eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.8هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
799 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 شمر هم‌ کربلایی‌ بود‼️ 👈🏼 به این جمله توجه کنید، شما هم شاید زیاد شنیده باشید که: "کربلا به رفتن نیست، به شدن است، که اگر به ر فتن بود، شمر هم کربلایی بود"‼️ 🏷 جهل،جهل،جهل حماقت،حماقت،حماقت خباثت،خباثت،خباثت ✔️ به جای نظر شخصی دادن در دین و به جای رجوع به افراد بی‌دینی که چنین حرف‌هایی می‌زنند، بیایید ببینیم حضرات معصومین صلوات الله علیهم چه می‌گویند: 📜 زرارة بن اعین گوید: حضرت آقا امام صادق سلام الله علیه فرمود: برای زائرین حسین در روز قیامت فضیلت و برتری نسبت به سایر مردم می‌باشد. پرسیدم: برتریشان چیست؟ حضرت آقا امام صادق سلام الله علیه فرمود: چهل سال قبل از دیگران به بهشت داخل می شوند در حالی که سایر مردم در حساب و موقف می‌باشند. 📓 بحارالأنوار (ط - بيروت)، ج‏98، ص26 📙 وسائل الشيعة، ج‏14، ص425 📗 كامل الزيارات، النص، ص137 👌 احمقی که آن جمله غلط را گفته است باید بفهمد و بداند که زائرین اما حسین سلام الله علیه از سر محبت و عشق و علاقه و حرارتی که در قلوبشان هست به سمت کربلای مطهر می‌روند و طبق این روایتی که ذکر شد و صدها روایت دیگر مقامی والا دارند. ولی شمر🔥 ملعون ولدالزناء به نیت قتل امام معصوم پا به کربلا گذاشت. این کجا و آن کجا امان از جهل و حماقت. ⁉️ چرا باید قاتل امام معصوم کنار زوار حضرت آقا امام حسین سلام الله علیه گذاشته شود؟!
123 123 ⚫️⚫️ اسارت شروع شد آه از دمی که شرّ و شرارت شروع شد زینب اسیر گشت و اسارت شروع شد آتش زدند قوم ضلالت خیام نور ظلم و جفا و یورش و غارت شروع شد شیران زدشت رفته و کفتارها به صف بر کوه صبر، جور و جسارت شروع شد باید ز بزم لاله‌رخان دل برید و رفت هجر و بلا و رنج و مرارت شروع شد تا اهل شام کینه خود را نشان دهند انگشت‌های شوم اشارت شروع شد با دست نابکار ستم‌پیشگان پست آیینه‌ها شکست و شرارت شروع شد نام حسین، "محسن صافی" چه دلرباست با اهل دل بگو که زیارت شروع شد جوشید چشمه‌های خروشان عشق و شور بر جان شیخ و شاب، حرارت شروع شد محسن صافی گلپایگانی محرم الحرام 1441 🆔
📋 / *بخش دوم صوت* (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه‌ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه‌ی مادر ندارد گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بُوَد اینگونه شکل گفتگویش گوید بُنَیَّ، یا بُنَیَّ، یا بُنَیَّ برخیز آمد مادرت زهرا، بُنَیَّ دیدم خودم در عصر عاشورا، بُنَیَّ افتاده بودی زیر دست و پا، بُنَیَّ من بی‌وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
بسم‌الله الرحمن الرحیم روضه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ شب‌های جمعه نیمه‌شب‌ها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می‌آید زنی قامت‌خمیده لب می‌گذارد روی حلقوم بریده فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه‌ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه‌ی مادر ندارد گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه شکل گفتگویش گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ دیدم خودم در عصر عاشورا بنی افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ من بی‌وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم از تشنگی لب‌های عطشانت به هم خورد ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد آیه به آیه نظم قرآنت به هم خورد راه تو را در گودی گودال بستند بر پیکر تو نیزه‌ها را می‌شکستند 〰〰〰〰〰〰〰〰 .
123 12 12 🔵⚪️ شجاعت حضرت زینب(سلام الله علیها) در مجلس ابن زیاد| بین حضرت زینب(سلام الله علیها) و ابن زیاد در کوفه چه سخنانی رد و بدل شد؟ 👈🏼👈🏼 ابن زياد سرمست از غرور پيروزى و براى قدرت نمايى، در كاخ خود نشست و اجازه ورود همگانى داد. سپس دستور داد، سر امام حسين (عليه‌السلام) را آورده و در برابرش قرار دهند و آنگاه فرمان داد كه زنان حريم حسينى و كودكانش را وارد كنند. ♻️ زينب (عليهاالسلام) به صورت ناشناس وارد مجلس شد و در گوشه اى نشست. ابن زياد پرسيد: اين زن كيست؟ پاسخ دادند: «هذِهِ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيٍّ»؛ (اين زن، زينب دختر على است). ابن زياد رو به زينب كرد و گفت: خدا را سپاس كه شما را رسوا ساخت و نادرستى خبرهاى شما را نشان داد! ♻️ زينب (عليها السلام) پاسخ داد: «إِنَّما يَفْتَضِحُ الْفاسِقُ، وَ يَكْذِبُ الْفاجِرُ وَ هُوَ غَيْرُنا»؛ (فقط فاسق رسوا مى شود و انسان فاسد دروغ مى گويد و آن هم ما نيستيم و ديگرى است). ابن زياد گفت: «كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللهِ بِأَخيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِكِ»؛ (كار خدا را نسبت به برادرت و خاندانت چگونه ديدى؟) ♻️ زينب (با صلابت و قدرت) پاسخ داد: «ما رَأَيْتُ إِلاّ جَميلا، هؤُلاءِ قَوْمٌ كَتَبَ اللهُ عَلَيْهِمُا الْقَتْلَ فَبَرَزُوا إلى مَضاجِعِهِمْ، وَ سَيَجْمَعُ اللهُ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ، فَتُحاجُّ وَ تُخاصَمُ، فَانْظُرْ لِمَنِ الْفَلْجُ يَوْمَئِذ، ثَكِلَتْكَ اُمُّكَ يَابْنَ مَرْجانَةَ»؛ (من جز زيبايى و نيكى نديدم، آنها گروهى بودند كه خداوند شهادت را برايشان مقرّر كرد و آنان نيز به آرامگاه خويش شتافتند. به زودى خداوند تو و آنان را [در روز قيامت] گرد خواهد آورد و ميان شما داورى خواهد كرد؛ در آن روز بنگر چه كسى پيروز خواهد بود؟ اى پسر مرجانه! مادرت به عزايت بنشيند). ♻️ عبيدالله بن زياد با شنيدن اين سخنان خشمگين شد و گويا آهنگ قتل آن حضرت را نمود كه عمروبن حُرَيث به وى گفت: اى امير! او زن است و نبايد زن را به گفتارش مجازات كرد. ابن زياد (كه درماندگى خود را احساس كرد) ادامه داد: «خداوند قلبم را با كشتن حسين و خاندانت تشفّى داد!». ♻️ زينب كبرى(عليها السلام) فرمود: «لَعَمْري لَقَدْ قَتَلْتَ كَهْلي، وَ قَطَعْتَ فَرْعي، وَ اجْتَثَثْتَ أَصْلي، فَإنْ كانَ هذا شِفاؤَكَ فَقَدِ اشْتَفَيْتَ»؛ (به جانم سوگند، بزرگ مرا كشتى و شاخه عمرم را قطع كردى و ريشه مرا از جا درآوردى، اگر اين كار مايه تشفّى قلب توست، به خواسته ات رسيدى). ابن زياد (كه پاسخى نداشت) گفت: «اين زن، پيوسته موزون و مسجّع سخن مى گويد. پدرش نيز شاعر بود». زينب فرمود: «زن (داغدار و مصيبت زده) كجا و مسجّع سخن گفتن كجا». (1) ♻️ مطابق نقل شيخ مفيد، زينب(عليهاالسلام) فرمود: «ما لِلْمَرْأَةُ وَ السَّجاعَةُ؟ إِنَّ لي عَنِ السَّجاعَةِ لَشُغْلا، وَ لكِنْ صَدْري نَفَثَ بِما قُلْتُ»؛ (زن را با سجع چكار؟ مرا با سجع كارى نيست، آنچه بر زبانم جارى شده، سخنانى بود كه از سوز سينه ام برخاست). (2) به راستى انسان نمى داند در برابر اين همه شجاعت و قدرت روحى چه بگويد؟ جز اينكه در برابر عظمت اين بانوى بزرگ، اين دختر على بن ابى طالب(عليه السلام) زانو به زمين بزند و اعتراف كند كه الفاظ و جمله ها قادر نيستند، عظمت و شهامتى را كه در اين چند جمله در آن شرائط مخصوص و در برابر مرد سفّاك و بى رحمى همچون ابن زياد، نهفته است بيان كند، جز اينكه بگويد به حقيقت تو دختر اميرمؤمنان(عليه السلام) و خواهر حسينى! (3) 📚 پی نوشت: (1). ملهوف (لهوف)، ص 200-202 و ارشاد مفيد، ص 472 - 473 (با مقدارى تفاوت) (2). ارشاد مفيد، ص 473. رجوع كنيد به: تاريخ طبرى، ج 4، ص 349-350 (3). گرد آوري از کتاب: عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، امام على بن ابى‌طالب عليه السلام‏، قم‏، 1388 ه. ش‏، ص 576 .
السلام ای امام نوکرها پاسخت التیام نوکرها عشق یعنی حسین و دیگر هیچ هست حرف تمام نوکرها یا حسین است آخرین حرف و مُهر حُسن ختام نوکرها غبطه ها می خورند در محشر شهدا بر مقام نوکرها عشق دنیا به کام بعضی ها عشق آقا به کام نوکرها درِ این خانه هست موی سفید پرچم احترام نوکرها عطر ارباب می رسد تا حشر از مزار تمام نوکرها ذره ای از تبار خورشیدند نور دارد مرام نوکرها به فدای لبان عطشانت هست تکیه کلام نوکرها روضه ی زخم های گودال و گریه ی مستدام نوکرها
روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد شب‌های جمعه نیمه شب‌ها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می‌آید زنی قامت خمیده لب می‌گذارد روی حلقوم بریده   فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد   روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه‌ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسۀ مادر ندارد   گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه شکل گفتگویش   گوید بنی، یا بنی، یا بنی برخیز آمد مادرت زهرا، بنی دیدم خودم در عصر عاشورا، بنی افتاده بودی زیر دست و پا، بنی   من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم
huseiniee4_6032948498343658727.mp3
زمان: حجم: 2.5M
سینه زنی ویژۀ شبِ جمعه و ایام محرم به نفسِ کربلایی حمید #علیمی ┄┄┄ روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد
روضه شب جمعه ، استاد میرزامحمدی.mp3
زمان: حجم: 2.56M
☑ #شب_جمعه 🔰 روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد ... #امام_حسین علیه السلام #استاد_میرزا_محمدی ┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨ 🔹️️السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ بِزِیَارَتِهِ ثَوَابُ زِیَارَهِ سَیِّدِ الشُّهَدَاءِ ...🔹 اینجا دیار گریه کن ها از قدیم است دولت سرای حضرت عبدالعظیم است صاحب لوای این حرم شاهی کریم است تنها پناه بی پناهان این حریم است با لطف این آقا گدا عبد خدا شد هرسائلی در این حرم حاجت روا شد بوی حسن دارد ضریح دل ربایش قربان رنگ سبز این گلدسته هایش اینجا غمی دیرینه دارد گریه هایش این سرزمین خیلی گران باشد بهایش این خاک را وعده به یک نامرد دادند داغ حسین را بر دل زهرا نهادند شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می آید زنی قامت خمیده لب میگذارد روی حلقوم بریده فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه شکل گفتگویش گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ دیدم خودم در عصر عاشورا بنی افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم از تشنگی لبهای عطشانت به هم خورد ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد آیه آیه نذر قرآنت به هم خورد راه تو را در گودی گودال بستند بر پیکر تو نیزه ها را می شکستند قاسم نعمتی
اى وجه ذوالجلال! چه والا نشسته‌اى؟ بر عرش نى به غارت دل‌ها نشسته‌اى از پشت ابر خون، رخ ماهت چه ديدنى است! اى يک‌شبه هلال! چه زيبا نشسته‌اى! باور مكن فراق تو باور كنم، حسين! باور نمی‌كنم كه تو آن‌جا نشسته‌اى گه ماه در محاقى و گه مهر در شفق بر اوج آسمان به تجلّىٰ نشسته‌اى دستم دگر به پاى سرت هم نمی‌رسد از بس كه قد كشيدى و بالا نشسته‌اى در دست باد، زلف پريشان رها مكن جانا! به قصد جان من آيا نشسته‌اى؟ اى سر! به دست نيزۀ اعدا چه می‌كنى؟ آشوب شهر را به تماشا نشسته‌اى؟ كنج تنور، ديشب و امروز روى نى چشم‌انتظار قصّۀ فردا نشسته‌اى اى ايستاده بر سر نى! با تنت بگو آيا هنوز در دل صحرا نشسته‌اى؟ «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» .