eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.6هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_دویست_بیست_وهشت ♡﷽♡ در را باز کردم و به آیین متعجب جلوی در ایستاده توج
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ لبخند محوی میزند و میگوید:بفرمایید دخترم...حتما. ببخشید گویان سوار ماشین میشویم و من دلم میخواست یک دل سیر گریه کنم. سرم را تکیه میدهم به شیشه و بی صدا گریه میکنم... ابوذرم..ابوذر عزیزم. صدای امیرحیدر مرا از خلسه ام بیرون می آورد:حالتون خوبه خانم آیه؟ صاف تر مینشینم و میگویم:خوبم آقا سید...شرمنده شما هم شدم. _این چه حرفیه... راستی...گروه خونیه ابوذر چیه؟ +A دیگر هیچ نمیگوید و من میمانم و این درد استخوان سوز... چادر سفید امام زاده را دور خودم میپیچم تا اندکی از سرمای درونم را بکاهد .داخل نمیروم. توی حیاط گوشه ی حوض کوچک امامزاده مینشینم و به گنبد فیروزه ای و چراغ سبز روی آن خیره میشوم.... تهی شده ام گویا...لبخندی که بی شباهت به پوزخند نیست روی لبم نقش میبندد. آرام و زمزمه وار لب میگشایم:رسما شوکه ام کردی امشب... دقیقا چی شده؟ چی شده که اینجوری داری حکمتتو به رخم میکشی؟ منو با رحمتت بد عادت کردی و حالا داری با حکمتت میای جلو؟ حاج رضاعلی سمت حوض می آید و آستین بالا میزند برای وضو. دلم هوس دو رکعت نماز کرده.پوزخند میزنم نماز را که هوسی نمیخوانند. نگاهم میچرخد گرد محوطه ی ساکت و بی صدای امام زاده ی کوچک محله ی حوزوی ها. جز من و حاج رضا علی و امیرحیدر کسی اینجا نیست. دوباره خیره ی حرکات حاج رضا علی میشوم.با دقت مس پا میکشد و بعد آستین پایین میزند. دلم حرف زدن میخواست. حس میکردم خالی اگر نشوم متلاشی شدنم حتمی است. ببین خدا!لوس تر از این حرف هایم. رو به حاج رضاعلی میکنم . داشت عمامه اش را روی سرش میگذاشت.میپرسم: چرا حاج رضاعلی؟ نگاهم میکند. با همان لبخند محجوب روی لبش میپرسد:چی چرا دخترم؟ بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ سر روی زانوانم میگذارم و میگویم:سیستم خدا رو میگم!چرا اینجوریه؟ روی خوش نمیده به بنده هاش. لبخندش عریض تر میشود. از خیر نماز حاجتش میگذرد و مثل من کنار حوض مینشیند... او هم خیره به گنبد فیروزه ای میگوید: برعکس من فکر میکنم خدا ماها رو آفرید واسه لذت بردن... پوزخند میزنم: غایت این دنیا بشه لذت بردن؟ حرفا میزنید حاجی! مثال چیِ شرایط من لذت بخشه. نگاهم میکند و میگوید: در بلا هم میکشم لذات او... مات اویم مات اویم مات او.... بزرگ بود بزرگِ کنار من نشسته! _کوچیک تر از این حرفام حاجی! چادر را دور خودم محکم تر میکنم.سرد است! _حاجی میدونی چی برام عجیبه؟ هرچی سعی میکنی خوب تر باشی اوضاعت سخت تر میشه... من همیشه سعی کردم خوب باشم...ولی هرچی جلو تر میرم اوضاع بدتر میشه. باز هم لبخند میزند...تو چه خدایی میخندی پیرمرد _دعوا سر همین خوب بودنه!خدا از من و شما خوب بودن نمیخواست!هیچکی انتظار خوب بودن از ما نداشت... یه عمر وقت تلف کردیم برای خوب بودن! داستان داشت جالب میشد.سر بلند کردم ناباور خندیدم:چی میگید حاجی؟ _چیز خاصی نمیگم!دارم از اشتباهاتمون میگم. _خوب بودن اشتباهه؟ _آقا رسول الله میگن...آدم اگه یه کار خوب بکنه فقط یه کار خوب...خدا بهشتو بهش میده! ما تموم عمرمونو هدر دادیم برای خوب بودن... موجود خوب زیاد دور و برش هست _پس خدا چی میخواست؟ بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_دویست_سی ♡﷽♡ سر روی زانوانم میگذارم و میگویم:سیستم خدا رو میگم!چرا این
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ _چشم گفتن! درس عرفان میدهی استاد؟مستمع آدم نیست!چه رسد به عارف و عاشق.کوتاه بیا خراب نکن یک عمر دیواری که ساختیم و نامش را گذاشتیم زندگی! مبهوت مپرسم:چشم گفتن؟ _آره چشم گفتن!البته چشم گو هم دور و برش زیاد داره! ولی از زبون آدم چشم شنیدن یه چیز دیگه است.چاشنی خلقتش یه چیزی هست اسمش اختیاره چشمشو زیبا تر میکنه میخندم...چه مفاهیمی را خورد و خاکشیر کرده بود تا بتواند به خورد فهم من بدهد. _یعنی یه عمر راهمون اشتباهی بود؟ _اشتباهِ اشتباهم که نه! ولی اصل یه چیز دیگه بود. مات نگاهش میکنم. راست میگفت.مثلا خوب بودن به چه دردی میخورد؟ به چشم هفت میلیار آدم خوب آمدن محال ترین کار ممکن است! راستی راستی راست میگفت حاج رضاعلی! یک عمر راه را اشتباه رفتم...وقت تلف کردم برای خوب بودن... نگاه آسمان کردم و زمزمه کردم: حالا باید چشم بگم؟ قبلش یه مشقی یه تمرینی میدادی! اینجوری؟ یه دفعه؟ مسئله ای به وسعت وجود ابوذر؟ نگاهم را از آغوش ستاره ها بیرون میکشم و در بغل نگاه خدایی حاج رضاعلی می اندازم: خیلی یهویی بود حاجی...حالا من چیکار کنم؟... حاج رضاعلی از جا برمیخیزد:یه وقتایی هم آدم اسماعیل میده اینم یه جور چشم گفتنه! اسماعیل داری برای قربانی کردن؟ اسماعیل؟ واضح تر بگویید استاد! من مبتدی تر از این حرفهایم! مسلط نگاه گنگم را خواند و گفت:اسماعیل آدمها همون چیزهای با ارزششونه...گاهی قربانی میشن برای چیزهای با ارزش تر... بزرگی و کوچیکیشون بستگی داره به وسعت روحت! اینکه چقدر بزرگ باشی و چقدر کوچیک!اسماعیل داری؟ بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
°🐝| #نےنے_شو |🐝° ☺️| لِلاس عید خَلیدم😍 😎| هِیلی حوسگله👌 😋| همه بهم میدَن دَلدوش🐰 اوچولو 😬| بلظَلِتون ڪسے فَمیده ای زیل تایِم سُدم 😅| ببخشيد شما يه خرگوش ڪوچولو نديدين گم شده 🙊🐰 استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_Halal
🌙•| #آقامونه |•🌙 ° فرودیـ🌹ـنـ تویے :) ° وقتــے مےآیـــے🙊• ° شڪــوفه مےزنــد🌸• ° تــار و پــــودمـ😃• #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے😍 #نگاره(337)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🌺•° @Asheghaneh_Halal
°|🌹🍃🌹|° 🌼|° ده سال با محمد زندگی کردم ، هیچوقت یاد ندارم بی وضو باشه ، به نماز اول وقت فوق العاده اهمیت می داد. 🚗|• مسافرت که می رفتیم تا صدای اذان رو می شنید ، توی بیابون هم بود می ایستاد. 🙂|° بارها بهش می گفتم : مقصد که نزدیکه ، نمازتون رو شکسته نخونین. بذارین برسیم خونه ، نمازتون رو کامل و با خیال راحت بخونین. 💛|• ولی محمد می گفت : شاید توی همین راه کوتاه ، عمرمون تموم شد و به خونه نرسیدیم ؛ الان می خونم تا تکلیفم رو انجام داده باشم ؛ اگه رسیدیم خونه ، کامل هم می خونم. 🌷 🕊 ڪلیڪ نڪن عــاشق میشے😉👇 💖| @asheghaneh_halal
🍃🌸 #مجردانه ازدواج چهار وجہ داره: •💠•رابطہ تو و همسرت •💠•رابطہ تو با خانواده همسرت •💠•رابطہ همسرت با خانواده تو •💠•رابطہ خانواده همسرت با خانواده تو #مواظب‌همہ‌این‌روابط‌باشید😊 پ.ن: گرگل‌ڪندصددلبرے... @asheghaneh_halal 🍃🌸
°•| 🍹 |•° 🌸••امام باقر(ع)••🌸 ||همان گونہ ڪہ مردان دوست دارند زينت و آرايش را در زنانشان ببينند، زنان نيز دوست دارند؛زينت و آرايش را در مردانشان ببينند.|| 📚••مڪارم الاخلاق،ص۸۰••📚 😉 لحظہ ــهاے ویتامینے در😃👇 °•|🍊|•° @asheghaneh_halal
#ریحانه خوب ڪردے •👌• نظــر از آیینه •🍃• پنهــان ڪردے •😌• هر پریشــان نظــری •😏• لایق دیــدار تو نیســـــت •✋• #شوما_تاج‌سری 😍👑 ┅═══🍃🌸🍃═══┅ @asheghaneh_halal
🍒•| |•🍒 بعضے از والدین میگن بچمون بشدت عصبی و پرخاشگــره باید به نوجوانتون بگین که لیستی ازهیجاناتشون رو آماده ڪنن مثلا میپرسی روزشنبـــه چے باعث شد توبهم بریزی میگــه اومدم خونه دیدم مادرم غذادرست نکرده بود میپرسید چه رفتاری نشون دادی میگه عصبانی شدم این لیستارو ڪه اماده کنن متوجه خیلی ازرفتارهامیشه چون حواسش نیس داره چکارمیکنه 😌👇 👶🏻•• @asheghaneh_halal
😜•| |•😜 مدیـــونید اگـــهـ فڪر ڪنید تـــوی این روزای بهـ شدت هیجانے ڪه فقط یڪ وعده مهمونے تشریف نمےبرید اونم ست تنـــهاتون مےزاریم😎 همـــواره با 😁 همـــراهتونیــم🏃🏃 یعنـــے یــهـ جوری شــده ڪه اگـــهـ بینـــے👃 مـــبارڪ جــناب خــون بیــاد بعضےا اظهار فضــل مےڪنند چون مےگــید مــــرگ برآمـــریڪا😃 ایــــن بلا نـــازل شده سرتــون😱 حـــالا هرچے بگــے بابا جناب در ڪنار سواحل خـــلیج فـــارس در استراحت بهـ سر مےبرده آفـــتاب خیلے بهـ ســـرِ مبارڪ خورده 😁 شده مگــهـ بهـ خـرجشون مےره😱 ســال گذشتهـ(2018) طوفان شـــدیدی ڪه تـــوی ایالات آمــریڪا مـــردمـــو درگــیر خودش ڪرد😱، بلاشڪ از عـــوارض مــــلت مـــا بود😂😂😂 اصـــلا چــرا راه دور بـــریم بهتـــرین جــواب برای این افـــراد اینڪه بگـــیم بیـــا دلبنـــدم جــلوووو دستے روی ســـرت بڪشم😜 قـــطعا مــا هستــــیم و اوضاع زنــدگیت و از این رو بهـ اون رو مےڪنیـــم✌️😉 اولیـــن نــفر بهـ نــظرم دونے(ترامپ) بـــیاد تـــا شاید بهـ برڪت وجــود مـــا☺️😌 خــــدا شفای عـــاجل نصیبش ڪنهـ😅 ڪــره زمــین اگهـ ایران و نداشت قطعا جــای خـوبے برای زندگے نبود😱 مــا اینجــــور ڪشور ☺️ داریـــم. بـــا مــا خنـــده در فضای بسیــــار سیاست را تجـــربهـ ڪنید😎😎😎 •|😜|• @asheghaneh_halal
4_5823456855686382733.attheme
89.9K
🌈🍃 🍃 •• تم شهیـد 🌸|محمد حسیـن محمدخانے|🌸 💚 😉✋🏻 خوشگل ــسازے😌👇🏻 🍃 @ASHEGHANEH_HALAL 🌈🍃
#شهید_زنده ✍| سخنگوی سپاه: ♥| بیمارستان صحـرایے نیروی دریایے سپاه برای سیل‌زدگان سیمین‌شهـر برپا شده است. 💥| جابه‌جایے بیش از دو هـزار نفر از سیل زدگان گمیشـان و انتقال آنان به بندر ترڪمن و رساندن بیش از ۱۰ تن بار و ڪمڪ‌هاے مردمے به آنان با استفاده از شناورهاے نیـروی دریایے سپاه در روز های اخیـر انجام شده است. #سبزپوشان‌‌خداقوت💚 🕊| @asheghaneh_halal
🕗🍃 🌹 #قرار_عاشقی 😍}•من به شوق قفست آمده ام در بگشا }•وعده ی دانه مده دور و برم ریخته است #السلام‌علیڪ‌یاعلےبن‌موسےالرضا #کاربرا_التماس_دعا☺️ 🍃 @asheghaneh_halal 🕗🌹
😊❤️ #آقامونه انتظار به معناى آن است كه وجود ظلم و ستم💪 در عالم، چشمه‌ى اميد را از دلهاى منتظران نمى‌زدايد و خاموش نمى‌كند👌😇 #سخن_جانانــــ😍 😊❤️ @ASHEGHANEH_HALAL
💍🍃 🍃 آرامشـ‌م را گُـ‌م ڪردام•☹️• ڪه نـاگـ∞ـهان[√] آنـ را میـان گــرمیــ•😍• دسـتــ‌هایت یـافتم•🖐• 🤔 🍃 @asheghaneh_halal 💍🍃
°🐝| |🐝° 🤗] من عاضل سُدم بلم مهمونی اما عباشناسی دوفته مسابلت دِیلِ ضَلولی نَلیم 🤔] میسه به تالہ تُبلا بِجین من بحد از بالون میهام؟؟ 😍] آفرین خانم کوچولوی عاقل. حتما بهشون خبر میدیم😄 استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_Halal
🎯°•| #غربالگرے |•°🎯 #علـــت_سیــل_را_ڪشف_ڪردند😐 در دی ماه ۱۳۴۷ به علت دو روز ریزش مداوم بـــــ❄️ـرف و بــ🌨ـاران در تهران سیل جــــاری شد. بعضے از افــراد همــیشه در صحنـــهـ ڪه بهـ شدت دوستــدار #غـــرب هستنــد😎 اظهـــار نظر ڪــردند ڪه علت سیل های اخـــیر مـــرگ بر آمـــریڪا بوده است😱😁 خـــب باید از افـــراد موردنظر سوال ڪــرد در دوران #پهـــلوی ڪه ایــــران و آمـــریڪا رفــــیق گـــرمابهـ و گلستان بودند😌 ایـــن سیـــل👆 نشات گـــرفتهـ از #حــــس_دوس_داشتن اســــت.😜 یـــهـ چیزای در دوران #پهـــلوی هست ڪه خبر ندارید.... امـــا مــا آنهــا را بهـ شما نشان مےدهیم😎 پــس با ما همراه باشید... #احسنت_بهـ_قدرت_تحلیل_بعضےا #غـــرب_زده_های_الڪے_خوش بـــا مـــا دریچهـ ی رو بهـ #غـــرب را بــاز ڪنید😊 •|🎯|• @asheghaneh_halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5836035_-210379.mp3
41.07M
💓🍃 🍃 | 🌸|دعای‌ڪمیل|🌸 🎤•• بانوای حاج میثم مطیعے . دل شکسته ها بسم الله... 🍃 @asheghaneh_halal 💓🍃
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_دویست_سی_ویک ♡﷽♡ _چشم گفتن! درس عرفان میدهی استاد؟مستمع آدم نیست!چه رس
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ اسماعیل؟ اسماعیل از کجا بیاورم این وقت شب.! با ارزش ترینهایم ردیف کردم بلکه بیت اتفاقات امشب جور شود..... بابا محمد مامان پری مامان عمه کمیل و سامره مامان حورا عقیق در گردنم سجادهـــ.... می ایستم از شمارش ...دوباره مرور میکنم و میرسم به یک نام عقیق! دستم میرود به عقیقم... از جا بر میخیزم و مثل خواب زده ها سمت امام زاده حرکت میکنم!عقیق؟ حااپلا وارد امام زاده شده بودم و نور سبز رنگش چشمهایم را نوازش میکرد... یک نام در سرم پژواک میشود:عقیق؟ زانو میزنم کنار ضریح و تکیه میدهم به پنجره های کوچکش... عقیقم را از گردنم باز میکنم و خیره به رکاب و رنگ منحصر به فردش زمزمه میکنم:عقیق؟ گریه ام گرفته بود...صدایم بالاتر میرود:عقیق؟ چشمهایم را میبندم و هق هق میکنم...مینالم:عقیق؟ شبیه صوفی نگون بختی بودم که یک عمر تنبور نواخت و رقص سماع گرفت برای به خدا رسیدن اما زهی خیال باطل! خدا در سکوتی معنا دار کنج محراب ...میان مردم شهر و در عطر فروشی ها... بین سلولهای خسته اش بود! حس و حال پیله ای را داشتم که برای پروانگی نقشه میکشید و حالا تارو پولد لباس کثیف کودکان بازیگوش شده بود! وسعت روحت همین قدر بود آیه؟ یک عقیق؟ میخواهم حق را به خودم بدهم.برای خودم توضیح میدهم که:گوش کن آیه این یک عقیق معمولی نیست.این انگشتر رفیق صمیمیت بوده محرم رازهات بوده یادگار آقاجونت بود...مادرتو بهت رسوند...این یه انگشتر معمولی نیست!!! پیله ی رنج من ابریشم پیراهن شد.... شمع حق داشت به پروانه نمی آید عشق بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ بی فایده بود. هرکه را که بشود گول زد خودت را که نمیتوانی منِ آیه همین بودم! به اندازه ی یک انگشتر چند گرمی وسیع بودم! و منِ آیه یک عمر قدر یک انگشتر بزرگ شدم! اسماعیل من یک عقیق بود! منم گنجشکِ مفتِ سنگهایِ بر زمین مانده هراسی کهنه از صیادهای در کمین مانده رکاب نقره انگشتری که گوشه دکّان دهانش پر شده از پرسشی که بی نگین مانده نگاهم سرگردان بین قسمت فوقانی ضریح بود و انگشتر عقیق در دستم. چشمهایم را بستم و اشکهای گرمم گونه ی یخ زده ام را جانی تازه بخشید.... نفس حبس کردم و.... اسماعیلم را قربانی کردم....عقیقم به داخل ضریح افتاد. باورم نمیشد. اسماعیلم را با دستان خودم ذبح کردم... تیغ نه کند شد و نه خدا ذبیحی دیگر فرستاد!اسماعیلم رفت.... قلبم بی تابی میکند... عقیق میخواهد و اسماعیل ذبح شد! بغضم را قورت میدهم و آیه وار میگویم: ابراهیمی شدن به ما نیومده...ولی خوب نگاه کن حضرت عشق....اسماعیلم رو دادم... برای تو...فقط تو... یه رحمی به حال دلم...دل زهرا...دل مامان پری....دلمون بکن... ابوذر دادن کار ما نیست! نگاهم میگردد گرد ضریح... بالغ شده بودم گویا...یک رنگ دیگر داشت دنیا پس از عقیق! پلکهایم را آرام از هم گشودم.گیج اطرافم را نگاه کردم. با همان چادر سفید و تسبیح تربت به دست کنار ضریح خوابم برده بود. گردنم به خاطر سکون بیش از حد دیشب گرفته بود و درد میکرد. پرنده ها توی محوطه آواز میخواندند و کسی مثل دیشب در امام زاده نبود. از جایم بلند شدم و راهی حیاط امامزاده شدم. نه مثل اینکه واقعا کسی نبود! چه سرش خلوت بود امامزاده ی محله ی حوزوی ها بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ یاد ابوذر می افتم.هول گوشی ام را بیرون میکشم و میخواهم تماسی بگیرم با کمیل که خیل تماسهای بی پاسخ و پیامکها متعجبم میکند. نگاه سرسری به پیامها حاکی از این بود که همگی دنبال من بودند. شرمنده گوشی را آرام میکوبم روی پیشانی ام و فکر میکنم اول باید به کدامشان خبر دهم. یاد دیشب و طغیانم می افتم...خجالت آور بود. می اندیشم یعنی دیشب من بودم که آنطور بی ملاحظه با مادرم حرف میزدم؟لعنت میفرستم به خودم و با استرس و دستی لرزان شماره اش را میگیرم بوق دومی به سومی نرسیده بود که گوشی را برداشت.انگار که منتظرم بود: _الو آیه؟ کشتی منو تو...کجایی بی انصاف؟ خدا از سر تقصیراتم نگذرد که باعث و بانی این صدای لرزان بودم _سلام... _کجایی آیه؟ _خوبی مامان حورا؟ صدای نفسهای عصبی و مضطربش گوشم را می آزرد:یه ترس لعنتی هست که افتاده به جونم دقیقا از شش ساعت و ده دقیقه ی پیش که رفتی...ترس از مامان حورا نبودن. کجایی نامرد؟ نامرد صدا میزد دخترش را ! خب دختر ها هم نامردند... یعنی نا...مردند..یعنی جنسیتشان مونث است ...اما نه...روزی جایی خوانده بودم مردانگی یک صفت است مشترک بین زن و مرد! برای همین است که تنگش تر و ترین هم میگذارند.تلخند زنان میگویم:ببخش مامانی...اسم کار دیشبم خریت بود...ببخش سرت داد کشیدم...حلالم کن هر اراجیفی رو که دم دستم بود بارت کردم شرمنده ی اشکاتم! آیه اینقدرا هم که فکر میکنی نامرد نیست! اشک میریخت پشت خط گویا: آیه کجایی فدات بشم؟ یه شهر بسیجند و دنبال تو ان... _گریه نکن حضرت مادر... جام امن و راحته... دیشبو مهمون امامزاده ی محله ی عمامه به سرها بودم... یکم باید آرووم میشدم...ابوذر چطوره حالش خوبه؟ بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
🌙•| #آقامونه |•🌙 •خوش آن‌ڪه👇° •در صــفِ خـــوبانـ😃° •نشسته باشـے و مــنـ😎° •نظـــر ڪنمـ به تــــو🙊° •نــــازمـ😌° •به انتخــابِ خودمـ💚° #بهجت_دهلوے✍ #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے😍 #نگاره(338)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🌺•° @Asheghaneh_Halal
❥··· #صبحونه با تو هوای زندگی ام فرق می کند••😉•• صبحت بخیر حال و هوای بهار من••😍•• ❥··· @asheghaneh_halal