.
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
۱۲۵۹
بعد اصغر مادرش از زندگانی سیر شد
بعد از آن تیر سه شعبه بود که دلگیر شد
صبح، شرمِ مادری از کودک دردانهاش
عصر، طفلی زیر خاک و سینهای پر شیر شد
پشت خیمه بعد عاشورا ولی جنجال بود
خواست تا بیبی رود امّا دوباره دیر شد
نیزه داران پشت خیمه رفت و آمد داشتند
سورهی عشق حسین در موج خون، تفسیر شد
نیزه خالی رفت اما با بدن آمد برون
پیکر ششماهه با یک نیزهای درگیر شد
سر به نیزه شد بلند و مادری از پا نشست
فاش میگویم رباب از غصه درجا پیر شد
زیر خاک پشت خیمه خواب غارت دیده بود
وای بر من، تازه خوابش روی نی تعبیر شد
#محمود_اسدی_شائق✍
.
.
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر
۱۲۶۰
یاس خوشبوی حرم شد لاله و پرپر شده
قطعه قطعه جسم تو از نیزه و خنجر شده
حال و روزم را تماشا کن، تماشایی شدم
اشکهایم باعث خندیدن لشگر شده
من کنار پیکر پاشیدهات زانو زدم
در میان خیمه هم، دلواپست مادر شده
با تماشای تو یاد روز میلادت کنم
بلکه از آن روزهم، جسم تو کوچکتر شده
من سلامت میکنم دشتی جوابم میدهد
هر کجای دشت را دیدم پر از اکبر شده
بر تن تو ضربههای نابرابر میزدند
دست بردم بر تنت دیدم تنت بیسر شده
موقع جمعت، صدو ده بار گفتم یا علی
چیدمت اما جوانم، اکبرِ دیگر شده
بیم دارم پا گذارم روی اعضاء تنت
بس که در هر گوشه جسمت، قدّ انگشتر شده
یوسفم! نامحرمان دور و بر ما صف زدند
خیز از جا عمه جانت، دست بر معجر شده
#محمود_اسدی_شائق ✍
.
.
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس
#شب_تاسوعا
۱۲۶۱
خون ز چشمانِ تو چون دریاست بالا میرود
جسم پاشیده روی صحراست بالا میرود
از کنار علقمه دیدم یکی میگفت آه
این صدای نالهی زهراست بالا میرود
نیمی از جسم تو را دیدم کنارِ علقمه
نیم دیگر از تنت، با پاست بالا میرود
کاشکی این صحنه را هرگز نمیدیدم ولی
با نوک نیزه تنِ سقّاست بالا میرود
با که گویم پیکرت را دیدم و نشناختم
جسم تو بر نیزهی اعداست بالا میرود
گر نخیزی شمر میآید به روی سینهام
چکمهای از سینهام تنهاست بالا میرود
بر روی نیزه، سر پاشیدهی تو بسته شد
روی نیزه معجر زنهاست بالا می رود
حرمله طفل مرا از مو بلندش میکند
گریه های دخترم اینجاست بالا میرود
#محمود_اسدی_شائق✍
.
.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شب_دهم_محرم
#عاشورا
۱۲۶۲
ای خدا نشناس ای بی عار مادر آمده
با تو گویم با دلی خونبار مادر آمده
پیکرش را برنگردان پیش چشم فاطمه
با سری که خورده بر دیوار مادر آمده
بس کن ای نامرد بیش از این دگر ضربه نزن
ضربه هایت شد چرا تکرار مادر آمده
یوسف ما زیر خنجر، میخورَد دائم تکان
چکمه را بر گردنش نگذار مادر آمده
بوسه گاه مادر ما که نمی گردد جدا
سر بریدن میشود دشوار مادر آمده
با سری که بد جدا شد از بدن، بازی مکن
پای خود از صورتش بردار مادر آمده
#محمود_اسدی_شائق ✍
#گودال #امام_حسین
.
.
#زمزمه
#روز_عاشورا #امام_حسین
#شب_دهم_محرم
#سبک_چه_گودالی
۱۲۸۱
چه گودالی
زبس نیزه خوردی خیلی بدحالی
دیدم پاره پاره و لگدمالی
چه گودالی
دیدم که به سینت
با نیزه سَنان زد
دیدم بعد سینه
محکم به دهان زد
حسینم
خیلی بی هوا میزدنت
بیچون و چرا میزدنت
کشتنت تعارفی شده
با چوب و عصا می زدنت
حسینم
بوسه بر تو ای مه رو زدم
کنار تنت زانو زدم
به ناچار بالای قتلگاه
به حرمله و شمر رو زدم
****
پیش رویم
دوازده بار زد سفید شده مویم
با هر ضربه عجّل لِفَرَج گویم
پیش رویم
یکبارِ دیگه شمر
قدّم رو کمان کرد
با پا بدنت رو
پُشت به آسمان کرد
میسوزم
که تنت جدا جدا شده
کار من خدا خدا شده
یه جوری برید گردنتو
استخوونا جابجا شده
میسوزم
برا صله کشتنت حسین
با هلهله کشتنت حسین
صدبار مُردم و زنده شدم
با حوصله کشتنت حسین
****
سر و بردن
برای سر تو خورجین آوُردن
همه دخترها رفتی کتک خوردن
سرو بردن
تنها ابن سعدو
داشتش راضی میکرد
وقتی با سر تو
خولی بازی میکرد
حسینم
دیگه جون نمونده توو تنم
فکرِ خونِ رو پیرُهنم
آخه چجوری آروم باشم
ببینمتو داد نزنم
حسینم
کاشکی بعد سر بریدنت
دیگه کار نداشتن با تنت
توو شلوغیا خودم دیدم
چسبیده به نعلا بدنت
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
#دهه_محرم
👇
.
#زمزمه
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم
#سبک_چه_گودالی
۱۲۷۳
بیا برگرد
بُوَد کوفه پر از مردم نامرد
شدم سرتا پا ز غصّه ات پر درد
بیا برگرد
حال مسلمت رو
دَرهم میکنه شمر
دیدم چکمه هاشو
محکم میکنه شمر
حسین جان
کاش تن تو جابجا نشه
نیزه توی پهلوت جا نشه
رو سینت جای رقیّته
پای کسی کاشکی وا نشه
حسین جان
عبا واسهی اکبر بیار
یه چن تا معجر بیشتر بیار
دخترات تا غارت نشدن
خلخال از پاهاشون در بیار
****
نیا اینجا
نیا سمت کوفه ای گل زهرا
شدم سرگردون توو کوچه ها آقا
نیا اینجا
طوعه پشت در بود
امّا ندید آزار
از سیلی سرش که
نخورده به دیوار
میسوزم
یاد مادرت به پشت در
که میزدنش چهل نفر
یه چوری زدن مادرتو
که توو کوچه خورد زمین با سر
مسلمت
برا بچههات بی قراره
کسی تاب سیلی نداره
کاشکی خواهرت با اشک و آه
توی بزم می پا نذاره
****
#محمود_اسدی_شائق✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
#زمزمه
#ورود_کاروان_به_کربلا
#سبک_چه_گودالی
۱۲۷۴
کجاست اینجا
شدم دلواپس برا گل زهرا
میترسم اینجا بشی تک و تنها
کجاست اینجا
همچون گیسوی تو
دل در پیچ و تابه
دلشورم برایِ
کودکِ ربابه
عزیزم
یه خواهش دارم ای نورِ عین
میگم با تو من با شورو شین
بخونهای که مدینه سوخت
چی میشه که برگردیم حسین
میمیرم
تنت اگه زیرو رو بشه
دور تو پر از عدو بشه
تو بگو چیکار کنم اگه
نیزه توو گلوت فرو بشه
****
جواب امام به خواهر
توو این صحرا
می خندن به اشکِ دیدهی زنها
اموم از کرب و بلا و از غم ها
میشیم تنها
اینجا توی گودال
میبینی بدن رو
زیر نعل مرکب
پاره پیرُهن رو
می بینی
پنجه توو موهام گیر میکنه
با غمتورو درگیر میکنه
با سرِ بریدم یه نفر
دختر منو پیر میکنه
همینجا
از بدن جدا میشه سرا
گرد و خاکی میشه معجرا
سرِ یه گوشواره میبینی
میشه پاره گوش دخترا
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
#ورودیه #شب_دوم_محرم
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
#زمزمه
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
#سبک_چه_گودالی
۱۲۷۵
بیا بابا
ببین جادادن منو به ویرانه
همه میخندن بحال دردانه
بیا بابا
هرجا که رسیدم
تا اشکمو دیدن
نازی از موهای
دخترت کشیدن
بابایی
در نمیادش دیگه صدام
با خبری از درد پاهام
قربون چشات بشم بیا
ببینی کبود شده چشام
بابایی
بیاو بگو با سلسه
زجر منو به بندم نکنه
کاش میشد بگی به حرمله
از موهام بلندم نکنه
****
ببین بابا
شدم سرتا پا چون مادرت زهرا
لگد خوردم دیگه افتادم از پا
ببین بابا
سوغاتی برا من
گوشواره نمیخوام
یه عصا بیار که
خوب بلندشم از جام
بابایی
توی بدنم نمونده نا
میزدن منو با دست و پا
این بار اگه رفتی لااقل
با داداش علی اکبر بیا
دخترت
تا حالا عذاب ندیده بود
غم بی حساب ندیده بود
بدتر از همه که عمّه جون
تا حالا شراب ندیده بود
****
#محمود_اسدی_شائق
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇