enc_17012984207599723039344.mp3
7.94M
#حضرت_زهرا_س🏴 | با ظلم راه نیومدی...
🎤•#حاج_محمود_کریمی|•
#جدید۱۴۰۲
@Asheghane_hazrat_zeynab
با ظلم راه نیومدی
از حقّ کوتاه نیومدی
رفتی با خورشید روزا
شب شد، با ماه نیومدی
من مضطر تو هستم؛ تو مضطر منی
من تاج عالم و تو تاج سر منی
من حیدر رسولم، تو حیدر منی
علی رو جواب نکن؛ از علی حجاب نکن
آرزوی مرگ نکن؛ خونمو خراب نکن
برده درد، من و تو رو
سرگردون کرد من و تو رو
برده از یاد تو کوچههاش
شهر نامرد، من و تو رو
من پدرم به امّت؛ تو امّ امّتی
ما هردومون شریکیم تو هر هدایتی
امّت چه کرده با ما؟! عجب حکایتی!
دنیا ازم نگیری چراغ خونمو
برا نفسکشیدن، تنها بهونمو
دلیل دل خوشیمو، یار جوونمو
راضی به جدایی از منه بیپناه نشو
به حرمت «یارفیق»، یار نیمهراه نشو
علی رو جواب نکن؛ از علی حجاب نکن
آرزوی مرگ نکن؛ خونمو خراب نکن
دستات کار نمیکنه
چشمت انکار نمیکنه
راحت باش این بارون اشک
شهر و بیدار نمیکنه
من کیمیای هستی؛ تو کیمیاگری
من نخل بین طوفان؛ تو یاس پرپری
من ساقیام ولیکن تو نفس کوثری
جوون علی نرو؛ درمون علی نرو
اگه میری فاطمه، بدون علی نرو
شب شد، باز تب اومده
جونم روی لب اومده
چه رازی گفتی که تپش
به قلب زینب اومده
من آهه رو لبم؛ تو شهادتینته
من حق و تو کسیکه حقّ زیر دینته
راز دل منوتو، روز حسینته
تشنهلب و بیپناه؛ یهنفر و یک سپاه
من و تو کنارشیم؛ تو گودی قتلگاه
شاه به خون تپیده بین یه مشت دریده
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ
https://eitaa.com/Asheghane_hazrat_zeynab
|⇦•بیا که گنبد خضرا...
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حاجمهدی صالحی کرمانی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بیا که گنبد خضراست دیده بر راهت
بیا که حیدر تنهاست دیده بر راهت
چقدر منتظران تو بی صدا رفتند
نگاه مضطرب ماست دیده بر راهت
به هر دیار عزادار مادرند همه
بیا که عترت طاهاست دیده بر راهت
قسم به خاک نشسته به چادر مادر
سکوت غربت دنیاست دیده بر راهت
* خدا رحمت کنه علامه امینی رو، فرمودند: وقتی توی خونه پشت در حضرت زهرا سلام الله علیها روی زمین افتاد، بچه اش سِقط شد، قبل از اینکه بگه "یا ابتاه یا رسول الله!" قبل از اینکه شوهرش علی و فضه رو صدا بزنه، یه جمله فاطمه گفته، صدا زده: پسرم مهدی بیا...*
هنوز ناله ی مادر به گوش می آید
بیا که حضرت زهراست دیده بر راهت
* حضرت زهرا سلام الله علیها دامنِ علی رو گرفت، گفت: نمیذارم علی رو با این وضع مسجد ببرید، هر چه کردن نتونستن دستِ فاطمه رو کوتاه کنند، یا صاحب الزمان! یه کاری کردن با دستور اون دومیِ نانجیب، با غلاف شمشیر، زبانم لال...
وقتی بیماری حضرت زهرا سلام الله علیها شدت گرفت دیگه نتونست از بستر بلند بشه، این بیماری کار رو به جایی رساند که فقط پوست و استخوان از بی بی به جای ماند، بازو و پهلوی فاطمه شکسته است، از اینها بالاتر یه جلمه روضه داره آیت الله کمپانی، از ایشون سئوال کردن قضیه میخِ در چی بوده؟ ایشون می فرمایند:" وَ لَسْتُ أدْرِى خَبَرَ المِسْمَار، سَلْ صَدْرَهَا خِزَانَة الأسْرَار" یعنی من نمی دونم برید از سینه ی فاطمه سئوال کنید این میخ چی بوده.... امام صادق علیه السلام می فرمایند: آن میخِ در به سینه ی فاطمه فرو رفت، نزدیک به نود و پنج روز، هر وقت مادر ما فاطمه نفس میکشید از سینه اش خون می اومد...
امشب این دلهای عاشق مدینه باشه ، به یاد آن یتیمان بی مادر، جلوی چشم بابا گریه نمی کردند، اما همین که بابا از خانه بیرون می رفت، یکی سجاده ی مادر رو می آوُرد، یکی چادرِ مادر رو می آوُرد، اینقدر گریه می کرند که فضه ی خادمه صبرش تموم شد، یه روز امیرالمؤمنین وارد خانه شد دید فضه اثاثیه اش رو جمع کرده میخواد بره، صدا زد: فضه! چه خبره، کجا میخوای بری؟ گفت: آقا! من دیگه طاقت ندارم، آقا این گریه ی بچه ها، جای خالیِ فاطمه من رو رنج میده.... خدا میداند و دلِ بچه های فاطمه... یه شب ابی عبدالله صدا زد: بابا! دلم برا مادرم تنگ شده، آخه حسین خیلی مادری بود، آورد حسین رو کنار قبر مادر، دستش رو رها کرد، دید حسین صورت روی خاک قبر گذاشته تویِ دلِ شب، هی می گفت: مادر! مادر! من حسینِ تو هستم، یه جمله با حسینت حرف بزن، اما اینجا جوابی نشنید، حسینی ها! اما توی گودی قتلگاه، اون نانجیب گفت: وقتی خواستم سَرِ حسین رو جدا کنم از بدن، ناله ی یه خانمی رو شنیدم، هی میگفت: غریبِ مادر حسین!... شهیدِ مادر حسین!... برای خوشنودی دلِ مادرش فاطمه، به نیت فرجِ آقامون، آقایِ مظلوممون، دستت رو بیار بالا چند بار ناله بزن: یا حسین!... به آبروی فاطمه و حسینِ فاطمه قسمت میدهیم، این دستا رو امروز نا امید بر مگردان، فرجِ آقامون امام زمان برسان..
@Asheghane_hazrat_zeynab
|⇦•يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰه، کلِّمینی ....
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حجت الاسلام حامد کاشانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
خدا نیاره براتون اینو ببینید، بابا یه مدت سفر بره، خدا رحمت کنه شهدا رو، پدر و مادر ما فدای بچه های شهدا، پدر که از عملیات میاد بعد از مدتی، بچه که از خواب بیدار میشه دیگه بابارو رها نمیکنه، چون میترسه از دست بده، بچه های فاطمه هم میدیدن وضع مادر یه جوریه که ممکنه به ثانیه ی بعد هم نَکِشه، لذا دورِ مادر نشسته بودن، سر رو که بر می گردوند امید نداشت که بر میگرده مادر باشه، وضع وخیم بود، خودِ زهرا میدونه که چه باری روی دوشِ امیرالمؤمنین گذاشته، فاطمه از اسماء یا سَلمىٰ کمک گرفت، بعد از مدتی از جا بلند شد، به سختی به دیوار تکیه کرد، نیمه نِشَسته شد، بدنِ خودش رو شست فاطمه ی مطهره، چون میدونه شب دست تنهاست امیرالمؤمنین موقع غسل دادن، چقدر رویِ این زخم ها باید دست بکشه، چون خون تازه داره، خودش خواست امیرالمؤمنین رو یاری کنه، بدن رو شست، لباس عوض کرد، لباس بچه هارو هم عوض کرد، بچه ها دیدن مادر بد از مدتی یه قدری انگار حالش خوب شده، گفتن: ان شاء الله خدا میخواد مادرمون رو شفا بده، بریم مسجد نمازِ شکر بخونیم، من فکر میکنم فاطمه نمیخواست بچه هاش ببینن، بچه ها که از خانه بیرون رفتن، فاطمه به سَلمىٰ فرمود: پاهای من رو روی به قبله کن، پارچه روی صورتم بکش، برو عقب بایست، چند لحظه که گذشت بیا من رو صدا کن، اگه جواب ندادم علی رو خبر کن اون میدونه باید چیکار کنه، سَلمىٰ عقب ایستاد، چه اضطرابی داره، لحظاتی گذشت اومد روبند رو کنار زد، توی بعضی نقل ها اومده: فاطمه دستِ راستش رو روی صورتش گذاشته، چون میدونه امیرالمؤمنین این پارچه رو کنار میزنه، نمیخواست صورتِ کبودش رو ببینه، تا تونست مخفی کرد، سَلمىٰ صدا زد:" يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰه، کلِّمینی یا فاطمةُ الزهرا!" با من حرف بزن، دید جواب نمیده، پارچه رو برگردوند، مضطربِ، من چی باید بگم به علی؟ به بچه ها چه جوری بگم؟ در همین حین بچه ها از نماز برگشتن، نگران مادر بودن، خدا هیچ وقت نا امیدتون نکنه، از در که امام حسن اومد داخل، سر که داخل خانه شد اول بستر مادر رو نگاه کرد، امام حسن می دونست مادرش با اون درد شدیدی که داشت نمی تونست به این سرعت بخوابه، ولی دید مادر روی زمین افتاده پارچه ای روی صورتش انداخته، امام حسن فرمود: " یا سَلمىٰ! مَا يُنِيمُ أُمَّنَا فِي هَذِهِ السَّاعَة؟" خوابش برد مادرم به این زودی؟ سَلمىٰ نمی دونست چی بگه، آخه مضطرب بود، خیلی طول نداد، گفت:" مَاتَتْ أُمُّکما فَاطِمَةُ" مادرتون راحت شد، از دنیا رفت، سَلمىٰ میگه: دیدم امام حسن جلو اومد، امام حسین پشت سر، آرام آرام، آخه محضرِ بِضعَةُ الرَّسول میخوان برن، اومد امام حسن بالا سر مادر نشست، برا دلت بمیرم، روبند رو که کنار زد، میگه: آرام یه بار بوسید، شاید هنوز باور نکرده مادر از دنیا رفته، چون صورت مادر درد داشته آروم بوسید، خودش رو ننداخت روی مادر، صدا زد:" يَا أُمَّاهْ كَلِّمِينِي" مادر با من حرف بزن" أَنَا ابْنُكِ الْحَسْن" من حسنم... دو سه بار صدا زد جواب نداد، امام حسن همیشه خودش رو سپر امام حسین می کرد، همه جا، یه روزی توی مسجد بودن، مروانِ ملعون به امیرالمؤمنین جسارت کرد تا امام حسین اومد جواب بده امام حسن فرمود: نه حسین جان! به تو اگه چیزی بگه من اذیت میشم، من خودم جواب میدم... اما اینجا استثناء شد، برگشت به امام حسین گفت: حسین جان! تو عزیز دوردونه ای شاید مادر جواب تو رو بده"فَجاءَ الحُسَین" امام حسین اومد"فَوَضَعَ خَدَّهُ تَحتَ قَدَمَیها" صورتش رو کف پاهای مادر گذاشت، صدا زد" يَا أُمَّاهْ كَلِّمِينِي، أَنَا ابْنُكِ الْحُسْینُ قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِي جَسَدي" مادر اگر جواب من رو ندی من می میرم...
@Asheghane_hazrat_zeynab
|⇦•در کودکی لرزاند....
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲به نفس حاج عباس حیدر زاده •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
در کودکی لرزاند به هم پیکرِ مارا
در پیشِ چشم ما زدندمادر مارا
مادر نفَس زنان به پشتِ در بود
اشکِ خجالت بر رخِ پدر بود
*اصلا کسی پرسیده، چرا امیرالمومنین را صدا نزد ؟ چرا گفت فضَه تو بیا ... معمولا برای زن اگه مشکلی توو خونه پیش بیاد، اول مردش رو صدا میزنه، ... بزار رازش رو برات بگم، آخه به علی قول داده بود، یاعلی صبر میکنم، اون روزی که از مسجد برگشت، دید امیرالمومنین نشسته، زانو توو بغل گرفته، گفت :"یَا ابْنَ اَبِی طَالِب، اشْتَمَلْتَ شَمْلَةَ الْجَنِین" چرا مثل طفلی که توی رحم مادره نشستی ؟ زانوتو توی بغلت گرفتی ؟ مگه تو علیِ خیبر نیستی ؟ علی! شمشیرِ بُرّانت چی شد ؟ علی از جا بلند شد، فرمود: فاطمه جان!علی همون علیه، تا شمشیرش رو برداشت و میخواست از درِ خونه بیرون بیاد، صدای موذن بلند شد، الله اکبر، ... حضرت روشو کرد جانب بی بی، ... فاطمه جان میخواهی این صدا بالای ماذنه باقی بمونه ؟ بله، یا علی ...! فرمود: فاطمه جان باید صبر کنی ، اینجا مادرِسیدا، سرش رو پائین انداخت، ... چشم یاعلی صبر میکنم ... قربونِ صبر مظلومانه ات برم مادر، دیگه سیلیش زدند به علی نگفت، بین در و دیوار پهلوش رو شکستند، علی رو صدا نزد، توو کوچه های می زدنش، نگفت علی کمکم کن ....*
دلم بهرِ علی میسوخت چون قُنفذ مرا میزد
نگاهِ دردناکش بیشتر میداد آزارم
#شاعر:استادسازگار
@Asheghane_hazrat_zeynab
11. در کودکی.mp3
4.87M
|⇦• در کودکی لرزاند....
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس حاج عباس حیدر زاده✾•
@Asheghane_hazrat_zeynab
.
🕯#زمینه یا #شور شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها زبانحال ایام فاطمیه
#زمینه_فاطمیه
#شور_فاطمیه
#کمر_علی_رو_شکستی
بند🕯
کمر علی رو شکستی
فاطمه چشماتو وا کن
بازم بخند و دلم رو
از غم و غصه رها کن
از این سفر بی علی تو
بیا و زهرا حذر کن
بی رمق ای بانوی من
بمون و ترکه سفر کن
نرو گلم ای مهربون
بمون و یار من بمون
تنها تو درکم میکنی
حرفمو از چشمام بخون
فاطمه طاقت بیار
علی رو تنها نذار
نرو عزیزم نرو
بند🕯🕯
شدی چرا رو به قبله
بستی به روم راه چاره
بده جواب علی رو
حتی شده با اشاره
به اشکای چشم حیدر
بیا و زهرا نظر کن
به خاطر اشکه مظلوم
بمون و ترکه سفر کن
نرو مسیحای علی
تویی تمنای علی
نگو که ترکم میکنی
ای همه دنیای علی
میونه این کاروزار
علی رو تنها نذار
نرو عزیزم نرو
بند🕯🕯🕯
غریبم و بعدت غریب تر
بگو که پیشم میمونی
دق نده حیدر رو زهرا
آخه تو خیلی جوونی
نگو که حلالم کن حیدر
که قلبم آتیش میگیره
اگه بری این پهلوون
از غم دوریت میمیره
نرو طرفدار علی
محرم اسرار علی
فقط تویی که میکنی
وا گره از کار علی
میونه این گیرودار
علی رو تنها نذار
نرو عزیزم نرو
#فاطمیه #حضرت_زهرا
✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇👇
.
🕯سبک #زمزمه #واحد روضه ای
#شام_غریبان_حضرت_زهرا سلام الله علیها ایام فاطمیه دوم ۱۴۰۲
#زمزمه_فاطمیه ۱۴۰۲
#واحد_فاطمیه
#رفتی_و_با
بند🕯
رفتی و با خودت منو،آخر نبردی فاطمه
با رفتنت جون به لبِ،علی آوردی فاطمه
بگو چطور دلت اومد،تنها بذاری حیدرو
آخه چطور بعد سه ماه،جمش کنم من بسترو
دست خودم نیست،که بیقرارم
بعد تو زهرا،بی پشت و یارم
باور ندارم،تورو ندارم
گرفتن از من،داروندارم
فاطمه جانم،خدانگهدار
بند🕯🕯
سخته تورو راهیت کنم،شبونه زهرای علی
سخته که رو دوشم بری،از خونه زهرای علی
سخته برام غسلت بدم،منکه نمیتونم گلم
سخته برام به جسم تو،کفن بپوشونم گلم
سخته ولی من،چاره ندارم
سخته که امشب،طاقت بیارم
حالا میفهمم،حال حسن رو
سخته رو این زخم،مرهم بذارم
فاطمه جانم،خدانگهدار
بند🕯🕯🕯
آروم بخواب ای مادرم،تو دیگه درد نمیکشی
چقدر دعا کردم برات،شفا بگیری خوب بشی
بستی چرا چشماتو پس،چرا نفس نمیکشی
چرا باید ای مادرم،تو نیمه شب تشییع بشی
الهی که خیر،نبینه هیچوقت
همونکه خاکِ،ماتم سرم کرد
بشکنه اون پایی که لگد زد
میون کوچه،بی مادرم کرد
فاطمه جانم،خدانگهدار
۱۴۰۲/۰۹/۲۲
#فاطمیه #حضرت_زهرا
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇
.
#زمینه #فاطمیه
شب #شهادت_حضرت_زهرا سلام الله علیها
▪️بنداول▪️
ای با وفای حیدر
ماه شبای حیدر
بی تو زندونه دنیا برای حیدر
تنها یارم تنها نرو فاطمه
بی حیدر از اینجا نرو فاطمه
بسته می شه درها همه روی من
جان زینب حالا نرو فاطمه
(آه نرو دنیای من
آه نرو رویای من
آه نرو زهرای من)
▪️بنددوم▪️
با غصه ی تو خانوم
قلبم می سوزه آروم
داری می ری زدستم غریب و مظلوم
من افتادم از پا یه نفس بکش
روح حیدر زهرا یه نفس بکش
می خوای چشمات بسته باشه روی من
باشه زهرا اما یه نفس بکش
آه چه کنم با بازوت
آه چه کنم با ابروت
آه چه کنم با پهلوت
(آه نرو دنیای من
آه نرو رویای من
آه نرو زهرای من)
▪️بندسوم▪️
بعد تو می زنم زار
با روضه های مسمار
می شه قاتل من این خون رو دیوار
بعد از کوچه پایینه سرم علی
بعد از کوچه دنیای خجالتم
بعد از کوچه روزم شده شام تار
کاش می مردم من شاهد نالتم
آه تکیه گاه حیدر
آه بی گناه حیدر
آه نرو ماه حیدر
(آه نرو دنیای من
آه نرو رویای من
آه نرو زهرای من)
#زمینه_شبشهادت
#زمینه_حضرت_زهرا
👇
.
#زمینه #فاطمیه ۱۴۰۲
شاعر و نغمه پرداز:
#محمدجواد_صادقی
#یوسف_زندیه
#حاج_محمدرضا_طاهری ✍
به زحمت افتادی خانومم، گل زخمیِ بی حالم
چرا با این حالت زهراجان، اومدی مسجد دنبالم؟
بیا برگرديم
بچهها تنهان خونه،دیره
نشین رو خاکا
شوهرت اینجوری میمیره
بمیرم زهرا
داره از پهلوت خون میره
هرچی که شدُ باهم فراموش میکنیم
آتیش درُ دوتایی خاموش میکنیم
زهرا جان
با پهلوی زخمی راه رفتن،میدونم خیلی دشواره
الان میریم خونه رو زخمات،زینبت مرهم میذاره
دلم میسوزه
اولین باره سرگردونم
نگو چیزی نیست
تازیونه خوردی میدونم
ببخشم زهرا
محسنت روکشتن تو خونم
داغ محسنم رو دلمه تا همیشه
اون خونه برامن دیگه خونه ،نمیشه
زهرا جان
دلیل اشکاتومیدونم،برا زینب پریشونی
داری برا روز تنهاییش،روضه ی غربت میخونی
همون روزی که،همه میریزن توی گودال
حسین افتاده،زیر دست و پا و میشه پامال
رو سینش قاتل،میشینه زینب میره از حال
ناموسلمونای از خدا بی خبرن
حتی پیرهن کهنشو غارت میبرن
یا مظلوم
#کارگاه_خوشدل
👇
5)shor-haftegi-14020918.mp3
11.26M
#فاطمیه
#شور
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
کربلایی #محسن_محمدی_پناه
وای مادر
ای خدا افتاده پشت در
وای مادر
میچکه خون ز دیوار و در
هیزم که شعله ور شد
وقت لگد به در شد
فهمیدم از نگاه فضه
فاطمه بی پسر شد
پهلو شکسته مادرم ، افتاده زیر دست و پا
با دست بسته میکشن، بابامو بین کوچهها
آسمون پر از فریاده ، مادری ز پا افتاده
غرق خون روی خاک افتاده
وا اماه
۱۴۰۲/۰۹/۱۸
6)shor-haftegi-14020918.mp3
8.58M
#فاطمیه
#شور
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
مادرم
چادر تو سایه ی سرم
امید اول و آخرم
داری تو قلب علی حرم
فاطمه
مادری کردی برا همه
خوب میدونم فاطمیه ها
برا خودش یه محرمه
مادرم سلام ای همه ی باورم سلام
همه جا پی مزارتم ای مادر بی حرم سلام
______________
سائلم
همیشه لطف تو شاملم
وتی رهام میکنن همه
به کرم تو خوشه دلم
محوری
همه ی لشکر حیدری
میدونی مست حسینتیم
نوکری هامونو میخری
نور هل اتی ذکر یا من اسمه دوا
قرار دل شکستمی ای مادر شاه کربلا
_______________
کربلا
خونه ی اوله نوکرا
گریه کنه تو پیمبرا
سری تو از همه ی سرا
شاه من
دلیل گریه و آه من
عشق تو راه نجات من
پرچم روضه پناه من
دلبرم حسین ذکر دم آخرم حسین
تنگه دوباره دل گدات برای تو و حرم حسین
عشق من حسین
۱۴۰۲/۰۹/۱۸
.
#امام_زمان
#بصیرتی
جانِ ناقابلی که من دارم، بفدای تو سیدی مولا
کی بریزد ز حنجرم خونم، پیش پای تو سیدی مولا
ای همه آرزوی دیرینم، با تو تکمیل میشود دینم
بی وِلای تو مرده اَم سوگند، به وِلای تو سیدی مولا
هنرِ عاشقی دفاع از توست، بی دفاع از تو عشق بی معناست
آری این درس را گرفتم از، کشته های تو سیدی مولا
کشته ها خواهد اشکِ چشمانت، دردها دارد آهِ سوزانت
میرسد روزِ عید قربانت، با لقای تو سیدی مولا
گر نگردد فدای تو شیعه، نشود همصدای تو شیعه
اصل خود را به باد خواهد داد، آشنای تو سیدی مولا
آنکه آتش کشد به قرآنها، یا اهانت کند به ایمانها
رحم کی میکند به عمّامه، یا عبای تو سیدی مولا
داعشی های این وطن امروز، نسلِ اِبنِ زیادها باشند
شمر و خولی و حرمله هستند، خصم های تو سیدی مولا
ما ولی با تو هم قسم هستیم، سرِ عهدی که با شما بستیم
نسل سلمان و هم سلیمانیست، همصدای تو سیدی مولا
میرویم ای سلاله ی زهرا، راه طهرانیِ مقدم را
انتقام از یهود میگیریم، به وَلای تو سیدی مولا
به پیمبر به حیدرِ کرار، نشود روزِ واقعه تکرار
امتی هست راهیِ راهِ کربلای تو سیدی مولا
کربلای ترا اسارت نیست، بهرِ ناموسِ تو جسارت نیست
هست آنروز مادرت زهرا، مقتدای تو سیدی مولا
از نسیمِ سحر خبر آید، کز حرم منجیِ بشر آید
کعبه در انتظارِ دیدار و خطبه های تو سیدی مولا
#حاج_محمود_ژولیده ✍
.
.
#مناجات
#یا_مولا_ادرکنی
ای برترین بهانه ی ذکرِ مدام من
کِی مورد پسندِ تو گردم، امام من
از بسکه مانده ام ز مسیر تو بی خبر
شرمنده ام، ببخش قصورِ مدام من
دانم که دوستانِ شهیدم دعا کنند...
آدم شوم، چه سود از این فکرِ خام من
دارم امید، اذنِ شهادت بگیرم و...
همراه با قیامِ تو باشد، قیام من
بیدار کن به یک نظرت، روح غافلم
تا طعمِ مرگ را نچشاندی به کام من
با خویش، بادِ حادثه ها میبرد مرا
بی نفحه ی دعای تو، هر صبح و شام من
تا حال هم، به لطفِ تو آورده اَم دوام
وَرنَه نبود در رهِ خدمت، دوام من
خود را شبانه روز ملامت کنم، که حیف...
آخر نشد شَبیهِ مرامت، مرامِ من
عیب از من است، ای گلِ بی خارِ فاطمه
محضِ رضای او بده حسنِ ختام من
در کارنامه اَم نَنویسی، قبول شد...
شرمنده میشوم، چو بیارند نام من
عمری مرا کنارِ خودت جای داده ای
بد میشود که با تو نَمانَم، امام من
من همنشین خیمه ی هر روزِ روضه ام
جای دگر بنا نشود، این خیام من
یاد هِلالِ یک شبه ی زینبم، که گفت:
باشد! برادرم! نشدی هم کلام من
دارد دلِ صغیره ی تو آب میشود
پاسخ به او بده، نَه جوابِ سلام من
#محمود_ژولیده ✍
.
.
#وصیت #وداع #حضرت_زهرا
#روضه_وداع_و_وصیت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
شرمنده اَم ز چشمِ ترِ تو، حلال کن
امروز میروم ز برِ تو، حلال کن
این چند روزه خیلی اذیت شدی علی
زهرا شده ست دردِ سرِ تو، حلال کن
با من بگو که فاطمه جان راضی اَم، برو
ای داغِ من، غمِ دگرِ تو، حلال کن
از بسکه از مصائبِ من خونجگر شدی
بانوی توست خونجگرِ تو، حلال کن
این رکنِ دوم است که از دست میدهی
خَم میشود اگر کمرِ تو، حلال کن
زینب که خود، چو اُمِ ابیها شود، ولی
جانِ تو و دوتا پسرِ تو، حلال کن
گفتم بخود: برو که نشد یاورِ علی...
فریادهای پُر ثمرِ تو، حلال کن
مَردم به فکرِ زندگیِ عادیِ خودند
این است دردِ بیشترِ تو، حلال کن
گر دربِ خانه، آینۀ دِق شود، ببخش
مسمارِ درب، نیشترِ تو، حلال کن
غسلم بده شبانه و دفنم شبانه نیز
هر حرف ماند، پشتِ سرِ تو، حلال کن
ای آبِ غسلِ پیکرِ زخمیِ فاطمه...
اشکِ زلالِ چشمِ ترِ تو، حلال کن
دستت اگر به این وَرَمِ بازویم رسید
دیدی شکسته چون سپرِ تو، حالا کن
با زینبم بگو، کفنم را بیاورد
چون ماند بی کفن پسرِ تو، حلال کن
#حاج_محمود_ژولیده ✍
.
.
#غسل_شبانه
#حضرت_زهرا
#شام_غریبان
امشب که دگر بسته شده دیده ی کوثر
سخت است، سخن گفتنِ ما از دلِ حیدر
بالینِ سرِ پیکرِ زهراست، چه غوغا
مظلوم به مظلومه کند، گریه مکرر
تا حال ندیدست کسی شیرِ خدا را
اینگونه زمین خورده ز یک امرِ مقدر
تابوتِ تو بانوست، سبک تر ز پرِ کاه
سنگینیِ داغِ تو کجا و درِ خیبر
رد کرد ز دور و برِ خانه، همه کس را
یک نعش فقط مانده در این بیتِ محقر
دور و برِ تابوت، فقط چند یتیمند
طفلانِ علی مانده و خاموشیِ مادر
تجهیزِ شبِ غسل و شبِ کفن و شبِ دفن
از کلّ مصیباتِ جهان است فراتر
بر یک یکِ اَیتامِ حرم، کرد سفارش
آرام بگیرید، عزیزانِ پیمبر
اَسماء بریز آب، دهَم فاطمه را غسل
اَسماء نریز آب، دگر نیست میسر
بشکست سکوتِ همۀ اهلِ حرم را
بازوی ورم کردۀ بانوی مطهر
فریادِ علی، کرد در آن لحظه قیامت
بگذاشت به دیوارِ حرم، ناله کنان سر
خونِ تنِ حامیِ علی، بند نیامد
خون گریۀ مولاست، از آن واقعه برتر
هرجور که بود، آن تنِ بشکسته کفن شد
اما بخدا بندِ کفن باز شد از سر
دستانِ شهیده ز کفن باز برون شد
فریادِ یتیمانِ علی رفت به محشر
میگفت منادی که یتیمانِ خودت را
دریاب علی، حالِ ملائک شده مضطر
با چند نفر، گشت غریبانه چو تشییع
پس در دل شب، خاک شد آن بانوی پرپر
میزد به سرِ قبر، علی با کفِ افسوس
میگفت که شرمنده شدم من ز پیمبر
#شام_غریبان_حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#حاج_محمود_ژولیده✍
.