#ریحانه
غیرتـــــ من😡
عفتـــــ تو😇
زندگے یعنے همیڹ....
دشمڹ ما هرڪہ باشد😒
ابتر استـــــ حالا ببین....
تو بشو فرماندهامــ، بانو!😍🙈
سپاهتـــــ مےشومـ👮
مڹـ فداے
یڪ نخ از چادر سیاهتـــــ مےشومـ🌺🍃
وارث حجب و حیاے حضرتـــــ زهرا شدے☺️😍
با همیڹ چادر برایمــ کل ایڹ دنیــ🌍ــا شدے
#بانو_تو_بشو_فرماندهام😍❣
┅═══🍃🌸🍃═══┅
°💗° @asheghaneh_halal
عاشقانه های حلال C᭄
•• #عڪاس_باشے •• . . عڪس هاے ارسالےِ یڪے از ڪابران خوش ذوق و محتــرم ڪانال از سفر راهیان نــور😌👌 . .
•• #عڪاس_باشے ••
.
.
عڪس هاے ارسالےِ
یڪے از ڪابران خوش ذوق و
محتــرم ڪانال، از سفر راهیان نــور😌👌
.
.
#اجرڪمعنــدالله🌸🍃
.
.
#معراج
.
.
••📸•• @asheghaneh_halal
عاشقانه های حلال C᭄
•• #عڪاس_باشے •• . . عڪس هاے ارسالےِ یڪے از ڪابران خوش ذوق و محتــرم ڪانال، از سفر راهیان نــور😌👌 .
•• #عڪاس_باشے ••
.
.
عڪس هاے ارسالےِ
یڪے از ڪابران خوش ذوق و
محتــرم ڪانال از سفر راهیان نــور😌👌
.
.
#اجرڪمعنــدالله🌸🍃
.
.
#هور
.
.
••📸•• @asheghaneh_halal
عاشقانه های حلال C᭄
•• #عڪاس_باشے •• . . عڪس هاے ارسالےِ یڪے از ڪابران خوش ذوق و محتــرم ڪانال از سفر راهیان نــور😌👌 . .
•• #عڪاس_باشے ••
.
.
عڪس هاے ارسالےِ
یڪے از ڪابران خوش ذوق و
محتــرم ڪانال از سفر راهیان نــور😌👌
.
.
#اجرڪمعنــدالله🌸🍃
.
.
#علقمه
.
.
••📸•• @asheghaneh_halal
عاشقانه های حلال C᭄
•• #عڪاس_باشے •• . . عڪس هاے ارسالےِ یڪے از ڪابران خوش ذوق و محتــرم ڪانال از سفر راهیان نــور😌👌 . .
•• #عڪاس_باشے ••
.
.
عڪس هاے ارسالےِ
یڪے از ڪابران خوش ذوق و
محتــرم ڪانال از سفر راهیان نــور😌👌
.
.
#اجرڪمعنــدالله🌸🍃
.
.
#شلمچه
.
.
••📸•• @asheghaneh_halal
بی هوا .mp3
12.96M
#شهید_زنده
🌸..| شبـای اعتڪافو از دست ندید!💓
#پیشنهاددانلود❤️🍃
بهروایٺگرۍ:
•|حاج حسین یکتا|•
🕊•• @asheghaneh_halal
🍃🌺
#آقامونه
🌷 شما انتخاب کنید
📢 مهمترین و بهیادماندنیترین جملهی رهبر انقلاب در سال ۹۷ کدام است؟
🔰 به نظر شما مهمترین و بهیادماندنیترین جملهی حضرت آیتالله خامنهای در سال ۱۳۹۷ کدام جمله است؟
📩 لطفاً نظرات خود را از طریق آدرس زیر ارسال یا آن را به شمارهی ۲۰۱۱۰ پیامک کنید.
👈 در ذیل این صفحه، برخی جملات برا مرور آماده شده است ولی مخاطبان محترم میتوانند برای بررسی جامع و سهولت در انتخاب از صفحات آرشیو «بیانات»، «پیامها» و «سخننگاشت» و جستجو، عبارت مورد نظر خود را بیابید. این نظرسنجی تا بیست و نهم اسفندماه سال جاری ادامه خواهد داشت.
بهـ نظر بنــده☝️
تـرامپ و جان بولتون #احمقهای_درجه_یڪ
📮 مشاهده و ثبت نظر👇
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=41997
•|😌|• @asheghaneh_halal
عاشقانه های حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_دویست_وسه ♡﷽♡ اضطرابش مهار نا شدنی بود و او حتی نمیدانست چطور باید شرو
🎀🍃
🍃
#عشقینه
#عقیق♥️
#قسمت_دویست_وچهار
♡﷽♡
حورا خسته تکیه میدهد به نمیکت و زمزمه میکند:میدونستم از من چیزی بهت نمیگن...
چشمهای آیه گرد شده...پس فهمیده بود.فکر این لحظه را نمیکرد.برنامه ای هم برایش نداشت!
دست روی قلب طغیانگرش گذاشت....
سرش را به زیر انداخت وزمزه کرد:چرا...گفتن...برام از شما گفتن.
حورا شوکه نگاهش کرد.آیه هم به چشمهایش خیره شد و با لبخند غمگینی گفت:چه عجب مامان
حَورا...
حورا فقط نگاهش میکرد.در واقع یک دفعه و آنی خالی شده بود.تصورش سخت بود یک روی آیه
اش او را مامان حَورا صدا کند!
آیه دستهای خوش فرمش را در دست گرفت و گفت:من میدونم چه ربط دیگه ای بین ما هست.
من شما رو میشناسم.درست همون شبی که عطر مادرانه تون کل فرودگاه رو پر کرده بود.درست
همون شبی که محکم بغلم کردید و گرما ی آغوش بیست و چهارسال پیشو یادم انداختید
شناختمتون.
اشکهای حورا را از گونه اش پاک کرد و گفت:من شما رو میشناسم مامان حَورا.
قدیما حدود بیست و چهارسال پیش نه ماهی همسایه هم بودیم. یه چند وقتی با لگد زدنام
مزاحمت شدم...البته حالا میفهمم دنیا اونقدری ارزش نداشت که واسه خاطرش به شما لگد
بزنم!من آیه ام مامان حورا.خوب میشناسمت. شما همون زنی هستی که دردناک ترین لحظات
عمرتونو برای به دنیا آوردن من تحمل کردید. من میشناسمت مامان حَورا.... شما مامان حَورای
منی همونی که....
بغضش را فرو خورد و با همان صدای لرزان و لبخند به لب گفت:ولش کن... بحث ترجیح و مرجح
زیادی این لحظاتو تلخ میکنه!مهم اینه که من و شما اینجاییم من دست شما رو تو دستم گرفتم و
به این فکر میکنم چقدر دستاتون با الک صورتی کمرنگ خوشکل میشه و تو فکر یه امر به معروف
و نهی از منکر جانانه ام که ....
حورا نگذاشت آیه حرفش را کامل کند و محکم اورا در آغوش گرفت و بلند بلند هق هق میکرد و
میان هق هق هایش میگفت:الهی فدات شم دختر مامان...ببخش...ببخش دختر مامان....من برات
بہ قلم🖊
" #نیل_۲ "✨
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبعمجازنیسد☺️
هرشب از ڪانال😌👇
🍃 @asheghaneh_halal
🎀🍃
عاشقانه های حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_دویست_وچهار ♡﷽♡ حورا خسته تکیه میدهد به نمیکت و زمزمه میکند:میدونستم ا
🎀🍃
🍃
#عشقینه
#عقیق♥️
#قسمت_دویست_وپنج
♡﷽♡
توضیح میدم.من همه چی رو برات میگم!نمیدونم حرفام قانع کننده اس یا نه ولی برات همه چی رو
میگم دختر مامان ...
آیه او را محکمتر در آغوشش فشرد.گلوگاه شناختی اش میان این همه واژه تنها دخترمامان را
دریافت و پردازش میکرد.می اندیشید:صغارت دنیا به کنار...آمال با تمام بزرگ بودنشان چه
کوچکند و خدا چه بزرگ....
آیه هم اشک میریخت از آغوش حورا بیرون آمد و با اشک و لبخند گفت:خودتو اذیت نکن
عزیزم...
حورا دستش را روی صورت آیه گذاشت و گفت:نه ...نه تو باید بدونی... من ...من هرکاری که
بخوای میکنم برای جبران...هرکاری.
آیه تنها لبخند زد.... خیلی هم مهم نبود مادرش توضیح بدهد یانه. در این سالها لحظاتی بود که
تصمیم میگرفت برای همیشه از او متنفر باشد.نقشه میکشید که اگر روزی جایی او را دید بلند
ترین داد های عالم راسرش بکشد.بدترین طعنه های عالم را به او بزند!اما آخرآخرش لحظه ای به
این فکر میکرد که اگر او جای حورا بود چه میکرد؟و ارام میشد با این فکر که ممکن بود او حتی
رفتاری بدتر داشته باشد.
حورا چشمهایش رابست و گفت:نمیدونم..حرفام شاید یه توجیح مسخره باشه.ولی برای من
دلیله...
آیه هیچ نمیگفت و تنها سکوت کرده بود...
حورا نفسی کشید و گفت:هجده ساله بودم که بابام یه شب اومد و بهم گفت که محمد سعیدی
پسر حاج فاروق سعیدی خواستگارمه... محمد اون موقع بیست و سه ساله بود....حاج فاروق یه
حجره صحافی تو بازار داشت و از معتمدای محل بود.باباتم کنارش کار میکرد البته شغل اصلیش
معلمی بود.اونشب نخوابیدمو تا خود صبح فکر کردم.به خودم به محمد....
سال آخر تجربی بودم و هدفم فقط پزشکی بود.فکر میکردم ازدواج مانع هدفم میشه.... پدرت
خیلی مرد محترمیه آیه.وقتی اومد خواستگاریم و وقتی باهاش حرف زدم دیدم چقدربزرگ فکر
میکنه.میشه کنارش خوشبخت بود.مثل تمام ازدواج های سنتی بعد از چند جلسه رفت و آمد
ازدواج کردیم و من شدم عروس خونه ی پدرت...کنار خان جون و عمو فاروق... چند ماه اول
بہ قلم🖊
" #نیل_۲ "✨
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبعمجازنیسد☺️
هرشب از ڪانال😌👇
🍃 @asheghaneh_halal
🎀🍃
عاشقانه های حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_دویست_وپنج ♡﷽♡ توضیح میدم.من همه چی رو برات میگم!نمیدونم حرفام قانع کن
🎀🍃
🍃
#عشقینه
#عقیق♥️
#قسمت_دویست_وشش
♡﷽♡
زندگی خوبی داشتیم ...اما رفته رفته متوجه تفاوتها میشدم!پدرت یه مرد با تفکرات ارزشی و من
یه زنی که خیلی اهل این چیزا نبودم!دروغ چرا نماز و روزه ام رو هم چون پدرم میخواست انجام
میدادم.
اختالف اصلی اونجایی شروع شد که پدرت گفت مخالف کار کردن منه!
دلایل خودشو داشت. میگفت من اونقدری در میارم که تو سختی به خودت نبینی و من میگفتم
دردم پول نیست!دردم اینه که من زنی نیستم که بخوام خونه نشین باشم.من میخوام اجتماعی
باشم... از ظرفیت هام استفاده کنم.
پدرت میگفت تا هرجا که دوست دارم میتونم درسمو ادامه بدم ....اما شاغل بودنو قبول نمیکرد.
و اینها تنها صورت قضیه بود. این حرفا نشون یه شکاف عمیق اعتقادی بین من و پدرت بود و
همون موقع فهمیدم ما چقدر ازهم دوریم. همون موقع بود که فهمیدم حتی دوستش هم ندارم
بلکه خیلی خیلی برام محترمه!و آیه قبول کن نمیشه بدون عشق به همسرت اون زندگی رو ادامه
بدی!
من نخواستم یه خائن باشم.بهش گفتم طلاق!اوایل فکر میکرد من فقط ادا درمیارم.اما رفته رفته
جدی شد.تا اینکه فهمیدم تو رو دارم...
دنیا روی سرم خراب شد. پدرت خوشحال بود.فکر میکرد وجود تو میتونه این مشکلاتو درست
کنه!اما نشد...باور کن نشد آیه...
وقتی به دنیا اومدی به خودم گفتم میمونم و برات مادری میکنم...خدا رو چه دیدی؟ شاید مهر
پدرت به دلم افتاد.عذاب وجدان داشتم از این دوست نداشتن...ولی...
دستهای آیه را فشرد و گفت:آیه منو درک میکنی؟ من به پدرت علاقه نداشتم...موندنم خیانت به
اون بود وقتی دلم باهاش نبود!
عمو فاروق، پدرم، خان جون ...همه وهمه خیلی تلاش کردن تا اوضاع رودرست کنن ولی نشد.
یک ماهه بودی که از هم طلاق گرفتیم....خیلی دوندگی کردم تاحضانتتو بگیرم اما نشد...
بہ قلم🖊
" #نیل_۲ "✨
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبعمجازنیسد☺️
هرشب از ڪانال😌👇
🍃 @asheghaneh_halal
🎀🍃
°🐝| #نےنے_شو |🐝°
اِملوز مامانم بَلام
اَنیمِیتِنِ حانِہ بادتُنتی•|🎈|• دُذاشت
منم دِلیه تَلدَم•|😭|• تِه از اینا میتام
از اوندایی تِه حُونه دِلون•|💶|•بود
بابام لَفت یه شَبَد بَلداشت و
تَنتا بادتُنت تَلید•|🛍|• بهس وَتل تَلد
البته بادتُنتاش نادُڪَن میتَلسَم•|😰|• بیفتم!
+جآنآنڪم مبارڪ باشہ
عجـــــ😍ـــب بالن قشنگے دارے،
میشہ منمــ بـا خودت ببرے|😬|
استودیو نےنے شو؛
آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇
°🍼° @Asheghaneh_Halal
🌸🍃
🍃
#پابوس
يا اَبَا الْحَسَنِ، يا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَيْنِ
يا زَيْنَ الْعابِدينَ، يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ
يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا
وَمَوْلينا، اِنّا تَوَجَّهْـنا وَاسْتَـشْـفَعْنا
وَتَوَسَّلْنابِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ
يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجـيهاً عِـنْدَ اللّهِ
اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ🙏
#سہشنبہهاےزینالعابدینے
#السلامعلیڪیاسیدالساجدین
🍃 @asheghaneh_halal
🌸🍃
🌷 #چفیه 🌷
#شهیدحسنباقری
اگر دو چیز را رعایت کنے،
خدا شهادت را نصیبت مےکند☝️
یڪے پرتلاش باش..
دوم مخلص..
این دو را درست انجام بدی
خدا شهادت را هم نصیبت میکند.
#شهادتیعنے
#زندگیکنامافقطبرایخدا
•🕊• @asheghaneh_halal
🍒•| #دردونه |•🍒
درســن ۱۲تا ۱۴ سالگے
وقفــه هویت ایجــاد میشــه
این نوجوانان تحتـــ ڪنترل قدرت اند
دراین سن تعهــدشون (جستجوگربودن)
بالاس اما اڪتشافشون (پایبندبودن)
پاییــنه
نمــونه👇
خیلے حرف گوش میــده
بزرگتــرا هرچے بگن میگه چشم
بدون اینڪــه بگن چـــرا
#نڪاتریزوتربیتےوکاربردے ☺️👇
👶🏻•• @asheghaneh_halal
4_5861457987587015907(1).mp3
4.83M
🌸🍃
🍃
#ثمینه
در هیاهوی شب عید
تورا گم کردیم..
غافل از اینکه
شما اصل بهاری آقـا..
#دردودلبامولا💔
#باهندزفریگوشبدین🙂👌
🍃 @asheghaneh_halal
🌸🍃
عاشقانه های حلال C᭄
🌷🍃🌷 🍃🕊 🌷 #خادمانه | #چفیه #ختم_صلوات امروز بھ نیت: "شهید سیدجـواد اسـدی" جمع صلوات گذشتھ 🌷 3130
🕊🍃
🍃
#خادمانه
🙃•• عیدامسالمـان هشت سین دارد..
سایه ات سیدجوادم، سایه ات..
مهربانم چندین سالبود
ڪه سال تحویل ها درڪنارمان نبودی..
واین جانم را به درد مےاورد...
اما امسـال فرق دارد
تو امدی و قافیه هارا بهم ریخته ای...
مےتوانم امسال عیدم را
درڪنارمزارتو بگذرانم...
وبانگ سال جدید را درڪنارت بشنوم...
عید امسال حال و هوایے عجیب
شیرین دارد برایم...
|از تو ممنونم که آمدی مسافـر منِ خسته|
#همسرشهیدسیدجواداسدی
#شهیدخانطومــان
#خوشاومدیسیدجواد💔
🕊| @asheghaneh_halal ✏️ ••
🍃
🕊🍃