"They would make fine servants ..."
آنان خدمتکاران خوبی میشوند❗️
این جمله از اولین اظهار نظرهای کریستف #کلمب مشهور به کاشف #آمریکا در مواجهه با «دیگر» انسانهایی است که ساکن آن دیار بودند.
#تاریخ_آمریکا 🇺🇸
@AskWest
🔺 بخشی از گزارش #کلمب از بومیان آن منطقه که از کتابِ زیر گرفته شده را همراه با ترجمه آن بخش مشاهده میکنید.
📚 A People's History of the United States
#تاریخ_آمریکا 🇺🇸
@AskWest
✍ کتابهای #تاریخ_آمریکا از کلمب به عنوان «اولین قهرمان بزرگ» این کشور یاد میکنند. نام او در کنار نام مارتین لوترکینگ تنها نامهایی هستند که به آن نام یک روزِ تعطیل ملی در تقویم آمریکا به چشم میخورد.
فرهنگ لغت وبستر (نیو وُرلد):
"Columbus Day is a legal holiday in the U.S. Commemorating the discovery of America by Columbus on Oct. 12, 1492."
کتابهای تاریخ #آمریکا کلمب را، همچون مسیح، محور تقسیم تاریخ میدانند و دنیای قبل از کلمب را به «دنیای قدیم» و دنیای پس از او را به «دنیای جدید» تعبیر میکنند.
تصویر مشترکی که این کتابها از #کلمب ارائه میدهند به اختصار اینگونه است:
«کریستف کلمب در یک خانواده محقر در جنوای ایتالیا به دنیا آمد. او به گونهای بزرگ شد که یک دریانورد ماهر شود. او اقیانوس اطلس را تا دوردستها، ایسلند و آفریقای غربی، پیمود. تجربیات دریانوردی او را متقاعد کرد که دنیا باید گرد باشد. بنابراین ثروتهای افسانهای شرق دستیافتنی مینمود. برای تأمین بودجه این سفر بزرگ او دست به دامان فرمانرواهای متعددی در اروپای غربی شد. تا اینکه بخت به او رو کرد و پس از آخرین باری که درخواستش از جانب پادشاه فردیناند (حاکم اسپانیا) و ملکه ايزابلا پذیرفته نشد، ملکه ايزابلا تصمیم گرفت تا حکم سفر او را امضاء کند. به او سه کشتی کوچک به نام های نینا، پینتا و سانتا ماریا داده شد تا از اسپانیا راهی شود. کلمب پس از دو ماه سفر سخت به سمت غرب که در طی آن در مقاطعی ملوانان یاغی او تا مرز به آب انداختناش نیز پیش رفتند، موفق به کشف جزایر هند غربی (واقع در دریای کارائيب) شد. متأسفانه علیرغم اینکه او سه سفر دیگر به آمریکا انجام داد، کلمب هرگز نمیدانست که او کاشف دنیای جدید بوده است. وی در گمنامی و تهیدستی از دنیا رفت. و این درحالی است که بدون جسارت و شجاعتِ او تاریخ آمریکا به گونهای دیگر رغم میخورد یا حتی اصلاً پدید نمیآمد.»
برگرفته از کتابِ
📚 Lies My Teacher Told Me About Christopher Columbus
@AskWest
✍ جیمز لووِن در کتابی با عنوان «دروغهایی که معلمم به من آموخت» به چندین تحریف آشکار تاریخی دربارهٔ کریستف کلمب و کشف قارهٔ آمریکا اشاره میکند.
1. Somebody was already living there.
اولین نکتهای که کتابهای تاریخ اعم از درسی و غیر درسی نادیده میگیرند جمعیت ساکنان #آمریکا قبل از ورود کلمب است. در سال ۱۹۷۵، مورخ فرانسیس جنینگز بین ده تا بیست میلیون نفر جمعیت برای این قاره بر میشمارد. که این رقم در کتابهای تاریخ آمریکا تا یک میلیون تقلیل پیدا کرده است.
2. Were Indians Primitive or Civilized?
نکته دومی که لووِن به بحث میگذارد متمدن خواندن کلمب و همراهانش و بدوی دانستن بومیان آمریکاست. لووِن می نویسد که دلیل عمده این ادعا برهنه بودن آنها قید شده است و حال آنکه این موضوع با توجه به آب و هوای بسیار گرم آن منطقه امری طبیعی بوده است. او از اساس این تقسیم بندی را غلط میداند و به نقل از یک نهاد متعلق به بومیان آمریکا در ۱۹۲۷ این سؤال را مطرح میکند که «#تمدن چیست؟ آیا تمدن چیزی به جز مذهبی شریف، فلسفه، هنر اصیل، موسیقی و ادبیات غنی است؟ ما همه اینها را داشتیم. پس متمدن بودیم.»
3. "Discovering" the Known!
در بخش سوم لووِن به درستی این نکته ظریف را مطرح میکند که واژههایی که بکار میبریم تعیین کننده تفکر ما هستند. واژه «کشف» معمولاً درباره موضوعاتی است که قبلاً بر بشر پوشیده بوده، اما از نگاه این کتابها کشف به معنای یافتن چیزی است که قبلاً بر «سفید»ها پوشیده بوده است.
#کلمب در نامهای خطاب به یک نجیب زادهٔ اسپانیایی مینویسد: «من جزایر بسیار زیادی را که مملو از انسانهای بی شماری هستند کشف کردم و همه آنها متعلق به من هستند.» طبیعتاً اگر فردی خود را کاشف چیزی بداند، خود را مالک آن نیز میداند. کلمب خود را کاشف آمریکا میپنداشت، چرا که تصور میکرد او ساکنان آنجا را «پیدا» کرده است.
#تاریخ_آمریکا 🇺🇸
@AskWest
✍ #کلمب از ابتدا عزم آبهای آسیاییِ هند، چین و ژاپن را داشت. چرا که آنجا سرزمین «طلا»، «ابریشم» و «ادویه» بود. از آنجا که ترکها قسطنطنیه (استانبول) و مدیترانه شرقی را فتح کرده بودند و راه زمینی به آسیا را نیز تحت کنترل داشتند و از طرف دیگر سربازان پرتغالی در راه پیشروی به جنوب آفریقا بودند، اسپانیا تصمیم گرفت دست به قمار بزند و از مسیر اقیانوسی ناشناخته به آسیا دست بياندازد. در ازای آوردن طلا و دیگر ثروتها، پادشاهیِ اسپانیا به کلمب قول داد که ۱۰ درصد از کل سود و همچنین حکم «فرمانروایی بر سرزمینهای پیدا شده» را به او هبه کند.
🔺به نقل از کتابِ🔻
📚 A People's History of the United States
کلمب اما هرگز به آسیا نرسید. در واقع آسیا هزاران مایل دورتر از محاسبات او بود. بعد از گذشت حدود یک چهارم از کل مسیر او به جزایری رسید که (به غلط) تصور میکرد در آبهای هند شرقی قرار دارند. از این رو در نامههای خود مردمان آنجا را "Indians" نامید که این نامگذاری تا به امروز ادامه داشته است و در فرهنگ لغت انگلیسی به
"Native American"
یا بومی آمریکا معنا شده است.
#تاریخ_آمریکا 🇺🇸
@AskWest
47.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 لحظه ورود #کلمب و کشف! قاره #آمریکا و اولین مواجهه او با بومیان در فیلم «فتح بهشت».
✍ در صحنه روبرو شدن کلمب با بومیان این ذهنیت به مخاطب القا میشود که کلمب و همراهانش با گروهی از انسانهای اولیه و بربر مواجه شدهاند که گویی بویی از #تمدن نبردهاند.
#تاریخ_آمریکا 🇺🇸
@AskWest
⭕️ در اینجا مناسب است نامهٔ #کلمب در مواجه با بومیان کشف شده! را یکبار دیگر به دقت مرور کنیم:
«آنان با کمال میل هرچه داشتند را داد و ستد میکردند... آنان مردمانی قوی بنیه، خوش اندام و خوش قیافه بودند... با خود اسلحه حمل نمیکردند و اصلاً نمیدانستند چیست، زیرا من شمشیری به آنان نشان دادم و از سر نادانی لبه آن را گرفتند و دست خود را بریدند. آنان آهن را نمیشناسند. نیزه هایشان از نی ساخته شده... آنان خدمتکاران خوبی میشوند. ما با یک سپاه پنجاه نفره میتوانیم همه آنان را مغلوب سازیم و مجبورشان کنیم تا هر کاری که ما بخواهیم انجام دهند.»
او در جایی دیگر در توصیف دو تا از جزیرههایی که «جوانا» (كوبای فعلی) و «هیسپانیولا یا اسپانیای کوچک» (هاییتی و دُمنیکن فعلی) نامید مینویسد:
«جُوانا مانند جزایر دیگر اینجا شدیداً سرسبز است... اراضی مرتفع با رشته کوههای دندانه دار فراوان که جزیرهٔ تِنریف در مقایسه با آن چندان به حساب نمیآید... درختان اینجا چنان بلند هستند که گویی سر به آسمان میسایند و هرگز سرسبزی خود را از دست نمیدهند... درختان نخلی از شش یا هشت گونه وجود دارند که فقط نگاه کردن به آنها موجب شگفتی است... هیسپانیولا نیز شگفت آور است. کوهها و دشتها و مرغزارهای آن زیبا و غنی برای هرنوع کشت و زرع، دام پروری و ساخت و ساز شهر و روستا است. بندرگاه های اینجا چنان باورنکردنی هستند که تا نبینید باور نمیکنید. رودخانهها نیز چنین اند، فراوان و عالی با جریانی مناسب که اغلب آنها در خود طلا دارند.»
✍ اکنون این سؤال حیاتی به ذهن متبادر میشود که در همین برخورد اولیه به راستی کدام گروه از فطرت انسانی تری برخوردار است؟ کدام گروه صلح طلب و بی آزار و کدام گروه جنگ طلب و وحشی است؟ کدام دسته به سرمایهها و داشتههای دیگری به چشم طمع و چپاول مینگرد و کدام به داشته خود قانع است و با دیگری با سخاوت و عطوفت برخورد میکند؟ آیا لحظه ورود این تاجر حرفهای برده که بسیار شکوهمند به تصویر کشیده شده برای «ساکنان» آنجا هم همینقدر باشکوه بوده است؟
🔻 آنچه رخ داده دِهشتناک و غیر قابل تصور است. آنچنان که دیوید استانِرد، مورخ مشهور آمریکایی و استاد دانشگاه هاوایی، از آن به «هولوکاست آمریکایی» تعبیر میکند.
📚 American Holocaust: Columbus and the Conquest of the New World
#تاریخ_آمریکا 🇺🇸
@AskWest
✍ #کلمب به هر جزیرهای که وارد میشد ابتدا صلیبی در زمین فرو میکرد که بر آن ادعای مالکیت آن سرزمین برای ولینعمت وفادارش در #اسپانیا قید شده بود. سپس با بیانیهای آنها را از حق بودن آیین مسیحیت و ضرورت وفاداری به پاپ و پادشاهی اسپانیا مطلع میکرد. اگر بومیان به هر دلیلی از پذیرش امتناع میکردند بیانیه اینگونه ادامه پیدا میکرد:
«من رسماً اعلام میکنم که با کمک خدا با قدرت به سرزمین شما وارد میشویم و با شما با هر روش و منشی که بتوانیم وارد جنگ میشویم و شما را به بندگی و اطاعت از کلیسا و مقامات بلند پایهٔ آن واميداریم. شما، زنان شما و فرزندانتان را به بردگی خواهیم برد و با صلاحدید عالیجنابان خواهیم فروخت. و نیز داراییهای شما را خواهیم گرفت و رعیت هایی که اطاعت نکنند یا از پذیرش ارباب خود سرپیچی کنند را مورد هرگونه صدمهای که بتوانیم قرار میدهیم.»
🔹 در عمل اسپانیاییها منتظر پاسخ بومیان نمیماندند و آنان را به غُل و زنجیر میکشیدند و عجیبتر اینکه بومیان اغلب زبان آنها را نمیدانستند و متوجه موضوع نمیشدند. در همین رابطه یکی از مورخان اسپانیایی و از حاضران در این کشورگشایی روال عادی کار را اینگونه تشریح میکند:
«بعد از آنکه بومیان زنجیر میشدند، یکی از سربازان بیانیه و حقوق آنها را بی آنکه هیچ یک از طرفین زبان دیگری را بفهمد یا مترجمی در کار باشد میخواند و بلافاصله بعد از آن بومیان بی آنکه فرصت پاسخ دادن داشته باشند زندانی میشدند و اگر در رفتن تعلل میکردند با چوب بدرقه میشدند.» پر واضح است که قرائت بیانیه نه برای تفهیم ساکنان جزایر به رعیت بودن و تمکین از ارباب جدید بلکه جوازی به ظاهر قانونی برای سبعیت و وحشیگری یا توجیه احیاناً چند ذهن پرسش گر در بین نیروهای خودی بود. هنگام بازگشت از سفر اول، کلمب دستور داد تا تعدادی از زن و بچههای مردان اسیر شده را با خود ببرند. دلیل این کار را خود او در خاطراتش اینگونه بیان میکند که تجربیات ربودن برده های آفریقایی به او آموخته بود که «مردان بومی رفتار بهتری در اسپانیا با وجود زنانشان از خود نشان میدهند تا در نبودشان.»
هولوکاست آمریکایی | صفحه ۶۶
🔹 با این همه، سفر دوم کلمب را باید شروع واقعیِ تجاوز به #آمریکا دانست. مقامات سلطنتی دستور دادند تا بهترین کشتی در کل آندلس مجهز به متخصص ترین دریانوردان در اختیار کلمب قرار گیرد. ۱۷ کشتی که هر یک ۱۲۰۰ نفر شامل سرباز و ملوان و کشیش بر روی عرشه داشتند بار دیگر راهی آبهای آمریکا شدند.
در اوایل ژانویه ۱۴۹۴ کاروان کلمب مجدداً وارد هیسپانیولا شد. جایی که کلمب آن را پایتخت دنیای جدید خود قرار داد. اولین مصیبتی که آنها با خود بهمراه آوردند بیماری اِپیدمیک عجیب و بیسابقه ای بود که بعدها پزشک و مورخ اسپانیایی فرانسیسکو گوئرا آنرا آنفلوآنزای خوکی تشخیص داد. بیماریای که در ۱۹۱۸ بیست میلیون نفر را به کام مرگ فرستاد. به هر حال این بیماری هر چه بود «آنقدر از بومیان کشت که رقم آن قابل محاسبه نیست.» در مقطعی کلمب نیز بیمار شد و همان اندک کنترلی که بر زیردستان خود داشت نیز از بین رفت. میتوان تصور کرد که چه پیش آمد. سربازان وحشی تر شدند و شروع به غارت، کشتار، تجاوز و شکنجه بومیان کردند تا جای گنجهایی که در تخیل خود میپروراندند را نشان دهند. کشتار تا زمانی که کلمب بهتر شد ادامه پیدا کرد. گزارش ها حاکی از آن است که فقط در این مقطع بیش از ۵۰,۰۰۰ نفر کشته شدند.
هولوکاست آمریکایی | ۷۰-۶۹
#تاریخ_آمریکا 🇺🇸
@AskWest
🔹 واکنش #کلمب به این رفتار خودسرانه سربازانش پس از بهبودی این بود که آنان را برای یورشهای بعدی سازماندهی بیشتری کند. در مارس ۱۴۹۵، او گروهی را متشکل از پیاده نظام، سواره نظام و سگهای تعلیم دیده تشکیل داد تا به روستاها حمله کنند. بومیان اگر چه گروهایی را برای مقاومت شکل داده بودند اما غالباً توان مقاومت نداشتند و متواری میشدند. بارتلمه دُلا کاساس، مشهورترین مبلغ اسپانیایی حاضر در آن سفر اینطور به خاطر می آورد که:
«وقتی بومیان به بیشه زار ها پناه میبردند یک گردان آنها را تعقیب میکرد که هر وقت به آنها میرسید تک تکشان را مانند گوسفندانی که در گوشه اصطبل گیر افتادهاند سلاخی میکرد. بیرحمی قاعده کلی اسپانیاییها بود. نه فقط بیرحم، بلکه به طرز حیرت آوری بیرحم. آنچنان که بومیان مجال فکر کردن به خودشان به عنوان یک انسان را پیدا نمیکردند یا اصلاً مجالی برای فکر کردن پیدا نمیکردند. آنها دست بومیان را میبردند تا به پارهای پوست آویزان شود و میگفتند "حالا برو و این خبر را به گوش رئيست برسان." اسپانیاییها شمشیرها و زور بازوی خود را روی بومیان دستگیر شده امتحان میکردند و بر سر اینکه بتوانند با یک ضربه سر یا دیگر اعضای بدنشان را دو نیم کنند شرط میبستند. رؤسای قبایل را نیز یا اعدام میکردند و یا میسوزاندند.» دست کم یک رئيس قبیله که کلمب او را رهبر ارشد بومیان هیسپانیولا میدانست زنده ماند که او را با غل و زنجیر برای نمایش عمومی راهی اسپانیا کردند. با این حال او هرگز به سِویل نرسید و در راه جان داد.
هولوکاست آمریکایی | ۷۰
🔹 بعد از نیروی انسانی رایگان یا همان «برده»، «طلا» اصلیترین چیزی بود که کلمب و همراهانش در جستجوی آن بودند. آنان به تک تک بومیان دستور داده بودند تا هر سه ماه یک بار میزان مشخصی طلا تحویل دهند. وقتی طلا تحویل داده میشد علامتی را گردن تحویل دهنده میانداختند که مشخص شود او سهم خود را داده است. هر کسی را بدون تعداد مشخصی از این علامتها میدیدند، دست میبریدند.
هولوکاست آمریکایی | ۷۱
#تاریخ_آمریکا 🇺🇸
@AskWest
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💰بخشی از آنچه توسط #کلمب بر بومیان آمریکا گذشته را در این موشن گرافیک تماشا کنید.
#تاریخ_آمریکا 🇺🇸
@AskWest
34.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کریستف #کلمب کاشف زمان خود بود یا داعش زمان خود؟!
⛓ «آنان» خدمتکاران خوبی میشوند❗️
جمله فوق از اولین اظهار نظرهای کریستف کلمب مشهور به کاشف آمریکا در مواجهه با «دیگر» انسانهایی است که ساکن آن دیار بودند.
#تاریخ_آمریکا 🇺🇸
@AskWest