eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه رحلت حضرت سکینه سلام الله علیها در پنجمِ ربیع الاول،غرق عزا شده مدینه یاد امامِ سر بریده،جان داده حضرتِ سکینه آه و واویلتا واویلا... راهی جنت الاَعلیٰ شد،دُردانهٔ اباعبدالله جان داده در مدینه از غم،ریحانهٔ اباعبدالله آه و واویلتا واویلا... با بُغض و کینه بر یزید و،با لعنِ بر امیّه رفته یادِ خرابهٔ شهرِ شام،به دیدنِ رقیّه رفته آه و واویلتا واویلا... جان داده یادِ آن لحظه که،در قتلگه سری جدا شد وَ پیش دیدهٔ یک مادر،آن سر هلال نیزه ها شد آه و واویلتا واویلا... جان داده یادِ آن لحظه که،اسب پدر به یال پر خون برگشته سمت خیمه ها و،شد قلب اهل خیمه محزون آه و واویلتا واویلا...
200.2K
کربلایی هادی صالحی
نوحه حضرت سکینه(س) اَبَتا اَبَتا شده خون جگرم چادرم چادرم برده شد ز سرم خون رود از چشم ترم بابا گَرد صحرا شد معجرم بابا ابی عبدالله، ابی عبدالله اَبَتا اَبَتا کوفیان چه بدند عوض تسلیت عمه­ام را زدند موی من از خون تو گلگون شد جگرم خون شد، جگرم خون شد ابی عبدالله، ابی عبدالله خیز و یکدم بگیر دخترت را به بر خیز و ما را به سوی مدینه ببر کوفیان ظالم کودکان تنها تو و خاک و خون ما و دشمن ما ابی عبدالله، ابی عبدالله پیکرت مانده در دشت کرب و بلا با سرت می­روم سوی شام بلا اشکم آب غسل تنت بابا خاک صحرا شد کفنت بابا ابی عبدالله، ابی عبدالله بر دل عالم از غم شراره زدم بوسه بر حنجر پاره پاره زدم وقت بوسیدنت کعب نی خوردم دم­ به دم زنده گشتم و مردم ابی عبدالله، ابی عبدالله گریه بر این تن غرقه خون می­کنم گیسویم را ز خون لاله­گون می­کنم می­رسد بر گوشم در این صحرا وا حسینای مادرت زهرا ابی عبدالله، ابی عبدالله کعب نی بر تن من نشانه زده کی پدر کشته را تازیانه زده جان بابا من دخترت هستم وارث زهرا مادرت هستم ابی عبدالله، ابی عبدالله
227.7K
کربلایی هادی صالحی
زمزمه حضرت سکینه در فراق عمو عباس من سکینه حزینه ام    /    سنگ غم نشست رو سینه ام             یه دنیا غم رو سینه ام  /  وای وای وای... اونی که بغضشو خورد تو گلو...           اونی که تو دلش موند آرزو...       اونی که مشک و داد دست عمو /  وای وای وای... عمو رفتی بر نگشتی   /  عمو تو کجای دشتی عمو فراموش نکردی   /  عمو گفتی بر میگردی عمو بی تو آب حرومه  /  عمو کارمون تمومه رقیه غش میکنه اگه تب کنی..     کاش بودی اوضامونو مرتب کنی.. ای غیرت الله کجایی تا که نگاه..   به چشمای خیس عمه زینب کنی..            ( علمدار خدا نگهدار ) آسمون نشین ای مه جبین /  بخاطر ما خوردی زمین      جاش خالی کجاست ام البنین  /   وای وای وای... مادرت که نیست عمه که هست...           جای تو شده علم بدست...         رفتی و قد بابام شکست    /    وای وای وای... عمو چش خورد قد و بالات  /  عمو تیر زدن به چشمات عمو دستاتو بریدن   /   عمو رو تنت دویدن عمو تو کمین نشستن   /   عمو فرقتو شکستن رفتی و صحرا رنگ بی رحمی گرفت..       هر دلی با رفتن تو زخمی گرفت سفره ی نذری تو علقمه چیدی و..     هر کسی از پیکر تو سهمی گرفت               ( علمدار خدا نگهدار) حالا که عمو شدی شهید /  دور خیمه ها شمر پلید           برا ما خط و نشون کشید /  وای وای وای... خنجر با نگاه نشون میده  /  چکمه سیاه نشون میده           راه قتلگاه نشون میده     /   وای وای وای... عمو وای از دل سنگی /  عمو ده مرکبه جنگی عمو وای از ته گودال  /  عمو وای از تن پامال عمو پیرهن میره غارت  /  عمو ما میریم اسارت تنگه دلم دست عمو رو بوس کنه...                              بابا کجاست دخترشو عروس کنه... کارم به جایی رسید بریم شهر شام...      مطرب بیارن نگاه به ناموس کنه...             ( علمدار خدا نگهدار )
🏴🏴🏴🏴 امام حسن عسکری (ع) شهادت بسم‌الله الرحمن الرحیم یارحمن یارحیم یااَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه" 🔸پدری در دم مرگ است و به بالین پسرش 🔸پسری اشک فشان است به حال پدرش 🔸پدری جام شهادت به لبش بوسه زده 🔸پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش 🔸پسری را که بود نبض دو عالم در دست 🔸شاهد داغ پدر آه و دل و چشم ترش 🔸حسن العسکری از زهر جفا می سوزد 🔸حجه یابن الحسن از غم شده گریان به برش 🔸چار ساله پسری مانده و صد ها دشمن 🔸که خداوند نگه دارد و از هر خطرش 🔸دشمن افکنده زپا نخل امامت را باز 🔸کند اندیشه به نابودی یکتا ثمرش 🔸خانه را که عدو دست به غارت زده است 🔸اتش ظلم بر افروخته از بام و درش 🔸آه از آن روز که شد غیبت مهدی آغاز 🔸غیبتی را که بود خون شهیدان اثرش ⬅️اجرومزده شما برادران و خواهران بابی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس ومحفل نشسته آید به ابروی فاطمه زهرا حاجت روا بشید شفای همه مریض‌ها انشاالله روز شهادت امام عسکری (ع) است روز یتیمی امام زمان(عج) است. امروز هم ناله شیم با امام زمان.. قربون اشک چشمت برم آقا جان. آقا قربونت برم تو سن کودکی لباس عزا به تن کردی. امروز دم در ایستاده. شال عزا به گردن انداخته. آقا...قربون اون شال عزا برم به گردن انداختی. هر جایی بری مراسم ختم،صاحب عزا دَمِ در می ایسته،خوش آمد میگه. امروز صاحب عزا خودِ امام زمانِ. دَمِ در ایستاده،خوش آمد میگه. میگه آی عزادارای پدرم! خوش اومدید... ما امروز اومدیم خودمون رو بهت نشون بدیم ،ما هم اومدیدم آقا! اما تو رو ندیدیم یوسفِ زهرا.. ◼️آقا جان مهدی زهرا.. امروز بیا یه روزی به ما بده. آخه 2ماه بر امام حسین گریه کردیم... ناله زدیم.. آقا جان هنوز بعضیا پیرهن مشکی رو در نیاوردن. آقا میدونی عزای ما کی تموم مشه.... اون لحظه ای که شما تکیه به دیوار کعبه بزنی...بگی. الا یا اهل العالم انا بقیة الله. دلتو ببرم سامرا و التماس دعا ◼️میرسد نالهٔ فاطمه بر گوش ◼️حجة ابن الحسن گشته سیه پوش ◼️سامرا بار دیگر در عزا شد ◼️حجة ابن الحسن صاحب عزا شد    آقا خادمشُ صدا زد ظرف آبی براش بیاره.. میگه:ظرف آب رو برداشت آورد،داد دستِ امام حسن. اینقدر آقا ضعیف شده. ،دست ها میلرزه،بدن داره میلرزه. ظرف آب رو که به دست امام حسن داد،اینقدر که دست ها میلرزید، ظرف آب رها شد، ریخت رو زمین.. صدا زد:آی خادم! برو پسرم مهدی رو خبر کن...مهدیم بیاد.    بمیرم برا امام حسن عسکری.. امام زمان اومد... کنار پدر.. ظرف آب رو برداشت.. ظرف آب رو نزدیک دهان مبارک بابا آورد. اینقدر این بدن ضعیف شده.. اینقدر این بدن نحیف شده. همچین که ظرف به دهان مبارک حضرت رسید... از شدت ضعف هی ظرف آب به دندونای حضرت میخورد... امان امان(3).. نمیدونم اون لحظه امام عسکری.آخ یاد چه صحنه ای افتاد... شاید یاد اون لحظه ای افتاد. که عمه جانش زینب دید دارن با چوب خیزران به لب و دندان حســـــــــين....   یه لحظه امام حسن شروع کرد گریه کردن... آقا صدا زد: بابا! چرا گریه می کنید؟ شاید فرموده باشه!!! مهدی جان برا تو گریه میکنم. خیلی غریبی. بعد از من بیابون گرد میشی...بعد از من خیلی بی کس میشی اما می خوام بگم آقا جان. درسته داغ بابا دیدی. ولی شیعه آمدن بدن بابا رو احترام کردند. با عزت بدن بابا رو تشیع کردند . ما من بمیرم برای جد غریبت حسین . چه تشیع جنازه ای شد. ۱۰ نفر نعل تازه به اسبها زدن . اینقدر رو بدن عزیز زهرا تاختن. امان امان . الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه. چه کشید بی‌بی  زینب .... اومد گودی قتلگاه... این شمشیر شکسته ها رو کنار زد... نیزه شکسته ها رو کنار زد ... آخ یه بدنی دید بی سر...عریان.. قطعه قطعه... چه کرد عمهٔ سادات... یه وقت دیدن خم شد لباشُ گذاشت به رو رگهای بریده حســـــــین.... حسین آرام جانم.. حسین روح روانم الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 1403/6/16
. رضا رضا گفتم و بی قرارم به یاد تو خون شده قلب زارم مشهد تو بهشت قلب خسته مرقد تو زمزم و چشمه سارم شد دل من ، آهوی صحرای امام هشتم آمده ام ، پابوس تو مثل تموم مردم مرغ دلم ، ز دست تو گرفته آب و دونه طایر جان ، خورده ز دستِ کرم تو گندم رضا رضا ، رضا رضا، رضا رضا یا مولا 00 رضا رضا کوی تواَم وطن شد ضریح تو قبله ی جان من شد ببین دلم توی حرم رسیده با حرمت آینه هم سخن شد گشته رضا ، پنجره فولاد تو قبله گاهم گنبد تو ، آینه دار همه مهر و ماهم رسونده ام ، تا که دلم را به حریم پاکت گشوده شد ، سمت حرم پنجره ی نگاهم رضا رضا ، رضا رضا ، رضا رضا یا مولا 00 ✍ 👇
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به سامرا جان داد،تشنه لب و محزون مهدی او میزد،ناله به قلب خون خورد به ظرفِ آب،چون لب و دندانش زنده شده داغ،جدّ پریشانش خیزران بر لبِ حسین میزد پیش چشمان خواهرش زینب مجلسِ عِیش و نوش و بزم شراب چشم گریان خواهرش زینب (وایِ من وایِ من حسین جانم) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گرچه به زهر غم،داده به حُجره جان ولی نشد دیگر،به خون خود غلطان ولی به جدّ او،چه ظلم ها گردید سرش جدا از تن،مِنَ القفا گردید مادری در میان قربانگاه بود و شمرِ لعین ستم ها کرد روی سینه نشست و واویلا خون به قلبِ علی و زهرا کرد (وایِ من وایِ من حسین جانم) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. قربان آن جگر که چهل‌سال پاره بود ..................... هرکس که بر کریم پناهنده می‌شود دل‌مرده هم اگر برسد زنده می‌شود آنقدر می‌دهند که شرمنده می‌شود آیا به روز حشر سرافکنده می‌شود؟ واللهِ اعتقاد من این است تا ابد زین‌خانه نا امید گدایی نمی‌رود وقتی به گریه طینت من رنگ و بو گرفت این چهره‌ی سیاه کمی شستشو گرفت کم‌کم تمام زندگی‌ام بوی او گرفت این‌گونه بود بی سر و پا آبرو گرفت از آن به بعد خانه‌ی دلدار شد دلم تا آمدم به خویش گرفتار شد دلم امشب حسن‌حسن نکنم شب نمی‌شود بی یا حسن تجلی یارب نمی‌شود زلفی که باد خورده مرتب نمی‌شود هر کس به هم نریخت مقرب نمی‌شود آتش زده هوای وصالت به جان من یا ایها الکریم و یا ایها الحسن ما را خدا کنارِ کریمان بزرگ کرد ریزه‌خورِ دیارِ کریمان بزرگ کرد آنقدر در جوارِ کریمان بزرگ کرد انگار از تبارِ کریمان بزرگ کرد عمری به دستگیری‌ات اقرار کرده‌ایم ما اعتماد بر کرم یار کرده‌ایم عمری سبو ز جام کرم می‌زنم حسن نقش تو را به چشم ترم می‌زنم حسن سربند سبز رویِ سرم می‌زنم حسن با نام تو به سینه حرم می‌زنم حسن باید مدینه محشر کبری به پا کنیم بالای قبر تو حرمی را بنا کنیم از راه دور دست تمنا گرفته‌ایم عمری‌ست در حریم تو مأوا گرفته‌ایم دستان خویش سوی تو بالا گرفته‌ایم هرچه گرفته‌ایم ز زهرا گرفته‌ایم بیهوده نیست آبروی رفته می‌خَرَند فرزندها ز مادرشان ارث می‌برند زلفت رها کنی همه بی‌خانه می‌شویم ابرو نشان دهی همه دیوانه می‌شویم ما خاک‌بوس گوشه‌ی میخانه می‌شویم گِرد تو پر کشیده و پروانه می‌شویم در آسمان چشم سیاهت هوایی‌ام شکر خدا ز روز ازل مجتبایی‌ام چشمان من به سوی درِ بسته‌ی بقیع بُغضی‌ست در گلویِ درِ بسته‌ی بقیع سر می‌نَهیم رویِ درِ بسته‌ی بقیع گریه شده وضویِ درِ بسته‌ی بقیع ای کاش پرچمی سرِ این قبر می‌زدیم با گریه پرچمی سرِ این قبر می‌زدیم 👇 قربان آن جگر که چهل‌سال پاره بود زخمی از آن شکستگی گوشواره بود در کوچه‌ها فقط پیِ یک راهِ چاره بود با ماه رفته بود و عصایِ ستاره بود چون کوچه تنگ بود کسی در برابرش بگذاشت پا به چادر و رد شد ز مادرش در کوچه مادرت به عصا احتیاج داشت چشمش ندید، راهنما احتیاج داشت پهلو شکسته ضربه کجا احتیاج داشت سیلی که خورد، ضربه‌ی پا احتیاج داشت؟؟؟ لعنت بر آن‌که با لگدش بارِ او شکست بادستِ بسته شخصیت یار او شکست از آن به بعد خنده به لب‌ها حرام شد تو هفت‌ساله بودی و عمرت تمام شد در شهر، آلِ فاطمه بی‌احترام شد توهینِ بر علی همه‌جا لفظِ عام شد دیدی کسی که حرمت صدیقه را شکست بر منبر پیمبر و جایِ علی نشست آهسته‌تر قدم بزن ای مردِ کوچه‌ها بشکن سکوتِ بی‌کسی و سردِ کوچه‌ها مویت سپید کرده دگر دردِ کوچه‌ها یادت نرفته خنده‌ی نامردِ کوچه‌ها دیدی ز مالیات مغیره معاف شد این‌ها سپاسِ شدت ضربِ قلاف شد لعنت به هر کسی که تو را بد صدا زده زخمِ زبان به سینه‌ی درد آشنا زده صبر تو طعنه بر همه‌ی انبیا زده صلحِ تو ریشه‌ی همه‌ی فتنه را زده آری چکیده‌ی علی و مصطفی توئی بنیانگذار نهضتِ کرببلا توئی با زهرِ همسرت جگرت ریخته به هم زهرا کجاست؟ مویِ سرت ریخته به هم تصویرهایِ چشم ترت ریخته به هم خانه دوباره در نظرت ریخته به هم بیرون بریز خون جگرهای خود حسن کمتر به پیش خواهرِ خود دست و پا بزن خونین‌دهن ز کرببلا حرف می‌زنی از ماجرایِ راس جدا حرف می‌زنی از نیزه‌هایِ بی‌سر و پا حرف می‌زنی از لشگری بدون حیا حرف می‌زنی گرچه بناتِ فاطمه در تاب و در تب‌اند شکر خدا محارمِ تو دورِ زینب‌اند دستِ حرام‌زاده به معجر نمی‌خورد ضربِ لگد به پهلویِ دختر نمی‌خورد آتش زبانه‌اش به مویِ سر نمی‌خورد با ناسزا به زینب تو ، بر نمی‌خورد خون جگر اگر چه به لب‌هایِ تو نشست آهسته جان بده که ابالفضل زنده است در کربلا سپاهِ حرامی چه می‌کنند با چشمِ خیره خواهرِ تو دوره می‌کنند پوشیه‌ی زنان حرم پاره می‌کنند زن‌ها و دختران همه آواره می‌کنند زینب پس از حسین گرفتار می‌شود آواره بین کوچه و بازار می‌شود .👇
4_5994498473641119293.mp3
40.75M
📌 شهادت (ع) ۱٤٤٤ 🎙 قربان آن جگر که چهل‌سال پاره بود
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی صادق گل محمدی ✍شاعر:حاج رضا یعقوبیان نام مداح حذف نشود ❌❌ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای نور دل زهرا(هستی به رباب دختر)۲ در محضر آل الله(هستی تو چنان کوثر)۲ تویی دخت والا و بی قرینه دخت حسین بن علی سکینه آجرک الله یا حسین زهرا۲ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ راحت شدی از غم ها(رفتی تو از این دنیا)۲ چشمش به رهت باشد(در باغ جنان زهرا)۲ بودی ای نور دیدگان زهرا لحظه های آخر یاد کربلا آجرک الله یا حسین زهرا۲ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دیدی تو به دشت خون(گل ها همه شد چیده)۲ دیدی تو علی اصغر(با حنجر ببریده)۲ دیده ای ای گل باغ مدینه اشک رباب و زینب حزینه آجرک الله یا حسین زهرا۲ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ از دشمن دین دیدی(ظلم و ستم افزون)۲ دیدی تو برادر را(غلتان به میان خون)۲ دیدی گل گلشن ام لیلا علی اکبر شده اربا اربا آجرک الله یا حسین زهرا۲ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دیدی تو عمو عباس(در علقمه افتاده)۲ دست و سر و چشمش را(در راه خدا داده)۲ دیده ای دستانش از تن جدا شد با عمود آهن فرقش دو تا شد آجرک الله یا حسین زهرا۲ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دیدی تو به چشم خود(شد نقش زمین بابا)۲ با پیکر غرق خون(افتاده در آن صحرا)۲ دیدی از بابایت حرمت دریدند از قفا سر پاک او بریدند آجرک الله یا حسین زهرا۲
319K
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی صادق گل محمدی ✍شاعر:حاج رضا یعقوبیان نام مداح حذف نشود ❌❌
. در بیت ولا شرر افتاده زیر دست و پا کوثر افتاده مسمارِ درِ خانه خونی شد زهرا پشت در با سر افتاده شد نقش زمین بضعه طاها ( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا ) ....... زهرا پشت در ناله ها می زد بین شعله ها دست و پا می زد گاهی فضه اش را صدا می زد گاهی مصطفی را صدا می زد با لگد شدم بی پسر بابا ( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا ) ........ بین کوچه ها آه و واویلا شد غوغا به پا آه و واویلا زهرا را زدند بی مروّت ها پیش مرتضی آه و واویلا یک لشکر کجا یک زن تنها ( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا ) ...... در کوچه حسن زار و مضطر بود لرزه بر تنش دیده اش تر بود پیش مادرش فکر بابا و دنبال پدر فکر مادر بود بر روی لبش ذکر وا اُمّاه ( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا ) ....... قنفذ خاک غم بر سرم کرده با مغیره بی مادرم کرده بسکه با غلاف زد به بازویش دست مادر ما ورم کرده افتاد از نفس مادرم آنجا ( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا ) ....... بین قتلگاه عصر عاشورا باصورت فتاد یوسف زهرا زیر دست و پا دست و پا میزد میزد بر سرش زینب کبری میگفت زیر لب با شور و شین ( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الحسین ) .👇
. علیه السلام کنار قبر مخفی عموجانش علیه السلام گریز به داغ حضرت علی اصغر علیه السلام عموجانم محسن رسیدم از صحرا ببین که همدردی ندارم جز غمها هزار و صد ساله واست روضه دارم ببین که یک عمره برات خون می بارم رو قبر مخفی تو سر میزارم شب و روز هستم من منتظر ِ خون خواهی ِتو هنوز من وارث غصه و مظلومی حیدرم از آتیش داغ تو همیشه خون جگرم به حقّ خون محسن              عجّل فرج یا الله..... 🌸 عموجانم محسن شهید شیش ماهه با روضه های تو دلم غرق آهه تو بودی و مادر میون اون اشرار تو رو یک جانی کشت با ضربه ی مسمار در بین دیوار و در افتادی روی زمین زیر دست و پاهای چل تا نامرد بی دین مونده توی گوش من آه و ناله ی مادر تو رو به خاک سپردت پدر باحال مضطر به حقّ خون محسن              عجّل فرج یا الله..... 🌸 تو رو کشتند اما نخورده حلقت تیر نشدی ای مظلوم با خون حنجر سیر تو رو کشتند اما جدا نشد سرت نرفتی رو نیزه جلوی مادرت سر علی اصغر رو روی نیزه می بستند لالایی میخوند رباب قلبش رو هی میشکستند چندبار جلوی رباب سر از رو نیزه افتاد حرمله اشکشو دید کمونش رو نشون داد به حقّ علی اصغر عجّل فرج یا الله..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 (س) بسم‌الله الرحمن الرحیم یارحمن یارحیم ⏺السلام علیک یا بنت رسول الله السلام علیک یا بنت فاطمه و خدیجه السلام علیک یا بنت امیرالمومنین السلام علیک یا بنت الحسین شهید یاسکینه س 🔶اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را 🔶نگه کن زیر پای اسب و بالا کن سر خود را 🔶نهان از چشم طفلان آمدم دارم تمنّایی که در آغوش گیری بار دیگر دختر خود را 🔶نرفتی تا به پُشتِ ابرِ سنگ و خنجر و پیکان 🔶به روی دامنت ای ماه بنشان اختر خود را 🔶فروشد ناز اگر طفلی خریدارش پدر باشد 🔶بزرگی کن، ببوس این دختر کوچک‌تر خود را 🔶لبم از تشنگی خشک است و جوهر در صدایم نیست 🔶برو در نهر علقم، کن خبر آب‌آور خود را 🔶ز دورادور، می‌دیدم گلویت عمه می‌بوسید 🔶مگر آماده کردی بهر خنجر، حنجر خود را 🔶به همراه مسافر آب می‌پاشند، ‌من ناچارم 🔶به دنبال تو ریزم اشک چشمان تر خود را 🔶کنار گاهواره رفتم و دیدم که اصغر نیست 🔶چرا با خود نیاوردی، چه کردی اصغر خود را اجرومزده شما برادران و خواهران بابی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) شب وفات سکینه دختر آقا امام حسینه اگرامروز مریض داری گرفتاری حاجت داری انشاالله به آبروی سکینه امام حسین حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله ⬅️امروز یاد کنیم ازجگر گوشه حسین … دختر حسین سکینه سلام الله علیها … (عزیز دل ارباب… خواهر علی اصغر ع… کسی که امام حسین خیلی دوسش داشت) کسی که روز عاشورا کاری کرد امام حسین از اسبش پیاده شد… ◼️آی دلای کربلایی … روز عاشورا عزیز فاطمه دید ذوالجناح حرکت نمی کنه …نگاه کنه ببینه دخترش سکینه پاهای اسبو گرفته… ( آی آنهایی که دختر دارید مجسم کنید منظره رو وقتی می خوای سفر بری دخترت جلوتو بگیره) ⏺گفت بابا … بابا …بابا 🔸اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد 🔸بزرگی کن ببوس این دخترکوچکتر خود را بابا … 🔸ز دورادور می دیدم گلویت عمه می بوسید 🔸مگر آماده کردی بهر خنجر ،حنجر خود را (صدا زد بگو دخترم) گفت بابا باید از اسب پیاده بشی بابا بابا باهات حرف دارم (حضرت پیاده شد فرمودبگو دخترم، بگو بابا) گفت بابا باید رو زمین بشینی بابا یتیم نوازا کجا نشستن… حاجتمندا کجا نشستن… آخ مشکل دارا کجا نشستند… دخترو به دامن گرفت(بگو بابا) گفت بابا یادت میاد وقتی خبر شهادت مسلمو شنیدی اومدی دختر مسلمو رو زانوت نشوندی بابا…آخ نوازشش کردی… دست یتیم نوازی به سرو‌ روش کشیدی… بابا … میدونم دیگه بری بابا بر نمی گردی… بابا… میدونم میری یتیم میشم بابا… خواستم این لحظه آخر رو‌دامنت بشینم بابا… دست یتیم نوازیتو به سر منم بکشی بابا… یه وقت یه جمله گفت… صدای ناله مخدرات بلند شد… صدا زد بابا ( رُدَّنٰا اِليٰ حَرَمِ جَدَّنٰا ) بابا اول مارو به مدینه برگردون بابا… (ابی عبدالله صدا زد دخترم برگرد بابا ، با این اشکات  قلب منو آتیش نزن بابا… سکینه برگشت خیمه …منتظر بود امام حسین رفت میدان ؟ نمیدونم چقدر گذشت) ⬅️یک وقت صدای ذوالجناح اومد… حضرت سکینه دوید از خیمه بیرون ، دید ذوالجناح تنها برگشته… زین اسب واژگونه …یال غرقه خونه… صدا گریه این دختر بلند شد : وا محمّداه ،واغریباه ، واحسیناه ، وا جّداه … ذوالجناح بابام چی شد ذوالجناح؟ صدا زد ای ذوالجناح وقتی بابام میدون می رفت لب تشنه بود بگو ببینم آیا به بابام آب دادند… یا با لب تشنه شهیدش کردند… ◾️امان امان …2 امان از اون لحظه ای که مظلومانه اومد گودال قتلگاه… ديد عمه با يک بدن بي سر و قطعه قطعه شده صحبت مي کنه … کنار یه بدنی داره گریه میکنه) صدا زد «عمتي! هذا نعش من؟» (نشناخت بدن باباش حسینو) (سوال کرد عمه جان این بدن کیه؟) (عزیز دلم سکینه جان حق داری نشناسی… ) «نعش أبيک الحسين» اين بدن بابای مظلومت حسينه … یا حسین … یا حسین … قربون اسمت برم آقا جان… تا اینو شنید …خودشو انداخت رو بدن بابا… بابا… بابا… بابا تو که یتیم نواز بودی بابا… من دخترت سکینه ام… یتیمم بابا… اینقدر این نازدانه رو‌سینه بابا گریه کرد…به قدری ناله زد که بیهوش شد، نمی دونم چه کردند که وقتی به هوش اومد صدا زد: بابا پاشو ببین دارن عمه رو میزنن بابا … ناله داری به ناله های دل سکینه خاتون سه مرتبه صدا بزن با حسین … . الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 1403/6/16
. همان هایی كه از حیدر بریدند حسین ابن علی را سر بریدند نبود گر روی زهرا را نشانه نمی زد كس به زینب تازیانه اگر محسن چو گل پرپر نمیشد بخون رنگین علی اصغر نمیشد اگر فتنه نمیشد در مدینه نمیخورد از عدو سیلی سکینه همان حبلی كه بر حبل المتین شد غل و زنجیر زین العابدین شد همان آتش كه درب خانه پا شد به دشت كربلا در خیمه ها شد "علی مولا،علی مولا، علی جان" .
۴۵ تویی محسن گل باغ ولایت شود جان همه عالم فدایت تو جان حیدر هستی شفیع محشر هستی علی آجرک الله۲ تویی محسن ز نسل احمدی تو یکی هدیه ز حی سرمدی تو گل خیر النسایی به راه دین فدایی علی آجرک الله۲ تویی جان علی و هست زهرا تویی نور دل اهل تولا اگر چه پرپری تو عزیز مادری تو علی آجرک الله۲ چو مادر پشت در افتاده ای تو به راه دین حق جان داده ای تو به مادر تو حبیبی چنان حیدر غریبی علی آجرک الله۲ تو بودی پشت در همراه مادر تو جان دادی به راه دین و حیدر فدایی ولایت همه جان ها فدایت علی آجرک الله۲ چو حیدر مادر تو غم نصیب است برای غربت او بی شکیب است ز داغت خونجگر شد حسینت دیده تر شد علی آجرک الله۲ بسوزد زینب مظلومه امشب رسیده جان او هر لحظه بر لب حسن در شور و شین است که گریانت حسین است علی آجرک الله۲ ع کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 .👇