eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.6هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
•𓆩🌸𓆪• . . •• •• ⃟ ⃟•💚 تـــــــــو را می‌خـــــــواهم😌 ای دیـرینه دلخـــــــــواه😍 هوشنگ ابتهاج ✍🏻 . . •✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🧡 •📲 بازنشر: •🖇 «1937» . . 𓆩خوش‌ترازنقش‌تودرعالم‌تصویرنبود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌸𓆪•
•𓆩🌤𓆪• . . •• •• دو فِنجان چای دَم کَردم که صُبحت را بیارایم 🎀 کنارِ قـــندِ لَـب‌های تو شیرین گَشت دُنـــیایم 🌏 🖊 صفيه قومنجانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ روزتون پر از لحظات دلچسب ؛ صبح به‌خیر!🌻✨ . . 𓆩صُبْح‌یعنےحِسِ‌خوبِ‌عاشقے𓆪 @ASHEGHANEH_HALAL •𓆩🌤𓆪•
•𓆩📿𓆪• . . •• •• 🌤 امام رضا علیہ‌السلام: هر کہ غم و نگرانے مؤمنے را بزداید ، خداوند در روز قیامت گره غم از دل او بگشاید 🔓 ✍🏻 میزان‌ الحکمہ - جلد ۵ ، صفحهٔ ۲۸۰ 📚 . . 𓆩خوانده‌ويانَخوانده‌به‌پٰابوسْ‌آمده‌ام𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📿𓆪•
•𓆩🥿𓆪• . . •• •• عزیزی میگفت : +حجاب یعنی 👇🏻 دیگران رو اسیر خودت نکنی !😶 "مرد🧔🏻 و زن🧕🏻 هم نداره " . . 𓆩صورت‌تٓو‌روسرےهاراچه‌زیبا‌میڪند𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🥿𓆪•
•𓆩📺𓆪• . . •• (History) •• 🎯 ‌‌‏‌‌‌هزار تومانی سبز اوایل انقلاب . . 𓆩هوشیارپایان‌میدهدمدهوشےتاریخ‌را𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📺𓆪•
•𓆩🥤𓆪• . . •• •• 💬 دخترم کلاس اول دبستانه، کلاس تقویتی داشت، عصری بردمش وقتی رفتم دنبالش میگم مامان کلاس خوب بود!؟ میگه آره خوب بود که اما چرا تقویتمون نکردن، من که گشنه بودم 😕 هیچی ندادن بهمون😂 میگم دخترم درسی میخواستن تقویت کنن نه جسمی😂. میگه خوب یه چیزی هم میدادن گشنه نمونیم، خودش خندش گرفت😅لبهای همتون خندون دلتون شاد . . •📨• • 695 • سوتےِ قابل نشر و بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩خنده‌ڪن‌‌عشق‌نمڪ‌گیرشود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🥤𓆪
میکشی مرا حسین_۲۰۲۳_۰۹_۰۴_۲۳_۱۲_۱۶_۱۰۴.mp3
4.42M
•𓆩📼𓆪• . . •• •• مثل بچگیاتون دست علی بدین با این ‎ اینا وسط راه قالتون نمیذارن بابا -حسین‌یکتا . . 𓆩چه‌عاشقانه‌نام‌مراآوازمیڪنے𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📼𓆪•
•𓆩☀️𓆪• . . •• •• ضروری است برایم رسیدنم به حرم که نیست بهتر از اینجا برای حال دلم . . 𓆩ماراهمین‌امام‌رضاداشتن‌بس‌است𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩☀️𓆪•
•𓆩🪴𓆪• . . •• ••  “بَـغلِ تو اَز جِنسهِ نَـرمِ بِهِـشتهِ😍🫂❤️ “ . . 𓆩دربند‌کسی‌باش‌که‌در‌بندحسین‌است𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪴𓆪•
•𓆩🌸𓆪• . . •• •• ⃟ ⃟•👀 نگاهم سرد و ساده در دل شب🌃 به روی بی ریایت لغزشی کرد🙄 ⃟ ⃟•☺️ خجل شد سر به زیر افکند و عاجز😌 برای دل ربایی نرمشی کرد😉 . . •✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🧡 •📲 بازنشر: •🖇 «1938» . . 𓆩خوش‌ترازنقش‌تودرعالم‌تصویرنبود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌸𓆪•
•𓆩🌤𓆪• . . •• •• 🕊صبح آمد بہ غزل‌خوانے چشمان شما باد هم مےگذرد از سر زلفان شما نرم نرمڪ بگشا پلڪ ڪہ خورشید تویے روز روشن شود از چهره‌ے تابان شما☀️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. . 𓆩صُبْح‌یعنےحِسِ‌خوبِ‌عاشقے𓆪 @ASHEGHANEH_HALAL •𓆩🌤𓆪•
•𓆩📿𓆪• . . •• •• ☀️ پیامبر اکرم ﷺ: همانا انسان خوش خو را پاداشى همانند پاداش روزه‌گير شب زنده‌دار است🌻✨ ✍🏻 ميزان الحكمه - جلد ۳ ، صفحهٔ ۴۷۵ 📚 . . 𓆩خوانده‌ويانَخوانده‌به‌پٰابوسْ‌آمده‌ام𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📿𓆪•
•𓆩📺𓆪• . . •• (History) •• 🎯 ‌‌‏‌‌‌تصویری از استاد کمال الملک نقاش زبردست ایرانی در دوران قاجار . . 𓆩هوشیارپایان‌میدهدمدهوشےتاریخ‌را𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📺𓆪•
•𓆩🥤𓆪• . . •• •• 💬 حدودا سال ۸۷، با مادرشوهرم اینا رفتیم مشهد؛ یه شب که از حرم برمیگشتیم تو ماشین نشسته بودیم، مادرشوهرم به شوهرم گفت: یادت نره سر خاک نخودچی نرفتیم (منظورش نخودکی بود)😂 من و شوهرم کلی خندیدیم، بهش گفتم اشتباه گفتی😂 به دقیقه کشیده نشد که خودم هم سوتی دادم🙈 با شوهرم حرف میزدم که از صحن سقاخانه اِسمال خونه بریم(منظورم سقاخانه اسماعیل طلا) بود🤣🤣🤣 و این بود که مادرشوهرم غش کرد از خنده😜 و گفت تا تو باشی بمن نخندی😕😕 البته من با مادرشوهرم خیلی رفیقم😉 نتیجه گیری = به کسی نخندین که سریع سرتون میاد😒 سعی کنید با هم بخندید😊 . . •📨• • 696 • سوتےِ قابل نشر و بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩خنده‌ڪن‌‌عشق‌نمڪ‌گیرشود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🥤𓆪
هیئت آنلاین_۲۰۲۳_۰۳_۱۴_۱۶_۵۹_۰۲_۰۳۸.mp3
2.37M
•𓆩📼𓆪• . . •• •• فرمانده‌ی‌ما،یوسفِ‌گمگشته‌ی‌زهراست می‌آیدوبادولت‌خودمُنجیِ‌دنیاست..♥️ . . 𓆩چه‌عاشقانه‌نام‌مراآوازمیڪنے𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📼𓆪•
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
•𓆩⚜𓆪• . . •• #عشقینه •• #رمان_ضحی #قسمت_دویست‌وشصت‌وسوم با ته نشین بغض توی صدا پرسیدم: کی کجا پی
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• نگاهم رو ازش گرفتم و به رضوان دادم: بریم بیرون؟ موافقت کردن و همگی از حرم خارج شدیم وارد بین الحرمین که شدیم جمعیت نسبت به زمان ورود به حرم کمی بیشتر شده بود رضوان پا تند کرد: بیاید بریم زودتر زیارت کنیم تا شلوغتر از این نشده دست به دست هم گره کردیم و این کوچه رویایی و مملو از آدم رو با نگاه مستقیم به قبله آمال طی کردیم تا به ورودی حرم رسیدیم حس عجیبی به دلم چنگ انداخته بود و زیر و زبرش میکرد احساس میکردم قلبم بین دو انگشت کسی بازی میکنه و حالم رو دگرگون کرده... نسیم خنک سحر روی ردپای اشکهام می‌نشست و داغ صورتم رو التیام میداد ولی قلبم رو نه هر آینه شعله میکشید و خاکستر میشد اما باز آرام نمیگرفت وارد حرم که شدیم؛ هر یک قدمی که برمیداشتم صداهای اطرافم ناواضح تر و دورتر میشد نگاهم فقط به رو به رو بود تا ضریح رو در آغوش بگیره اینبار حتی فرصت ندادم جدا بشیم و دو به دو به زیارت بریم اونقدر سریع قدم برمیداشتم که بچه ها ناچار به دویدن به دنبالم بودن تا گمم نکنن چشمم که به شبکه های نقره کوب و سرخ گونش افتاد بی هراس به دل جمعیت زدم و خودم رو جلو کشیدم مثل غریقی که به سمت کشتی نجاتش شنا کنه صورتم غرق اشک بود و پاهام سست ولی اونقدر کشیدمشون تا دستم به شبکه گره خورد و بعد؛ رها شدم با تمام وجود این حریمِ مقدس رو بغل گرفتم و نالیدم: ممنونم که بخشیدی! ممنونم که راه دادی از هجوم تمام روضه های مقتل به سرم غرق ناله و ضعف بودم و اگر رضوانی نبود که بغلم بگیره و از دریای جمعیت بیرون ببره شاید... با خنکی برخورد صورتم به سنگ مرمر دیوار چشم باز کردم و کم کم صداها واضح شد: چت شد تو؟ حالت خوبه؟ بریم مستشفی؟ ناتوان سرتکان دادم و نالیدم: نه... الان خوب میشم چشمهام کم کم تصاویر رو تمیز داد و چشمهای نگران ژانت و نگاه ناخوانا و دگم کتایون رو شناختم سعی کردم راست بشینم: ببخشید بچه ها... من... کتایون دست روی لبم گذاشت: نمیخواد حرف بزنی حالا! دست برد توی کیف گردنی کوچکش: بیا این شکلات رو بخور حالت جا بیاد بجای من رضوان با تشکر شکلات رو از دستش گرفت، باز کرد و توی دهانم گذاشت رضوان با نگاه ملامت گری گفت: تو که حال خودتو میبینی چرا میری جلو امام حسین راضیه؟ _حدیث دلتنگی میدونی چیه؟ سر تکون داد: دلتنگی موجب بی عقلی نباید بشه! _حالم خوب بود یهو شل شدم حالا من اینجا نشستم معطل من نشید برید زیارتتونو بکنید‌ ژانت زبان باز کرد: ما هم همراهت بودیم زیارت کردیم فقط نمیدونم چرا یهو حالت بد شد؟! _چی بگم تجسم این فضا تو ۱۴۰۰ سال پیش نفسم رو گرفت یهو تمام روضه های گودال به ذهنم هجوم آورد* این سرازیری که طی میکنی تا به ضریح برسی خودش روضه ی بازه وقتی به این فکر میکنی که اینجا ها یه روزی... ادامه تصورم رو به زبان نیاوردم و زبان به دهان گرفتم چشمهام رو هم گذاشتم و ذهنم رو خالی کردم چشم که باز کردم رضوان و ژانت با هم امین الله میخوندن و کتایون نگاهش خیره به سقف مونده بود خودم رو جا به جا کردم و سرکی به کتاب توی دستشون کشیدم: منم میخوام بخونم... زیارت خاصه اباعبدالله و نماز شب که تمام شد گفتم: بریم تو بین الحرمین بشینیم چیزی ام به اذان صبح نمونده بقیه هم موافق بودن و دوباره از حرم خارج شدیم بین الحرمین نسبتا پر بود جایی بین دو حرم نزدیک نخلهای سمت راستی پیدا کردیم و نشستیم نگاه بارانیمون گاهی به پشت سر کشیده میشد و غرق حرم قمر میشد گاهی به خورشید خیره میشد و درگرمای وجودش ذوب میشد چند جوان ایرانی کمی جلوتر از ما با مداحی قشنگی دم گرفته بودن و همه اطرافیان همراهشون آهسته سینه میزدن؛ همیشه دوست داشتم یاورت بودم تو روز عاشورا محرمت بودم یا آب رو لبای اصغرت بودم مرهم به زخم دل مادرت بودم یا که سپه برای خواهرت بودم یا معجر رو سر دخترت بودم یا توی قتلگاه پیرهنت بودم یا که حصیر زیر پیکرت بودم صلی الله علیک ای بی کفن ای کشته ی دور از وطن ای قاری شیرین سخن تب و تاب من سلام الله لک یا دم روح الامین سلام الله لک یا... رضوان به خواست ژانت که بین من و خودش نشسته بود تند تند براش با توضیح ترجمه میکرد و از مژگان بلند ژانت اشک میریخت و صورتش جمع میشد کمی که گذشت رو کرد به من و گفت: چقدر این اشعار به لحاظ حسی به این اتفاق گره خورده چقدر این بلا سنگین و همه جانبه ست آهی کشیدم: چی بگم اونقدر به قول تو سنگین و پرتنوعه که گفتنش هم سخته چه برسه به شنیدنش سالها باید روضه بری و بشنوی تا تعریف درستی پیدا کنی یا اینکه تمام مقاتل رو بخونی!* قسمت اول رمان ضحی👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/71020 . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•
•𓆩☀️𓆪• . . •• •• بگو به کفتر حرم🕊 برای حل مشکلم میان صحن‌هایتان برای من دعا کند💙 . . 𓆩ماراهمین‌امام‌رضاداشتن‌بس‌است𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩☀️𓆪•
•𓆩🍭𓆪• . . •• •• شَلام عِدِتون مُبالَک😍✋ اومدَم در جَسن شِلکَت کَلدم تا به دُسمَنامون بِجَم چه مم اژ نَشلِ حاج قاشِمم 😎✌️ بعدشم شیر دخملِشم🥰 بله ایندوریاست😌 . . 𓆩نسل‌آینده‌سازاینجاست𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🍭𓆪•
•𓆩🌸𓆪• . . •• •• ⃟ ⃟•🌱 ای به تو میل دلم هر نفسی بیش‌تر👌 ⃟ ⃟•🥰 عاشق روی توام بیش‌تر از پیش‌تر💯 هلالی جغتایی ✍🏻 . . •✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🧡 •📲 بازنشر: •🖇 «1939» . . 𓆩خوش‌ترازنقش‌تودرعالم‌تصویرنبود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🌸𓆪•
•𓆩🌤𓆪• . . •• •• صبــــــ🌤ــــح آمده بر خیز و بگو: بسم الله😍 سرشار🌱 ز نعمتے تو ماشاءالله😌 بسپار به دوستـ😊 هرچه را میخواهے✅ لاحول و لا قوه الا بالله📿 😊✋ 😍 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. . 𓆩صُبْح‌یعنےحِسِ‌خوبِ‌عاشقے𓆪 @ASHEGHANEH_HALAL •𓆩🌤𓆪•
•𓆩📿𓆪• . . •• •• ☁️ امام صادق عليہ‌السلام: تَوَقَّع أمرَ صاحِبِكَ لَيلَكَ و نَهارَكَ 🏙 در شب و روزت منتظر امر ( فرج ) مولايت باش ⏰ ✍🏻 بحارالأنوار - جلد ۹۸ ، صفحه ۱۵۹ 📚 🌤 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِـوَلـیِّڪَ الفَـرَج . . 𓆩خوانده‌ويانَخوانده‌به‌پٰابوسْ‌آمده‌ام𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📿𓆪•
•𓆩📺𓆪• . . •• (History) •• 🎯 ‌‌‏‌‌‌زن و شوهر اشرافی و دوچرخه رکاب دستی! سال ۱۸۹۰ م . . 𓆩هوشیارپایان‌میدهدمدهوشےتاریخ‌را𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📺𓆪•
•𓆩🥤𓆪• . . •• •• 💬 سلامی چو بوی خوش آشنایی خدمت همه شما خوبان؛ چهار سال قبل که دخترم پیش دبستانی بود به شوهرم گفتم بره دنبالش آخه خودم حالم خوب نبود شوهرم گفت خستم خودت برو، منم عصبی شدم داد زدم چرا همش من برم نمیفهمی حالم بده شوهرم عصبی شد هلم داد و گفت چرا داد میزنی🤨 منم نمیدونم چی شد چطوری این فیلم بازی کردم ادای بیهوشی در آوردم تا ده دقیقه فقط التماسم میکرد و می‌گفت غلط کردم چشاتو باز کن و خدا رو قسم میداد چیزیم نشه؛ بعد که دیدم خوب ترسیده یواش یواش چشامو باز کردم گفتم برو دخترمو بیار... رفت دنبال دخترم تا شب زیر پتو میخندیدم و شوهرم که میومد حالمو می‌پرسید چشامو خمار میکردم نفسای عمیق میکشیدم میگفتم بهترم🤣 . . •📨• • 697 • سوتےِ قابل نشر و بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩خنده‌ڪن‌‌عشق‌نمڪ‌گیرشود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🥤𓆪
Raefipoor-30.mp3
3.5M
•𓆩📼𓆪• . . •• •• -شنیدم‌خرابه‌تحویل‌میگیری‌ آباد‌تحویل‌میدی‌سیدی..! منم‌میشه‌تحویل‌بگیری‌؟(:💔" . . 𓆩چه‌عاشقانه‌نام‌مراآوازمیڪنے𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩📼𓆪•
•𓆩🪁𓆪• . . •• •• خدایی دارم(:🦋 . . 𓆩رنگ‌و روےتازه‌بگیـر𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🪁𓆪•