eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.6هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم عجل لولیک الفرج_۲۰۲۱_۱۲_۲۵_۰۸_۳۸_۲۲_۲۳۸.mp3
5.91M
•𓆩📼𓆪• . . •• •• " انگار نه انگار " ‼️🚶‍♂ حضرت زهرا امام زمان عجل‌الله را امانت بدست ما سپرده است!! ما با او چه کرده‌ایم...؟! 🙃 . . 𓆩چه‌عاشقانه‌نام‌مراآوازمیڪنے𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📼𓆪•
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
•𓆩⚜𓆪• . . •• #عشقینه •• #یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو #قسمت_سیصدو‌سی‌ودوم اشکم را پاک کردم و گفتم: حیف ا
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• ماشین سر خیابان نگه داشت و همراه احمد از کوچه پس کوچه ها به راه افتادیم یک کوچه مانده به خانه آقاجان احمد صدایم زد. به سمتش چرخیدم که با شرمندگی گفت: من دیگه نمی تونم بیام ... اشک در چشمم جوشید. احمد نگاهی به اطراف انداخت و بعد صورتم را نوازش کرد _زود میام دنبالت ... قول میدم چادرم را از روی صورت علیرضا کنار زد و خم شد او را بوسید. _می تونی وسایل رو هم ببری؟ به تایید سر تکان دادم. علیرضا را با یک دستم به بغل گرفتم. چادرم را زیر بغلم جمع کردم و گوشه چادرم را به دندان گرفتم. احمد وسایل را به دستم داد و گفت: برو در پناه خدا با بغض گفتم: مواظب خودت باش ... احمد دست روی چشم گذاشت و گفت: چشم قربونت برم _زود بیای دنبالم من بدون تو می میرم _خدا نکنه عزیزم ... منم بدون تو طاقت نمیارم زود میام مطمئن باش زیر لب خداحافظی گفتم و به سمت خانه آقاجان به راه افتادم. هم دل کندن از احمد برایم سخت بود و هم دستم سنگین بود و باید مواظب می بودم چادرم یا علیرضا از دستم نیفتد برای همین آهسته قدم بر می داشتم. کوچه طویل بود و تا به خانه آقاجان برسم طول می کشید. هر چند قدم بر می گشتم و احمد را نگاه می کردم. او هم از دور گوشه ای ایستاده بود و نگاهم می کرد. جلوی در خانه آقاجان رسیدم. در باز بود اما وسایلم را زمین گذاشتم و در زدم. دوباره به احمد نگاه دوختم صدای کیه گفتن آقاجان به گوشم رسید. در حالی که نگاهم روی احمد بود صدای لخ لخ دمپایی های آقاجان که لحظه به لحظه نزدیک تر می شد را می شنیدم 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهیدان امان الله، فرج الله و آیة الله اکبری صلوات🇮🇷 ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• با باز شدن در نگاه از احمد گرفتم و به آقاجان نگاه دوختم. با دیدن صورت مهربان آقاجانم اشک از گوشه چشمم سر خورد و سلام کردم. آقاجان با بهت و شگفتی خیره ام شد. انگار چند لحظه ای ماتش برده بود. با تعجب پرسید: رقیه بابا تویی ... قدم به کوچه گذاشت و با ذوق گفت: خودتی بابا؟ به دور و اطراف نگاه کرد و من دوباره به سمت احمد نگاه دوختم. نبود رفته بود. با دیدن جای خالی اش آه از نهادم برخاست آقا جان وسایلم را برداشت و در حالی که هنوز در اطراف نگاه می چرخاند گفت : بیا تو باباجان اشکم را پاک کردم و قدم در حیاط آقاجان گذاشتم. آقاجان در را پشت سرم بست. وسایلم را همان پشت در گذاشت و با اشک و خنده ای که با هم در آمیخته بود پرسید: این جا چه کار می کنی بابا؟ قبل از این که جوابی بدهم مرا در آغوش کشید. هنوز کامل در آغوشش فرو نرفته بودم که متوجه علیرضا شد. چادرم را از روی او کنار زد و با گریه ای که از روی ذوق بود گفت: الهی آقاجانش قربونش بره .... بابا کی این بچه دنیا اومده؟ بغضم را فرو خوردم و با لبخندی که سعی کردم بر لب برانم گفتم: یازده روزشه آقاجان علیرضا را از بغلم گرفت و گفت: قدمش مبارک باشه ... الهی من قربون خودش و مادرش برم آقاجانم به پهنای صورت اشک می ریخت. گریه اش از خوشحالی بود. من هم اشک می ریختم. آقاجان گفت: الان من خودتو بغل بگیرم و رفع دلتنگی کنم یا بچه ات رو بغل بگیرم و ذوق کنم صدای محمد حسن را از روی ایوان شنیدم که آقاجان را صدا زد. آقاجان دست پشت کمرم گذاشت و گفت: بیا بریم مادرت حتما خوشحال میشه از دیدنت چند قدمی به جلو برداشتم و با محمد حسن که به سمت مان می آمد روبرو شدم. محمد حسن چند لحظه ای از دیدنم ماتش برد و بعد با خوشحالی فریاد زد: مادر جان ... خانباجی .... از فریاد او مادر، خانباجی، محمد علی و محمد حسین به حیاط دویدند 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهیدان نور محمد و حسین اکبری صلوات🇮🇷 ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•
•𓆩☀️𓆪• . . •• •• پناه منی، دلخوشم به نگاهت مگیر از سرم، سایه‌ی لطف خود را . . 𓆩ماراهمین‌امام‌رضاداشتن‌بس‌است𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩☀️𓆪•
•𓆩🌙𓆪• . •• •• ❈ꪤ عمر من و حیات من🌱 ❈ꪤ بود من و ثبات من❤️ ❈ꪤ قند من و نبات من😌 ❈ꪤ بی‌تو بسر نمی‌شود✋🏼 ꪤ✍🏼 فیض کاشانی . •✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🧡 •🇮🇷 •📲 بازنشر: •🖇 «1329» . 𓆩خوش‌ترازنقش‌تودرعالم‌تصویرنبود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌙𓆪•
•𓆩🌤𓆪• . . •• •• خــدایا🌝 بــهـره ام را در این ماه از مسـتحــبات فراوان کــن ✨ و مــرا با تحقق درخـواســت‌ها اکرام فرما😍 و از میان وسـایـل وسیله ام را بهــ سویت نــزدیــک کن ای آنکهــ سرگرمــش نکند اصــرار و سماجت اصــرار کنــندگــان . . .🐚🤍 . . 𓆩صُبْح‌یعنےحِسِ‌خوبِ‌عاشقے𓆪 http://Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌤𓆪•
•𓆩💌𓆪• . . •• •• 💍💫 دو تا حلقه‌‌ی ساده، در این حد که نشون یکی شدن باشه 🌱 یه مهریه‌ی ساده، در این حد که نشونه‌ی محبت باشه 🌸 یه جهیزیه‌ی ساده، در این حد که اسباب زندگی باشه، نه فخرفروشی... 😌 یه بسم‌الله و یه بله ❤ دو تا قلب پر از توکل و امید که اهل گذشت و همدلی‌اند و پا گذاشتن توی راهی که هر روزش از نور خدا و عشق، لبریزه . . . آره هنوز هم می‌شه به سبک پیامبر(ص) و حضرت خدیجه(س)، زندگی مشترک رو آغاز کرد . . . 😍 ‌‌‌. . 𓆩ازتوبه‌یڪ‌اشارت‌ازمابه‌سردویدن𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩💌𓆪•
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𓆩🪴𓆪• . . •• •• /💕/ هرچه هســتـے😌 /💕/ جــ♡ــ‌♡ــان ما /💕/ قــــربـــ‌‌‌ツـــان توسـت ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 👌🏻 😘 . . 𓆩خویش‌رادرعاشقےرسواےعالم‌ساختم𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪴𓆪
Tahdir joze28.mp3
3.99M
•𓆩🎧𓆪• . . •• •• الله... الصديق الذي لا تذهب ابدا(:♥️ ○تندخوانی‌قرآن‌کریم📖 ○به‌نیابت‌از‌شهدای‌شاه‌چراغ🕊 ○بانوای‌استاد‌معتز‌آقایی ○جزء بیست‌و‌هشتم🤍 . . 𓆩هرگزنَمیردآن‌ڪہ‌دلش‌زنده‌شد به‌عشق𓆪 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •𓆩🎧𓆪•
•𓆩🧕𓆪• . . •• •• 💬 ‌‏دیشب مامانم گفت خوابم نمی‌بره منم گفتم بخواب خوابت می‌بره!😉 حالم خوبه نگران نباشید. فقط این لنگه دمپایی تو حلقم یکم اذیتم می‌کنه🤫😐 . . •📨• • 882 • "شما و مامانتون" رو بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩با‌مامان،حال‌دلم‌خوبه𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🧕𓆪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🍳𓆪• . . •• •• دعــوتتون می‌کنــم بهــ چشیــدن طعـــم غذایــی از خطهــ زیــبای جــنوب ...😃 میـــگو پلــو 🍚🍤 حــتی دیــدن جمـــال ایــن پلــوی خــوشرنگ و خوشمزه هــم آرامــش دهنده ست🥲🤌🏻💚 میگو پلویی : ۱ کیلو🦐 پـــیاز : ۲ عدد🧅 شــنبلیله خشک : ۱ قاشق غذاخوری🌿 شویـــد تازه : ۳۰۰ گرم نمــــک و فلفل🧂 زردچـــوبهـ ادویه ها : پودر زنجبیل ، پاپـریکا برنــــج : ۳ پیمانه🍛 شویـــد برنج : ۲۰۰ گرم ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. 𓆩حالِ‌خونھ‌با‌توخوبھ‌بآنوےِ‌خونھ𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal . . •𓆩🍳𓆪•
•𓆩🪞𓆪• . . •• •• خانوم گل🌸 یادت نره هرچقدر هم خوشگل باشی تا خوش اخلاق نباشی به چشم نمیای ❌ سهم زیادی از زیبایی صورت به زیبایی درونی انسان بستگی دارد😍 وقتی با کنایه، طعنه یا فریاد حرف میزنی 😬 اگر زیباترین باشی، زشت دیده می شوی😢 مهربونی باید تو وجود یک زن باشه♥ . . 𓆩چشم‌مست‌یارمن‌میخانہ‌میریزدبهم𓆪 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •𓆩🪞𓆪•
DoaVedaBaMaheRamazan1397[01].mp3
8.69M
•𓆩📼𓆪• . . •• •• دوباره وقت وداعه💔😭 الوداع ماه رمضان 👌 . . 𓆩چه‌عاشقانه‌نام‌مراآوازمیڪنے𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📼𓆪•
•𓆩☀️𓆪• . . •• •• امام رضا(ع) درمورد علم خداوند می‌فرمودند: خداوند همیشه همه‌چیز را قبل از آفریدن آنها می‌داند؛ همانطور که از آنها، بعد از آفریدنشان خبر دارد 💚🌻 . . 𓆩ماراهمین‌امام‌رضاداشتن‌بس‌است𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩☀️𓆪•
•𓆩🌙𓆪• . •• •• ﮼𖡼 همه👥 مهتاب بجویند🌙 به تاریکی شب🌑 ﮼𖡼 من😌 به دنبال⚡️ هلال رخ تو میگردم💚 . •✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🧡 •🇮🇷 •📲 بازنشر: •🖇 «1330» . 𓆩خوش‌ترازنقش‌تودرعالم‌تصویرنبود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌙𓆪•
4_5791669660994765503.mp3
3.43M
•𓆩✨𓆪• . . •• •• 💎 دعای سحر در سحرهای ماه رمضان💚 💠 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِیُّ، اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ... 🔹دعای سحر بسیار عجیب، اسرارآمیز و عظیم است... 🔸خواسته‌های بسیار عظیمی در این دعا هست که فقط به اعتبار اذن ائمه علیهم السّلام جرأت می‌کنیم آن‌ها را بر زبان بیاوریم... 🔹این دعا راه سلوک به سمت قرب الهی، راه عبور از نقص به کمال، از کثرت به وحدت، از تعیّن به لاتعیّنی را برای انسان باز می‌کند... ..🌿 . . 𓆩باز هواےسحرم‌آرزوست𓆪 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •𓆩✨𓆪•
•𓆩🌤𓆪• . . •• •• خــدایـا😇 در ایـن ماه با رحمتت فــروگیر🌱 و توفیق و خود نگـهـداری نصیـبم کن☁️ و از تیرگــی‌های تهمـت دلـم را پـاک گردان، ای مهــربان بهـ بنـدگـان با ایمــان . . .🥺🌸🫀 . . 𓆩صُبْح‌یعنےحِسِ‌خوبِ‌عاشقے𓆪 http://Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌤𓆪•
•𓆩🌿𓆪• . . •• •• چشمِ تــ♡ــو ريختہ بࢪهم مـــ🥺ـنِ معــمولـے ࢪا... 💞 ؟!🥲🤌 . . 𓆩عاشقےباش‌ڪه‌گویندبه‌دریازدورفت𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌿𓆪•
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𓆩🪴𓆪• . . •• •• نذر کردم گر ببینم روے زیـبـــــــاے را یکصـد و ده بیـ📿ـت تنها خـرج چــشــ👀ــمانـت کنـم😍 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 📿 🧿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. . 𓆩خویش‌رادرعاشقےرسواےعالم‌ساختم𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪴𓆪•
Tahdir joze29.mp3
4M
•𓆩🎧𓆪• . . •• •• رمضان می‌رود و پشت سرش هم دل ما✨ رفت‌تاسال‌دگر‌زنده‌بمانیم‌یا‌نه . . . ○تندخوانی‌قرآن‌کریم📖 ○به‌نیابت‌از‌شهید احمد‌مشب و‌شهید‌بابک‌نوری‌هریس🕊 ○بانوای‌استاد‌معتز‌آقایی ○جزء بیست‌و‌نهم🤍 . . 𓆩هرگزنَمیردآن‌ڪہ‌دلش‌زنده‌شد به‌عشق𓆪 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •𓆩🎧𓆪•
•𓆩🥸𓆪• . . •• •• 💬 ‌‏29 روز از ماه‌ رمضان گذشت هنوزم که هنوزه نفهمیدم چرا موقع سحری وقتی مجری می‌گفت "یک دقیقه به اذان صبح"، بابام جوری دستور حمله برای آب خوردن صادر می‌کرد که انگار قرار بود بریم توو شعب‌ابی‌طالب🤨😁😞 . . •📨• • 883 • "شما و باباتون" رو بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩با‌بابا،حال‌دلم‌خوبه𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🥸𓆪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•𓆩🍳𓆪• . . •• •• بهــ پــایــان آمد این دفتر حکـایت هم‌چنان بـاقیـست :)❤️ پــیشنهاد مـا بـرای آخـرین افـطار مـاه مـبارک رمضان بهـ شمــا... پـاستـای بـدون گـوشت!🍝 مـواد مـورد نـیازمون: پاسـتا پنه : ۳۰۰ گرم شـیر : ۲۰۰ میلی لیتر گـوجهـ متوسط : ۴ عدد🍅 رب گوجه : ۲ قاشق🥫 سـیر : ۲ حبه🧄 روغـــن زیتون : بهـ مـیزان دلـخواه نمـک و فلفل سیاه 🧂 پاپریکـا پنــیر : به مـیزان دلخواه [خــادمـین خـودتون در تشـکیلات فـانوس رو از دعای خیـرتون بی‌بهـره نذاریـد...🌱] ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. 𓆩حالِ‌خونھ‌با‌توخوبھ‌بآنوےِ‌خونھ𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal . . •𓆩🍳𓆪•
•𓆩🪞𓆪• . . •• •• یکی از نیازهای بارز زنان و مردان شنیدن تمجید و تعریف از سوی همسر است👏😍 خوبی های یکدیگر را به زبان آورید♥ . . 𓆩چشم‌مست‌یارمن‌میخانہ‌میریزدبهم𓆪 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •𓆩🪞𓆪•
نماهنگ سلام ماه من.حاج مهدی رسولی.mp3
8.94M
•𓆩📼𓆪• . . •• •• دم اذونه دم رهایی ماه من امشب بگو کجایی؟!❤️‍🔥😭 . . 𓆩چه‌عاشقانه‌نام‌مراآوازمیڪنے𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📼𓆪•
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
•𓆩⚜𓆪• . . •• #عشقینه •• #یک‌سال‌و‌نیم‌با‌تو #قسمت_سیصدو‌سی‌وچهارم با باز شدن در نگاه از احمد گر
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• مادر با دیدنم بدون این که دمپایی بپوشد از پله ها پایین پرید و در حالی که از خوشحالی اشک می ریخت مرا محکم در بغل گرفت و گفت: الهی مادرت قربونت بره که برگشتی ... الهی مادرت فدات بشه که برگشتی الهی بلاگردونت بشم دخترم مادر درحالی که سر و صورتم را غرق بوسه می کرد قربان صدقه ام هم می رفت. محمد علی با عصبانیت آمیخته با نگرانی نزدیکم شد و پرسید: برای چی اومدی این جا؟ از بغل مادر بیرون آمدم و گفتم: احمد گفت چند وقت بیام این جا _خود احمد کجاست؟ _منو رسوند رفت ... محمد علی در حالی که زیر لب غرولند می کرد به کوچه رفت. مادر دوباره مرا در آغوش گرفت و گفت: نمی دونی چه قدر دلتنگ و نگرانت بودم ... از دوریت خواب و خوراک نداشتم اشکم را پاک کردم و گفتم: منم دلتنگ تون بودم ... روزی نبود یادتون نکنم محمد علی عصبانی به حیاط برگشت و در حالی که به سمتم می آمد پرسید: احمد آقا کدوم طرفی رفت؟ اصلا برای چی اومدین؟ مگه من نگفتم دو سه روز صبر کنین ... مادرمتحیر به سمت محمد علی چرخید و پرسید: تو از رقیه خبر داشتی و به ما چیزی نگفتی؟ محمد علی برای این که از جواب سوال مادر طفره برود رو به من گفت: مگه نگفتم خطرناکه؟ چرا اومدین؟ اگه یکی دیده باشدتون چی؟ مادر با عصبانیت گفت: محمد علی با تو ام جواب منو بده محمد علی کلافه در میان موهایش دست کشید که مادر سوالش را تکرار کرد: تو از رقیه خبر داشتی و به ما چیزی نگفتی؟ _نه مادر جان خبر نداشتم .... دیروز سر کوچه حاجی صفری بودم دیدم شون دارن میان خونه حاجی وگرنه قبلش خبری نداشتم _تو دیروز رقیه رو دیدی و لام تا کام چیزی به من نگفتی؟ _چی می گفتم مادر جان؟ _باید می گفتی رقیه رو دیدی و از حال خودش و شوهرش خبر داری _می گفتم که دلتنگی تون بیشتر بشه؟ آقاجان پا در میانی کرد و در حالی که دستش را دور شانه ام حلقه کرد گفت: خانم جان ولش کن چه اهمیتی دار دیروز می فهمیدی یا امروز ... مهم اینه رقیه الان این جاست مادر سرش را به طرف آقاجان چرخاند و با بغض گفت: اهمیت داره آقا ... حداقل یکم دلم آروم می گرفت محمد علی گفت: چیزی نگفتم چون فکر نمی کردم به این زودیا رقیه رو ببینید نمی خواستم الکی امیدوار بشید در حالی که امکان دیدار وجود نداره اگه می دونستم احمد آقا میخواد رقیه رو بیاره این جا حتما بهتون می گفتم 🇮🇷هدیه به روح مطهر شهیدان امر الله و علی سینا یوسفی صلوات🇮🇷 ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•