eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
966 دنبال‌کننده
74 عکس
9 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با بنده/سوالات، اشکالات و نقدها: @Hagh110110 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 اهالی تپه ندبه در کربلا 🔸 عن سعد بن عبيدة: إنَّ أشياخا مِن أهلِ الكوفَةِ لَوُقوفٌ عَلَى التَّلِّ يَبكونَ‌، و يَقولونَ‌: اللّهُمَّ أنزِل نَصرَكَ‌. قالَ‌: قُلتُ‌: يا أعداءَ اللّهِ‌! ألا تَنزِلونَ فَتَنصُرونَهُ‌. 🔹 این گزارش تاریخ، گزارشی است عجیب و بس در ماجرای کربلا! براساس این دسته گزارشات، در کربلا دو دسته حاضر نبودند، بلکه سه دسته حاضر بودند: 1️⃣ یک دسته سپاهیان عمر بن سعد 2️⃣ یک دسته کاروانیان سیدالشهدا ع 3️⃣ یک دسته ، 🔸 تاریخ طبری در معرفی دسته سوم میگوید: در کربلا، برخى بزرگان كوفه، بر تپّه‌اى ايستاده بودند و برای سیدالشهدا ع مى‌گريستند و مى‌گفتند: خدايا! خودت حسین را بده و کمکش کن. گفتم: اى دشمنان خدا! خب چرا پايين نمى‌آييد و حسین ع را يارى‌ نمى‌دهيد؟! 🔹 شاید اینگونه تصور شود که صرفا این دسته، برخی از مردم و بزرگان کوفه بودند اما نکته مهم آن است که این رفتار، یک است که درون هرکدام از ما همین امروز هم وجود دارد، لذا تحلیل این دسته، برای امروز ما بسیار لازم و ضروری است. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 ماجرای تکفیر و قتل عبدالله بن خباب و زنش، فقط به جرم هم فکر نبودن 🔺 نقل میکنه: عده ای از در حال عبور بودند، به مردى برخوردند كه زنى را بر خرى سوار كرده، شتابان پيش مى‌بُرد. به كنارش رفتند و او را فرا خوانده و به ، هراسانش ساختند. 🔺به او گفتند: تو كيستى‌؟ گفت: من عبد اللّه هستم، فرزند خَبّاب، كه صحابى پيامبر خدا بود. سپس خَم شد تا جامه‌اش را كه هنگام هراساندن او از اندامش بر زمين افتاده بود، بردارد. 🔺به او گفتند: آيا تو را به هراس افكنديم‌؟ گفت: آرى. به او گفتند: تو را بيمى نيست! پس حدیثی از پدرت كه وى از پيامبر شنيده باشد روایت کن؛ اميد كه خداوند، ما را از آن سود دهد. 🔺گفت: پدرم از پيامبر خدا روايت كرد كه آشوبى در پيش است كه در آن، دل ها مى‌ميرد، همانگونه كه بدنش مى‌ميرد. در آن ، آدمى شبانگاه است و صبحگاهان، ؛ و روز را به كفر آغاز مى‌كند و به ايمان پايان مى‌دهد. 🔺به آن مرد گفتند: حال بگو درباره و چه نگاهی دارى‌؟ او آن دو را به نيكى ستود. گفتند: درباره چه مى‌گويى؛ در آغاز خلافتش و در پايانش‌؟ گفت: او هم در آغاز و هم در پايان خلافتش، بر بود. 🔺گفتند: چه مى‌گويى درباره ، پيش و پس از داورى‌؟ گفت: همانا او از شما و در دينش و است. (إنَّهُ أعلَمُ بِاللّهِ مِنكُم، و أشَدُّ تَوَقِّيا عَلى دينِهِ‌، و أنفَذُ بَصيرَةً‌) 🔺وقتی این سخنان را از او شنیدند به او گفتند: همانا تو از پيروى مى‌كنى و افراد را به نامشان و نه به كارهایشان، دنبال میکنی. به خدا سوگند، تو را مى‌كشيم، به گونه‌اى كه هيچ كس را نكشته‌ايم. (إنَّكَ تَتَّبِعُ الهَوى، وتُوالِي الرِّجالَ عَلى أسمائِها لا عَلى أفعالِها، وَاللّه لَنَقتُلَنَّكَ قِتلَةً ما قَتَلناها أحَدا) 🔺بعد آنها را گرفتند و زیر نخلی آوردند. خرمایی از درخت نخل افتاد و یکی از خوارج آن را خورد. دیگری به او گفت چرا بدون اجازه صاحبش و از راه غیر حلال خوردی؟ او هم آن دانه خرما را از دهانش به بیرون پرت کرد. 🔺بعد خوکی را در آنجا دیدند و یکی شان با شمشیر آن را کشت. یکی از خوارج به دوستش گفت: این کار تو، بود. آنگاه صاحب خوک آمد و بهای آن را به او پرداخت کردند. 🔺چون اين كار را از آنها ديد، گفت: اگر در آنچه از شما مى‌بينم، صادقيد، پس مرا از شما بيمى نيست. من و در اسلام، نياورده‌ام؛ و همانا مرا امان داديد و گفتيد كه بيمى بر من نيست. 🔺خوارج او را به پهلو خواباندند و سرش را بريدند؛ و خونش در آب، روان گشت. سپس به سوى ابن خباب آمدند. او گفت: همانا من تنها يك زن هستم. آيا خداى را پروا نمى‌كنيد؟ پس شكمش را دريدند. غیر از او چند زن دیگر را هم کشتند. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 سومین لازمه اجتماعی عُجب: لجاجت و تعصب کورکورانه 🔺یکی دیگه از نتایج و بیماری ، مسئله و است. 🔺کسی که خود را میپندارد، فقط نظریات خود را صحیح میداند، احتمال خطا در خود نمیدهد، دیگران را تکفیر میکند، 🔺چنین شخصی، قطعا دچار که ریشه در تعصبات کورکورانه او دارد خواهد شد و حاضر نخواهد بود از حرف یا عمل خود کوتاه بیاید. این جریان، مسئله مهمی است که ریشه در عجب آنها دارد. 🔺 به نقل از حضرت امیر، این ویژگی را یکی از خصلت های میشمارد و خطاب به آنان فرمود: أيَّتُهَا العِصابَةُ الَّتي أخرَجَتها عَداوَةُ المِراءِ وَ اللَّجاجَةِ و صَدَّها عَنِ الحَقِّ الهَوى و طَمَحَ بِهَا النَّزَقُ و أصبَحَت فِي اللَّبسِ وَ الخَطبِ العَظيمِ‌. اى جماعتى كه دشمنىِ از روى ستيزه و ، شما را به شورش كشانده و از بازتان داشته و ، شما را به دنبال خود بُرده و در و كارى گِران افتاده‌ايد! 🔺این ویژگی باعث میشود، هیچگاه در باورهای خود دقت و تامل و نکنید، اینکه ممکن هم هست که من اشتباه کنم، هیچگاه! 🔺خوارج هم چون به هیچ وجه در خود نمیدادند، نیازی به بازنگری در نگاه خود نمیدیدند. 🔺لذا هرگز رهنمودهاى خيرخواهانه حضرت امیر را گوش ندادند و در برابر مباحثات مستدل و بيدارگر و ديگر فرستاده‌هاى حضرت به بازنگرى مواضع خود نپرداختند، 🔺و عجیب اینكه گاه از شنيدن سخن و استدلال ها نيز میکردند كه مبادا بشنوند و در آنها بگذارد! 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍