.
#زمینه #عاشورا #وداع
#امام_حسین_زمینه
#روز_دهم_محرم
ای وای
من و غمگساری
من و گریه زاری
خبر از دل سوختهی من نداری...
میون بیابون...
میری با دل خون
زن و بچههاتو به کی میسپاری؟
آروم آروم برو آقا...
رحمی کن به منِ تنها
صدامو میشنوی داداش؟...
مهلا مهلا یابن الزهرا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای وای
عطش گر گرفته
چشات بی فروغه...
چقدر گودی قتلگاهت شلوغه
شنیدم که دارن
سرت رو میبرّن
ایشالا دروغه... ایشالا دروغه...
شمر و با خنجر آوردن
با لگد گلُ پژمردن
از خیمه دویدم اما...
دیر رسیدم سرُ بردن..
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای وای
تو این جسم خسته
چقد تیر شکسته...
چرا نیزه راه نفس ها تو بسته؟!
شده خاک و خون گِل
بمیرم که قاتل..
تو گودال رو سینهت با چکمه نشسته...
دختر علی مضطر شد
رو خاک صحرا زانو زد
اف بر این دنیا که زینب...
به عمر بن سعد رو زد
#محمدعلی_انصاری
مشابه سبک زیر خوانده میشود 👉
.👇
.
#واحد_امام_حسین(ع)
#محرم
#واحد_شور
یار دیرینم حسین ، مذهب و آیینم حسین
نورِ تاریکیِ قبر و ذکر تلقینم حسین
دُرّ نایابم حسین ، مِهرم و مهتابم حسین
توو شب اول قبرم منو دریابم حسین
حسین سرپناه دل مضطرم
حسینه فقط شافع محشرم
حسین علتِ مستی نوکرا...
حسینه مِی و باده و ساغرم
حسین جان حسین جان حسین جان حسین
آخرین خواهش من ، منشأ آرامش من
زیر پرچمِ حسینه فقط آسایش من
آبروی عالَمه ، محول الاحوالمه
بهترین خیرالعمل توو نامه ی اعمالمه
شدن انبیا هم دخیلِ دَرِش
منم نوکرِ نوکرِ نوکرش
به واللهه آزادگی رو فقط...
حسین داده توی جهان گسترش
حسین جان حسین جان حسین جان حسین
توو دو عالم بخدا ، نمیشم از حسین جدا
توی عشقم به حسین کردم به زینب اقتدا
کاش ببینم حرم و ، کتیبه ها و عَلَم و
زنده باشم ببینم این دهه ی محرم و
بیچاره کسی که تا روز ممات
توی راه عشقش نداره ثُبات
حسینه همون عشقی که عاقبت
یه روزی اسیرش میشن کائنات
حسین جان حسین جان حسین جان حسین
#بهمن_عظیمی ✍
👇
.
#واحد_سنگین #دهه_محرم
📋 توو کوفه آهِ غربتم پیچید
#سنگین_روضه #واحد
#حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو کوفه آهِ غربتم پیچید
اما کسی فریادم و نشنید
سنگم زده اونیکه تا دیروز
سنگِ تو رو به سینه میکوبید
تنها که موندم چیزایی دیدم
جز ناسزا هیچ چیزی نشنیدم
تو کوچهها اون حال زهرا رو
سیلی که خوردم تازه فهمیدم
راه منو توو کوچهها بستن
دستامو مثل مرتضی بستن
اما دلیل اشکام اینه که
کمر به کشتن شما بستن
«مظلوم کربلا حسین جانم
غریب کربلا حسین جانم»
...................
دردای بیاندازه میبینم
هر روز یه درد تازه میبینم
توو کوچه بازارا که میگردم
تیرایی مثل نیزه میبینم
دیگه دلم از کوفه بیزاره
هر کس برات یه فکرایی داره
از توو چشای خولی میبینم
دست از سرِ تو برنمیداره
حالم پریشونه ،چشمام گریون
از حرفاشون، میشه دلم پر خون
به دختراشون قول گوشواره
قول کنیز میدن به زنهاشون
«مظلوم کربلا حسین جانم
غریب کربلا حسین جانم»
.....................
هرجوری میتونی میگم برگرد
با این لبِ خونی میگم برگرد
من تشنه جون میدم میدونم که
لب تشنه میمونی میگم برگرد
حرف از خرید خنجره، برگرد
حرف از گلو و حنجره، برگرد
تیری که دست حرمله دیدم
از نیزهها هم بدتره، برگرد
تو کوفه زینب میشه پیر برگرد
مخدرات میشن اسیر، برگرد
اینجا کسی هم بازی اون نیست
دست رقیهت بگیر برگرد
«مظلوم کربلا حسین جانم
غریب کربلا حسین جانم»
*شاعر: #داوود_رحیمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
.👇
.
#واحد_سنگین
#شب_دوم_محرم
#ورودیه
___
خدا رو شکر که خیمه سیرابه
حالا که مشکامون پر از آبه
رقیه رو دوش ابالفضل و
علی رو دست مادرش خوابه
ولی دلم یه دنیا غم داره
دلشوره آرومم نمیذاره
جای گلای باغ زهرا نیس
تو این بیابون که پر از خاره
اشک میریزم داداش به احوالت
زخمی نشه یه وقت پر و بالت
بری ازم جدا بشی و من
بخوام بگردم اینجا دنبالت
.......................
نمیزدی حرف جدایی کاش
تو رو خدا فکر دل من باش
حتی واسم سخته میبینم که
خاکی شده صورت تو داداش
میدونم اینا نقشه ها دارن
میخوان تو رو جدا کنن از من
دلواپسی هام میشه بیشتر با
صدای پای مرکب دشمن
از تیغ و نیزه ها نشی سیراب
نمونی تشنه یه جرعه آب
پیرهن کهنه رو تنت کن که
نسوزونه تن تو رو آفتاب
.....................
بند۳
مادر میگفت بی کفنی داداش
شهید دور از وطنی داداش
قرآن بخون برام تا آروم شم
قاری قرآن منی داداش
میدونی که توی دلم غوغاس
پریشونم ولی دلم دریاس
تو راه تو اسارتم میرم
تو راه تو اسیریم زیباس
بدون که خواهرت داره غیرت
اسیر میشم ولی دارم عزت
غصه نخور خودم جلو دشمن
سپر میشم واسه زن و بچت
شاعر:#علیرضا_خلیفه_سلطانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مشابه سبک زیر خوانده میشود 👉
.👇
.
#واحد_سنگین
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
______
خبر داری به کی پناه بردم؟
خبر داری که من کتک خوردم؟
بالای نی سرت رو که دیدم
اینجور برات بگم بابا: مُردم
بابا شنیدی بِم چیا گفتن؟
باور نمیکنی کیا گفتن!
توو مسجد کوفه مسلمونا
توو بازارم یهودیا گفتن
بابا کجا بودی میترسیدم؟
میدونی چند شبه نخوابیدم؟
بابا جونم میدونی چند روزه
اون روی ماهتو نبوسیدم؟
###
معلوم نبود به عمهها میخورد؟
یا نه، به اون تشت طلا میخورد؟
چوبی رو که بالا میرفت دیدم
اما نمیدیدم کجا میخورد
اون ماجرا رو تازه فهمیدم
تا این لبای زخمیرو دیدم
حالا لب خشک منم سرخه
از بس لب خونیتو بوسیدم
میخوام شبیه تو بشم، میشه؟
داغ دلم اینجوری کم میشه
دستام کوچیکه میدونم، اما
داره لبامون مثل هم میشه
###
میبینی موی دخترت سوخته؟
مثل خودم موی سرت سوخته
باباجونم یادت میاد اون شب
گفتی موهای مادرت سوخته؟
کبودیهارو دیدی روو دستم؟
دیدی به زحمت روسری بستم؟
بازو و پهلومو ببین بابا
حالا شبیه مادرت هستم؟
من روضهخون حنجرت میشم
مرهم برا زخم سرت میشم
با اشک چشمام رووتو میشورم
مادر نداری مادرت میشم
شاعر: #داوود_رحیمی✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇
.
#واحد_سنگین
#حضرت_عبدالله
#شب_پنجم_محرم
____
قراره بیقرار تو باشم
دارم میام که یار تو باشم
تو که همش کنار من بودی
منم باید کنار تو باشم
بمیرم ای عمو چه بی حالی
تو رو خدا بزن پر و بالی
نفس بکش یه کم عموجونم
چه روضه ای شده چه گودالی
چه ماجرا تو قتلگا بوده
پر از غباره یا پر از دوده
با این همه غمی که می بینم
حسن شدن یه کم برام زوده
###
شبیه قاسم و علی اکبر
دل منم برات شده پرپر
درسته سن من کمه اما
منم یه جورایی مث اصغر
فدات میشم خودم نباش مضطر
خودم سپر میشم برات آخر
به یاد دست مادرت اینجا
جدا میشه یه دستم از پیکر
این نانجیب واسه چی خندیده
نگاش به سمت خیمه چرخیده
کنار پیکر تو فهمیدم
بابام تو کوچه ها چیا دیده
###
توو قتلگاه شده چه غوغایی
دل منو غم تو آزرده
یکی با نیزه اومده سمتت
یه پیرمرد عصاش و آورده
غریب و بی کسی توو این گودال
چه فکرایی که دشمنت داره
یکی نگاشه سمت انگشتر
یکی نگا به پیرهنت داره
غم منو نخور عموجونم
دلم برا غم تو میسوزه
که حرمله جلو چشات با تیر
تنم رو به تن تو می دوزه
شاعر:
#محسن_ناصحی✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇