#زمینه_فووووق_العاده_زیبا
#حضرت_عباس
#محرم
یه قلب مبتلا تو این سینست مریضم و دوام اباالفضله
یه قلب مبتلا تو این سینهست مریضم و دوام اباالفضله
سینه ما سینه زنا وقف موقوفه آقام اباالفضله
اون که چشیده طعم این عشق و غیر تو هیچ کس و نمیشناسه
حک میشه روی سنگ قبرم این سینه زنه رایت العباسه
اون که چشیده طعم این عشق و غیر تو هیچ کس و نمیشناسه
حک میشه روی سنگ قبرم این سینه زنه رایت العباسه
سرم مال اباالفضله دل تنگم دنبال اباالفضله سرم مال اباالفضله دل تنگم دنبال اباالفضله
دلم مدیون چشماته لبم مهمونه دریاته دله زینب دله زهرا اسیر قدر و بالاته
ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل
چه نعمتی بالاتر از این که گدای خونه علمدارم
من از تو چیزی نمیخوام آقا من به تو تا ابد بدهکارم
چه نعمتی بالاتر از این که گدای خونه علمدارم
من از تو چیزی نمی خوام آقا من به تو تا ابد بدهکارم
برای این گدا فقط این که با تو بمونه بهترین اجره
هر شب من با تو شب قدره ذکر تو حتی مطلع الفجره
شب قدرم اباالفضله چراغ نور قبرم اباالفضله
شب قدرم اباالفضله چراغ نور قبرم اباالفضله
دانلود مداحی یه قلب مبتلا تو این سینه ست محمود کریمی
ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل
ارمنیا میان در خونت بس که تو دردا رو دوا کردی
هر چی گره به کارمون افتاد با دستای بریده وا کردی
فقط تویی که پرچمت قده پرچم شاه کربلا بالاست
ما کی باشیم وقتی به تو ارباب میگه بنفسی انت یا عباس
می نابم اباالفضله علمدار اربابم اباالفضله می نابم اباالفضله علمدار اربابم اباالفضله
ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل
وقتی ستون خیمه ها افتاد رفتی و موج علقمه خون شد
وقتی ستون خیمه ها افتاد رفتی و موج علقمه خون شد
شبیه چشم غرق در خونت دل حسین فاطمه خون شد
تو رفته بودی و تک و تنها برادرت میون اون گودال
حسین دست و پا زد و زینب رو تل زینبیه رفت از حال
الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا
ألا نوحوا وضجوا بالبکاء على السبط الشهید بکربلاء
ألا نوحوا وضجوا بالبکاء على السبط الشهید بکربلاء
الا نوحوا بسکب الدمع حزناً علیه وامزجوه بالدماء
الا نوحوا بسکب الدمع حزناً علیه وامزجوه بالدماء
الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا
🔷
💢مقدس اردبیلی رفت #حمام ، دید حمامی دارد در خلوت خود میگوید : خدایا شکرت که شاه نشدیم ، خدایا شکرت که وزیر نشدیم ، خدایا شکرت که مقدس اردبیلی نشدیم !
مقدس اردبیلی پرسید: آقا خب شاه و وزیر ظلم میکنند ، شکر کردی که در آن جایگاه نبودی ، چرا گفتی خدایا شکرت که مقدس اردبیلی نشدی؟
گفت: او هم بالاخره اخلاص ندارد ! شما شنیدی میگویند مقدس اردبیلی ، نیمه شب دلو انداخت آب از چاه بکشه دید طلا بالا آمد ، دوباره انداخت دید طلا بالا آمد ، به خدا گفت: خدایا من فقط یک مقدار آب میخواهم برای نماز شب ، کمک کن!
مقدس گفت: بله شنیدم ...
حمامی گفت:.اونجا ، نصفه شب، کسی بوده با مقدس؟
مقدس گفت: نه ظاهرا نبوده ...
حمامی گفت: پس چطور همه خبر دار شدند؟ پس معلوم میشود خالص خالص نیست!! و مقدس میگوید یک دفعه به خودم آمدم و فهمیدم یعنی چه این روایت که "ریا در مردم، پنهان تر است از جنبیدن و حرکت مورچه بر روی سنگ سیاه در شب تاریک ...
.
🔴 شمر هم کربلایی بود‼️
👈🏼 به این جمله توجه کنید، شما هم شاید زیاد شنیده باشید که:
"کربلا به رفتن نیست، به شدن است، که اگر به ر فتن بود، شمر هم کربلایی بود"‼️
🏷 جهل،جهل،جهل
حماقت،حماقت،حماقت
خباثت،خباثت،خباثت
✔️ به جای نظر شخصی دادن در دین و به جای رجوع به افراد بیدینی که چنین حرفهایی میزنند، بیایید ببینیم حضرات معصومین صلوات الله علیهم چه میگویند:
📜 زرارة بن اعین گوید:
حضرت آقا امام صادق سلام الله علیه فرمود: برای زائرین حسین در روز قیامت فضیلت و برتری نسبت به سایر مردم میباشد.
پرسیدم: برتریشان چیست؟
حضرت آقا امام صادق سلام الله علیه فرمود: چهل سال قبل از دیگران به بهشت داخل می شوند در حالی که سایر مردم در حساب و موقف میباشند.
📓 بحارالأنوار (ط - بيروت)، ج98، ص26
📙 وسائل الشيعة، ج14، ص425
📗 كامل الزيارات، النص، ص137
👌 احمقی که آن جمله غلط را گفته است باید بفهمد و بداند که زائرین اما حسین سلام الله علیه از سر محبت و عشق و علاقه و حرارتی که در قلوبشان هست به سمت کربلای مطهر میروند و طبق این روایتی که ذکر شد و صدها روایت دیگر مقامی والا دارند.
ولی شمر🔥 ملعون ولدالزناء به نیت قتل امام معصوم پا به کربلا گذاشت.
این کجا و آن کجا
امان از جهل و حماقت.
⁉️ چرا باید قاتل امام معصوم کنار زوار حضرت آقا امام حسین سلام الله علیه گذاشته شود؟!
#با_حسین_علیه_السلام 123
#اشعار_حسینی 123
⚫️⚫️ اسارت شروع شد
آه از دمی که شرّ و شرارت شروع شد
زینب اسیر گشت و اسارت شروع شد
آتش زدند قوم ضلالت خیام نور
ظلم و جفا و یورش و غارت شروع شد
شیران زدشت رفته و کفتارها به صف
بر کوه صبر، جور و جسارت شروع شد
باید ز بزم لالهرخان دل برید و رفت
هجر و بلا و رنج و مرارت شروع شد
تا اهل شام کینه خود را نشان دهند
انگشتهای شوم اشارت شروع شد
با دست نابکار ستمپیشگان پست
آیینهها شکست و شرارت شروع شد
نام حسین، "محسن صافی" چه دلرباست
با اهل دل بگو که زیارت شروع شد
جوشید چشمههای خروشان عشق و شور
بر جان شیخ و شاب، حرارت شروع شد
محسن صافی گلپایگانی
محرم الحرام 1441
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔
📋 #روضهنمیخواهدتنیکهسرندارد
#سبک_روضه / *بخش دوم صوت*
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربان آن آقا که انگشتر ندارد
یک تکهای سالم همه پیکر ندارد
جایی برای بوسهی مادر ندارد
گیسوی خود را ریخته روی گلویش
مادر بُوَد اینگونه شکل گفتگویش
گوید بُنَیَّ، یا بُنَیَّ، یا بُنَیَّ
برخیز آمد مادرت زهرا، بُنَیَّ
دیدم خودم در عصر عاشورا، بُنَیَّ
افتاده بودی زیر دست و پا، بُنَیَّ
من بیوضو موی تو را شانه نکردم
حالا به دنبال سرت باید بگردم
*شاعر : #قاسم_نعمتی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات
#امام_حسین_ع_شهادت
روضه #شب_جمعه
#قاسم_نعمتی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
شبهای جمعه نیمهشبها تا سپیده
بر روی اسرارش خدا پرده کشیده
از راه میآید زنی قامتخمیده
لب میگذارد روی حلقوم بریده
فریادهای یا بنی پا بگیرد
حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربان آن آقا که انگشتر ندارد
یک تکهای سالم همه پیکر ندارد
جایی برای بوسهی مادر ندارد
گیسوی خود را ریخته روی گلویش
مادر بود اینگونه شکل گفتگویش
گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ
برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ
دیدم خودم در عصر عاشورا بنی
افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ
من بیوضو موی تو را شانه نکردم
حالا به دنبال سرت باید بگردم
از تشنگی لبهای عطشانت به هم خورد
ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد
از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد
آیه به آیه نظم قرآنت به هم خورد
راه تو را در گودی گودال بستند
بر پیکر تو نیزهها را میشکستند
〰〰〰〰〰〰〰〰
.
4e6e58fe6411a1e8fef44e82502f537b46e9a85b.mp3
10.92M
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
#مطاعن_عبیدالله_بن_زیاد 123
#با_زینب_علیهاالسلام 12
#مطاعن_دشمنان 12
🔵⚪️ شجاعت حضرت زینب(سلام الله علیها) در مجلس ابن زیاد| بین حضرت زینب(سلام الله علیها) و ابن زیاد در کوفه چه سخنانی رد و بدل شد؟
👈🏼👈🏼 ابن زياد سرمست از غرور پيروزى و براى قدرت نمايى، در كاخ خود نشست و اجازه ورود همگانى داد. سپس دستور داد، سر امام حسين (عليهالسلام) را آورده و در برابرش قرار دهند و آنگاه فرمان داد كه زنان حريم حسينى و كودكانش را وارد كنند.
♻️ زينب (عليهاالسلام) به صورت ناشناس وارد مجلس شد و در گوشه اى نشست.
ابن زياد پرسيد: اين زن كيست؟
پاسخ دادند: «هذِهِ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيٍّ»؛ (اين زن، زينب دختر على است).
ابن زياد رو به زينب كرد و گفت: خدا را سپاس كه شما را رسوا ساخت و نادرستى خبرهاى شما را نشان داد!
♻️ زينب (عليها السلام) پاسخ داد:
«إِنَّما يَفْتَضِحُ الْفاسِقُ، وَ يَكْذِبُ الْفاجِرُ وَ هُوَ غَيْرُنا»؛ (فقط فاسق رسوا مى شود و انسان فاسد دروغ مى گويد و آن هم ما نيستيم و ديگرى است).
ابن زياد گفت: «كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللهِ بِأَخيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِكِ»؛ (كار خدا را نسبت به برادرت و خاندانت چگونه ديدى؟)
♻️ زينب (با صلابت و قدرت) پاسخ داد: «ما رَأَيْتُ إِلاّ جَميلا، هؤُلاءِ قَوْمٌ كَتَبَ اللهُ عَلَيْهِمُا الْقَتْلَ فَبَرَزُوا إلى مَضاجِعِهِمْ، وَ سَيَجْمَعُ اللهُ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ، فَتُحاجُّ وَ تُخاصَمُ، فَانْظُرْ لِمَنِ الْفَلْجُ يَوْمَئِذ، ثَكِلَتْكَ اُمُّكَ يَابْنَ مَرْجانَةَ»؛ (من جز زيبايى و نيكى نديدم، آنها گروهى بودند كه خداوند شهادت را برايشان مقرّر كرد و آنان نيز به آرامگاه خويش شتافتند. به زودى خداوند تو و آنان را [در روز قيامت] گرد خواهد آورد و ميان شما داورى خواهد كرد؛ در آن روز بنگر چه كسى پيروز خواهد بود؟ اى پسر مرجانه! مادرت به عزايت بنشيند).
♻️ عبيدالله بن زياد با شنيدن اين سخنان خشمگين شد و گويا آهنگ قتل آن حضرت را نمود كه عمروبن حُرَيث به وى گفت: اى امير! او زن است و نبايد زن را به گفتارش مجازات كرد.
ابن زياد (كه درماندگى خود را احساس كرد) ادامه داد: «خداوند قلبم را با كشتن حسين و خاندانت تشفّى داد!».
♻️ زينب كبرى(عليها السلام) فرمود: «لَعَمْري لَقَدْ قَتَلْتَ كَهْلي، وَ قَطَعْتَ فَرْعي، وَ اجْتَثَثْتَ أَصْلي، فَإنْ كانَ هذا شِفاؤَكَ فَقَدِ اشْتَفَيْتَ»؛ (به جانم سوگند، بزرگ مرا كشتى و شاخه عمرم را قطع كردى و ريشه مرا از جا درآوردى، اگر اين كار مايه تشفّى قلب توست، به خواسته ات رسيدى).
ابن زياد (كه پاسخى نداشت) گفت: «اين زن، پيوسته موزون و مسجّع سخن مى گويد. پدرش نيز شاعر بود».
زينب فرمود: «زن (داغدار و مصيبت زده) كجا و مسجّع سخن گفتن كجا». (1)
♻️ مطابق نقل شيخ مفيد، زينب(عليهاالسلام) فرمود: «ما لِلْمَرْأَةُ وَ السَّجاعَةُ؟ إِنَّ لي عَنِ السَّجاعَةِ لَشُغْلا، وَ لكِنْ صَدْري نَفَثَ بِما قُلْتُ»؛ (زن را با سجع چكار؟ مرا با سجع كارى نيست، آنچه بر زبانم جارى شده، سخنانى بود كه از سوز سينه ام برخاست). (2)
به راستى انسان نمى داند در برابر اين همه شجاعت و قدرت روحى چه بگويد؟ جز اينكه در برابر عظمت اين بانوى بزرگ، اين دختر على بن ابى طالب(عليه السلام) زانو به زمين بزند و اعتراف كند كه الفاظ و جمله ها قادر نيستند، عظمت و شهامتى را كه در اين چند جمله در آن شرائط مخصوص و در برابر مرد سفّاك و بى رحمى همچون ابن زياد، نهفته است بيان كند، جز اينكه بگويد به حقيقت تو دختر اميرمؤمنان(عليه السلام) و خواهر حسينى! (3)
📚 پی نوشت:
(1). ملهوف (لهوف)، ص 200-202 و ارشاد مفيد، ص 472 - 473 (با مقدارى تفاوت)
(2). ارشاد مفيد، ص 473. رجوع كنيد به: تاريخ طبرى، ج 4، ص 349-350
(3). گرد آوري از کتاب: عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، امام على بن ابىطالب عليه السلام، قم، 1388 ه. ش، ص 576
.
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
السلام ای امام نوکرها
پاسخت التیام نوکرها
عشق یعنی حسین و دیگر هیچ
هست حرف تمام نوکرها
یا حسین است آخرین حرف و
مُهر حُسن ختام نوکرها
غبطه ها می خورند در محشر
شهدا بر مقام نوکرها
عشق دنیا به کام بعضی ها
عشق آقا به کام نوکرها
درِ این خانه هست موی سفید
پرچم احترام نوکرها
عطر ارباب می رسد تا حشر
از مزار تمام نوکرها
ذره ای از تبار خورشیدند
نور دارد مرام نوکرها
به فدای لبان عطشانت
هست تکیه کلام نوکرها
روضه ی زخم های گودال و
گریه ی مستدام نوکرها
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم
#اثر_جدید
#حسن_کردی
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده
بر روی اسرارش خدا پرده کشیده
از راه میآید زنی قامت خمیده
لب میگذارد روی حلقوم بریده
فریادهای یا بنی پا بگیرد
حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربان آن آقا که انگشتر ندارد
یک تکهای سالم همه پیکر ندارد
جایی برای بوسۀ مادر ندارد
گیسوی خود را ریخته روی گلویش
مادر بود اینگونه شکل گفتگویش
گوید بنی، یا بنی، یا بنی
برخیز آمد مادرت زهرا، بنی
دیدم خودم در عصر عاشورا، بنی
افتاده بودی زیر دست و پا، بنی
من بی وضو موی تو را شانه نکردم
حالا به دنبال سرت باید بگردم
4_6032948498343658727.mp3
2.5M
سینه زنی ویژۀ شبِ جمعه و ایام محرم به نفسِ کربلایی حمید #علیمی
┄┄┄
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
روضه شب جمعه ، استاد میرزامحمدی.mp3
2.56M
☑ #شب_جمعه
🔰 روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد ...
#امام_حسین علیه السلام
#استاد_میرزا_محمدی
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨
🔹️️السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ بِزِیَارَتِهِ ثَوَابُ زِیَارَهِ سَیِّدِ الشُّهَدَاءِ ...🔹
اینجا دیار گریه کن ها از قدیم است
دولت سرای حضرت عبدالعظیم است
صاحب لوای این حرم شاهی کریم است
تنها پناه بی پناهان این حریم است
با لطف این آقا گدا عبد خدا شد
هرسائلی در این حرم حاجت روا شد
بوی حسن دارد ضریح دل ربایش
قربان رنگ سبز این گلدسته هایش
اینجا غمی دیرینه دارد گریه هایش
این سرزمین خیلی گران باشد بهایش
این خاک را وعده به یک نامرد دادند
داغ حسین را بر دل زهرا نهادند
شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده
بر روی اسرارش خدا پرده کشیده
از راه می آید زنی قامت خمیده
لب میگذارد روی حلقوم بریده
فریادهای یا بنی پا بگیرد
حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربان آن آقا که انگشتر ندارد
یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد
جایی برای بوسه ی مادر ندارد
گیسوی خود را ریخته روی گلویش
مادر بود اینگونه شکل گفتگویش
گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ
برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ
دیدم خودم در عصر عاشورا بنی
افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ
من بی وضو موی تو را شانه نکردم
حالا به دنبال سرت باید بگردم
از تشنگی لبهای عطشانت به هم خورد
ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد
از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد
آیه آیه نذر قرآنت به هم خورد
راه تو را در گودی گودال بستند
بر پیکر تو نیزه ها را می شکستند
قاسم نعمتی
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#دروازه_کوفه
#راس_روی_نیزه
#مصطفی_قربانعلی
اى وجه ذوالجلال! چه والا نشستهاى؟
بر عرش نى به غارت دلها نشستهاى
از پشت ابر خون، رخ ماهت چه ديدنى است!
اى يکشبه هلال! چه زيبا نشستهاى!
باور مكن فراق تو باور كنم، حسين!
باور نمیكنم كه تو آنجا نشستهاى
گه ماه در محاقى و گه مهر در شفق
بر اوج آسمان به تجلّىٰ نشستهاى
دستم دگر به پاى سرت هم نمیرسد
از بس كه قد كشيدى و بالا نشستهاى
در دست باد، زلف پريشان رها مكن
جانا! به قصد جان من آيا نشستهاى؟
اى سر! به دست نيزۀ اعدا چه میكنى؟
آشوب شهر را به تماشا نشستهاى؟
كنج تنور، ديشب و امروز روى نى
چشمانتظار قصّۀ فردا نشستهاى
اى ايستاده بر سر نى! با تنت بگو
آيا هنوز در دل صحرا نشستهاى؟
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
.
روضه حضرت رقیه
دخترا قدر بابا رو بدونید
درد بی بابا ای رو نمی دونید
کسی که بابا داره غم نداره
چیزی توی این جهان کم نداره
الهی هرکی سفر کرده داره
خبر بد کسی بر او نیاره
من که بابا ندارم افسرده ام
کاش در کرببلا نمی بودم
دلهارو روانه خرابه شام کنید وقتی
نام خرابه شام به زبان میاد آدم دلش
میشکنه برا غریبی بچه های حسین دلش آتیش میگیره
الهی به غربت برات مشکلی پیش نیاد
آی بمیرم برا غمت رقیه جات تو دل شب
از عمه جانش سراغ بابا رو گرفت
عمه جان من بابام رو می خوام
هرچه کردند آروم نشد یزید ملعون پرسید جه خبره ؟ گفتند دختر حسین بهونه باباشو گرفته دستور داد سر بریده باباشو براش ببرید تا آروم بگیره
میگن منظور یزید این نبود که دختر آروم بشه منظورش این بود داغی به دل خرابه نشینان بزاره
یه وقت زینب دید سربازای دشمن سر حسین را دارن وارد خرابه میکنند
ای وای بمیرم برای زینب نتونست جلول اونارو بگیره
سر رو نزد رقیه آوردن رقیه ی نگاه به طبق و یه نگاه به عمه عمه جان من که غذا نمی خواستم من بابام حسین رو می خوام عمه من گرسنه نیستم
زینب صدا زد عزیز دلم مقصود تو در همیون طبق است اخ بمیرم یرات با اون دستای کوچکش روپوش رو برداشت ناگهان سر بابارو دید صدا زد :
بابا چه کسی رگهای گردنت رو برید
با چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد
بابا فکر نکنی نوازش گر نداشتم
بابا ناز مرا با ضرب و سیلی تازیانه کشیدند همینطور که با سر باباش درد دل میکرد یه دیدند رقیه آروم شد دیگه صداش نمیاد
آمدند جلو دیدند سر یک طرف رقیه یک طرف
یتیمی درد بی درمان یتیمی
یتی خاریه دوران یتیمی
الهی طفل بی بابا نباشد
اگر باشد در این دوران نباشد
اگر دست پدر می بود به دستم
کجا من در خرابه مینشستم
اگر می بود بابای نکویم
نمیزد شمر دون سیلی به رویم
😭😭😭😭😭😭😭
.
روضه و توسل جانسوز _ ویژه حضرت زینب کبری سلام الله علیها __کربلایی حنیف طاهری
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
شام یعنی از جهنم شوم تر
اهل بیت از کربلا مظلوم تر
شام یعنی مرکز آزارها
آل عصمت را سَرِ بازارها
خنده های فتح بر لب می زدند
زخم ها بر قلب زینب می زدند
*میرزای شیرازی نشسته بود براش روضه بخونن،روضه ی بی بی حضرت زینب سلام الله علیها،گفت:شروع کن،"السلام علیک یا اباعبدالله"جمله اول صدا زد" " دَخَلَت زِینَبُ علی اِبنِ زیاد" یه وقت دیدن میرزای شیرازی داره تو صورتش میزنه، از هوش رفت،به هوش اومد،گفتن:آقا! هنوز روضه شروع نشده؟ گفت:دیگه چی میخوای بگی؟ زینب کجا؟مجلس ابن زیاد کجا؟....
گفت: هر جا سرهای بریده رو وارد می کردن روی نیزه،عمه ی سادات اول سر رو نگاه می کرد، ریاض القدس نوشته: نگاه می کرد ببینه سر چطوره..گفت: هر جا مارو وارد کردن دیدم چشاش باز بود،حواسش به دختراش بود، به زن ها بود، فقط یه جا دیدم چشاش رو بست، اونم وقتی مارو از دروازه ساعات وارد کردن،گفت:نگاه به سر بریده کردم،دیدم چشاش رو روی هم گذاشته،یعنی دیگه نمی تونم ببینم...*
گیسو به دست باد رها کردنت بس است
اینگونه، ای ستاره ی من دیدنت بس است
رأست به روی نیزه، ولی بی تعادل است
یک سنگ هم برای زمین خوردنت بس است
حسین....
🔴
زمینه"واحد قدیمی...
باباببین که ازغم
جونم رسیده برلب
کاشکی بمیرم وتا
راحتشه عمه زینب
هرکی منومیزد
سپرمیشدبرام
من دردسرشدم
برای عمه هام
انقدرمنوزدن
نمیبینه چشام
حالا که اومدی
رقیه رو ببر
شبهاموباغم
تومیکنم سحر
دستم رومن جای
معجردارم به سر
"باباحسین مظلوم"4
شبهای سردصحرا
کاشکی میدی بابا
راحت خوابیده بودم
روزانوهای زهرا
یک نانجیبی زد
لگد پهلوام
من رومیبردبابا
تواوج گریه هام
سردرددارم بابا
آخه کشیدموهام
حالاکه اومدی
رقیه روببر
شبهاموباغم
تومیکنم سحر
دستم رومن جای
معجردارم به سر
"باباحسین مظلوم "4
کنج خرابه شام
طفلی حزین نشسته
بی تاب وبیقراره
زانوبغل نشسته
ذکرلبش اینه
بابابیا بیا
رنجوروخسته ام
همره ببرمرا
کاشکی به راه تو
منهم بشم فدا
"بابا حسین مظلوم "4
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
#حمید_کاظمی_اویس
▪️این قصه ی درد است پس آخر ندارد
▪️این شعله سوزان است خاکستر ندارد
▫️از کربلا تا عرش تنها یک قدم بود
▫️غیر از حسین (ع) این یک قدم را بر ندارد
▪️وقتی که آمد کربلا اصحاب بودند
▪️وقتی به میدان می رود یاور ندارد
▫️وقتی عمود خمیه را انداخت یعنی
▫️روزی برادر داشت و دیگر ندارد
▪️شش ماه کافی بود تا عالم بفهمند
▪️اصغر تفاوت با علی اکبر ندارد
▫️از اربن اربا تازه فهمیدند مردم
▫️اکبر تفاوت با علی اصغر ندارد
▪️ما از شنیدن بیخودیم از خویش ، ای وای
▪️زینب که میبیند ولی باور ندارد
▫️زینب که میبیند تنش پیراهنی نیست
▫️زینب که میبیند که انگشتر ندارد
▪️از من چه میخواهی عزیزم پای این شعر
▪️"روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد"
▫️روضه نمیخواهد تنی که چاک چاک است
▫️جز زخم روی زخم بر پیکر ندارد
▪️سر را جدا کردند اما نکته این است
▪️خنجر در اینجا کار با حنجر ندارد
▫️این کشته ی افتاده بر طف زاده ی کیست
▫️این تشنه ی بی کس مگر مادر ندارد
▪️بر نیزه خورشید است حق دارد رقیه
▪️یک لحظه چشم از روی ماهش بر ندارد
▫️این قصه از سر قصه ی سر بود یعنی
▫️تا روز آخر قصه ام آخر ندارد
🏴
💠 سبک واحد ورود کاروان به شام 💠
بند اول
عرش حق دارد از غم نشان ها
می رسد ناله ی آسمان ها
کاروان آمده شام ویران
بر سر نیزه رأس شهیدان
وای / شهر و آذین بستند
وای / چه بی حیا هستند
وای / دل ما بشکستند
( یا / سیدی یا مظلوم ۳ ) ۲
بند دوم
کوچه کوچه رود قافله وای
پایشان گشته پر آبله وای
رسم مهمانی شهر شام است
سنگ و آتششان روی بام است
آه / چه جفاها کردند
آه / به کجاها بردند
آه / همگی سنگ خوردند
( یا / سیدی یا مظلوم ۳ ) ۲
بند سوم
آنقدر غم به زینب رسیده
تا که قدش ز غصه خمیده
کربلا تا به شام من ندانم
چه شنیده چه ها او بدیده
آه / بعد زهرا نور عین
آه / هستی عشق عالمین
آه / ای شریکة الحسین
( یا / حضرت زینب مدد ۳ ) ۲
محمد مبشری....
🕊⚜ذکر توسل ویژۀ شبِ جمعه و ایام محرم به نفسِ حاج امیر عباسی⚜
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
نوشته ام به روی دل
تویی تویی نگار من
همیشه نام تو بُوَد
مدالِ افتخارِ من
ماهِ کربلا حسین
شاهِ سرجدا حسین
میکُشی مرا حسین...
____
بیا نگارِ آشنا
شبِ غمم سحر نما
مرا به نوکریِ خود
شَها تو مفتخر نما
ای گُلِ وفا حسین
معدنِ سَخا حسین
میکُشی مرا حسین...
*من و شما اینجوری ناله می زنیم برا غربت ابی عبدالله،اینقدر این مصائب جانسوزِ اگر یک عمرِ هم ناله بزنیم بازم کمِ،اما من میخوام بگم:اگر این است تأثیر شنیدن،شنیدن کی بُوَد مانند دیدن...چرا این حرف رو زدی؟ آخه زینب از بالایِ تَلِّ زینبیه داره نگاه میکنه..او می دوید و من می دویدم...ای حسین..*
________
#حاج_امیر_عباسی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
#ویژه_ایام_محرم
#اربعین