eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.3هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
Hamed Zamani - Delaram.mp3
15.39M
🎀💛 💛 مژده اے دلــ°😍° ڪہ ڪنون وقت وصال استـــ°😇° و غمت رو بہ زوال استـــ°😋° °°••💖••°° @asheghaneh_halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🍃 🍃 #شهید_زنده •• دفاع جانانه نجاح محمدعلے از حاج قاسم سلیمانے مقابل وطن‌فروشـان شبڪه ضدایرانے من‌وتــو: ما(مـردم عراق) براے قاسم سلیمانے جان مےدهیم، جان..🌸🍃 آقـاے خامنـه‌ای و ایران، عشق ما هستنـد.♥|.. #سلام_علے‌العشــق❤️ #سـردار_‌دلہـا @asheghaneh_Halal 🍃 🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠🍃 🍃 🇮🇷.• #ایرانیشو •.🇮🇷 🎥رونق تولید «صنایع خانگے»! ‌ 🔹رهبر انقـلاب در حـرم مطهر رضوے: رونق تــولید هم کہ ما میگوییم، فقط تولــید صنعتے را نمےگوییم؛ تولید صنعتے، تولید کشاورزے🌳، دامدارے، صنایع بزرگ، صنایع متوسط، «صنایع کوچک»، حتی «صنایع دستے»، صنایع خانگے،حتے تــربیت دام🐐 (چند تا دام در خانه‌های روستایی) خود این به مراتب ڪمڪ خواهد کرد به گسترش رفاه عمومے در جوامع.😎 →۱۳۹۸/۰۱/۰۱← #رونـق_تـولـید⚙ #رفـاه_اجتماعـے✌️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ {👇ოムde ɨŋ ɨraŋ🇮🇷} (🛍) @asheghaneh_halal ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🕗🍃 🍃 🙂}• مےبرم نام تو و ازتو نشان مے‌جویمــ 😌}• در رهـ عشق تو تا نام‌ و نشان است مــرا 🍃 @asheghaneh_halal 🕗🍃
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🕗🍃 🍃 #قرار_عاشقی 🙂}• مےبرم نام تو و ازتو نشان مے‌جویمــ 😌}• در رهـ عشق تو تا نام‌ و نشان است مــرا
🎉💚 ❤️ سلام دوستان عزیزم. کاربران گل گلابـــ🌸🍃 چرا چند وقته نظراتونو در مورد این هشتک ( ) نمگین بهمونـ☹️ بابا ما دلمون برای اون دعاهای قشنگ و نظرات کارسازتون تنگیدهـــ🙁 به فکر ماهم باشین خبــــ😢 😌👇🏻 @FB_313 ☺️💚 💓دوستدارشمـــا خادم هشتک 💚 @asheghaneh_halal 🎉❤️
🌼✨ ✨ #آقامونه همه قبول دارند که دشمن در حال جنگ اقتصادے|💰| با ماست. این را همیشه می گفتیم، بعضی باور نمی کردند|😏| امروز همه قبول کرده اند. جنگ، فقط جنگ نظامی نیستـــ|😎| #سخن_جانانــــ😌 ❣|•° @asheghaneh_halal
💍🍃 🍃 #همسفرانه مثل يڪ [••☝️] معجزه اےعلت ايمان منے[💥••] همه هان و بله هستند شما جان منے[•😍•] #اےجانم😘 🍃 @asheghaneh_halal 💍🍃
°🐝| |🐝° [😢] حوصلم سل لفته [😀] دالم نسقه میتِسم ته تجولے [🤔] اس اینجا بیام بیلون ته تسے نفمه؟! (😍) ای جـانم، گل پسرمون یه پا ڪارگاه گجتـه واسه خودشـ (😘) مواظب باش نیوفتے فقط استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_Halal
25.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎯•°| |•°🎯 تفــاوت ایــران بـا ✋👆 تــو غــرب بعــد از یهـ طوفان( فلوریدا) بــا ڪلے جناب بهـ محل حــادثهـ مےروند، ڪه بهـ مراتب هـــزار برابر از نــرفتن بدتـــره😏 امــا تـــو ایـــران🇮🇷 ایــــن چنــین👆 عضو ارشد جــلوی مــردم زانـــو مےزنــهـ✋ اینجــا ایــرانهـ تـــو اوج مشڪلات مــا با همـــدلے ڪنار همـــوطنــامون مےایستیم✋✋ بــا مــا بهـ روز بــاشید👇😌 •|🎯|• @asheghaneh_halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_دویست_شصت_ویک ♡﷽♡ خودش جواب خودش را میدهد: اِ اِ اِ... ولم کن خودم جان
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ گوشهای آیه زنگ زدند !چنین صراحتی در مخیله اش هم نمیگنجید....حتما داشت شوخی میکرد مرد پشت خط. با صدایی لرزان گفت:چ...چی؟ آیین که حالا راحت تر از قبل حرف میزد واضح تر میگوید:دوستت دارم...آیه... دوستت دارم. آیه گوشی را از خود دور میکند و چشمهایش را میبندد. این چه اوضاعی بود؟.... زده بود به سیم آخر... _آقا آیین شما سالمید؟ حواستون هست چی میگید؟ آیین خیره به سقف اتاق دست میگذارد زیر سرش و سرخوش میگوید: آره... سالم و سلامت دارم بهت ابراز علاقه میکنم... آیه گیج و شوکه تنها گفت:بس کنید آقا آیین... _کسی بهت گفته بود اسمشونو تو فقط زیبا تلفظ میکنی یا فقط من اینجوریم؟ آیه بغض کرده از این همه واژه ی احساسی فقط گفت:اینا چیه که دارید میگید آقا آیین؟شوخیشم جذابیت نداره... آیین هم غمگین زمزمه کرد:میبینی؟ دنیا رو اصلا جدی نگرفتی!آدم های دور و برت رو هم...هیچی جدی نیست برات.اونقدری که حرفهای من برات مثل یه شوخیه! اشکهای سمج آیه میچکد:آخه...یعنی چی؟ بی مقدمه تو یه شب پاییزی زنگ زدید و با این صراحت... _چون به همین صراحت دوستت دارم. اصلا آیه را داشت دیوانه میکرد این واژه ! اندکی به خود مسلط شد و گفت:چرا....چرا من؟ و این دقیقا سوالی بود که خودش هم از خود داشت(چرا؟ چرا امیرحیدر؟) آیین این را بارها با خود مرور کرده بود...چرا آیه؟ _چون تو آیه ای! و آیه اندیشید:چون او امیرحیدر است! بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_دویست_شصت_ودو ♡﷽♡ گوشهای آیه زنگ زدند !چنین صراحتی در مخیله اش هم نمیگ
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ _چون تو زیبایی...واسه همینه که دنیا رو زیبا میبینی! زشتی ها رو میبری زیر رادیکال و با زیبایی های هرچند کمش کوتاه میای! و آیه فکر کرد:چون امیر حیدر زیبا بود و همین زیبایی باعث شده بود مردانه مرد باشد! _چون تو بزرگی! و همین بزرگی جهانتو کوچیک کرده...میبخشی چون برات کوچیکه اتفاقاتی که میشد یه کینه ی بزرگ باشه! و به نظر آیه رسید:چون امیرحیدر بزرگ بود...همین است که یک روز بعد از نماز صبح بلند میشود میرود برای رفیقش از جان مایه میگذارد! _چون تو مهربونی... و آیه لبخندی زد:چون امیرحیدر پهلوان بود! با آن مرام و گوش شکسته اش! _چون تو دوست خدایی و آیه در دل زمزمه کرد:چون امیرحیدر رو نگاه کردن یعنی یاد خدا افتادن! آیین نفسی تازه کرد و گفت:اینا کافی نیست برای عاشقت شدن؟ و آیه تایید کرد که کافی است برای عاشقش شدن!!! _الو آیه؟ میشنوی صدامو؟ _میشنوم... _خوبه...فکر کن آیه. به من فکر کن.بدون در نظر گرفتن این رابطه ی پیچیده ای که بین ماست فکر کن.به من فکر کن آیه.گناه نیست به من فکر کردن! به من فکر کن.من جدی جدیم!جدیم بگیر آیه... _من گیج شدم آقا آیین. آیین لبخندی زد و گفت: گیج شدن نداره.من بهت از علاقه ام گفتم و تو باید آیه وار فکر کنی! نفس عمیقی کشید آیه:باشه... _خوبه...شبت بخیر...خداحافظ بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_دویست_شصت_وسه ♡﷽♡ _چون تو زیبایی...واسه همینه که دنیا رو زیبا میبینی!
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ _خداحافظ قطع کرد آیه و خیره شد به بیرون پنجره و کوچه ساکت و دنجشان. حالا میان این همه احساس و این همه الفاظ گم شده بود! آیین در نظر او چه بود؟ هیچ وقت در باره ی او فکر نکرده بود.... آیین اما لبخند زنان به مهتاب این شب سرد خیره بود... شماره ی سام را گرفت و بعد از چند بوق صدای شادش را شنید _سلام آقای دکتر! _بهش گفتم سامی! سام صمیمی ترین دوست آیین بود. حق برادری داشتند به گردن هم!همراز...همدم و رفیق! با هیجان گفت:آفرین پسر!ازت انتظار نمیرفت. _سامی... میدونی.اونقدری برام ارزش داره که حتی حاضرم به خاطرش من نباشم! _حال و هوای شرق و دیار مجنون و فرهاد اثر کرده؟ آیین و این حرفها؟ _سامی شبیه یه ویروس ناشناخته میمونه این حس! خودتو با خودت غریبه میکنه....شرینه ولی یه دلهره پشت این همه شیرینه. سام بلند میخندد:تو از دست رفتی آیین. آیین هم میخندد.خنده دار هم بود!خیره ی آسمان و رقص نور ماه و دلربایی اش برای اهل آسمان. ماه هم حتما یک آیه بود! بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃