کانال امام حسین (_۲۰۲۲_۰۲_۲۸_۱۳_۵۶_۰۹_۴۳۷.mp3
7.98M
سرود| خورشید جهان سر زد🌸🌿
کربلایی حسین طاهری
عید مبعث مبارک باد💐💐💐
#سرود
#عید_مبعث
@MadaraneRaheAseman
یامحمدیااحمدیاحمید|حاجمحمودکریمی_۲۰۲۲_۰۲_۲۸_۲۱_۱۹_۲۳_۸۵۱.mp3
6.13M
🎉
•°🌼یا محمد
یااحمد
یاحمید
یامحمود
.حاج محمود کریمی
عیدتون مبارک•°🌸🌿
#سرود
#حاج_محمود_کریمی
#عید_مبعث
@MadaraneRaheAseman
گاهی خاطرات آنقدر شیرین است که حتی با گذشت زمان هنوز عطرش به مشام میرسد وطعمش زیر دندان حس میشود.
یادم می آید به کودکیم به آن دوران پر از خاطره
هوا داشت تاریک میشد بوی غذای مادر که برای شام تدارک دیده بود هوش از سرم میبرد
از صبح مادر جنب وجوش خاصی داشت .
خانه را تمیز ومرتب کرده بود و گرد گیری خاص مهمانی ...
مانند زمانی که مهمان داریم
مامان ؟
مامان؟
جانم....
چه خبره ؟
مهمون داریم؟...
نه عزیزدلم امشب شب عید است
بزرگترین عید ما مسلمان ها ....
بزرگترین عید؟
آره عزیزدلم
امشب شب مبعث است
شبی که پیامبر ما از طرف خدا به پیامبری برگزیده شده .
مادر با مهربانی وعطوفت داستان مبعث را برایم تعریف میکند......
مادر؛
پاشو پاشو لباسهای مهمانیت را بپوش که میخواهیم بیرون برویم....
بیرون مامان ....؟
برا چی؟
کجا؟
مهمونی ؟
دختر عجول نباش خودت میفهمی.
هوا تاریک شده بود مادر چادر مشکی همیشگیش را با همان ترفند خاص خودش به سر میکند ورویش را میگیرد.
دستم رامیگیرد وباهم بیرون میرویم
به سمت خیابان....
واااااای
چقدر زیبا
تمام خیابان با لامپ های رنگی آذین بسته شده بود
وسط خیابان مهتابی های رنگی زیبا که به شکل گل کنار هم قرار گرفته بود آویزان بود و توجه همه را به خود جلب میکرد
قدم به قدم که جلو میرفتیم شربت وشیرینی میدادند
همه میخندیدند وخوشحالی از صورتشان نمایان بود
همانطور که دستم در دستان مادرم بود محکم دست مادرم را فشار دادم وگفتم مامان...؟
چرا لباس مهمونی پوشیدیم؟
ماکه مهمونی نمیخواستیم بریم؟
مامان با لبخند مهربان همیشگی به من نگاه میکند ومیگوید ؛
عزیزدلم امشب شب بزرگی است وبرای ما مسلمانها اهمیت زیادی دارد ودر این شب و روز به هرشکلی ما ابراز خوشحالی وشادی میکنیم و نشان میدهیم برایمان مهم است .
یکی از این کارها پوشیدن لباس نو وتمیز است که جز سنت ما مسلمان هاست ومستحب است
مامان:؟
جانم....
سنت ومستحب یعنی چی ؟
سنت یعنی کارهایی که امامان وپیامبر ما آن را انجام میدادند
ومستحب یعنی کارهای خوبی که پیامبر ما انجام میدادند وخدا از انجام دادن آن خوشحال میشود.
صدای سوت بلندی حواسم را پرت میکند
سرم به سمت صدا برمیگردد
رو به آسمان وناگهان صدای انفجار و روشن شدن آسمان...
بله نورافشانی بود
همه سر جایشان ایستاده بودن وهمه به آسمان نگاه میکردند
یکی
دوتا
سه تا
پشت سر هم میزدند
چقدر قشنگ بود
به صورت مادرم که نگاه میکردم مدام زیر لب چیزی میگفت
کنجکاو شدم
گفتم مامان چی داری میگی ؟
مامان لبخند زدو گفت :
صلوات میفرستم.
این عادت همیشگی مادرم بود .
مادرم برای همه ی مناسبت ها واتفاقات مهم برایمان برنامه داشت وهمیشه مارا شرکت میداد وبه صورت عملی ارزش واهمیت آن را برایمان میگفت.
وحالا خودم یک مادرم....
#خاطرات_یک_مادر
#دلنوشته_مادرانه
#عید_مبعث
از حرا آمد و آیینه و قرآن آورد
مژده آن جان جهان از بر جانان آورد
مژدۀ وحی و نبوت دل عالم را برد
هر که دل داشت به آن آینه ایمان آورد
💐مبعث حضرت رسول اکرم صلیالله علیه و آله مبارک باد 💐
#عید_مبعث
https://eitaa.com/Asmanyha