∫°🌸.∫
∫° #صبحونه .∫
گفتےچهدلگشاستـ💓
افقدرطلوعصبـ♥️ـح
گفتمڪهچهرهےتو😍
ازآندلگشاتراستـ🌱
گفتےکهباصفاتر
ازایننوبهــارچیست؟
گفتمجمالدوستـ
بسےباصفاتـراستـ ..(:🌙
#فریدون_مشیری
∫°🌤.∫ #صبح یعنے ،
تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
∫°🌸.∫
≈|🌸|≈
≈| #پابوس |≈
.
.
🪴 امام باقر عليه السلام:
چون فرصت دست دهد بہ سوے هدف خود بشتاب ، و هيچ فرصتے مانند روز هاے فراغتِ همراه با تندرستے نيست🕊
✍🏻 ميزان الحكمه - جلد ۹ ، صفحهٔ ۹۵ 📚
.
.
≈|💓|≈ جانےدوبارهبردار،
با ما بیا بہ پابــوس👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
≈|🌸|≈
◦≼☔️≽◦
◦≼ #مجردانه 💜≽◦
.
.
حضرت سعدۍ
" عشق و علاقہ باید دو طرفہ باشہ
و گرنہ مفت نمےارزه " رو به این شڪل فرموده :
" تا میل نباشد بہ وصال 🖇
از طرف دوست 👤
سودے نڪند ✋🏻
حرص و تمنا ڪہ تو دارے 🌚 "
.
.
◦≼🍬≽◦ زنده دلها میشوند از ؏شق، مست👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◦≼☔️≽◦
•<💌>
•< #همسفرانه >
.
.
🌷•• او از ۱۳، ۱۴ سالگی در جبهه جنگ بود. تجارب بسیار زیادی داشت و سفرهای خارجی متعددی رفته بود، اتفاقاتی که انسان را پخته میکند و از او انسانی متفکر میسازد. انسانی که جهانبینی کاملی دارد.
🌻•• من بارها و بارها در مصاحبهها ابراهیم را نه فقط همسرم که استاد خود خطاب کردهام.
🌺•• من از او بسیار آموختم و گمان میکنم اگر قرار بود آنچه را از او میدانم تنها برای خود نگه دارم گویی ابراهیم را زنجیر خود کردهام درحالی که ابراهیم متعلق به همه است.
🌼•• در نتیجه دوست داشتم هم این عکسها و هم هر چیز دیگری که از او دارم، دیده شوند تا ابراهیم را بیشتر از پیش به آدمها بشناسانم.
🌹•• ابراهیم تنها ۳۴ داشت که به رحمت خدا رفت اما از نظر من انسانی ۹۰ ساله بود. چرا که در همین فرصت کوتاه فعالیتهای گستردهای انجام داد که از سفرهایش و مستندهایش پیداست.
🌷شـهـیـد دفاع مقدس #ابراهیم_اصغرزاده
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◗ 🧩 #هیس_طوری (History) ◖
.
🎯 دستگاه باران ساز!
🌱در سال 1930 میلادی ، یک مهندس،
دستگاه باران ساز ساخت و با استفاده از
آن باعث باران در نقاط مختلفی شد، اما
دو سال بعد همراه با دستگاهش بدون
برجای گذاشتن هیچ اثری ناپدید شد!
.
چه برایمان آورده ای، مارکووو⁉️😬
◖🧳◗ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
∫°🍊.∫
∫° #ویتامینه .∫
.
.
امام صادق علیه السلام میفرمایند
بر شوهر در تعامل با همسرش سه
چیز ضروری است ،
1⃣موافقت با وی تا موافقت و محبت
و میل او را به خود جلب کند
2⃣خوش اخلاقی با وی و دلبری از زن ،
با آراستگی ظاهر در نگاهش
3⃣گشایش در زندگی برای او
.
.
∫°🧡.∫ #ما بہ غیر از #تو نداریم، تمناے دگر👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
∫°🍊.∫
°✾͜͡👀 #سوتے_ندید 🙊
💬 اولين بارمه كه سوتي ميفرستم
لطفا بذاريد☺️
يه سوتي که واسه خالم هستش😂
هفته پيش مامان بزرگم سفره حضرت
ابوالفضل داشت؛ بعد داشتيم وسايل
سفره رو آماده ميكرديم... خاله بزرگِ منم
كارش اين بود ك مهمونا رو دعوت كنه
بعد خالم زنگ زد به يكي؛ از هوولش گفت
سلام مامانم شما رو نذر سفره حضرت
ابوالفضل كرده ساعت ۱١ بياييد
آقا يهوووو كل خونه منفجر شد😂😂
حالا بيچاره ميخواسته بگه مامانم دعوتتون
كرده واسه سفره حضرت ابوالفضل😄
''📩'' #ارسالے_ڪاربران [ 631 ]
سوتےِ قابل نشر و #مذهبے بفرستین
🆔| @Daricheh_Khadem
•⊰خاڪے باش تو خندیدنــ😅✋⊱•
°✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•[🎨]•
•[ #پشتڪ 🎈]•
🚛سبز شو و جوانه بزن
که فصل امید است🌖🌱
•[📱]• بفرمایید خوشگلاسیون موبایل👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•[🎨]•
عاشقانه های حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . . #رمان_ضحی #قسمت_سیام 950 سال یه جا یه حرف! تازه مثلا تو مبلغ باشی به حقان
❢💞❢
❢ #عشقینه 💌❢
.
.
.
#رمان_ضحی
#قسمت_سیویکم
_ولی آمارا که یه چیز دیگه میگه! این جمله و تحلیل مال من نیست کار تحقیقاتی آماری روانشناساست عمده روانشناسای دنیا اعتقاد دارن دین داری و اعتقاد به خدا عامل اتکای روانیه و به عکس خداناباوری عامل ضعف اعصاب...
نمیدونم تاحالا قسمتت شده یه آتئیست رو زیارت کنی یا نه ولی همشون دو تا مشخصه رفتاری بسیار بارز دارن
بی اعصاب بودن و بددهن بودن...
و اینکه آیا اعتقاد باعث تنبلی و بیکاری میشه و عدم اعتقاد باعث تلاش و تکاپو آمار ها که عکسش رو ثابت کرده مصرف شدید الکل و روابط نامشروع از همه نوعش حتی کودک آزاری و حیوان آزاری و غرق شدگی دراین دنیای شهوات به شدت درشون پررنگه آمار خودکشی و افسردگی هم که الی ماشاالله
اما برعکس تحقیقات نشون داده آدم های متدین هم بهتر و هم سالمتر کار میکنن بخاطر همینه که بعضی از کشورهای اروپایی الان برای کلیسا رفتن سوبسید میدن به کارمندا
دولت لیبرال سرمایه دار غربی که خدا پیغمبر مردم براش مهم نیست نشسته دو دو تا چهارتا کرده دیده اینجوری براش میصرفه این طرح رو پیاده کرده!
میگن بشر نیاز به دین نداره و بدون دین هم میشه راحت زندگی کرد و دین من انسانیت است و از این حرفا اما در عمل این چقدر صحت داره؟
دین من انسانیت است یعنی دیندارا انسانیت ندارن دیگه! ما میخوایم انسانیت رو رواج بدیم. ولی این چقدر جامه ی عمل پوشیده؟ گوی سبقت رو از همه ربودن در فساد و فحشا*
حالا علتش چیه؟ چون ساختار فکری شون بهشون کمک نمیکنه برای انسان بودن و برعکس حتی زمینه فساد رو براشون فراهم میکنه... یکم به تفکری که هیچ ناظری بر اعمالش نمیبینه فکر کن! این آدم چقدر قابل اعتماده؟
_این تهمته که بگیم همه ی بی خداها آدمای بی اخلاق و غیر قابل اعتمادی هستن
_من نگفتم همشون ما که نمیتونیم موردی بررسی کنیم ما داریم یه تفکر رو بررسی میکنیم این تفکر به آدمها این اجازه رو میده که هر کاری دلشون خواست بکنن چون نه ناظری هست و نه حساب کتابی فقط خودتی و خودت و یه فرصت کوتاه برای لذت بردن از امکانات دنیا به زودی هم میمیری و این فرصت تموم میشه خب طبیعیه منطق اینجا میگه هر طور میتونی منافعت رو تامین کن و لذت ببر...
ببین چه حرصی ایجاد میکنه و چقدر خطرناکه... حالا درسته که پاکی های ذاتی انسان تا حدی جلوش رو میگیره و در خیلی ها این حرص خفیف بروز میکنه ولی در بعضی ها هم به طور جنون آمیز بروز میکنه در طول تاریخ نمونهش رو کم نداشتیم...
_درسته که هستن کسایی که هیچی حالیشون نباشه ولی به طور کلی عموم آدمها درک میکنن که بدون اخلاقیات دنیا جهنم میشه و اصلا دیگه برای هیچ کس فضای امن زندگی و بهره بردن از مواهبش وجود نخواهد داشت بنابراین یه توافق عقلی بر سر رعایت اخلاقیات وجود داره
_درسته دقیقا به اصل مطلب اشاره کردی بر اساس این توافق نانوشته شما نباید به ظلم و فساد و جرم و جنایت در دنیا دامن بزنی چون دامن خودت رو هم میگیره!
مثلا دزدی نکن چون فضا ناامن میشه و دزدی باب میشه از خودتم دزدی میکنن. فهمیدی چی شد؟
بازم منافع خودت مطرح شد اصلا همه چیز خودتی طبیعی هم هست با این طرز تفکر
اینجا فقط یه سوال دارم اونم اینکه اگر کسی اونقدری قوی باشه که مطمئن باشه ازش دزدی نمیکنن، منطقش چی میگه؟
خب معلومه دزدی کن. راحت باش منافع تو به خطر نمی افته هر کار خواستی بکن. الانم دارن همین کارو میکنن دیگه اینهمه باند و گنگ فساد و فحشا و قاچاق و سرقت مسلحانه ی سازمان یافته تو همین شهر و همین کشور و همه جای دنیا. حالا اینجا بیشتر...
چون اصالت با منفعت خودته هیچ وقت اخلاقیات محکم و صددرصد شکل نخواهد گرفت.اکثر آدمایی که مرتکب تخلف نمیشن چون دوست ندارن و با روح و فطرتشون سازگاری نداره اما نکته ای که هست اینه که اگر حتی هر فردی بخواد بدون اعتقاد واحد اخلاقیات رو هم رعایت کنه، چون به فتوای شخصی عمل میکنه و به تعداد آدمها سلیقه و نظر در هر مقوله ای وجود داره دنیا شهر بی قانون میشه...
حتی با وجودی که میگی اصول اخلاقی واضحه و همه میدونن مثلا دروغ بده دزدی بده عدل خوبه کمک کردن به دیگران خوبه اما وقتی عامل کنترل کننده کلی و ناظر بیرونی نباشه تعیین مصداقش و محاسبه صلاحدیدش به آدمها و نظرشون و باز منفعتشون واگذار میشه و باز نقطه سر خط. مثل وضعیت فعلی جهان...
و آمارهایی که توی حوزه های مختلف وجود داره... چون هیچ مرزی وجود نداره همه چیز رهاست پس به راحتی قابل جابه جائیه...
ژانت گفت: درسته و منم موافقم که بی دینی باعث گسترش بی اخلاقی میشه ولی دینداری از هر نوعش هم همیشه عامل اخلاق مداری نیست...
#به_قلم_شین_الف
.
.
❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه های حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . . #رمان_ضحی #قسمت_سیویکم _ولی آمارا که یه چیز دیگه میگه! این جمله و تحلیل م
❢💞❢
❢ #عشقینه 💌❢
.
.
.
#رمان_ضحی
#قسمت_سیودوم
کتایون فوری خط رو گرفت و رفت جلو:
_بله بعضا اعتقاد غلط میتونه فجایعی بسیار بدتر از بی اعتقادی رو رقم بزنه اینو هم تجربیات عینی بشری میگه....
حس پیروزی خاصی توی صداش موج میزد... میدونستم منظورشون چیه! سر بلند کردم و به چشمهای ژانت خیره شدم:
_حق کاملا با توئه اگر در دینداری کج فهمی و تهجر وارد بشه میتونه بسیار خطرناک تر از بی خدایی باشه
چون هم ماشین کشتار و فاجعه ی انسانیه و هم آبروی دین و دیندارا رو میبره... من خوب میدونم تو از چی حرف میزنی و معنا و علت این کنایه ها چیه و بابتش هم بسیار متاسفم
تو حق داری اگر ناراحت باشی ولی تو هیچی درباره حقیقت این ماجراها نمیدونی. درباره تفاوت هایی که منجر به شکل گیری این غده های سرطانی شده...
اینکه جامعه اسلامی اصلا تکفیریها رو مسلمان حساب نمیکنه و بی دلیل فقط به واسطه اونها بدنام میشه!
چشمهاش هرلحظه پرتر و پرتر میشد و اشک شبیه بلور روی تیله های عسلی و معصومش میلرزید...
با نهایت درماندگی گفتم:
_خوب به من نگاه کن! به من میاد یه عده آدم بی گناه و بی طرف و بی خبر رو منفجر کنم؟
صورتش از یادآوری اون واقعه خیس شد... با بغض مظلومانه ای گفت:
تو جای من نیستی که بفهمی چی کشیدم وقتی اون برج لعنتی جلوی چشمم ذره ذره سوخت و خاکستر شد... کی میتونه بشینه و سوختن پدر و مادرش رو تماشا کنه... اون انفجار کابوس تمام شبهای این 16 سال منه...
کتایون عصبی روی میز ضرب گرفته بود و لبش رو میجوید
به سختی دست دراز کردم و دستهاش رو توی دست گرفتم...
واکنشی نشون نداد فقط به گریه ادامه داد...و من هم به حرف زدن:
_عزیزم نمیشه یه فرقه منحط رو به کل اعتقاد نسبت داد از همه چیز میشه سوء استفاده کرد از همه چیز
این تکفیری ها بیشتر از همه به مسلمون ها صدمه زدن... هم آبروشون رو بردن هم خونشون رو ریختن... اراضی شون رو اشغال کردن خونه هاشون رو خراب کردن آواره شون کردن
صد برابر مسیحی و اروپایی و آمریکایی مسلمون کشتن... همین داعش توی سوریه و عراق چکارها که نکرد. خب اینا که همه مسلمون بودن. چه شیعه چه حتی سنی. مطمئنم اگر فقط چند نمونه از جنایاتشون رو بگم حتی دلش رو نداری که بشنوی اگر اینجاها بمب کار میزارن و ساختمون منفجر میکنن
اونجا شهرها رو اشغال میکنن وارد خونه مردم میشن سرشون رو میبرن بچه هاشون رو میکشن زنهاشون رو اسیر میکنن.
خب اون مردم که خودشونم مسلمونن
معلوم میشه برای اینا اصلا اسلام مطرح نیست دنبال سیطره و قدرتن. یه مشت وحشی جاه طلب که هیچ رحم و انسانیتی توی وجودشون نیست کوک شدن که آبروی دین رو ببرن
مسلمون ها هم قربانی این پدیده ی شوم هستن هم در اذهان بابتش بازخواست میشن!
بخدا این ظلمه. ما خودمون شاکی هستیم خون خود ما ریخته شده
چه کسایی مقابل داعش ایستادن و با مقاومت و خون دادن شرش رو کنترل کردن و نگذاشتن مثل سرطان متاستاز کنه و به جاهای دیگه ی کره زمین سرایت کنه؟
بازم همین مسلمون ها
اگر مردم مسلمان از همه بلاد اسلامی، در عراق و سوریه مقابل این حیوانات ایستادگی نمی کردن و اونها بر عراق و شام همون چیزی که میخواستن، سیطره پیدا میکردن حکومت تشکیل میدادن اقتصاد و درآمد پیدا میکردن، دیگه مردم جهان آسایش داشتن از دستشون؟
همینطوری کلی صدمه زد اگر رسما حاکم میشد چی میخواست بشه!
نمیدونم خبر پاکسازی اراضی و پایان سیطره زمینی داعش رو که پارسال اعلام شد اصلا شنیدید یا نه
خب این نتیجه همت و مجاهدت و مبارزه و کشته شدن چه کسانی بود؟ تدبیر چه کسانی بود؟ مسلمونها
چند سال قبل رو به یاد بیار تازه اونچیزی که شما دیدید با جهنمی که تو خاور میانه بپا کردن خصوصا در سوریه و عراق اصلا قابل قیاس نیست
ولی یه لحظه تصور کن کسی جلوشون نمی ایستاد و الان داعش یک کشور بود! نفتشم که همه میخریدن حمایت مالی و همه جانبه هم که میشدن
چه اتفاقی می افتاد؟ این شرّ، شرّ کوچیکی نبود دامنگیر بود چیزی نبود که یکجا حبس بشه سرایت میکرد به سرعت! ولی جهان بجای اینکه ممنون این مقاومت و این تلاش مسلمون ها باشه چه برخوردی میکنه؟
چیزی نمیگفت... فقط گوش میکرد
_همیشه بدترین کشتارها به لحاظ تعداد و کیفیت تو کل دنیا در حق مسلمون ها صورت میگیره. ولی کسی نمیبینه.
همین یمن! اصلا انگار هیچ نهاد حقوق بشری یمن رو نمیبینه! خیلی زور داره بخدا طلبکار باشی ولی مثل بدهکارا باهات برخورد کنن!
خیلی سخته تو رو با دشمن قسم خورده ت یکی کنن بابا اونا بچه های ما رو هم کشتن خون جوون های ما هم برای مبارزه با این شیاطین روی زمین ریخته اونا خون ما رو حلال میدونن!
ولی شما ما رو با اونا یکی میدونین واقعا خیلی دردآوره برای من وقتی تو بابت دشمنم منو بازخواست میکنی و خون به ناحق ریخته شده ی پدر و مادرت رو از من طلب میکنی!
سرش رو بلند کرد و با همون صورت خیس و چشمهای سرخش بهم خیره شد...
#به_قلم_شین_الف
.
.
❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
「💚」◦
◦「 #قرار_عاشقی 🕗」
.
اینجا جواب مشکلاتم را گرفتم
دلواپسیهایم کنار صحن، حل شد😌
.
◦「🕊」
حتما قرارِشـــاهوگدا، هستیادتان👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
「💚」◦
«🍼»
« #نےنے_شو 👼🏻»
سلام
این عکس برای شهادت حضرت عباسه
منم اسمم عباسه از خدا میخوام مثل آقام ابوفاضل💚
برای امام زمانم سقاباشم😍
🏷● #نےنے_لغت↓
نداریم🍓
ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ
نشونهی دخالت بیش از اندازه والدین در حیطه شخصی فرزند به بهانههای مختلفه
مثل:
نظم
نظافت
تربیت
وآموزش.
درحالی که نیازهای اساسی فرزند توسط والدین پاسخ داده نشده
مثل:
محبت کردن
توجه کردن
احساس ارزشمندی دادن
بالا بردن عزت نفس
بالابردن اعتماد به نفس.
«🍭» گـــــردانِزرهپوشڪے👇🏻
«🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◖┋💍┋◗
◗┋ #همسفرانه 💑┋◖
.
ازم پرسیدی، عشق مثل چی میمونه؟
گفتم، عشق مثل بارونه
گاهی اونقدر محکم و بیرحمانه میباره،
که واسه فرار کردن ازش، میخوای برگردی و
از ادامهی راه منصرف شی
یا یک چتر تهیه میکنی و
با احتیاط به راهت ادامه میدی...
اما، بعضی وقتها هم، این بارون
خیلی آروم و بی سر و صدا میباره،
جوری که تازه تو نیمههای راه میفهمی
خیس شدی و راه برگشت هم خیلی طولانیه
عشق همیشه آدم رو غافلگیر میکنه
مثلِ بارون...(:
.
◗┋😋┋◖ #ٺـــــو چنان ،
در دلِمنرفتہ،ڪہجان، در بدنۍ👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◖┋💍┋◗
𓆩🌸𓆪
|' #آقامونه .|
.
﮼𖡼 تا تو به خاطر منی🌱
کس نگذشت بر دلم👌
﮼𖡼 مثل تو کیست در جهان❓
تا ز تو مهر بگسلم😉
#سعدی /✍
|✋🏻 #لبیک_یا_خامنه_ای
|💛 #سلامتےامامخامنهاۍصلوات
|🔄 بازنشر: #صدقهٔجاریه
|🖼 #نگارهٔ «1798»
.
|'😌.| عشق یعني، یڪ #علي رهبر شده👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
𓆩🌸𓆪
∫°🌸.∫
∫° #صبحونه .∫
﮼❥ صبحهایے هسٺ :
﮼❥ سپید ، شیرین ، دلچسب ، عطرآگین!
﮼❥ مثل صبح امروز ،
﮼❥ ڪہ با ٺو بہخیر مےشود! ☘
⦙⦙ صبـحٺبہخیردلیلزندگیم💕 ⦙⦙
∫°🌤.∫ #صبح یعنے ،
تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
∫°🌸.∫
≈|🌸|≈
≈|#پابوس |≈
.
.
•نیمه شبها تا سحر ذڪر رضا باید گرفت•
•اینچنین حاجات خود را از خدا باید گرفت•
•در جوار مرقدش هرگز به ڪم قـانع مشو•
•چونڪه از مشهـد بـرات ڪربلا باید گرفت•
#چهارشنبه_امام_رضایی🕊
.
.
≈|💓|≈جانےدوبارهبردار،
با ما بیا بہ پابــوس👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
≈|🌸|≈
◦≼☔️≽◦
◦≼ #مجردانه 💜≽◦
.
.
من همان تڪ بیتے امـ ...
ڪوتہ <🎈>
مفید و مختصر <👌🏻>
تو همہ گل واژه هاےِ <🌸>
پر زِ ایهام و غزل <📖>
.
.
◦≼🍬≽◦ زنده دلها میشوند از ؏شق، مست👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◦≼☔️≽◦
•<💌>
•< #همسفرانه >
.
.
😊°• شخصیت خاص و بینظیرش نسبت به مردهای این دوره کاملاً مشهود بود؛ شخصیتی ستودنی که در شرایط سخت و با بروز مشکلات نهتنها جا نزده و از کوره درنمیرفت، بلکه همچون کوهی محکم و استوار مأمن امن و قرار زندگیام بود.
😌°• مردی که باگذشت از تمام خواستههای دنیایی خود، همه رنجهای دنیایی را نیز برای آرامش اطرافیانش به جان میخرید.
🥰°• در تمام مدت 6 سال زندگی مشترک ما تنش و ناراحتی جایی نداشت تنها کلامها و پیغامهای عاشقانه چاشنی لحظاتمان شده بود امروز من و فرزندانم دلتنگیهایمان را با یادآوری توصیههای دلسوزانه و پدرانه و تصویر چهره معصوم و نگاههای پرشرم و مهربان آقا ابراهیم آرام میکنیم.
🌷شـهـیـد مدافع حرم #ابراهیم_رشید
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◗ 🧩 #هیس_طوری (History) ◖
🎯 آناناس دانمور!
📌در سال ۱۷۶۱ نجیبزادهای به نام دانمور
که علاقه به میوه آناناس داشته است برای
ساخت خانه تابستانی خود از طرح آناناس
استفاده میکند. در آن زمان آناناس یک
میوهی عجیب و ناشناخته در اسکاتلند بود و
مردم هم از دیدن این خانه تعجب میکردند.
ارتفاع این ساختمان ۱۱ متر است. گلخانهای
هم در کنار خانه وجود داشت که مخصوص
پرورش میوههای گرمسیری به ویژه آناناس
بود.
چه برایمان آورده ای، مارکووو⁉️😬
◖🧳◗ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
°✾͜͡👀 #سوتے_ندید 🙊
💬 خونه مادرشوهرم اینا بودم که شنیدیم
خواهر شوهرم و شوهرش دعوا کردن؛
مادرشوهرم به پدرشوهرم گفت پاشو برو
دختررو بیار آروم شد دوباره بفرستیم خونش
پدرشوهرمم به شوهرم گفت تو پاشو برو یه
موقع من عصبی میشم یه چیزی میگم
ناراحت میشن...
من نه گذاشتم نه برداشتم بهش گفتم
شوهرِ من که از تو دیونه تره😒😒
حالا قیافه من بعد بعد اینکه فهمیدم
چی گفتم😱😱😱
قیافه مادرشوهرم😂😂😂
قیافه شوهرم و پدرشوهرم😠😠😠
''📩'' #ارسالے_ڪاربران [ 632 ]
سوتےِ قابل نشر و #مذهبے بفرستین
🆔| @Daricheh_Khadem
•⊰خاڪے باش تو خندیدنــ😅✋⊱•
°✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
477467681920.mp3
15.24M
↓🎧↓
•| #ثمینه |•
.
#سید_رضا_نریمانی🎙
.
.
عَلفِ هَرز هم اگر بودے ؛ . .
در زمینِ حُـسِـین زَهـرا باش :)!
.
.
•|💚| •صد مُــرده زنده مےشود،
از ذڪرِ #یاحسیــــــــــــن ( ؏)👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
↑🎧↑
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•[🎨]•
•[ #پشتڪ 🎈]•
آدم تغییر میکند🚶♀
•[📱]• بفرمایید خوشگلاسیون موبایل👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•[🎨]•
「💚」◦
◦「 #قرار_عاشقی 🕗」
.
آقای امام رضا!
پناهی غیر آغوشت نداریم🩵
.
◦「🕊」
حتما قرارِشـــاهوگدا، هستیادتان👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
「💚」◦
عاشقانه های حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . . #رمان_ضحی #قسمت_سیودوم کتایون فوری خط رو گرفت و رفت جلو: _بله بعضا اعتق
❢💞❢
❢ #عشقینه 💌❢
.
.
.
#رمان_ضحی
#قسمت_سیوسه
چند بار دهن باز کرد که یه چیزی بگه اما نتونست. بجاش بلند شد و رفت طرف سرویس
نفس عمیقی کشیدم و دستم رو گذاشتم پشت سرم... کتایون بالاخره سر بلند کرد و نیم نگاهی بهم انداخت: چقدر سرخ شدی حالت خوبه؟
دستی به صورتم کشیدم: واقعا؟
دوباره تکیه دادم و لبخند کمرنگی زدم: بس که حرصم میدید!
خواست چیزی بگه ولی صدای اذان مجال شروع گفت و گو رو نداد..
بی هیچ کلامی از جام بلند شدم و رفتم که وضو بگیرم...
..
بعد از نماز تا وقت شام کاری به کار هم نداشتیم تا کمی اون جو سنگین فروکش کنه
من به کار ترجمه م میرسیدم و اونها هم با گوشی مشغول بودن...
شام که حاضر شد وارد آشپزخونه شدم و میز رو چیدم...
اونها هم اومدن و روی صندلی نشستن...
سعی کردم لبخند بزنم و یخ فضا رو بشکنم...
همونطور که قیمه رو میکشیدم توی کاسه بو کشیدم و گفتم: این قیمه داره میگه من حیفم منو نخورید...
کتایون بخاطر حال گرفته ی ژانت هم که شده از شوخیم استقبال کرد: حالا یه جوری از خودش تعریف میکنه انگار شاهکار هنری خلق کرده!
_قیمه سخنگو شاهکار هنری نیست؟
بجمبید دیگه از دهن افتاد
بخورید و بگید چطوره...
#به_قلم_شین_الف
.
.
❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه های حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . . #رمان_ضحی #قسمت_سیوسه چند بار دهن باز کرد که یه چیزی بگه اما نتونست. بجاش
❢💞❢
❢ #عشقینه 💌❢
.
.
.
#رمان_ضحی
#قسمت_سیوچهار
کتایون با قاشق اول گفت: نه خوبه فکر نمیکردم انقد وارد باشی
ترشی نخوری یه چیزی میشی!
با چشمهای گرد شده نگاهش کردیم هم من و هم ژانت
ژانت که هربار یه جمله ی فارسی میشنید قیافه ش همینطوری میشد
پرسیدم: ببینم تو از کجا انقد خوب فارسی یادگرفتی این اصطلاحاتو از کجا می آری؟
_ تو فیس بوک تو روم ایرانیا زیاد چرخیدم
بخاطر همین که زبانم خوب بشه
دوست ندارم فارسی رو با اشکال حرف بزنم یا اگر یه فارسی زبان یه اصطلاحی رو به کار برد نفهمم چی میگه
_احسنت!
_چی فکر کردی هر از گاهی شب شعر هم دارم حافظ و سعدی و مولوی و... واردم کلا!
_نه بابا شب شعر با کی؟
لبخند کجی زد: با خودم دیگه کی رو دارم کسی نیست فارسی بفهمه جز بابام اونم که اصلا وقت این کارا رو نداره سه روز یه بار یه سر به خونه میزنه!
عجیب بود که به مادرش اشاره نکرد
شاید مادرش ایرانی نیست
شایدم از دنیا رفته
به هر حال صلاح ندونستم سوال کنم
بجاش از ژانت که در سکوت مشغول خوردن غذا بود پرسیدم: چطوره ژانت جان دوست داری؟
سرش رو آورد بالا و خیلی آروم و خجول گفت: آره خیلی خوبه
رفتارش نه سرد بود نه گرم
اما انگار از حرف زدن ابا داشت
دنبال بهانه ای برای گرمتر کردن فضا روی سفره چشم چرخوندم و ناچار به آب نارنج متوسل شدم!
_ژانت آب نارنج نمیخوری؟!
یه جور چاشنی ترش ایرانیه!
میخوای یکم تو ظرف قیمهت بریزم؟
بدون توجه به سوالم کمی متعجب و کمی مغموم پرسید:
_اینم از ایران برات فرستادن؟!
چه مادر خوبی داری خیلی به فکرته!
بدتر شد!
ولی من که اسمی از مادر و توجه و این چیزها نیاوردم
گفتم:
_آره سالی یه بار یه چمدون پست میکنن هر چی اقلام خوراکی که اینجا گیر نمیاد رو برام میفرستن
خواستم یه طوری جمعش کنم که برخلاف تصورم کتایون این بار بجای کمک سنگ انداخت!
کتایون با لبخند کجی که گوشه لبش نشست جواب داد:
چه خوب...
اینکه میگی خدا عادله یعنی همین دیگه!
یکی مثل تو
یکی ام مثل ما...
چرا آدما باید تا این حد نابرابری رو تحمل کنن؟
مونده بودم چرا بجای عوض کردن بحث داره حمله میکنه اما خیلی زود دستگیرم شد خانوم اصلا موضوع ژانت رو به کل از یاد برده و درد دلش چیز دیگه است!
جواب دادم:
_ این حرف تو مثل این میمونه که من یه نگاه به ماشین و حساب بانکی تو بندازم و همین جمله رو بگم
اگر من چیزی داشته باشم که تو نداری قطعا تو هم چیزی داری که من ندارم
مجموع امکانات انسان ها در یک سطحه فقط حوزه هاش متفاوته وگرنه که اگر قرار بود همه آدمها در همه چیز عین هم باشن یه نمونه به تعداد هفت میلیارد تکثیر شده باشه و هیچ تمایزی نباشه که اصلا چرا اینهمه آدم همون یه دونه بس بود دیگه!
فراموش نکن دنیا برای چالش طراحی شده و همین تمایز ها ایجاد چالش میکنه
خداوند عدالت محضه
منابع در مجموع با عدالت بین انسانها توزیع شده
ما با این ذهن بسته و اطلاعات سطحی از هستی میخوایم به کار خدا ایراد بگیریم درحالی که برنامه خدا برای اداره جهان و تدبیر امور موجودات خیلی گسترده تر از این براشت های سطحی و تک بعدی و یک جانبه ست...
_ولی به نظرم بی پولی یا هر درد دیگه ای خیلی بهتر از بی مادری یا داشتن یه مادر بی رحمه!
_اولا چون خودت دچار این مسئله شدی اینطور فکر میکنی وگرنه مشکل هر کسی از دید خودش بزرگه ثانیا رو چه حسابی میگی مادرت بی رحمه؟
_مادری که بچه یکماهه رو ول میکنه و میره رفتارش چه توجیهی داره جز بی رحمی!
با خودم گفتم پس که اینطور...
نفس عمیقی کشیدم و جوابش رو دادم:
_ قطعا برای این کاری که تو گفتی کلی توجیه دیگه وجود داره
_چه توجیهی؟
_اونو دیگه من نمیدونم باید از خودش بپرسی
پوزخندی زد: اگر میشد حتما میپرسیدم!
ترجیح دادم بحث رو تموم کنم چون از این جا به بعدش دیگه بحث نبود
معمایی بود که به خودش مربوط میشد و نمیخواستم دخالت کنم
اشاره کردم به غذا: بخورید یخ کرد!...
دیگه حرفی درباره هیچ چیز زده نشد
ولی کسی هم درست و حسابی چیزی نخورد
سکوت ین جو سنگین ادامه داشت تا لحظه ای که کتایون از پشت میز بلند شد:
_من دیگه باید برم
ممنون بابت شام
ناراحت از جو سنگینی که نتونستم از بین ببرم و ناراحتیشون از جا بلند شدم اما همین که نگاهم به ساعت روی دیوار افتاد لبم رو به دندون گرفتم و بی اراده خندیدم:
_دیگه بعید میدونم بتونی بری!
رد نگاهم رو گرفت و تا ساعت رو دید آه کشید:
_کی ده و نیم شد!
حالا چکار کنم
با شیطنت سر تکون دادم:
یه شب دیگه هم بد بگذرون والا حضرت
چه فرقی میکنه صبح از همینجا برو سر کار دیگه
ناچار دوباره پالتوش رو درآورد و ژانت که انگار قرار نبود دیگه از لاک خودش بیرون بیاد آهسته گفت:
من میرم بخوابم فردا باید برم سر کار
کتایون هم بی حوصله کیفش رو برداشت:
ممنون بابت تخت!
و اون هم برای خواب رفت اتاق...
#به_قلم_شین_الف
.
.
❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal