمان گفت
گرفته سهم خود از کربلا را
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
برای تو دلم دارد بهانه
گرفت از آه من آتش زبانه
به زیر لب حسین اینگونه می گفت
الهی دفن می گشتی شبانه
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
در جود و کرم دست خدا هست حسن
دست همه را وقت عطا بست حسن
نومید نگردد کسی از درگه او
زیرا که کریم اهل بیت است حسن
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
مائیم و کرامات خدا داد حسن
دست همه را وقت عطا بست حسن
دوریم گر زمدینه امروز ولی
ما را به مدینه میبرد یاد حسن
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
این گرامی پسر اول زهرا حسن است
دومین حجت و چهارم نفر از پنج تن است
اختر برج شرف مطلع الانوار جهان
آفتاب دل زهرا مَه هر انجمن است
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
تنگ است دلم میل رهایی دارد
با یاد حسن چه کربلایی دارد
تردید نکن تصورش هم زیباست
ایوان حسن عجب صفایی دارد
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹