. #امام_حسین در دلم غیر تو ای عشق کسی نیست حسین در سرم غیر وصالت هوسی نیست حسین قلب من چشم من و گریه من نبض من است گریه آنجا که نباشد نفسی نیست حسین از همان دم که دلم خواست تو را فهمیدم که به جز مهر تو فریاد رسی نیست حسین آن بهشتی که مرا از تو جدا می خواهد چه بهشتی که به غیر از قفسی نیست حسین حتم دارم که به قاموس تو ای مرد بزرگ من بمیرم تو به دادم نرسی نیست حسین #امام_حسین_علیه_السلام #حسن_کردی .

. #شب_اول_محرم حی علی العزا... زمان رسیده به فصل محرمی دیگر هر آدمی شده در روضه آدمی دیگر رسید پای عزایت همینکه بر دل شهر شده است عالَم این شهر عالَمی دیگر غم تو چیست که اینگونه سر به راهم کرد سرآمد است غم تو به هر غمی دیگر در این زمانه که درمان همیشه نایاب است فقط ترنم روضه ست مرهمی دیگر مرا که اشک زلال است در غم تو حسین چه احتیاج ِ گداییِ زمزمی دیگر #امام_حسین_علیه_السلام #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #حسن_کردی✍ .

. #زمینه_امام_حسین من فقط به عشق اینه زنده موندم بکشم نفس دوباره تو محرم نشه سایه ت از سرم یه لحظه هم کم خیلی سختی کشیدم به تو رسیدم آقامی دنیامی تو عشق و رؤیامی تو مولا من بنده بنده ی شرمنده یا حسین یا حسین یا حسین پیرن سیات بهم انگیزه میده دلم هر چی خوبی دیده از تو دیده با عرق ریختن برات گنام می ریزه دعا مادرت منو اینجا کشیده مجنون و محزونم از غصه ت حیرونم کربلا می خوام و دوست دارم آقام و یا حسین یا حسین یا حسین ای که پرچم خدا شد پیرهن تو الهی جدا نشه سر از تن تو نبینه یه خواهری خسته و تنها روی سینه تون نشسته دشمن تو خاکم بر سر باشه جسمت پرپر باشه بی حبیب ای غریب گشتی شیب الخضیب یا حسین یا حسین یا حسین #امام_حسین_علیه_السلام #زمینه #حسن_کردی .👇

﷽ #شور_احساسی #امام_حسین #بنداول بعدصدسال‌دیگه‌بازم اسم‌توسرزبونه توی‌ذهن‌آدم‌آقا اولی‌هاس‌که‌می‌مونه اولین‌پیرهن‌سیامو شال‌مشکی‌عزامو اولین‌خیمه‌ی‌گریه اولین‌باری‌که‌دیدم گریه‌های‌پدرم‌رو توی‌روضه‌ی‌رقیه یادمه همه‌ی‌خاطره‌های‌خوب‌بچگی‌مو یادمه مادرم‌سپردبه‌توتموم‌زندگی‌مو یاحسین‌یااباعبدالله‌یاحسین #بنددوم آرزوی‌مادرم‌بود پسرش‌برات‌بخونه صدام‌و‌نذرتوکردچون این‌صداعه‌که‌می‌مونه نوحه‌های‌اولم‌رو ذوق‌چشم‌مادرم‌رو یادمه‌به‌این‌علامت اولین‌نمازکه‌خوندیم بایه‌مُهرکربلاو من‌شدم‌عاشق‌تربت یادمه مادرم‌النگوش‌و‌فروخت‌برازیارت یادمه من‌به‌حال‌بچگی‌هام‌می‌کنم‌حسادت یاحسین‌یااباعبدالله‌یاحسین بندسوم پدرم‌میگه‌شفاهست حتی‌تو‌قالی‌روضه گفت‌بزرگ‌میشی‌اگه‌تو کنی‌حمالی‌روضه واسم‌اون‌لحظه‌ها‌خاصه اولین‌گدایی‌واسه خرجاونذری‌هیئت درخونه‌ها‌میرفتم بایه‌عشقی‌پول‌گرفتم برابرپایی‌علامت یادمه روی‌دوش‌پدرم‌تموم‌گریه‌هامو یادمه ازهمون‌بچگی‌کم‌نذاشتی‌توبرامو یاحسین‌یااباعبدالله‌یاحسین ✍‌شاعر: #حسین_عیدی •تعجیل‌درامر‌فرج‌صلوات• #محرم۱۴۴۷ 👇

📝متن‌آماده‌چاپ‌‌- بعد صد سال دیگه بازم

. #غزل_مرثیه #شب_اول_محرم #حضرت_مسلم علیه_السلام دست بسته به سر دار ببین مهمان را بنگر از اشک که لبریز کنم دامان را کاش قرآنِ عقیله! به مدینه بروی پاره پاره کند این کوفه همه قرآن را برنگردی تو اگر، پیکر تو برگردد می‌کشانند به هر سو بدنِ بی جان را نعل تازه به روی دست گرفتند حسین قصدشان است بپاشند تن عریان را زجر کُش میشوی و خواهر تو می‌بیند از گلوی شده دَرهم، رگ آویزان را چوب در دست گرفته پسر مرجانه بشکند تا به دل طشت دُر دندان را حرمله کاش بلندش نکند از مویش دختری که بزند بوسه لب عطشان را #محمود_اسدی_شائق ✍ .

. #شب_سوم_محرم #حضرت_رقیه ۱۲۵۵ بابا فراق و داغ مرا انتخاب کرد درد مرا توان که به صدها کتاب کرد با من بگو چرا گلویت نامرتب است؟ بابا که کاکل تو بخونت خضاب کرد؟ از عمه جان شنیده‌ام این را که نعل اسب چون گندم، عضو عضو تو را آسیاب کرد پوشیه‌ی مرا که ربودند از رُخم سیلی به روی سوخته، کار نقاب کرد معجر نداشتم که بپوشم سرخودم عمه برای طفل تو، فکر حجاب کرد آن شب که زجر موی من از پشت سر کشید توهین چقدر بر پسر بوتراب کرد محکم مرا زمین زدو از گیسویم گرفت بازوی من شکست و مرا بد عذاب کرد عکس عمو کشیده‌ام این‌بار با غضب خولی رسید و ابروی او را خراب کرد از نیزه تا که خورد زمین راس اصغرت با تازیانه حرمله رو به رباب کرد مُردم همان زمان که یزید شرابخوار نزدیک چشم‌های تو جام شراب کرد منکه ملیکه‌ی همه آفاق بوده‌ام یک سرخ مو مرا به کنیزی خطاب کرد #محمود_اسدی_شائق✍ .

. #شب_چهارم_محرم #حضرت_حر علیه_السلام #چهارپاره ۱۲۵۶ با خجالت آمدی سوی حسین داشتی بر لب، نوا و زمزمه سربه زیر انداختی گفتی مرا عفو کن ای نور چشم فاطمه **** تو گمان کردی که نفرین بود، نه یوسف زهرا دعایت کرده بود تو نرفتی در سپاه شاه عشق حضرت زهرا صدایت کرده بود **** تو ادب کردی به نام فاطمه زان سبب جانت فدای شاه شد ختم شد عاقبتِ کارت بخیر جان تو تقدیم ثارالله شد **** گر چه افتادی تو روی خاکها یوسف زهرا به بالینت رسید راس تو برداشت از روی زمین کس نداند که چها مولا کشید **** حر! تو که رفتی ولی وقت غروب تو ندیدی با گل زهرا که چه شد دور آفای غریبم شد شلوغ زنده آنجا ماجرای کوچه شد **** تو ندیدی حر! تنش در قتلگاه جا برای ضربه‌ی دیگر نداشت تو ندیدی که چه شد با سینه‌اش شمر روی سینه پایش را گذاشت **** #محمود_اسدی_شائق✍ #اصحاب .

. #شب_پنجم_محرم #حضرت_عبدالله ۱۲۵۷ کعبه دور حسین می‌گردید دشنه‌ی کوفه، یاس را می‌چید سنگ‌‌های تراش خورده‌ی شان سر و روی عموی من بوسید بس که نیزه میان جسمش بود با لگدها بدن نمی‌چرخید نیزه از سینه‌اش که بیرون زد در همان لحظه عمّه‌ام می‌دید اسبها روی سینه‌اش رفتند به ته نعل، پیکرش چسبید عمویم روی خاک، سینه نداشت زنده بود و همه بدن پاشید دست من شد به پوست آویزان بوی بابا به دشت می‌پیچید روی جسم عمو که افتادم حرمله دید و داشت میخندید با که گویم عمو دم آخر از غم گوشواره می‌لرزید #محمود_اسدی_شائق✍ .

. #شب_ششم_محرم #حضرت_قاسم ۱۲۵۸ چشمم از داغ غم تو چشمه‌ی زمزم شده چشم من کم سو شده یا جسم تو مبهم شده بس که مانند حسن شد تیرباران پیکرت از تو می‌بینم تنی که کاملاً دَرهم شده قاسمم مانند اسم تو تنت تقسیم شد عضو عضو پیکرت دیدم که کم‌کم، کم شده از جمل هرکس که کینه داشت بر تو نیزه زد نیزه را دیدم که بین استخوانت خم شده با که گویم که تن پاک تو چسبیده بخاک جای پای اسبها بر سینه‌ات محکم شده روی هر زخم تو زخم دیگری جا میگذاشت نعل‌ کهنه روی زخم تازه‌ات مرهم شده تازه داماد حرم برخیز خوش غیرت ببین نوعروست روبرو با جمع نامحرم شده #محمود_اسدی_شائق✍ .