eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.3هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . حس میکنم الآن است که نیکی صدای تند تپش قلبم را بشنود. دلم،طاقت این همه هیجان را ندارد. دوباره چشمهایم را میبندم. چشمهایم بسته‌است،قلبم تالوپ تولوپ،بیقرارانه خودش را به قفسه‌ی سینه‌ام میکوبد،گر میگیرم و آرام میگویم :_نیکی... خیلی دوست دارم... خیلی بیشتر از خیلی ..... * انگار یک نفر با پتک روی سرم میکوبد. به شدت از خواب میپرم. نگاهی به اطراف میاندازم. روی تخت خودم در اتاق خودم. خواب بود.. رویا بود،همه‌ی آن فکر و خیالها اثرات تب بود. معلوم است که خواب است،باید هم در خواب ببینم نیکی بی‌مهابا دوستم دارد. جرئت و جسارت ابراز عشق به نیکی را هم قطعا در خواب به دست خواهم آورد! چیزی در سرم تکان میخورد. ناخودآگاه دست رویش میگذارم و کمی فشار میدهم. احساس میکنم گرما از پوستم به محیط اطراف منتقل میشود،پس هنوز هم تب دارم. صداهای دور و برم جان میگیرند. انگار دو نفر پشت در اتاقم باهم صحبت میکنند. بلند میشوم. بیتوجه به اطراف،لیوان آب نیمه پر روی پاتختی را برمیدارم و لاجرعه سر میکشم. دوباره سرجایم میخوابم. نگاهم را به سقف میدوزم و ساق دست چپم را روی پیشانی‌ام میگذارم گلویم خشک شده و چند جرعه آب درون لیوان،چاره‌ای برایم نکرد. چشمهایم را روی هم میگذارم. نمیدانم چرا از خوابیدن سیر نمیشوم! ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝