eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.6هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
「💚」◦ ◦「 🕗」 . |🙂| حاجات سائل را نگفته میدهی، یعنی |😌| در دست و دلبازی نداری هیچ همتایی . ◦「🕊」 حتما قرارِشـــاه‌وگدا، هست‌یادتان👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal 「💚」◦
دلم به شور و شینه.mp3
2.75M
↓🎧↓ •| |• •| |• . . 🎙 🎙 خبر دهید به عالم که عید، عید خداست ادب کنید کـه میلاد سیـدالشهداست😍🎊 🎉 🎈 . . •|💚| •صد مُــرده زنده مےشود، از ذڪرِ ( ؏)👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ↑🎧↑
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«🍼» « 👼🏻» شلام بشه ها😍 اونلوز تَفَلُـد من و امام حسـِین ژان بود😍 عمو داسِم هم بودن منو بوشیدن😍 اووومم😍 بــهـــبهـ❤️ 🏷● ↓ ندالیم تِه🤗ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ سه جمله‌ای که کودک شما نیاز دارد هر روز بشنود: ۱ تو دوست داشتنی هستی❤️ ۲ تو در امنیت هستی💚 ۳ تو به اندازه کافی هستی💛 توضیح گزینه‌ی سوم: ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که "به اندازه کافی خوب" پذیرفته نیست. ما مستقیم و غیرمستقیم از فرزندان‌مان می‌خواهیم که بهتر باشند، بیشتر انجام بدهند، درس بخوانند، برنده باشند، بیشتر تغییر کنند و برای بهتر بودن ریاضت بکشند! وقتی به فرزندتان می‌گویید که به اندازه کافی خوب است بار سنگینی را از دوشش برمی‌دارید و آزادش می‌کنید. او مجبور نیست برای دوست داشته شدن  و مورد توجه بودن، پله‌های بلند ترقی را طی کند. نیاز ندارد که اول باشد. مجبور نیست آرزوها و نیازهای ما را برآورده کند. با ارزش است، کافی است. کودکان نیاز دارند که این جملات را هرروز بشنوند. «🍭» گـــــردانِ‌زره‌پوشڪے‌👇🏻 «🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|. ❄️'| |' .| . . °| آمـــادهـ ے رزمـ محڪمـ -(😌)- /° و تـــنـ بـــه تنیــمـ -{💪}- °\ با غیـــرتـ و پاســـدارِ -(👇)- /° حـــقـ وطنـیـــمـ -{😎}- °\ شیــطــانـ بــــزرگـ -(👹)- /° بـــاز ڪـارے نڪـنـے -{❌}- °\ بــرجـــامـ و تــــو را -(📜)- °| روے همـ آتــشـ بزنیـمـ -{🔥}- |✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌|💛 |🔄 بازنشر: |🖼 «1724» . . |'😌.| عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |.❄️'|
∫°⛄️.∫ ∫° .∫ ای پرودگار ما! ما از تو "حسین" را میخواهیم، از تو میخواهیم "هَبْ لِی قَلْبا یُدْنِیهِ مِنْكَ شَوْقُهُ" قلب و عشقی عطا کنی که بوسیله اش به خودت میل کنیم، به ما عطا کن "حبّ الحسین" را که "وسیلة السعداء" موجب عاقبت بخیری ست، ما را به حسین(؏) برسان!♥️ ولادت پرنور و برکت سیدالشهدا(ع) و روز پاسدار مبارک🎉💚🌙😍 ∫°🌤.∫ یعنے ، تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°⛄️.∫
◦≼☔️≽◦ ◦≼ 💜≽◦ . . گرچہ این شهـر 👈🏻🏙 شلـوغ اسـت ولـے باور ڪن ... آنچنـان جاےِ تو خالیسـت🚶🏾‍♂ صـدا میپیچد ... 🔊 . . ◦≼🍬≽◦ زنده دل‌ها میشوند از ؏شق، مست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ◦≼☔️≽◦
•‌<💌> •< > . . 🧐 بــارها به من مےگفتند: «این چه فرمانده لشڪرے است ڪه هیچ وقت زخمے نمےشــود؟! براے خودم هم سـؤال شده بود 🤔 از او مےپـرسیدم: تو چرا هیچ وقت زخمے نمےشـوے؟ 😅 مےخندید ،حـرف تو حـرف مےآورد و چیزے نمےگفت... آخــر، شبِ تولــ🎂ــد مصطفےٰ رازش را به من گفت: «پیش خــدا ڪنار خانه‌اش، از او چنـد چیــز خواستم: اول: 👈🏻 تــو را، بعد: دو پسـر از تو تا خونــم باقی بمانــد☝️🏻، بعد هم اینڪه اگر قرار است بروم، زخمے یا اسیــر نشوم. آخرش هم اینڪه نباشم توے مملڪتے ڪه امــامش توش نفــس نڪشد.» همیــن هــم شــد.🍃 🌷شـهـیـد دفاع مقدس •<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش ڪـاسه‌ےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻 •<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal1
‡🎀‡ ‡ ‡ ↓ . عاشقی دردسری بود ، نمیدانستیم! ↑ ‡💎‡چادرت، ارزش‌است، باورڪن👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ‡🎀‡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
∫°🍊.∫ ∫° .∫ . . از امام باقر(ع) نقل مےڪنند: ڪه روزے عدّه اے بر امام حسین(ع) وارد شدند؛ ناگاه فرش‌هاے گران‌قیمت و پشتےهاے فاخر و زیبا را در منزل آن حضرت مشاهده نمودند.✨ عرض ڪردند: اے فرزند رسول خدا! ما در منزل شما وسایل و چیزهایے مشاهده مےڪنیم ڪه ناخوشایند ماست (وجود این وسایل در منزل شما را، مناسب نمی‌دانیم!)🧐 حضرت فرمود: إنّا نَتَزَوّجُ النِّساءَ فَنُعطیهِنَّ مُهُورَهُنَّ فَیَشتَرینَ بِها ما شِئنَ، لَیسَ لَنا فیهِ شی ءٌ. بعد از ازدواج، مهریه زنان را پرداخت مےڪنیم و آنها هر چه دوست داشتند، براے خود خریدارے مےکنند. هیچ یڪ از وسایلے ڪه مشاهده نمودید، از آنِ ما نیست.🙂 این تنها نمونه اے از توجه امام حسین به خواسته هاے همسر و اهل خانه خود است ڪه باید الگویے براے ما باشد. البته نڪته مهم این است ڪه همانطور ڪه در روایت مشاهده مےشود، اعتدال در امور، ساده زیستے و صرفه جویے باید در ڪار باشد- یعنی همسران در حد مهریه خود مےتوانند خرج ڪنند.😌 🌺 💚 . . ∫°🧡.∫ بہ غیر از نداریم، تمناے دگر👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°🍊.∫
‌ °✾͜͡👀 🙊 . . 💬 ‌‌ رفیق من خیلی دوست داشت اسمش محمد باشه ولی خوب چه کنه که دختره😂 بعد خیلی هم دوست داره پاسدار بشه🍃 خلاصه🤦‍♀ یک بار مامانم با گوشیم کار داشت برش داشت و کارش را انجام میداد که یکهو دیدم داد می زنه صدام می کنه فلااااانییییی این کیهههههه؟! رفتم می بینم دوستم زنگ زده که من اسمشو پاسدار ممدم سیو کردم🤦‍♀😂🚶‍♂ ولی خوب دیگه اسمشو عوض کردم گذاشتم رفیق روز تنهایی 😁😂 الآنم فکر کنم عضو باشه سلامی‌ام از این جا بهت می کنم 😉👋🏽 . . ''📩'' [ 565 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین 🆔| @Daricheh_Khadem •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
مداحی آنلاین - مذهب و دین من حسین - حسین طاهری.mp3
6.55M
↓🎧↓ •| |• •| |• . . 🎙 دو معنی برای"عاذَ" گفته‌اند: یکی: وقتی گوشت به استخوان چسبیده باشد... همین‌قدر نزدیک و جدانشدنی! و دیگری: پناه‌بُردنِ کسی... به دیگری، از ترسِ شَرّ و نگرانی! فطرس که جای خود دارد؛حسین‌جان! که عالَمیان و افلاکیان... "عاذَ بمَهده" یعنی: دو جهان، به تو پناه آورده‌اند! و مگر پناه‌دهنده‌ای جز شما وجود دارد؟! تولدتان مبارک؛ امن‌ترین پناه‌گاه! 🎉 . . •|💚| •صد مُــرده زنده مےشود، از ذڪرِ ( ؏)👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ↑🎧↑
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•[🎨]• •[ 🎈]• ✨از خوشی‌های جهان نوکری‌ات مارا بس(: (: •[📱]• بفرمایید خوشگلاسیون موبایل👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •[🎨]•
◉❲‌🌹❳◉ ◉❲‌ 💌❳◉ . . اولاً : دوستت دارم ! ثانیاً : هر آن چه بینمان رخ داد اولاً را از یاد نبر . . . 😍😘 . . ◉❲😌‌❳ ◉ چــون ماتِ ، دگر چہ بازم؟!👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ◉❲‌🌹❳ ◉
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . . #توبه_نصوح۲ #قسمت_ششم حسام با کمی تردید گفت: _ حوریا جان _ بله؟! _ نمیشه
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . . صدای بم و مردانه اش با آن لحن شیک و جنتلمنانه روحم را به پشت تماس تلفنی کشاند _ چی شد ساکت شدی حوریا جان؟ یه دست تکون بده ببینم خنده ام گرفته بود. سرم را بالا گرفتم و هیبت زیبایش را از دور نگاه کردم و آرام دستی تکان دادم. اصلا دوست داشتم فقط او حرف بزند بسکه زیبا و پرمهر کلمات را ردیف می کرد و من مانده بودم چه جوابی بدهم که حق او را ادا کرده باشم _ دردت به دلم یه چی بگو صداتو بشنوم. _ چی بگم. دوست دارم شما حرف بزنی خنده ی زیبایش توی گوشی پیچید. این پسر حتی خنده اش هم دلبرانه بود. شاید هم من بعنوان اولین تجربه، ندیده بودم و این حرکات و وجنات حسام برایم رویایی بود _ اگه تو دوست داری، چشم... من همش حرف میزنم و تا خود صبح قربونت میرم. خجالتی شده بودم و از داغی صورتم کلافه بودم. با صدایی آرام گفتم: _ عکسای امشب رو دارید؟ _ نه عزیزدلم. عکسا توی گوشی الناست. اون عکس گرفت. دلم کمی گرفت و گفتم: _ من که شماره شو ندارم. دوست داشتم ببینم لحظات توی عکس رو. صدایش جدی شد و گفت: _ یه لحظه قطع می کنم. بعدا زنگ می زنم. و بدون اینکه منتظر خداحافظی من باشد، تماس راقطع کرد. سرم را بالا گرفتم توی بالکن نبود. من هم دلخور به داخل خانه آمدم و توی اتاقم خزیدم. سعی کردم فکر بدی نداشته باشم و دلخور نشوم. شاید کاری ضروری برایش پیش آمده باشد. توی ذهنم، خودم را دلداری می دادم و کار حسام را توجیه میکردم که بیش از پنجاه پیام مجازی به صفحه ی گوشی ام هجوم آورد. صفحه را که باز کردم، اسم (آقا حسام) روی گوشی ام حک شد و دانه به دانه ی عکس ها شروع به دانلود شدن، کردند. لبخند پهنی روی لبم آمد و با دیدن پیام آخرش سرشار از مهر شدم. « عکسا رو از النا گرفتم. میذارم دونه دونه شو تماشا کنی و لذت ببری. منتظر تماستم. هر وقت دیدن عکسا تموم شد، اگه نخوابیدی بهم زنگ بزن عروس زیبای من » اینکه لب تَر کرده بودم خواسته دلم را فراهم کرده بود، دلم را قرص می کرد. بعضی از عکس ها چقدر جذاب و با احساس بودند. اصلا نمی دانم النا این عکسها را چه وقت گرفته بود اما بابت تک تکشان دوست داشتم او را بغل کنم و ببوسم و تشکر کنم که چقدر ماهرانه شکار لحظه ها را انجام داده و ثبت خاطره کرده بود. علی الخصوص یکی از عکس ها که من در حال درست کردن روسری ام بودم و حسام تماما غرق بود توی چهره ام و با لبخند دندان نمایی مرا نگاه می کرد. چقدر حالتش دوست داشتنی بود. نا خودآگاه به ذهنم جاری شد ( آقای دوست داشتنی من ) [⛔️]ڪپےتنها‌باذڪرمنبع‌‌ونام‌نویسنده‌ موردرضایت‌است. . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . . #توبه_نصوح۲ #قسمت_هفتم صدای بم و مردانه اش با آن لحن شیک و جنتلمنانه روحم
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . . (حسام می گوید ) همه ی عکس ها را از النا گرفته بودم. چقدر از او متشکر بودم که چنین عکس هایی گرفته بود. بادیدن عکس ها انگار امروز برایم تکرار شد و چه تکرار شیرینی. از میان عکسها با ولع غرق حوریا می شدم. با حالت های مختلف و در زاویه های متفاوت. چقدر خواستنی بود برایم. مثل یک شیء قیمتی... نه... حوریا مثل یک حس ناب و زنده بود و چقدر از داشتنش به خودم می بالیدم و قلبم لبالب از حس عشق می شد. نیم ساعتی گذشته بود که اسم ( زندگیم ) بر گوشی ام حک شد. بلافاصله تماس را وصل کردم. با لحنی هیجان زده و در عین حال محجوب گفت: _ آقا حسام نمی دونم چی باید بگم. خندیدم و گفتم: _ بگو حسام جون عاشقتم. خنده ی ریزی توی گوشی پیچید. _ می خندی؟! خب بگو حسامم، آقایی من، مرد رویاهام، دوسِت دارم. عاشقتم هوار هوار... با همان خنده جوابم را داد. _ چه خود تحویل گیری جالبی. _ یعنی میخوای بگی نیستم؟ _ سر به سرم نذارید. حالا شااااید بعدا یه چیزایی بهتون گفتم. _ باشه. من صبرم زیاده. ولی یادت باشه خانومم هستی. محرمم هستی. عشق دلم هستی. حوریای خودمی... نفس هایش هیجان زده و سنگین بود و به شماره افتاده بود. دوست داشتم بیشتر اذیتش کنم. _ حوریا خانومم... می دونی خیلی دوست دارم؟! می دونی عاشقتم؟! می دونی دارم دیوونه ت میشم؟! می دونی هر دقیقه دوست دارم کنارم باشی و... _ آقا حسام. لطفا... قهقهه زدم و گفتم: _ خواستم بگم دوست دارم کنارم باشی که باهم غذا بخوریم. حوریا هم خندید. دلم نمی آمد تماس را قطع کنم اما صدای خسته ی حوریا مرا ناچار کرد از او دل بکنم و تماس را قطع کنم. برای هزارمین بار عکسها را زیر و رو کردم و روی چهره ی حوریا زوم می شدم. روسری صدفی براقی که پوشیده بود با آن چادر رنگی روشن، او را خیلی معصوم و فرشته سا کرده بود. در باورم نمی گنجید، همین لحظه که عکسهایش را می بینم او نامزد من شده و صیغه ی محرمیتی بینمان خوانده شده. درست مثل یک رؤیای دست نیافتنی بود. با همین رؤیا به تختم رفتم و خوابم برد. [⛔️]ڪپےتنها‌باذڪرمنبع‌‌ونام‌نویسنده‌ موردرضایت‌است. . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
「💚」◦ ◦「 🕗」 . دل سوی تو آورده پناه از غم دنیا🥺 این طفل یتیم است در آغوش بگیرش:)❤️ . ◦「🕊」 حتما قرارِشـــاه‌وگدا، هست‌یادتان👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal 「💚」◦
«🍼» « 👼🏻» سلااام ما امسَب بَلاعه عید اومدیم حَلَم امام لِجا جان😍 ایندَده اوبه🤩 ایندا دَسنه😁 🏷● ↓ دَسنه: جشنه ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ زمانی كه از فرزندانمان فعل يا حرف اشتباه منفی اما بامزه سر میزند، به شوخی نگيريم و با خنده انتقاد نكنيم. تكليف او را روشن كنيم! بالاخره حرف يا كارش بد بوده يا خوب و بامزه؟ اگر بد بوده چرا می‌خنديم؟ گاها رويمان را بر می‌گردانيم و می‌خنديم كه مثلا نبيند! البته كه متوجه می‌شود! اين تعارض رفتاری والدين سر درگمی كودک در انتخاب و ادامه‌ی رفتار را به دنبال دارد، و معمولا اين خنده ها اثری بسيار قوی تری از آن انتقاد دارد و باعث تثبيت رفتار نامطلوب می‌شود. نه خودمان را گول بزنيم نه فرزندمان را! قاطع باشيم! اين خنده های بی جا، كار دست آينده‌ی كودكان می‌دهد! «🍭» گـــــردانِ‌زره‌پوشڪے‌👇🏻 «🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
1_254016853.mp3
7.57M
〰〰🍃 🌸 🍃〰〰 | میخواست نشان دهد ادب را ... یک روز پس از برادر آمد 💚♡💚 🌺 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal 〰〰🍃 🌸 🍃〰〰
|. ❄️'| |' .| . . ⌠‌ تعظیم می‌کنم😌 به بلندای حضرتت😘 آری برای عرض تولا🍃 تو مانده‌ای❤️ ⌡ |✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌|💛 |🔄 بازنشر: |🖼 «1725» . . |'😌.| عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |.❄️'|
∫°⛄️.∫ ∫° .∫ تازه سلام اول این قصه میرسد☺️🌿 پُر میشود تمام من ازماجراےتو صبـ🌤ـحانه حاضرست بفرماغزل بنوش😋 طعم بهـشـ🌸ـت میدهد امروز چـ☕️ـاےتو😍 🦋💙 ∫°🌤.∫ یعنے ، تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°⛄️.∫