eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
966 دنبال‌کننده
74 عکس
9 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با بنده/سوالات، اشکالات و نقدها: @Hagh110110 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ انقلابیگری به سبک طلحه و زبیر یا امیرالمومنین(ع) 🔰امیرالمومنین(ع) پیش از و هنگام حرکت به سمت بصره، نامه ای به مردم کوفه دارد که بس جای تامل است(=نامه اول نهج البلاغه). حضرت در تحلیل مسئله فروپاشی و قتل او به سه دسته منتقد و روش آنها اشاره میکند: 1️⃣ یک دسته، اند. حضرت میفرماید مدل تعاملی مردم با حکومت، مدل ، و بود. مدام از طرف مردم، حکومت کوبیده میشد. خب طبیعی هم بود چرا که فراوان ظلم ها و بی عدالتی هایی را میدیدند. ▫️اشکالی که مردم به عثمان داشتند عمده به مسئله تقسیم ناعادلانه بیت المال و بخشش بی حساب به اطرافیان و سپردن مناصب به افراد ناصالح برمیگشت. 2️⃣ دسته دیگر بخشی از مانند ، ، و... بودند. حضرت درباره مدل تعاملی آنها با حکومت میفرماید سبک ترین برنامه شان نسبت به عثمان، درباره او و نرم ترین کارشان، بر او بود. ▫️طلحه و زبیر به عنوان دو انقلابی نهضت رسول الله، انقلابیگری شان عمده در جهت ایجاد شورش و ترغیب مردم به کشتن عثمان بود و بهم ریختن جامعه بود، چنانكه زبير مى‌گفت: عثمان را بكشيد كه دين رسول الله را تغيير داده. نقل شده عثمان زمانی که در خانه خود محصور شده بود مى‌گفت: واى بر طلحه! چقدر مراعاتش را کردم و هرچه میخواست بهش دادم اما اكنون او درصدد ريختن خون من برآمده. ▫️اساسا وقتی مردم میدیدند خواص جامعه اینچنین تعاملی با حکومت دارند، آنها نیز تبعیت کرده و حکومت را تحت قرار میدادند. 3️⃣ اما دسته سوم گروهی با محوریت (ع) بودند. مدل تعاملی ای که حضرت با عثمان و حکومت در پیش میگیرد به نحوی است که از طرفی نه مردم را برای ساقط کردن حکومت تشجیع میکند یعنی مدل طلعه و زبیر را پیش نمیگیرد و نمیخواهد جامعه دچار تشنج بشود. و از طرفی اینگونه هم نیست که مدافع حکومت عثمان باشد و بخواهد ظلم هایش را توجیه بکند ▫️بلکه حضرت تلاش میکند به نحوی با حکومت تعامل کند تا به بهترین نحو بتواند مانع ظلم ها و بی عدالتی ها بشود یا حجم آن را کم کند اما بدون ایجاد دودستگی، شورش، تشنج، زدوخورد و... ▫️حضرت در این نامه میفرماید بیشترین تلاش من این بود که حکومت را از دست ندهد، مدام به عثمان توصیه میکردم کاری نکند که مردم از او ناراضی بشوند و سعی میکردم به نحوی تعامل کنم که مردم نیز حس رضایتمندی داشته باشند. ▫️حضرت در ادامه میفرماید اتفاقا برعکس طلحه و زبیر، من به هیچ عنوان به دنبال عثمان نبودم. در واقع حضرت وقتی مبینید در حکومت ظلم ها و بی عدالتی هایی رخ میدهد، تلاش میکند با مشاوره هایش حجم این بی عدالتی ها را کمتر کند، هرچند عثمان در عمل خیلی هم گوش به حرف حضرت نبود. ➕کلید واژه: «أُكْثِرُ اِسْتِعْبَابَهُ وَ أُقِلُّ عِتَابَهُ» https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai
❇️ ماجرای بازگشت یک سلبریتی به آغوش اسلام 🔹 پسر عمو و برادر رضاعی پیامبر بود که تا قبل از پیامبر نیز بسیار به حضرت علاقه داشت اما بعد از ماجرای بعثت پیامبر جزو دشمنان ایشان گردید و از آنجا که بود، همواره حضرت و یارانش را با زبان و قلمش آزار میداد و اشعار علیه حضرت می سرود. 🔸او مردم را از اسلام دور میكرد و بر هر كه مسلمان مى‌شد، سخت میگرفت و 20 سال با حضرت دشمن ماند و از هيچ راهى كه براى جنگ با پيامبر پيش گرفت، جا نماند. او به معنای واقعی کلمه یک موثر و از دانسته میشد لذا مواجهه پیامبر با او هم بسیار تند بود تا آنجا که خون او را دانسته بود. 🔹اما این همه ماجرا نبود، اسلام آنقدر قدرتمند شده بود که پیامبر در سال هشتم هجری تصمیم به گرفت و لشکرش را به حرکت در آورد. اینجا بود که ابوسفیان چاره ای جزو پذیرش اسلام نمیبیند. ماجرا را با خانواده اش در میان میگذارد و بعد از همراهی آنها، به همراه به سرعت به سوی پیامبر حرکت میکند. 🔸وقتی در که محلی مابین مکه و مدینه بود به سپاهیان حضرت رسیده و اجازه ورود بر پیامبر خواستند، حضرت آنها را نپذیرفت. اینجاست که که برادر عبدالله بود واسطه میشود و به پیامبر عرض میکند ابوسفیان پسر عمو و عبدالله پسر عمه و برادر همسر شماست لذا به آنها اجازه ورود بدهید. 🔹پیامبر میفرمایند من نیازی به آنها ندارم چون آنها در آغاز اسلام و زمانی که اسلام به آنها نیاز داشت، سرسختانه در مقابل دعوت من ایستاده و کارشکنی کردند و بعد اشاره ای نیز به شعرهای هجو آمیز ابوسفیان کرده که موجب هتک آبروی حضرت و اسلام شده است. خلاصه امّ سلمه ناامید شده و مطلب را به ابوسفیان و عبدالله منتقل میکند. 🔸ابوسفیان بعد از دیدن مواجهه پیامبر به هم میریزد و انگار آمده تا هرجور که شده حضرت او را پذیرفته و ببخشد لذا به امّ سلمه میگوید به پیامبر بگویید به خدا سوگند یا پیامبر به من اجازه ورود بدهد یا دست این پسر کوچکم (که به همراه خود آورده بود) را گرفته و آنقدر در این بیابان میرویم تا از تشنگی و گرسنگی بمیریم. 🔹پیامبر وقتی از ماجرا مطلع میشود و اصرار ابوسفیان را میبیند، اجازه ورود میدهد و آنها در محضر پیامبر، اسلام آورده و مسلمان میشوند و برای فتح مکه به لشکر پیامبر میپیوندند. 🔸چه بسا بازگشت اولیه ابوسفیان یک بازگشت ظاهری بوده باشد چون راه دیگری برای خود متصور نبود اما بعد از مدتی تنفس در اتمسفری که پیامبر ساخته بود، کم کم را میبیند و حقیقتا اسلام می آورد تا آنجا که به شدت از گناهان سابقش پشیمان میشود و هرگاه پیامبر را میبیند از شدت شرمندگی سرش را پایین می اندازد و با سرودن اشعاری در مدح حضرت، اشعار هجو آمیز گذشته اش را جبران میکند. 🔹او در به حدی ساخته میشود که در وقتی همه مسلمانان پا به فرار میگذارند، تنها کمتر از ده نفر به همراه پیامبر مانده و مقاومت میکنند که یکی از آنها همین ابوسفیان بن حارث است. او در عصر از دنیا میرود و در گزارش ها آمده سه روز قبل از مرگش، قبرش را با دستان خود آماده ساخته بود. 📚الطبقات الكبرى، ج 4 ص 49؛ مجمع البیان، ج10، ص846؛ سفینة البحار، ج4، ص191؛ بحارالانوار، ج21، ص102 و چندین منبع دیگر به این ماجرا پرداخته اند. 📌پ.ن: این ماجرا و دیگر ماجراهای مشابه هم برای های ما پُر از عبرت است که بیاموزند چگونه میشود هم دنیا را داشت و هم آخرت را و هم برای که بیاموزند چگونه باید با آنها تعامل کنند. به جای خود باید محکم و پولادین بود و قوانین را به تمامه اجرا کرد و با متخلف و خرابکار به شدت برخورد کرد و به جای خود باید بخشید و سخت نگرفت و با محبت برخورد کرد. https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai
❇️ شیعیانِ بدتر از دجال 🌱 در کتاب صفات الشیعه ص8ح14 روایت جالب و عبرت انگیزی را نقل کرده که میتواند تا قیامت به عنوان یک ، هادی ما باشد: ▪️حدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى الْمُتَوَكِّلُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْخَزَّازِ قَالَ: سَمِعتُ الرِّضا عليه السلام يَقولُ‌: «إنَّ مِمَّن يَتَّخِذ مَوَدَّتنا أهلَ البَيتِ لَمَن هُوَ أشَدُّ لَعنَةً عَلىٰ شيعَتِنا مِن الدَّجّالِ‌.» فَقُلتُ لَهُ‌: يَابنَ رَسولِ اللّٰهِ‌، بِماذا؟ قالَ‌: «بِمُوالاةِ أعدائِنا ومُعاداةِ أوليائِنا؛ إنَّهُ إذا كانَ كَذٰلِكَ اختَلَطَ الحَقُّ بِالباطِلِ‌، وَاشتَبَهَ الأَمرُ فَلَم يُعرَف مُؤمِنٌ مِن مُنافِقٍ‌.» ▪️حسن خزّاز میگوید: از عليه السلام شنيدم كه مى‌فرمايد: «بعضى از دوستداران و ما اهل بيت براى شيعيان ما، از خطرناك‌ترند». گفتم: چرا، اى فرزند پيامبر خدا؟ فرمود: «به جهت دوستى‌شان با دشمنان ما و دشمنى‌شان با دوستانمان. وقتى چنين شود، حقّ و باطل در هم مى‌آميزد و اوضاع جامعه، شبهه‌ناك مى‌شود و در نتيجه، مؤمن از منافق، باز شناخته نمى‌شود». 📌پ.ن1: چرا بعضی از ما به بهانه و اینکه میخواهیم را برای مردم به ارمغان بیاوریم توجهی به این شاخص و ملاک ندارند؟ یکی از لوازم این شاخص است، همان چیزی که بارها در و در خطاب به خواص تذکر دادند اما برخی از خواص ما همچنان بعد از گذشت بیش از 12 سال یکی به نعل میزنند و یکی به میخ، برخی هم که کلا در آغوش دشمن روزگار میگذرانند... پ.ن2: مراد از شیعیان در عنوان همان شیعه عرفی است یعنی محبین اهل بیت ع نه شیعه به معنای خاص. https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai
🟡 اینکه ماهیت هر کدام از این مدل اسلام های امریکایی چیست، فعلا محل بحث نیست. سوال اینجاست که کدام یک از این مدل ها، کدام یک از این جریانات، حضرت امیر بود؟ 🔰 به نحو قاطع می توان گفت، مسئله اصلی برای امیرالمومنین، بود، دشمن اصلی حضرت این جریان بود، دغدغه اصلی ذهن حضرت، نبرد با این جریان بود، اینکه بخواهیم را مسئله اصلی و اول حضرت امیر بدانیم، یک ، یک و یک است. 🔰 اراده اولیه حضرت امیر، نبرد با جریان اسلام صفینی است، اما وقتی ، دست به شورش میزند، حضرت امیر به ناچار با آنها وارد جنگ میشود و فتنه آنها را می خواباند. در گام بعد به دنبال مسئله و دشمن اصلی میرود یعنی اسلام صفینی، . 🔰 در ، وقتی ماجرای قرآن به نیزه کردن رخ میدهد، با رهبری و عده ای از مانند ، حضرت را مجبور به پذیرش میکنند و شد آنچه نباید میشد... اما حضرت امیر نتیجه حکمیت را نمیپذیرد و به لشکریان میگویند مجدد جمع شده و آماده شوند، برای حمله به سپاه معاویه اما خوارج نمیپذیرند که با حضرت همراه بشوند و از لشکر حضرت امیر کناره میگیرند و میگویند ما علی را شایسته رهبری و نمیدانیم. 🔰 خلاصه آنکه: بعد از ماجرای صفین و حکمیت، حضرت مجدد لشکریان(به جز خوارج) را در اردوگاه جمع کرده و پیش از حرکت مجدد به سمت شام، تلاش میکند لشکریانش را برای نبرد دوباره با جریان صفین آماده و توجیه کند لذا تاکید میکند: ➕ «قاتِلُوا الخاطِئينَ الضّالّينَ‌، المُجرِمينَ‌، الَّذينَ لَيسوا بِقُرّاءٍ لِلقُرآنِ‌، و لا فُقهاءَ في الدّينِ‌، و لا عُلماءَ فِي التَّأويلِ‌، و لا لِهذَا الأَمرِ بِأَهلِ سابِقَةٍ فِي الإِسلامِ‌. وَاللّهِ‌، لَو وَلُّوا عَلَيكُم لَعَمِلُوا فيكُم بِأَعمالِ كِسرى و هِرَقلَ‌؛ تَيَسَّروا و تَهَيَّؤوا لِلمَسيرِ إلى عَدُوِّكُم مِن أهلِ المَغرِب» ➕ تاکید حضرت بر نبرد با جریان «خطا پيشگانِ گمراهِ ستمكارِ بدكرداری» است، کسانی كه نه قرآن‌اند، و نه را مى‌فهمند؛ کسانی که نه قرآن و سنّت را مى‌شناسند، و نه در روزگار صدر اسلام، در پيشوايى و سابقه‌اى دارند. 🔻 چرا حضرت این جریان را خطرناکتر می داند؟ چون حضرت قسم میخورند که اگر اینها بر شما تسلّط يابند، و پادشاهان و را در ميان شما جارى مى‌كنند، لذا اولویت نبرد با این جریان است. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
آیات و روایات اجتماعی
💠 پاداش یا عذاب مضاعف برای خواص، مسئولین و جایگاه داران 🔺 #حسن_وشّاء نقل میکنه: در #خراسان در جلسه
📌پ.ن: حضرت در این روایت یک و به ما میدهند، کسی که دارای یک است، دارد، نسبتی با دارد، جزو است یعنی طرفداران و های زیادی دارد، ▫️ این دسته افراد چون زیاد است، عده ای زیادی متاثر از افکار و رفتار اینها هستند، لذا کنش این ها اگر مثبت و باشد، میگیرند اما اگر منفی و مضر و باشد، نصیبشان خواهد شد. ▫️ البته افرادی که متاثر از ما هستند، خود وظیفه دارند و باشند و اگر ، و از شخصی تبعیت کردند، خود نیز مقصر خواهند بود اما این چیزی از گناه پیشروها و خواص کم نخواهد کرد. ▫️ در نگاه حضرت، ملاک و شاخص برتری، داشتن نیست، اینکه فرزند فلانی هست، از فلان خانواده مهم هستی، حتی اینکه فرزند امام معصوم هستی، هیچ کدام از اینها مهم نیست ▫️مهم و سعی تو برای و رسول در مسیر حق است. ممکن است در این مسیر حتی خطا و معصیت هم بکنی، اما مهم این است که آیا در حال تلاش برای رفع آن و تحقق اراده حق هستی یا نه؟ ▫️به همان میزان که در این مسیر و کوشش کنیم، به همان میزان دارای اجر و خواهیم بود. اگر بواسطه جایگاه و هایی هم که داریم، بتوانیم را در گستره بیشتری بسط بدهیم، اجرمان خواهد شد ▫️و به عکس، اگر در مسیر خلاف آن حرکت کنیم و را بسط دهیم، بواسطه هر خطا، نصیبمان خواهد شد. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
مظلومیت خاص حضرت در این بود که حتی نزدیک ترین اصحاب ایشان و از یاران حضرت هم متوجه حضرت نبودند. بررسی شخصیت این دسته از خواص، به شدت برای امروز ما و درس ها دارد. در ادامه به چند نفر از این خواص اشاره خواهد شد.
💠 شیعیانِ بدتر از دجال 🔺 به نقل از حسن خزّاز روایت میکند: از (ع) شنيدم كه مى‌فرمايد: ▪️«بعضى از دوستداران و ما اهل بيت، براى شيعيان ما، از خطرناك‌ترند». گفتم: چرا، اى فرزند پيامبر خدا؟ (إنَّ مِمَّن يَتَّخِذ مَوَدَّتنا أهلَ البَيتِ لَمَن هُوَ أشَدُّ لَعنَةً عَلىٰ شيعَتِنا مِن الدَّجّالِ‌) ▪️فرمود: «به جهت و . (بِمُوالاةِ أعدائِنا ومُعاداةِ أوليائِنا) ▪️وقتى چنين شود، حقّ و باطل در هم مى‌آميزد و اوضاع جامعه، مى‌شود و در نتيجه، مؤمن از ، شناخته نمى‌شود». (إنَّهُ إذا كانَ كَذٰلِكَ اختَلَطَ الحَقُّ بِالباطِلِ‌، وَاشتَبَهَ الأَمرُ فَلَم يُعرَف مُؤمِنٌ مِن مُنافِقٍ‌) 📌پ.ن: چرا برخی از به بهانه و اینکه میخواهیم را برای مردم به ارمغان بیاوریم توجهی به این شاخص و ملاک ندارند؟ یکی از لوازم این شاخص است، همان چیزی که بارها در و در خطاب به خواص تذکر دادند اما برخی از خواص، همچنان بعد از گذشت بیش از 12 سال یکی به نعل میزنند و یکی به میخ، برخی هم که کلا در آغوش دشمن روزگار میگذرانند... اخیرا هم که یکی از همین عزیزان وقتی به او میگویند الان که روشن شده تقلبی در سال 88 رخ نداده، خب چرا یک از مردم نمیکنید، در پاسخ میگوید اساسا ماجرا این نیست بلکه (بخوانید ) اشتباه کرد و نباید اینگونه رفتار میکرد... بله عده ای همین قدر عجیب اند... 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 بدترینِ وزراء، کارگزاران و مشاوران 🔺حضرت امیر خطاب به در فرمان استانداریش برای مصر مینویسد: 🔺بدترين وزير تو، كسى است كه پيش از تو و آنان در گناهان بوده است. بنابراين، نبايد چنين كسانى دستيار و مشاور تو باشند؛ زيرا كه اينان و برادر بيدادگرانند. 🔺تو مى‌توانى به جاى آنان كسانى را از بهترين مردم برگزينى كه در انديشه و نفوذ و توانمندی همانند آنها باشند، اما بار گِران گناهان و رفتارهای غلط و زشت آنها را به دوش نداشته باشند، از كسانى باشند كه نه ستمگرى را در ستمش يارى كرده‌اند و نه گنهكارى را بر گناهش. 🔺اينان براى تو كم زحمت‌ترند و تو را بهتر كمك مى‌رسانند و نسبت به تو متمايلتر و انس و الفتشان به غير تو كمتر است. پس، اينان را خلوت خويش و همدمان مجالس خود قرار ده 🔺و آنگاه برگزيده‌ترين و مقرّبترين آنان در پيشگاه تو، كسى باشد كه بيشتر از هر چيز بر زبان راند و در آن كارهايت كه خداوند براى دوستانش نمى‌پسندد، هر اندازه هم مطابق ميل و خواست تو باشد، كمتر ياريت رساند. (ثُمّ ليَكُنْ آثَرُهُم عِندَكَ أقوَلَهُم بِمُرِّ الحَقِّ لَكَ‌، وأقلَّهُم مُساعَدَةً فيما يَكونُ مِنكَ مِمّا كَرِهَ اللّٰهُ لأوليائهِ‌، واقِعاً ذلكَ مِن هَواكَ حَيثُ وَقَع) یعنی سخن حق و درست به تو بگوید ولو تو از آن ناراحت بشوی و در کارهای غلطی که دوست داری انجام دهی، مانع تو بشود. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 تفاوت و تفکیک بین نظر امام و تصمیم ایشان 🔺 نقل میکند بن ابى سرح، اسلام که آورد، به نحوی بود و حضرت، قرآن را به او املاء میکرد. بعد میگوید: پيامبر به او «الكافرين» املا مى‌كرد اما او به جاى آن، «الظالمين» مى‌نوشت. به او «عزيز حكيم» املا مى‌كرد اما او «عليم حكيم» مى‌نوشت و مانند اين موارد. 🔺وقتی به عبدالله بن سعد میگفتند چرا چنین میکنی، در پاسخ میگفت: من هم مانند آنچه محمّد مى‌گويد، مى‌گويم و مانند آنچه ‌محمّد مى‌آورد، مى‌آورم. یعنی به نحوی کرد. اینجا بود که خداوند آیه93 انعام را درباره او نازل کرد: ➕«و كيست‌ ستمكارتر از آن كس‌كه بر خدا دروغ بست؟ يا گفت: «به من وحى شده!»، در حالى كه چيزى به او وحى نشده؟ و يا آن كه گفت: «به زودى مانند آنچه خدا نازل كرد، نازل مى‌كنم»؟». 🔺عبدالله بن سعد عملا شد و به فرار کرد. لذا پيامبر به كشتن او فرمان داد اما چون او برادر رضاعی(شيرىِ) بن عفّان بود، به همین دلیل عثمان شروع کرد به اصرار و خواهش و التماس کردن از پیامبر و آنقدر این کار را ادامه داد تا پيامبر از عبدالله بن سعد دست كشيد. 🔺سپس پيامبر فرمود: «آيا كسى در ميان شما نبود كه به سوى اين (عبدالله بن سعد) برخيزد و پيش از آن كه دهم، او را بكشد؟». گفت: اگر با چشم به ما اشاره مى‌كردى، او را مى‌كشتيم. پيامبر فرمود: ➕من، كسى را با نمى‌كشم؛ چون پيامبران، چشم خيانتكار ندارند. این را دیگر شما باید متوجه میشدید و کار او را پیش از امان من، تمام میکردید. ➕: «قالَ‌: أما كانَ فيكُم مَن يَقومُ إلى هذَا الكَلبِ قَبلَ أن اؤَمِّنَهُ فَيَقتُلُهُ‌!!» 📌پ.ن: ▫️از این گزارش و موارد مشابه آن، برداشت میشود نباید بین و خلط کرد. اینگونه نیست که هر نظر امام تبدیل به تصمیم ایشان بشود. اینگونه نیست که هر تصمیم امام نیز مبتنی بر نظرشان باشد. این مسئله هم نسبت به است و هم نسبت به امام و . ▫️نسبت به امام معصوم، موارد متعدد داریم که حضرت نظرشان یک چیزی بوده اما تصمیم شان چیز دیگری شده است. به عنوان نمونه نظر این نبود که والی مصر بشود اما با اصرار خواص خصوصا تصمیمش انتخاب او شد. یا در نظر پیامبر بر دفاع در شهر بود اما به خاطر برخی نکات، تصمیم شان چیز دیگری شد. یا نظر امیرالمومنین ردّ بود اما به خاطر مخالفت اصحاب، تصمیم شان چیز دیگری شد. و موارد متعدد دیگر. ▫️وقتی نسبت به امام معصوم این نکته صادق است، نسبت به امام غیر معصوم نیز به طریق اولی این مسئله صادق است. این است که تصمیم شان در یک فرآیندی شکل میگیرد که عامل ، به شدت در آن اثرگذار است. ▫️البته نظر خواص تنها عامل نیست بلکه در مواردی داریم که نظر خواص چیزی بوده اما امام جامعه، تصمیمی غیر از نظر خواص گرفته اند یعنی نظر خود را تبدیل به تصمیم کرده اند مانند موارد حساسی مثل عدم پذیرش به عنوان والی شام یا ماجرای ورود به ، اما در اینجا میخواهیم بگوییم نظر خواص در شکل گیری تصمیم امام، کم اثر نیست. ▫️رهبران انقلاب، نه اند و نه ! لذا تصمیمات شان صرفا برخاسته از نظر خودشان نیست. بلکه بر اساس «و شاوِرهُم فی الأمر» ناظر به و نهادهای رسمی و همینطور و نیز هست. چه اینکه حتی امام معصوم نیز در چنین بستری تصمیم گیری میکند. ▫️بنابراین نسبت دادن هر تصمیمی به نظر رهبری و یا منتظر ماندن برای ابلاغ تصمیم رهبر در هر امری، کار صحیحی نیست. چرا که تصمیم امام و رهبر در ظرف ، ، و ما سمت و سو پیدا میکند، بلکه گاهی اوقات، برخی خواص به خاطر غفلت مؤمنین از همین امر، راحت تر امام و رهبر را مجبور به تصمیم خاصی کرده یا تصمیم خاصی را به نظر رهبری منتسب میکنند. ▫️به عنوان نمونه مسئله ، پدیده ای بود که نظر رهبر انقلاب بر آن نبود و ایشان موافق این پدیده نبود اما برخی و ایشان را مجبور به گرفتن این تصمیم کرد. لذا تحقق برجام نبود اما ایشان بود. ‼️ البته این متن به دنبال تطبیق این مسئله بر نیست، اینکه بخواهیم بگوییم نظر رهبری با تصمیم شان در این مسئله متفاوت بوده است محل بحث این متن نیست، چه اینکه صحبت رهبر انقلاب در خطبه تاریخی دیروز، کمک بسیاری در فهم این نکته میکند. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 شاگردان عدالتخواه علی(ع) 2️⃣ عمار (بخش دوم) 🔺پس از ماجرای قبلی، اتفاق دیگری افتاد که الفتوح نقل م
📌پ.ن: نکاتی که از این گزارشات و روایات به ذهنم رسید: 1. عزم عجیب در های اسلامی و سکوت معنادار و عجیب برخی خواص 2. اگر صرفا حاکمی به دنبال حفظ حکومتش در طول تاریخ باشد، هرچند لامذهب هم باشد، بهترین راه، عدم ظلم و فساد و اجرای است. 3. نقش مهم و در جلوگیری از فساد و هزینه درست کردن برای مفسدین که به راحتی نتوانند کار خود را پیش ببرند. 4. عجیب عمار در مسیر چه پیش از اسلام و چه در عصر اسلام و پذیرش ریسک و تبعات آن 5. لو ندادن اطلاعات مخالفین عثمان توسط عمار 6. تاکید عمار بر این مطلب که اگر من تو را امر به معروف و نهی از منکر میکنم، به خاطر این است که من از همه نسبت به تو و خیر تو را میخواهم. دلسوزی و خیرخواهی برای مخاطب، عجیب نکته مهمی در امر به معروف است که باید به مخاطب منتقل کنیم. 7. سرمایه داران، از میترسند لذا معمولا را با پول میخرند و نمیگذارند علیه آنها جریانی به راه بیفتد. شاید خیلی وقت ها، تنها حربه مستضعفین، بیدار کردن افکار عمومی مردم باشد. 8. اهمیت تیم داشتن، ارتباطات اجتماعی و جلب کردن حمایت توده ها و خواص جهت پیشبرد بهتر مسیر عدالتخواهی 9. وظیفه مهم خواص و مردم در حمایت از گروه ها و اشخاص عدالتخواه در مقابل مفسدین و سرمایه داران با توجه به کنش حضرت امیر. 10. نقش ویژه حضرت امیر در سازماندهی، مدیریت و پنهانی اصحاب 11. خداوند حافظ بندگانش است اما بواسطه . 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 وقتی یک جامعه، تُهی و خالی از روحیه جهاد، مبارزه و شهادت طلبی بشود... 🔺(ع) پس از جنگ ، بارها از مردم خواست تا برای جنگ با آماده شوند اما مردم همراهی نکردند تا اینکه معاویه شروع به تجاوز به محدوده حکومت حضرت امیر کرد، هرچند همان حکومت شام نیز در دست او بود. 🔺اینجا بود که به نقل از میگوید: على(ع) میگفت: بدانيد كه پس از من، به سه گرفتار خواهيد شد: 1️⃣ و خوارى فرا‏گير(ذُلًّا شَامِلا) 2️⃣ و شمشيرى كشنده (سَيفا قاتِلا) 3️⃣ در بیت المال و خودكامگى ستمكاران كه آن را به‌ صورت سنّتى بر ضدّ شما در خواهند آورد (أثَرَةً‌ يَتَّخِذُهَا الظّالِمونَ عَلَيكُم سُنَّة) ▫️وقتی این بلاها بر سر شما آمد، آنگاه منِ علی را ياد خواهيد كرد و آرزو میكنيد كه ای كاش مرا میديديد و من را و ياري میكرديد و هایتان را در راه من میريختيد و خدا جز ستمكار را از خویش دور نمیسازد. (فَسَتَذكُروني عِندَ تِلكَ الحالاتِ‌، فَتَمَنَّونَ لَو رَأَيتُموني و نَصَرتُموني و أهرَقتُم دِماءَكُم دونَ دمي، فَلا يُبعِدُ اللّهُ إلّا مَن ظَلَم) 🔺پس از آن، هرگاه حادثه ناگواری میدید، به یاد همین سخن حضرت می افتاد و میگفت: خداوند جز ستمكار را از خویش دور نمیسازد. (و كانَ جُندَبٌ بَعدَ ذلِكَ إذا رَأى شَيئا يَكرَهُهُ‌، قالَ‌: لا يُبعِدُ اللّهُ إلّا مَن ظَلَم) 📌پ.ن: ▫️ای کاش و ما متوجه باشند که نیست، جنگ طلب نیست، جنگ طلب نیست، جنگ طلب نیست، جنگ طلب نیست، ما فقط در حال از و خود هستیم، چیزی که آنها در حال نابودی آن هستند. ▫️این است که چون ، به جان افتاده و در حال نابودی آن است و تا او هست، هست و تا جنگ هست، فرهنگ خواهد بود ▫️اگر دست از برداریم، همان اتفاقی بر خواهد آمد که حضرت امیر بیان کردند، چه اینکه در همان عصر نیز بر جامعه اسلامی آمد. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 مراتب مسئولیت همگانی، نسبت به نبرد با اسرائیل 🔺 میفرمایند: ▫️«جَاهِدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَيْدِيكُمْ فَإِنْ لَمْ تَقْدِرُوا فَجَاهِدُوا بِأَلْسِنَتِكُمْ فَإِنْ لَمْ تَقْدِرُوا فَجَاهِدُوا بِقُلُوبِكُم‏» ▫️در راه خدا جهاد کنید، اولا با ، اگر این نشد در گام بعد به سراغ بروید و اگر این هم نشد، آنگاه نوبت است. 🔺در حکمت 375 نهج البلاغه نیز حضرت میفرمایند: ▫️«إنَّ أوَّلَ ما تُقلَبونَ علَيهِ من الجِهادِ الجِهادُ بأيْديكُم ثُمَّ بألسِنَتِكُم ثُمَّ بقُلوبِكُم، فَمَنْ لَم يَعْرِفْ بقَلبِهِ مَعروفاً و لَم يُنْكِر مُنْكَراً قُلِبَ‌، فجُعِلَ أعْلاهُ أسْفَلَه» حضرت تاکید میکنند: 1️⃣ اوّل چيزي كه بواسطه آن مغلوب شده و شكست مى‏ خوريد، کوتاهی در است، اینکه در هنگامه جهاد، به بهانه های مختلف، تن به جهاد با دشمن ندهید. ▫️آنجا که رفتن به میدان نبرد مقدور نیست، اما نسبت به ، کوتاهی کنیم، باشیم. اینها همه عوامل شکست ما خواهد شد. البته که مصداق جهاد، فقط نیست، بلکه در تمام حوزه ها، مصداق دارد. 2️⃣ در گام دوم، اگر در جهاد میدانی هم پیروز شدیم، اما دومین جایی که شکست به سراغ ما خواهد آمد، در است، یعنی شکست در . اگر جهاد میدانی برای ما مقدور نیست، جهاد تبیین و روایت جهاد میدانی که مقدور ما هست. اگر این را رها کردیم، سنگین شکست خواهیم خورد. ▫️اینکه در هنگامه جهاد، وقتی که ، عزم نبرد کرده و به تبع این ، وظیفه همه ی ، آماده کردن مردم برای قیام و جهاد است اما در این موقعیت حساس، عده ای بخواهند با و روایی، مردم را از جهاد ترسانده و مروج و رخوت میشوند. این یعنی شکست در . ▫️اینکه معاصی و زشتی ها را ببینیم، بی عدالتی ها و تبعیض ها را ببینیم، کودک کشی های منطقه را ببینیم، را ببینیم، کثافت رو آمده را ببینیم اما خود را به ندیدن بزنیم. انگار شتر دیدی ندیدی. اینکه اینها را ببینیم اما نزنیم، نکنیم، نکنیم، اینها همه عوامل شکست دوم ماست. 3️⃣ گام سوم، شکست ما در عرصه است، اینکه هم خودمان دچار قساوت قلب بشویم و هم مردم مان گرفتار آن باشند و نتوانیم برای آن کاری کنیم. ▫️اینکه کار به جایی بکشد که این همه زشتی ها را در عالم ببینیم اما باز دل های یک عده نسبت به آن، بی تفاوت باشد. انگار نه انگار بیش از 40 50 هزار نفر توسط این سلاخی شده اند، اگر قلبی این زشتی ها را ببینید و هنوز نسبت به آن بی تفاوت باشد، این نیست، بلکه تنها تکه گوشتی است که هیچ ارزشی ندارد. ▫️شکست سوم ما در این است که نتوانیم ملت را به خوبی تنظیم کنیم تا از زشتی ها بیزار باشند و نسبت به خوبی ها، با رغبت. ▫️اگر در این لایه شکست خوردیم، آنگاه دیگر كار دين، تمام است چون اگر جهاد عملی و زبانی ممكن نشد، همه ی انسان ها، توانایی جهاد قلبی را دارند، هر چند توان آشکار کردنش نباشد. ▫️پس هر گاه شخصی جهاد قلبی را هم از دست داد، یعنی دستگاه احساسات و عواطفش بهم ریخت، این نشانه و و بدبختى او در دنيا و آخرت است. چنین شخصی حقیقتا گشته و دیگر در دنيا نداشته و سرگردان خواهد شد و در آخرت نیز گرفتار کیفر الهی میشود. 📌پ.ن: باید همه مردم را درگیر این کرد، عده ای در میدان نبرد نظامی، عده ای در میدان جهاد مالی، عده ای در میدان روایت و جهاد تبیین و... همه باید خود را مسئول بدانند، همه یعنی همه، از آن کارگر و کشاورز ساده گرفته تا آن مسئول رده بالا. همه باید تا آنجا که میتوانند مسئولیت خود را به نحو احسن انجام دهند، دقیقا باید همان حس و حال پشت جبهه ها در دوران دفاع مقدس، امروز نیز ایجاد بشود که الحمدلله در حال انجام است. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 تفاوت و تفکیک بین نظر امام و تصمیم ایشان 🔺 نقل میکند بن ابى سرح، اسلام که آورد، به نحوی بود و حضرت، قرآن را به او املاء میکرد. بعد میگوید: پيامبر به او «الكافرين» املا مى‌كرد اما او به جاى آن، «الظالمين» مى‌نوشت. به او «عزيز حكيم» املا مى‌كرد اما او «عليم حكيم» مى‌نوشت و مانند اين موارد. 🔺وقتی به عبدالله بن سعد میگفتند چرا چنین میکنی، در پاسخ میگفت: من هم مانند آنچه محمّد مى‌گويد، مى‌گويم و مانند آنچه ‌محمّد مى‌آورد، مى‌آورم. یعنی به نحوی کرد. اینجا بود که خداوند آیه93 انعام را درباره او نازل کرد: ➕«و كيست‌ ستمكارتر از آن كس‌كه بر خدا دروغ بست؟ يا گفت: «به من وحى شده!»، در حالى كه چيزى به او وحى نشده؟ و يا آن كه گفت: «به زودى مانند آنچه خدا نازل كرد، نازل مى‌كنم»؟». 🔺عبدالله بن سعد عملا شد و به فرار کرد. لذا پيامبر به كشتن او فرمان داد اما چون او برادر رضاعی(شيرىِ) بن عفّان بود، به همین دلیل عثمان شروع کرد به اصرار و خواهش و التماس کردن از پیامبر و آنقدر این کار را ادامه داد تا پيامبر از عبدالله بن سعد دست كشيد. 🔺سپس پيامبر فرمود: «آيا كسى در ميان شما نبود كه به سوى اين (عبدالله بن سعد) برخيزد و پيش از آن كه دهم، او را بكشد؟». گفت: اگر با چشم به ما اشاره مى‌كردى، او را مى‌كشتيم. پيامبر فرمود: ➕من، كسى را با نمى‌كشم؛ چون پيامبران، چشم خيانتكار ندارند. این را دیگر شما باید متوجه میشدید و کار او را پیش از امان من، تمام میکردید. ➕: «قالَ‌: أما كانَ فيكُم مَن يَقومُ إلى هذَا الكَلبِ قَبلَ أن اؤَمِّنَهُ فَيَقتُلُهُ‌!!» 📌پ.ن: ▫️از این گزارش و موارد مشابه آن، برداشت میشود نباید بین و خلط کرد. اینگونه نیست که هر نظر امام تبدیل به تصمیم ایشان بشود. اینگونه نیست که هر تصمیم امام نیز مبتنی بر نظرشان باشد. این مسئله هم نسبت به است و هم نسبت به امام و . ▫️نسبت به امام معصوم، موارد متعدد داریم که حضرت نظرشان یک چیزی بوده اما تصمیم شان چیز دیگری شده است. به عنوان نمونه نظر این نبود که والی مصر بشود اما با اصرار خواص خصوصا تصمیمش انتخاب او شد. یا در نظر پیامبر بر دفاع در شهر بود اما به خاطر برخی نکات، تصمیم شان چیز دیگری شد. یا نظر امیرالمومنین ردّ بود اما به خاطر مخالفت اصحاب، تصمیم شان چیز دیگری شد. و موارد متعدد دیگر. ▫️وقتی نسبت به امام معصوم این نکته صادق است، نسبت به امام غیر معصوم نیز به طریق اولی این مسئله صادق است. این است که تصمیم شان در یک فرآیندی شکل میگیرد که عامل ، به شدت در آن اثرگذار است. ▫️البته نظر خواص تنها عامل نیست بلکه در مواردی داریم که نظر خواص چیزی بوده اما امام جامعه، تصمیمی غیر از نظر خواص گرفته اند یعنی نظر خود را تبدیل به تصمیم کرده اند مانند موارد حساسی مثل عدم پذیرش به عنوان والی شام یا ماجرای ورود به ، اما در اینجا میخواهیم بگوییم نظر خواص در شکل گیری تصمیم امام، کم اثر نیست. ▫️رهبران انقلاب، نه اند و نه ! لذا تصمیمات شان صرفا برخاسته از نظر خودشان نیست. بلکه بر اساس «و شاوِرهُم فی الأمر» ناظر به و نهادهای رسمی و همینطور و نیز هست. چه اینکه حتی امام معصوم نیز در چنین بستری تصمیم گیری میکند. ▫️بنابراین نسبت دادن هر تصمیمی به نظر رهبری و یا منتظر ماندن برای ابلاغ تصمیم رهبر در هر امری، کار صحیحی نیست. چرا که تصمیم امام و رهبر در ظرف ، ، و ما سمت و سو پیدا میکند، بلکه گاهی اوقات، برخی خواص به خاطر غفلت مؤمنین از همین امر، راحت تر امام و رهبر را مجبور به تصمیم خاصی کرده یا تصمیم خاصی را به نظر رهبری منتسب میکنند. ▫️به عنوان نمونه مسئله ، پدیده ای بود که نظر رهبر انقلاب بر آن نبود و ایشان موافق این پدیده نبود اما برخی و ایشان را مجبور به گرفتن این تصمیم کرد. لذا تحقق برجام نبود اما ایشان بود. ‼️ البته این متن به دنبال تطبیق این مسئله بر نیست، اینکه بخواهیم بگوییم نظر رهبری با تصمیم شان در این مسئله متفاوت بوده است محل بحث این متن نیست، چه اینکه صحبت رهبر انقلاب در خطبه تاریخی دیروز، کمک بسیاری در فهم این نکته میکند. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
در غدیر، همه این افراد با حضرت امیر بیعت کردند. از بزرگ تا کوچک، از زن تا مرد. اما پس از ماجرای غدیر، این گروه یک عده از را به انحا مختلف با خود همراه کردند، حتی برخی افراد حاضر در مانند ، خادم پیامبر. اما همچنان یک عده از ، مخالف آنها بودند. هم که به تازگی در غدیر با حضرت امیر بیعت کرده اند. اینجاست که این گروه، با استفاده از مجموعه ای از ها به دنبال غصب خلافت است: از مطرح کردن اندیشه گرفته تا و . یکی از مهمترین حربه هایی که آنها دست روی آن گذاشته و از آن برای رسیدن به هدفشان استفاده میکنند، همین مسئله ایجاد و ارعاب بود تا کسی جرئت نکند با آنها به مخالفت بپردازد.