eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
2.98M
توسل به عج و روضه حاج مهدی ایروانی🎤 بیا که بی رخ تو طاقتی ندارم من به غیر دیدن تو حاجتی ندارم من گل همیشه بهارم تو هستی وبی تو به سیرباغ وچمن رغبتی ندارم من به غیر نقش ولای تو از ازل ای دوست به لوح سینه ی خود زینتی ندارم من تمام عزت من از طفیل مهر شماست بدون مهر شما عزتی ندارم من از آن زمان که مرا با تو آشنا کردند به غیر بندگیت عادتی ندارم من تویی که محرم راز دل غریب منی به جزتو با دگری صحبتی ندارم من گذشت عمرمن و چشم من به ره مانده بیا امید دلم فرصتی ندارم من اگر چه من زگناهم دل تو را خستم اگر چه غیر ریا طاعتی ندارم من به جان فاطمه هرگز مران مرا زین در که غیر تو به کسی الفتی ندارم من مرا به رسم غلامی قبول کن مولی اگرچه روسیه ام، قیمتی ندارم من وفائیم من وبرعشق تو وفادارم اگرچه درخور تو خدمتی ندارم من ✍ مناجات رحمت به مادرم که مرا مجلس تو برد این شوق نوکری اثر شیر مادر است لطفی که کردی تو به من مادرم به من نکرد ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین * یادم نمی رود که همه عزتم تویی من پای سفره ی تو شدم محترم حسین --- ای بی کفن سینه شکسته ارباب آرامش سینه های خسته ارباب وای از دل خواهرت که می دید بر سینه تو شمر نشسته ارباب --- آن گونه رخ به خاک منه، معجرم که هست حیف ازسرتو نیست بیفتد، سرم که هست گیرم مرا به قتلگهت ره نداد شمر تاسر به زانویش بنهی،مادرم که هست
. گفت داداش... چون زخم های روی تنت ؛گریه ام گرفت از پیرهن نداشتنت گریه ام گرفت با دیده های سرخِ جگر مثل مادرم هنگام دست و پا زدنت گریه ام گرفت جایی برای بوسه برادر نیافتم از نیزه های در بدنت گریه ام گرفت تا دیدم آن سواره ولگرد نیزه دار بر تن نموده پیرهنت گریه ام گرفت وقتی شنیدم از پسرت ای امام اشک یک بوریا شده کفنت گریه ام گرفت ✍ .
. خودم دیدم که صحرا لاله گون بود زمین از خون یاران غرقه خون بود خودم دیدم فضاى آسمانها پر از انا الیه راجعون بود خودم دیدم که نور چشم زهرا جراحات تنش از حد فزون بود خودم دیدم که بر هر برگ لاله نوشته این سخن با خط خون بود گلى گم کرده ام میجویم او را، به هر گل میرسم میبویم او را خودم دیدم گلوى اصغرش را خودم در بر کشیدم اکبرش را اگر چه از کنار نهر علقم زگریه منع کردم خواهرم را خودم دیدم که زهرا ناله میکرد خودم دیدم سرشک مادرم را مکن منعم اگر با اینهمه داغ زنم بر چوبه محمل سرم را گلى گم کرده ام میجویم او را به هر گل میرسم میبویم او را خودم دیدم که دلها مرده بودند خودم دیدم همه افسرده بودند خودم دیدم کبوترهاى معصوم همه در زیر پر، سر برده بودند خودم دیدم که گلهاى نبوت زبى ابى همه پژمرده بودند همان جایى که فرزندان زهرا بجرم عشق سیلى خورده بودند گلى گم کرده ام میجویم او را به هر گل میرسم میبویم او را گل من یک نشانه در بدن داشت یکى پیراهن کهنه به تن داشت .
🏴 🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ خدا نگهدار گریه های نیمه شب خدا نگهدار ای یتیمای عرب خدانگهدار بچه هایی که بودین منتظره سفره های نون و رطب خداحافظ سفره ی نون و نمک خداحافظ غصه ی تلخ فدک خدا حافظ چاه غم های علی خداحافظ کوچه و صبر و محن خداحافظ روزگار ، خداحافظ غم یار خداحافظ بچه ها ، خداحافظ ذوالفقار بابا حیدر بابایی … پلک های بستت تنمو میلرزونه فرق شکسته ات تنمو میلرزونه صدات میلرزه تا با من حرف میزنی صدای خسته ات( دلم و میلرزونه)۲ خداحافظیت جوابم میکنه *امشب شب یتیمیه زینب،دیگه باید بهت چه جوری بگم،زینب دیگه بی بابا شد* دوباره خونه علی غوغا شده زخم سر مولای کوفه وا شده صدای ناله ضعفش نیمه شب مثل شبای آخر زهرا شده *هر طبیبی آوردن گفتن دیگه علی رفتنیه ای گداهای نیمه شب علی،نانجیب زهرو کشیده بود به این شمشیر،زهری که وقتی طبیب نگاه کرد امیرالمؤمنین دستمال زردی رو به پیشانی بست دیگه همچین شبی صورت علی رو نگاه میکردی با اون دستمال زرد یکی شده بود،به قدری حضرت رنگ و روش برگشت؛شایدم این امشب بود نمیدونم فرمود همه برن بیرون،صورت ورم کرده یه مرتبه اشاره کرد فرمود:همه بیرون برن فقط بچه‌های زهرا کنار بستر من باشن،میخوام وصیت کنم،همه بیرون رفتن،ابی عبدالله،امام حسن،دخترانش زینب و کلثوم کنار بستر دیدن مولا یه نگاهی کرد دور و بر بستر و فرمود:حسن جان پس عباسم کجاست؟!! بابا فرمودید فقط بچه های زهرا باشن،فرمود عباسم پسر زهراست،اون ذخیره ی کربلاست … اومد دید پشت در عباس سرشو پایین انداخته صدا زد داداش بیا،داداش مگه بابام نفرمودند فقط بچه های فاطمه؛صدا زد عباس مژده بهت بدم بابام گفته تو هم پسر زهرایی …” اومد کنار بستر بله بابا؟ فرمود سرتو بالا بیار” دست عباس و گرفت،هی این دست و لمس میکرد … یه مرتبه فرمود حسین جان نزدیک بیا با یه دستش دست عباس،با یه دستش دست حسین،یه وقت دیدن دست حسین و تو دست عباس گذاشت صدازد عباس حسین و به تو میسپارم …” یه نگاه کرد صدا زد عباس یادت نره حسین من کربلا غریب و تنهاست،همه جا کنار حسین باش،نکنه غم رو دل حسین بیاد،اینا پسرای زهرا هستن،حسین و تنها نزار عباس جان(من یه جای دیگه میخوام برم بسم الله من از امام رضا معذرت میخوام ببینم غیرتی ها چه میکنند)،عباس جان همه جا حواست به زینب باشه …. زینب من چهار سالش بود به حسن میگفتم روشنی هارو خاموش کنه تا کسی قدو بالای زینب و نبینه،عباس کربلا حواست به زینب باشه … خدا هرکی خواهر داره براش نگه داره” یه جا زینب عباس و صدا زدم من از امام رضا معذرت میخوام اونم مجلس یزید بود سر بریده رو آوردن نانجیب چوب به لب و دندان میزد یه وقت زینب چشمش افتاد به سر بریده عباس داداش کجایی ببینی نامحرم ها دور ما …. حسین …
قدر🥀🥀🥀🥀 شب بیست و یکم رمضان مناجات امام زمان (ع) شهادت امام علی(ع) يَا اَبَا الْحَسَنِ، يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ، يا عَلِىَّ بْنَ أَبيطالِبٍ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللَهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللَهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللَهِ. 🔹صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت یابن الحسن... آقاجانم... شب شهادت جد غریبتون امیرالمومنین... کجا خیمه ی عزا بر پا کردید... کجا برا جد غریبتون دارید اشک میریزید... 🔹صاحب عزا کجایی، گویم سرت سلامت 🔹کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت آقا... خیلی برامون سخته... هر سال برا جد غریبتون امیرالمومنین مجلس بگیریم... اما شما در کنارمون نباشید... ای... صاحب عزای اصلی این مجالس کجایی... 🔹کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت ان شاء الله یک روزم شما بیایید آقا... حرم آقامون امیرالمومنین... خودتون مصیبت جد غریبتون رو بخونيد... روضه آقامون امیرالمومنین رو بخونيد... ما بشینیم در کنار شما... زار زار گریه کنیم... 🔹ای آفتاب زهرا، کی شام تار غم را 🔹چون صبحدم نمایی، گویم سرت سلامت یا صاحب الزمان... شب شهادت آقامون امیرالمومنینه... امشب با پای دل بریم خانه امیرالمومنین... خدایا امشب خانه حضرت چه خبره... 🔸علی در بستر مرگ است و مشغول نماز امشب 🔸بگو خادم به مسجد، خسرو خوبان نمی آید شب یتیمی اربابمون حسینه... شب یتیمی خانم زینب کبری است... خواهرها امشب با زینب کبری هم ناله شید... هی مياد کنار بستر بابا... مثل پروانه... دور بستر بابا میگرده... به صورت زیبای بابا نگاه میکنه... هی میگه بلاخره خوب میشی بابا... بلاخره زخم سرت خوب ميشه بابا... بلاخره از جات بلند میشی... بابای خوبم... 🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد امشب بچه های کوفه هم یتیم شدند... هی میگن مادر اون آقایی که... هر شب برای ما نان و خرما میآورد... چرا ديگه نمیاد... مادر ... اون آقای که مثل پدر... هر شب ما رو نوازش میکرد... چرا نیومد... 🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد 🔸که ای مادر چرا غم خوار ما طفلان نمی آید تا یتیمان کوفه فهمیدند... برای زخم سر امیرالمومنین شیر خوبه... هر کدوم از این بچه ها... یک ظرف شیر رو به دست گرفتند... اومدند پشت درب خانه امیرالمومنین... لحظات آخر امیرالمومنین... صدا زد حسنم پسرم... بیا... میخوام وصیت کنم... یکی یکی حرفهاش رو گفت... تا جایی که صدا زد... منو شبانه دفنم کن... (میدونید برای چی) آخه اگه خوارج قبر آقا رو پیدا میکردند... بدن مطهر حضرت رو سالم نمی گذاشتند... حتما بدن مطهر رو آتش میزدند... میخوام بگم آقا جان امام حسن... خوب شد شما... بدن امیرالمومنین رو شبانه دفن کردید... اما ... ای کاش امام سجاد هم... میتونست بدن باباش حسین رو... مخفیانه دفن کنه... ای وای... ای وای ... بگم یا نه... قبل از اینکه بدن بابا رو دفن کنه یکدفعه ببینه... ده نفر اسب هاشون رو نعل تازه زدند... (زبانم لال بشه...) انقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب تاختند... تمام استخوانها شکست... یا صاحب الزمان منو ببخشید... یک کاری با بدن کردند... وقتی خواهرش زینب... اومد کنار جنازه قطعه قطعه برادر... یک نگاهی کرد... باتعجب صدا زد... آیا تو برادر منی... 🔸زينتِ دوشِ نبي را همه بُرديد ز ياد 🔸به خدا اين بدنِ اسب دوانيدن نيست 🔸چه بلائي سر ِ اين شاهِ غريب آورديد 🔸كه شناسائيِ او بسته به يك ديدن نيست الا لعنه الله علی القوم الظالمین. وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات التماس دعا مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
❣﷽❣ 🔘 (5) 🔘 🔘گریز به روضه حضرت رقیه س ▪️به علی فاتح خیبر صلوات ▪️به علی شافع محشر صلوات ▪️به علی همسر والای بتول ▪️به علی ساقی کوثر صلوات (دعای فرج) 🔷️السلامُ عَلَیْکَ یا عَلیُ بْنِ أبیطالب ع ️، ️السلام عَلَیْکَ یا أَمِینَ اللهِ فِی أَرْضِهِ… وَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ… السلاَمُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْوَصِیِّینَ… السلاَمُ عَلَیْکَ یا وَصِیَّ رَسُولِ الله… ️السلامُ عَلَیْکَ یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع… یا علی 3 ➖بر غم عشقت یاعلی ,من مبتلایم ➖ که تو سلطانی و ، من فقیرم ➖آرزویم بُود به وقت مُردن ➖یا علی گویم و آندم بمیرم ➖من بنده تو مولایی ➖من قطره تو دریایی ➖ای سید و مولایم۲ ➖دل خسته و غمینی ➖ تو اولین مظلومی ✨یا سیدی یا حیدر (آقا جان) ➖ای خاک کویت طلا ➖ این دل شده مبتلا ➖کن قسمتم کربلا ✨یا سیدی یا حیدر ⬅️ امروز بریم در خانه امیرالمومنین … آی عاشقان امیرالمومنین … ⬅️اصبغ ابن نباته میگه ، بعد از ضربت خوردن علی،مردم همه با کاسه های شیر جمع شده بودند دم در خونه امیرالمومنین…های های گریه میکردن… یه وقت امام حسن اومد صدا زد همه برید خونه هاتون ، بابام ممنوع الملاقاته… میگه همه رفتن من پشت در نشستم ، زانوهای غم بغل گرفتم گریه میکردم (امام حسن اومد صدا زد اصبغ مگه نگفتم همه برن, بابام ممنوع الملاقاته) گفتم آقا جان میخام برم ، اما دلم اینجا جامونده, پاهام یاری نمیده، من آقامو میخام ، یه عمر زیر سایه علی بودم  همه هستیم تو این خونه است، کجا برم… تا علی رو نبینم این دلم آروم نمیگیره صدای گریه و ناله اصبغ رو امیرالمومنین شنید چه خبره... چی شده.. این صدای ناله کیه؟ این صدای گریه کیه؟ گفتن آقا جان اصبغ ابن نباته است میخاد شما رو ببینه... (هر چی گفتیم بره قبول نکزد،امیرالمومنین اجازه داد اصبغ وارد شد) چی میخام بگم میخام بگم در خانه امیرالمومنین رو همه بازه… مشگل گشای عالم علیه یا علی ۲ امروز بگو آقا جان قربون مظلومیتت برم ، قربون غربتت برم آقا ای اول مظلوم عالم علی… آقا جان ما امروز اومدیم در خونت ، در خونتو باز کن… آقا مارو از در خونت رد نکن آقا شب اول قبر فراموشم نکن 🔘آنقدر در میزنم این خانه را 🔘تا ببینم روی صاحب خانه را اصبغ ابن نباته میگه، وقتی وارد شدم، دیدم علی بستر نشین شده، هی پاهاشو رو زمین میکشه، گفتم ای کاش کور بودم این لحظه رو نمیدیدم (دیدم یه دستمال زردی به سر آقا  بستن، معلوم نیست دستمال زردتره یا صورت مولا اشکم در اومد آخ … یا علی ۳ (ناله میکردم گریه میکردم) یه وقت امیرالمومنین فرمود اصبغ گریه نکن من دارم به آرزوم میرسم,من دارم به فاطمه ام میرسم (گفتم آقا جان من بخاطر دوری شما گریه میکنم… چجوری دوریتونو تحمل کنم) این اصبغ بود اینهمه ناله کرد گریه کرد (اوج) اما میخام بگم امان از دل زینب س امان از دل حسن ع امان از دل حسین ع امان از دل ابالفضل ع ⬅️ (نمیدونم خونه ی بی بابا دیدی یا نه) خونه ای که بابا نداره صفا نداره (آی اونایی که بابا دارید قدر باباها تونو بدونید) آخه بابا چشم و چراغ خونه است، صفای خونه به وجود پدره اما اونایی که پدر از دست دادن، امروز برا بابا دعا کنن (داغ بابا خیلی سخته) امروز دلتو بزار کنار دل زینب…تو مصیبت بابا اونی که بهش سخت گذشته شاید بی بی زینب باشه (دشتی) 🔘آخ بنال ای دل که زینب خونجگر شد 🔘نصیبش ناله و آه سحر شد (بابا داری یا نه) 🔘پدر ای رونق کاشانه من 🔘که بودی چلچراغ خانه من 🔘برفتی از کفم ای داد بیداد 🔘صفا دیگر ندارد خانه من خانم جان علاقه زیادی به بابا داشتی ، بابا رو خیلی دوست داشتی (دختر علاقه خاصی به بابا داره دیگه) بی بی جان نمیدونم چه کشیدی ، وقتی فرق شکافته بابا دیدی ، ناله زدی, گریه کردی, آخ بابا بابا گفتی (خانم جان فرق شکافته بابا دیدی طاقت نیاوردی) (آخه دختره طاقت نداره ) آی جوون دارا ، آی مریض دارا ، آی حاجت دارا… میخوام بگم چه کشید سه ساله ابی عبدالله کنج خرابه شام سر بابارو بغل گرفت ناله زد (شروع کرد با سر بریده بابا درد دل کردن) باباااا ۴ ▪️به قربان سرت بابا ▪️بگردد دخترت بابا ▪️کدامین دست کین آخر ▪️بریده حنجرت بابا ▪️تُرا ای لالهٔ زهرا ▪️که از شاخه جدا کرده ▪️مرا چون بلبل شیدا ▪️به داغت مبتلا کرده ▪️الهی بشکند دستی ▪️که رگهای تو ببریده ▪️نداده گوئیا آبت ▪️ که لبهای تو خشکیده حسین جانم ۴ 🔷هر چقدر ناله داری به سوز جگر سه ساله ابی عبدالله صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین 🔸بر طاق جنّان حک شده سیمای رقیه 🔸خورشید اسیرِ رخِ زیبای رقیه 🔸مهتاب كه شبها دل عالم برباید 🔸یک‌ نور ز رخسارِ دل آرای رقیه (حسن ثابت جو) 🔳(به نیت حاجت حاجتمندا، شفا مرضان اسلام،  بلاخص مریضین منظور ،  محمدی صلوات هدیه کن)
. نظمی تبریزی . در هر دو جهان، قبلۀ من، روی حسین است یعنی همه‌‌ جا روی دلم، سوی حسین است . با عشق حسین از دو جهان، چون نکَنم دل؟ مُلک دو جهان، قیمت یک موی حسین است . فردوس برین با همۀ حور و قصورش مشتاق حریم حرم کوی حسین است . در سجده دلم، حاجت محراب ندارد محراب نمازم، خم ابروی حسین است . گشتم همه بازار جهان را و نجُستم مُشکی که نه در حسرت مُشکوی حسین است . خضر آن چه به صد سیر و سفر در طلبش بود آبی است که سرچشمۀ او، جوی حسین است . اَجرام فلک، جلوه‌ای از خویش ندارند روشن‌گری مهر و مه از روی حسین است . خُلقِ که کنم وصف و خصال که ستایم؟ از خوی که گویم که بِه از خوی حسین است؟ . حوران بهشتی همه در گلشن فردوس بویند گلی را که در او، بوی حسین است . طوبی به چنان جلوه‌گری، روز قیامت نظّاره‌گر قامت دل‌جوی حسین است . در معرکه چون دید فلک صولت او، گفت نیروی علی، در یَد و بازوی حسین است . بوم و برت، ای کرببلا! دشت ختن گشت؟ یا این همه مشکین نفس از بوی حسین است؟ . آخر همه را خواب‌گهی هست، در این خاک از اوست سعادت که به پهلوی حسین است . این جا اگرش اهل جفا قدر نسنجید آن جا همه سنجش، به ترازوی حسین است . «نظمی» گنهش، گر چه بُوَد بیش ولیکن توفیق وی این بس که ثنا‌گوی حسین است . ✍ زنده یاد استاد نظمی تبریزی
مناجات چگونه شکرگزارم که باز بخشیدی برای ماه ضیافت مرا پسندیدی گدای خسته ی تو ورشکسته آمده است به سمت خانه ی تو سرشکسته آمده است کویر بودم و ابر بهاری ات برگشت به سوی میکده عبد فراری ات برگشت نشسته ام درِ میخانه ات بگو چه کنم نمانده است برای من آبرو چه کنم منی که خط به خط نامه ام سیاه شده میان معصیت عمرم تباه شده منی که دامنم از اشتباه آلوده است جوانی ام پی جُرم و گناه فرسوده است منی که غفلت و عصیان امان نمیدهدم ضیافت رمضان هم تکان نمیدهدم چگونه وارد مهمانی شما بشوم میان این همه عاشق چگونه جا بشوم اگر چه از من و اعمال من تو دلگیری برای بار هزارام ندیده میگیری دلم گرفته عزیزم مرا نوازش کن برای من به امام زمان سفارش کن گمان کنم که کسی پیش تو شفاعت کرد حسین آمد و امسال هم وساطت کرد دوباره معصیت من شده فراموشت حسین گفتم و دیدم که وا شد آغوشت بیا همین شب اول بگیر دست مرا به حق روضه ی مقتل بگیر دست مرا به حق ساعت آخر که پشت و رو شده بود عزیز فاطمه با شمر روبرو شده بود به آن دمی که لب تشنه اش ترک میخورد مقابل نظرش خواهرش کتک میخورد به لحظه ای که محاسن به دست قاتل بود جواب تشنگی اش چکمه ی ارازل بود به حق ساعت سختی که سینه سنگین شد سری به نیزه شد و قتلگاه خونین شد عنایتی که در این روضه ها بمیرم من به یاد کشته ی کرب و بلا بمیرم من استقبال از ماه رمضان شب اول رمضان 1401🌹 مداحی
مسلم فاخر فاخر: "به نام خدا" مناجات شاعرانه و قابل تأمل و اعترافات تکان دهنده با زبان خاص ____ آمدم باری ندارم جز خطا کمتر از خار و خسم در این سرا گرچه می دانم گنهکارم هنوز گاه خوابم گاه هشیارم هنوز بار الها آمدم با چشم باز آمدم سوی شما با صد نیاز تازه فهمیدم که غافل بوده ام نی که غافل بلکه جاهل بوده ام بنده گان رابندگی کردم چه سود حکمت این بندگی آیا چه بود روزی بی منتت را پس زدم ساغر از دست کس و ناکس زدم از تو رحمان تر ندیدم عاقبت من نفهمیدم نمودم معصیت بنده ات گر شاه هم باشد گداست ریزه خوار خوان پر فیض شماست بار الها نادمم راهم بده بار الها عزت و جاهم بده از در بیگانه من بر گشته ام همچو مرغ بال و پر بشکسته ام بندگی مختص درگاه شماست نام پر فیض شما مشکل گشاست باب احسان وا شده من آمدم کن قبولم گر که خوبم یا بدم ماه شعبان ماه فخر الانبیاست شیعه دراین مه زغم غصه رهاست بعد شعبان باب رحمت وا شود نامهٔ اعمال ما امضا شود روزه داران رخت نو بر تن کنید جامهٔ آلوده از تن بر کنید چند روزی آدم دیگر شویم عارفانه بر در خالق رویم گر بخواهیم عزت هر دو جهان شرط آن باشد رضای میزبان فاخرم باید که زیر و بر شوم ماه احسان آدم دیگر شوم بار الها هر دو دستم را بگیر تا نباشم بیش از این خوار و حقیر مسلم فرتوت فاخر
Sh01Ramazan1401Poianfar [Mohjat_Net] (1).mp3
3.94M
چگونه شکرگزارم که باز بخشیدی برای ماه ضیافت مرا پسندیدی گدای خسته ی تو ورشکسته آمده است به سمت خانه ی تو سرشکسته آمده است کویر بودم و ابر بهاری ات برگشت به سوی میکده عبد فراری ات برگشت نشسته ام درِ میخانه ات بگو چه کنم نمانده است برای من آبرو چه کنم منی که خط به خط نامه ام سیاه شده میان معصیت عمرم تباه شده منی که دامنم از اشتباه آلوده است جوانی ام پی جُرم و گناه فرسوده است منی که غفلت و عصیان امان نمیدهدم ضیافت رمضان هم تکان نمیدهدم چگونه وارد مهمانی شما بشوم میان این همه عاشق چگونه جا بشوم اگر چه از من و اعمال من تو دلگیری برای بار هزارام ندیده میگیری دلم گرفته عزیزم مرا نوازش کن برای من به امام زمان سفارش کن گمان کنم که کسی پیش تو شفاعت کرد حسین آمد و امسال هم وساطت کرد دوباره معصیت من شده فراموشت حسین گفتم و دیدم که وا شد آغوشت بیا همین شب اول بگیر دست مرا به حق روضه ی مقتل بگیر دست مرا به حق ساعت آخر که پشت و رو شده بود عزیز فاطمه با شمر روبرو شده بود به آن دمی که لب تشنه اش ترک میخورد مقابل نظرش خواهرش کتک میخورد به لحظه ای که محاسن به دست قاتل بود جواب تشنگی اش چکمه ی ارازل بود به حق ساعت سختی که سینه سنگین شد سری به نیزه شد و قتلگاه خونین شد عنایتی که در این روضه ها بمیرم من به یاد کشته ی کرب و بلا بمیرم من استقبال از ماه رمضان شب اول رمضان 1401 .
. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ غروب بود که "حی علی ..." رسید به ما * چه زود حال دعا و بکاء رسید به ما دوباره بوی خوش ربنا رسید به ما هزار شکر که ماه خدا رسید به ما چقدر دل نگران رسیدنش بودم دو ماه بود که مشتاق دیدنش بودم سلام گفتم و دیدم بشارتم دادی نفس کشیدم و اجر عبادتم دادی دعا نکرده، تو قول اجابتم دادی دگر بس است عزیزم ... خجالتم دادی کسی به جز تو پی دردسر نمی‌گردد صدا زدیم ... کسی جز تو برنمی‌گردد ندا رسیده: «بیایید» و آمدم یا رب اگر که بی سر و پایم، اگر بدم، یا رب بیا و پیش بقیه نکن ردم ... یا رب به مهربانی و لطف تو، رو زدم یا رب بدم ولی تو به خوبی خود قبولم کن نشد که پاک بیایم ... نشد ... قبولم کن برای پاک شدن، چشم تر به ما بدهید درِ قفس بگشایید و پر به ما بدهید طلیعه ی رمضان، یک خبر به ما بدهید میان صحن نجف، یک سحر به ما بدهید اذان صبح نجف را ز عرش می‌گویند به پشت بام تو، آغاز عرش می‌گویند به عشق کیست تمام عبادتم؟ حیدر! به حب کیست جواز شفاعتم؟ حیدر! به دست کیست برات زیارتم؟ حیدر! خلاصه‌ی همه‌ی حرف و حاجتم: "حیدر" مسافران نجف را علی دهد توشه علی ز گوشه‌ی صحنش بَرَد به شش گوشه خوش است سجده به پایین پای شش گوشه دلم گرفته - خدایا - برای شش گوشه میان روضه نشستم به جای شش گوشه صدای گریه و حال و هوای شش گوشه بخوان ز تشنه لبی که ز آب محروم است حسین، تشنه و تنها؛ حسین مظلوم است چه آمده به سر پیکرش؟! نمی‌دانم چه آمده به دل خواهرش؟! نمی‌دانم تنور کیست انیس سرش؟! نمی‌دانم کجا نرفته دگر دخترش؟! نمی‌دانم بماند آنچه که در مجلس شراب رسید خدا به داد یتیمان بوتراب رسید ... (*) بردیا محمدی .
Shab 1 Ramazan 1400 Taheri - Mohjat_net (2).mp3
2.14M
یه ساله که چشم به راهم آ خدا ممنونم دوباره امشبو دیدم انقدر گره به کارم بوده که سراسیمه دره خونت رسیدم آره من خیلی بدم همه دورامو زدم بعد یک سال دوباره جای اول اومدم ربنا اغفر لنا **** شب اول اومدم قسم بدم به اونی که ضامن بیچاره هاست وقتی ترس دارم از اینکه بزنی بهترین پناه من امام رضاست سی شب امسال کنار سفره امام رضام یا امام رضا فقط خوده آقامو میخوام یا علی موسی الرضا **** یا امام رضا گدای تو منم عمریه سوخته دل از غمت آقا روی خاک حجره دست و پا زدی ولی پر میزد دلت تا کربلا تشنه جون دادی ولی سر تو جدا نشد روی خاکا بدنت دیگه بوریا نشد استقبال از ماه رمضان شب اول رمضان 1400 .
. السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در کجایی ای تمام هست ما یابن الحسن ای امید شیعیان ،ذُخر ِخدا یابن الحسن ماه قرآن آمده، ای تالی اش بنما ظهور کن تلاوت با نوای جان فزا یابن الحسن دیده ی آلوده ام،یک لحظه رویت را ندید لایق دیدار خود کن دیده را یابن الحسن من گنه کردم ولی توبه نمودی جای من چشم پوشیدی همیشه از خطا یابن الحسن با نگاه تو رود بالا دعای نوکرت بر ظهور خود تو هم بنما دعا یابن الحسن چشم دریایی بده بر من که در شب های قدر خون بگریم در عزای مرتضی' یابن الحسن اولین مظلوم عالم بود و در بین نماز شد سرش بشکسته از تیغ جفا یابن الحسن در حقیقت کشته ی مسمار درب خانه بود قاتلش شد کوچه و چل بی حیا یابن الحسن غسل بازوی شکسته جان حیدر را گرفت درد هجر فاطمه شد بی دوا یابن الحسن آخرش راحت شد از درد فراق فاطمه با شهادت حاجتش گشته روا یابن الحسن گفته ای هر جا شود حرف از عمویت حاضری پس به بزم روضه ی سقّا بیا یابن الحسن بر زمین خورده به صورت در کنار علقمه چون که دست او شده ازتن جدا یابن الحسن بعد از آن که کشته شد تنها علمدار حسین در یم خون جدّ تو زد دست و پا یابن الحسن ارباً اربا شد تنش با نیزه و شمشیر و تیر پیکرش شد زخمی از سنگ و عصا یابن الحسن رأس او از تن جدا و بر روی سرنیزه رفت پیکرش در بین صحرا شد رها یابن الحسن ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دردها دارد دلم در حسرت دیدار تو شد تمام آرزویم دیدن رخسار تو درد عشقت را به سینه دارم ومرهم تویی شکر ایزد که شدم از کودکی بیمار تو ای گل نرجس تو خوب عالمی اما منم بدتر از خار و گرفتم عزّت از گلزار تو لطف اعجاز نگاهت از ازل من را خرید خود گرفتی دست من گر که شدم دلدار تو عفو کن این نوکرت را که ندارد جز تو کس عفو کن این نوکری را که شده سربار تو با نگاهی قلب رسوای مرا تطهیر کن تا که شاید من شوم خاک در دربار تو ای غریب فاطمه راهم بده در خیمه ات تا شوم صبح و مسا با اشک هایم یار تو خوب می دانم که در گوش تو مانده همچنان ناله های مادر ِ بین در و دیوار تو (آمده ماه صیام و می دهد هر روز وشب)* غصّه های غربت جدّت علی آزار تو چون سر بشکسته اش در بین محراب نماز می چکد خون از نگاه خسته و غمبار تو *(آمده شب های قدر و می دهد شب تا سحر) علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍ .
. السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه والشریف ای قرار ِقلب شیدا در کجا جویم تو را ای بهشت آرزوها در کجا جویم تو را آمده ماه صیام و زخم هجرت تازه شد ای به زخم دل مداوا در کجا جویم تو را روز وشب‌ هستی تو ناظر بر گناهانم ببخش رحمت باری تعالی' در کجا جویم تو را شیعه مظلوم است بی تو،ای معزّالمؤمنين ای همه دارایی ما در کجا جویم تو را حسرت دیدارت آقا برده از دیده قرار کی کنم رویت تماشا در کجا جویم تو را در میان نوکرانت ،من نبینم بی کسی ای بیابان گرد تنها! در کجا جویم تو را محرم مسمار در شد، سینه ی یار علی ای جواب آه زهرا در کجا جویم تو را بین محراب عبادت،از سر بغض عدو شد شکسته رأس مولا،در کجا جویم تو را از جفای قوم ظالم،کشته شد جدّت حسین تشنه در بین دو دریا،در کجا جویم تو را شد کنار مقتل او روبه روی زینبین بر سر عمّامه دعوا در کجا جویم تو را بسته شد دستان زینب،همسفر شد با عدو شد کتک جای تسلّی' در کجا جویم تو را علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍ .
. السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف راه تاریک است، ماهم باش ای معبود من روشنی بخش نگاهم باش ای معبود من تا مقام ِ اکمل الایمان نصیب من شود رهنمای کلّ راهم باش ای معبود من بال پروازم بده، از فرش تا عرشم ببر چون زمین خوردم پناهم باش ای معبود من حُسن نیّت در دل پاکیزه جا دارد ،بیا پاکی قلب سیاهم باش ای معبود من با نگاهت زشتی پرونده ام زیبا شود مصلح هر اشتباهم باش ای معبود من از خطاهای دلم بگذر که من درمانده ام باز ستّار گناهم باش ای معبود من خیر یعنی نوکری در آستان اهل بیت در همه جا خیرخواهم باش ای معبود من با ظهور آخرین منجی ،عزیز فاطمه مرهم یک عمر آهم باش ای معبود من دل سیاه و جستجوی خیمه اش سخت است ،سخت راه تاریک است ماهم باش ای معبود من علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍ ‌
. السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف لیلة القدر قلوب روزه داران العجل منتهای آرزوی هر مسلمان العجل آمدم من باز با پرونده ای از سیّئات تا بشویی نامه ام را مثل باران العجل راه را کج رفته ام از ظلمت بار گناه بر شب تار گناهان ،ماه تابان العجل ماه قرآن آمده امّا بدون تالی اش کی می آیی تا دهی آیات را جان العجل خسته ام‌ از این‌ مفسّرهای جاهل،خسته ام با تو تنها می شود تفسیر؛ قرآن العجل ای بهار اصلی شیعه به پا نوروز کن بی تو شد هر چار فصل ما زمستان العجل فتنه در فتنه شده بی تو تمام روزگار می دهی کی بر حیات فتنه پایان العجل یا معزّ الاولیا بنگر که شد شیعه ذلیل ای عدالتخواه حیدر، داد بستان العجل گوش کن در بین دیوار و در خانه هنوز مانده آه مادرت با چشم گریان، العجل بین محراب عبادت، مرتضی خوانده تو را با شکافی بر سر و درد فراوان العجل در میان مقتل کربوبلا جدّت حسین رفته زیر دست وپا با کام عطشان العجل علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍ .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمینه / شور مناجاتی امام حسین(ع) خطر نکردم عمرم با تو طی شد و، ضرر نکردم خطا نکردم از تو راهمو حسین، جدا نکردم شدی امیدم جز خوبی توو زندگیم، ازت ندیدم عطا رسیده دائم لطف تو حسین، به ما رسیده لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان تر از پدرم و مادرم حسین یادم نمی رود که همه عزتم تویی من پای سفره ی تو شدم محترم حسین یااااااا، رحمت الله الواسعه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ببین گرفته م می دونی یه مدته، حرم نرفتم ببین خرابم دوری از بهشت تو، شده عذابم قسم به زهرا دل کندن ازت برام، محاله آقا میگم همیشه هیچ جا واسه نوکرات، حرم نمیشه در کوچه‌های سینه زنی سالیان سال در حسرت هوای حرم می‌پرم حسین تا گفتم اسم کرب و بلا را دلم گرفت مانند خواهری که صدا زد دلم حسین یااااا، رحمة الله الواسعه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صدامو داری می دونم همیشه تو، هوامو داری خدایی مردی می دونم تو سختیام، ولم نکردی قرار من باش وقت مردنم بیا، کنار من باش تو مهربونی کاش آقا یه فاتحه، برام بخونی ای با غریبه های جهان آشنا حسین ای دستگیر مردم بی دست و پا حسین ای بی کفن رها شده ی دشتِ کربلا ما را به حالِ خود تو نکردی رها حسین وحید محمدی ۱۴ اسفند ۱۴٠۲ **دو بیت آخر هر بند از شعرای بزرگوار دیگری هست.
حسین کریمی نیا..هفت مادر.mp3
4.08M
فراق . ایام عید در موج غمت افتادم،این اخر سالی مادر بر سفره ی سال تحویل،چون جای تو خالی مادر تو رفتی و دلم شکسته،قرار قلب من کجایی امان امان از این جدایی کنار قبر نو بخوانم،جدا زخانه ام چرایی امان امان از این جدایی آه ، بی تو چه عیدی عزیز و نازنینم بر مزار تو به گریه می نشینم سفر ه ی عیدم به قبر تو بچینم آه ، مادر خوب و عزیز عیدت مبارک ... جا دارد اگر در هجرت ،از غصه بمیرم مادر تو دار و ندارم بودی،من بی تو فقیرم مادر قسم به مهر مادری ات،نمیکنم تو را فراموش تویی عزیز بهتر از جان، غم فراق تو عزیزم، ببین شده مرا هم آغوش تویی عزیز بهتر از جان آه ، یا مقلب قلبم از این غم کباب است یا مدبر، مهربان من به خواب است زندگی بی مادرم رنج و عذاب است آه ، مادر خوب و عزیز عیدت مبارک ✍ 📚 نیم از عالم خاک .
Shab 1 Ramazan 1400 Taheri - Mohjat_net (2).mp3
2.14M
یه ساله که چشم به راهم آ خدا ممنونم دوباره امشبو دیدم انقدر گره به کارم بوده که سراسیمه دره خونت رسیدم آره من خیلی بدم همه دورامو زدم بعد یک سال دوباره جای اول اومدم ربنا اغفر لنا **** شب اول اومدم قسم بدم به اونی که ضامن بیچاره هاست وقتی ترس دارم از اینکه بزنی بهترین پناه من امام رضاست سی شب امسال کنار سفره امام رضام یا امام رضا فقط خوده آقامو میخوام یا علی موسی الرضا **** یا امام رضا گدای تو منم عمریه سوخته دل از غمت آقا روی خاک حجره دست و پا زدی ولی پر میزد دلت تا کربلا تشنه جون دادی ولی سر تو جدا نشد روی خاکا بدنت دیگه بوریا نشد استقبال از ماه رمضان شب اول رمضان 1400 .
روزه‌داران! مؤمنین! آماده! من ماه خدایم ماه روزه، ماه قرآن، ماه تسبیح و دعایم ماه حق، ماه نبی، ماه علیِ مرتضایم ماه خیل انبیاء و اتقیا و اوصیایم تا رساند بر همه عالم پیامم را محمد خوانده از آغاز شهرالله نامم را محمد من گرامی ماه عفو و رحمت پروردگارم روزه‌داران الهی را همه باغ و بهارم باشد از شعبان، امیرالمؤمنین چشم انتظارم در دل شب، انس‌ها با حضرت صدیقه دارم تا سحر گه بی قرار چشم گریان حسینم هر شب و هر روز محو صوت قرآن حسینم دامن سجاده گردد بزم اُنس یار با من چشم مشتاقان بُوَد تا صبحدم بیدار با من نور بخشد شمع جمع محفل دادار با من انس می‌گیرند مردان خدا بسیار با من از نسیم آید سرود نغمۀ روح الامینم همدم اشک و مناجات امیرالمؤمنینم لحظه‌ها تسبیح و، خوابِ روزه‌دارانم عبادت روزهایم روزهای صدق و اخلاص و ارادت یوسف زهرا حَسن در نیمه‌ام یابد ولادت وز قدوم مادر زهرا مرا باشد سعادت روزه‌داران را دهـم از سـاغر قـرآن حلاوت ای خوشا آنکس که در من می‌کند قرآن تلاوت ای خوشا آنکس که قدر لیلةالقدرم بداند ای خوشا آنکس که اشک و معرفت در من فشاند ای خوشا آنکس که شب‌ها تا سحر بیدار ماند در دل شب افتتاح و جوشن و بوحمزه خواند من همان ظرف عنایات خداوند کریمم روح می‌بخشد دعای یا علیُّ یا عظیمم وای بر آنکس که در من حق نیامرزد گناهش یا نگردد شسته از اشک شبی روی سیاهش آنچنان باشد که حق محروم سازد از نگاهش در مه رحمت بُوَد آغوش شیطان، جایگاهش توشه‌ای با خود نیارد تا خدا از او پذیرد می‌سزد از غصه در عید صیام من بمیرد خوش به حال آنکه در من دامن دلبر بگیرد در عروج خویشتن از زهد و تقوا پر بگیرد در دل شب‌های قدرم نیز قرآن سر بگیرد روی در محراب کوفه، دامن حیدر بگیرد ای خوش آنکو پُر کند از اشک، چشم نازنین را تـا بشویـد فرق خـونین امیـرالمـؤمنین را ای خوش آنکو در معاصی، احترام از من بگیرد با دهان روزه‌اش هر روز، کام از من بگیرد دامن وصل خدا را در صیام از من بگیرد در عبادت رفعت و شأن و مقام از من بگیرد من همانا سفرۀ مهمانی ذات خدایم با تمام انبیاء از صبحِ خلقت آشنایم «میثم!» از هر لحظۀ من فیض‌ها گردد نصیبت روزه: دارو، ذکر:درمان، ذاتِ حق گردد طبیبت هست دامان تو هر شب دامن وصل حبیبت هر نفس باشد دعای یـا حبیب یـا مجیبت دوستت دارد خدا، گر تو خدا را دوست داری صرف کن اوقات خود در روزه و شب‌ زنده‌داری ✍
. متن:دوای هر دردی 🎤بانوای: کࢪبلایے پیام کیانی کࢪبلایے محمدحسین پویانفر کࢪبلایے مسعود پیرایش کࢪبلایے محمدحسین حدادیان کࢪبلایے علی اصغر احمدی کࢪبلایے روح الله رحیمیان کࢪبلایے حسین ستوده ________________ ❤️بند اول❤️ دوای هر دردی دنیامو زیر و رو کردی گرفتی دستامو آقا تو واقعا مردی تو واقعا خوبی تو قلب من تو محبوبی دل سیاهم شد با عشق تو طلاکوبی خدا برام نگهت داره که واقعا عزیزی.... حقیقتا به تو دل بستم حقیقتا عزیزی... اسمت اشکمو ، جاری میکنه آدم واسه ی تو هر کاری میکنه من هر دفعه آبرو ریزی میکنم آقامه که آبرو داری میکنه ❤️بند دوم❤️ غمت خوش آهنگه خیلی دلم برات تنگه خودت یه کاری کن حالا که قلب من سنگه به آسمون خیرم من با غم تو درگیرم دلم توی ابراست ذکر حسین که میگیرم سیاهیات عوضم کرده حقیقتا عجیبه نمیرم از در این خونه قسم به این کتیبه اسمت مرهم دردامه حسین دارم به همه میگم آقامه حسین هر جایی باشم برات سینه میزنم هرجایی مثل نفس همرامه حسین ________________ .👇👇👇👇👇
60303دوای-هر-دردی-دنیامو-زیر-و-رو-کردی.mp3
2.7M
📜متن:دوای هر دردی 🎤بانوای:کࢪبلایے محمدحسین پویانفر 🎼
Shahadat Emam Sadegh 1402 Pirayesh [Mohjat_Net] (4).mp3
816.8K
📜متن:دوای هر دردی 🎤بانوای:کࢪبلایے مسعود پیرایش