eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.5هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
2.1هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• "اون چیزی که در برابر فتنه ی مذهبی ایستادگی کرد و اون رو در ریشه خشکوند حقیقت مذهب بود"* وگرنه مگه به همین راحتی جمع میشد؟ تخمین آمریکا این بود که حداقل تا 2030 منطقه با داعش دست و پنجه نرم میکنه یعنی در حقیقت انقدر روش حساب باز میکردن این محاسبه منطقی و در نتیجه برآورد امکان و پتانسیل داعش بود اما چرا حالا در کمتر از هفت سال بساط داعش جمع شده و داعش دیگه تقریبا هیچ ارضی تحت کنترل نداره که توش اعلام حکومت کنه پس گرفتن اون وسعت سرزمینی در این مدت زمان کم کار ساده ایه؟ اصلا چند درصد شدنیه؟ اونم با اون هزینه و امکاناتی که ما صرف میکنیم این چیزی جز معجزه نیست از نظر من چیزی جز نصرت آشکار خدا نیست اینا همه معجزاتیه که خدا برای قرن ما و مقابل دیدگان مردم این زمان ساخته و پرداخته و اگر خوب بهش فکر کنیم غیر قابل انکاره مثلا گروهی به اسم حزب الله از کجا شکل گرفت؟ از چند تا جوون مبارزی که مخالف حضور اسرائیل در کشورشون بودن با هیچی با حداقل امکانات توی یه فضای امنیتی رشد کردن کم کم حرکت کردن در قدم اول لبنان رو آزاد کردن و بعد شدن یه گروه نظامی قدرتمند توی محور مقاومت بیخ گوش اسرائیل خب جز معجزه چه اسم دیگه ای میشه برای این رشد غیرقابل پیش بینی گذاشت! عراقی که یک روز صدام و حزب بعث حاکمش بود و با ما میجنگید امروز بخشی از جغرافیای مقاومته اینها اتفاقاتیه که هیچ کس فکرش رو نمیکرد حتی خود ما هم اون زمان که با عراق میجنگیدیم فکرش رو نمیکردیم خدا به دست آمریکا صدام رو برامون بندازه بیرون و همچین فضایی شکل بگیره یا یمن که ناگهانی متحول شد و با اون موقعیت استراتژیک به جبهه مقاومت پیوست! اگر بخوام مثال بزنم از نصرت خدا برای جبهه حق تا صبح میتونم حرف بزنم ولی تا همین حدش هم کافیه به همین ها فکر کنید به نظر شما... صدای اذان گوشیم بلند شد آروم از جام بلند شدم: خسته نباشید من دیگه حرفی برای گفتن ندارم! بعد از نماز نظرتون رو میشنوم . آخرین قاشق کنسرو لوبیا رو هم به دهان بردم سکوت محض حاکم بود نه ژانت حرفی میزد و نه کتایون بالاخره تصمیم گرفتم سکوت رو بشکنم: خب کتایون خانوم بالاخره اون لحظه ای که میخواستی رسید چیزی نمیخوای بگی؟ نگاهی به من و بعد ژانت کرد و بعد گفت: کتاباتو گذاشتم تو کتابخونه هم نهج البلاغه هم قرآن لبخندی زدم: منظورم این نبود منظورم اینه حرفی در رد این منطق نداری؟ نفس عمیقی کشید: تو این بحثا اقناع صددرصد وجود نداره نه من میتونم تو رو قانع کنم نه تو منو! من سکوت کردم تا تو بقول خودت تفکرت رو درست معرفی کنی و ماهم کامل بشنویم قسمت اول رمان ضحی👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/71020 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
💌 ⏝ ֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢ . #مسیحای_عشق #قسمت_صدونودوشش :_نه... ما واقعا با هم ازدواج میکنیم ولی با شرا
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . +:پوشش شما به من ربطی نداره... خواستین چادر سر کنین،نخواستین سر نکنین... انگار درباره ی پوشش شریک کاری اش حرف میزند! این ها،خوب است.. حداقل نشانه ی این است که علاقه ای به ازدواج با من ندارد... نگاهم میکند +:و شرط بعدی سرم را پایین میاندازم :_من مثل شما نمیتونم نقش بازی کنم... یعنی از پسش برنمیام.. همین یکی دو ساعت پیش، نزدیک بود بزنم زیر گریه... +:نگران اون نباشین...حلش میکنم... دیگه؟ :_من اهل مراسم و این حرفا نیستم.. دل و دماغشم ندارم.... +:باشه واسه اونم یه کار ی میکنیم..بازم اگه چیزی هست..؟؟ :_نه.. هیچی +:پس توافق کردیم...همسایه میشیم و آب ها که از آسیاب افتاد جدا میشیم... فقط یه چیزی؟؟ :_چی؟ +:من پسرم.. یعنی ده بارم شناسنامه ام سیاه بشه مشکلی نیست... ولی واسه ازدواج واقعی شما مشکلی پیش نیاد؟؟ :_نه...من هیچ وقت نمیتونم ازدواج کنم.. میخندد،خنده ی واقعی..خودم را کنترل میکنم... :_چرا میخندین؟؟ +:این حرف مال بچگیا بود. میگفتیم من هیچ وقت ازدواج نمیکنم و از مامان و بابام جدا نمیشم. بالاخره هر دختری یه روز باید ازدواج کنه دیگه ... با دلخوری می گویم:منطق از سر و روی حرف هاتون میباره... خنده اش را کنترل میکند.اما هنوز انتهای صورتش،لبخند جای دارد،کنار برق خیره کننده ی چشمانش... ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝