eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.5هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
2.1هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
💌 ⏝ ֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢ . #مسیحای_عشق #قسمت_چهارصدونودوشش مردد،نگاهی به اطراف میاندازم. در را کمی فش
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . و بالش زیر سرش را تکان میدهم. اینبار مسیح،آرام چشمانش را باز میکند. انگار از یک خواب طوللنی بیدار شده. چشمانش را میگرداند و روی صورتم متوقف میکند. لبهایش مثل دو تکه چوب خشک از هم باز میشوند و به سختی نامم را میخوانند :_نیکی.. +:مسیح،تب داری... چشمهایش را میبندد و باز میکند. به سختی،آب دهانش را قورت میدهد و انگار تازه هشیار میشود. :_نیکی..تو اینجا چی کار میکنی؟ نگاهی به اطراف میاندازد. صدایش گرفته. قلبم میلرزد. دستم را بالا میبرم و کلید برق را فشار میدهم. اتاق غرق نور میشود. :_چرا نخوابیدی؟؟ +:مسیح،پاشو باید بریم دکتر... :_خوبم من... :_وقتی میگم پاشو ، رو حرف من حرف نباشه لطفا بگید چَشم.. مسیح با تعجب نگاهم میکند و پشت دستش را روی پیشانی‌اش میگذارد. توجهی به او نمیکنم. بلند میشوم.آمرانه و محکم میگویم +:تا دو دقیقه‌ی دیگه جلو در منتظرتون هستم. اشکالی ندارد حتی اگر از لحن و الفاظ دیکتاتور مآبانه‌ام ناراحت شود. نگران سلامتی‌اش هستم و هیچ چیزی برایم مهمتر از صحت جسمی‌اش نیست؛ حتی ناراحت شدنش از من. ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝