💌
⏝
֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢
.
#مسیحای_عشق
#قسمت_چهارصدونودوشش
مردد،نگاهی به اطراف میاندازم.
در را کمی فشار میدهم تا بیشتر باز شود و پای راستم را داخل اتاق میگذارم.
صدای نفسهایش آرام و آرامتر میشود.
نگران به طرفش میروم.
دانههای درشت عرق روی پیشانیاش نشسته.
کمی خم میشوم و صدایش میکنم.
جواب نمیدهد.تنفسش،کمکم آرام میشود.
نگران صدایش میزنم :مسیح... پسرعمو...
جواب نمیدهد.
دستم را جلوی بینیاش میگیرم و چشمانم را میبندم.
بازدمش،آرام و با کمترین شدت ممکن به دستم میخورد.
نفس راحتی میکشم .
کنارش روی تخت مینشینم.
دوباره صدایش میزنم:پسرعمو...مسیـــــــح...
نگران نگاهی به دستش میاندازم.
همچنان پاسخ نمیدهد.
دستم را مردد بالا میآورم.نگاهی به صورت آرام، اما سرخ مسیح میکنم.
همان لباسهای دیشب را بر تن دارد.
میان تردید و استیصال،پشت انگشتانم را چند ثانیه روی پیشانیاش میگذارم.
از برخورد با پوست مسیح،گر میگیرم و سریع دستم را عقب میکشم.
طفل معصوم!در کوره ی تب میسوزد.
نگاهش میکنم.
بلندتر از قبل صدایش میزنم:مسیح...جواب نمیدهد،حتی تکان نمیخورد.
دمای بدنش خیلی بالاست..
نگرانم.از تشنج کردنش میترسم.
چادرم را زیر گلویم سفت میکنم.
بلندتر میگویم:مسیح...
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
✦📄 به قلـم: #فاطمه_نظری
.
𓂃مرجعبهروزترینرمانهاےایتا𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
💌
⏝