.
#شور_احساسی
#بصیرتی
از علی دم بزن،مثل فاطمه
حرف و محکم بزن،مثل فاطمه
پرچم حیدر و،تا که زنده ای
بین عالم بزن،مثل فاطمه
مثل فاطمه/پای کار علی باش /بیقرار علی باش
در مدار علی باش
مثل فاطمه /شیعه واقعی باش/حیدری باشی ای کاش
تا قیامت بمون پاش
حیدریمو، فاطمی هستم
کار و بارمو ، با علی بستم
یا علی مدد حیدر کرار
........
الگوی مادرا،بی بی فاطمه س
مادر نوکرا،بی بی فاطمه س
حک شده روی عرش،اسم فاطمه
نقش رو سردرا،بی بی فاطمه س
یا علی بگو/پرچمش رو نگهدار/رفتی حتی سر دار
اسمشو باز بزن جار
یاعلی بگو/سینه بازم سپر کن/عالمی رو خبر کن
گوش دشمن رو کر کن
یک نفس میگم ،بشنوه دنیا
شاه لافتی ، یا علی مولا
یاعلی مدد حیدر کرار
...........
هرچی غیر شما،باشه باطله
بینوا اونِ که ،از تو غافله
رو به ایوون طلا،سجده میکنم
قبله سمت نجف،وقتی مایله
عبد حیدرم/بی بی کرده نگاهم/با علی پادشاهم
عمری داده پناهم
عبد حیدرم /با حسينش رفیقم/بَه چقد خوش سلیقم
اسم روی عقیقم
وقتی زندگی ، باز میشه دشوار
یا علی بگو ، یکصد و ده بار
یاعلی مدد حیدر کرار
اللهم عجل لولیک الفرج
#فاطمیه_۱۴۰۲
#هاشم_محمدی_آرا ✍
👇
4_6046635420949678324.mp3
3.44M
سلسله درس گفتارهای آموزشی مقتل فاطمیه
جلسه هشتم: مصیبت شام غریبان / ۱
#دکتر_حسین_محمدی_فام🎤
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
#حضرت_زهرا
#مصائب_حضرت_فاطمه
#مداحی_عالمانه
به به
نوحه نورانی حضرت زهرا(س)
🖤🖤🖤🖤🖤
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
خیلی زیبا
همه مجلس صلوات میفرستند
به پنج تن آلِ عَبا
🏴🏴🏴🏴🏴
😭😭😭😭😭
اللهمَّ صَلِّ عَلی فاطمةَ وَ ابیها(۲)
وَ بَعلِها وَ بَنیها (2)
🏴🏴🏴🏴🏴
مدينه ماتم سرا شد
حق پيغمبـر ادا شد
از بهر حفظ ولايت
حضرت زهرا فدا شد(۲)
🏴🏴🏴🏴🏴
خون گريه كن ای مدينه
بر بانوی بی قرينه
كشته شد امِّ اَبيها
از جفای اهل كينه
🏴🏴🏴🏴🏴
ای گل پاك پيمبر
ای هستی و جان حيدر
جان بابای غريبم
مرو مادر مرو مـادر
🏴🏴🏴🏴🏴
بزن بر سينه و بر سَر
با ناله و با چشم تَر
خون گريه كن ای آسمان
بَر حالِ طفلان حيدر
🏴🏴🏴🏴🏴
آن شَهیده ی عَفیفهِ
فرموده است در صَحِیفه
لَعنتِ حق لحظهِ لحظهِ
بَر آن شُورای سَقیفِه
🏴🏴🏴🏴🏴
مدینه غرقِ مَحَن شد
گریان حسین و حَسَن شد
با دست ساقی کوثر
حضرت کوثر کفن شد
😭😭😭😭😭
🏴🏴🏴🏴🏴
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
4_5969663508151797138.ogg
177.1K
با نفس آقا مهدی حق پرست
|⇦•سلام ما....
#سینه_زنی وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس شهید ابراهیم هادی •✾•
سلام ما سلام ما
سلام ما سلام ما
سلام ما، به فاطمه
سلام ما سلام ما
سلام ما سلام ما
به پهلوی شکسته ات
سلام ما سلام ما
سلام ما سلام ما
به بازویِ کبودِ تو
سلام ما سلام ما
سلام ما سلام ما
به قبر بی چراغ تو
سلام ما سلام ما
سلام ما سلام ما
سلام ما به کربلا
سلام ما سلام ما
سلام ما سلام ما
به آن سرِ بریده ات ...
#سبک_حاج_اکبر_ناظم
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
https://eitaa.com/Asheghane_hazrat_zeynab
|⇦•ایستادم به نوکِ....
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی محمد قاضوی •✾•
*نمیدونم دلِتو میخواهی مدینه ببری؟ امام حسن مجتبی علیه السلام همه جا سکوت میکرد اما توو مجلس معاویه، دیدند هر کسی یه حرفی میزنه، حضرت جوابی نمیداد، اما تا مُغیره اومد حرف بزنه، حضرت فرمود: تو دیگه ساکت باش، تو همونی هستی که آنقدر با تازیانه روی دستهای مادرم زدی، ... یاالله ...*
*حضرت آقای صدیقی میگفت :رفتم خداحافظی کنم با علّامه حسن زاده عاملی، گفتم آقا دارم میرم مدینه، اومدم خداحافظی کنم ... گفت حالا که داری میری مدینه، بشین برات یه روضه بخونم، من تعجب کردم، تا حالا ندیده بودم یه علّامه مثل ایشون واسه من روضه بخونه، گفتم آقا چه سعادتی، شما واسه من روضه بخونید ... گفت اما به این شرط که اگه رفتی مدینه، قبرستان بقیع، سرِ مزار غریب مدینه، سلام مارو هم برسونید، ... آقاجان حتما این کار رو میکنم ... من اینو از خود آقای صدیقی شنیدم، از زبان یه علّامه داره روضه میخونه :
گفت وقتی بی بی دوعالم حضرت زهرا شهید شد، دیدند امام مجتبی خیلی بی تابی میکنه، سلمان آمد صدا زد: حسن جان شما داداش بزرگتری، باید برادرت رو آروم کنی، زینب رو آروم کنی، اما تو خودت چرا اینقده بی تابی میکنی ؟ فرمود : سلمان، اون چیزی که من دیدم، نه بابام دید، نه داداشم حسین دید، نه خواهرم زینب دید ... تعجب کردم، تو چی دیدی که اینقدر بی تابی میکنی ... الان هم بینِ خانم های با حیا همین رسم هست، اگر خانم خونه، دختر خونه، بخواد از خونه بِره بیرون، حتی اگه یه پسرِ کوچولو هم داشته باشه، با خودش می بره، میگه یه مرد باهام باشه، ... سلمان! وقتی دومی جلوی مادرم رو گرفت، ... به خدا قسم بعضی روضه هارو آدم باید جار بزنه، ... یا امام زمان عج، منو ببخش :*
مَردکِ پست که عمری نمک حیدر خورد
نعره زد بر سرِ مادربه غرورم برخورد
ایستادم به نوکِ پنجه ی پا اما حیف
دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد
#شاعر:محمدبنواری
https://eitaa.com/Asheghane_hazrat_zeynab
|⇦•من موندم و....
#زمزمه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج میثممطیعی •✾•
در میزنن؛ زهرا نرو! این بار من میرم
با هر صدای در زدن، صدبار میمیرم
هر شب سراغ حال و روز بی قرارت رو
از خون رو دیوار میگیرم
من موندم و شبگریه های بی صدا! زهرا!
جز تو ندارم توی این شهر آشنا زهرا!
اما تو هم چن روزیه کم صحبتی با من
من حیدرم؛ با من چرا زهرا؟
«حرفی بزن دورت بگردم، چیزی بگو دردت به جونم
از دست من رفتی عزیزم، دلتنگتم ای مهربونم»
از چادرت باید بفهمم حال و روزت رو؟
همراز تو آیا نباید مرتضی باشه؟
ای آسمون من! تو، هم شب گریه کن هم روز
کی گفته اشکت بی صدا باشه؟
وقتی که حرف رفتن تو میشه میمیرم
دنیای من چیزی به جز لبخند زهرا نیست
همسایه ها دیروز توی کوچه میگفتن
این فاطمه عمرش به دنیا نیست...
«حرفی بزن دورت بگردم، چیزی بگو دردت به جونم
از دست من رفتی عزیزم، دلتنگتم ای مهربونم»
#شاعر: امیر رضا یزدانی
#نغمه پرداز: اکبر شیخی
https://eitaa.com/Asheghane_hazrat_zeynab
📃 مسافر از دریا به ساحل میرفت
🎙 #زمینه از #حاج_محمود_كريمى
🗓 #فاطمیه_دوم_۱۴۰۱
📍 #هیئت_رایة_العباس "ع"
🏷 #حضرت_زهرا "س"
مسافر از دریا به ساحلش میرفت
مجنون میدید لیلی با محملش میرفت
راهی شد از دنیا اونی که توو غمها
علی رو میدید و غم از دلش میرفت
چه کنم چه کنم، شده کار علی
شده کربلا، حجرهی یار علی
فاطمه بود علمدار علی
امشب همه خونه، ستاره بارونه
تنورمون گرم و سفره پر از نونه
بگو بدون تو، توو آشیون تو
به غیر دلتنگی، دیگه چی میمونه
تو بگو تو بگو، توو دعام چی بخوام؟
دیگه دیره بخوام که بمونی برام
حداقل بذا با تو بیام
عجّل وفاتیها انگار اثر کردن
چه عالمی داشتیم؛ ما رو نظر کردن
میدیدی امّا کاش که این دو تا داداش
چجوری از مسجد، منو خبر کردن
تو و عزم سفر، تو و حرف فراق
من و اینهمه غم، من و اینهمه داغ
کشته خزون، بهار و تووی باغ
زهرا! دیدم امشب چی از حسن خواستی
همه دعاهاتو برای من خواستی
فلک به هم پاشید؛ پشت حسین لرزید
وقتی که امشب از زینب کفن خواستی
داری میری و زینبمون یهتنه
مادر حسنین و پناه منه
زار میزنه، حسین بیکفنه
علی میگه دیدی چه کردی با یارت
ببین چقد تنهام؛ خدانگهدارت
قرار بعد ما، غروب عاشورا
میام به اون گودال برای دیدارت
پسرم پسرم، میشه شیون تو
قاتلش میرسه با رسیدن تو
غرقِ به خون میشه دامن تو
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
enc_17012984207599723039344.mp3
7.94M
#حضرت_زهرا_س🏴 | با ظلم راه نیومدی...
🎤•#حاج_محمود_کریمی|•
#جدید۱۴۰۲
@Asheghane_hazrat_zeynab
با ظلم راه نیومدی
از حقّ کوتاه نیومدی
رفتی با خورشید روزا
شب شد، با ماه نیومدی
من مضطر تو هستم؛ تو مضطر منی
من تاج عالم و تو تاج سر منی
من حیدر رسولم، تو حیدر منی
علی رو جواب نکن؛ از علی حجاب نکن
آرزوی مرگ نکن؛ خونمو خراب نکن
برده درد، من و تو رو
سرگردون کرد من و تو رو
برده از یاد تو کوچههاش
شهر نامرد، من و تو رو
من پدرم به امّت؛ تو امّ امّتی
ما هردومون شریکیم تو هر هدایتی
امّت چه کرده با ما؟! عجب حکایتی!
دنیا ازم نگیری چراغ خونمو
برا نفسکشیدن، تنها بهونمو
دلیل دل خوشیمو، یار جوونمو
راضی به جدایی از منه بیپناه نشو
به حرمت «یارفیق»، یار نیمهراه نشو
علی رو جواب نکن؛ از علی حجاب نکن
آرزوی مرگ نکن؛ خونمو خراب نکن
دستات کار نمیکنه
چشمت انکار نمیکنه
راحت باش این بارون اشک
شهر و بیدار نمیکنه
من کیمیای هستی؛ تو کیمیاگری
من نخل بین طوفان؛ تو یاس پرپری
من ساقیام ولیکن تو نفس کوثری
جوون علی نرو؛ درمون علی نرو
اگه میری فاطمه، بدون علی نرو
شب شد، باز تب اومده
جونم روی لب اومده
چه رازی گفتی که تپش
به قلب زینب اومده
من آهه رو لبم؛ تو شهادتینته
من حق و تو کسیکه حقّ زیر دینته
راز دل منوتو، روز حسینته
تشنهلب و بیپناه؛ یهنفر و یک سپاه
من و تو کنارشیم؛ تو گودی قتلگاه
شاه به خون تپیده بین یه مشت دریده
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ
https://eitaa.com/Asheghane_hazrat_zeynab
|⇦•بیا که گنبد خضرا...
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حاجمهدی صالحی کرمانی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بیا که گنبد خضراست دیده بر راهت
بیا که حیدر تنهاست دیده بر راهت
چقدر منتظران تو بی صدا رفتند
نگاه مضطرب ماست دیده بر راهت
به هر دیار عزادار مادرند همه
بیا که عترت طاهاست دیده بر راهت
قسم به خاک نشسته به چادر مادر
سکوت غربت دنیاست دیده بر راهت
* خدا رحمت کنه علامه امینی رو، فرمودند: وقتی توی خونه پشت در حضرت زهرا سلام الله علیها روی زمین افتاد، بچه اش سِقط شد، قبل از اینکه بگه "یا ابتاه یا رسول الله!" قبل از اینکه شوهرش علی و فضه رو صدا بزنه، یه جمله فاطمه گفته، صدا زده: پسرم مهدی بیا...*
هنوز ناله ی مادر به گوش می آید
بیا که حضرت زهراست دیده بر راهت
* حضرت زهرا سلام الله علیها دامنِ علی رو گرفت، گفت: نمیذارم علی رو با این وضع مسجد ببرید، هر چه کردن نتونستن دستِ فاطمه رو کوتاه کنند، یا صاحب الزمان! یه کاری کردن با دستور اون دومیِ نانجیب، با غلاف شمشیر، زبانم لال...
وقتی بیماری حضرت زهرا سلام الله علیها شدت گرفت دیگه نتونست از بستر بلند بشه، این بیماری کار رو به جایی رساند که فقط پوست و استخوان از بی بی به جای ماند، بازو و پهلوی فاطمه شکسته است، از اینها بالاتر یه جلمه روضه داره آیت الله کمپانی، از ایشون سئوال کردن قضیه میخِ در چی بوده؟ ایشون می فرمایند:" وَ لَسْتُ أدْرِى خَبَرَ المِسْمَار، سَلْ صَدْرَهَا خِزَانَة الأسْرَار" یعنی من نمی دونم برید از سینه ی فاطمه سئوال کنید این میخ چی بوده.... امام صادق علیه السلام می فرمایند: آن میخِ در به سینه ی فاطمه فرو رفت، نزدیک به نود و پنج روز، هر وقت مادر ما فاطمه نفس میکشید از سینه اش خون می اومد...
امشب این دلهای عاشق مدینه باشه ، به یاد آن یتیمان بی مادر، جلوی چشم بابا گریه نمی کردند، اما همین که بابا از خانه بیرون می رفت، یکی سجاده ی مادر رو می آوُرد، یکی چادرِ مادر رو می آوُرد، اینقدر گریه می کرند که فضه ی خادمه صبرش تموم شد، یه روز امیرالمؤمنین وارد خانه شد دید فضه اثاثیه اش رو جمع کرده میخواد بره، صدا زد: فضه! چه خبره، کجا میخوای بری؟ گفت: آقا! من دیگه طاقت ندارم، آقا این گریه ی بچه ها، جای خالیِ فاطمه من رو رنج میده.... خدا میداند و دلِ بچه های فاطمه... یه شب ابی عبدالله صدا زد: بابا! دلم برا مادرم تنگ شده، آخه حسین خیلی مادری بود، آورد حسین رو کنار قبر مادر، دستش رو رها کرد، دید حسین صورت روی خاک قبر گذاشته تویِ دلِ شب، هی می گفت: مادر! مادر! من حسینِ تو هستم، یه جمله با حسینت حرف بزن، اما اینجا جوابی نشنید، حسینی ها! اما توی گودی قتلگاه، اون نانجیب گفت: وقتی خواستم سَرِ حسین رو جدا کنم از بدن، ناله ی یه خانمی رو شنیدم، هی میگفت: غریبِ مادر حسین!... شهیدِ مادر حسین!... برای خوشنودی دلِ مادرش فاطمه، به نیت فرجِ آقامون، آقایِ مظلوممون، دستت رو بیار بالا چند بار ناله بزن: یا حسین!... به آبروی فاطمه و حسینِ فاطمه قسمت میدهیم، این دستا رو امروز نا امید بر مگردان، فرجِ آقامون امام زمان برسان..
@Asheghane_hazrat_zeynab
|⇦•يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰه، کلِّمینی ....
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حجت الاسلام حامد کاشانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
خدا نیاره براتون اینو ببینید، بابا یه مدت سفر بره، خدا رحمت کنه شهدا رو، پدر و مادر ما فدای بچه های شهدا، پدر که از عملیات میاد بعد از مدتی، بچه که از خواب بیدار میشه دیگه بابارو رها نمیکنه، چون میترسه از دست بده، بچه های فاطمه هم میدیدن وضع مادر یه جوریه که ممکنه به ثانیه ی بعد هم نَکِشه، لذا دورِ مادر نشسته بودن، سر رو که بر می گردوند امید نداشت که بر میگرده مادر باشه، وضع وخیم بود، خودِ زهرا میدونه که چه باری روی دوشِ امیرالمؤمنین گذاشته، فاطمه از اسماء یا سَلمىٰ کمک گرفت، بعد از مدتی از جا بلند شد، به سختی به دیوار تکیه کرد، نیمه نِشَسته شد، بدنِ خودش رو شست فاطمه ی مطهره، چون میدونه شب دست تنهاست امیرالمؤمنین موقع غسل دادن، چقدر رویِ این زخم ها باید دست بکشه، چون خون تازه داره، خودش خواست امیرالمؤمنین رو یاری کنه، بدن رو شست، لباس عوض کرد، لباس بچه هارو هم عوض کرد، بچه ها دیدن مادر بد از مدتی یه قدری انگار حالش خوب شده، گفتن: ان شاء الله خدا میخواد مادرمون رو شفا بده، بریم مسجد نمازِ شکر بخونیم، من فکر میکنم فاطمه نمیخواست بچه هاش ببینن، بچه ها که از خانه بیرون رفتن، فاطمه به سَلمىٰ فرمود: پاهای من رو روی به قبله کن، پارچه روی صورتم بکش، برو عقب بایست، چند لحظه که گذشت بیا من رو صدا کن، اگه جواب ندادم علی رو خبر کن اون میدونه باید چیکار کنه، سَلمىٰ عقب ایستاد، چه اضطرابی داره، لحظاتی گذشت اومد روبند رو کنار زد، توی بعضی نقل ها اومده: فاطمه دستِ راستش رو روی صورتش گذاشته، چون میدونه امیرالمؤمنین این پارچه رو کنار میزنه، نمیخواست صورتِ کبودش رو ببینه، تا تونست مخفی کرد، سَلمىٰ صدا زد:" يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰه، کلِّمینی یا فاطمةُ الزهرا!" با من حرف بزن، دید جواب نمیده، پارچه رو برگردوند، مضطربِ، من چی باید بگم به علی؟ به بچه ها چه جوری بگم؟ در همین حین بچه ها از نماز برگشتن، نگران مادر بودن، خدا هیچ وقت نا امیدتون نکنه، از در که امام حسن اومد داخل، سر که داخل خانه شد اول بستر مادر رو نگاه کرد، امام حسن می دونست مادرش با اون درد شدیدی که داشت نمی تونست به این سرعت بخوابه، ولی دید مادر روی زمین افتاده پارچه ای روی صورتش انداخته، امام حسن فرمود: " یا سَلمىٰ! مَا يُنِيمُ أُمَّنَا فِي هَذِهِ السَّاعَة؟" خوابش برد مادرم به این زودی؟ سَلمىٰ نمی دونست چی بگه، آخه مضطرب بود، خیلی طول نداد، گفت:" مَاتَتْ أُمُّکما فَاطِمَةُ" مادرتون راحت شد، از دنیا رفت، سَلمىٰ میگه: دیدم امام حسن جلو اومد، امام حسین پشت سر، آرام آرام، آخه محضرِ بِضعَةُ الرَّسول میخوان برن، اومد امام حسن بالا سر مادر نشست، برا دلت بمیرم، روبند رو که کنار زد، میگه: آرام یه بار بوسید، شاید هنوز باور نکرده مادر از دنیا رفته، چون صورت مادر درد داشته آروم بوسید، خودش رو ننداخت روی مادر، صدا زد:" يَا أُمَّاهْ كَلِّمِينِي" مادر با من حرف بزن" أَنَا ابْنُكِ الْحَسْن" من حسنم... دو سه بار صدا زد جواب نداد، امام حسن همیشه خودش رو سپر امام حسین می کرد، همه جا، یه روزی توی مسجد بودن، مروانِ ملعون به امیرالمؤمنین جسارت کرد تا امام حسین اومد جواب بده امام حسن فرمود: نه حسین جان! به تو اگه چیزی بگه من اذیت میشم، من خودم جواب میدم... اما اینجا استثناء شد، برگشت به امام حسین گفت: حسین جان! تو عزیز دوردونه ای شاید مادر جواب تو رو بده"فَجاءَ الحُسَین" امام حسین اومد"فَوَضَعَ خَدَّهُ تَحتَ قَدَمَیها" صورتش رو کف پاهای مادر گذاشت، صدا زد" يَا أُمَّاهْ كَلِّمِينِي، أَنَا ابْنُكِ الْحُسْینُ قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِي جَسَدي" مادر اگر جواب من رو ندی من می میرم...
@Asheghane_hazrat_zeynab
|⇦•در کودکی لرزاند....
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲به نفس حاج عباس حیدر زاده •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
در کودکی لرزاند به هم پیکرِ مارا
در پیشِ چشم ما زدندمادر مارا
مادر نفَس زنان به پشتِ در بود
اشکِ خجالت بر رخِ پدر بود
*اصلا کسی پرسیده، چرا امیرالمومنین را صدا نزد ؟ چرا گفت فضَه تو بیا ... معمولا برای زن اگه مشکلی توو خونه پیش بیاد، اول مردش رو صدا میزنه، ... بزار رازش رو برات بگم، آخه به علی قول داده بود، یاعلی صبر میکنم، اون روزی که از مسجد برگشت، دید امیرالمومنین نشسته، زانو توو بغل گرفته، گفت :"یَا ابْنَ اَبِی طَالِب، اشْتَمَلْتَ شَمْلَةَ الْجَنِین" چرا مثل طفلی که توی رحم مادره نشستی ؟ زانوتو توی بغلت گرفتی ؟ مگه تو علیِ خیبر نیستی ؟ علی! شمشیرِ بُرّانت چی شد ؟ علی از جا بلند شد، فرمود: فاطمه جان!علی همون علیه، تا شمشیرش رو برداشت و میخواست از درِ خونه بیرون بیاد، صدای موذن بلند شد، الله اکبر، ... حضرت روشو کرد جانب بی بی، ... فاطمه جان میخواهی این صدا بالای ماذنه باقی بمونه ؟ بله، یا علی ...! فرمود: فاطمه جان باید صبر کنی ، اینجا مادرِسیدا، سرش رو پائین انداخت، ... چشم یاعلی صبر میکنم ... قربونِ صبر مظلومانه ات برم مادر، دیگه سیلیش زدند به علی نگفت، بین در و دیوار پهلوش رو شکستند، علی رو صدا نزد، توو کوچه های می زدنش، نگفت علی کمکم کن ....*
دلم بهرِ علی میسوخت چون قُنفذ مرا میزد
نگاهِ دردناکش بیشتر میداد آزارم
#شاعر:استادسازگار
@Asheghane_hazrat_zeynab
11. در کودکی.mp3
4.87M
|⇦• در کودکی لرزاند....
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس حاج عباس حیدر زاده✾•
@Asheghane_hazrat_zeynab
.
🕯#زمینه یا #شور شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها زبانحال ایام فاطمیه
#زمینه_فاطمیه
#شور_فاطمیه
#کمر_علی_رو_شکستی
بند🕯
کمر علی رو شکستی
فاطمه چشماتو وا کن
بازم بخند و دلم رو
از غم و غصه رها کن
از این سفر بی علی تو
بیا و زهرا حذر کن
بی رمق ای بانوی من
بمون و ترکه سفر کن
نرو گلم ای مهربون
بمون و یار من بمون
تنها تو درکم میکنی
حرفمو از چشمام بخون
فاطمه طاقت بیار
علی رو تنها نذار
نرو عزیزم نرو
بند🕯🕯
شدی چرا رو به قبله
بستی به روم راه چاره
بده جواب علی رو
حتی شده با اشاره
به اشکای چشم حیدر
بیا و زهرا نظر کن
به خاطر اشکه مظلوم
بمون و ترکه سفر کن
نرو مسیحای علی
تویی تمنای علی
نگو که ترکم میکنی
ای همه دنیای علی
میونه این کاروزار
علی رو تنها نذار
نرو عزیزم نرو
بند🕯🕯🕯
غریبم و بعدت غریب تر
بگو که پیشم میمونی
دق نده حیدر رو زهرا
آخه تو خیلی جوونی
نگو که حلالم کن حیدر
که قلبم آتیش میگیره
اگه بری این پهلوون
از غم دوریت میمیره
نرو طرفدار علی
محرم اسرار علی
فقط تویی که میکنی
وا گره از کار علی
میونه این گیرودار
علی رو تنها نذار
نرو عزیزم نرو
#فاطمیه #حضرت_زهرا
✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇👇
.
🕯سبک #زمزمه #واحد روضه ای
#شام_غریبان_حضرت_زهرا سلام الله علیها ایام فاطمیه دوم ۱۴۰۲
#زمزمه_فاطمیه ۱۴۰۲
#واحد_فاطمیه
#رفتی_و_با
بند🕯
رفتی و با خودت منو،آخر نبردی فاطمه
با رفتنت جون به لبِ،علی آوردی فاطمه
بگو چطور دلت اومد،تنها بذاری حیدرو
آخه چطور بعد سه ماه،جمش کنم من بسترو
دست خودم نیست،که بیقرارم
بعد تو زهرا،بی پشت و یارم
باور ندارم،تورو ندارم
گرفتن از من،داروندارم
فاطمه جانم،خدانگهدار
بند🕯🕯
سخته تورو راهیت کنم،شبونه زهرای علی
سخته که رو دوشم بری،از خونه زهرای علی
سخته برام غسلت بدم،منکه نمیتونم گلم
سخته برام به جسم تو،کفن بپوشونم گلم
سخته ولی من،چاره ندارم
سخته که امشب،طاقت بیارم
حالا میفهمم،حال حسن رو
سخته رو این زخم،مرهم بذارم
فاطمه جانم،خدانگهدار
بند🕯🕯🕯
آروم بخواب ای مادرم،تو دیگه درد نمیکشی
چقدر دعا کردم برات،شفا بگیری خوب بشی
بستی چرا چشماتو پس،چرا نفس نمیکشی
چرا باید ای مادرم،تو نیمه شب تشییع بشی
الهی که خیر،نبینه هیچوقت
همونکه خاکِ،ماتم سرم کرد
بشکنه اون پایی که لگد زد
میون کوچه،بی مادرم کرد
فاطمه جانم،خدانگهدار
۱۴۰۲/۰۹/۲۲
#فاطمیه #حضرت_زهرا
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇