eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟 ع ✨ 🌟 شبهای جمعه دلم غرق آهه زهرا ی مرضیه تو قتله گاه با گریه میگه بنیَّ بنیَّ این کشته لب تشنه و بی گناه آه حسینم چرا سر نداری آه بمیرم که مادر نداری 😔😔وای حسینم حسینم... 👇👇👇
متن روضه 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد زبانحال آقامون موسی بن جعفر... گوشه ی زندان... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد 🔸گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم قربون غریبیت برم آقا... 🔸یا به زندان برسان مرگ مرا یا الله 🔸یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم چکار کردند با آقامون موسی بن جعفر... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت گوشه زندان تنهای تنها... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت 🔸گر نیاید به تسلای دل شب گیرم در حالات حضرت آوردند: (لا يَزالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إلي سِجْنٍ) چهارده سال آقا موسی بن جعفر رو... از این زندان به اون زندان منتقل میکردند... (: بنا به نقلی حضرت فقط 5 یا 6 سال زندانی بودند) خدا ميدونه تو این سالها چقدر به امام رضا سخت گذشت... چقدر به دخترش فاطمه معصومه سخت گذشت... نميدونم تا حالا مسافر داشتی یا نه... هر روز برای اومدن مسافرت لحظه شماری میکنی... توی این سالها خیلی به شیعیان هم سخت گذشت... اما...بلاخره یک روز خبر دادند... گفتند آی شیعیان... قراره آقاتون موسی بن جعفر آزاد بشه... شاید شیعیان خوشحال شدند... اومدند پشت درب زندان ایستادند... منتظرند... بعد چهارده سال... قراره آقاشون رو ببینند... یک نفر میگه اگه آقام بیاد... من دستهاش رو میبوسم... یه نفر میگه من به پاهای آقا میفتم... یک نفر گل آورده... الهی امید کسی نا امید نشه... یکدفه دیدند درب زندان باز شد... چند نفر یک جنازه ای رو دارن میارن... یه نفر صدا میزنه... ( هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوهُ ) آی شیعیان انقدر منتظر بودید... اینم امامتون ای وای... ای وای... 🔸کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند 🔸چه بلائی به سرِ چشم ترت آوردند 🔸شدی آزاد دگر از قفس ِتاریکت 🔸ولی افسوس که بی بال و پرت آوردند هر طوری بود شیعیان اومدند... جنازه آقا رو تحویل گرفتند... با احترام کفن کردند... روی دست شیعیان تشییع جنازه باشکوهی شد... با احترام بدن مطهر آقا موسی بن جعفر رو دفن کردند... اما عرضه بداریم... لا یوم کیومک یا اباعبدالله... کربلا بجای اینکه بدن رو دفن کنند... صدا زدند... اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... اونقدر بر روی بدن عزیز زهرا اسب تاختند که... استخوانها شکست... 🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد 🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست   ‌ 🌾 روضه جانسوز _ باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر _
---------------------- * عنوان :روضه شهادت امام کاظم (ع) - ای مهر و ماه مشتری مهربانیت - ---------------------- ای مهر و ماه مشتری مهربانیت وی آسمان اسیر دل آسمانیت تنها ترین امیر دیار محبتی زنجیر کینه هم سخن مهربانیت موسای عشق حضرت باب الحوائجی موسی، مسیح، دل شده دل ستانیت کاش این دل رمیده و هرجایی و سیاه گردد به یک اشاره هوایی و فانیت درکوه طور صوت خدائی تو بلند موسی زهوش رفته از آن لن ترانیت باب الحوائج همه خسته حال ها از آن به بعد شد لقب جاودانیت با تو چه کرده طعنه دشنام کای عزیز گردیده روز مرگ شب شادمانیت روز و شبت به گوشه زندان یکی شده طی گشته در هوای جوانت جوانیت چهره به خاک می نهی و شکر می کنی حرفی بزن زغصه و درد نهانیت رقاصه شد به سجده مسلمان ناله ات شلاق داغ آمده بر هم زبانیت پر می کشی شکسته به دیدار فاطمه با دست بسته و بدن ارغوانیت آمد رضا به غسل وجود شکسته ات نالید پای جسم نحیف و کمانیت از گردن شریف تو غل وانمود و گفت بابا فدای خسته تن استخوانیت عمریست اسیر ظالمانم پر بسته و دور از آشیانم از بس که ستم رسیده بر من دیگر به لبم رسیده جانم با پیکر خسته بال و پر بسته خواهم زخدا مرگ با قلب شکسته دیگر نبود زمن نشانی غیر تن زار و نیمه جانی از پیکر من نمانده باقی جز پوست به روی استخوانی بدن امام روی یه تخته پاره گذاشتند، یعنی تو این شهر یه تابوت نبود، گفتند چطور بدن بیرون ببریم ، گشتند یه لنگه دری پیدا کردند، در پو سیده، در کوتاه بود، می گه دیدم سر امام از تخته آویخته شده به دیوار می خوره، در بازشد چهار حمال آمدند بدن امام زمین و آسمان را دارند می برند..... زیارت نامه آقا موسی بن جعفر روحی فدا این جمله رو داره، سلام به تو آقایی که اومدن جارزدن گفتند بیاین بدن آقاتون رو ببرین، بدن روی پل گذاشت، یکی داد می زنه: هذا امام الرفضه این امام از دین خارج شده هاست...همه روضه ها تو کربلا خلاصه شده ، دم دروازه ساعات هم گفتند این سر، سر خارجیه ... هفت تا کفن آوردن، امام رضا کفن هارو پیچید... ای بی کفن حسین.... بیست تا غلام آورده بودن از حبشه برای موسی بن جعفر، هیچکس زبانشونو بلد نبود، آقا شروع کرد با زبان خودشون باهاشون صحبت کرد، به یکی از اونها سیصد دینار پول داد گفت بین اینها قسمت کن، آقا چی شده؟ فرمود: این فرزند پادشاه حبشه است بزرگ این قومه ، حالاشده نوکر اما بزرگ قوم رو باید بزرگ بشماری، مگه شهربانو نیومد مدینه مگه همسر ابی عبدالله نشد ، من بزرگ قوم سراغ دارم از تو کوچه ها که رد می شد همه سنگ برداشتن، بزرگ قوم سراغ دارم تو خرابه رو خاک ها خوابید، بزرگ قوم سراغ دارم جلو چشمش با چوب خیزران ... حسین....
جانسوز مهدی میرداماد بر روی دریا تخته پاره هست اما بر روی تخته پاره کس دریا ندیده *امشب می خوام بگم یا موسی بن جعفر! ما کم برا بچه های شما نذاشتیم،ایرانِ ما پر از بچه های شماست،همه براشون سر و دست می شکنن،همشون حرم دارن،خادم دارن،زائر دارن،اجازه بدید من از این زاویه روضه رو ببرم کربلا.... یا باب الحوائج! خودت بغداد بودی،دخترت مدینه بود، میگن:چهارده سال حضرت معصومه هی نگاه به در کرد، هی منتظر شد یه خبری از باباش برسه،تا اینکه دید امام رضا لباس عزا به تن کرده، دید برادر سر و روش آشفته است،یه سئوال کرد:برادرم چیزی شده؟ امام رضا فرمود: خواهر! برو لباس عزا به تنت کن،بی بابا شدیم...یه خبر داد،نوشتن چند رو این خانوم تو تب سوخت،گریه کرد تو فراق باباش... بگم: بی بی جان! یه خبر شمارو مریض کرد،کاشکی کربلام یکی فقط خبر میداد،نه اینکه دختر بیاد تو گودال قتلگاه....دید عمه اش نیزه هارو کنار زده،یه بدن قطعه قطعه رو بغل کرده،نمیدونم این چه سئوال بود؟هنوز این جواب برام حل نشده،چه سئوالی کرد سکینه؟ چه جوابی داد عمه جان...تا پرسید: عمه! "هذا نَعشُ مَن..؟" تا گفت:این بدنِ کیه؟ عمه صدا زد:: "هذا جَسَدُ اَبِیکَ العَطشان"... حسین.... دختر خبر شنید از باباش،از حال رفت، اینجا سکینه یه سئوال کرد،"هذا نَعشُ مَن..؟" عین این سئوال رو یه دختر دیگه هم کرد، اینجا دختر پرسید این بدنِ کیه؟ یه دختر دیگه هم گفت: "هذا رأسُ مَن..؟" این سرِ کیه عمه؟... یکی تو گودال گفت:این بدنِ کیه؟ یکی تو خرابه گفت:این سرِ کیه؟ آخ بمیرم،هر دو یه وجهه مشترک داشتن، خرابه و گودال...هر دو وقتی به بدن و سر رسیدن،بین گودال و خرابه، وجهه مشترک اینه: هم سر، هم بدن، یه جای سالم نداشتن،بدن پر از تیر و نیزه و شمشیر،سر بریده اینقدر از بالای نیزه افتاده...یه وجه مشترک دیگه هم بود، هر دو رگ های نامرتب داشتن... یه تفاوت، تو خرابه عمه دوید رقیه رو بغل کرد، اما تو گودال یه عده نا محرم ریختن تو گودال..." فَجَرّوها عَن جَسَدِ اَبِیها ..." به خدا نمی شه بعضی عبارات رو ترجمه کرد،اما خیلی ساده بگم،یعنی این نازدانه رو کشون کشون از کنار گودال بردن .... حسین....
کاربرد این روضه بسیار پرسوز (گریز دعای ندبه) (زیارت ناحیه مقدسه) همه وقت.. این الطالب بدم المقتول بکربلا... صاحب عزا کجایی، کی می شود بیایی در صبح آشنایی، ای جلوه خدایی در ماتم عزای، کرب و بلا نشستی ای یار کربلایی، گویم سرت سلامت از دیده خون فشانی، در ماتم حسینت ای منتقم کجایی، گویم سرت سلامت یا امام زمان من نمیدونم کدوم مصیبت کربلا بیشتر دل شما رو می سوزونه ... اون چه مصیبتیه که در زیارت ناحیه مقدسه می فرمایید؛ شب و روز در مصیبت جد غریبم حسین گریه می کنم، اگه اشک چشمام تمام بشه خون گریه می کنم... وقتی از امام سجاد(ع) سوال شد در کجای حادثه کربلا بیشتر به شما سخت گذشت، سه بار فرمود؛ الشام الشام الشام. امان از مصیبت اسارت عمه جان شما زینب... آه بمیرم، برای اون لحظه ای که امام حسین از اسب بر زمین افتاد... تا اون نامردها دیدند دیگه کار آقا تمومه، دیگه توان نداره، هلهله کردند... به سمت خیمه های اباعبدالله هجوم بردند... این زنان و کودکان بی پناه سر به بیابونها گذاشتند... امان از مصیبت اسارت اهل حرم... امان از تازیانه ... امان از زخم زبان و دشنام... ای حسین... حسین آرام جانم حسین روح و روانم دگر طاقت ندارم حسین بی تو نمانم حسین بی تو چه سازم... ******************************************** منظر دلهای ماست کرب و بلای حسین مرغ دل ما زند پر به هوای حسین تشنه گه کربلا مهر و مدد زد به عشق جنت اعلای دل صحن و سرای حسین ملک سلیمان بود در نظرش بی بها هر که گدایی کند پیش گدای حسین بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا 🥀
امیدش نا امید شد... یا ابالفضل... به اهل حرم قول داده بود آب بیاره... مشک رو پر از آب کرد سوار بر مرکب به سوی خیام حرکت کرد... از روبرو کسی جرئت نداشت بیاد، نانجیبی از پشت درختان حمله کرد و با یک ضربه شمشیر دست راست قمر بنی هاشم رو قطع کرد... مشک رو به دست چپ داد... هنوز امید داشت... دست چپ رو هم قطع کردند... خم شد و مشک را به دندان گرفت ... هنوز در دل امید داشت... اما ناگهان تیری آمد و بر مشک نشست و آبها بروی زمین ریخت... آه امید آقا ابالفضل نا امید شد... از حرکت ایستاد(انگار بدون آب دیگه نمیخواد به خیمه ها برگرده)... تیر دیگری بر چشم قمر بنی هاشم نشست... یه نامردی با عمود آهنین چنان بر فرق ابالفضل زد.... یا امام زمان عموی شما دست در بدن نداره... از بالای اسب با صورت بر زمین افتاد... اینجا بود که صدای ناله ابالفضل بلند شد... «یا اخا ادرک اخاک» ای حسین برادرت را دریاب... حسین خودش رو بالای سر برادر رساند... صدا زد داداش؛ پاشو بریم به خیمه    نذار که دشمن به ما بخنده داداش؛ آب به خیمه نرسید فدای سرت      حسین قامتش خمید فدای سرت صدا زد حسین قسم ات میدم تا من جان در بدن دارم منو به خیمه نبری... آخه من به سکینه قول داده بودم آب ببرم ولی نشد... ای حسین... ___________ این الطالب بدم المقتول بکربلا... امام زمان کی میای انتقام خون جد غریبت حسین رو بگیری... آه ... امان از آن ساعتی که ابا عبدالله الحسین در عصر عاشورا تکیه به نیزه غریبی نمود و صدا زد «هل من ناصر یَنصُرُنی... هل من معین یُعینُنی... هل مِن ذابِّ یَذُبُّ مِن حَرَم اهل بیت رسول الله»... آیا کسی هست من و یاری کنه... آیا کسی هست از حرم اهل بیت رسول خدا دفاع کنه... بمیرم برا ی غربت حسین فاطمه... هیچ کسی نبود تا پسر رسول خدا رو یاری کنه... این طرف تو خیمه ها جز زنان و کودکان دیگه کسی نمونده... اون طرف هم بنی امیه و نامردمان کوفه... آمد روبروی خیام صدا زد یا زینب،یا رباب، یا سکینه... علیکُنَّ مِنِّی السَّلام... وصیت ها و سفارش هاشو به اهل خیام گفت، اونها رو به صبر و خویشتن داری سفارش کرد... روانه میدان شد... یه تپه ای بود که هر چند وقتی یک بار ابا عبدالله برمی گشت آنجا و رو به خیمه ها صدا می زد الله اکبر... لا حول و لا قوة الا بالله... یعنی اهل خیام بدونید هنوز حسین زنده است ... امید در دل اهل خیام زنده می شد... اما یه وقت دیر شد و زمانی گذشت و  صدایی از ابا عبدالله نیامد... طولی نکشید نیزه ای به آسمان بلند شد... سری به نیزه بلند است در برابر زینب      خدا کند که نباشد سر برادر زینب ای حسین...
گریزهای دعای ندبه این الطالب بدم المقتول بکربلا... یا امام زمان کی میای انتقام خون به ناحق ریخته شده جدت غریبت حسین و بگیری  انتظار خیلی سخته... اون لحظات آخر عصر عاشورا در خیمه ها چه گذشت... همه منتظر... دل اهل حرم پر از دلهره... اما یه وقت صدای شیحه ذوالجناح آمد ... بعضی ها خوشحال شدند، گفتند اباعبدالله برگشته... همه از خیمه ها بیرون دویدند     آه ولی سالار زینب را ندیدند...  اسب بی صاحب ابا عبدالله به خیمه ها برگشت... زین واژگونه... بدن ذوالجناح پر از زخم و نیزه شکته است... ناله و شیون زنان و کودکان بلند شد... زبون گرفتن ها شروع شد... یکی می گفت ذوالجناح تو که بی وفا نبودی بابای منو چکار کردی... یکی می گفت ذوالجناح بگو ببینم بابای من تشنه بود آیا آب بهش دادند یا نه... اما زینب خودش رو دوان دوان بالای بلندی رساند... دید در وسط میدان تو گودی قتلگاه یه همهمه ای به پاست... نیزه ها و شمشیرها همه یک جا فرود میاد... آه بدن حسین فاطمه رو تکه تکه کردند... سر  پسر پیغمبر رو از بدنش جدا کردند... نانجیب دستور داد اسبها رو نعل تازه زدند بدن شهدا رو پامال سم اسبان کردند... کاری کردند که وقتی زینب(س) رفت تو گودی قتلگاه، بدن برادر رو نشناخت ... هی این طرف و آن طرف رو نگاه می کرد... یه وقت چشمش به یه بدن بی سر غرق به خون افتاد... متعجبانه ناله زد ... هل انت اخی؟... آیا تو حسین منی... ای حسین... زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست    خار و خاشاک زمین محفل و مأوای تو نیست من ز طفلی بر سر دوش نبی دیدم تو را     از چه بگرفتی کنون بالای نی جا ______________ متن روضه امام زمان منتقم کربلا (گریز دعای ندبه) یک نفر از طواف حج می آید با ذوالجناح و ذوالفقار کج می آید آمین خدا برای اللهمّ عجّل لولیک الفرج می آید خدایا پس کی می رسد اون جمعه ای که وعده داده ای.... کی می شود که چشمان ما به جمال زیبای امام زمان روشن بشه... انشاء الله بیاد اون صبح جمعه ای که آقا تکیه به خانه کعبه می زنه و صدا می زند؛ الا یا اهل العالم انا المهدی المنتظر... انا صمصام المنتقم... ای اهل عالم من مهدی ام ... سپس رو به کربلا می کند و صدا می زند؛ الا یا اهل العالم انّ جدّی الحسین قتلوه عطشانا... ای اهل عالم من فرزند حسینم... جد من حسین رو با لب تشنه بین دو نهر آب ذبح کردند... به نیت تعجیل در فرجش، اسم جد غریبش رو آوردیم، هر جا نشستی ناله بزن «یا حسین...» ای کاش به دشت تشنه باران برسد از بانگ اناالمهدی او جان برسد ای کاش که کوته شود این فاصله ها آدینه انتظار پایان برسد _____________ چشمم به انتظار تو تر شد نیامدی اشکم شبیه خون جگر شد نیامدی گفتند که جمعه می رسی از راه عمرم در این قرار به سر شد نیامدی ای یادگار علی و نور چشم فاطمه ای آخرین ذخیره طاها نیامدی یا صاحب الزمان... آی مردم ... صبح جمعه همه با یه امیدی اومدید و امام زمان و صدا می زنید... خدا امید هیچ بنده ای رو نا امید نکنه... اما بمیرم برای اون آقایی که کنار نهر علقمه امیدش نا امید شد... یا ابالفضل... به اهل حرم قول داده بود آب بیاره... مشک رو پر از آب کرد سوار بر مرکب به سوی خیام حرکت کرد... از روبرو کسی جرئت نداشت بیاد، نانجیبی از پشت درختان حمله کرد و با یک ضربه شمشیر دست راست قمر بنی هاشم رو قطع کرد... مشک رو به دست چپ داد... هنوز امید داشت... دست چپ رو هم قطع کردند... خم شد و مشک را به دندان گرفت ... هنوز در دل امید داشت... اما ناگهان تیری آمد و بر مشک نشست و آبها بروی زمین ریخت... آه امید آقا ابالفضل نا امید شد... از حرکت ایستاد(انگار بدون آب دیگه نمیخواد به خیمه ها برگرده)... تیر دیگری بر چشم قمر بنی هاشم نشست... یه نامردی با عمود آهنین چنان بر فرق ابالفضل زد.... یا امام زمان عموی شما دست در بدن نداره... از بالای اسب با صورت بر زمین افتاد... اینجا بود که صدای ناله ابالفضل بلند شد... «یا اخا ادرک اخاک» ای حسین برادرت را دریاب... حسین خودش رو بالای سر برادر رساند... صدا زد داداش؛ پاشو بریم به خیمه نذار که دشمن به ما بخنده داداش؛ آب به خیمه نرسید فدای سرت حسین قامتش خمید فدای سرت صدا زد حسین قسم ات میدم تا من جان در بدن دارم منو به خیمه نبری... آخه من به سکینه قول داده بودم آب ببرم ولی نشد... ای حسین... ______________ این الطالب بدم المقتول بکربلا... چشمم به انتظار تو تر شد نیامدی       اشکم شبیه خون جگر شد نیامدی گفتند که جمعه می رسی از راه      عمرم در این قرار به سر شد نیامدی ای یادگار علی و نور چشم فاطمه      ای آخرین ذخیره طاها نیامدی یا صاحب الزمان... آی مردم ... صبح جمعه همه با یه امیدی اومدید و امام زمان و صدا می زنید... خدا امید هیچ بنده ای رو نا امید نکنه... اما بمیرم برای اون آقایی که کنار نهر علقمه
مناجات_با_امام_زمان_عج اگر مردم ندیدم روی ماهت یابن الزهرا به روی سنگ قبر مینویسم جمله ای را که این خاک جوانیست که مرد از درد هجران پس از عمری غریبی خجل شد از شهیدان خدا یار تو ..نگهدار تو عزیزم یار نازم آرزوم اینه ببینم ، گل رخسار تو مولا دوستدارم تا بنشینم ، رو به روت ای گل زهرا مث نیزاری که سوخته ، آتیش افتاده به جونم همیشه از غم هجرون ، شِعرای دوری می خونم پدرامون مادرامون ، همه ی گذشته هامون از فراقت گل زهرا ، ناله داشتن تو دلاشون تو به یک گوشه نگاهت ، غمو از دل ها می گیری چی میشه دست منو از ، کرمت آقا بگیری توی ایام گذشته ، امیدم بوده همیشه که یه روز دیدنت آقا ، روزیِ این گدا میشه کی میای تا که برامون ، بگی از ثانی دلسنگ کی میاب تا که برامون ، بگی از اون کوچه ی تنگ کی میای تا که بیاری ، چادر خاکی مادر کی میای تا که بگی از ، غم و تنهایی حیدر کی میای تا که بگی از ، سر و نیزه ها برامون بگی از نعلای تازه ، با تن پاک آقامون بیا ای حلال مشگلها تو رو جان مادرت زهرا دلم میخواست قبر گم شده را با امام زمان میشدم زوار...اباصالح روضه میخواند و میزدم من سر بر در دیوار بیاد آن صورت نیلی ..بیاد آنصورت نیلی زنم توی صورتم سیلی بیا ای حلال مشگلها تو را جان مادرت زهرا اشعارواحادیث امام زمان عج
شعار امام زمان(عج) – محمد جواد شیرازی   عاقبت روزی ذبیح ذوالفقارت می شوم یا شکارم می کنی یا خود شکارت می شوم   افضل الاوقات من وقت به یادت بودن است لحظه ای که واقعا دلْ بی قرارت می شوم   بی پناه افتاده ام٬ آیا پناهم می دهی؟ مُستَجیر دست های مُستَجارت می شوم   واقعا شرمنده ام با نامه ی آلوده ام موجب این غصه های بی شمارت می شوم   بین نوکرها به این آواره هم جا می دهی بین نوکرها سگ ایل و تبارت می شوم   مبتلای تو شدن اصلا نمی آید به من با دعای مادرت زهرا دچارت می شوم   با ضمانت نامه از شاه خراسان، اربعین راهی کرب و بلا بهر زیارت می شوم   هر ستونی می روم یاد می کنم روضه خوان عمه ی ناقه سوارت می شوم   محمد جواد شیرازی
Roze_shab-jome_Mirzamohamadi(8).mp3
15.36M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله 🔉 چقدر نام تو زیباست اباعبدالله.. ▪️روضه آخرین شب جمعه ماه محرم #پیشنهاد_دانلود 🎤 حجت الاسلام #میرزامحمدی
Doori e Karbala.mp3
5.06M
🎧 👆 🎤حاج مجید 👌 (آقا دوری کربلا عزابه) 📝 👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ آقا خیالت از سرم زیاده گریه برای تو جَهاده تا یادِ کربلا میفتم دلم میگیره بی‌اراده 🏴 آقا خیالت از سرم زیاده گریه برای تو جَهاده تا یادِ کربلا میفتم دلم میگیره بی‌اراده 🏴 آقا دوریِ کربلا عذابه دل از فراقِ تو کبابه دارم میمیرم از صبوری خلاصه حالِ من خرابه 🏴 آقا ، آقا روضه بهارِ زندگیمه گریه پناهِ خستگیمه سینه زنی ، علم ، یه پرچم خاطره‌های بچگیمه 🏴 سقّا ، سقّا مگه چقد تا خیمه راهه پاشو سَکینه چشم به راهه منو تورو میکُشَن ، اما زینبِ که اولِ راهه 🏴 سقّا ، فدا سرت قدم خمیده آبی به خیمه نرسیده گریه نکن جونِ رقیه آخه گریه اَمونمو بریده 🏴 سقّا امیدِ آخرم تو بودی ستونِ این حرم تو بودی نباشی خیمه‌ها میسوزه پناهِ خواهرم تو بودی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۹۸🏴 ع🏴
Shab08Moharram1394[04].mp3
5.06M
👆 🎤حاج امیر 👌 [دوباره دلتنگی ] 📝 👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــ دوباره دلتنگی دوباره حسرت دوباره آه  دوباره بی تابی دوباره فکر دو بارگاه آ آه حرم ای شاه کرم روزیم کن آقا بازم برم سینه زن فقط آرزوشه تو حرم بشینه یه گوشه ازخداشِه یکبار ببینه که ضریح تو روبه رو شه  🔸( ) فدایی داری تو خیلی شلوغ‌دورو برت کاشکی ما هم باشیم جز سیاهی لشکرت ما دلداده ایم نوکر زاده ایم واسه سردادن آماده ایم  شیعه منتظره خبره هرچی باشه به جون میخره  بمیرم نبینم روزی که حرم شما در خطره 🔸( ) ➖ ع🏴 ➖ 🏴 ➖ 🏴 ➖
. 📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی 🌺🌿🌺 🌺🌿🌺 میگن تو راه زیاده ، موکب حضرت خوشا به حال اونکه ، باز شده دعوت میگن که اربعینه ، یه حالی داره دور و بر حریمت ، میشه قیامت حسین حسین، دل من بارونی حسین حسین، دردمو میدونی هرکی رفت برا منم دعا کنه اونجا اسم منو هم صدا کنه «حسین وای ، حسین وای» 🌺🌿🌺 🌺🌿🌺 سلام آقای خوبم ، بشنو صدامو دلم گرفته آقا ، نشد بیامو محرمت لیاقت ، نداشتم آقا گفتم که اربعینت ، توکربلامو حسین حسین، کربلات سوزوندم حسین حسین، دوباره جاموندم هرکی رفت برا منم دعا کنه یه نگاه به گنبد طلا کنه «حسین وای ، حسین وای» @emame3vom 🌺🌿🌺 🌺🌿🌺 آخ بمیرم برای پاهای خستش آخ بمیرم برای دستای بستش هرکی میره به یاد رقیه باشه آخ بمیرم برای دل شکستش حسین حسین، به رقیه‌ت آقا حسین حسین، کربلام شه امضا هرکی رفت برام منم دعا کنه دلمو راهیه کربلا کنه «حسین وای ٬ حسین وای» 🌺🌿🌺 🌺🌿🌺 🎤🎤 سبک سید رضا نریمانی 👇👇
4_345554935284237839.mp3
11.37M
🎤🎤 سید رضا نریمانی ◾️ نوحه شور بسیار زیبا #اربعین ◾️ میگن تو راه زیاده موکب حضرت
شب جمعه شب زیارتی ارباب شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می آید زنی قامت خمیده لب میگذارد روی حلقوم بریده فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه شکل گفتگویش گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ دیدم خودم در عصر عاشورا بنی افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم از تشنگی لبهای عطشانت به هم خورد ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد آیه آیه نذر قرآنت به هم خورد راه تو را در گودی گودال بستند بر پیکر تو نیزه ها را می شکستند .
4_6010574428855862835.mp3
6.32M
👆 🎤محمدحسین 👌 📝 👇 شبای جمعه مادر از خواب میپرید میگفت همش خواب میبینم گلم و بیتاب میبینم بین دو نهر آب تنش رو به زیره تیغیه آفتاب میبینم گلم و بیتاب میبینم آدرس کربلا رو داد کنار گودال با دلم قرار گذاشت باز آروم و قرار نداشت رازی شدم بی کفنی یه بغچه داد یه پیرهن کنار گذاشت باز آروم و قرار نداشت حالا سر قرار رسیده زینب حرم تا قتلگاه دویده زینب سرت رو می برن سرم پائینه خدا میدونه که بریده زینب وای ، مادرت همش دعا میکنه کِی عدو تورو رها میکنه وای وای وای (4) خونه مادری یادت هست که میذاشتم شبا آب بالا سرت اینو بهم گفت مادرت حالا نمونده قطره آبی تو حرم داره میسوزه جگرت میسوزه قلب خواهرت مثه روزای بچه گی خیره به خواهر شدی آرومی حسین همیشه مظلومی حسین آروم آروم رگات و می بُرّه برات نمونده حلقومی حسین همیشه مظلومی حسین خون گلوتو پس نزن میمیرم نفس نفس نفس نزن میمیرم مثه کبوتری که گیر افتاده خودتو به قفس نزن میمیرم وای ، زخم رو زخم داری بروی تنت من فدای دست و پا زدنت وای وای وای (4)
دل و جان در گرو حضرت جانان داریم هر چه نعمت بود از محضر ایشان داریم سالیانی است که ما ریزه خور اربابیم از سر سفره ی او رزق فراوان داریم پای از روضه ی ارباب طریقت نکشیم تا که در سینه نفس تاکه به تن جان داریم نم نم اشک مصیبت به عزای تو خوش است از دم روضه ی تو جلوه دو چندان داریم تا خدایی خدا هست گدایان تو ایم دل خوشیم تا ابد الدهر که سلطان داریم اولین مستمع مجلس روضه زهراست روضه آهسته بخوانید که مهمان داریم پیر میخانه ی عشاق خمینی فرمود : هر چه داریم ز سالار شهیدان داریم تفرقه ظلم و ستم راه ندارد در ما تا که جمهوری اسلامی ایران داریم گر خدا اذن دهد سینه زنان می آییم روز محشر روی لب ذکر حسین جان داریم با وجودی که ز هجران دل ما غم بار است به ظهور پسر فاطمه ایمان داریم 🔹️ 🔹 .
📝 🖊 | 🖊 ۱۳۹۸ 🖊 "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کنار علقمه شد غوغا حرم دیگر ندارد سقا واویلا وایلا به دنبالت شدم آواره بمیرم که مشکت شد پاره بمیرم سر تو پرپر شد زائر پیکرت مادر شد واویلا / واویلا / واویلا... ببین من بی کس و تنهایم کنارت خمیده می‌آیم صدای دخترم می‌آید رقیه عمو را می خواهد واویلا / واویلا / واویلا...
📝 🖊 | 🖊 ۱۳۹۸ 🖊 "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📝 🖊 | 🖊 ۱۳۹۸ 🖊 "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به سینه هر که تمنای کربلا دارد همیشه در دل خود روضه ای بپا دارد کسی که عشق تو دارد دگر چه کم دارد بدون عشق تو عالم کجا بها دارد؟ به غیر تو که کَرَم می چکد ز انگشتت کجا پادشهی این همه گدا دارد همه ز لطف حسین است آبرو داریم گدا هر آنچه که دارد ز پادشاه دارد تو همچو من سر کویت هزارها داری ولی ببین که گدایت فقط تو را دارد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مستانه برگشته مثل کبوتر اشک من از لانه برگشته رو به ضریح تو هر کس که عاقل آمده دیوانه برگشته مانند پیمانه گنبد به سمت ساقی پیمانه برگشته باد از نفس افتاد وقتی که گیسویت به روی شانه برگشته خورشید از شوقت شب دیر رفته، صبح... زود از خانه برگشته... سوسو زدی چون شمع تیری به سویت با سه تا پروانه برگشته وسواس می خواهد این تیر، تیرانداز بی احساس می خواهد صیاد معمولا چشم شکارش را به طرزی خاص می خواهد حتی کمان حاجت از چشم های حضرت عباس می خواهد تیری که می آید از چشم حق الله، حق الناس می خواهد از روی زین افتاد دست خداوند آخرس ازآستین افتاد بی دست بود عباس پس بی تعادل بود، با صورت زمین افتاد سر ارباً اربا شد روی سرش وقتی عمودِ آهنین افتاد جای عرق این بار از بس که شد شرمنده خونش بر جبین افتاد بر جسم فرزندش زهرا به جای حضرت ام البنین افتاد... وا شد تنش از هم حتی دو تا بازوی مثل آهنش از هم... هی دور تر می شد دست نیاز بچه ها و دامانش از هم... سبقت گرفتند آه در وا شدن کم کم جبین و جوشنش از هم آخر فرو پاشید با اتحاد تیغ ها پیراهنش از هم... پس فاصله افتاد بین تمام مهره های گردنش از هم... شیطان نمک پاشید بر زخم حیدر موقع پاشیدنش از
خبر رسیده که زینب سوار محمل شد گلوی شاه محیای تیغ قاتل شد خبر رسیده ز ره بوی لاله می اید خبر رسیده که دارد سه ساله می اید برای داغ خرابه سه ساله می اید خبر رسیده که بوی سراب می اید خبر رسیده که دارد رباب می اید خبر رسیده که محمل رود به بیراهه خبر رسیده می آید طفل شش ماهه اگر چه این سفر باشد خدایی ولی زان می‌رسد بوی جدایی کریمت خوشه چین خرمن نگیرد/ خدا هرگز تورا از من نگیرد خبر داری شدم ام المصایب خبر دارم که رفتی دیر راهب خبر داری که زینب رفته از حال خبر دارم که رفتی بین گودال خبر داری شده کارم صبوری خبر دارم که تو کنج تنوری خبر داری گلت نشکفته پژمرد خبر داری رقیه دخترت مرد اون که تورو کشت دستامو بسته مثل اباالفضل سرم شکسته مثل رقیه خسته خسته این خبر را برسانید به کنعانی ها بوی پیراهن خونین حسین می اید 🔸
Moghadam-Shab19Ramazan1393[07].mp3
5.93M
▪️منو ابر بهاری کن ، بازم اشکامو جاری کن▪️ 🎤🎤 کربلایی جواد مقدم 🌺 نوحه شور 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 منو ابر بهاری کن ، بازم اشکامو جاری کن ببین این چشمِ خشکیده واسه چشمام یه کاری کن یه کاری کن آقاجون زندگیم پُره صفا باشه یه کاری کن آقاجون بِینِمون برو بیا باشه یه کاری کن آقاجون قسمتم کرب و بلا باشه کرب و بلا منو میکِشیَم به کجا به کجا به کجا کرب و بلا منو میکُشیَم به خدا به خدا به خدا ... کرب و بلا واه ، کرب و بلا واه ، کرب و بلا واه ... 🌺🌿🌺 🌺🌿🌺 منه محتاجو یاری کن ، راحت از این خماری کن دیگه از تو بسه دوری واسم آقا یه کاری کن یه کاری کن آقاجون لحظه هام با روضه توأم شِه یه کاری کن آقاجون یه کم از بار گنام کم شِه واست امسال میمرم تو فقط بذار مُحرم شِه کرب و بلا منو میکِشیَم به کجا به کجا به کجا کرب و بلا منو میکُشیَم به خدا به خدا به خدا ... کرب و بلا واه ، کرب و بلا واه ، کرب و بلا واه ... @emame3vom 🌺🌿🌺 🌺🌿🌺 بیقرارم یه کاری کن ، گرفتارم یه کاری کن که فقط توی این دنیا تورو دارم یه کاری کن یه کاری کن آقاجون واسه تو علم به کف باشم یه کاری کن آقاجون سَرخوش از شور و شعف باشم یه کاری کن آقاجون شبای قدرو نجف باشم یه کاری کن آقاجون از غم دنیا رها باشم یه کاری کن آقاجون نوکر امام رضا باشم یه کاری کن آقاجون عرفه کرب و بلا باشم کرب و بلا منو میکِشیَم به کجا به کجا به کجا کرب و بلا منو میکُشیَم به خدا به خدا به خدا ... کرب و بلا واه ، کرب و بلا واه ، کرب و بلا واه ... 🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤 🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فار