eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
26.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
971 ویدیو
628 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا ابوالفضل العباس (ع) اللهم اشف ڪل مریض🙏  برا شفای مادرم زهرا سلطان جهانورد وپدرم اسفندیار شعبان پور التماس دعا دارم 🤲🤲🤲🤲
11.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه در سوریه مقام راس الحسین با کاروان نیزه سفر می کنم پدر با طعنه های حرمله سر می کنم پدر مانند خواهران خودم روی ناقه ها در پیش سنگ سینه سپر می کنم پدر از کوچه نگاه وقیح یهودیان با یک لباس پاره گذر می کنم پدر حالا برو به قصر ولی نیمه شب تو را با گریه های خویش خبر می کنم پدر این گریه جای خطبه کوبنده من است من هم شبیه عمه خطر می کنم پدر با دیدن جراحت پیشانی ات دگر از فکر بوسه صرفنظر می کنم پدر شام سیاه زندگی ام را به لطف تو خورشید روی نیزه، سحر می کنم پدر امشب اگر که بوسه نگیرم من از لبت در این قمار عشق ضرر می کنم پدر
گلچین زیباترین اشعار نوحه، و روضه های ترکی🎤 ازبهترین مداحان کشور🎤عاشقان حضرت ابالفضل، ع، @Asheghane_Hazrate_Abalfazll https://t.me/Asheghane_Hazrate_Abalfazll در تلگرام👆👆👆👆👆👆👆
●بـروزتــریــن نوحه،شــور و روضـه ها از بـهتـریـن مداحـان کشور🎤 ـمــطـابـق باهــرخـواسته و ســلیقـه ای ایــنــجــا پـــاتـــوق بچه مذهبی هاست @madahichannel https://t.me/joinchat/UBcQP1enBFPSkjzr در تلگرام👆👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5913656056575167693.mp3
6.28M
🥀 🥀«آه .. یابن الزهرا حسین ..» پا به پایِ پدر سفر کردم ، آه حسین در میان خرابه سر کردم ، آه حسین پدرم بین ریسمان بودُ ، آه حسین با رقیه پدر پدر کردم ، آه حسین در میان خرابه سرکردم‌ ، آه حسین پا به پای پدر سفر کردم ، آه حسین عمه ام تا به روی خاک افتاد ، آه حسین دیده ام را ز اشک تر کردم ، آه حسین از همان روز تلخ تا امروز ، آه حسین گریه هر روز تا سحر کردم ، آه حسین 🥀«آه .. یابن الزهرا حسین ..» تا سه ساله میان راه افتاد ، آه حسین پدرم را خودم خبر کردم ، آه حسین سُم مرکب بویِ گلاب گرفت ، آه حسین از تنی که به آن نظر کردم ، آه حسین آنقدر داغ دارم از آن دم ، آه حسین که از این زهر خون جگر کردم ، آه حسین 🥀«آه .. یابن الزهرا حسین ..» .🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ تو دیگه روتو از ما برنگردون إِذَا نَاجَيْتُكَ چرا؟ آخه فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ ما همون عبد فراری در خانه‌ی خودتیم، امروز به سوی تو داریم فرار میکنیم مگه تو قرآن نفرمودی فَفِرّوا إلَی اللّه بنده‌ی فراریت اومده در خونت وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ چجوری اومدم؟ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ مُسْتَكِيناً لَكَ مُتَضَرِّعاً إِلَيْكَ دارم ضجّه میزنم در خونت، دست خالی اومدم، اما رَاجِياً لِمَا لَدَيْكَ ثَوَابِي هرگز از تو نا امید نیستم با امید تمام اومدم در خونه ات، مثل حُر که از وسط لشکر دشمن فاصله گرفت منم از وسط منجلاب گناه میام به سمت تو، توام دیگه روتو از ما برنگردون دست گداییمون رو بالا بیاریم خدایا به این دلهایی که تا خبردار شدن حر محاصرشون کرده شکست، چقدر ترسیدن به دل زینب کبری، به ناله‌ها و نگرانی بچه‌های اباعبدالله تو را میخوانیم الهی العفو... الهی العفو... الهی العفو.. مرحبا به شما ع ادارات ابی‌عبدلله اینها رو مقدمه قرار میدیم برای آشتی با خدا اومد پیش عمرسعد گفت امیر نکنه میخوای با حسین بجنگی؟ به ما گفتند فقط محاصرش کن گفت حر چی داری میگی کار از محاصره گذشته با او میخوام جنگی کنم که سرها از بدن جدا بشه، اعضا وجوارحش رو قطعه قطعه کنیم تازه فهمید کجا ایستاده خوشبحال اونا که وسط روضه‌ی اباعبدالله بفهمن کجا هستن آیا با امامند یا نقطه مقابل امام؟ بدنش شروع کرد به لرزیدند همینجا یه گریز بزنم، تو فقط شنیدی میخواند حسین رو «مُقَطَّعُ الاَعضاء» کنند بدنت شروع کرد به لرزیدن پس ببین اون دختری که دید بدن بابا ، ارباً ارباست، اون خواهری که دید ابی‌عبدلله دیگه قابل شناسایی نیست چه حالی پیدا کرد نه عبا داره نه عمامه داره نه لباس داره نه دست داره نه انگشت داره هان ساکت نباش ناله‌هات دیگه باید عاشورایی باشه به بهانه‌ی آب دادن به مرکبش از لشکر جدا شد حُر ، همینجا من ازت یه سوال دارم چجوریه که آب به روی مرکب‌هاتون بازه اما همین آب فرات به رو ابی‌عبدلله وزن و بچش بسته هست ننگ برتو ای فرات حرکت کرد، اومد سمت اباعبدلله بدنش داره میلرزه فرماندهی که زبانزد خاص و عامه دو دستش رو روی سرش گذاشت، بعضیها نوشتند چکمه‌های جنگیش رو هم حمایل گردنش کرد، که دلالت بر ذلت او میکنه هنوز به ابی‌عبدلله نرسیده بود شروع کرده مناجات کردند اللَّهُمَّ إِلَیْکَ أَنَبْتُ فَقَدْ أَرْعَبْتُ قُلُوبَ أَوْلِیَائِک خدایا منو بخر من بودم که دل ابی‌عبدلله و زن و بچش رو ترسوندم من بودم که دل اینا رو لرزوندم... بعد رسید محضر ابی‌عبدلله گفت هَلْ لِی مِنْ تَوْبَةٍ امام بی معطلی فرمود نَعَمْ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْکَ إرْفَعْ رَأسَک خدا توبه‌ات روقبول کرده پیاده شو از خجالت پیاده نشد آقاجان اجازه بده هنوز عرق توبه‌ام خشک نشده خونم رو تقدیمت کنم آمد وسط لشکر، خطبه خواند، موعظه کرد فایده نداشت؛ تیر بارونش کردند برگشت نزد ابی‌عبدلله، حضرت فرمود إنْزِل من اینجوری میفهمم. شاید امام به او میخواست بگه، خسته شدی قدری استراحت کن بازم پیاده نشد تا خونم رو در راهت ندم رو زمین قرار نمیگیرم وقتی خورد زمین خود ابی‌عبدلله یارانش رو فرستاد الله‌اکبر فرمود برید حُر رو بیارید سمت خیمه‌ها آوردنش سمت خیمه‌ها، تنها شهیدی که سر از تنش جدا نشده حُر هست قربونت برم آقاجان هزینه‌ی همه رو پرداخت کردی حتی نخواست سر تو از تنش جدا بشه فهمیدی چی گفتم؟ آقا اومد بالا سرش اولین کاری که کرد، گردوخاکها رو از سر و روی حُر کنار زد قربونت برم که حتی راضی نشدی گرد و خاک رو صورت اصحاب بشینه أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ اما وقتی خودت رو زمین افتادی، جوری خاک مالیت کردند به همین اکتفا نکردند با لگد به سینه و صورتت زدند بدنت رو برگردوندند اسب بر این بدن تازوندند حسین... =================== حجت‌الاسلام میرزامحمدی
إِلَهِي أَلْبَسَتْنِي الْخَطَايَا ثَوْبَ مَذَلَّتِي وَ جَلَّلَنِي التَّبَاعُدُ مِنْكَ لِبَاسَ مَسْكَنَتِي یعنی خدایا گناه، نا فرمانی ومعصیت، با من کاری کرد که لباس ضلت و خاری به تنم کرد و اون لباس تقوا رو از تنم بیرون کرد وَ أَمَاتَ قَلْبِي عَظِيمُ جِنَايَتِي این گناهان من که در برابر تو جنایت و خیانتِ کاری کرد که باعث شد دل من بمیره حالا احیای این دل مرده به چیه؟ فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ علیه شب چهارمی اومدم توبه کنم مثل حُری که اومد در خانه ابی‌عبدلله توبه کرد یه نسخه‌اش رو هم امام رضا فرمود فرمود اونایی که تو مجلس ما اهل بیت شرکت میکنند لَم يَمُتْ قلبُهُ يَومَ تَموتُ القلوبُ روزی که همه دلها بمیره ، دل این مستمعین و شرکت کنندگان توی مجلس ما نمیمیره دست گداییتون رو بیارید بالا شب رحمته شب مغفرته شب آمرزیده شدن گناهانمونه يَا سَرِيعَ الرِّضا ، اغْفِرْ لِمَنْ لَايَمْلِكُ إِلّا الدُّعاءَ . . من چیزی ندارم در خونه ات بیارم فقط اومدم صدات بزنم با سلاح بُکاء اومدم در خونه ات بالحسین الهی العفو... با همون شور و حالی که نام ابی‌عبدلله رو به زبونت جاری میکنی استغفار کن الهی العفو... حالا که تو مجلس ابی‌عبدلله، اونم شب جمعه، استغفار کردی وجودت طیب و طاهر شد حالا بریم کربلا ببین ابی‌عبدلله چه میکنه فقط کافیه چشمش کسی رو بگیره، اونایی که سالها زیارتش کردند یاریش نکردند، اما شخصیتی مثل حُر که تا ظهر عاشورا، توی جهنمی‌ها و لشکر دشمن به سر میبرد یه لحظه به خودش آمد، چیکار داری میکنی حُر؟ اونایی که نامه نوشته بودند یاریش نکردند اونایی که وعده داده بودند عمل نکردند به وعده‌هاشون حُر نامه ننوشته بود تازه راه رو بر ابی‌عبدلله و زن و بچه‌اش بسته بود همین که فهمید حرف از محاصره گذشته میخوان خون پسر فاطمه رو بریزن از لشکر جدا شد بدنش داره میلرزه به بهانه آب دادن مرکبش خودش رو رسوند محضر ابی‌عبدلله اول اعتراف کرد من همونیم که دل تو و زن و بچه‌ات رو لرزوندم حسین جان تو میدونی ما شب چهارم برا آلودگی خودمون با تو اومدیم میتونیم جای دیگه بریم اما تو دهه یه شب هم برا ما گناهکاراست ماها با گناهانمون دل تو رو آزردیم لیالی قدر به تو قول دادیم آقا اما زیرش زدیم عرفه به تو قول دادیم اما زیرش زدیم تو حرم تو، اربعین به تو قول دادم اما بازم زیرش زدم ممنونم از اینکه چراغا رو خاموش کردید، از این تاریکی استفاده کن کسی نمیشناستت باهاش حرف بزن ▪️تو که بر دشمنان نظر داری ▪️دوستان را کجا کنی محروم همین که حر اعتراف کرد، نوشتند بدنش می‌لرزید، چکمه‌های جنگی رو دور گردنش انداخته بود، فرمانده لشگر اگر چنین کنه اوج ذلتِ خواری‌ها مقداری خودش رو خاک مالی کرد یعنی من دیگه تشخّصی ندارم، سرش رو پایین انداخت، تا گفت هَل لي مِن توبة؟ ابی‌عبدلله اصلا به روش نیاورد فرمود إرفَع رَأسَک... یعنی هرکی در خونه‌ی ما بیاد دیگه سر به زیر نیست آره ولله... حالا که اشکت جاری شد سرت رو بلند کن به نص روایات ما، ابی‌عبدلله از سمت راست عرش داره به تک تکتون نظر میکنه تو هم سرت رو بالا بیار به آقای سربریدن نظر کن ▪️ارباب باوفا منو نگاه کن ▪️از عرش خدا منو صدا کن الان داره برا دونه‌دونتون استغفار میکنه آقاجان ازت ممنونیم هنوز اعتراف نکرده داری برامون استغفار میکنی از پدر مهربانتره از مادر به بچه‌ی شیرخوارش مهربانتره ابی‌عبدلله بغلش کرد اون لرزش حر تو آغوش ابی‌عبدلله از بین رفت بعضیا نوشتن گفت آقاجان اجازه میدی برم سمت خیمه‌ی زینب؟ آخه من اولین کسی ام که دل اونا رو شکستم اجازه بده از اونا حلالیت بطلبم آماده‌اید یا نه؟ آمد بیرون خیمه خاکساری کرد رو خاکها نشست هنوز حرفی نزده بود عقیله بنی هاشم از خیمه صدا زد حُر مادرم ازت راضیه... امشب منو تو هم بگیم یا زهرا شب چهارمی ، از ما راضی شدی یا نه با چه غروری از ابی‌عبدلله جدا شد اومد وسط میدان خطبه خواند توبه‌اش رو تمام کرد یه جمله از خطبه‌اش رو بگم و بنشینم و استفاده کنم صدا زد ای لشکر آبی رو به روی حسین بن علی بستید که قَد یَشْرَبُهُ الْکِلاب و الخَنازیر اینو دیگه ترجمه نمیکنم و قَد یَشْرَبُهُ الیَهود و النَصاری حسین... ==================== حجت‌الاسلام میرزامحمدی
Jul 07, 08.50 PM (2).mp3
16.82M
🔹چطور دعوت ابی عبدالله رو اجابت کنیم؟! 🏴از ماه محرم غافل نشیم . ماه محرم ، ماه فرصت هاست در زیارت امام حسین در اول ماه رجب می خوانیم: «ان کانَ لَم یجِبْک بدَنِی عِنْدَ اسْتِغَاثَتِک وَ لِسَانِی عِنْدَ اسْتِنْصَارِک فقَدْ أَجابَک....»
4_5818974992888499218.mp3
10.65M
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ...