eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.6هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_شش ♡﷽♡ لیوان نسکافه تقریبا داغم را به دست گرفتم و وارد محوطه بیمارستان
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ یادم افتاد به ابوذر زنگ نزدم ... شماره اش را گرفتم و پنجمین بوق بود که پاسخم را داد... صدایش عجیب خسته بود: _سلام عزیزم _سلام آقا ابوذر خوبی داداش؟ نخسته؟ چه صدای داغونی بهم زدے خسته میخندد و میگوید: دارم از خستگے میمرم!! امروز حاج رضا علے رودمونو هم داشت میکشید بیرون! از بس ازمون کار کشید _براے مدرسه؟هنوز تموم نشده؟ _دیگه آخراشه راستش اصلا نیاز نبود ماها کار کنیم ولی حاج رضا علے حکم کرد که همتون یه دستی به پی اینجا باید بکشید باقیات والصالحاته! وای آیه نا ندارم _یعنے عاشق حاج رضا علے ام با این راهکار هاے عالمانه اش براے آدم کردن شماها! حرصے میگوید:خیلی دلت خنکه نه؟ حرص در آور تر میگویم:خیلے راستے با تمام خستگیت امشب باید برے خونه ما به جاے مریم شیفت وایستادم مامان عمه تنهاست از روے بیچارگے مینالد:آیه..آیه... من به تو چی بگم! خداے من ...الان وقت از خود گذشتگے بود؟ آخه الان؟ نه الان؟ اینبار دلم واقعا برایش میسوزد دلجویانه میگویم: الهے فدات شم میخواے بگم کمیل بره؟ تو بری خونه بخوابے؟ حق به جانب میگوید:اولا خدا نکنه دوما لازم نکرده همینجوریشم از زیر بار درس خوندن در میره همینم مونده بفرستیش خونه عمه بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_هفت ♡﷽♡ یادم افتاد به ابوذر زنگ نزدم ... شماره اش را گرفتم و پنجمین بوق
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ لبخندے به روی لبم مینشنید از این به فکر بودنش و در دلم براے هزارمین بار قربون صدقه اش میروم و میگویم: مرسے عزیزم من دیگه باید برم کارے ندارے؟ _نه مواظ باش خدا حافظ قبل از قطع کردن گوشی سریع میگویم:راستی ابوذر... _جانم؟ _میخواستم بگم...برات متاسفم اونم از صمیم قلب خبر بدے برات دارم و اونم اینه که مامان عمه دیروز یه سریال کره ای جدید گرفته!! پفک با خودت ببر لازمت میشه! تقریبا فریاد میکشد:آیـــــــــه من زنده ات نمیزارم بے توجه به داد و بیدادهایش تند و سریع میگویم: فدات بشم یاعلے خداحافظ و گوشے را قطع میکنم... نگاهے به آسمان صاف و نگاهے به لیوان نسکافه سرد شده و غیر قابل خوردنم مےاندازم و لبخندے میزنم و با خودم میشمارم... مبادا هنوز تعداد شکرهایم به هزارمینش در امروز نرسیده باشد بابت تمام این داشته ها ... میشمارم بابت این پرخورے که خدا نصیبم کرده پرخورے حسرت... میشمارم مبادا کم شود شکر هایم بابت نداشته هایم... لیوان نیمه خورده را به سطل آشغال می اندازم و در حالی که خودم جانم را بابت این اسراف ملامت میکنم به بیمارستان برمیگردم.. _____________ ابوذر با لبخند گوشی را قطع میکند . مثل تمام روزهاے عمرش اعتراف میکند به خودش براے داشتن اینچنین خواهرے تا عمر دارد سپاسگزار خدا باشد کم نیست! کتابهایش را جمع میکند و این اعتراف را هم بے ربط پیوست میکند به اعتراف قبلے که واقعا نمیتواند با این حال خسته درس بخواند ترجیحا دور نمره بالاتر از 8 را در ذهنش خط میکشد ... از پشت ویترین مغازه بیرون مے آید و چراغ هارا یکے یکے خاموش میکند و بعد از قفل در شیشه اے مغازه کر کره هاے آن را پایین میدهد! بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_هشت ♡﷽♡ لبخندے به روی لبم مینشنید از این به فکر بودنش و در دلم براے هزا
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ حتے ناے رانندگے کردن هم ندارد به زحمت ماشین را روشن میکند و به سمت خانه عمه عقیله اش حرکت میکند و با همان حال خسته نذر و نیاز میکند که عمه عقیله به عادت همیشگے مجبورش نکند سه قسمت فیلمهاے مورد عالقه اش را یکجا باهم ببینند! نزدیک خانه عمه که رسید تلفن همراهش زنگ خورد... با دیدن نام خانم مبارکے سریع دکمه سبز رنگ را فشرد: _سلام علیکم بفرمایید خانم مبارکے صداے نازک دختر پشت خط درگوشش پیچید: سلام آقای سعیدی ببخشید دیر وقت مزاحمتون شدم میخواستم بگم یه مشکل برام پیش اومده و نمیتونم فردا بیام ممنون میشم اگه با مرخصیم موافقت کنید... ابوذر نگران میپرسد:اتفاقی افتاده خانم مبارکے کمکے از دست من بر میاد؟ لبخندے ناخود آگاه بر روے لبهاے دخترک مینشیند از این لحن نگران مرد پشت خط هیجانش را کنترل میکند و میگوید: نه راستش مادرم یکم حالش خوب نیست بهتر دیدم که تو خونه بمونم و ازش مراقبت کنم البته با اجازه شما ابوذر جدی میگوید: این چه حرفیه خانم مبارکے مادرتون از هرچیزے واجب تره مشکل جدے که نیست؟ کمکی از دست من بر نمیاد؟ دخترک دستش را روی قلبش میگذارد و در حالے که سعے میکند با التماس به آن توده ماهیچه ای حالی کند اینقدر تند نکوبد مبادا مرد پشت خط متوجه این هیجان شود آرام با ترس به اینکه نکند صدایش بلرزد میگوید: نه...نه آقاے سعیدے مشکل اونقدرا حاد نیست یه سرما خوردگے ساده است ... ابوذردر ماشین را میبنند و آنرا قفل میکند و درهمان حال میگوید: از نظر من مشکلے نیست اگر میخواید میتونید بیشتر هم بمونید من میتونم با آیه صحبت کنم که چند روزے جاے شما بایسته اگر کمے بیشتر از این مکالمه شان طول بکشد بعید نیست که عنان از کف بدهد... برای همین هول شده گفت:نه... گفتم که نیازے نیست...ببخشید آقاے سعیدی مادرم صدام میکنه کارے با من ندارید _نه بفرمایبد به مادرتون برسید بازهم مشکلے بود خبرم کنید درخدمت هستم _چشم حتما خداحافظ _خدا نگهدار خانم... ابوذر زنگ در را فشرد و دردلش اعتراف کرد هنوز هم براے این دختر نگران است هنوز هم میترسد...از راه کجے که قبلا دیده بود میترسد... بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🌸🍃 🍃 °| #خادمانه✨ |° سلام به کاربرانِ پرانرجےـمونـ☺️✋🏻 اومـدم بگم الــوعده وفــا✋🏻😌😍 رمــان فوق ال
سلام شبتون بهشت☺️ زود بگم و برم رمان قبلے رو " " بہ درخواست نویسنده و ڪامل نبودن ،از گذاشتن ادامہ ش معذوریم... از این پس با رمان درخدمتیم😉👌 یاعلے💚
🌙•| #آقامونه |•🌙 •😒{دشمــنـ نـادانـ ببیـ👀ـند یٲسـ رهبـــر را به خــوابـ}😴• •👥{ما جـــوانـانـ جــ❣ــانـ دهیـمـ در راهـ ایـنـ انقــلابـ}🇮🇷• #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے #نگاره(266)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🌺•° @Asheghaneh_Halal
🌸🍃 🌹زیارتنامه حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)🌹 اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ وَخَدیجَةَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یابِنْتَ وَلِیِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّةَ وَلِیِّ اللهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْفِی الْجَنَّةِ،وَحَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ،وَاَوْرَدَنا حَوْضَ نَبیِّکُمْ،وَسَقانا بِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِب،صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ،اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنا فیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ،وَاَنْ یَجْمَعَنا وَاِیّاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُمْمُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،وَاَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ، اِنَّهُ وَلِیٌّ قَدیرٌ،اَتَقَرَّبُ اِلَی اللهِ بِحُبِّکُمْ،وَالْبَرائَةِ مِن اَعْدائِکُمْ،وَالتَّسْلیمِ اِلَی اللهِ راضِیاًبِهِ غَیْرَ مُنْکِروَلا مُسْتَکْبِروَ عَلی یَقینِ ما اَتی بِهِ مُحَمَّدٌ،وَ بِهِ راض نَطْلُبُ بِذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی،اَللّهُمَّ وَ رِضاکَ وَالدّارَ الآخِرَةَ،یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ، اِشْفَعی لی فِی الْجَنَّةِ،فَاِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ،اَللّهمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لی بِالسَّعادَةِ،فَلاتَسْلُبْ مِنّی ما اَنَا فیهِ،وَ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ،اَللّهمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَ تَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَ عِزَّتِکَ،و َبِرَحْمَتِکَ وَ عافِیَتِکَ،وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَآلِهِ اَجْمَعینَ،و سَلَّمَ تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ. 🍃🌺 میلاد جـانِ جانــان مـبارڪ باد🌺🍃 تعجــیل در فرج🌹🍃 امـام زمان عجل الله، صلوات🌹🍃 🌸🍃 @asheghaneh_halal
#صبحونه °/ الهـے امروزمان آغازے باشد😊 براے شڪر بیڪـرانـ از نعمتهاے الهے🙏 قلبمـ💕ـان جایگاه فقط مهربانے زندگیمان سرشار از آرامـ💚ـش و روحمان غرق از #محبتـ الهے /° #سلام_آغاز_هفته‌تون_بخیر💐 🍃🍎| @asheghaneh_halal
💛🍃 🍃 #پابوس زینـب خانه ے مهتـاب✨ به دنیا آمـد😍🍃 زینـب حضـرت اربـاب✨ به دنیـا آمد☺️✋ #روزتون‌_زینبـے☀️ #السلام‌علیک‌یــادخت‌فاطمه❤️ @asheghaneh_halal 🍃 💛🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°|🌹🍃🌹|° 😔…| چون اوایل از رفتن ناگهانی‌اش ناراحت بودم، با شوخی سعی می‌کرد دلم را به دست بیاورد... 🛫…| تا قبل از پرواز، چند مرتبه از فرودگاه تماس گرفت. ☎️…| می‌خواست تلفنی رضایت مرا بگیرد. با اینکه خیلی از دستش عصبانی بودم، زود سلام کرد!! 😄…| مثل همیشه سلامی پرانرژی. وعده می‌داد تا دلم را بدست بیاورد. 🕌…| گفت : «وقتی برگردم، باهم پابوس امام رضا می‌رویم.» 😢…| گفتم : «مرتضی، من مشهد هم نمی‌خواهم. فقط تو را می‌خواهم...» 👌…| سفارش بچه‌ها را کرد. گفتم : «مرتضی، دلم می‌خواهد در یک چادر کوچک، من و تو و بچه‌ها زندگی‌ کنیم، فقط تو را داشته باشم. تجملات و قشنگی‌های زندگی را بدون تو نمی‌خواهم!» 😓…| اما این رفتن خیلی طول نکشید و تنها ۱۱ روز بعد خبر شهادتش را آوردند. 😭…| وقتی رفت به این فکر می‌کردم که طی ۱۳-۱۴ سال بعد از ازدواج شاید یک روز هم زندگی سیر نداشتیم... 🌹…| مرتضی تماماً خودش را وقف انقلاب کرده بود. آموزش، مانور، مأموریت، رزمایش و... آنقدر از او زمان می‌گرفت که زمان بسیار بسیار کمی برایش باقی می‌گذاشت... 🌷 🕊 ڪلیڪ نڪن عــاشق میشے😉👇 @Asheghaneh_halal ﴾💖﴿
#ریحانه وقٺے ڪانونہــا؎ سٻـ🔊ـاسے ضــد اٻرانے، برا؎ نابـ❌ـود؎ چــادر شب و روز ندارن، معلــوم مٻشہ چــادر دٻگہ ٻہ پارچــہ مشڪـ⚫️ـے ســاده برا؎ حفــظ حجــاب نیسٺ‼️ ٻہ اسلحـ🔫ـہ اسٺ... 💜 اسلحٺــو زمٻــن نـ✋ـذار بانــو! شاٻد بدون چـ🌼ـادر حجــابٺ ڪامل باشہ، ولے مبــارزه‌اٺ چے⁉️ #تا_آخرین_قطره_خونم_نگهدارت_هستم ✊ 🌸🍃🌸🍃🌸 @Asheghaneh_halal 🌸🍃🌸🍃🌸
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_اول ♡﷽♡ همیشه قدم زدن در خیابان شلوغ منتهے به بیمارستان را دوست داشت! ای
😎💪 اعضــای جــدیدمون ☺️ خیلی خـــوش آمـــدین به ڪانالِ معــروفمـــون بـه 👈 دَبِـــــل پــرفڪت😎 اصــلا مــا نـــباشیــم ایتــا هیچ صــفایے نـــداره☺️😌 ایشـــون☝️ پــارت رمــان جـــدیدمــونه ڪه خیــلے دلبــــره😍 اگـــر خــواستــید مــابقے رمــانامونو بخــــونید رو جست و جو ڪنید🔎🔍
😜•| #خندیشه |•😜 بیــانیــه ای از زیـــبا جـان بےڪلام🙈 مــا اگـــه بریــم دوچـــرخه🚲 بسـازیم، آمــریڪا اگــه حمــله ڪرد تـــو به ڪجــــا‼️ فـــرار مےڪنی دلبندم😂 یــا شــایدم خــودت مےری در خط مقــدم مےجنگــے😎 ای ڪاش مــــثل فــامیلیت ڪلامـــت هم زیــبا بود😱 و اینــقد اراجـــیف نمےبافتے😉 مــا ڪه مــوشڪامــونو ساختیـم💪 روی مــوشڪمونم نــوشتیم Build Hashemi😂😂 ولے تــو برو به رئیس جمهـور محترم بگـــووووو یه دوچــرخه بســازه🚲🚲🚲 ڪــه بعــد از 1400 بےنصیب دولــت و تـــرڪ نڪنه😎☺️😜 #ڪپـے_نڪن_دلبنــــدم😎😉 #نــــــــــــاشر_باشیم✅ ڪلیڪ نڪنے بےنصیب میشے😂👇 •|😜|• @asheghaneh_halal
🎉🍃 🍃 #عیدانه اَیـام‌تـولـد توای‌مـاه‌دمـشق جـای‌همـہِ مُدافـعانـت‌خـالـۍ(:♥️ #میلادنـــــورمبارڪباد🎊😍 🎈¦ @asheghaneh_halal 🍃 🎉🍃
🍃🎊 #بکانه | #عیدانه هرجمله که بانامِ تُو گفتم غزلی شد + #یازینب ۜ خوشگل ــسازے😌👇 @ASHEGHANEH_HALAL 🎊🍃
🕊🍃 🍃 #شهید_زنده 📸| تصویر دیده نشـده از |سـردار قاسم سلیمانے| در داخل ضریح حضرت زینب(س)❤️ •°انتشـار به مناسبـت میلاد حضرت زینب سلام‌الله علیها•° #میـلادنـــــورمبـارڪ😍🍃 •• @asheghaneh_halal 🍃 🕊🍃
🎀🎊 🎊 ✨ {ڪلنا عباسڪ یا زینبْ💜} یا زینب؟! زینبِ دلها؟! دختِ [مادریمـ❤️] و ڪنیز صبورے تو🍃 اے دخْـتِ فاطمه (س) به ڪنیزی قبولمان مےڪنے؟! در پـــَسِ شبهاے ناآرامت میشود حڪاڪِ دلم شوے؟ میشود ز دفاع از حرمِ پاڪ تو در عمقِ جانم [مدافعِ حرم] را حڪ کنے؟! بی فروغ هیچ ستاره در دلت... ما میشویم حسینت! میشویم فروغ دیده ات وسنگِ دلِ صبورت ڪه جلالِ صابرےِ تو زینبِ [کربــُ و بلا] را آفرید... {علویانــ✨} غلامے تورا به گوشِ شهد سرخینِ شهادت میرسانند💔 و ما {فاطمیونــ🌸} ڪنیزے ات را زمزمه ے دوعالم میڪنیم.. اے اسطوره ے صبر و مقاومت💕 تمام خفتِ صحرای عطش با بے رحمے تمام.. به دنبالت آمده بود! اما تو عزیز زهرای مرضیه بودے... تو فاطمے سیرتے بودے که پدرت علے (ع) بود... مَحـــْـوِ عفتت بار دیگـــر بازتابِ تجلے فاطمه شد.. از ســوریه تا بین الحرمینــِ حسین! دلم هوای تو را دارد.. آن هم چه هوایے💔 دل سوریه ات مناجاتـــِ تورا سر میدهد... شرم ز نگاهتْ یا زینب! مناجاتِ عشق را نجواے دلشکستگان میکنے؟!...❤️🌙 زینب را از حسین(ع) بخواه💞 حسین فرستاده را ، محال است برگرداند💔 و آنگاه میشود ناجی [قلبتــْ]... همان قلبـِ شکسته ات..💚 ❤️ @asheghaneh_halal 🎊 🎀🎊
🕗🍃 🍃 #قرار_عاشقی °•اگر قرعــ😌ـہ زیارت بہ نام من باشد براے آمدن سـ❄️ـرما و برف و بوران،حریف قلبـــ💗ـم نیستند•° #السلام_علیڪ_یاعلےبن_موسےالرضا #بطلب_آقــــا💔 🍃 @asheghaneh_halal 🕗🍃
💍🍃 🍃 #همسفرانه من پرستـــار •••💉 دو چشم خوش بیمار توام••😌 گرچه بیمار پرستے بتر ازبیماریست•😬 #خواجوی_کرمانی 🍃 @asheghaneh_halal 💍🍃
°🐝| #نےنے_شو |🐝° [😍] مَـجـــــه تــیــــــه⁉️ دُشـــ😋ـنمه تُـبــ😌 استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_نه ♡﷽♡ حتے ناے رانندگے کردن هم ندارد به زحمت ماشین را روشن میکند و به س
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ ابوذر با تیشرت و شلوار راحتے که براے خودش در خانه عمه عقیله داشت، روے مبل نرم عمه دراز کشیده بود دلش میخواست همانجا و همان لحظه براے مدت نا معلومے به خواب برود اما نمیشد متاسفانه در دام عمه عقیله افتاده بود...😐 بوے ذرت بو داده معده اش را به هیجان آورد و تازه یادش افتاد که از ظهر چیزے نخورده خنده اش گرفته بود اینقدر دغدغه داشت که یادش رفته بود غذا بخورد.. صداٮ عمه عقیله از فکر بیرونش آورد... _پاستیالمو کجا گذاشتے؟ ابوذر آرام به پیشانے اش زد و با خنده گفت:عقیله کوچولو قاطے خرت و پرتا تو کابینت وسطیه است چند دقیقه بعد سرو کله عمه عقیله با کلے تنقلات و فیلم پیدا شد! فیلم شروع که شد عمه عقیله انگشت سبابه اش را روبه روے ابوذر گرفت و تهدید کرد: مثل اوندفعه خوابت ببره من میدونم و توشیر فهم شد؟ ابوذر نمیدانست بخندد یا گریه کند با شانه های لرزان و بریده بریده از فرط خنده گفت: عمه به خدا عین سامره میشی اینجور وقتا... خسته ام میفهمے خسته؟ عمه عقیله خنده اش را قورت میدهد و میگوید:نفهم خودتے😐!!خواستم حواستو جمع کنے... بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_ده ♡﷽♡ ابوذر با تیشرت و شلوار راحتے که براے خودش در خانه عمه عقیله داشت
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ دخترک اما گوشے را که قطع کرد سست به گوشه اے از دیوار سُر خورد. به صفحه موبایلش خیره شد... اشکهایش سرازیر شد! از خودش بدش آمد ... از این توقعات بے جایش از اینکه مجسمه قداست زندگی اش را حق خودش میداند! از خیالاتش از نگرانے هایے که رنگ انسان دوستے داشت... اما او مداد رنگے خیالش را برداشته بود و با لجاجتے بچگانه میخواست رنگ عشق و رنگ محبت خاص به آنها بزند... از اینکه اینقدر علاقه به گول زدن خودش داشت از خودش بدش مے آمد... آهے کشید و به سمت دستشویے رفت و در آینه چند دقیقه به خودش خیره شد... آرام زمزمه کرد:شیوا یه نگاه به خودت بنداز... بس کن ... خودتو ببین! تو تندیس هرچے بد بودنه تو عالمے که اگه ابوذر نبود معلوم نبود تو کدوم لجن زارے داشتی فرو میرفتے پس تمومش کن ازت خواهش میکنم شیوا از فکرش بیا بیرون شیوا قسمت میدم تو ابوذر رو میشناسے ... اون اگه بفهمه ممکنه... شیوا... و هق هقش بلند شد دستش را روی دهانش گذاشت مبادا مادرش بیدار شود از صدایےگریه بے امانش امشب ابوذر با آن لحن نگرانش کار دستش داده بود... دلش خیلی تنگ بود... تنگ تنگ... صداے ناله مادرش که آمد به خودش آمد تند تند صورتش را شست و براے هزارمین بار به این پوست سفید و چشمهای رنگی که محض رضای خدا به قدر یک دانه جو راز نگهدارے نمیدانستند لعنت فرستاد. مادرش ضعیف مینالید:شیوا...شیوا..کجایے؟ با دو خودش را به تختے که ابوذر براے مادرش خریده بود، رساند و نگران پرسید: جانم مامان؟ چی میخواے؟ لبهایش را روی هم فشرد و آب طلب کرد ... بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
🎀🎈 🎈•| |•🎈 سلاااااامممم✋✋ شب سـرد زمستونیتـــون بخیـــر 😎 😬😬😬😬 دندونام رفتـــه رو دڪمه👆 ویبــره اینجـــا بشدت یخبنــدونه 👀 میپرسیــن کجـــا ⁉️ مشهــد😍 دیگـــه بله ان شالله نائبــ الزیاره شمــاهم هستــم😉 چخبرے میتــونه اینقدرمهــم باشـــه ڪه توســفر و اوج سرمــا بایــد اطلاع داده بشــــه🤔🤔 . . . . آفـــرین به هوش،ذکاوتتون 👍 احسنتـــ 😁 درست گفتیـــد ✅ هشتگ جــدید 😌 وحالا چیستـــ این هشتگ جدید😯 دلــت مےخواد حال دلـت احســن الحــال بشه😍 یــــا اینڪه ڪوه نتـــونه تڪونت بده😎 و تــه دلت قُـرصِ قُـرص بــاشه ڪه دنـــیا هـم جمــع بشــه😉 نمےتونه مـقابلت رخ نشون بده👀 پـــس دل بـــده به ایــن هشتڪ جــان دلبر😌 چـــرا ڪه دلـــت و مےدی دسـت خدا☺️ و خــــدا خـــریدارت مےشه😎 و اون موقعه مےفهمے زنــدگے قــبل از قــــرآن ســوءتفــاهمے بیش نــبوده😍😍 هشتڪ قرانیمــون🎈 به به چه هشتــڪ قشنگـے😎 خیلــے خلأ این هشتـڪ احساس میـشــد توفیق پیــدا ڪردیم💪 ک اجراش کنیم😍 تا افتتاحات بعــدے همراه ماباشیــد.💪 در ڪــانال پـــرفڪت 😎👇 🌺 @heiyat_majazi ایــن هشتڪ جـذاب را دنــبال ڪنید🌹 🎀•| @asheghaneh_halal
🌙•| #آقامونه |•🌙 ( ; ـتـا تــ💚ــو باشے ــچـ☕️ـاے شعــ📝ـرمـ ــ👌ــتازهـ دمــ ــبا قنــ😍ــد توســـتـ ; ) #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے #نگاره(267)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🌺•° @Asheghaneh_Halal
#صبحونه ( : باز ڪن پنجـ🖼ـره را با دمِـ صبـ🌤ـح باید از خانه‌ے دلـ💓 گَرد پریشـانے رُفـتــ 🍃 : ) #سلمان_هراتے #صبح_زیباتون_پرنشاط😍🖐 🍃🌈| @asheghaneh_halal