eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.4هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
💌 ⏝ ֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢ . #مسیحای_عشق #قسمت_چهارصدوشصت‌ودو :_هوم؟...چیه؟ نیکی لبخندی میزند:خوبین؟ س
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . زنعمو لبخند شیرینی میزند . +:کاش مزه‌اش هم خوشمزه باشه.. :_معلومه که هست.. این رنگ و لعاب....وای زرشک پلو هم هست.. زنعمو مادرانه نگاهم میکند. +:امشب بعد مدتها دور هم جمع شدیم.. مسیح که خیلی وقت بود اینجا نیومده بود، به خاطرش زرشک پلو بار گذاشتم.. مانی هم که تازه رسیده.. خسته‌ی راهه.. گفتم براش فسنجون بپزم که دوست داره.. سرم را پایین میاندازم و میخندم.چقدر هوای بچه‌هایش را دارد. خیال میکردم تمامی زنان این شهر،با موقعیت مشابه مادرم،حتما مثل او مدام پی مد و دورهمی‌ها و مهمانی‌هایشان هستند. اما انگار کم نیستند مادران صاف و ساده‌ای که مدام نگرانند.از خورد و خوراک بچه‌هایشان گرفته تا زندگی و دغدغه‌هایشان.. +:ناراحت نشی عروس‌خانم..میدونم توام فسنجون دوست داری.. زنعمو اصلا شبیه مامان نیست.. هرچقدر که میگذرد بیشتر به این نکته پی میبرم. نگاهم به مسیح و مانی میافتد. روبه‌روی هم ایستاده‌اند و مانی دست بر شانه‌ی مسیح گذاشته.. حتما دلشان برای هم تنگ شده بود. کاش من هم خواهر یا برادر داشتم،شاید آن وقت اینهمه تنها نبودم.. مسیح نگاهم میکند،سریع سرم را پایین میاندازم. لبخند میزنم و تشکر میکنم. :_خیلی زحمت افتادین زنعمو...دستتون درد نکنه.. زنعمو دلخور نگاهم میکند. نگران میشوم. :_من... من حرف بدی زدم؟؟ ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . +:نیکی‌جان به من نگو زنعمو.. میخواهم چیزی بگویم که دستش را بالا میآورد. +:میدونم قبل از اینکه عروس این خونه بشی،زنعموت محسوب میشدم.. ولی باید قبول کنیم مادرشوهر خیلی نزدیکتر از زنعمو عه.. مظلوم و مطیع،سرم را پایین میاندازم. :_خب پس چی بگم؟؟ +:بگو شراره... :_وای نه زنعمو... خیلی بی‌ادبیه من به شما بگم شراره... اصلا حرفشم نزنین.. +:پس بگو مامان.. :_چی؟ +:بگو مامان دیگه.... لطفا.. ناچار،سر تکان میدهم. میترسم از روزی که این ماجرا تمام شود و من و مسیح بمانیم و تغییراتی که در خانواده ایجاد کرده‌ایم. :_راستی.. شما میخواستین به من یه چیزی بگین.. زنعمو مشتاق سرتکان میدهد. +:آره آره... بدو بیا بشین اینجا تا برات بگم... صندلی را عقب میکشم و کنار زنعمو مینشینم. *مسیح* میله‌ی زیر دست چپم را به سمت خودم میکشم و میچرخانمش. توپ قل میخورد و با سرعت وارد دروازه‌ی مانی میشود. نگاهی به مانی میاندازم و میگویم :_چهارده به یازده.. مانی توپ را زیر پای دروازه‌بانش میگذارد و با شدت پرتابش میکند. +:میبینم رابطه‌ات با نیکی خیلی خوب شده. نگاهم را از توپ نمیگیرم. دفاعم را چپ و راست میکنم تا مانی قدرت حرکت پیدا نکند. ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . :_چی میگی؟ +:واست میوه پوست میگیره و پرتقال به طرفت پرت میکنه و..خبریه؟؟ با شدت،سه بازیکن دفاعم را میچرخانم و توپ را از زیر پای بازیکن وسط خط حمله‌ی مانی میگیرم. :_مثلا چه خبری؟؟ مانی تکنیک‌هایم را از بر است. مدام خط حمله‌اش را میچرخاند تا نتوانم توپ را وارد زمینش بکنم. +:میگم اگه قول و قرارت با نیکی رو یادت رفته یا قول و قرار جدیدی گذاشتین... میان کللمش میدوم :_چی داری میگی مانی ؟؟دختر بیچاره دو تا میوه واسم پوست گرفت،تو تا کجاها رفتی،... میدونی اگه نیکی نبود تو هنوز تو.. صدایم را پایین میآورم. :_تو هنوز تو بازداشت بودی و من در به در پول... +:معلومه که میدونم...دمش گرم..ولی حرفم چیز دیگهاست... دوباره توپ را به عقب پاس میدهم تا از زیر پای دروازه‌بانم با شدت به خط حمله برسانم. :_حرفت چیه؟؟ +:حرفم نگاه خاص توعه به نیکی..تعصبه توعه رو نیکی... حرفم علاقه‌ی توعه به نیکی.... اختیار از دستم خارج میشود. توپ زیر پای بازیکن حمله‌ی مانی میرسد و او بدون هیچ مکثی ، بدون اینکه مهلت فکر کردن و دفاع بدهد،توپ را وارد دروازه‌ام میکند. با لبخند،توپ را برمیدارد و نشانم میدهد. +:چهارده تو،دوازده من.. نفس عمیقی میکشم. توپ را از دستش میگیرم و زیر پای دروازهبان میکارم. سعی میکنم صدا و لحنم عادی به نظر بر سد. :_کی گفته من به نیکی علاقه دارم؟؟ ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . مانی نمیگذارد توپ را رد کنم. همچنان بیوقفه خط حمله‌اش را میچرخاند. +: لازم نیست کسی چیزی بگه..من تو رو بیشتر از خودم میشناسم..نگرانتم مسیح... :_تو نگران خودت باش مانی چند ثانیه نگاهم میکند. بهترین فرصت است تا بین تعللهای مانی،توپ را زیر پای بازیکن‌های حمله‌ام برسانم. مانی متوجه بازی اشتباهش میشود و حواسش را جمع میکند . در عین حال میگوید +:به هرحال نیکی،همسر شرعی و قانونیته...تو حق داری هر کاری میخوای... اما مسیح نگرانتم... میگن آدمیزاد از جایی ضربه میخوره که انتظارشو نداره...میترسم چند صباح دیگه،که مسئله‌ی عمو و بابا حل شد و پدربزرگ،از شکایتش صرفنظر کرد؛وقتی نیکی ازت خواست این غائله رو تموم کنی... میترسم مسیح..میترسم دست و دلت گرم نشه به طلاق دادنش... با حرص،توپ را به طرف دروازه‌اش شوت میکنم. خوابیده‌ام.. انگار خوابیده‌ام و قشنگترین رویا را میبینم،اما یکی سعی دارد بیدارم کند و دنیای بیداری را نشانم بدهد. میدانم که حق با مانی است... اما دوست ندارم بپذیرم. مانی با خونسردی،ضربه‌ی سرعتی‌ام را زیر پای دروازه‌بانش مهار میکند. دستم پیش مانی رو شده است...انکار بی‌فایده است. :_من فقط... من فقط یه کم بهش وابسته شدم..اینم کاملا طبیعیه.. مانی توپ را زیر پای بازیکنان حمله‌اش میرساند. با لحن خاصی میپرسد +:وابسته یا دلبسته؟؟ عصبی میشوم. ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝
5.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . √ همینقدر مهربون •وقتی حسینیه امام خمینی به احترام خانوم‌ها صورتی میشه💞 . ⊰🇮🇷 ⊰❤️ ⊰#⃣ | | ⊰📲 بازنشر: ⊰🔖 𓈒 1555 𓈒 . 𐚁 شب‌نشینےبامقام‌معظم‌دلبرے ╰─ @asheghaneh_halal . 🌙 ⏝
صبح مـن خیـری ندارد❤️‍🩹 بــے طلوعِ چشمِ تو 🥺 ذره‌ای چشـمان خود را باز ڪـن👁 خورشیـد مـن . . .😍🌞 🍃🌸| @asheghaneh_halal
9.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌽 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . نون خامه ای😍😋 مواد لازم: کره 🧈۵۰ گرم آب💧 ۱ پیمانه شکر🍚 ۱ ق غ( من بیشتر میریزم چون دوست دارم یکم نونم شیرین تر باشه) نمک🧂 ۱ پنس آرد🥡 ۱ پیمانه تخم مرغ🥚 ۴ عدد بکینگ پودر🥄 ۱ ق چ وانیل🌸 ۱/۴ ق چ ❌بذارین خمیر یکم از داغی بیفته بعد تخم مرغا رو اضافه کنین ❌من از دو مدل ماسوره استفاده کردم و نهایتا از مدل ساده که سرگرد دراومده عکاسی کردم اما فرقی نداره میتونین از ستاره ای که تو ویدیو نشون دادم استفاده کنین و توی نتیجه تاثیری نداره ❌داغ زدن شیرینی یه مرحله مهمه که حدود ۳-۵ دقیقه طول میکشه و باید کامل انجام بشه تا پف شیرینی نخوابه ❌از ۲۰ دقیقه قبل فر رو گرم کنین تا دمای فرتون باعث نشه پف شیرینی بخوابه ❌ ده دقیقه اول با دمای ۲۲۰ درجه و بعدش دما رو ۱۸۰ بذارین این کمک میکنه که شیرینی پفشو از دست نده . 𓂃فوت‌وفن‌هاےسه‌سوته𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🌽 ⏝
🥤 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . 📩 ‏‏‏‏‏‏‏‏مدیرمون امروز همه پرسنل رو جمع کرد براشون حرف بزنه؛ با صدای بلند گفت کارمندا دو دسته ان؛ یه دسته صدشونو میذارن واسه پیشرفت شرکت.. بعد گوشیش زنگ خورد رفت نفهمیدیم دسته دوم کیا هستن!😐 حتی خودشم صدشو تو کارش نذاشت😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𓈒 1107 𓈒 تجربه مشابهی داری بفرست😉👇 𓈒📬𓈒 @Khadem_Daricheh . 𐚁 پاتوق‌مجردے ╰─ @Asheghaneh_Halal . 🥤 ⏝
🧣 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . . تمرین «چرا؟»🤔❓ برای خودشناسی عمیق‌تر یکی از موثرترین روش‌هاست.👌 به این شکل که وقتی با یک احساس یا تصمیم مهم مواجه می‌شیم، تمرین «پنج چرا» رو انجام بدیم:⬇️ 1⃣| چرا این احساس را دارم؟🥴 2⃣| پاسخش رو بنویس و بپرس: چرا این دلیل برام مهمه؟🧐 3⃣| باز هم دلیل جدید را بررسی کن و بپرس: چرا؟😕 این چرخه رو ۵ بار🖐 تکرار کن.🤓 با هر « چرا❓»، به لایه‌ای عمیق‌تر از افکار و باورهات می‌رسی و دلیل واقعی احساست رو کشف می‌کنی.😇😎 این تمرین ساده، درک عمیق‌تری از خودت می‌ده.🙂🙃 . 𓂃محفل‌مجردهاےایـتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🧣 ⏝
🛵 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . ♕ اسم دلبر و همدمت رو اینجوری سیو کن🥹🤭 ╟🤍 - خرگـوش کوچولوی مـن !🐰 ╟❤️ - چشم فنـدوقیه مـن !🌰 ╟🤍 - حـاج خانـوم !🧕🏻 °کپے!؟ _ تنها‌باذکرآیدےمنبع‌،موردرضایته☺️ . ⧉💌 ⧉🤫 . 𐚁 بفرماییدتودم‌در‌بده ╰─ @Asheghaneh_Halal 🛵 ⏝
🧸 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . غم مخور جانا در این عالم که عالم هیچ نیست...💚✨ . 𓂃دیگه‌وقتشه‌به‌گوشیت‌رنگ‌و‌رو‌بدی𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🧸 ⏝
💍 ⏝ ֢ ֢ ֢ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ الحُبّ دُعاء💚 وَ قَلبي بِالدُعاء یَرعاك... «عشق، دعاست☺️ و قلبم بوسیله دعا از تو مراقبت می‌کند...» ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎. . 𓂃بساط‌عاشقےبرپاس،بفرما𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💍 ⏝