eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.5هزار دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌹🍃 😍 چه لذتی|😋| دارد حواسی که پرت | تُ |ُ میشود|😎| ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_صد_و_سی_و_سه فاطمه آزرده نگاهی به سهیل انداخت، اما قیافه سهیل داد می
💐•• 💚 سهیل از توی آیینه نگاهی به بچه ها انداخت و لبخندی زد، بعد زیر چشمی نگاهی به فاطمه که انگار تو فکر فرو رفته بود کرد، دلش میخواست باهاش حرف بزنه، با اینکه باز هم ازش دلگیر بود ... اما الان جز اون دلگرمی دیگه ای نداشت... برای همین گفت: سیم کارت گوشیت رو بنداز دور فاطمه که انگار از فکر اومده بود بیرون رو کرد به سهیل و گفت: برای چی؟ -یکی جدیدش رو برات میخرم -اما همه این شماره منو دارن سهیل چند لحظه سکوت کرد، انگار چیزی اذیتش میکرد، با حرس گقت: یکیشونم محسن خان عاشق و دلباختتونه ،نه؟ فاطمه چند لحظه به سهیل نگاه کرد ... گوشیش رو در آورد و با تمام قدرت از پنجره پرتش کرد بیرون، بعد هم رو کرد به سهیل و گفت: اینم از عاشق و دلباختم محسن خان ... دیگه؟ سهیل چیزی نگفت و به جلو خیره شد ... ته دلش هم میدونست فاطمه گناهی نداره، اما امان از غرور ... با اینکه میدونست فاطمه الان چقدر ناراحته، با اینکه دلش برای ناراحتی فاطمه داشت میترکید، با اینکه ته دلش هم میدونست کارش اشتباهه، اما احساس میکرد غرورش شکسته ... برای همین تا مقصد دیگه هیچ حرفی نزد و هر دو به جاده نگاه کردند... در کوچیک خونه رو که باز کرد با دیدن باغچه پر از گل و درخت به وجد اومد، بچه ها هم به وجد اومده بودند و شاد به سمت تابی که وسط حیاط بود دویدند. خونه قدیمی ای بود، با یک نگاه اجمالی چیزی که نظرش رو جلب کرد در و پنجره های چوبیش بودند که شکل قدیمی ای به خونه میدادند، ایوانی که با دو تا پله از حیاط جدا میشد و در اصلی خونه که رو به ایوان باز میشد. آروم در اصلی رو باز کرد و وارد شد، خونه متشکل از یک هال کوچیک بود که فقط کمی بزرگتر از یک اتاق سه در چهار بود، واردش شد، بوی نم از همه جاش می اومد، دو تا اتاق دیگه اونجا بود که در همشون به سمت هال باز میشد، و یک آشپزخونه بسیار کوچیک که اون هم درش به سمت هال بود، حمام و دستشویی هم که بیرون از خونه و توی حیاط بود . با تعجب همه جای خونه رو ورانداز کرد، خیلی با خونه خودشون فرق داشت، خونه شیک و مدرنشون رو نمی تونست با این خونه مقایسه کنه ... رو کرد به سهیل که داشت چمدونها رو میاورد تو و گفت: خونمون اینه؟! سهیل سرش رو بالا آورد و نگاهی به خونه انداخت، خودش هم اولین بار بود که اینجا رو میدید، گفت: با پولی که به پیام داده بودم، بهتر از این گیرش نیومد ... ☺️👌 •• @asheghaneh_halal •• 💐••
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_صد_و_سی_و_چهار سهیل از توی آیینه نگاهی به بچه ها انداخت و لبخندی زد،
💐•• 💚 این خونه رو خریدی؟ -آره. -پولشو از کجا آوردی؟ -تمام پس اندازم. فاطمه دوباره نگاهی به خونه کرد و گفت: وسایلمون اینجا جا نمیشه. -هر چی جا نشد میفروشیم. فاطمه دستی به دیوارها کشید و گفت: انگار دیواراش داره میریزه -نترس چیزیش نمیشه بعد هم موبایلش زنگ زد و مشغول صحبت شد. فاطمه دوباره نگاهی به خونه انداخت، چه میشد کرد، همیشه که زندگی روی یک خط حرکت نمیکنه، پستی و بلندی داره، اینم یکی از اون پستی هاش ... شایدم سکوی پرتابش برای رسیدن به بلندی هاش فورا آینه کوچیک و قرآن جیبیش رو از توی کیفش در آورد و لبه پنجره بزرگی که توی هال بود گذاشت و پنجره رو باز کرد، بوی خوش بهارنارنج مستش کرد. یک نفس عمیق کشید که احساس کرد تمام وجودش پر شده از عطر بهار نارنج نگاهی به دور و برش انداخت، جارویی که اونجا بود رو برداشت و پر انرژی گفت: خوب خدا جون، این روی زندگی رو هم نشونم دادی، حالا ببین چقدر قشنگ با سازت میرقصم. دست کم نگیر ما رو داش خدا... خودش هم از حرفاش خندش گرفت ... مشغول جارو زدن خونه شد... +++ -خونه کوچیکیه، اما قشنگه ... آدم یاد خونه مادر بزرگها میفته ... کارت چی شد؟ جور شد؟ ☺️👌 •• @asheghaneh_halal •• 💐••
11451-1.mp3
33.8M
🍃🥀 🔊 زیارت جامعه کبیره 🎙بانوای: . ڪلیڪ‌ڪن،صفاڪن👇 🥀| @Asheghaneh_halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
#ثمینه🍃🥀 🔊 زیارت جامعه کبیره 🎙بانوای: #حاج_میثم_مطیعے #دعامون‌ڪنید. ڪلیڪ‌ڪن،صفاڪن👇 🥀| @Asheghaneh
🍃💔 🍃🥀 ▪️در سالروز شهادت (علیه السلام)، زیارت جامعه کبیره را قرائت کنیم▪️ از لسان مبارک امام دهم شیعیان، حضرت امام هادی (علیه السلام) می باشد و در پاسخ به خواستهٔ یکی از شیعیان صادر شده است. 🍃💔این زیارت را شیخ طوسی در تهذیب و صدوق در فقه و عیون اخبارالرضا به سند خود از شخصی به نام نخعی نقل کرده‌اند ڪه گفت: به امام هادی (علیه السلام) عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا، مرا گفتاری بیاموز که هر وقت خواستم هریک از شما را زیارت کنم همان سخن را در محضرش بگویم.» 💭امام در پاسخ این زیارت را بیان فرمودند. این زیارت اگرچه به شیوهٔ خطابی و گفتاری است؛ اما درحقیقت بیانگر جایگاه امامت در تشیع است. 🔎زیارت جامعه کبیره نقطه عطفے برای تقویت پایه‌های فکری شیعه و رویارویے با دوران غیبت حضرت ولیعصر(عج) در جامعه اسلامی است؛ امام هادی (علیه السلام) با زیارت جامعه کبیره حسن ختامے بر سیر تاریخی رفتار امامت و اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) داشتند و هم نقطه شروعی را برای آمادگے شیعه برای مواجه با دوران غیبت حضرت ولیعصر (عج) ارائه ڪردند. 📌برخے از متفکرین این زیارت را مانیفست شیعه نامیده اند. . از پنجـــره نگاه مــــا زندگے را رصد ڪنید.🍃🥀 🥀| @Asheghaneh_halal
[• #آقامونه😌☝️ •] 😌/• به یغمـا مےبـرد 💚|• دل را 😉\• نگاه هر دو چشمانت ۱۴ ثانیه به عڪس☝️😍 بنگرید! ••چه تفاهم نابے داریم😉•• #قدیر_عبدالهی/✍ #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات📿 #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے😍 #نگاره(667)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🦋•° @Asheghaneh_Halal
همیشه علاقه داشتم که اخبار انقلابی رو دنبال کنم و متن های سیاسی مثل #توئیتانه و.... رو بخونم و هروز(علم و اگاهیم)راجع کشورم بالا بره اخه میدونین مامانم میگه من یه ویک یار برای😍❤️ از وقتی که عضو این کانال شدم بیشتراز همسنام اطلاعات سیاسی دارم وبه خودم میبالم که دارم سعی میکنم سرباز باشم 🆔: eitaa.com/joinchat/527499284C698ab461f2 الان دیگه همه چیزو با رصد میکنم😍❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ShahadatImamHadi1391[01].mp3
6.21M
🍃🥀 { 💌 } 🍃🕊 گمــراه‌شد‌هر‌آنڪه‌ز‌این‌طایفه‌جداست 🕊🍃 ،‌امام‌هادے ‌علیه‌السلام‌تسلیت‌باد.🍃🥀 🔊 صلوات‌بر‌امام‌هادے و امام‌عسڪرے(علیهما السلام) 🎙بانوای: الحمدلله که در پناه امام هادے‌هستیم‌⁦🖤👇 🍃🌙|@Asheghaneh_halal
#همسفرانه {❤️ راهی شدم ای عشق به سویت که بگویم 😊} {🌼 در راه تو چیزی که بریزد به همم نیست 🌱} #عاشقانه💞 #دوستداشتنی😍 [💝:🍃] @Asheghaneh_halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[• ღ •] 🎥 | با همسری که اجازه دخالت به خانواده اش را می‌دهد چگونه رفتار کنیم؟ 💞 دکتر سیما فردوسے ویتامینہ ـزندگے ڪنید😉👇 [•ღ•] @asheghaneh_halal
🍃💔 🍃🥀 🍃❤️ الهي ڪه بخواین و بشه و به همه آرزوهاے دوس داشتنےتون برسین.☺️✌️ امیدوارم مصلحت خدا برای همه با خواست دل‌هاشون یڪےباشه.😎 🌙❣ . از پنجـــره نگاه مــــا زندگے را رصد ڪنید.🍃🥀 🥀| @Asheghaneh_halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[• ♡•] 💚سوره مریم جهت دختران 👌 در بحر الغرائب آمده است که هر که سوره مریم را با زعفران و گلاب بنویسد و بعد بشوید و... مجردان ـانقلابے😌👇 [•♡•] @asheghaneh_halal
°•🥀•° 🍂انسان به وسیله تربیت الهے به جایی میرسد که حاکم بر هوای نفس میشود. 🍂اگر انسان به این مقام رفیع نایل گردد و روحانی شود،بر همه طبیعت حاکم میشود. °•🥀•° @asheghaneh_halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️ 🕯◾️ 🎥 | تنها راه نجات جامعه از بلاها چیست؟! 🍂خدا در قرآن؛ و علیه السلام در زیارت جامعه پاسخ می دهند... 🎙حجت الاسلام حاج احمد پناهیان ۱۳۹۸/۱۲/۰۲ ◾️🕯◾️ @asheghaneh_halal
🍃💜🍃 💜🍃 🍃 🔴 رابطه با 👾👻 👈تا حالا فکر کردید می شه بین موضوع با ویروس رابطه برقرار کرد؟! 👈شاید فکر کنید مگر می شه؛ مگه داریم بله بنده براتون این دو تا موضوع رو ربط می دم اگر باور نمی کنید در ادامه بخونید . 👈همونطور که شنیدیم وزیر بهداشت می گه احتمال مرگ و میر مبتلایان به کرونا 1 تا 3 درصد هست . حالا در نظر بگیرید که چند درصد از مردم می گیرند که بمیرند 1 تا 3 درصد اونها بمیرند یعنی اگر به نسبت جمعیتی حساب کنیم اصلا چیزی محسوب نمی شه؟ 🔰 سوال اینه که با وجود این همه احتمال پایین چرا همه مردم اینقدر نسبت به این مساله حساس هستند و کار به جایی می رسه که مردم برای خرید صف می کشن و تمام نکات ایمنی اعم از دست ندادن و روبوسی و عدم حضور در تجمعات و ... رعایت می کند؟ 🤔 یعنی تحمل این همه سختی فقط برای این هست که نکنه اونها جزو یکی از او 1 تا 3 درصد باشند. ⭕️ حالا چه ربطی بین این مساله و هست؟ خداوند متعال در قرآن کریم برای تبیین یکی از فلسفه های حجاب می فرمایند: ذَلِكَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ (59/اعراف) 👈 این دستور برای این است که زنان عفیف شناخته شده و مورد آزار قرار نگیرند. ⁉️ حالا سوال اینه که آیا واقعا حیثیت این ارزش رو نداره که اونها برای حفظ و حیثیت خودشون و برای اینکه مورد تعرض افراد نا اهل قرار نگیرند خودشون رو رعایت کنند ولو اینکه در بین یک میلیون و فقط احتمال تعرض به یک تا سه درصد از وجود داشته باشه...!! یادمون نره که ارزش دین و اعتقادات ما که به دنیا و آخرت ما گره خورده . 👌🌺 @Asheghaneh_halal 🍃 💜🍃 🍃💜🍃
هدایت شده از ایتایار
#بکانه عقایدت رو فریاد بزن بہ عقاید بقیہ احترام بزار...😇 خوشگل ــسازے😌👇 @ASHEGHANEH_HALAL 🍃
🍃💔 🍃🥀 🍃❤️ الهي ڪه بخواین و بشه و به همه آرزوهاے دوس داشتنےتون برسین.☺️✌️ امیدوارم مصلحت خدا برای همه با خواست دل‌هاشون یڪےباشه.😎 🔰 کیفیت اعمال 💠 اولین شب جمعه از 🔸روز پنجشنبه اوّل ماه رجب -در صورت امكان- روزه می‌داری. 🔹چون شب جمعه فرا رسید ما بين نماز مغرب و عشاء ۱۲ رکعت نماز می‌گزاری. (هر دو رکعت به يک سلام) در هر رکعت از آن: - يک مرتبه سوره حمد - سه مرتبه سوره قدر (اِنّا اَنْزَلْناهُ ...) - و دوازده مرتبه سوره توحید (قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ ...) می‌خوانی. ▫️پس از پایان نماز : 🔸چون فارغ شدی از نماز ۷۰ مرتبه می‌گویی: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ الاُْمِّيِّ وَ عَلي آلِهِ» 🔹سپس به سجده می روی و ۷۰ مرتبه می‌گویی: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ» 🔸 سپس سر از سجده بر می‌داری و ۷۰ مرتبه می‌گویی: «رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّکَ اَنْتَ الْعَلِيُّ الاَعْظَمُ» 🔹 باز به سجده می‌روی و ۷۰ مرتبه می‌گویی: «سُبُّوحٌ قُدّوُسٌ، رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ» 🔺در آخر حاجت خود را طلب مےڪنی. 🌙❣ . از پنجـــره نگاه مــــا زندگے را رصد ڪنید.🍃🥀 🥀| @Asheghaneh_halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🕌 🥀🍃 در‌راه‌رسیدن‌به‌تو‌گیرم‌ڪه‌بمیرم اصلا‌به‌تو‌افتاد‌مسیرم‌ڪه‌بمیرم🍃🥀 🙏 . السلام علیڪ یا امام رئوف🖐 🍃🕌 @asheghaneh_halal
👑🍃 | 💕 ✍ خــطے‌ڪشید‌روے‌تمآم‌سؤال‌هآ 🍃🌸تعریف‌ها،‌معادله‌ها،‌احتمال‌ها ❣🍃❣ 🍃😌 خطےڪشید‌روے‌تساوے‌عقل‌وعشق 🍃🖊 خطےدگر‌به‌قاعده‌ها‌و‌مثال‌ها 🍃💕🍃 🍃😉خطے‌دگر‌ڪشید‌به‌قانون‌خویشتن 🍃💪قانون‌لحظه‌هآ‌و‌زمان‌هآ‌و‌سآل‌ها 🍃💙🍃 🍃🌹ازخود‌ڪشید‌دست‌و‌به‌خود‌نیز‌خط‌ڪشید 🍃🌷خطے‌به‌روے‌دست‌و‌با‌خود‌نیز‌خط‌ڪشید. 🍃💐خطهآ‌به‌هم‌رسید‌و‌به‌یڪ‌جمله‌ختم‌شد 🍃💞بآ‌عشق‌ممڪن‌است‌تمآم‌محآل‌هآ ✍ فآطمهـ مهربونم،ڪوثر‌ِجآنِ‌دلم،قشنگترین‌اتفاق‌این‌روزهآ‌سفید ‌بخت‌شدن‌و‌خوشبختےشما‌بود،اینقد‌از‌خبر‌ازدواجتون ‌ذوق‌زده‌شدیم‌ڪه‌با‌فڪر‌ڪردن‌به‌شمآها‌حال‌دلمون‌ فوق‌العاده‌ترین‌میشه.😍😍😍😍 💍 توی شبِ آرزوهآ بهتــرین آرزوها رو براتون از خدا و امام زمان تقاضا میڪنیم💙💜 الهے ڪه روز به روز عاشق‌ترین‌و‌خوشبخترین‌باشید. خیلے‌دوستتون‌داریم‌بهترین‌و‌بامعرفت‌ترین‌رفیقاے‌دنیآ😍😍😍 💞 🍃👑 @asheghaneh_halal
°🐝| |🐝° 🎓 اینشانب‌نخبه‌ڪوشولوے‌ایلانم🇮🇷 امسب‌چِه‌سَبِ‌آلزوعاست😎بین‌عودم‌و ‌عُدا‌دُعا‌تَلدم‌اول‌دانشجای‌علامه‌طباطبایےگبول ‌بِسم😍😍😍😍 و‌علوم‌شیاشے‌بخونم‌بعدس ‌بلم‌مُندس‌چوب‌بشمڪلے‌ڪلے‌چیزاے‌لنگے‌لنگے❣ ‌برای‌بچه‌ها‌دُلوست‌تُنم✌️😍 🎓 بعله‌من‌یچ‌نخبه‌ڪوشولوے‌ایلانیم🇮🇷 کال‌بلام‌نسُد‌نداله😍😍😍😎😎😎😉 استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_صد_و_سی_و_پنج این خونه رو خریدی؟ -آره. -پولشو از کجا آوردی
💐•• 💚 -نه، رفتم شرکت پیام. اما نمیتونم اونجا استخدام بشم یا حتی فیش حقوقی داشته باشم... فعلا فقط میتونم به عنوان روز مزد توی شرکتشون کار کنم... اونم فقط به خاطر اینکه پیام دوستم بود، و اسمم رو توی لیست کارمنداشون وارد نکرد، والا چون تحت پیگردم هیچ جایی بهم کار نمیدادن. -خوب کارش که سخت نیست؟ چقدر بهت حقوق میدن؟ -کارش سخته چون در واقع من اونجا هیچ کاره ام، هر کاری دیگران داشته باشن باید انجام بدم، حقوقش هم خیلی کمه فاطمه فکری کرد و گفت: کامران نتونست ثابت کنه اون مدارک جعلیه؟ -نه، فعلا که خبری نیست، نقشه اون زنیکه احمق بی عیب و نقص بود. فاطمه با شنیدن اسم اون زن شاخکهاش فعال شد، توی تخت غلطی زد و رو به سهیل چرخید و گفت: کدوم زن؟ سهیل کمی فکر کرد، حالا اینجان، همه چیزش رو از دست داده بود، داشت از صفر شروع میکرد، عین روز اول زندگیشون، شاید هم بدتر از اون روزها، یک چیزهایی مثل همون زمانها بود، خودش بود و فاطمه ای که خدای آرامشش بود، یه چیزهایی هم اضافه شده بود، دو تا موجود کوچولوی دوست داشتنی ... یک چیزهایی هم کم شده بود ... اعتماد فاطمه .... دیگه نمی خواست چیزی رو مخفی کنه، حالا که زندگی بهش گفته بود از صفر شروع کن ،دلش می خواست زندگی مشترکش رو با فاطمه هم از صفر شروع کنه، بدون فکر کردن به روزهای بدی که پشت سر گذاشتند... بعد از چند لحظه مکث همه چیز رو به فاطمه گفت، در خواست شیدا، رد کردنش، پاپوش درست کردن براش و... وقتی فاطمه این حرفها رو شنید، دستش رو گذاشت روی سینه سهیل و گفت: تو تمام این مدت این حرفها رو اینجا نگه داشتی و به من چیزی نگفتی؟ ... دلت اومد؟... یعنی من حتی سنگ صبورت هم نمی تونستم باشم؟ سهیل توی دلش گفت: دیوونه تو تمام زندگی منی، سنگ صبور چیه؟ من بدون تو میمیرم ... اما بدون اینکه از احساساتش چیزی بگه، از چرخه زندگی گفت: بازی زندگی رو میبینی؟ یک روز همه چیز داشتیم و الان هیچی نداریم ... فاطمه همچنان که سینه سهیل رو نوازش میکرد گفت: من برعکس تو فکر میکنم، یک عمر هیچ چیز نداشتی و الان ... شاید داری کم کم یک چیزهایی به دست میاری... ☺️👌 •• @asheghaneh_halal •• 💐••
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_صد_و_سی_و_شش -نه، رفتم شرکت پیام. اما نمیتونم اونجا استخدام بشم یا ح
💐•• 💚 سهیل پوزخندی زد و گفت: چی میگی؟! ثمره یک عمر تلاش و کارم دود شد و رفت هوا، زندگیم از صفر شروع شد ،عین روز اولی که از دانشگاه فارغ التحصیل شدم و هیچ چیز نداشتم -اینی که میگی بده؟ همه آدمها آرزوشونه خدا یک بار دیگه برشون گردونه سر نقطه صفر تا بتونن دوباره از اول شروع کنن، بعدش هم چی رفت هوا؟ یک خونه؟ ثمره کل زندگیت یک خونه بود؟ ثمره زندگیت کارمند یک شرکت معتبر بودن بود؟ سهیل سکوت کرد، داشت با خودش فکر میکرد. فاطمه دوباره گفت: شاید خدا داره بهت یاد میده جور دیگه ای زندگی کنی، که آخرش به قول خودت یک زن نتونه ثمره شو ازت بگیره. سهیل دست فاطمه رو از روی سینش گرفت و گفت: این وسط تو و بچه ها بیشتر از همه اذیت شدید ... فاطمه ... تو احساس شکست نمیکنی؟ - تو تمام زندگی منی، من به خاطر یک رسم به خاطر یک آرزو، به خاطر یک عادت، به خاطر گذران زندگی باهات ازدواج نکردم ... من به خاطر یک قانون، به خاطر یک تعهد، به خاطر عشق باهات ازدواج کردم ... تا زمانی که من فاطمه ام و تو سهیل من، علی و ریحانه هم بچه هام، هیچ چیز باعث نمیشه احساس شکست کنم... ثمره زندگی من با عوض شدن خونه زندگیم از بین نمیره، نگران من نباش سهیل برگشت و توی تاریکی شب نگاهی به فاطمه انداخت، دستش رو توی موهای فاطمه برد و گفت: کی گفته زن یک موجود ضعیفه.. . احساس میکنم تو از همه دنیا قوی تری... فاطمه کودکانه خندید و گفت:بله خیلی هم قوی ام، حاضرم فردا باهات کشتی بگیرم ضعیفه سهیل همچنان که موهای فاطمه رو نوازش میداد لبخندی زد و فاطمه رو به آغوشش کشید و مشغول بوسیدن لبهای کوچکش شد... چند ماه گذشته بود و اول مهر بود، روزی که علی باید برای اولین بار قدم به مدرسه میگذاشت، فاطمه بعد از اینکه ریحانه رو برده بود خونه همسایه بغلیشون برگشت و آینه و قرآن به دست جلوی در ایستاد و برای پسرش دعا میکرد که سهیل گفت: - بابا بیاین دیگه، دیر شد. فاطمه نگاهی به سهیل که جلوی در توی ماشین نشسته بود کرد و گفت: باشه، چند لحظه صبر کن. ☺️👌 •• @asheghaneh_halal •• 💐••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[• #آقامونه😌☝️ •] 😌/• هرچه در خیـالم مےبافم 💚/• فقط بـه تـنِ "تــو" مےنشینـد! ۱۴ ثانیه به عڪس☝️😍 بنگرید! ••چه تفاهم نابے داریم😉•• #مسلم_خزایی_ژاکاو/✍ #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات📿 #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے😍 #نگاره(668)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🦋•° @Asheghaneh_Halal
🍃💕 { 💌 } ✍ در‌راه‌رسیدن‌به‌تو‌گیرم‌ڪه‌بمیرم 🌟🍃اصلا‌به‌تو‌افتاد‌مسیرم‌ڪه‌بمیرم. 🍃🌜یا‌چشم‌بپوش‌از‌من‌و‌از‌خویش‌برانم 🍃🌸یاتنگ‌در‌آغوش‌بگیرم‌ڪه‌بمیرم. سلام☺️✋ امام‌زمانم💚 الحمدلله که در پناه امام‌زمانیم❣👇 🍃🌙|@Asheghaneh_halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا