eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
956 ویدیو
601 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
کوثری که خیر فراوان داره چه گوهری به روی دامان داره گوش دلت بشنوه؛امشب تا صبح- -شیر خدا ذکر حسن جان داره جان جان جان زهرا آمد وارث علی اعلا آمد سَیّدِ شَبابِ اَهلِ الجَنّه حضرت کرم به دنیا آمد به ماه رخسارش ماشاالله به چشم بیدارش ماشاالله چه کرده که حتی دشمن میگه به حُسن‌رفتارش ماشاالله کریم آل الله ... آقام آقام ....... شاده دل اُمّ اَبیها امشب عیدی میده پیمبر ما امشب با بوسه از پیشونی دلبندش روزه‌شو وا میکنه مولا امشب جان جان حیدر کرّاره چارمین تجلی داداره میکنه عرش و رصد وقتیکه رویِ دوشِ احمدِ مختاره به مرکب بازیش ماشاالله به دست و دلبازیش ماشاالله تا میخونه قرآن میگه جبریل به صوت حجازیش ماشاالله کریم آل الله... آقام آقام ........ می‌پیچه تو مدینه عطر نانش سه‌وعده‌پَهنه،سُفره‌ی‌احسانش بروبخون"سُوره‌ی‌دَهر"؛این‌آقاست بانیِ"هَل اَتی عَلیَ الانسانش" شاهِ شاهه و بلند آوازه‌ست صاحبِ‌بخششِ بی‌اَندازه‌ست ذکرشو میکنه هرچی تکرار باز برای بچّه شیعه تازه‌ست شیعه میشه دلشاد ان شاالله بقیع میشه آباد ان شاالله تو صحن دلبازش ما میسازیم یه پنجره فولاد ان شاالله کریم آل الله ... آقام اقام
4_6037165219925462181.mp3
687.5K
پنجاه ساله  با غم عجیـنم پنجاه ساله  غربت نشـینم پنجاه ساله اشكم رَوونه پنجاه ساله  دل غرق خونه پنجا ساله كه روضه ي  مادرم شده قاتلم پنجا ساله كه اشكاي  خواهرم شده قاتلم تو دو سالگي    ديدم سوزوندن درو ضجّه مي زدم    وقتي زدن مادرو دیدم بستن       دست بابام حيدرو اي واي از غريبي ---------------------------------- يادم نميره  دلشوره هامو يادم نميره  فـرق بابامو يادم نميره  طشت پر از خون نعش داداشم   شد تيربارون پنجا ساله كه روزگار  رسونده جونمو بر لبم پنجاه ساله كه هركجا   شريك درداي زينبم مثل خواهرم   بال و پرم حسين بود مثل خواهرم     تاج سرم حسين بود مثل خواهرم   همسفرم حسين بود اي واي از اين غريبي ---------------------------------- ديدم غروبِ  دشت بلا رو ديدم تو گودال  سر نيزه ها رو ديدم كه پيش  چشماي زهرا داداش حسينم  شد ارباً اربا آه از چادراي سوخته   آه از صورتاي نيلي آه از بددهني‌هاشون  آه از كعب ني و سيلي اين روا نبود   بريم ميـونِ اَنظار حقّ ما نبود    اون همه ظلم و آزار جاي ما نبود  بزم شراب و بازار اي واي از اين غريبي
‍ . 🎤 الحَقّ ‌وَالاِنـصاف ‌در حَقّـش ‌جفا کردیم            باعِـلـمِ بر تنهـایی‌اش ‌او را رها کردیم گاهی‌، نمی‌دانم چه ‌شد که‌ یادش ‌افتادیم            گاهی‌ برای‌ مصلحت ‌او را صدا کردیم احساس‌ می‌کردیم‌ خیلی ‌معـرفت ‌داریم            آنجا که گـهگـاهی‌ برای‌ او دعـا کردیم با گریه‌هایی ‌آن‌ هم‌ اَغلب‌ از سرِ احساس            تکلیف‌ خود را فکر می‌کردیم‌ ادا کردیم با غـفلت از یاد امـامِ عَـصرِمان؛ مردم            خود را به این شدّت‌ گرفتار بلا ‌کردیم این ‌کم‌فـروشی ‌نیست ‌آیا؟ در فـراق او            به نُدبه‌های خشک ‌و خالی؛ اکتفا کردیم حال مناجات سحر را خواب بُرد از ما            حتّی نمـاز صبح را عـمـداً قضا کردیم عجّل ‌فرج گـفـتن فقـط بازارگرمی بود            اِخـلاص‌ را بُردیم و قـربان ریا کردیم قـلب رئـوفـش را هـزاران بار آزُردیـم            با آن‌ گُناهانی ‌که ‌اغلب‌ در خـفا کردیم جـایی برای یـوسـف زهـرا نـمـی‌مـانَـد            وقتی ‌درِ دل ‌را به ‌رویِ ‌غیر وا کردیم خانه ‌نـشـیـنی ‌عـلی دنـبـالـه‌دار ‌است آه            مـا یـادگـارش را دچـار اِنـزوا کـردیـم از شرم پیـش مـادر سـادات بـایـد مُرد            وقتی‌ که‌ با فرزند او این‌گونه تا کردیم امـروز راه اتّـصـال مـاست بـا مـهـدی            اشکی‌که‌ نذرِ حضرت‌ خیرالنّسا کردیم از شرکت او درمجـالس‌ مطمئن‌ بودیم             محض‌ حضورش‌ خانه ‌را‌ دارُالعزا کردیم بخـشید ما را باز هم در روضۀ زهـرا            تا زخـم را با گُـونـۀ خود آشـنـا کـردیم ✍ 👇👇
گریه می کند بر حال شام ؛ کرب و بلا گریه می کند همراه با حسین ؛ خدا گریه می کند او رفت و عشق را به زمین و زمان سپُرد لب را گذاشت بر لب بابا و جان سپُرد شاعر: حسّی از عشق فراتر متولّد شده است نور در قالب اَختر متولد شده است جبرئیل آیه ی تطهیر نخواند عجب است ماه بانوی مُطهّر متولّد شده است گفت ارباب پس از بوسه زدن بر دهنش طفل نَه ، قند مکرّر متولّد شده است فاطمه آمده از سلسله ی فاطمیون کوثر از تیره ی کوثر متولّد شده است می شود از حرکات و سکناتش فهمید عشق عبّاس دلاور متولّد شده است آخرین" فاطمه سادات " حسین آباد است این که در خانه ی دلبر متولّد شده است بی سبب نیست اگر حیدریون سرمستند نوه ی حضرت حیدر متولّد شده است دختر زینت دوش نبی آمد ، یعنی زینت دوش برادر متولّد شده است عطر مادر شده از هر نفسش ، استشمام گر چه در کِسْوت خواهر متولّد شده است أمّ اسحاق تو رفتی ولی از دامانت غنچه ای ناز و مُعطّر متولّد شده است توأمان است غم و شادی امروز حسین همسرش رفته و دختر متولّد شده است تا که آماده ی جُنباندن گهواره شود زودتر از علی اصغر متولّد شده است کوچ او مثل پرستوست ، غریبانه و تلخ گر چه مانند کبوتر متولّد شده است بعداً از " أَیتمنی " گفتن او می فهمیم خبره ی روضه ی منبر متولّد شده است شاعر: در مکتب ما شاه حسین است وَ لاغیر بیراهه نـرو راه حسین است وَ لاغیر جز کرب وبلا منزل و مقصود نداریم این سِیْر الی الله حسین است ولاغیر هرکس به حرم وصل شده عرش نشین است شیرازه ی درگاه حسین است ولاغیر تو قبله نشین هستی و میعاد تو قبله دلبسته و دلخواه حسین است وَ لاغیر عرش است چنانْ فرش به زیر پَرِسلطان عالـــَم متوسّـل شده بر دخـترِ سلطان دُردانه ی ارباب کرم جلوه ی راز است طـــنّازترین ناز به درگاه نیاز است هرچند سه ساله ملکوتی و خدایی ست حالا نَه نتیجه که خدیجه به نماز است این فاطمه ساداتْ که آئینه ی زهراست مَلموس ترین کوثر دربار حجاز است در گریه ی او خطبه ی مولاست هویدا انگار علی آمده و قافیه ساز است آهی که رسید از سوی قنداق رقیه لرزانده چنان تیغ عمو پشت اُمیّه او آه کشید و بدن توطئه لرزید او آمد وعباس کمی فاطمه را دید ارباب پس از دیدن این جلوه ی محجوب یا فاطر و یافاطمه ای خوانده و بارید باران شد و بوسید گل روی رقیه این غنچه ی یاس حـرم فاطمه بوئید انگار شده قصه ای از فاطمه تصویر با دیدن او روضه تداعی شد و جوشید این کوثر دردانه ی ارباب شهید است صد شکر بَر وُ صورت این یاس سفید است یاس حرم الله کجا؟! طعنه کجا؟!وای دردانه کجا؟!نیمه شب و حادثه ها وای آغوش حسین و بغل عمه کــجا و … زنجیرکجا؟! سرزنش بی سروپا وای گلواژه ی شیرین شب و روز کجا و… این تشتْ کجا؟!روضه برای اسرا وای دق کردنِ در روضه ی ارباب چه زیباست چشم حرم الله به راه گل زهراست شاعر: شب شب عشق است و جهان خرم است مهر به دامان بنی آدم است چشمهء چشم همگان زمزم است بر لب اهل دو سرا این دم است دیده گشوده به جهان کوثری زینبی و فاطمهء دیگری قلب و زبان و شریان از تو گفت شاعر خوش لهجه روان از تو گفت ماذنه در وقت اذان از تو گفت خون خدا ، جان جهان از تو گفت گفت که چشمم به تو روشن شده خانهء من با تو چو گلشن شده چرخ ، منیر از رخ تابنده ات شاه و گدا خادمه و بنده ات واژهء خاتون شده زیبنده ات خون خدا محو یکی خنده ات اکبرِ لیلا شده سرمست تو ام بنین بوسه زند دست تو ای که به هر حیث ز عالم سری ماه جمالی و نکو منظری قطره ای از کوثری و کوثری زینبی و فاطمه ای دیگری مدح تو باید بکند جبرئیل ای شرف عرش خدا الدخیل بانوی عشقی و دلم خانه ات لیلیِ لیلا شده دیوانه ات ماه دخیل درِ کاشانه ات قبلهء جان گوشهء ویرانه ات سوی شما دست دعا میبرم خاک درت را به شفا میبرم ای حرمت ملجاء ما السّلام ای ثمر خون خدا السّلام فاطمهء کرببلا السّلام منزل تو شام بلا السّلام روضهء تو روضهء رضوان من نوکری ات فخر دل و جان من از غم تو چشم ترم سوخته آب نخوردی جگرم سوخته سوخته ای بال و پرم سوخته زین دم‌ جانسوز حرم سوخته “عمه بیا گمشده پیدا شده کنج خرابه شب یلدا شده” شاعر: نیست کوچک او بزرگ عالم است کی سه ساله ؟ پیر بازار غم است وای اگر می ماند ، اگر قد میکشید دلبر عالم در این عمر کم است مُحرم حج حسین بن علیست در حریم کبریایی مَحرم است کسب فیض از دامن عباس کرد پس یقین مانند او صاحب دم است در مسیر جذب عشاق حسین بر سر دوش رقیه پرچم است روز محشر دستگیر ما همه است دست او در دستهای فاطمه است شاعر:
از کرمـخـانه‌ی او رزق حلالم دادند دور او چرخ زدم تا پر و بالـم دادند خاک‌ِپایش‌که‌شدم جاه و جلالم دادند خواستم شعر بگویم که مَجالم دادند چند‌ بیتی بِشَوَم دست به دامان حسن ((تاابد هرچه‌کریم است‌به قربان حسن)) آنکه جا داشته بر دوش پیمبر حسن‌است آنکه‌ درکش‌بُوَد از عقل فراتر حسن‌است ساقی‌کوثرعلی؛صاحب‌ِکوثرحسن است پسر اَرشدِ صدّیقه‌ی اَطهر حسن است جُزحسن کیست برازنده‌ی عنوانِ حسن ((تاابد هرچه‌کریم است‌به قربانِ حسن)) اینکه در قُلّه‌ی افلاک اقامت دارد از شئونات اِلهیش حکایت دارد او که از شیر خدا حکم امامت دارد بر حسین بن علی نیز ولایت دارد هست شاه شهدا گوش به فرمان حسن ((تاابد هرچه‌کریم است‌به قربان حسن)) او سه‌دَفعه همه‌ی زندگی‌اش را بخشید کرمش نور شد و در همه عالم تابید روزی خَلق به یُمن حَسَن از عرش رسید هرکسی از سر این کوچه گذر کرد شنید مصرعی ناب شده ذکر فقیرانِ حسن ((تاابد هرچه‌کریم است‌به قربان حسن)) غیرازاین‌نیست‌که‌لطف‌و کرم‌و بخشش‌‌و جُود از دم گرم‌ِ حَسن بود که آمد به وجود شاعر او سر ذوق آمد و اینگونه سُرود چشم آن لحظه که بر عالم ایجاد گُشود پهن شد روی زمین سُفره‌ی احسان حسن ((تاابد هرچه‌کریم است‌به قربان حسن)) درد مظلوم،بدانید دوا خواهد شد گِرِهی کور به‌کار است که وا خواهد شد در مدینه حرمی خاص بنا خواهد شد خشت‌هایش همه از جنس طلا خواهد شد ما قرار است بخوانیم در ایوان حسن ((تاابد هرچه‌کریم است‌به قربان حسن)) تا به حال تو تَف‍ـَضُّـل نکند این آقا می‌شود لمس کنی لطف خدارا؟ اَبَدا کسری‌ازثانیه‌‌هم‌چون ز خُدا نیست جُدا میزبانـش‌به‌ابوالفـضل‌قـسم‌بوده‌ خُدا هرکه‌مهمان‌‌شده‌در روضه‌ی‌رضوان حسن ((تاابد هرچه‌کریم است‌به قربان حسن)) حُبّ‌وبُغض‌است چُو در دین خداوند،مِلاک گر نباشد یکی از این دو هلاکیم ، هَلاک ج‍ُز‌«حَسن‌دوستی»آید مگر از نطفه‌ی پاک؟ پوزه‌ی‌ دشمن مولا شده مالیده به خاک حَل شدند اهل‌ِجَمَل در دلِ طوفانِ حسن ((تاابد هرچه‌کریم است‌به قربان حسن))
ای‌سفره‌دار‌ماه‌ضیافت‌ خوش‌آمدی خورشید آسمان‌کرامت‌خوش‌آمدی ای وارث سریر امامت خوش‌آمدی ای‌نور‌چشم‌ شاه‌ولایت‌ خوش‌آمدی وقت طلوع نور تو گفتند مرد و زن عالم فدای حُسن‌ تو یا ایّها‌ الحَسن وقت‌سُرودن از تو تَغزُّل‌مبارک است بر اسم اعظم تو توکّل مبارک است (اَنتُم وَسیلَتی)که‌توسّل مبارک است این ماه با شما رمضانُ المُبارک است امشب به لطف اینکه تویی میزبان‌ِ ما نان هم گرفته طعم عسل در دهانِ ما زیبایی رُخ تو کجا و قمر کجا شیرینی لب تو کجا و شِکر کجا درک بزرگی تو کجا و بشر کجا هستیم در هوای تو باشیم هرکجا تنها دوشنبه‌ها نه که ما کلُّ هفته‌ را سرگرم ذکر خیر تو هستیم مُجتبی ۱.مثل ستاره‌های‌درخشنده‌می‌شویم درآستان‌قدس‌تو، تا بنده می‌شویم اطراف‌خانه‌ی تو پراکنده‌می‌شویم دل‌مُرده‌ایم‌و‌ پیش‌تو سرزنده می‌شویم با‌مِهرتو نتیجه‌ی اعمالمان‌خوش است باذکرِیاامام‌حسن،حال‌مان‌خوش‌است پهن‌است‌خوان‌سبز‌شماصبح‌و ظهر وشام چشمش‌به‌دست‌توست‌گداصبح‌وظهروشام ازبسکه دیدم از تو عطاصبح‌و ظهر وشام فریاد میزنم همه جا صبح‌و ظهر وشام من کاسه لیس خوان توام ایّهاالکریم در زُمره‌ی سگان توام ایّهاالکریم توحید جلوه می کند از ربّنای تو قرآن شنیدنی‌ست ولی با صدای تو پیداست در جوار خدا ردّ پای تو دارد شرف به پرده‌ی کعبه؛ عبای تو مثل خدیجه ای و شبیه پیمبری تو اوّلین تجّلی زهرا و حیدری ای سایه‌‌ی تو بر سر اسلام مُستدام خیرت رسیده‌است به‌عالَم علی الدّوام آری قعود توست عیارش چُنان قیام رسوایی معاویه در چشم خاص و عام تنها به دست (هُدنِه‌ات)* امکان‌پذیر بود ای بر تو و کیاست و دانایی‌ات دُرود تصویر تو در آینه تصویر حیدراست تکبیرِ تو اقامه‌ی تکبیر حیدراست شمشیر‌ِ تو ادامه‌ی شمشیر حیدراست رزم تو مثل رزم نفس‌گیر حیدراست در نهروان شبیه جمل گشت آشکار از دست ضربه‌های‌ِتو لایمکن‌ُ الفرار مثل اباالحسن شده ای صف‌شکن‌حسن مردان فراری‌اند ز تیغت چو زن حسن سر می‌زدی شبیه علی از بدن حسن فریاد می‌زدند ملائک حسن حسن تا نیزه‌ی تو سینه‌ی کُفّار می‌درید شیر خدا برای تو تکبیر می‌کشید ای شیر تا تورا گذر افتاد بین دشت از برق چشم تو شرر افتاد بین دشت یک کوه دست و پا و سر افتاد بین دشت هودج نشینِ فتنه‌گر افتاد بین دشت با ضربه‌ات نصیبش عذاب اِله شد حال آمدم که روز حمیرا سیاه شد تا شهروند دولت زهرا شدیم ما آسوده خاطر از غم دنیا شدیم ما کافر به دین دشمن مولا شدیم ما شُکر خدا که اهل تبرّی شدیم ما جلب رضای حیدر کرار کرده است هرکس به لعن عایشه افطار کرده است *یکی از معانی هُدنِه:آتش‌بس نظامی موقت
ای‌سفره‌دار‌ماه‌ضیافت‌ خوش‌آمدی خورشید آسمان‌کرامت‌خوش‌آمدی ای وارث سریر امامت خوش‌آمدی ای‌نور‌چشم‌ شاه‌ولایت‌ خوش‌آمدی وقت طلوع نور تو گفتند مرد و زن عالم فدای حُسن‌ تو یا ایّها‌ الحَسن وقت‌سُرودن از تو تَغزُّل‌مبارک است بر اسم اعظم تو توکّل مبارک است (اَنتُم وَسیلَتی)که‌توسّل مبارک است این ماه با شما رمضانُ المُبارک است امشب به لطف اینکه تویی میزبان‌ِ ما نان هم گرفته طعم عسل در دهانِ ما زیبایی رُخ تو کجا و قمر کجا شیرینی لب تو کجا و شِکر کجا درک بزرگی تو کجا و بشر کجا هستیم در هوای تو باشیم هرکجا تنها دوشنبه‌ها نه که ما کلُّ هفته‌ را سرگرم ذکر خیر تو هستیم مُجتبی ۱.مثل ستاره‌های‌درخشنده‌می‌شویم درآستان‌قدس‌تو، تا بنده می‌شویم اطراف‌خانه‌ی تو پراکنده‌می‌شویم دل‌مُرده‌ایم‌و‌ پیش‌تو سرزنده می‌شویم با‌مِهرتو نتیجه‌ی اعمالمان‌خوش است باذکرِیاامام‌حسن،حال‌مان‌خوش‌است پهن‌است‌خوان‌سبز‌شماصبح‌و ظهر وشام چشمش‌به‌دست‌توست‌گداصبح‌وظهروشام ازبسکه دیدم از تو عطاصبح‌و ظهر وشام فریاد میزنم همه جا صبح‌و ظهر وشام من کاسه لیس خوان توام ایّهاالکریم در زُمره‌ی سگان توام ایّهاالکریم توحید جلوه می کند از ربّنای تو قرآن شنیدنی‌ست ولی با صدای تو پیداست در جوار خدا ردّ پای تو دارد شرف به پرده‌ی کعبه؛ عبای تو مثل خدیجه ای و شبیه پیمبری تو اوّلین تجّلی زهرا و حیدری ای سایه‌‌ی تو بر سر اسلام مُستدام خیرت رسیده‌است به‌عالَم علی الدّوام آری قعود توست عیارش چُنان قیام رسوایی معاویه در چشم خاص و عام تنها به دست (هُدنِه‌ات)* امکان‌پذیر بود ای بر تو و کیاست و دانایی‌ات دُرود تصویر تو در آینه تصویر حیدراست تکبیرِ تو اقامه‌ی تکبیر حیدراست شمشیر‌ِ تو ادامه‌ی شمشیر حیدراست رزم تو مثل رزم نفس‌گیر حیدراست در نهروان شبیه جمل گشت آشکار از دست ضربه‌های‌ِتو لایمکن‌ُ الفرار مثل اباالحسن شده ای صف‌شکن‌حسن مردان فراری‌اند ز تیغت چو زن حسن سر می‌زدی شبیه علی از بدن حسن فریاد می‌زدند ملائک حسن حسن تا نیزه‌ی تو سینه‌ی کُفّار می‌درید شیر خدا برای تو تکبیر می‌کشید ای شیر تا تورا گذر افتاد بین دشت از برق چشم تو شرر افتاد بین دشت یک کوه دست و پا و سر افتاد بین دشت هودج نشینِ فتنه‌گر افتاد بین دشت با ضربه‌ات نصیبش عذاب اِله شد حال آمدم که روز حمیرا سیاه شد تا شهروند دولت زهرا شدیم ما آسوده خاطر از غم دنیا شدیم ما کافر به دین دشمن مولا شدیم ما شُکر خدا که اهل تبرّی شدیم ما جلب رضای حیدر کرار کرده است هرکس به لعن عایشه افطار کرده است *یکی از معانی هُدنِه:آتش‌بس نظامی موقت
4_5951626827351983741.ogg
388K
‍ 🥀🍃✨🥀🍃✨🥀🍃✨ 🍃🥀🍃﷽ ✨🍃🥀 🥀 🍃 _تخریب ائمه بقیع(ع) ✍ قاسمی خاكي كه چون عرش خدا شأنش رفیع است بي بقعه درگاهي ست كه نامش بقــیع است اينجا قيامت را به خلوت مي توان ديد زيرا كه پنهان در دلش چندين شـفیع است از عرض حاجت بي نيــازي زائر اينجا چونكه مَـزورَت* هم عَليم و هم سَميع است با چار امامي كه کریم بن الكريــمند حتّيٰ کرم در این حرم عبد مُطیع است مهمان همیشه کاسه اش سرشار فیض است آنجا که صاحب خانه را طبعي مَنیع است همسايه ي مكّه ست وقتي كه مدينه پس هرکه پابوسش می آید مُستطیع است زائر ! نمي فهــمي زيارت كرده يا نه ! آنقدْر كه سِــير زمان اينجا سَـريع است آيــنده اش را كه تصــوّر مي كنم باز در ذهنم از اين صحن تصويري بَديع است بعد از ظهورِ حضرت مَـعشوق ، بي شك اينجا تمام فصلهايش چون رَبيــع است با خاك يكسان كرده هركس اين حرم را روز قيام منتـقم ، وضعش فَجــیع است اين خاكها شد زير و رو،مرثيه خوان گفت: امشب گُريزم ، روضه ي طفل رَضيع است 🎧(ع) 🎤 👌 دعای فرج 🍃 🥀 ✨🍃🥀 🍃🥀🍃 🥀🍃✨🥀🍃✨🥀🍃✨
4_5951626827351983741.ogg
388K
‍ 🥀🍃✨🥀🍃✨🥀🍃 🍃🥀🍃 ✨🍃🥀 ﷽ 🥀 🍃 _تخریب (ع) ✍ خاكي كه چون عرش خدا شأنش رفیع است بي بقعه درگاهي ست كه نامش بقــیع است اينجا قيامت را به خلوت مي توان ديد زيرا كه پنهان در دلش چندين شـفیع است از عرض حاجت بي نيــازي زائر اينجا چونكه مَـزورَت* هم عَليم و هم سَميع است با چار امامي كه کریم بن الكريــمند حتّيٰ کرم در این حرم عبد مُطیع است مهمان همیشه کاسه اش سرشار فیض است آنجا که صاحب خانه را طبعي مَنیع است همسايه ي مكّه ست وقتي كه مدينه پس هرکه پابوسش می آید مُستطیع است زائر ! نمي فهــمي زيارت كرده يا نه ! آنقدْر كه سِــير زمان اينجا سَـريع است آيــنده اش را كه تصــوّر مي كنم باز در ذهنم از اين صحن تصويري بَديع است بعد از ظهورِ حضرت مَـعشوق ، بي شك اينجا تمام فصلهايش چون رَبيــع است با خاك يكسان كرده هركس اين حرم را روز قيام منتـقم ، وضعش فَجــیع است اين خاكها شد زير و رو،مرثيه خوان گفت: امشب گُريزم ، روضه ي طفل رَضيع است ✍ 🎧(ع) 🎤 👌 دعای فرج 🍃 🥀 ✨🍃🥀 🍃🥀🍃 🥀🍃✨🥀🍃✨🥀🍃
روز عزاي حضرت اِبنُ الرّضا شده در شهر كاظمين قيامت به پا شده با زجر مي كُشند جوادُ الائمّه را در خانه اي كه شُعبه اي از كربلا شده از حال او بپرس نه از اهل خانه اش از شوكران كه با جگرش آشنا شده سمّ آنچنان به هر رگ او پا گذاشته افتاده زود روي زمين تا كه پا شده با جرأت تمام دف و چنگ مي زنند روي كنيزكان عجب امروز وا شده از بسكه گفته"آب"و محلّش نداده اند مانند شمع سوختنش بي صدا شده مانند مادرش پي احقاق حق خويش ابنُ الرّضا به سنّ جواني فدا شده اصلا كسي نگفته كه هنگام بُردنش جسمش توسّط چه كسي جابجا شده؟ ديدند جاي شهرنشينان،كبوتران بالاي بام خانه ، تني را رها شده اي دل بسوز پاي غم آن شهيد كه عريان رها به پهنه ي دشت بلا شده اي دل بسوز پاي غم آن امام كه تشييع،پيكرش روي سرنيزه ها شده بايد سؤال كرد فقط از بني اسـد ارباب ما چرا كفنش بوريا شده ؟
. شهرمدینه‌باز  دارُ العزا شد کریـم‌آل‌الله جانش‌فـدا شد ذکر فاطمه  شد وَاحَسَناه یاصاحب‌َالزّمان آجَرَک‌الله چه‌کرده‌باحسن  این‌زهر کاری! خون‌دل‌از دهان گردیده‌جاری طشت‌پُر ازخون  دهد‌ شهادت نداشته‌این‌امام  یک‌روزِ راحت او که زندگی‌اش مظلومانه‌بود ای‌کاش‌که‌تشییعش‌؛مخفیانه‌بود از‌ جسمش‌حسین؛ با اشک دیده هفتادچوبه‌ی تیر بیرون‌کشیده وصیّت‌هایش‌را آقای‌ما گفت در آخرین نفس ازکربلا گفت در بستر میگفت‌: با‌آه‌ِجانـکاه لایوم‌کیومکْ‌یا اَباعبدِالله در شیب قتلگاه وقتی که افتاد باران‌سنگ و تیر عذابش‌می‌داد سنان بانیزه  زد بر دهانش شمر آمد با خنجر افتاد به‌جانش .👇
" این بارگاه قدس که از عرش برتر است آرامگاه دختر موسی بن جعفر است " جانم فدای گنبد زردش که سال هاست خورشید از تشعشع نورش ، منّور است بر شانه های گرم حرم تکیه کرده مست این دو مناره که به بلندای محشر است در چشم ما ، زمرّد و درّ و عقیق و لعل گر چه رواق ها همه از سنگ مرمر است جایی که شهر قم ، حرم آل فاطمه ست تولیّتش به عهده ی او تا به محشر است عطر مزار گم شده را پخش می کند قبری که عکس واضحی از قبر مادر است او خواهر امام رضا نه ، که عشق اوست اصلاً بگو که دار و ندار برادر است از اشتیاق آمدنش سمت شهر طوس فهمیده ام امام رضا ، جان خواهر است مثل برادرش شده ، یعنی که پلک هاش زخمی ز فرط گریه بر آقای بی سر است با گریه خو گرفته کنارش دو چشم ما جایی که اشک دیده ی او روضه پرور است خیلی شبیه حال رباب است حال او از بس به یاد خشکی لب های اصغر است زهر جفا چه ها که نکرده ست با دلش در این دقایقی که نفس های آخر است هر چند داغ دیده و هجران کشیده ، باز شکر خدا که روی سرش ، دست مَعجر است یک لحظه رو به جانب گودال کن ببین زینب هنوز خیره به رگ های حنجر است شلاّق و کعب نیزه و سیلی به یک طرف زخم زبان شمر ز هر چیز بدتر است
. {{ای دختر و خواهر ولایت آئینه‌ی مادر ولایت در اَرض و سما ملیکه،درقُم آرام دل امام هفتم}} ای‌آبـرویِ‌کُـون‌ومکـان،حضرت‌ِمعصومه لال‌است‌به‌وصف‌تو‌زبان،حضرت‌ِمعصومه همشیره‌ی‌خورشیدِجهان،حضرت‌ِمعصومه یاحضرت معصومه۳ کار نگاه‌ِتونه ذرّه‌پروری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری مصداقِ عینیِ سوره‌ی کوثری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری بانو،شفیعه‌ی‌همه‌توو محشری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری مُولاتنا یا‌(اُختُ‌الرّضا)۳ ...... {{مریم به برت اگر نشیند این‌منظره‌را مسیح بیند سازد به سلام قدّ خود خم اوّل به تو بعد از آن به مریم}} سرچشمه‌ی‌جوشانِ‌عطا،حضرت‌معصومه ای‌سَیّده‌ی هردو سرا ،حضرت‌معصومه کُفوی تو نداری‌به‌ خدا،حضرت‌معصومه یاحضرت معصومه۳ بنت خدیجه‌ای زینبِ‌ دیگری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری جنس فضائل تو بوده حیدری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری بانو کریمه‌ی آل پیمبری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری مُولاتنا یا‌(اُختُ‌الرّضا)۳ ........ {{در كوى تو زنده ، جانِ مُرده بر خاك تو عرش سجده بُرده در قصر تو جبرئيل حاجب زُوّار تو را بهشت واجب}} حق،اسمتو روعرش‌نوشت،حضرت‌معصومه با نور وجودت‌رو سرشت،حضرت‌معصومه ای‌قُم زِحضور تو بهشت،حضرت‌معصومه یاحضرت معصومه۳ آرامش دل موسیِ جعفری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری بر گردنم تو داری حقّ مادری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری بیخودکه نیست تو بدون همسری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری مُولاتنا یا‌(اُختُ‌الرّضا)۳ 👇
. بانوی‌باکرامت  شفیعه‌ی قیامت مُعادله بهشته  توو حرمت زیارت بُریدم از همه عالم   رو آوردم به این در ((سَلامُ‌اَلله‌عَلَیکِ‌‌یا  بِنت‌َمُوسی‌َبن‌ِجَعفَر)) بی‌بی‌جان مریم‌قبیله‌ای/تالی‌عقیله‌ای/بانوی‌جلیله‌ای یامعصومه عالمه؛محدّثه/تُربتِت‌مُقدّسه/لطف‌توبرام‌بسه یامعصومه ((کریمه‌ی‌آل‌علی‌یامعصومه)) ....... اطراف حائر تو       میگرده زائر تو ۱۴معصوم‌میان‌قم  فقط‌ به‌خاطر تو توو صحن‌ِتو میاد‌ صُوتِ خوشِ‌ساقیِ‌کوثر ((سَلامُ‌اَلله‌عَلَیکِ‌‌یا  بِنت‌َمُوسی‌َبن‌ِجَعفَر)) بی‌بی‌جان حضرت‌ِمُطهّره/عُلیا مُخدّره/ای‌پناه‌آخره- -درماندگان بیکرانِ‌عصمتی/صاحب‌ولایتی/به‌تومیگه‌عَمَّتی -صاحب‌زمان ((کریمه‌ی‌آل‌علی‌یامعصومه)) ......... قم‌باتوشد بی‌بی‌جون  مأوای‌فاطمیّون همجواریت‌براماست  برکاتش فراوون برامون مادری کردی مثل زهرای اطهر ((سَلامُ‌اَلله‌عَلَیکِ‌‌یا  بِنت‌َمُوسی‌َبن‌ِجَعفَر)) بی‌بی‌جان ای‌ولی‌نعمت‌ما/زینب‌امام‌رضا/بانی‌کرببلا برا مایی میدونن‌که‌زائرات/صحن‌ایوان‌طلات/داره‌مثل‌عتبات/چه‌ صفایی ((کریمه‌ی‌آل‌علی‌یامعصومه)) 👇
از غمت خون‌جگرم؛شاهدمه چشم ترم سر خاکت می‌ریزم خاک عزاتو به سرم بهتره عُمره علی بعد تو طولانی نشه روبرو شوهرتو با قنفذ و ثانی نشه عالمو سوگوار کنم  قلبمو بی‌قرار کنم  نیام‌سرِ مزارِ تو  خودت‌بگوچیکارکنم؟ فاطمه یا فاطمه حال بچّه‌یتیمات آتیش به قلبم می‌زنه بدتر از گریه‌هاشون سُکوت تلخِ حسنه دو شـبه حُسین تو لب به غـذا نمی‌زنه زینبت با روضه‌خوندن دل مارو می‌شکنه فاطمه‌ی‌جوان‌من  جوان‌قدکمان‌ِمن غم‌ِتو پُشت‌مو شکست شکسته استخوان‌من فاطمه یا فاطمه قسمت‌این بود دلمو به داغ تو دُچار کنم این‌قَـدَر غریبونه ختـم تو برگُـزار کنم نمیشه زندگی‌مو اینجوری از هم بِـپاشن تازه‌قصدِ نبش قبرِ تورو هم داشته باشن به‌رفتنت‌مُجاب‌شدم  ببین‌خونه‌خراب‌شدم تشنه‌ی‌یک‌جواب‌توست‌ سلامِ‌بی‌جواب‌شُدم فاطمه یا فاطمه
🌹 @rozeh_daftari 🌹 - کانال روضه دفتری ..mp3
970.1K
❣﷽❣ 🔳 🔳 یا صاحب الزمان آجرک الله در شهر سامرا/غوغا به پاشد هادی آل الله/ جانش فدا شد یاحجّت الله بقیت الله 🔳یاصاحب الزمان آجرک الله قلب مُقدّس/ اورا آزُردند شبانه‌به‌بیتش/هجوم آوردند شد هتکِ حُرمت در این مصیبت 🔳یاصاحب الزمان آجرک الله دنبال مرکبِ/ دشمن دویده عرق از صورت/ماهش چکیده رنگش پریده نفس بُریده 🔳یاصاحب الزمان آجرک الله او که ازغُصّه‌‌اش/دلها کباب است اوجِ مُصیبتش/بزم‌شراب است رفت‌از دل خاک آهش تا افلاک 🔳یاصاحب الزمان آجرک الله شیعه خاک عزا/ریزد به سرش امام ما شده/پاره جگرش کُشتند خدایا ابن الرّضا را 🔳یاصاحب الزمان آجرک الله امام عسکری / آن شاه افلاک درتشییع پدر / گریبان زد چاک حق هم همین است این غم سنگین است 🔳یاصاحب الزمان آجرک الله قسم بر عصمتِ/آل خیرُالنّاس بیزارم تا ابد/ از بنی‌العبّاس اینها نامردند غصب حق کردند 🔳یاصاحب الزمان آجرک الله () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
. از نفس‌از نوا افتادم / کُنج‌مطموره‌هاافتادم منوازبس‌شکنجه‌دادن/  دیگه‌ازدست‌وپاافتادم نمیتونم‌بلندشم‌از جام /  غُل‌وزنجیره‌به‌دست‌وپام از‌عدوبسکه‌سیلی‌خوردم/ دیگه‌سویی‌نداره‌چشمام شبیه‌مادرم/ زخمیه‌پیکرم /عَبامه بسترم امان امان امان وارث‌کربلام/ شبیه‌عمه‌هام/ کبوده‌سرتاپام امان امان امان سیّدناالمظلوم/ سیّدناالشهید/ سیدناالغریب آقام آقام آقام ------------------------------------------------- صورتم‌مثل‌گُل‌پژمُرده/ خاطرم‌شدمُدام‌آزُرده کی‌دیده‌روزه‌داری‌جُزمن/ جای‌افطاری‌سیلی‌خُورده غم‌ودردوبلا پیرم‌کرد/ اونکه‌گفت‌ناسزا‌پیرم‌کرد شاهدم‌قطره‌های‌اشکام/ روضه‌ی‌کربلا‌پیرم‌کرد منو یهودیا/ میزدن‌از جفا/ با تازیانه ها خدا خدا خدا جدّمو بی‌هوا /زدن‌حرامیا /بانیزه ازقفا خدا خدا خدا سیّدناالمظلوم/ سیّدناالشهید/ سیدناالغریب آقام آقام آقام ------------------------------------------------- تو دلِ‌قتلگاه‌غوغابود /سر رویِ‌زانوی‌ِزهرابود زیر بارون تیرونیزه/ یه‌تن بی‌رمق پیدابود آه‌زینب‌به‌آسمان‌میرفت/ شمر‌می‌آمد‌وسنان‌میرفت بدنش‌مانده‌بوددرگودال/ سراوبرسر سنان میرفت یه‌عدّه‌اومدن/ توفکرغارتن /شدعریان‌بدن حسین حسین حسین عزیزِ‌ مادرم /تشنه‌ی پرپرم /شهید بی‌سرم حسین حسین حسین سیّدناالمظلوم سیّدناالشهید سیدناالغریب آقام آقام آقام ------------------------------------------------- ✍ 👇
. رضاجان الهی بمیرم برا غربتت که تو زندان کفن کردی باباتو آخر با چشمای گریان   آقاجان رضا‌جان تک‌وتنها‌غُسلش‌دادی‌وقتی‌باحال‌خسته چقدرسوختی‌بادیدن ساق‌پای شکسته   آقاجان غُل و زنجیرا گریه کردن   همراهت برا خونِ زخمای‌تاز‌ه‌ش یامظلوم گمونم دیدی بین مَردُم   زهرا رو اومد واسه تشییع‌ جنازه‌ش یامظلوم ((رضاجان))۸ رضاجان بازم‌شُکرخداروکه‌هنگام تشییعش‌همرات نبودن‌ببینن‌غُل‌وزنجیرا رو خواهرهات  آقاجان رضاجان کسی‌هتک‌حُرمت‌نکرد از نَوامیسِت اون روز نخندیدبه‌اشکت‌کسی‌بعدازاین‌داغ‌جانسوز  آقاجان نشد بسته دستای بی‌بی معصومه نزد تازیانه کسی به این بانو نبردن دیگه خواهراتو   تو بازار نزد هیچکی با کعب نیزه بر پهلو ((رضاجان))۸ کی‌دیده؟__تن یک امام و روی تخته‌‌پاره بیارن به‌عمد اونو یک‌جای پُر‌رفت‌و آمدبزارن   واویلا درسته__سه‌روزمونده نعش آقامون روی‌جسرِبغداد ولی رو تنش ذره‌ای نور آفتاب نیافتاد   یازهرا ولی جدشون بعد از اینکه   عریان شد سه‌روز و دو شب رو زمین موند  واویلا بمیرم روی رمل داغ   صحرا بود حرارت تنش رو می سوزوند  واویلا ((حسین جان))۸ ✍ .👇
. تو والدِ مُرشدِ جبرئیلی بزرگ‌ِیک سلسله‌ی‌جلیلی تویی‌که‌درحقّ‌رسول‌اکرم هم‌پدری‌کردی‌وهم‌کفیلی عشق‌ تو از‌ ازل/بر دلم غالبه ذکر‌ پرواز من/یا ابوطالبه سیّد و سرور یاابوطالب یااباالحیدر یاابوطالب حامی قرآن یاابوطالب جان‌سنه‌قربان یاابوطالب ........ مایه‌ی‌دل‌گرمی‌‌ِمصطفایی کلید دار خونه‌ی خدایی وقتی‌بابای شیعه‌ها عَلیّه پس‌توپدربزرگ‌شیعه‌هایی ای‌که‌شخصیّتت/دوره‌از شائبه ذکر پرواز من/یا ابوطالبه حضرت والا یاابوطالب سیّد بطحا یاابوطالب روح باایمان یاابوطالب جان‌سنه‌قربان یاابوطالب ........ روح الامین فقیر آستانت ابراهیمه جزو شیعیانت وقتی‌بهت‌رطب‌میده‌پیمبر خدا‌خودش‌میگه‌که‌نوش‌جانت هم‌صلات‌من‌و هم‌صیام‌منی من‌غلام توام تو امام منی نفس پیغمبر حضرت حیدر اوّل و آخر حضرت حیدر قدرت یزدان حضرت حیدر جان‌سنه‌قربان‌ حضرت‌حیدر ........ کور بشه منکرت از حسادت اَنَا عُبَیدُکُ مِنَ الوِلادَة مرید‌اون‌پیمبرم‌که‌گفته ((النّظرُ اِلی‌عَلی‌عِبادة)) گفتن‌یاعلی یکدل و یکصدا نوش‌جان‌شما آی‌حلال‌زاده‌ها نعمتُ الله و قدرت‌ُ اللّهی آیتُ الله و حُجّتُ اللهی باطن قرآن حضرت حیدر جان سنه قربان حضرت حیدر ✍ 👇
. هستم از مُحبّان حضرت ابوطالب جان‌من به‌قربان حضرت ابوطالب از تمام خلق الله در دو کفّه‌ی میزان سنگین‌تره ایمان حضرت ابوطالب محبوب داوره  یار پیغمبره سعادت‌روببین بابای‌حیدره ابوطالب‌پدرکسیه‌که  پدرِاُمّت‌اسلامه‌خودش اَجرِشو خدا میخواست چجور بده؟ اگه بابای علی نمی‌شُدِش؟ یاابوطالب یاابوعلی ........ مؤمن‌ِ‌ قریشی‌هاست حضرت ابوطالب بلکه سیّد بَطحاست  حضرت ابوطالب قدر طُرفةُ‌العینی    او بُت نَپَرستیده زیرا وصیِ‌عیساست حضرت ابوطالب فرموده اونی که سُلطان عالمه شک در ایمان او  مُزدش جهنّمه همه‌ی گنهکارای رو زمین او بخواد نصیبشون شفاعته محاله به‌غیر از این باشه آخه پسرش قسیم نار و جنّته یاابوطالب یاابوعلی ........ دائم از اَحَد گفته حضرت ابوطالب اللهُ صمد گفته  حضرت ابوطالب وقت نُصرت دین و  وقت یاری احمد یاعلی مدد گفته حضرت ابوطالب قدر و شرافتش برتر از انبیاست مولا فرموده که نورش از نورِ ماست ابوذر گفته‌که این آقا بوده سبب روشنی چشم رسول وَ چه افتخاری بالاتر از این که‌عروسش‌‌شده زهرای‌بتول یاابوطالب یاابوعلی 👇
. ملک ندای تهنیت سر داده به خاطر ولادت شهزاده چهارقل خونده علی تاچشمش به صورت ماه نوه‌ش افتاده نوره نوره نوره عالمگیره جون عالمی براش در میره خوشبحال هرکسی که امشب عیدی از عموش حسن میگیره به شبه پیغمبر ماشاالله به حُسن این دلبر ماشاالله به اولین نور دیده‌ی حسین به ثانی حیدر ماشاالله علی بن الحسین ........ مثل علی عبادته یاده تو روز جوونه روز میلاده تو جون بزرگ و کوچیک اقوامم فدای اجدادتو و اولاد تو جانه جانه جانه جانانی تو نور چشم آل عمرانی تو از خطّ و خال جمالت پیداست آینه‌ی زُلال قرآنی تو به صورت زیبات ماشاالله به قامت رعنات ماشاالله شونه‌به‌شونه‌که‌میشی با قمر میگه بهت بابات ماشاالله علی بن الحسین ......... حَیّ علی خیرالعمل هستی تو برای دشمنان اَجَل هستی تو بایدم اینجوری باشی تو میدون شاگرد فاتح جمل هستی تو شرزه شیرِ صف‌شکن هستی تو احمد و ابوالحسن هستی تو دیدنیه وقتی بین لشگر مشغول نیزه زدن هستی تو ضربه‌ی تو کاری ماشاالله چه قدرتی داری ماشاالله تو کربلا واسه لشگر حسین کردی جلو داری ماشاالله ✍ .👇
. تو در رفتار ، خَتم‌المُرسلینی یااباصالح تو در گُفتار، اميرالمؤمنـيني یااباصالح نه‌تنها کنیه‌و نام‌تو با‌احمد یکی باشد كـه ذاتاً رَحمـةٌ لِلعالَميني يااباصالح قوام‌عالم‌هستي‌‌به‌ جان‌ توست وابسته که تو هستی‌ِ هستی‌آفرینی‌ یااباصالح زِبَر دستانِ‌ عالم زیر دستانِ توأند آقـا كه تو دست خدا در آسـتيني یااباصالح سر دوش پدر يا در مقام‌ قُرب اُوْ اَدنا تو در هر منزلي بالانشـيني يااباصالح تو تنها كارفرماي ملائك در سماواتي تو تنها كارپــرداز زمیـنی يااباصالح جناب‌ِ"كوكب‌ِدُرّي‌"شدي،تا بر مُنجّم‌ها بفهماني كه نورانـي‌تـريني يااباصالح ازآن‌چشم‌و ازآن اَبرو كه آياتِ‌خداوندند عيان باشد كه قرآن مُبینی یااباصالح سر بازار حُسنت ایستاده ماه‌ِکنعانی که قدریک نظر اورا ببینی یااباصالح به‌شوقت‌خِضر شدآواره‌عمری‌در بيابانها كه‌مي‌دانست‌تو"ماء مَعيني"یااباصالح نه‌تنهادر زمين‌درآسمانها هم‌دراين‌دوران خدا جُز تو‌ ندارد جانشـيني یااباصالح تو عينِ‌نور و نورِعيني ‌و عين‌الحياة آري تو عين اللّهي و عين اليقيني يااباصالح چه‌میفهمنددنيادوستان دین‌ِحقيقي را؟ تو تنها اصل اصل اصل دینی‌ يااباصالح گزندِ دشمنان بر تو نخواهد داشت تاثیری که تحت‌الحفظ‌خَیر‌ُالحافظینی يااباصالح یهوداز ترس‌تو یک‌لحظه‌آسایش‌نداردچون -كه مي‌داند مُذلّ المُشركيني يااباصالح به‌غیر از بند‌نعلینت ‌دراین‌اوضاع‌وانفسا کسی دارد مگر حبل‌ُالمَتـيني يااباصالح؟ بُریدم‌ رشته ‌امید از مَردُم كه مي‌دانم تو تنـها مَلجأ مُسـتضعفـینی يااباصالح تو تسبيحي و تهليلي و تكبير نماز من تو بر انگشترم نقش نگيني يااباصالح علي اكبر و عبّاس،سلمان،مالکِ اَشتر تو را باشد سپاهي اينچنيني يااباصالح چنان دور تو مي‌گردند مثل روز عاشورا نيفتد بر جبينت تا كه چيني يااباصالح بنازم آن زماني را كه سرگرم تماشايِ هياهـويِ يل اُمّ البنــيني يااباصالح تو تكرار حسيني پس بدون شك لواي توست به دست ماه مقطوع اليميني یااباصالح ✍ .
. نیمه ی ماهه شب دلخواهه شادی با دلم همراهه دل سر به راهه چون در پناهه حضرت وليُّ اللّهه سائل امشب رزقش بسياره مثلِ بارون رحمت ميباره شب قشنگه پر زدنه شب ديونگيِ منه شب شادي مادرمون شب آقام امام حسنه امام حسن دنيا و عقبامه خدارو شكر اين آقا، آقامه حسن حسن كريم آل الله ---------------------------- جشنش پر شوره يه پارچه نوره امشب كه حيدر مسروره سِرِّ مستوره فخرش مشهوره به لطفش دل از غم دوره لبخند روي لبهاش پيدا شد جدّش وقتي ديدش غوغا شد علي كه شاه ماخَلَقه براحسن‌ميده‌صَدَقه چشای‌اون‌زَنای‌حسود ‌داره‌در‌میادازحَدَقه در خونه ش امشب بار عامه خدارو شكر اين آقا،آقامه حسن حسن كريم آل الله ---------------------------- منم نِگا كن گِره م رو واكن در حقِّ نوكر دعا كن منم صدا كن منم سوا كن كرببلامو امضا كن خاطر جَمعم حاجت ميگيرم از تو برگِ دعوت ميگيرم آرزومه خدايي بشم كبوتر هوايي بشم الهي كه بحقّ حسن عرفه كربلايي بشم حسن حسن ذكر اين شبهامه خدارو شكر، اين آقا آقامه حسن حسن كريم آل الله -------------------------- ✍ .👇
. کوثری که خیر فراوان داره چه گوهری به روی دامان داره گوش دلت بشنوه؛امشب تا صبح- -شیر خدا ذکر حسن جان داره جان جان جان زهرا آمد وارث علی اعلا آمد سَیّدِ شَبابِ اَهلِ الجَنّه حضرت کرم به دنیا آمد به ماه رخسارش ماشاالله به چشم بیدارش ماشاالله چه کرده که حتی دشمن میگه به حُسن‌رفتارش ماشاالله کریم آل الله ... آقام آقام ....... شاده دل اُمّ اَبیها امشب عیدی میده پیمبر ما امشب با بوسه از پیشونی دلبندش روزه‌شو وا میکنه مولا امشب جان جان حیدر کرّاره چارمین تجلی داداره میکنه عرش و رصد وقتیکه رویِ دوشِ احمدِ مختاره به مرکب بازیش ماشاالله به دست و دلبازیش ماشاالله تا میخونه قرآن میگه جبریل به صوت حجازیش ماشاالله کریم آل الله... آقام آقام ........ می‌پیچه تو مدینه عطر نانش سه‌وعده‌پَهنه،سُفره‌ی‌احسانش بروبخون"سُوره‌ی‌دَهر"؛این‌آقاست بانیِ"هَل اَتی عَلیَ الانسانش" شاهِ شاهه و بلند آوازه‌ست صاحبِ‌بخششِ بی‌اَندازه‌ست ذکرشو میکنه هرچی تکرار باز برای بچّه شیعه تازه‌ست شیعه میشه دلشاد ان شاالله بقیع میشه آباد ان شاالله تو صحن دلبازش ما میسازیم یه پنجره فولاد ان شاالله کریم آل الله ... آقام اقام ✍ .👇
. ((ای دستگیر مردم بی دست و پا حُسین)) دستم بگیر محض رضای خدا حُسین راه تسلّی دل من غیر گریه چیست؟ حالا که روزی ام نشده کربلا حُسین روزی نداشتم که بدون تو سر شود از‌ لحظه‌ای‌ که‌با‌تو شدم‌ آشنا‌ حُسین جُز دوری‌از خدا‌به‌خداحاصلی‌نداشت جُز دورِ تو پرید دلم هر کجا حُسین گرم‌است‌پُشت‌من‌به‌تو‌ ای‌کوه‌معرفت گرچه‌همه‌زدند به من پُشت‌ِ پا حُسین تاانتها به‌مَرحمت گریه‌ با‌ من‌ است شوقی‌که‌داشتم‌‌به تو از ابتدا‌ حُسین داروی دردهای بدون دوای من چیزی‌به‌غیر تُربت‌ِتو نیست"یاحُسین" ((دربارگاه‌قُدس‌که‌جای مَلال نیست)) شیون کنند در غم تو انبیا حُسین حور و ملک به صورت خود لطمه می‌زنند با ضجّه‌های حضرت خیرُالنّسا حُسین مادر گرفته بود سرت را به دامنش که شمر ذبح کرد تورا از قفا حُسین این غم کجا بَریم که قبل از شهادتت لِه شد تن تو زیر سُمّ اسب‌هاحُسین ✍ .
. ای‌شُکوه بی‌همتا یاخدیجةَ الكُبرى کفو حضرت طاها یاخدیجةَ الكُبرى ذکر خیر تو بوده بین احمد و الله در مقام اَو اَدنی یاخدیجةَ الكُبرى جبرائیل امین هر بار اومد زمین سلام آورد برات  از ربّ العالمین لعنت خدا به اون زن حسود که میگن با تو و زهرا لَج بوده توی عالم کی به جز دختر تو حُجّتُ اللهِ علی الحُجَج بوده ؟ یاحضرت خدیجه ........ ای‌که‌مادر دینی یاخدیجة‌الکُبری مُولاتی‌اَغیثینی یاخدیجة‌الکُبری مثل علی بی‌بی‌جان مایه‌ی دلگرمیِ خاتَمُ النَبیّنی یاخدیجة‌الکُبری عین حقیقته    نَصّ روایته وجودِ اطهرت ظرف امامته برکت ثروت تو بوده اگر پرچم دین در اومد به اهتزاز تویی اولین زنی که تو جهان خونده پشت سر مُصطفی نماز یاحضرت خدیجه ....... مادر یتیمانی یاخدیجة‌الکُبری مُنتهای ایمانی یاخدیجة‌الکُبری عاجزند و درمانده از درک مقاماتت عالمان ربّانی یاخدیجة‌الکُبری خاتم الانبیا  گفته وقت دعا حُبّ‌خدیجه‌رو روزیم کن ای خدا مادری کرده برا شیر خدا چند سال این عُلیا مُخدّره اهل مَکّه میدونستن همشون قُرّةُ العين خديجه حيدره یاحضرت خدیجه .👇
. کس‌ و کارم علیه دار و ندارم علیه نقشِ برجسته‌ی رو سنگ‌ِمَزارم علیه من‌گدای‌علی‌‌ام زیر لوای علی‌ام کفتر چاهیِ ایوان طلای علی‌ام پناهه‌عالمه‌علی وَصیّ‌خاتَمه‌علی قسم‌به‌عین‌و‌ لام‌و یا  که‌اسم‌اعظمه‌علی فقط‌علی‌به‌فکر‌ماست  فقط‌علی‌گره‌گُشاست فقط علی تجلّیِ هزار و یک‌اسم خداست علی مدد علی مدد شَبه‌قدره،می‌زنم رو به خُـدای‌ِاَزلی تا ببخش‍ـه منو بازم به‌گُـل روی‌ِعلی اومدم قسم بدم خدا رو به ابوتراب به‌مَحاسِنش‌که‌ازخون‌سرش‌شده‌خضاب آهای‌خُدای‌مهربون جزو مُقـدّراتِمون بخواه‌که‌باشه‌فرجه‌ مهدی‌ِصاحب‌َالزَّمون من‌اِسمـهُ‌دواعلی وذکرهُ‌شِفـاعلی ظهورِیارو برسون به‌حقّ‌ِ‌مُرتضی‌علی علی مدد علی مدد می‌پیچه توو آسمون ناله‌ی‌جبریلِ‌اَمین آبروی دوجهان دیگه شده نقش‌زمین اومده فاطمه از عرش خدا با پدرش خاک محراب‌وعلی داره میریزه روسرش فدای‌درد‌وغربتش   که‌لحظه‌ی‌شهادتش می‌بینه‌فاطمه‌ش روکه هنوز‌کبوده‌صورتش امشب‌اگه‌سرش‌شکست نماز‌آخرش شکست یه‌روزی‌هم‌توکوچه‌ها حُرمت‌همسرش‌شکست غریب علی غریب علی ‌👇
. چیزی نمونده تا فرج تا آزادی بقیع چیزی نمونده تا ظهور تا آبادی بقیع دلم روشنه تموم میشه این روزا دلم روشنه بقیع و می‌بینم ما دلم روشنه میاد یوسف زهرا یه‌روزی‌میاد به‌امر‌آقا که‌توی‌بقیع بَناشه‌حرم‌ میبینیم‌یه‌روز پُراززائره وجب‌به‌وجب قدم‌به‌قدم یه‌صحن‌بزرگ‌ که‌ازهرطرف چارتادره ورودی‌داره یه‌بابُ‌الرّجا یه‌باب‌المُراد یه‌بابُ‌البُکا یه‌بابُ‌الکرم یاامام‌صادق یاامام‌باقر یاامام‌سجاد یاامام‌حسن ...... شبیه‌عصرجمعه‌ها خیلی‌دلگیره‌بقیع نیمه‌شبا تو چشم‌شهر تاره‌تصویره‌بقیع دلم پر زده تا اون جنّت خاکی دلم پر زده تا اون خاکِ‌ افلاکی دلم پر زده ولی با دل شاکی دلم‌شاکیه ازاین‌غُربتی که‌توی‌ِبقیع به‌چشمم‌میاد نه‌اینجاکسی‌باطبل‌وعلم‌نه‌اینجاکسی‌باپرچم‌میاد خداشاهده‌گذشت‌ازیه‌قَرن‌یه‌روزخوشم‌ندیده‌بقیع تواین‌خاک‌پاک‌‌سراغ‌دلت‌یاغُصّه‌میاد‌یا‌ماتم میاد یاامام‌صادق یاامام‌باقر یاامام‌سجاد یاامام‌حسن ...... تو این حرم بی‌اختیار اشکت میریزه زمین همه‌ش میسوزه جگرت با یاده امّ بنین بقیع شاهده چجور دل میسوزونده بقیع شاهده که یک شهرو گریونده بقیع شاهده فقط از حسین خونده خداشاهده‌ چقدرگریه‌کرد برا‌داغ‌اون‌ لبای‌کبود یه‌وقتایی‌ام‌توی‌روضه‌هاش‌میگفت‌از سر و میگفت‌ازعمود اگردیده‌بود دَم علمقه تن پاره پاره ی ماه شو بااون‌طاقت‌عجیبی‌که داشت خداشاهده‌ که‌د‌ِق‌کرده‌بود .👇
. آیینه‌ی خیرُالنّسا مولاتنا اُختُ‌الرّضا معصومه‌ی آل‌عبا مولاتنا اُختُ الرّضا بنت الجلال اخت الوقار مولاتنا اُختُ الرّضا والا مکان والا تبار مولاتنا اُختُ الرّضا بانوی دین و دنیا تو هستی زینب‌ تویی و زهرا تو هستی فرموده جدّت درباره‌ی تو فردا شفیع ماها تو هستی ای‌لطف‌تو_بی‌حدّوعدد مولاتنا_معصومه‌مدد _________________ ای‌دختر‌ باب‌المراد همشیره‌ی شمس‌الشّموس دلدارتو دلتنگ‌تو مشتاق‌توست سلطان‌طوس طعنه به رضوان میزند در خانه‌ات دربان تو سیر الی الله می‌کنم با سجده در ایوان تو خیر تو دائم فیض تو مُمتد ای در کرامت نامت زبانزد زوّار صحن نورانی توست زوّار کلّ آل محمّد ذکرلبم_تا شام ابد مولاتنا معصومه‌مدد _________________ کروبیان قدوسیان در صحن تو جاروکشان ای‌روضه‌ی‌ توجَنّتم درگاه توست باب‌الجنان تا گنبدت پر میکشد روح ملک از جمکران وقتی زیارت میکند قبر تورا صاحب زمان کوثر سرشتی خیر کثیری از برکت تو هستم غدیری تو از تبار نعم الرّسولی جدّ تو حیدر نِعم‌الاَمیری فریادمن_در زیرلحد مولاتنامعصومه مدد ✍ .👇
. مَلَكه‌ي ايران زمينه   به‌مُلك‌عصمت‌نگينه دم سحر توي صحنش ميپيچه عطر مدينه دائم‌روي‌لب‌ما  يا معصومه مدده مثل‌جدّش‌كرمش بي‌حدّ و بي‌عدده بانوي ايران غلامتم خواهر سلطان غلامتم اختُ الرّضا معصومه ------------------------------ نجفِ اين سرزمينه  حرمش عرش بَرينه  شهر‌عصمت‌كبرياست  پس قم‌(بَلَدُ الامينه) باید دنیا بزاره سر رو خاک قدماش جایی‌که‌حجّت‌حق‌گفته‌جونم‌به‌فداش روح‌عبادات‌غلامتم  عمه‌ی‌سادات‌غلامتم اخت‌ُ الرّضا معصومه ------------------------------- نداره مثل و قرینه    محشر معماری اینه اینجا دره‌جنته‌پس  روضه‌ی‌رضوان‌همينه توقم‌مامست‌همین‌فیض بیخاتمه ایم که زوّاره همه ی  اولاد فاطمه ایم به‌رسم‌هرشب‌غلامتم ثانيِ زينب‌غلامتم اخت الرضا معصومه ✍ .👇