.
🏴 #زمزمه یا #واحد_سنگین #اربعین حسینی علیه السلام زبانحال
#زمزمه_اربعین
#واحد_اربعین
#رسیدم_از_سفر_پاشو
🏴بند اول
رسیدم از سفر پاشو
به دیدنَم بیا حسین
بده جواب خواهر و
غریب کربلا حسین
از راه دوری اومدم
سر مزار تو حسین
ببین که خسته اومدم
مهمونتم پاشو حسین
یه اربعین،دورم ازت
آه ای برادر شهید
پاشو ببین،که از سفر
خمیده خواهرت رسید
پاشو برادر،غریب مادر
که از اسارت،برگشته خواهر
غریب حسینم
🏴بند دوم
پاشو تا دردِدل کنم
از کوفه و شام بلا
پاشو برات بگم من از
بزم یزید بی حیا
پاشو تا شرح کنم برات
محله ی یهودی رو
پاشو نشون بدم بهت
من آثار کبودی رو
یه اربعین،سر تورو
رو نیزه ها دیدم حسین
یا روی نی،یا توی طشت
یا زیر پا دیدم حسین
پاشو برادر،غریب مادر
که اربعینت،برگشته خواهر
غریب حسینم
🏴بند سوم
پاشو بگم کجا بودم
نمیشه باورت حسین
از شام غم حرفا داره
غمدیده خواهرت حسین
پاشو ببین تو خواهرو
برگشته از سفر حسین
پاشو بگم که با کیا
من بودم همسفر حسین
یه اربعین،با قاتلت
رفتم من از بیابونا
هرچی روکه،سپردی و
برات آوردم من اخا
ولی یکیش تو،ویرونه ها موند
منو ببخش که،رقیه جا موند
غریب حسینم
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇👇
.
#زمزمه
#اربعین
▪️بنداول▪️
حال من باز خرابه
دوری از تو عذابه
از کربلا جا موندم امسالم
برا همینه آشوبه حالم
منو نخواستی باز آقا باشه
انگار نبود واسه من جا باشه
حق بده که دلم بگیره
چشمام بشه دریای حسرت
گناهم و اگه ببخشی
آقا منم میام زیارت
▪️بنددوم▪️
ای حسینم رسیدم
مثل مادر خمیدم
برای گریه شونت رو می خوام
کبود و نیلی برگشتم از شام
در به در کوی و برزن بودم
نشونه سنگاشون من بودم
بسکه دل منو سوزوندن
خاکسترم رسیده داداش
دشمن منو شبیه مادر
تو کوچه ها کشیده داداش
▪️بنددوم▪️
یادمه کینه هاشون
یادمه ضربه هاشون
یادم نرفته گودال غوغا بود
جسم تو غرق خون زیر پا بود
یادم نرفته با خنجر می زد
پیش نگاهای مادر می زد
وقتی کناز تو رسیدم
شکسته بود تموم اعضات
پیدا نکردم جای سالم
بوسه زدم داداش به رگهات
#محسن_طالبی_پور ✍
#زمزمه_اربعین
#ماه_صفر
.👇
زمان:
حجم:
281K
#زمزمه
#نوحه
#اربعین_حسینی
خیز ومرا بنگر.... آمده ام زسفر
عزیز مادر.. حسین.. عزیز مادر
از بعد تو من، سختی بسیار کشیدم
در کوفه وشام جز غم واندوه ندیدم
ای وای حسین.. وای حسین.. وای حسینم
_______________
زینب تو شد اسیر.... از غم تو شده پیر
ای نور دیده... شدم.. کمر خمیده
اهل حرم آل خدا طعمه ی غارت
یکسو غم هجران تو یکسوی اسارت
ای وای حسین...
______________
گویم به شرم تمام.. رقیه مانده به شام
کنون برادر.. ببخش.. قصور خواهر
در تشت طلا چون سر خونین تو دیدم
از عمق دلم آه جگر سوز کشیدم
ای وای حسین..
______________________
آمده ام بر تو... به همره سر تو
بریده حنجر..مرا...تویی تو دلبر
دیگر نبود طاقتم آرام بگیرم
خواهم زخدا روی مزار تو بمیرم
ای وای حسین.
#اسماعیل_تقوایی
زمان:
حجم:
178.4K
#زمزمه
#نوحه
#اربعین_حسینی
قافله را ببر به کرببلا، ساربان ساربان
تاکه زیارت کنم آن سرجدا، ساربان، ساربان
واویلتا واویلتا حسینم، حسینم، حسینم۲
_________________
گذشته ازداغ وفراق حسین، چهل روز چهل روز
بوده مرا فراق آن نور عین، جگر سوز جگر سوز
واویلتا..
________________
خاک مزار تو بسر بریزم، حسینم حسینم
دوای درد من تویی عزیزم، حسینم حسینم
واویلتا...
_________________
به قتلگه تا که گذر نمودم، دوباره دوباره
گریان شده شعر عزا سرودم، دوباره دوباره
واویلتا...
________________
بر سر قبر تو عزا بپا شد، برادر برادر
غرق غم تو آل مصطفی شد، برادر برادر
_________________
آورده ام بهر وصال با تن، سرت را، برادر
سری که بوده یار وهمره من، برادر برادر
واویلتا...
_______________
ناله کنان صدا زند ربابه، اصغرش اصغرش
گویی نباشد رفتن کودکش، باورش باورش
واویلتا...
________________
رسیده کار من دگر به پایان، حسینم، حسینم
کاش کنار قبر تو دهم جان، حسینم حسینم
واویلتا...
#اسماعیل_تقوایی
زمان:
حجم:
253.5K
#زمزمه
#واحد_سنگین
#اربعین_حسینی
باز آمدم جانا، سر شد، دوران هجرانم
ریزم به سر خاک قبر تو،ناله می زنم، آه ای حسین جانم
من خواهری غم پرورم... من مرغ بشکسته پرم
جانان و جان زینب
روح وروان زینب
________________
بعد از تو جان من، زینب، شد بیکس وتنها
گشتم اسیر دشمنت، شد نصیب من،همراهی غمها
هر روز وشب رنجیده ام... شام بلا را دیده ام
دیدم سرت بر نی
در تشت وبزم می
________________
ای پیکر بیسر، برخیز، رأس تو آوردم
شد اربعین قتل تو،در عزای تو، غرق غم ودردم
شرمنده باشد خواهرت.... مانده خرابه دخترت
صد آه و واویلا
از این غم عظما
#اسماعیل_تقوایی
زمان:
حجم:
321.3K
#زمزمه
#نوحه
#شور
#اربعین_حسینی
رسیده کاروانی از شام، به کربلا زبعد چل روز
زده شرر به عالم خواهر، به ناله ای جگر سوز
بیا مدم برادر برخیز، ببین تو حال زار زینب
کشیده ام بسی سختی ها، در این چهل شب وروز
حسین حسین غریب وتنها، حسین حسین غریب وتنها، حسین حسین غریب وتنها، حسین حسین حسین جان۲
_______________________
زبعد تو حرم شد غارت، صدا زدم حسین سردارت
دویده ام پی طفلانت، برفته ام اسارت
امان امان زشام وشامی، شدم به مرگ خود من راضی
چه طعنه ها شنیدم در شام، شده به ما جسارت
حسین حسین غریب و....
___________________________
نگاه من به گودال افتاد، دوباره تازه تر شد داغم
بیادم آمد آندم را که، بیامدم سراغت
بدیدم آن تن بیسر را، رگ بریده را بوسیدم
تمام هستی ام سوزاندی، به آتش فراقت
حسین حسین غریب و...
___________________________
خجالتم مده ای جانم، مپرسی ام زحال دختر
گل سه ساله ی تو گشته، در آن خرابه پرپر
رقیه ات بمانده تنها، منم غریق بحر غمها
نبوده ام امین خوبی، ببخشم ای برادر
حسین حسین غریب...
________________________
مرا نمانده دیگر طاقت، نفس کشیدنم بی دلبر
دعا نما که نزدت آیم، تو ای شهید بیسر
بیایم وکناربابا، بیایم وکنار مادر
به یاد روز عاشورایت، زنم به سینه وسر
حسین حسین غریب و....
#اسماعیل_تقوایی
1_13076801869.ogg
زمان:
حجم:
1.96M
#نوحه
#زمزمه
#اربعین_حسینی
(ثواب این زیارت را کسی جز حق نمیداند)
(تبشهـای دل زینب، زیارتنامـه می خواند)
حسینم وای حسینم وای(2)
زشام و کوفـه برگشتم،دوباره کـربلای تو
چهل منزل به روی نی،شنیدم من صدای تو
حسینم وای حسینم وای(2)
زجا خیز ای برادر جان،همه بود و نبود من
نگه کن حال طفلان و ببین جسم کبـود من
حسینم وای حسینم وای(2)
برای کودکان تو،به هرجا من سپـرگشتم
نمیدانم به کوی تو،چگونه زنده برگشتم
حسینم وای حسینم وای(2)
به لب جانم رسیدآن دم،که دل را ازدلم بردی
به پیش چشم طفلانت،توچوب خیزران خوردی
حسینم وای حسینم وای(2)
مپرس از حال طفلانت،رقیّه رفته از دستم
که من شرمنده از روی،امانت داریم هستم
حسینم وای حسینم وای(2)
تو هم دیدی منم دیدم ،غم هـرنازنینم را
سرت بالای نی دیدم شکستم این جبینم را
حسینم وا ی حسینم وای (۲)
.
#شهادت_امام_حسن
#سبک_مدینه_شهر_پیغمبر
صلاللهعلیکیاحسنابنعلی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بيا زينب بيا زينب ـ ببين آتش به جان دارم
ببين ميسوزم از کينه ـ درون دل فغان دارم
اگر در دل شرر دارم، اگر پر التهابم من
به ياد کوچه و مادر، ببين ديده پر آبم من
بيا بنشين کنار من، که گويم حرف دل با تو
نگفتم راز آن کوچه، به کس، اي خواهر، الّا تو
غريبم من غريبم من (4)
ــــــــــــــــــــ
خودم ديدم خودم ديدم، ميان کوچهاي باريک
عدوي ناجوانمرد وف پليدي با دل تاريک
به ضرب سيلياش ناگه، هواي روزمان شب شد
چو مادر بر زمين افتاد، دل من غرق در تب شد
چه گويم که چه شد آنجا، که شد بسته در چاره
از آن سيلي به خاک افتاد، عزيزم تکّه گوشواره
غريبم من غريبم من (4)
ــــــــــــــــــــ
عصاي مادرم بودم، ميان کوچه تا خانه
ميان راه در گوشم، چنين ميگفت حنانه
حسن اي نور چشمانم، براي مادر اميدي
نگويي آنچه را مادر، ميان کوچهها ديدي
اگر از زهر کين هستم، من دلخون جگر پاره
غم آن کوچه و سيلي، دلم را کرده بيچاره
غريبم من غريبم من (4)
ــــــــــــــــــــ
به سبک: مدينه شهـــــــــــــــر پيغمبر ـ حاج آقا منصور ارضي
نوستالژي نوکراي قديمي
ــــــــــــــــــــ
#نصیـر_حسنی خوشبخت ✍
#زمزمه
#واحد_سنگين
#نوحه_قديمي
#بیست_و_هشت_صفر
#امام_حسن
.👇
.
#بیست_و_هشتم_صفر
#شهادت_حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_واله_وسلم
#ناله_ی_منتظر
#نوحه_سنتی #واحد_سنگین #زمزمه #شور
یا صاحب الزّمان،لبریز آهی
عزادار جدّت، رسول اللهی
با درد سینه
رفتی مدینه
یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک....
🌸🌸
به جدّت مصطفی خیلی جفا شد
حقّ رسالتش با ظلم، ادا شد
شد اوّل معصوم
با کینه مسموم
یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک....
🌸🌸
از دو همسر خود جسارت ها دید
آخر با فتنه ی آن دو شد شهید
کشتند احمد را
نور سرمد را
یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک....
🌸🌸
وقت شهادتش ،اصحاب ملعون
خواندند با قباحت ،احمد را مجنون
بر شاه اَنام
زدند اتّهام
یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک....
🌸🌸
تشییع نشد چرا خورشید مکتب
غریبانه تدفین شد نیمه ی شب
تدفین شد آخر
با اشک حیدر
یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک....
🌸🌸
او رفت و امّتش،بین سقیفه
بودند همه فکر ِ نسب خلیفه
شد غصب،در آنجا
حقّ ِ مرتضی
یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک....
🌸🌸
جفا شد در حقّ ِ وصیّ ِ احمد
نشست بر منبرش،دشمن ایزد
نشست یک کافر
به جای حیدر
یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک....
🌸🌸
بیعت ِاجباری از حیدر، ای وای
چهل نفر زدند،بر کوثر، ای وای
بر ماه احمد
دشمن سیلی زد
یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک....
🌸🌸
دستان حیدر را با کینه بستند
پهلوی همسر او را شکستند
خانه ی کرّار
پر شد از اشرار
یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک....
🌸🌸
بین دیوار و در ،کشته شد محسن
روبه روی حیدر،کشته شد محسن
پیش مرتضی
زدند بر زهرا
یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#رحلت_رسول_اکرم
👇
.
#زمزمه
#شهادت_امام_رضا(ع)
#زمزمه_آخر_صفر
#زمزمه ۱۴۰۴
تنها دور از وطن ، افتادم کنجی از حجره من
تشنه لب مثل جدّم حسین ، رو خاکم با یاد اون بدن
پیشم نیست هیچ کسی ، نه پسرم هست نه خواهرم
بیتابم بیتابِ کربلا ، گریونم گریونِ مادرم...
از غم و غصهها به لب رسیده جون
یه چشمم اشکه و یه چشم دیگه خون
از غمِ عمه و مادرِ قدکمون...
یه چشمم اشکه و یه چشم دیگه خون
«»«»«»«»«»«»«»«»«»
درد من نیست طبیب ، یا اینکه تنهام و بی حبیب
توی سینهم همون درده که ، گفتم به ریّان بن شبیب
ریّان بن شبیب ، جدّ ما لب تشنه کشته شد...
سرتاپای جسم اطهرش ، به خونِ پاکش آغشته شد
دلْ خونِ روز و شب از ماتمِ حسین
گریه کنید فقط برا غمِ حسین
تموم لحظه ها به لب دم حسین
گریه کنید فقط برا غمِ حسین
«»«»«»«»«»«»«»«»«»
ریّان بن شبیب ، جدّ ما تنها بود و غریب
گریه کن با ذکر یاحسین ، یا مظلوم و یا شیب الخضیب
ریّان بن شبیب ، کفنِ جدّ ما شد حصیر
بمیره عالَم بازم کمه! ، عمه جانم زینب شد اسیر
شکسته این دلی که خونِ زینبه
زمین و آسمون گریون زینبه
برای گریههام بهونه زینبه
زمین و آسمون گریون زینبه
#بهمن_عظیمی✍
#زیارت_مخصوصه
#آخر_صفر
.👇
.
#نوحه_سنتی #زمزمه
#امام_حسین
#سبک_ای_صفای_قلب_زارم
ای همه دار وندارم ، کن نگاهی بیقرارم
میگذره با تو حسین جان، زندگی و روزگارم
تویی آقای من ، منم نوکر حسین
صدایت میزنم ، شه بی سر حسین
حسین جانم حسین....
فکری بر حال گدا کن، درد نوکر رو دوا کن
قاطی خوبات مرا هم ، راهی کرب و بلا کن
دلم تنگه برات ، برا صحن و سرات
الهی تو حرم ، بشه جونم فدات
حسین جانم حسین....
پا علم بودم همیشه ، عشق تو تکرار نمیشه
هیچ کسی واسه ی نوکر ، مثل اربابش نمیشه
تویی یارم حسین ، تو غمخوارم حسین
بگیر دست مرا ، گرفتارم حسین
حسین جانم حسین..
عمریه پا تو اسیرم ، یا حسین نعم الامیرم
مددی کن بین روضه ، من برای تو بمیرم
حسینه بر لبم ، گدایی منصبم
شفاعت کن مرا ، غلامِ زینبم
حسین جانم حسین...
#مرتضی_عابدینی ✍
#نوحه_امام_حسین
👇
#امام_حسین_علیهالسلام
#زمزمه
نون و نمک خوردتم
عمری سر سپردتم
من کشته و مردتم
نگاتو بر ندار ازم
آشفته حال تو ام
من در خیال تو ام
فکر وصال تو ام
بذار زیاد بیام حرم
حسین جان حسین جان
انظرونا نقتبس، من نورکم
از همه سردرگمی ها شد رها
دل بدون نور تو باز میشه گم
حسین جان حسین جان
با غمت غمهامو از یاد میبرم
غمگسار عالمی مغموم من
غصه هاتو با دل و جون میخرم
(حسین جان حسین جان حسین جان)
ــــــــــــــــــــــــ
سید مظلوم حسین
تشنه ی محروم حسین
بریده حلقوم حسین
رو خاک صحرا بی کفن
شمشیر جنگ بس نبود
نیزه و چنگ بس نبود
تیرا و سنگ بس نبود
با هر چی تونستن زدن
حسین جان حسین جان
پی تو اومد ببین، زینب کجاس
مگه پیدا کردن تو راحته
این همه شمشیر و نی، تو قتلگاس
حسین جان حسین جان
دستشو تیغای گودال میبره
اما دست بر نمی داره خواهرت
هر چی هم مشت و لگد که میخوره
(حسین جان حسین جان حسین جان)