🐝°| #نےنےشو |°🐝
قـــلالهـ از اَنــزُمَــنِ🙊
دو گُلـــوهاے سَبیـــهـ هــم نیشتــن😌
بیـــان عُـــونمـــون و با مــن و خــواهــلم
مُـــباصحهـ ڪنن😍
بلای همــین تیپ خوسمـل زدیم
و > ســــت < ڪــلدیم😇
خــواهلم دالهـ خوابِــس میبلــهـ 😅
بهـ زاس من سوالالو زَواب میدم
و یـــهـ عــالمهـ از عُـــودم تهلیف
میتُـــنم😍😍😍
تازَســـم مےخوام اَسبَمـــو #عــدیه🎁
تُنَــــمـ به مـــوزَســـون😎
☺️| شمــا خیلےعشقین
😇| نخـــبهـ های آینداین
| بــا این هوش و ذڪاوتتون
استودیو نےنےشو؛
آب قنـــــــــ🍭ــــد فراموش نشه👶👇
°🍼° @Asheghaneh_halal
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_صد_وسی_وهشت سوار شد کمربند را بست و ماشین را روشن کرد. حرکات تندش نشان د
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_صد_وسی_ونه
هدف وسیله رو توجیه نمی کنه. نمیشه پولی رو بدزدی و بعد صدقه بدی شروین
شروین در حالیکه دست هایش را تکان می داد گفت:
-خیلی خب، قبول، حرفهات درست. حالا نمیشد همونجا بمونی تا حواسم جمع بشه بعد این حرفها رو بزنی؟ عین بچه ها قهر کردی
- ایستادن من یعنی تأیید کار غلط تو. رفتم تا مگر تو هم به بهانه من بیای اما تو اینقدر غرق در خشم خودت بودی که به هیچ چیز توجه نکردی. قبل از اینکه بخوای آرش رو کنترل کنی بهتره یاد بگیری چطوری خودت رو کنترل کنی
شروین لحظه ای در چشمان شاهرخ خیره ماند، حرفهایش منطقی بود اما قبولش برای جوان مغروری مانند شروین سخت بود. سرش را برگرداند و گفت:
- آره، اگر منم برده بودم اینجور قشنگ نصیحت می کردم
شاهرخ رویش را از شروین به سمت خیابان چرخاند و گفت:
-من بردم چون بابک می خواست. من تو بازی شاگرد اون هم نیستم. کارهایی که اون انجام میده چیزیه که من اگر سال ها هم تمرین کنم نمی تونم انجام بدم. میدونی یعنی چی به پیتوک جوری کات بدی که به دو تا توپ ضربه بزنه و هر دو رو بندازه تو پاکت؟ اون عمداً باخت
شروین با ناباوری به شاهرخ چشم دوخت و شاهرخ ادامه داد:
-فکر می کنی هر دفعه برای چی آرش با تو دعوا و مرافعه می کنه؟ توجه نکردی که همیشه سروکلش پیدا می شه و شروع می کنه به تیکه انداختن تا تو رو عصبانی کنه؟ دفعه اول که بازیش رو دیدم شک کردم اما حالا مطمئنم خیلی بهتر از تو بازی می کنه. اگر یه ذره به نحوه چوب گرفتن، چرخش هاش،سرعت بازی، استراتژیشو َبنکینگ های دو تائیش توجه می کردی می فهمیدی چی میگم. تو هنوز گاهی دستت می لرزه و پیتوک میدی اما اون خیلی راحت یه توپ فریز شده رو گل می کنه! اونوقت فکر می کنی بازیت از اون بهتره؟ با دقت بیشتری آدم های اطرافت رو نگاه کن
این را گفت و در حالیکه به چشمهای بهت زده شروین خیره می شد گفت:
-آروم باش تا بتونی بهتر ببینی و بهتر تصمیم بگیری. آدم عصبانی نمی تونه عاقل باشه و هرکسی می تونه کنترلش رو دست بگیره
بعد لبخندی زد و مشغول حرف زدن با گوشی اش شد که داشت زنگ می خورد. شروین هم بعد از کمی مکث در حالیکه ذهنش در گیر حرفهای شاهرخ شده بود ماشین را روشن کرد و راه افتاد.
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
و
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_صد_وسی_ونه هدف وسیله رو توجیه نمی کنه. نمیشه پولی رو بدزدی و بعد صدقه بدی
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_صد_وچهل
شاهرخ سنگ ریزه جلوی پایش را شوت کرد و گفت:
-بچه که بودم همیشه دروازه بان بودم. هنوز جای زخم هائی که روی زمین می افتادم مونده
بعد کف دستش را نشان داد ادامه داد:
-اینم یکیش، هفته ای یه شلوار ورزشی پاره می کردم. به اندازه کلاس های ورزش شلوار ورزشی خریدم
و خندید.
- هنوزم شیطنت توی چشمهات هست. البته شیطنتی که حبسش کردی. آدم شیطون بخواد موقر باشه خیلی سخته، نیست؟
-نه به اندازه شیطنتی که پشت بی حالی و کسلی پنهان بشه
شروین منظورش را فهمید. دستش را توی جیبش کرد و سرش را تا یقه آورکتش پائین کشید و زیر لب گفت:
-شیطنت من حبس نشده، خفه شده
- تا حالا فکر کردی چرا اینجوریه؟ چرا ما آدم ها از بعضی چیزا که بدمون میاد هی تکرارش می کنیم؟
-شاید چون راهی برای عوض کردنش نداریم. یه بن بست
- قبول ندارم! وقتی تقلا میکنی پس هنوز بن بست نیست
- من که دیگه تقلا هم نمی کنم
- همین ناراحتی یعنی تقلا، فقط شکلش فرق داره
شروین نفس عمیقی کشید:
-نمی دونم، شاید!
چند دقیقه ای به سکوت گذشت
- هفته دیگه میان ترمه، امتحان میدی یا انصراف؟
-فعلاً دانشگاه بهتر از خونه است
- پس می خونی؟
شروین با قیافه ای حق به جانب گفت:
-مگه با اون همه مسئله ای که من حل کردم نیازی به درس خوندن هم هست؟
شاهرخ روی نیمکت پارک نشست، آرنج هایش را روی پشتی نیمکت گذاشت و پاهایش را روی هم انداخت:
- اون که جریمه گرفتن یقه من بود
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_صد_وچهل شاهرخ سنگ ریزه جلوی پایش را شوت کرد و گفت: -بچه که بودم همیشه
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_صد_وچهل_ویک
- می خوای بدونی راجع بهت چی فکر می کنم؟
- بدم نمیاد
شروین کنارش نشست و ادامه داد:
-اینکه تو همه مدت منو زیر نظر داشتی. اون موقع هم از عمد اومدی جلوی من. یا اون روز که حالت بد شد؟ خودت رو زدی به مریضی که من پارتی نرم
شاهرخ ابروئی بالا برد و گفت:
- واقعاً؟ و احتمالاً در حین بیهوشی دکتر رو خریدم که قضیه رو لو نده؟
شروین کمی فکر کرد و گفت:
- آ... خب آره... اینش جور در نمیاد
بعد انگار چیز تازه ای به ذهنش رسیده باشد داد زد:
-آها! قبلش که داشتی با تلفن حرف می زدی با دکتر هماهنگ کردی
شاهرخ حرفی نزد و فقط یکی از ابروهایش را بالا برد و به شروین خیره شد. شروین که فهمید سوتی داده گفت:
-آره، حرف احمقانه ای بود، خودم بردمت بیمارستان
و بعد ادای خنده را درآورد.
- هه هه!
شاهرخ بلند شد و چند ضربه به کله شروین زد و گفت:
-پوک پوک
و همین طور که راه می افتاد گفت:
-بهتره به جای این شرلوک هلمز بازی ها بری بشینی درست رو بخونی. من به کسی نمره الکی نمی دم
شروین کنارش راه افتاد.
- قبول کن اومدن تو و رفیق شدن ما یه کم عجیبه
- مگه هرچی عجیبه تقلبیه؟
شروین دستهایش را بالا برد:
-اوکی، تسلیم
بعد مکثی کرد و پرسید:
-از کدوم فصل ها بیشتر سئوال دادی؟
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
🍃🍁🍀
🍁
🍀
🎊 لینڪ مصاحبہهاے صورت گرفته
با خادمین محترمـ ڪانالین:
#عاشقانہهاے_حلال
و #هیئت_مجازے 🎉
🌹مصاحبہ1⃣ با رئیس جمہور
(خادمـ هشتڪ #مجردانہ #بڪانه
#جینگولے_جاتے #ویتامینہ) 👇
🌀 eitaa.com/asheghaneh_halal/9589
🌹مصاحبہ2⃣ با نخستـ وزیر
(خادمـ هشتڪ #همسفرانہ
#بڪانه #خانومےڪہ_شماباشے)👇
🌀 eitaa.com/asheghaneh_halal/9890
🌹مصاحبہ3⃣ با معاونت روابط
عمومے و سیاسے( خادم هشتڪ
#خندیشہ #مغزبانے #غربالگرے
#هیئت_بصیرتے #تبادلات)👇
🌀 eitaa.com/asheghaneh_halal/10246
🌹مصاحبہ4⃣ با مسئول هیئتـ ها👇
🌀 eitaa.com/asheghaneh_halal/10512
🌹مصاحبہ5⃣ با معاونتـ نونہالان
(خادمـ هشتڪ #نےنے_شو)👇
🌀 eitaa.com/asheghaneh_halal/11731
🌹مصاحبہ6⃣ با معاونت امور شہدا
و حوزه هنرے(خادمـ #طلبگے
#چفیہ #ختم_صلوات )👇
🌀 eitaa.com/asheghaneh_halal/12124
🌹مصاحبہ7⃣ با معاونتـ امور زیارتے
و روحیہ(خادمـ هشتڪ #پابوس
#ویتانژے #فتواجاتے)👇
🌀eitaa.com/asheghaneh_halal/12796
🌹 مصاحبہ 8⃣ با دبیر ستاد خدماتـ خادمانـ و احیاے ڪلامـ وحے(خادمـ
هشتڪ #انرجے #سڪانس_برتر
#حفظ_مجازے) 👇
🌀 https://eitaa.com/asheghaneh_halal/13626
🌹 مصاحبهـ9⃣ معـاونت فــرهنگ و ارشاد با محـوریت نهـــج البلاغـهـ و سخنـان
امـام علےعلیه السلام، و گفتــار عـامیانه به جهت بیان ڪردن نڪات عـامیانه😌( خادمـ
هشتڪ #نهـج_علے، و #حـرفای_خودمونے)👇
🌀
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/19119
🌹مصاحبهـ0⃣1⃣ رابط محترم نهاد نمایندگےولےفقیهـ(آقامونه)
معاونت امور دانستنے و شبهـ زدایے
(آےڪیوسان)، معاونت امور پخش قوت بر اساس مناسبت ها(ثمینهـ)، معاونت امور شادڪامے و صبحگـاهے(#صبحونهـ)
🌀
https://eitaa.com/asheghaneh_halal/20938
🌹مصاحبهـ1⃣1⃣ خادم هشتکهای
#سین_مثل_سپاه #شهید_زنده
#نےنے_شو
🌀 eitaa.com/asheghaneh_halal/40638
⏳این لیست به مرور تڪمیل مےشود✋
🍀
🍁
🍃🍁🍀
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍁🍀 🍁 🍀 🎊 لینڪ مصاحبہهاے صورت گرفته با خادمین محترمـ ڪانالین: #عاشقانہهاے_حلال و #هیئت_مجازے 🎉 🌹م
اعضـــاے جــدید خیلے خوش اومدین☺️
بفــــرمایید☝️☝️
بــــا ڪانال مـــا و خادمای بزرگوارمون
بیشتـــر آشنا بشید😌😎