Shab 10 Ramazan 1403 Arzi [Mohjat_Net] (1).mp3
4.33M
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین
#حاج_منصور_ارضی
گرچه همیشه رازم پیش تو برملا بود
نشکن دل کسی که کارش خدا خدا بود
شرمنده ام به قرآن خیلی خراب کردم
ویرانه ی دل من یک روز خوش نما بود
ظرف پر از ترک را نقداً خودت خریدی
قلب شکسته ی من با اینکه بی بها بود
دست از تو تا کشیدم دنیا کشیده ام زد
عاشق بدون معشوق سهمش فقط بلا بود
تا گوشه ای نشستم پیشم نشستی انگار
پس راه اصلی وصل در کنج انزوا بود
حتی نگفته ای کیست من را بغل گرفتی
بخشایشت همیشه بی چون و بی چرا بود
چادر نماز زهرا مصداق یا مجیر است
در اوج بی پناهی مادر پناه ما بود
آب و غذای ما را شخص حسن رسانده
رزق از کریم خوردن خوشبختی گدا بود
بیچاره ام به حق حیدر الهی العفو
مهر قبولی من در دست مرتضی بود
قیمت گرفت تربت تا خاکی از نجف شد
ایوان طلای حیدر اعجاز کیمیا بود
نوکر دلش گرفته دلتنگی اش حسین است
ای کاش روزی ما امسال کربلا بود
افطار تشنه لب ها اشک است اشک روضه
یاد همان لبی که پامال چکمه ها بود
کهنه حصیر دِه هم جمعش نکرد آخر
آن جسم قطعه قطعه از بس جدا جدا بود
شعر: #بردیا_محمدی✍
#ماه_رمضان 1403
.
Shab 11 Ramazan 1403 Arzi [Mohjat_Net].mp3
3.42M
#مناجات_با_خدا
#حاج_منصور_ارضی
یک ذره التفات به چشم ترم کنید
من آمدم توبه کنم باورم کنید
حتی به زور راه ببندید روی من
پا سوز سالیانه پشت درم کنید
بیزارم از خودم خود لجباز سرکشم
من را عوض کنید کس دیگرم کنید
نزدیک خاک قبر شده صورتم دگر
تا وقت هست خاک حرم بر سرم کنید
گر حکم کرده اید بسوزم پس از عذاب
آب فرات قاطی خاکسترم کنید
زهرا به فکر گریه کنان حسین هست
خانم اگر گذاشت مرا کیفرم کنید
من راضی ام سنگ سیاه علی شوم
در شوره زارهای نجف گوهرم کنید
جاروکش حیاط علی میشوم فقط
در آستان شاه نجف قنبرم کنید
امشب سفر به کرب و بلا مزه میدهد
ما را مسافران هوای حرم کنید
آقای من کفن نشده پس زمان مرگ
یک بوریا قواره ی این پیکرم کنید
ارباب ناله زد که سرم را جدا کنید
شرمی کنید و رحم به حال حرم کنید
شعر: #سیدپوریاهاشمی ✍
رمضان 1403
.
Shab 13 Ramazan 1403 Salahshor [Mohjat_Net] (1).mp3
2.28M
#مناجات_با_خدا
#حضرت_زینب
#حاج_مهدی_سلحشور
چه احساس خوبی دارم این شبا
چقدر بیشتر از قبل دلتنگتم
چقدر بیشتر از قبل دوست دارم
چقدر بیشتر از قبل همرنگتم
چقدر از تو ممنونم از مهربون
اجازه دادی با تو نجوا کنم
من از تو شلوغی شهر اومدم
خودم رو کنار تو پیدا کنم
حالا که کم آوردم از زندگی
همه چیرو دست خودت میسپارم
من از هرکی غیر خودت خستمو
من از هرکی غیر خودت دلخورم
یه جوری بیا دست من رو بگیر
که هیچکی نتونه جدامون کنه
یه جوری توی آغوشت جام بکن
که شیطون با حسرت نگامون کنه
قسم میدمت حق اون خواهری
که از روی تل ناله از دل میزد
همون خواهری که با چشماش میدید
داداشش رو با نیزه قاتل میزد
#ماه_رمضان 1403
.
Shab 14 Ramazan 1403 Karimi [Mohjat_Net] (1).mp3
2.5M
#مناجات_با_خدا
#حاج_محمود_کریمی
عمریست گر چه خواندم با گریه ربنا را
هم توبه را شکستم هم حرمت خدا را
با این که جاهلانه مهمانی اش بهم خورد
پیش همه نگه داشت او حرمت گدا را
یا ربی یا الهی یا ربی یا الهی
نگذاشت آبرویم پیش کسی بریزد
هر چند که گناهم بد بود و آشکارا
یا ربی یا الهی یا ربی یا الهی
بالا نشسته بودم کبرم مرا زمین زد
یک بار هم نبردم فرمان کبریا را
یا ربی یا الهی یا ربی یا الهی
غفار بود و بخشید ستار بود و پوشاند
جایش چه کار کردیم بی عفتی ما را
یا ربی یا الهی یا ربی یا الهی
#رضا_دین_پرور✍
رمضان 1403
.
Ramazan 1403 Hadadian [Mohjat_Net] (9).mp3
1.07M
#امام_حسین
#محمد_حسین_حدادیان
بی حیا نعره زد سرش با من
نفس گرم آخرش با من
سرو از پیکرش جدا کردن
جلو چشمای خواهرش با من
بدنش با من پیرهنش با من
جلوی چشم دخترش زدنش با من
مادرش بی حال وسط گودال
میگه بچم بی کفنه کفنش با من
یا اباعبدالله آقای من
****
به سنان گفت آخرش با تو
سرو بردن حنجرش با تو
من دارم میرم از ته گودال
آخرین جیغ مادرش با تو
تو بزن نیزه عددش با من
تو بزن نیزه دست و پا نزدش با من
بریم از مقتل برسیم خیمه
تو بکش موی بچه رو لگدش با من
****
همونی که ازم پدرم رو گرفت
با یه عده حرومی دور حرم رو گرفت
تو نبودی به زور معجرم رو گرفت
اومدم فرار کنم موی سرم رو گرفت
سر تو نقش فلک نقش بیابون بدنت
کشته ما رو بوی آب قربون زخم دهنت
#ماه_رمضان 1403
.
Ramazan 1403 Hadadian [Mohjat_Net] (8).mp3
1.37M
#امام_حسین
#محمد_حسین_حدادیان
مظلوم عریان مات الحسین عطشان
هیچکی یار نبود
روزشو وا کردن اما افطار نبود
سفرش جا نداشت
تیر و نیزه بود و نون و خرما نداشت
مظلوم عریان مات الحسین عطشان
****
قلبش تاب نداشت
واسه ی افطاری تو خیمه آب نداشت
جز غربت نداشت
توی این مهمونی مهمون حرمت نداشت
مظلوم عریان مات الحسین عطشان
#ماه_رمضان 1403
.
Shab 12 Ramazan 1403 Hoseini [Mohjat_Net] (3).mp3
2.26M
#زمزمه
#امام_حسین
#امام_رضا
#سید_مهدی_حسینی
اینقده آبرو دارم چیزی ازت بخوام یا نه
چیکاره ام بهم بگو به کارِ تو میام یا نه
من که همیشه با تو ام تو میمونی برام یا نه
زیر لحد که برم وحشت میگیره منو
قول دادی ول نکنی دستای سینه زنو
هرچی تو برام ساختی تو دنیا خراب کردم
فردای قیامت من خیلی روت حساب کردم
جانم ابی عبدالله
****
یکی یکی همه میرن کی میمونه کنار من
زیارت اومدن میاد آخر یه روز به کار من
یه روزی ام امام رضا میاد سرِ مزار من
یک بار بیاد بسمه من راضی ام به کمش
دستامو باز بذارید میخوام بغل کنمش
من خاطره ها دارم از خونه ی آبادش
دستامو دخیل کردم به پنجره فولادش
یا امام رضا مولا
#ماه_رمضان 1403
.
.
#شهادت_امام_علی
#زمینه #شب_قدر
#فارسی #عربی
🏴🏴
🏴بند اول:
شب آه و گریه و شب هق هق بارونه
سرِ مرتضی شکسته و دل همه خونه
رنگ صورتش شده مثه غروب خورشید و
جبرئیل تو آسمون داره، روضشو میخونه
امشب توی دل بچه ها شده غوغا😭
افتاده توی بستر غریبونه مولا
میره با روی خونی زیارتِ زهرا
سی سال هر شب، مرگش، رو خواست از خدا
اما امشب، حیدر، شد حاجت روا
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ
🏴بند دوم: #عربی
حانَ في سَمائِنَا الْغُروبْ، يَسْطُو بِنَا الْآهُ
غابَ شَمسُنا مِنَ الْوُجودْ، نَضيعُ لَوْلاهُ
بَعدَ ما بَكىٰ حَياتَهُ، يَنْعَىٰ عَلَى الزّهراءْ
قَدْ مَضىٰ اِلىٰ زَكيَّتَهْ، وَ الْكَوْنُ يَنعاهُ
يَرْوي لَنا الْحُسَينُ، وَ دَمْعَهُ الْحَمْراء
مُصيبَةَ الجَبينِ، بِفَجْرِهِ الْغَبْراء
وَ سَقْطَةَ الْجَنينِ، وَ لَطمَةَ الزّهراء
ماتَ الْقرآن، وَ الدّين، وَ الْجَوْرُ بَدَىٰ
ماتَ الْاِسلام، وَ الْعَدلْ، مَخْنوقَ الصَّدَىٰ
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ
🏴بند سوم:
لحظه ی وداع شده ولی، انگاری معلومه
که دلش پر از تلاطمه، با اینکه آرومه
افتاده یادِ وصیت و سفارش زهرا
که میگفت حسین من توی کربلا مظلومه
میگفت که زخمیِ تیر و نیزه ها میشه
میگفت اسیرِ درد و غم و بلا میشه
میگفت جلوی چشمام سرش جدا میشه
جسمش بی سر، روی، خاک کربلا
اِرْباً اِرْبا، عریان، زیرِ دست و پا
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ
شعر: #طاها_تحقیقی
#ناصر_آلبوعبید(بند عربی)
سبک: #حسین_نوری
🔰 #ترجمه:
غروب در آسمان ما آشكار شد و آه بر ماحملهور شد
خورشيد ما از هستى نا پديد شد و ما بدون او گمراه مى شويم
بعد از آنكه زندگيش را با نوحه بر زهرا گريست
به سوى زهراى خود شتافت و جهان به سوگواريش پرداخت
حسين با اشكهاى سرخش روايت مى كند
مصيبت پيشانى در صبحگاه شومش را
و همچنين سقط جنين و لطمه بر گونه زهرا را
قرآن و دين مردند و ستم آشكار شد
اسلام و عدالت مُرد و فرياد خفقان شد
بخدا قسم اركان هدايت ويران شدند
#شب_بیست_و_یکم
شعر: #طاها_تحقیقی(یاحسین)
#ناصر_آلبوعبید(بند عربی)
ملودی: #حسین_نوری
👇
.
#مناجات
جمله ای از نور، روی طاقِ عرش افتاده است
میزبان هم، بهر مهمانان خود آماده است
جان ما آماده ی یک مستی جانانه شد
روزه داران! لحظه ی دیدار صاحبخانه شد
باز هم شد پشت این در، دیده ی عشاق، تر
ما به او مشتاق بودیم، او به ما مشتاق تر
السلام ای ماه من! ماه خدا، ماه کریم
دست خالی آمدم با دعوت شاه کریم
برگه های بخشش ما را که امضا کرده اند
یاعلی گویان درِ میخانه را وا کرده اند
من خجالت می کشم چون پیشواز آمد علی
باز هم پیش خدا، بهر گدا، رو زد علی
سفره را که چید مادر، غصه ها شد برطرف
چیست شیرینی روزه؟ حبه انگور نجف
خاک راه بوترابم، نوکر مولا حسن
آخر سالی، غبار از دل تکاندم با حسن
ای که می گویی به رویت قفل درها بسته است
کربلا رفتن به امضای حسن وابسته است
تشنه لب بوده حسین و تشنه لب بوده حسن
با همان سوز جگر، با ناله فرموده حسن ...
هیچ روزی سخت تر از روز عاشورا نشد
کربلا غوغا شد اما آب، دست و پا نشد
گریه کردم ... گرچه افطاری که خوردم زهر بود
من فدای تشنه ای که در کنار نهر بود
روضه ی عطشان شدن را تشنه می فهمد فقط
داغ حلق پاره اش را، دشنه می فهمد فقط
تا ته حلقوم او، خون گلو رفته چقدر
در دهان خشک او، نیزه فرو رفته چقدر
#مناجات_با_خدا
#امام_حسن
#امام_حسین
#رضا_دین_پرور ✍
👇
1_10353954543.mp3
35.87M
ای که می گویی به رویت قفل درها بسته است
کربلا رفتن به امضای حسن وابسته است
#مناجات_با_خدا
#امام_حسن
#امام_حسین
حاج مجتبی روشن روان🎤
.
#مناجات
جمله ای از نور، روی طاقِ عرش افتاده است
میزبان هم، بهر مهمانان خود آماده است
جان ما آماده ی یک مستی جانانه شد
روزه داران! لحظه ی دیدار صاحبخانه شد
باز هم شد پشت این در، دیده ی عشاق، تر
ما به او مشتاق بودیم، او به ما مشتاق تر
السلام ای ماه من! ماه خدا، ماه کریم
دست خالی آمدم با دعوت شاه کریم
برگه های بخشش ما را که امضا کرده اند
یاعلی گویان درِ میخانه را وا کرده اند
من خجالت می کشم چون پیشواز آمد علی
باز هم پیش خدا، بهر گدا، رو زد علی
سفره را که چید مادر، غصه ها شد برطرف
چیست شیرینی روزه؟ حبه انگور نجف
خاک راه بوترابم، نوکر مولا حسن
آخر سالی، غبار از دل تکاندم با حسن
ای که می گویی به رویت قفل درها بسته است
کربلا رفتن به امضای حسن وابسته است
تشنه لب بوده حسین و تشنه لب بوده حسن
با همان سوز جگر، با ناله فرموده حسن ...
هیچ روزی سخت تر از روز عاشورا نشد
کربلا غوغا شد اما آب، دست و پا نشد
گریه کردم ... گرچه افطاری که خوردم زهر بود
من فدای تشنه ای که در کنار نهر بود
روضه ی عطشان شدن را تشنه می فهمد فقط
داغ حلق پاره اش را، دشنه می فهمد فقط
تا ته حلقوم او، خون گلو رفته چقدر
در دهان خشک او، نیزه فرو رفته چقدر
#مناجات_با_خدا
#امام_حسن
#امام_حسین
#رضا_دین_پرور ✍
.👇
69278جمله-ای-از-نور-روی-طاق-عرش-افتاده-است.mp3
12.34M
#مهدی_رسولی 🎤
تشنه لب بوده حسین و تشنه لب بوده حسن
با همان سوز جگر، با ناله فرموده حسن ...
#مناجات_با_خدا
#امام_حسن
#امام_حسین
.
#شور
#امام_حسن علیه السلام
در پناهِ حسن
سرفرازم فقط ، با نگاهه حسن
آره سربازم و ، در سپاهه حسن
جون میدم عاقبت ، توی راهه حسن
فداته جونم یا حسن مولا
تویی در مونم یا حسن مولا
صد و هجده بار تا سحر امشب
تو رو می خونم ۳ یا حسن مولا
یا ابا القاسم ، شاهی و سلطان
السلام ای کرمت بی حد و پایان
توو کرم آقا ، بی مثل هستی
فاتحِ میدونه جنگ جمل هستی
بی نظیره حسن
از زمین خورده ها ، دس میگیره حسن
دل بنام حسین و اسیره حسن
او امام و حسین ، هست وزیره حسن
سر و سرداری یا حسن مولا
دل و دلداری یا حسن مولا
شده ثابت که شبیه حیدر
تو هم کراری ۳ یا حسن مولا
قربونه قبرت ، که پره خاکه
قبر تو فراتر از تمومه افلاکه
من فدات میشم ، خاک پات میشم
آخرش زائر اون صحن و سرات میشم
یا حسن یا مولا
ای امام حسین
ذکر زیبای تو ، هر کلام حسین
روشنی بخش هر ، صبح و شام حسین
صلح تو بانی شد ، بر قیام حسین
برات میمیرم یا حسن مولا
تویی تقدیرم یا حسن مولا
وَ طاق ابروت ، شده محرابم
شده تکبیرم ۳ یا حسن مولا
ماه زیبای ، خونه ی زهرا
کشته مرده ی توام ای صنم زیبا
جذبه ی چشمات ، در دلم مانا
من حسینی شده ی چشم تو جانا
#امام_حسن_علیه_السلام
#حسین_رحمانی ✍
.
#سرود
#میلاد_امام_حسن مجتبی
دل به دریا بزن ، اومده آقای کریمان امشب
مژده که اومده ، روشنیه ماه رمضان امشب
دلبر حسن و ، سرور حسن
اول پسره ، حیدر حسن
فاطمه میگه ، با ذوق همش
میوه ی دله ، مادر حسن
بگو یا حسن ، دلبر دلها حسن
خدا میخره امشب همه رو با حسن
منور حسن ، صاحب کوثر حسن
وَ از درک بشر باشه فراتر حسن
حسن آقام...
ذکر و وردم شده ، حسنی ام حسنی ام ای جانم
جای ذکر و دعا ، امشب حسن حسن حسن میخوانم
مولا حسن و آقا حسن
تو کرم و جود غوغا حسن
ما همه شدیم مجنون او
لیلی ِ دله ، لیلا حسن
بگو جان حسن ، نغمه ی باران حسن
همه زمزمه ی لب حسین جان حسن
دلاور حسن ، محشر محشرحسن
تو میدون نبرد از همه سرتر حسن
حسن آقام ...
ماهه ماهه حسن ، شیر نر علی اسداللهه
با کمالاته و ، جمال و جلال رسول اللهه
دعا حسن و ، قرآن حسن
دینم حسن و ایمان حسن
به طالع ما ، خورده رقم
ما رعیت و سلطان حسن
بهشتم حسن ، کل سرشتم حسن
سئوال کردن آقات کیه نوشتم حسن
قرارم حسن ، دار و ندارم حسن
غلامش شدم و شد کس و کارم
ملودی اینکار از شاعر اهلبیت علیهم السلام آقای مظاهر کثیری نژاد می باشد .
#امام_حسن_علیه_السلام
#حسین_رحمانی ✍
.
#شور #امام_علی
دل اسیر نجف
به خدا میرسم ، در مسیر نجف
از بهشت خدا ، دست میگیره نجف
آرزوشه گدات ، که بمیره نجف
دم عشاقی یا علی مولا
همیشه باقی یا علی مولا
من از اسم تو ، همیشه مستم
سلام ای ساقی ۳ یا علی مولا
جانم آقاجان ، دلبر دلخواه
میخونم تو هر اذان علی ولی الله
تا ابد آقا ، شاه و مولایی
بی نظیر هستی تو ، نداری همتایی
....
ای یل تکسوار
مرد میدانی و ، صاحب ذولفقار
میخونه لشگر از ، خشم تو الفرار
شیر یزدان علی ، آمده کارزار
دم طوفانی یا علی مولا
شه ربانی یا علی مولا
همیشه ، هرجا ، بی برو برگرد
یل میدانی یا علی مولا
تا ابد اول ، توی منصب ها
عینه تفریحِ برات ، کشتن مرحب ها
برا تو ساده است ، فتح خیبرها
تو سلونی گفته ایی به روی منبرها
#حضرت_علی_علیه_السلام
#حسین_رحمانی ✍
.
#زمزمه
#مناجات
روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
یارب بحق علی
به چهارده نور جلی
از جرم و خطایم بگذر
از مادری مهربانتر
تو را قسم دهم به زهرا - شکسته دل رسیدم اینجا
مگر مرا بغل بگیری
شکسته دل شکسته بالم - نظر نما دمی به حالم
مگر مرا بغل بگیری
یا ربنا الهی العفو
یارب یارب ربنا
آمد عبد بی نوا
من خسته ی رنج و دردم
با گریه صدایت کردم
تو را قسم به آن سه ساله - که داده ای مرا حواله
به دست با کرامت او
بخوانم امشب از غم او - از غصه ی عمر کم او
از گریه ی قیامت او
رقیه جان رقیه جانم
شام غمها سر رسید
بابایم با سر رسید
من زخمی درد و رنجم
در کنج خرابه گنجم
بببن که قامتم خمیده - ز بسکه خورده ام کشیده
از آن غروب که بر نگشتی
دو دست کوچکم که بستند - مرا زدند و هی شکستند
از آن غروب که بر نگشتی
از بسکه بی تاب شدم
ذره ذره آب شدم
بابا تو تماشایم کن
امشب تو مداوایم کن
تو رفتی و نگفتی بابا - که دخترات غریب و تنها
چکار کنن با شمر نامرد
تو رفتی و منم دویدم - کنار هر کسی رسیدم
گرفت و محکمم کتک زد
بابا بابا بابا حسینم
#مناجات
#حضرت_رقیه علیها_السلام
#حسین_رحمانی ✍
|⇦•از توی خیمه ها....
#روضه و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده #شب_هفدهم رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاجمهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
از توی خیمه ها هنوز، صدای لالایی میاد
رباب به انتظاره تا دوباره اصغرش بیاد
گهواره ی خالی هنوز تکون تکون میخوره باز
بچه ها تو خیمه میگن، گهواره اصغر رو میخواد
چشمای مادر به دره، خیمه ی غم به انتظار
ولی نمی دونه دیگه، علی به خیمه نمی آد
باباش میاد از میدون و، داره خجالت میکشه
آخه رباب اصغرش و اینجوری غرق خون نداد
عمه! بابام گلور یانا یانا
بَلشیب دوداخلاری قیزل قانا
من رمز الدی آغالامیون
که مبادا علی اصغر اویانا
به پشت خیمه با غلاف، یه قبر کوچیک می کنه
وقتی میخواد خاک بریزه، خندهٔ اون میاد به یاد
لحظه ی آخری گرفت اصغرش رو به روی دست
مادر اون از راه دور، به حنجرش بوسه میداد
#شاعر:محمد علی شهاب
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#ماه_مبارک_رمضان
#کربلایی_مهدی_رسولی
|⇦•مرا به ابر باران...
#توسل و مناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده #شب_هفدهم رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاجمهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مرا به ابر به باران به آفتاب ببخش
مرا به ماهی لرزان کنار آب ببخش
دلم زبانه ی آتش ، دلم خرابه ی شام
مرا بخاطر این خانه ی خراب ببخش
تمام عمر حواست به حال و روزم بود
تمام عمر خودم را زدم به خواب ببخش
ببین خرابی من از حساب بیرون است
مرا بگیر درآغوش و بی حساب ببخش
اگر شکسته پر و روسیاه آمده ام
مرا به نور حسین بن آفتاب ببخش
حسین گفتم و گفتی حسین عشق من است
مرا به عشق عزیز ابوتراب ببخش
همیشه جانب او گفتم السلامُ علیک
مرا به لطف فراوان آن جناب ببخش
*امشب چی آوردی؟
یا راحم الشیخ الکبیر
یا رازق الطفل الصغیر*
شنیده ام که تو با کودکان رفیق تری
مرا به گریه ی شش ماهه ی رباب ببخش
الا ای تیر با من قطع کردی گفتگویش را
لب من بر لبش بود و تو بوسیدی گلویش را
میبینی، از دور، تو نخلا، عموتو یا نه؟
ببینم، عمه، پوشونده، گلوتو یا نه؟
بریم شاید بگیریم جواب شاید
بریم شاید برسیم به آب شاید
بریم شاید تو بری به خواب شاید
الا ای تیر با من قطع کردی گفتگویش را
لب من بر لبش بود و تو بوسیدی گلویش را
چگونه خویش را نزدیک کردی بر گلوی او
گمانم دور دیدی چشم خونین عمویش را
درست آن دم که حلق تشنه ی او را تو بوسیدی
تبسم کرد و زهرا مادرم بوسید رویش را
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_دعا
#ماه_مبارک_رمضان
#کربلایی_مهدی_رسولی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅