🎀🍃
🍃
#عشقینه
#عقیق♥️
#قسمت_دویست_سی
♡﷽♡
سر روی زانوانم میگذارم و میگویم:سیستم خدا رو میگم!چرا اینجوریه؟ روی خوش نمیده به بنده
هاش.
لبخندش عریض تر میشود. از خیر نماز حاجتش میگذرد و مثل من کنار حوض مینشیند...
او هم خیره به گنبد فیروزه ای میگوید: برعکس من فکر میکنم خدا ماها رو آفرید واسه لذت
بردن...
پوزخند میزنم: غایت این دنیا بشه لذت بردن؟ حرفا میزنید حاجی! مثال چیِ شرایط من لذت
بخشه.
نگاهم میکند و میگوید:
در بلا هم میکشم لذات او...
مات اویم مات اویم مات او....
بزرگ بود بزرگِ کنار من نشسته!
_کوچیک تر از این حرفام حاجی!
چادر را دور خودم محکم تر میکنم.سرد است!
_حاجی میدونی چی برام عجیبه؟ هرچی سعی میکنی خوب تر باشی اوضاعت سخت تر میشه...
من همیشه سعی کردم خوب باشم...ولی هرچی جلو تر میرم اوضاع بدتر میشه.
باز هم لبخند میزند...تو چه خدایی میخندی پیرمرد
_دعوا سر همین خوب بودنه!خدا از من و شما خوب بودن نمیخواست!هیچکی انتظار خوب بودن از
ما نداشت... یه عمر وقت تلف کردیم برای خوب بودن!
داستان داشت جالب میشد.سر بلند کردم ناباور خندیدم:چی میگید حاجی؟
_چیز خاصی نمیگم!دارم از اشتباهاتمون میگم.
_خوب بودن اشتباهه؟
_آقا رسول الله میگن...آدم اگه یه کار خوب بکنه فقط یه کار خوب...خدا بهشتو بهش میده!
ما تموم عمرمونو هدر دادیم برای خوب بودن... موجود خوب زیاد دور و برش هست
_پس خدا چی میخواست؟
بہ قلم🖊
" #نیل_۲ "✨
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبعمجازنیسد☺️
هرشب از ڪانال😌👇
🍃 @asheghaneh_halal
🎀🍃