•𓆩🪴𓆪•
.
.
•• #همسفرانه ••
«عزیزتر از #جان چه بود؟
🫀👈🏻 #تو 👉🏻🫀
همان بودے»
.
.
𓆩خویشرادرعاشقےرسواےعالمساختم𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🪴𓆪•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🍦𓆪•
.
.
•• #چه_جالب ••
تو ایـن هواے داغ ،
یه شیـڪ خوشمـزه خیییییلــے
میچسبـہ😍🧋
بستنــے ۲عدد🍦
مـوز ۲عدد🍌
شیـر ۱لیوان🥛
پودر ڪـاڪـائو ۱قاشق🤎
* همه مواد رو باهم ترکیب میکنیم و به دلخواه تزیین میکنیم :)
.
.
𓆩حالِخونھباتوخوبھبآنوےِخونھ𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
.
.
•𓆩🍦𓆪•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولی وااااقعا
آدما دنبال چی ان؟ 🧐
پول؟💴
شهرت؟ 😎
مقام؟ 🏆
شاید اگه جواب این سوال و عمیق بررسی کنیم، بفهمیم حالا ما باید کدوم سمتی بریم؟ آخه زیاد زمان نداریم!
عدد ۵ و بفرست به ۱۰۰۰۸۸۸!
یا بزن روی bn.javanan.org
وصلت میکنه به دنیامون😉
♾️@binahayat_ir
•𓆩🙍♂𓆪•
.
.
•• #منو_مجردی ••
💬 رستوران بودیم میز کناری گفت:
سرکه بالزامیکو میدی ..؟
من نمیدونستم کدومه،
میزمو چسبوندم به میزشون گفتم:
خودت بردار داداش ..😅😎
.
•📨• #ارسالے_ڪاربران • 982 •
#سوتے_ندید "شما و مجردیتون" رو بفرستین
•📬• @Daricheh_Khadem
.
.
𓆩مجردییعنی،مجردی𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🤦♂𓆪
•𓆩🪴𓆪•
.
.
•• #همسفرانه ••
روایت همسر شهید از خانواده دوستی:
برای راحتی خانواده در حد توانش کار می کرد و زمانی که از ماموریت می آمد حتی الامکان ما را به مسافرت یک روزه هم که شده بود می برد. مرتبه سومی که به سوریه رفته بود اسمش در قرعه کشی برای رفتن به کربلا انتخاب شده بود ولی گفته بود باید کربلا را با خانواده بروم و نرفته بود.همسر من توسل پنهانی به اهل بیت علیهم السلام داشت و به این دلیل همیشه دوست داشتم دعا را جواد بخواند و من پشت سرش تکرار کنم زیرا دعا را با ترجمه می خواند و حین خواندن دعا اشک از چشمانش جاری بود؛ حتی در سفر زیارتی سوریه که با جواد بودم به من گفت که برای خواندن دعای حضرت زینب علیها السلام ابتدا ترجمه دعا را بخوان زیرا روضه حضرت زینب را می توانی به وضوح در ترجمه دعا متوجه شوی»
#بهروایت_همسرشهید♥➣
#برشےازیڪروایٺعاشقانھ
#شهید_جواد_محمدی
#شهدارایادکنیمباذکرصلوات
.
.
𓆩خویشرادرعاشقےرسواےعالمساختم𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🪴𓆪•
•𓆩🪁𓆪•
.
.
•• #پشتڪ ••
آن چنانـی نشسته اَنـدر دل ،
که نفـس هم در آن نمیگنجـد . .🤍
.
.
𓆩رنگو روےتازهبگیـر𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🪁𓆪•
•𓆩🪞𓆪•
.
.
•• #ویتامینه ••
امروز رو آینه خونتون بنویسید😁👇
شما در حال دیدن جذاب ترین مرد دنیا هستید😍
وقتی شوهرتون ببینه چشاش قلبی میشه بیشتررر عاشقت میشه👻♥
مردا از اینکه بهشون بگی "جذاب" حس قدرت و #اقتدار دست میده😜
کلا بجای عشقم و نفسم سعی کنید از این مدل کلمات بیشتر استفاده کنید😁👇
جذاب
خوشتیت
خوش استیل
خوش هیکل...
.
.
𓆩چشممستیارمنمیخانہمیریزدبهم𓆪
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•𓆩🪞𓆪•
•𓆩🖤𓆪•
.
.
•• #قرار_عاشقی••
روزِ پانزدهم چله زیارت عاشورا!
.
.
𓆩پنجرهِفولادِرضابراتِکربَلامیدھ𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🖤𓆪
عاشقانه های حلال C᭄
•𓆩💞𓆪• . . •• #عشقینه •• #مسیحای_عشق #قسمت_هشتادوهشت میگویم:فکر نمیکنم... راننده اش پیاده میشود
•𓆩💞𓆪•
.
.
•• #عشقینه ••
#مسیحای_عشق
#قسمت_هشتادونه
تلفن را میگیرم،راست میگوید،باباست...
:_من نمیتونم...نمیتونم دروغ بگم...
+:پس اصال جواب نده
:_میگی چی شده یا نه؟
+:داشتیم میاومدیم خونه ی شما. سرخیابونتون تو رو دیدیم. یعنی بابات دید،گفت نیکیه؟ من
گفتم نه بابا این که چادریه. خلاصه اینکه بابات داشت میاومد دنبالت. من نذاشتم .
صدای موبایل من قطع میشود و چند ثانیه بعد صدای موبایل فریبرز میآید.
فر یبرز(هیس)میگوید و جواب میدهد
:_سالم مهندس
:_نه بابا،گفتم که نیکی نیس. نه اومدم دنبال اون دختره،نیکی نبود.
:_عه؟نیکی خونه نیس؟
:_آره دیگه،حتما بیرونه
میخندد_:نه بابا نیکی و چادر؟؟؟!!!!
:_نه خیالتون راحت،منم الان میام
تلفن را قطع میکند..
حس میکنم ضربان قلبم یکی درمیان شده،اگر بابا بفهمد من چادر سر میکنم... وای از تصورش
بدنم میلرزد... بابا،مثل تمام پدرهای دنیا خوب و مهربان است..اما اگر عصبانی شود،هیچ چیز
جلودارش نیست... وای خدای من...
فریبرز ادامه میدهد
+:حالا جدی جدی چادر سر میکنی؟ یا دوربین مخفیه؟
صدایم از عمق چاه بیرون میآید
:_نگه دار
+:چی؟
:_گفتم نگه دار...
فریبرز اتومبیل را متوقف میکند.
+:نیکی حالت خوبه؟
به طرفش برمیگردم،به سختی جلوی شیشه ی ترک خورده ی بغضم را میگیرم.
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
.
.
•🖌• بہقلم: #فاطمه_نظری
.
.
𓆩مرجعبهروزترینرمانها𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩💞𓆪•
•𓆩💞𓆪•
.
.
•• #عشقینه ••
#مسیحای_عشق
#قسمت_نود
_:میشه....یعنی...لطفا به هیچکس چیزی نگو..خواهش میکنم...
+:هیچکس رو قول نمیدم،اما به پدر و مادرت چیزی نمیگم،خیالت راحت...
پیاده میشوم،چند کوچه پایین تر،به خانه ی فاطمه میرسم. حالم خوش نیست،این را قیافه ام
فریاد میزند... فاطمه در را که باز میکند،صورت پر از لبخندش به چهره ی ویرانم میافتد...
:_نیکی؟چی شده؟بیا تو ببینم..
دستم را میکشد و به طرف اتاقش میبرد،در اتاق را میبندد و من تازه وقت میکنم به یاد بیاورم
کجا هستم.. چه شد و حال خرابم،به خاطر چیست...
فاطمه را بغل میکنم و گریه میکنم..
🌸
فرشته،دخترخاله ی فاطمه،قاشق را چند دور میچرخاند و لیوان آب قند را به دستم میدهد.
:_نمیخورم
+:بخور،رنگ به رو نداری،حتما فشارت افتاده..
با اکراه لیوان را میگیرم و جرعه ای میخورم. فاطمه با کنجکاوی میگوید
+:آخه چی میشه خب؟ مگه قول نداد به مامان و بابات چیزی نگه..؟
میگویم
:_قول داد،ولی میترسم... گفت قول نمیده به هیچکس نگه،یعنی ممکنه به یه نفر بگه..
+:نگران نباش نیکی جونم،مطمئنم به کسی چیزی نمیگه...
:_وای فاطمه...
فرشته با مهربانی دستم را میگیرد:غصه نخور عزیزم
دستانم را جلوی صورتم میگیرم
:_آخه شما مامان و بابای منو نمیشناسین...از چادر متنفرن...
فاطمه میگوید:اینطوری که نمیشه نیکی،تو بالاخره میخوای بری دانشگاه..باید یه کاریش بکنی
دیگه...همه چی رو بسپار به خدا
راست میگوید... چرا خدای مهربانم را به یاری نطلبم؟ همان که قدم قدم راه را نشانم داد...
خدایا،توکل بر تو،که هیچگاه تنهایم نمیگذاری..
صدای پیامک موبایلم میآید.
گوشی را برمیدارم.
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
.
.
•🖌• بہقلم: #فاطمه_نظری
.
.
𓆩مرجعبهروزترینرمانها𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩💞𓆪•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🌙𓆪•
.
•• #آقامونه ••
* آخرش با دست مجروح👋
میگیره دستمو رهبر💚
میبینم کنار او😍
امامُ لحظه آخر🌱
.
•✋🏻 #لبیک_یا_خامنه_اے
•🧡 #سلامتےامامخامنهاےصلوات
•🚩 #محرم | #امام_حسین
•📲 بازنشر: #صدقهٔجاریه
•🖇 #نگارهٔ «1441»
.
𓆩خوشترازنقشتودرعالمتصویرنبود𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🌙𓆪•
•𓆩🌤𓆪•
.
.
•• #صبحونه ••
از قانون بالُن
استفاده کن !🎈
هرچی که بدرد بخور نیست رو
بریز دور
تا اوج بگیری …🕊
.
𓆩صُبْحیعنےحِسِخوبِعاشقے𓆪
http://Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🌤𓆪•
•𓆩📿𓆪•
.
.
•• #پابوس ••
امام جوادالائمه(ع): الْمُؤمِنُ یَحْتاجُ إلی ثَلاثِ خِصال:
١- تَوْفیق مِنَ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ
٢- وَواعِظ مِنْ نَفْسِهِ
٣- وَقَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.
امام جوادالائمه(ع): مؤمن در هر حال نیازمند به سه خصلت است:
١- توفیق از طرف خداوند متعال 🤲
٢- واعظی از درون خود 🧎
٣- قبول و پذیرش نصیحت كسی كه او را نصیحت نماید.❤️🩹
منبع: بحارالأنوار، ج 72، ص 65، ح 3
.
.
𓆩خواندهويانَخواندهبهپٰابوسْآمدهام𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩📿𓆪•
•𓆩💌𓆪•
.
.
•• #مجردانه ••
آدمها درمورد ازدواج
ایدههای مختلفی دارن؛
مامانا، معلما، مشاورها، دوستها 💞
ایدههایی که
مشخص شدن درست یا نادرستش،
زمانبره و گــاهی نتیجههای
غیرقابل جبران میده ⛅
پس
قبل از ازدواج
تا میتونی کتابای خوب
#مطالعه_کن 💚
خصوصا
کتابایی که رویکرد مذهبی هم
دارند و از احادیث و روایات،
نکتههای دقیق گفتند 👌
مثلا کتابِ
«در جستجوی آرامش»
از آقای سلیمانی،
یا 🤔
.
.
𓆩ازتوبهیڪاشارتازمابهسردویدن𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩💌𓆪•
•𓆩🪴𓆪•
.
.
•• #همسفرانه ••
#تو دوستم دارے
همیــن براے
زنده بودن
کافیست.
#سجاد_صابر
#الحمدلله🌱
.
.
𓆩خویشرادرعاشقےرسواےعالمساختم𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🪴𓆪•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🎁𓆪•
.
.
•• #چه_جالب ••
خـییییلــے راحـت
با چوب بستنــے و مقـوا😃
یـہ ڪاردستـے جمع و جور و قـشنگ🐌
بـراے مـیز تـحریـرت درسـت ڪن😁✌️🏻
.
.
𓆩حالِخونھباتوخوبھبآنوےِخونھ𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
.
.
•𓆩🎁𓆪•
•𓆩🪁𓆪•
.
.
•• #پشتڪ ••
عشق تــــو
مهتابِ شب هایِ دل
آشوبِ من است . .🌝
.
.
𓆩رنگو روےتازهبگیـر𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🪁𓆪•
•𓆩🪞𓆪•
.
.
•• #ویتامینه ••
ویژه ارسال به همسر وقتی با دوستات هستی و اونو تنهاش گذاشتی😜👇
مـن درمیـان جمـع و دلــم نــزد دلبـــر اســت🥺♥
اونم قطعا در جوابت مینویسه :
آره جون خودت😂😂😂
.
.
𓆩چشممستیارمنمیخانہمیریزدبهم𓆪
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•𓆩🪞𓆪•
•𓆩🖤𓆪•
.
.
•• #قرار_عاشقی••
روزِ شانزدهم چله زیارت عاشورا!
.
.
𓆩پنجرهِفولادِرضابراتِکربَلامیدھ𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🖤𓆪
عاشقانه های حلال C᭄
•𓆩💞𓆪• . . •• #عشقینه •• #مسیحای_عشق #قسمت_نود _:میشه....یعنی...لطفا به هیچکس چیزی نگو..خواهش میک
•𓆩💞𓆪•
.
.
•• #عشقینه ••
#مسیحای_عشق
#قسمت_نودویک
(فریبرز بهم گفت چی شده،نگران نباش،قول داد به هیچکس نگه. باید ببینمت نیکی
دانیال)
اشکهایمـ را پاک میکنم،خیالم راحت شد،پس فریبرز این خبر را میخواست به دانیال بدهد...
رازم تا حدودی برملا شده،اما خیالم آسوده است که دانیال حداقل آن را پیش خودش به امانت
نگه میدارد.. اما پیامکش را نادیده میگیرم. نمیخواهم به او،یا هرچیز دیگر که مرا به گذشته ام
وصل میکند نزدیک شوم
:_ببخشید بچه ها،روز شمارم خراب کردم..
فاطمه میخندد:نه بابا
فرشته با خنده میگوید:حالا یه خبرخوش
و مرموزانه به فاطمه نگاه میکند و ریز میخندد.
فاطمه گونه هایش،رنگ انار میشود. کوسن روی تخت را به طرف فرشته پرت میکند:کوفت
فرشته میخندد،دوانگشتی دست میزند و آرام میخواند:بادا بادا مبادک بادا...
میگویم:آره فاطمه؟
جدی به طرفم برمیگردد:نه بابا نیکی،این دیوونه یه چیزی میگه،تو چرا باور میکنی؟
:_پس قضیه چیه؟
+:یه خواستگاری سادست بابا...جواب رد دادم،اونام رفتن...
:_خب طرف کیعه؟
+:پسرعموم
:_خب عیبش چیه؟چرا قبول نکردی؟
+:پسرخوبیه،ولی اونی که میخوام نیس..تازه خیلی زوده من بخوام به ازدواج فکر کنم.
له،پسرعموش همه چی تمومه ها ولی این دختر،منتظر
فرشته میگوید:آره این فاطمه ی ما خُله، پسر عموش همهچی تمومه ولی این دختر منتظر
شاهزاده ی سوار بر اسب سفیدشه!
فاطمه با لبخند قشنگ روی لبش میگوید:میاد، مطمئنم که میاد❁
از شدت استرس،کف دست هایم عرق کرده، تسبیح فیروزه ای که فاطمه برایم از کربلا آورده
،مدام دور دستم میچرخانم و ذکر میگویم...
بابا میزند روی شانه ام:پاشو نیکی بذا من بزنم
بلند میشوم و بابا پشت لپ تاب مینشیند.
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
.
.
•🖌• بہقلم: #فاطمه_نظری
.
.
𓆩مرجعبهروزترینرمانها𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩💞𓆪•
•𓆩💞𓆪•
.
.
•• #عشقینه ••
#مسیحای_عشق
#قسمت_نودودو
خدایا،سرنوشتم را به تو میسپارم...
بابا آرام کد و رمز عبور را میزند... سایت شلوغ است و کفاف این همه جمعیت را نمیدهد...
بابا دوباره تلاش میکند..ـ چشم هایم را میبندم و پشت به صفحه میایستم... یا ضامن آهو...
صدای جیغ مامان میآید
:_وای آفرین نیکی...
برمیگردم... خدای من...نگاهم روی رتبه ی دورقمی ام متحیر میماند... وای خدایا شکر....
مامان،ازشدت ذوق بغلم میکند... مدت ها بود که حسرت این آغوش را داشتم...
بابا را هم بغل میکنم... صدای موبایلم میآید،فاطمه است.
:_الو فاطمه؟
صدایش نگران است
+:سالم نیکی چی شد؟تونستی ببینی؟
اشکهایم ناخودآگاه میریزند
:_آره،فاطمه..همونی که میخواستم...
صدایش رنگ خوشحالی میگیرد
+:راس میگی؟تبریک
:_اوهوم،تو چی؟
+:نه من هنوز ندیدم... دعا کن نیکی...
:_دیدی خبرم کنا..
+:باشه باشه خداحافظ
:_خداحافظ.
مامان و بابا از اتاقم بیرون میروند،به محض تنها شدن،روی خاک میافتم...چه خطایی! تنهایی
معنا ندارد وقتی تو اینجایی،در قلبم!
روح خودت را در کالبد من دمیده ای تا هیچ وقت بی تو نمانم،خدای مهربانم...
باز هم صدای موبایلم میآید،پیامک از دانیال،کاش میشد سمج صدایش کنم!
(مبارکه،نیکی خواهش میکنم جوابم رو بده. باید ببینمت دانیال )
گوشی را روی میز میگذارم،اما دوباره زنگ میخورد،عمووحید است.. اشک هایم را با لبخند پاک میکنم.
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
.
.
•🖌• بہقلم: #فاطمه_نظری
.
.
𓆩مرجعبهروزترینرمانها𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩💞𓆪•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🌙𓆪•
.
•• #آقامونه ••
* مثل آن شیشه که🪞
در همهمه باد شکست😔
* ناگهان باز دلم❣
یاد تو افتاد شکست🥀
.
•✋🏻 #لبیک_یا_خامنه_اے
•🧡 #سلامتےامامخامنهاےصلوات
•🚩 #محرم | #امام_حسین
•📲 بازنشر: #صدقهٔجاریه
•🖇 #نگارهٔ «1442»
.
𓆩خوشترازنقشتودرعالمتصویرنبود𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🌙𓆪•
•𓆩🌤𓆪•
.
.
•• #صبحونه ••
روشنــے را بچـشیم🌼
صبـحهـا
🌱وقتـے خورشـید در مـےآید
متـولّد بشـویم🧸
در بـہ روی بـشر و نور و گیـاه و حشـره 🦋
باز ڪنیم
هیـجانها را پرواز دهیم . . .🕊
.
𓆩صُبْحیعنےحِسِخوبِعاشقے𓆪
http://Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🌤𓆪•
•𓆩📿𓆪•
.
.
•• #پابوس ••
امام حسین(ع) : «مَاذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَكَ وَ مَا الّذِى فَقَدَ مَنْ وَجَدَكَ؟».
امام حسين (ع) فرمود: «پروردگارا! آن كه تو را نيافت، چه يافت و آن كه تو را يافت، چه از دست داد؟».🫂✨
منبع:یحار الانوار، ج 95 ،ص 226 ،ح3
.
.
𓆩خواندهويانَخواندهبهپٰابوسْآمدهام𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩📿𓆪•
•𓆩🌿𓆪•
.
.
•• #مجردانه ••
با سرِانگشت کشیدم به دلم عکسِ تو را
روی زیبای تو را سیر تماشا کردم💐
.
.
𓆩عاشقےباشڪهگویندبهدریازدورفت𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🌿𓆪•