عاشقانه های حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_نود ♡﷽♡ روزی که اومد خواستگاریم هممون انگشت به دهن مونده بودیم! میفهمی
🎀🍃
🍃
#عشقینه
#عقیق♥️
#قسمت_نود_ویک
♡﷽♡
اما همون روح بزرگ نذاشت طاقت بیاره سال آخر جنگ بود که یه شب اومد خونمون و بعد از کلی
این پا و اون پا گفت که میخواد بره جبهه! کلی دلیل عقلی که هیچ جوره با منطق دلی من جور
نمیشد! عیسی نباشه؟مگه میشه؟
من به یاد ندارم تو عمرم به اندازه اون شب گریه کرده باشم!
حق هم داشتم اون شب آخرین شبی بود که من عیسی رو دیدم با پدرت اعزام شدند بابات بعد از
دوماه مجروح شد و برگشت اما عیسی من همونجا موند
هیچوقت برنگشت! هیچ کس ازش خبر نداشت ! نه تو لیست اسرا اسمش بود نه تو شهدا!
آیه میدونی تو برزخ زندگی کردن یعنی چی؟ همون سال بود که بابات با حورا ازدواج کرد و چند ماه
بعد آتش بس شد و بعد تو به دنیا اومدی ...بعد از جنگ خیلی دنبال عیسی گشتیم اما پیداش
نکردیم! بعد از جدا شدن حورا از پدرت و نا امیدی ما از پیدا کردن عیسی دیگه رغبتی به موندن تو
اون محله نداشتیم!
در و دیوار اونجا پر از غم و اضطراب و دلواپسی بود... بعد از اینکه پدرت با پریناز ازدواج کرد از
اونجا نقل مکان کردیم و اومدیم این محله...
عقیله نگاهی به ساعت انداخت و گفت: پاشو برو بخواب دختر منم بی خواب کردی
آیه از جایش بلند شد و گونه مامان عمه را بوسید و گفت: تو فکرش نباش مامان عمه !خدا بخواد
بعد از این برزخ یه بهشت برین در انتظارته و بعد شب بخیر گفت و اتاقش رفت!
لحظه ای خودش را جای عقیله گذاشت و اعتراف کرد او هم اگر بود منتظر کسی چون عیسی می
ماند ... حق باعقیله بود...عیسی ارزش این همه صبر را داشت!
آیه با خستگی خودش را روی نیمکت پارک رها میکند و با تن صدای پایینی آخ و وای راه می
اندازد و بر سر کمیل غر میزند: مگه تو دختری که اینقدر سخت پسندی کمیل؟
کمیل بی تفاوت ساندویچش را به او میدهد و میگوید: شیک پوشم خواهرم!شیک پوش...خب
انتخاب چیزهای شیک وقشنگ هم زمان بره
آیه چشم غره ای میرود و ایشی میگوید و پا هایش را ماساژ میدهد ...همان موقع گوشی موبایلش
زنگ میخورد و تصویر پدرش روی آن نقش میبندد
بہ قلم🖊
" #نیل_۲ "✨
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبعمجازنیسد☺️
هرشب از ڪانال😌👇
🍃 @asheghaneh_halal
🎀🍃
عاشقانه های حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_نود_ویک ♡﷽♡ اما همون روح بزرگ نذاشت طاقت بیاره سال آخر جنگ بود که یه شب
🎀🍃
🍃
#عشقینه
#عقیق♥️
#قسمت_نود_ودو
♡﷽♡
_سلام بابایی
اما به جای پدرش صدای پریناز را میشنود که گویا گوشی را روی اسپیکر گذاشته:سلام آیه خانم
چطوری؟ کجایی؟
_سلام عزیزم ...کجا میخواستی باشیم؟ همین الان تازه خریدمون تموم شده نشستیم تو پارک یه
چیزی بخوریم برگردیم...
پریناز سرزنش وار میگوید: حالا واجب بود حتما اون مزخرفات بیرونو میخوردید؟ میومدید خونه
غذا بود!
_گیر نده دیگه عزیزم ...حالا یه روز پسر ناخن خشکت مارو مهمون کرده ها!
_راستی کمیل کجاست؟ اذیتت که نکرد!
آیه نگاهی به او می اندازد و با درد میگوید: کشت منو تا یه بله بده ما یه پیرهن
بخریم!
هم پریناز و هم محمد از این جمله درد ناک آیه به خنده می افتند و کمیل چشم غره میرود!
پریناز میگوید:خب دیگه زودتر تموم کنید بیاید خونه باید دوش بگیرید و یه سر و سامونی هم به
خودتون بدید
آیه میپرسد: راستی پری جون مامان عمه اونجاست؟ نریم دنبالش؟
_نه یه سره بیاید اینجا خودش اومده...
_پس هیچی میایم ان شاءالله تا یه ساعت دیگه خدا حافظ...
_خدا حافظ
کمیل در این مدت زمان کم تقریبا نیمی از ساندویچش را خورده بود و آیه گازی به ساندویچش زد
و بعد گویی چیزی یادش افتاده باشد به کمیل گفت : راستی کمیل قضیه رو به بابا گفتی؟
کمیل کمی از دوغش نوشید و گفت: آره
آیه با ذوق پرسید: خب چی گفت؟
بہ قلم🖊
" #نیل_۲ "✨
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبعمجازنیسد☺️
هرشب از ڪانال😌👇
🍃 @asheghaneh_halal
🎀🍃
°|🌹🍃🌹|°
#همسفرانه
🌹|• احمد بسیار ساده زندگی می کرد
و همیشه به فکر دیگران بود!!
🌸|° در طول سال به ندرت می شد خودش لباسی بخرد
وقتی به او می گفتم :
احمدجان لباست کهنه شده است دیگر استفاده نکن.
می گفت :
😉|• هنوز که پاره نشده،
می شود با یک اتو زدن دوباره استفاده کرد.
#زندگی_به_سبک_شہــدا 🌷
#به_روایت_همسر_شهید_احمد_اعطایی 🕊
ڪلیڪ نڪن عــاشق میشے😉👇
{🌺} @Asheghaneh_halal
971025-02.mp3
8M
🏴🏴
#کوثرانه🏴
مــادرمے محبتت تو تقدیرم🏴
تــا ڪه میگم یا فاطمه جون مےگیرم🏴
دعای خیر تو نباشه مےمیرم🏴
مــادر ای مادر🏴🏴🏴
#محمد_حسین_پویانفر🏴
#شهادت_حضرت_زهرا🏴
#سلام_الله_علیه_تسلیت🏴🏴
•|🏴|• @asheghaneh_halal
🏴🏴
°•| #ویتامینه🏴 |•°
سلام
خیلے نڪات هست ڪھ میتونم بگم،
اما...امروز رو براے تسلاے خاطر امام زمان درڪنار نوڪرے براے مادرمون(💔) از خداوند متعال بخواید همیشھ همراه خانوادتون زیر پرچم حضرت زهرا(س) زندگےِ پر از مهرتون دوام داشتھ باشھ و بیمھ اهل بیت باشید...
#ڪنارهمدیگھ_براےمادر
#عزادارےڪنید
[ #محتواتولیدیست]
لحظہ ــهاے ویتامینے در🏴👇
°•|🏴|•° @asheghaneh_halal
YEKNET.IR - Karimi-Shab 03 Fatemiyeh Aval1397-002.mp3
4.98M
⚫️🏴
🏴
☑️ #ثمینه 🎶
🌄|•° دیشب تا صبح گریہ کردے
😭|•° من هم با تو ، ڪَریہ ڪردم
😓|•° دیشب کہ رویت، شد قاتل من
💔|•° دست تو میلرزید چون دل من
پ.ن:
فڪر ڪن مادرت یہ شب تا صبح گریہ کرده باشہ 😭💔
#فاطمیه ◾️
#پیشنهاد_دانلود💯
#حاج_محمود_ڪریمے 🎤
🏴 @asheghaneh_halal
⚫️🏴
#طلبگی
راه غلبه برنفسـ
محـاسـ📊ـبه استـ
بعضـے اولـیاے خدا
یڪ دفترے همراه خود داشتند📝
و هرڪارے ڪه مےڪردند
✍مےنوشتند
در آخر روز🌒
هم نشسته و حسابـ🔍
ڪارهاے خود رامےڪردند.
ڪه ما در این روز چه ڪردیم
چه مقدار
اطاعتـ📿 خداوند
متعال را نمودیم
چه مقدار
سرپیچے و نافرمانے ڪردیم😓
#آیتالله_مجتهدے_تهرانے
•🏴• @asheghaneh_halal
🌷🍃
🍃
#چفیه🕊
#تنهاارثیہحضرٺزهرا(س)
{🌺}از مادرم حضرٺ زهرا(س)
{❤️}یڪ چادر بہ خانم ها ارث رسیدہ اسٺ
{😔}و بعضے خانم ها لیاقٺ حفظ تنها ارثیہ دخترپیامبر(س) را ندارنـد
#شهیدمحمدرضادهقانامیرے🌷
#اللهمصلعلےمحمدوآلمحمد❤️
🏴•| @asheghaneh_halal |•🏴
🍃
🌷🍃