eitaa logo
اسناد المصائب
3هزار دنبال‌کننده
974 عکس
303 ویدیو
42 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام رضا(علیه السلام) : «مَنْ تَذَكَّرَ مُصَابَنَا كَانَ مَعَنَا فِی دَرَجَتِنَا يَوْمَ القِيَامَةِ» 📚أمالی شیخ صدوق، ص۷۳ ✍ارائه ی مصائب و مراثی اهل بیت(علیهم السلام) @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚کانال تاریخ اسلام : @TarikhEslam
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️ 9️⃣متن کلیپ : «یه روز ابی عبدالله امام حسن(ع) رو صداش زد، گفت: حسن جان بیا! گفت: جونم! گفت: همه اختلاف سنی من و تو یه سال و شش هفت ماه است. من یه موی سفید رو صورتم نیست، همه محاسنت سفید شده! چرا؟!! اگه ارثی باشه منم از یه مادرم، از یه بابام! چرا؟؟!! گفت: یه چیزایی تو این دلمه که به هیچ کی نتونستم بگم!!» 🎤شیخ ✍ماجرای کوچه و حضور امام حسن مجتبی(علیه السلام) یکی از روضه های متداول منبری ها و مادحین هست که هر کدام با شاخ و برگ دادن آن طبق سلائق خودشون در مجالس بازگو می کنند. اولین نقلی که ماجرای کوچه و جسارت «عمر بن خطاب» را مطرح کرده است «مرحوم شیخ مفید(۴۱۳ق)» در کتاب «الاختصاص» در طی روایتی از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است. در این نقل مفصل، بعد از امتناع حضرت فاطمه(سلام الله علیها) مبنی بر ردّ قباله ی فدک، آن شخص به ایشان جسارت کرد که امام صادق(علیه السلام) در اینباره می فرماید : «ثُمَّ لَطَمَهَا فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى قُرْطٍ فِي أُذُنِهَا حِينَ نُقِفَتْ‏» سپس عمر، سیلی به صورت ایشان زد، که گویا میبینم که بر اثر سیلی او گوشواره از گوشش بر زمین افتاد.(۱) طبق این نقل که گفته شد، مورخین و علمای بعدی نیز از این منابع استفاده کرده اند و ماجرای کوچه را نقل نموده اند، ولی نه در این نقل و نه در هیچ نقلی، اشاره ای به حضور هیچ یک از فرزندان حضرت فاطمه(سلام الله علیها) مخصوصا امام حسن مجتبی(علیه السلام) نشده است. و این سخن صرّاف هم مسلما ساختگی و جعلی است. 📚منبع : ۱)الإختصاص شیخ مفید، ص۱۷۵ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️ 🔟متن کلیپ : «از امام سجاد(علیه السلام) سوال کرد : آقا! در طول مسیر اسارت کجا به شما سخت گذشت؟ ایشان سه بار فرمودند : الشام! الشام! الشام!» 🎤 ✍در اینکه در شام به خاندان اهل بیت(علیهم السلام) بسیار سخت گذشت، شکی نیست و در لینک زیر، به گوشه ای از این جنایات در همین کانال اشاره شده است!👇 https://eitaa.com/AsnadolMasaeb/4339 اما این عبارت یعنی «الشام! الشام! الشام!» در کتب معتبر و منبع موجود نمی باشد، به غیر از چند کتاب که جزء منابع ضعیف و غیر معتبر هستند، آمده است. شاید اشکال شود که مگر گفتن این سه کلمه چه ایرادی دارد؟ حال چه می شود به فرض امام سجاد(علیه السلام) این سه کلمه را گفته باشند؟ اما باید توجه کرد که؛ اولا؛ اصالت یک مقتل به منبع آن است و اگر بنا باشد هر نقل ضعیفی بیان گردد، و در مورد آن سهل انگاری شود، مقاتل به مرور زمان از واقعیات عاشورا فاصله می گیرند. ثانیا؛ مقاتل، مجالی برای برداشت‌ های سلیقه‌ ای و استنباطات دل بخواهی نیست! بلکه روضه‌ خوان باید آنچه در منابع آمده را بخواند. متاسفانه عدم درک از مسئله «زبان حال» مجوزی برای خیلی از اشخاص شده که هر کذبی را به پای آن بگذارند. @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙فرمایشات در باب «شرایط محتوای منبر و سخنوری و روضه خوانی» در خطبه های نماز جمعه قم : «منبرهای بی‌ مایه نروید! حرف بی سند نزنید!..» @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹🔷《أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ》🔷🔹 ✅جُنادَةِ بن اَبی اُمَیه می گوید : 📋《دَخَلْتُ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ(ع) فِی مَرَضِهِ الَّذِی تُوُفِّیَ فِیهِ وَ بَیْنَ یَدَیْهِ طَشْتٌ یُقْذَفُ فِیهِ الدَّمُ وَ یَخْرُجُ کَبِدُهُ قِطْعَةً قِطْعَةً مِنَ السَّمِّ الَّذِی أَسْقَاهُ مُعَاوِیَةُ》 ♦️پس از مسموم شدن امام حسن مجتبی(ع) در لحظات آخر عمر شریفان، به حضور ایشان شرف یاب شدم. دیدم در پیش روی ایشان، طشتی گذاشته شده و پاره پاره جگر مبارکشان به خاطر زهری که معاویه به وسیله جعده به ایشان خورانیده بود، در آن طشت ریخته می شود. عرض کردم، چرا خود را درمان نمی کنید؟ حضرت(ع) فرمودند : 📋《بِمَاذَا أُعَالِجُ الْمَوْتَ؟》 ♦️مرگ را به چه چیز علاج می توان کرد؟ و من هم گفتم :《إِنَّا لِلّه و إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ!》 جناده می گوید : 📋《ثُمَّ انْقَطَعَ نَفَسُهُ وَ اصْفَرَّ لَوْنُهُ حَتَّى خَشِیتُ‏ عَلَیْهِ》 ♦️سپس نفَس حضرت(ع) به شماره افتاد و رنگ مبارکش زرد شد به طورى که بر آن حضرت(ع) ترسناک شدم. در این هنگام؛ امام حسین(ع) وارد شدند. 📋《فَانْکَبَّ عَلَیْهِ حَتَّى قَبَّلَ رَأْسَهُ وَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَعَدَ عِنْدَهُ وَ تَسَارَّا جَمِیعَاً》 ♦️آن حضرت(ع)، امام حسن مجتبی(ع) را در بر گرفت و سر مبارکش و میان دو دیدگانش را بوسید و نزدش نشست، پس مقدارى آهسته با هم صحبت کردند. سپس ندای《إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‏》بلند شد.(۱) هنگام دفن امام حسن مجتبی(ع) در قبرستان بقیع، امام حسین(ع) وارد قبر شد و بدن مطهر را در داخل قبر گذاشت و سپس این ابیات را در سوگ آن حضرت(ع) زمزمه کرد. 📋《فَلَيْسَ حَرِيبَاً مَنْ أُصِيبَ بِمَالِهِ‌ وَ لَكِنَّ مَنْ وَارَى أَخَاهُ حَرِيْبٌ‌》 ♦️غارت زده آن کس نیست که مالش ربوده شده، بلکه غارت زده، کسی است که برادرش را در دل خاک، بپوشاند. 📋《أَ أَدْهُنُ رَأْسِي أَمْ اَطِيبُ مَحَاسِنِي، وَ رَأْسُكَ مَعْفُورٌ وَ أَنْتَ سَلِيبٌ؟》 ♦️آیا من، موی سرم را روغن بزنم و یا محاسنم را معطر کنم، در حالی که سر تو روی خاک است و تو مانند درخت شاخ و برگ ریخته، شده‌ای!(۲) از سال ۵۰ هجری تا واقعه کربلا امام حسین(ع) محاسن خود را خضاب نکرد. اما چرا امام زمان(ع) در زیارت ناحیه می فرماید : 📋《أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ》 ♦️سلام بر آن کسی که محاسنش خضاب شد!(۳) محاسن مبارک امام حسین(ع) در چند جای کربلا به خون خضاب شد. 1⃣هنگام شهادت : وقتی امام حسین(ع) در روز عاشورا، جوان برومندش را، در حالی که بر زمین افتاده بود و نفس های آخر را می کشید، مشاهده کرد، خود را به بالین او رساند و او را به آغوش کشید. در این هنگام؛ 📋《وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ》 ♦️حضرت(ع) صورت خود را بر صورت على اکبر(ع) گذاشت و محاسن امام(ع) به خون صورت علی اکبر(ع) خضاب شد.(۴) 2⃣هنگام شهادت : در مقاتل آمده است که؛ امام حسین(ع) به درب خیمه آمد و طفل خویش را برای وداع درخواست کرد و آن طفل به نزد امام(ع) آورده شد. در این هنگام؛ حرمله تیری به سوی او افکند که به گلویش اصابت کرد و سرش را جدا نمود. 📋《فَتَلَقَّى الْحُسَيْنُ(ع) الدَّمَ بِكَفَّيْهِ حَتَّى امْتَلَأَتَا وَ رَمَى بِالدَّمِ نَحْوَ السَّمَاءِ》 ♦️امام حسین(ع) دو دستانش را از خون پر نمود و به سوی آسمان پاشید و سپس با خون علی اصغر(ع) محاسن مبارک خود را خضاب کرد.(۵) 3⃣هنگام شهادت خود : در روز عاشورا نیز امام حسین(ع) در لحظات شهادت خود، دعاى قربانى را خواندند و فرمودند : 📋《بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَ عَلى‏ مِلِّةِ رَسُولِ اللهِ(ص)》 ♦️به نام خدا و به یارى خدا و بر آیین رسول خدا(ص)! 📋《ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى الْجُرْحِ فَلَمَّا امْتَلَأَتْ لَطَخَ بِهَا رَأْسُهُ وَ لِحْيَتِهِ》 ♦️سپس حضرت(ع) دست مبارک خود بر روی جراحت گذاشت و دست خود را از خون مبارکش پر نمود و آن را به سر و محاسن خود کشید و محاسن خود را خضاب کرد.(۶) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : شورش روز قیامت به جهان برپا بود  آه از آن روز که در دشت بلا غوغا بود  خصم چون دایره گرد حرم و شاه شهید  در دلِ دایره چون نقطه ی پا برجا بود  عرصه ی دشت چو دیبای مُنَقّش از خون  و آن همه صورت زیبا که در آن دیبا بود  جان به قربان ذبیحی که به قربانگه دوست  با لب تشنه روان می شد و خود دریا بود  در همه مُلک بلا نیست به جز ذکر حسین  قاف تا قاف جهان صوت همین عنقا بود  👤نیّر تبریزی  📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۳۴ ۲)مناقب ابن‌ شهر آشوب، ج۴، ص۴۵ ۳)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۵۰۴ ۴)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۱۴ ۵)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۰۸ ۶)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۹ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ابوالعباس حمیری از علمای قرن سوم(چهارم) هجری در کتاب [قرب الاسناد] به نقل از ابوالبختری می نویسد : امام جعفر صادق(علیه السلام) فرمودند : 📋«أَنَّ اَلْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ(عَلَیهِ السَّلَامُ) كَانَ يَزُورُ قَبْرَ اَلْحَسَنِ(عَلَیهِ السَّلَامُ) فِي كُلِّ عَشِيَّةِ جُمُعَةٍ» ♦️ هر شام جمعه به‌ زیارت می رفتند.(۱) ‌ 🖋یعنی کسی که ۱۲۴ هزار پیغمبر در حسرت زیارت او هستند، خودِ او، زائر امام‌ حسن‌(علیه‌السلام) است. 📚منبع : ۱)قرب الإسناد حمیری، ص۱۳۹ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜توصیه «سیّد الشعراء» به شاعران و مدّاحان اهل بیت(علیهم السلام) :👇 @AsnadolMasaeb
✅سید اسماعیل حِمْیَری معروف به سیّد حِمْیری (متوفی سال ۱۷۹ق) از مشهورترین شاعران و مدافعان مذهب شیعه بود، که عمر خود را در سرودن مدائح و مراثی اهل بیت(ع) و مطاعن دشمنان گذراند. در روایتی نقل است که امام صادق(ع) به او فرمود : 📋《سَمَّتْكَ أُمُّكَ سَيِّدِاً، وُفِّقتَ فِي ذَلِكَ، وَأَنتَ سَيِّدُ الشُّعَرَاءِ》 ♦️مادرت اسم تو را سیّد گذاشته است، تو نیز موفق شده‌ای و اکنون سید شاعرانی!(۱) نقل است که؛ روزی سیّد حمیری به جعفر بن عثمان طائی گفت : آیا تو درباره ی آل محمد(ص) این شعر را سروده ای؟! 📋《مَا بَالُ بَيْتِكُمُ تخرّب سَقْفُهُ‏ / وَ ثِيَابُكُمْ مِنْ أَرْذَلِ‏ الْأَثْوَابِ‏》 ♦️چه شده که سقف خانه هایتان خراب شده و لباس هایتان از پست ترین لباس ها است؟! جعفر گفت : [آری!] چه اشکالی دارد؟! سیدّ گفت : 📋《إذَا لَم تَحسَن المَدحَ فَاسكُت، أَ تُوصِفُ آلَ مُحَمَّدِِ(ص) بِمِثلِ هَذَا؟!》 ♦️وقتی بلد نیستی مدح کنی؛ ساکت باش! آیا آل محمد(ص) را این گونه وصف می کنند؟! و در ادامه گفت : البته تو را معذور می دارم زیرا طبع و دانش و منتهای فهمت همین قدر است! ولی من شعری گفته ام که ننگ مدح تو را بشوید! سپس شعر خود را خواند : 📋《أُقْسِمُ بِاللَّهِ وَ آلائِهِ / وَ الْمَرْءُ عَمَّا قَالَ مَسْئُولٌ》 ♦️به خدا و نعمتهايش سوگند مي خورم و شخص در برابر آنچه گفت مسئول است. 📋《إِنَّ عَلِيِّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ(ع) / عَلَى الْتُّقَى وَ الْبِرِّ مَجْبُولٌ》 ♦️اینکه على بن ابيطالب(ع) وجودش بر تقوا و نيكى سرشته شده است. 📋《كَانَ إِذَا الْحَرْبُ مَرَتْهَا الْقَنَا / وَ أَحْجَمَتْ عَنْهَا الْبَهَالِيلُ》 ♦️چنين بود، وقتى برق نيزه ها تنور جنگ را مي افروخت و پهلوانان از عرصه فرار می كردند. 📋《يَمْشِي إِلَى الْقِرْنِ وَ فِي كَفِّهِ/ أَبْيَضُ مَاضِي الْحَدِّ مَصْقُولٌ》 ♦️به جانب حريف مي شتافت و در دستش بود، شمشير بر آن تيز صيقلى شده. 📋《مَشْيَ الْعَفَرْنَا بَيْنَ أَشْبَالِهِ / أَبْرَزَهُ لِلْقَنَصِ الْغِيلُ》 ♦️مانند راه رفتن شير غران در ميان بچه هايش كه آنها را از بيشه براى شكار به ميدان آورده است. 📋《ذَاكَ الَّذِي سَلَّمَ فِي لَيْلَةٍ / عَلَيْهِ مِيكَالٌ وَ جِبْرِيلٌ》 ♦️على همان است كه در شبى بر او ميكاييل و جبرييل سلام كرد. 📋《مِيكَالُ فِي أَلْفٍ وَ جِبْرِيلُ فِي/ أَلْفٍ وَ يَتْلُوهُمْ سَرَافِيلُ》 ♦️ميكاييل همراه هزار فرشته و جبرييل با هزار فرشته و به دنبالشان اسرافيل. 📋《لَيْلَةَ بَدْرٍ مَدَدا أُنْزِلُوا / كَأَنَّهُمْ طَيْرٌ أَبَابِيلُ》 ♦️در شب بدر براى يارى رساندن نازل شدند گويا آنان مرغان ابابيل بودند. سپس سید حمیری گفت : ای جعفر! این گونه باید برای امیرالمؤمنین(ع) شعر گفت و شعر تو مناسب افراد بینوا و ضعیف است! سپس جعفر سرِ سیدّ را بوسید و گفت : 📋《أَنتَ وَاللهِ الرَأسُ يَا أبَاهَاشِمِِ وَ نَحنُ الأَذنَابُ》 ♦️ای اباهاشم! به خدا سوگند! تو در مدح و شاعری به منزله ی «سر» هستی و ما به منزله ی «دُم»!(۲) 📚منابع : ۱)رجال كشی، ص۲۸۸ ۲)امالی شیخ طوسی، ص۱۹۸ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅بیانات در باب محتوای شعری در جمع مادحین!👇 این حاشیه جالب دیدار مقام معظم رهبری با مداحان در باب اهمیت محتوا و مضمونِ اشعار در مداحی‌ را ببینید. مقام معظم رهبری، شعری می‌خوانند و می‌ پرسند : قشنگ بود؟! بعد از تعریف و تمجید حاضران، می‌‌ گویند : «قشنگ بود.. ولی غلط بود!» @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎙 :👇 «نوکری امام حسین(علیه السلام) و اهل‌بیت(علیهم السلام) به معنی واقعی کلمه، این است که انسان بتواند افکار اینها را، خطّ مشی اینها را، جهت‌گیری‌ های اینها را در جامعه روزبه‌روز گسترش بدهد.» 👥دیدار با مادحین اهل بیت(ع)، ۹۵/۱۲/۲۱ @AsnadolMasaeb‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙روضه در شب جمعه با نوای در مسجد مقدس جمکران🕌 ❤️شب های جمعه می گیرم هواتو❤️ 🚩 «اَلسَّلَامُ عَلَيْكَ يَا اَبَا عَبْدِاللهِ(ع) وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً مَا بَقيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ(ع) وَعَلى عَلِيِّ(ع) بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ(ع) وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ(ع)» @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍برخی از روضه ها و مرثیه هایی که گاهی از برخی مادحین شنیده می شود، ولی در عین حال دارای سندی ضعیف یا بی سند هستند! 3️⃣ ⬅️ سوم :👇 @AsnadolMasaeb
1️⃣2️⃣نقل شده که؛ 🎤«هنگامی که عبدالله بن جعفر به خواستگاری حضرت زینب(س) آمد، ایشان این ازدواج را با سه شرط پذیرفت : شرط اول؛ آن که حضرت زینب(س) روزی یک بار به دیدار برادرش امام حسین(ع) برود. شرط دوم؛ آن که هرگاه حسین(ع) خواست به سفر برود، عبدالله اجازه دهد زینب(س) هم با حسین(ع) همراه شود و مانع او نگردد. شرط سوم؛ من چون شبیه حسین(ع) هستم، نمی خواهم از این شکل و شمائلم فاصله بگیرم، پس من به صورتم دست نمی زنم و آرایش نمی کنم!» ✍این یک ماجرای ساختگی است و هر سه شرط آن دروغ است و حتی در منابع ضعیف هم به این ماجرا اشاره نشده است. ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 2️⃣2️⃣نقل شده که؛ 🎤«در شب آخر عمر امام علی(ع) وقتی همه فرزندان ایشان دور ایشان جمع شده بودند، یک دفعه حضرت(ع) فرمود؛ همه بروند فقط بچه های فاطمه(س) بمانند. یک دفعه عباس(س) آرام و بی صدا از جمع بلند شد و سر را به زیر انداخت و بیرون رفت و امام(ع) در این هنگام فرمود : عباس جان! تو بمان! با تو کار دارم!» ✍این داستان یکی دیگر از جریانهای ساختگی که بیشتر برای تحریک احساسات مخاطب گفته می شود و در منبعی حتی ضعیف، به آن اشاره نشده است. اما در نقلی هرچند ضعیف آمده است که؛ امام علی(ع) وصیت هایی به همه فرزندان خود نمود. سپس رو به حضرت عباس(ع) کرد و او را به آغوش کشید و به سینه چسباند و فرمود؛ پسرم! عزیز دلم! به زودی در روز قیامت به وسیله تو چشم من روشن می گردد. سپس فرمود : «عَلَیکَ بِالحُسَینِ(ع) فَاِنَّهُ اَمَانَةُ فَاطِمَةُ(س) عِندَکَ» بر تو باد در مورد حسین(ع) که او امانت فاطمه(س) نزد توست. «کُن عَضدَاً لَهُ وَ افدِ نَفسَکَ لَهُ» کمک کار و فدایی او باش!(۱) 📚منبع : ۱)شعشعة الحسینی یزدی، ج۲، ص۶۰ ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 3️⃣2️⃣نقل شده که؛ 🎤«بعد از حادثه ی کربلا وقتی اسرای کربلا وارد مدینه شدند، اهالی مدینه به استقبال آنان آمدند. در این میان، یکی از آن افراد عبدالله بن جعفر بود که با مواجه شدن با زینب کبری(س) او را نشناخت! و دیگری حضرت ام البنین(س) بود که برای دیدن زینب کبری(س) آمد و دنبال ایشان می گشت که خیمه ایشان را نشان دادند، که وارد خیمه ایشان شد و بیرون آمد و مجدد داخل شد و باز بیرون آمد و این کار یازده مرتبه تکرار شد، تا اینکه امام سجاد(ع) فرمود؛ که آن زن داخل خیمه زینب کبری(س) است! سپس ام البنین(س) تعجب کرد که چرا قامتت خم و تمام موهایت سپید است؟!!» ✍این روضه هم یک جریان جعلی است و در در منبعی معتبر به آن اشاره نشده است. ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 4️⃣2️⃣نقل شده که؛ 🎤«بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) مهاجمین سقیفه، امام علی(ع) را با دستان بسته به سمت مسجد بردند، در این حین یک شخص یهودی به محض دیدن این صحنه، یاد خیبر و رشادت امام علی(ع) افتاد و به خاطر مظلومیت امام علی(ع) مسلمان شد!» ✍اینکه به امام علی(ع) بعد از شهادت حضرت رسول اکرم(ص) جسارت شد و ایشان را دست بسته به مسجد می بردند، در برخی منابع به آن اشاره شده و صحت دارد که مرحوم طبرسی(۵۴۵ق) می نویسد : «فَكَثُرُوا عَلَيْهِ فَضَبَطُوهُ وَ أَلْقَوْا فِي عُنُقِهِ‏ حَبْلًا أَسْوَدَ» پس آنان به سوی امام علی(ع) حمله ور شدند و ایشان را دستگیر و ریسمانی سیاه بر گردن مبارک حضرت(ع) انداختند، در حالی که او را می کشیدند.(۱) ولی از ادامه ی مطالب از قبیل مسلمان شدن شخص یهودی، در جایی ذکری به میان نیامده است. 📚منبع : ۱)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۸۳ @AsnadolMasaeb ادامه مطالب :👇
5️⃣2️⃣نقل شده که؛ 🎤«در شب عاشورا هنگامی که امام حسین(ع) به اصحاب خود، اجازه رفتن داد و بیعت خود را از آنان برداشت، آنان بلافاصله پراکنده شدند و تنها خویشاوندان و اصحاب خاص امام حسین(ع) در کربلا باقی ماندند!» ✍این یک ادعای بی سندی است و در شب عاشورا طبق منابع معتبر، هیچ کس از یاران امام حسین(ع)، ایشان را ترک نکرده و تنها نگذاشتند. ابوحمزه ثمالى در روايتى از امام سجّاد(ع) ماجراى وفادارى ياران و خاندان حضرت(ع) را در شب عاشورا بازگو مى‏ كند، تا آنجا كه امام حسین(ع) یاران را مورد خطاب قرار می دهد و می فرماید : «يَا أَهْلِي وَ شِيعَتِي! اتَّخِذُوا هَذَا اللَّيْلَ جَمَلًا لَكُمْ وَ انْجُوا بِأَنْفُسِكُمْ فَلَيْسَ الْمَطْلُوبُ غَيْرِي وَ لَوْ قَتَلُونِي مَا فَكَّرُوا فِيكُمْ فَانْجُوا بِأَنْفُسِكُمْ رَحِمَكُمُ اللَّهُ فَأَنْتُمْ فِي حِلٍّ وَ سَعَةٍ مِنْ بَيْعَتِي وَ عَهْدِ اللَّهِ الَّذِي عَاهَدْتُمُونِي» ای یاران من! این شب است که سیاهی و تاریکی آن را فرا گرفته، پس چون شتری راهوار از آن بهره ببرید و خودتان رو نجات دهید. مقصود اين گروه ستمکار من هستم و غير از من کسی را نمی خواهند. اگر مرا بکشند، به فکر کشتن شما نمی افتند، پس خودتان را نجات دهید، خداوند شما را مورد رحمتش قرار دهد. من امشب شما را مرخص کردم و بيعت خود و پیمان خداوند، که با من بسته بودید را از گردن شما برداشتم. در این هنگام؛ برادران و یاران امام(ع) به یک بار گفتند : ای مولای ما! به خدا سوگند! هرگز تو را ترک نخواهیم کرد که مردم در مورد ما زبان که کنایه باز کنند و بگویند که آنها افراد بی وفایی بودند که امامشان و آقایشان و رهبرشان رو تنها گذاشتند تا اینکه کشته شد. و آن روز بین ما و خدایمان عذری نخواهد بود و تو را رها نمی‌کنیم تا آن‌که در کنار تو کشته شویم. امام(ع) وقتی وفاداری یاران را دید، فرمود : «فَاِنّي لَا أََعلَمُ أَصحَابَاً أَوفَي وَ لَا خَيرَاً مِن أَصحَابِي، وَ لَا أَهلَ بَيتِِ أَبَّرَ وَ لَا أَوصَلَ مِن أَهلِ بَيتِي؛ فَجَزَاکُمُ اللهُ خَيرَاً» به راستی که من اصحابی را بهتر و با وفاتر از اصحاب خود نمی دانم و اهل بيتی نيکوتر و صله کننده تر از اهل بيت خود نمی دانم، پس خدای متعال شما را جزای خير دهد. سپس فرمود : «يَا قَوْمِ! فَإِنِّي غَداً أُقْتَلُ وَ تُقْتَلُونَ كُلُّكُمْ حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْكُمْ أَحَدٌ» من فردا کشته می‌شوم، و همه ی شما نیز با من کشته خواهید شد و کسی از شما نمی‌ ماند. و همگی بابت این بشارت، خدا را شکر گفتند.(۱) 📚منبع : ۱)الهدایه الکبری خصیبی، ص۲۰۴ ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 6️⃣2️⃣نقل شده که؛ 🎤«امام حسین(ع) وقتی به سرزمین کربلا رسید، اسب امام حسین(ع) قدم از قدم بر نداشت و حضرت(ع) بر هفت اسب سوار شد و فرود آمد تا اینکه آنها نیز حرکت نکردند و امام(ع) متوجه شد که به کربلا رسیده است!» ✍برای اولین بار این نقل در کتاب «مقتل الحسین(ع)» ابی مِخنف(۱۵۷ق) یافت شده است که برخی علمای رجال از جمله؛ «یحیی بن مَعین»(۲۳۳ق) درباره ابی مخنف می گوید : «لَيْسَ بِثِقَةٍ»(۱) ، مصحح این کتاب در اینباره می نویسد : «این نقل، یک خبر نامعتبر است که در مقتل نامعتبری به نام ابومخنف آمده که هیچ اعتباری ندارد.» 📚منبع : ۱)أرشيف ملتقى أهل الحديث، ج۷۱، ص۳۰۳ ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 7️⃣2️⃣نقل شده که؛ «شمر بن ذی الجوشن دایی حضرت عباس(ع) بود و روز تاسوعا آمد نزد اردوگاه امام حسین(ع) و گفت؛ خواهر زاده های من کجایند؟ و اینجا بچه های ام البنین(ع) بابت این دایی شان پیش امام حسین(ع) خجالت زده شدند و سرشونو پایین انداختند.» ✍این نقل در جریان امان نامه که در روز نهم محرم سال ۶۱ توسط شمر به خیمه امام حسین(ع) آورده شد، آمده است و در کتب معتبر از جمله الارشاد شیخ مفید و اللهوف سید بن طاووس به آن اشاره شده است.(۱)(۲) اما نسب حضرت ام البنین(س) یا همان فاطمه کلابیه به این نحو است؛ «فاطمة بنت حزام بن خالد بن ربيعة بن عامر بن صعصعة الكلابية» در حالی که نسب شمر چنین است؛ «شمر بن شُرَحبیل‌(ذی الجوشن) بن اَعْوَر بن عمرو بن معاوية بن کِلاب بن ربیعة بن عامر بن صَعصعة الكلابية» با توجه به این مطلب، هر دو، در نسب متفاوتند و آخر الامر به کلاب می رسند. اما این که شمر فرزندان ام البنین(س) را خواهر زادگان خود خطاب می کند، منظورش آن است که مادر ایشان از قبیله ما است و مانند خواهر ما محسوب می شود نه آنکه واقعا خواهر ما باشد! و رسم عرب بر این بود که اگر دختری از طایفه آنها با طایفه دیگری ازدواج می کرد، حتی اگر چند نسل می گذشت، فرزندان او را با انتساباتی این گونه خطاب قرار می دادند. 📚منابع : ۱)اللهوف سید بن طاووس، ص۸۸ ۲)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۹ @AsnadolMasaeb ادامه مطالب :👇
8️⃣2️⃣نقل شده که؛ 🎤«وقتی امام حسین(ع) در روز عاشورا، با اهل خیام وداع کردند، حضرت رقیه(س) از امام حسین(ع)، درخواست کرد که از اسب پیاده شود. وقتی امام(ع) پیاده شد، رقیه(س) یادآور خاطره ای شد که وقتی، خبر شهادت مسلم(ع) را آوردند، امام(ع) بلافاصله دخترش را به آغوش گرفت و دست نوازش بر سر او کشید. رقیه(س) در این هنگام از پدر درخواست کرد که؛ او را همانند یتیمان نوازش کند که حضرت(ع) نیز پذیرفت و از مرکب پیاده شد و او را در میان خیمه گاه در آغوش گرفت و نوازش کرد!» ✍این داستان جعلی حتی در منابع ضعیف هم ذکر نشده است. فقط در هنگام وداع آن هم با حضرت سکینه(س) آمده است که؛ وقتی امام حسین(ع) قصد وداع با اهل حرم کرد، حضرت سکینه(س) به امام حسین(ع) عرض کرد : «یَا اَبَتَاهُ! رُدَّنَا إلَی حَرَمِ جَدِّنِا» پدر جان! ما را به مدینه برگردان! امام(ع) فرمود : «لَو تُرِکَ القَطَا لَنَامَ» اگر مرغ قطا را آزاد می گذاشتند می خوابید.[این مردم مرا رها نمی کنند، من دیگر نمی توانم شما را برگردانم.] حضرت سکینه(ع) شروع به گریه کردن نمود و امام حسین(ع) در این حین به دخترش فرمود : دخترم! «لَاتُحْرِقِى‏ قَلْبِى‏ بِدَمْعِکِ حَسْرَةً، مَادَامَ مِنِّى‏ الرُّوحُ فِى‏ جُثْمَانِى‏!» این قَدر در برابر من اشک نریز، گریه ی تو دل مرا آتش می­ زند. پدر راهی میدان نبرد شد و دل دختر نازدانه اش نیز همراه بابا به میدان رفت؛ او با ناله‏ هاى جانسوز و قطرات اشک، پدر را بدرقه کرد.(۱) 📚منبع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷ ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 9⃣2️⃣نقل شده که؛ 🎤«در روز عاشورا، چهار هزار جنّ به رهبری زعفر جنّی، آمادگی خود را برای یاری امام حسین(ع) اعلام کردند، ولی حضرت(ع) نپذیرفتند!» ✍پیشتر در مورد «زعفر جنی» بحث شد و برای مطالعه به لینک زیر مراجعه کنید.👇 https://eitaa.com/AsnadolMasaeb/4120 ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 0️⃣3️⃣نقل شده که؛ 🎤«هنگامی که امام سجاد(ع) برای دفن شهداء به کربلا آمد، هنگام دفن امام حسین(ع) دو دست شبیه دست پیامبر اکرم(ص) از درون قبر بیرون آمد و بدن مطهر را تحویل گرفت!» ✍در ابتدا باید گفت که از این نقل، در منابع معتبر ذکری به میان نیامده است. و اتفاقا این حالت را «ابن شهر آشوب(۵۸۸)» در روایتی، در هنگام دفن حضرت فاطمه(س) توسط امیرالمومنین(ع) نقل می کند و می نویسد : «وَ رُوِیَ أَنَّهُ؛ لَمَّا صَارَ بِهَا إِلَى الْقَبْرِ الْمُبَارَکِ خَرَجَتْ یَدٌ فَتَنَاوَلَهَا وَ انْصَرَفَ» روایت شده است که؛ هنگامی که فاطمه(س) را در قبر گذاشتند، دستی بیرون آمد و بدن مطهر را گرفته، درون قبر نهاد و ناپدید گشت.(۱) در مورد دفن شهدای کربلا اختلاف هست و آنچه مشهور است اینکه، امام سجاد(ع) خود تدفین شهدای کربلا را برعهده گرفته است. و اینکه هنگام دفن شهدای کربلا به نقل از مرحوم مقرم آمده است که امام سجاد(ع) در جواب بنی اسد که خواستند در دفن امام حسین(ع) کمک کنند، فرمود : «إنَّ مَعِيَ مَن يُعِيُننِي!» همانا همراه من کسانی هستند که مرا در این امر یاری دهند و شما کنار بروید.(۲) که این نقل هم ضعیف است، زیرا مقرم آن را از کتاب «کبریت احمر بیرجندی» و «اسرار الشهاده دربندی» نقل کرده است. 📚منابع : ۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۶۵ ۲)مقتل الحسين(ع) مقرم، ص۳۲۱ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا