eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.3هزار دنبال‌کننده
88 عکس
14 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با حقیر/سوالات، اشکالات و نقدها: @yahadi71 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72
مشاهده در ایتا
دانلود
آیات و روایات اجتماعی
💠 سه مولفه بنیادین در سیره اجتماعیِ مومنِ واقعی 🔸حضرت در این روایت، برای #کنشگری در عرصه اجتماعی، ب
🔺مورد اول من رو یاد فرهنگ میندازه، چیزی که محورش بود، اینکه کاری نداری حق با کیه، مهم اینه که از هم گروهیت، از رفیقت، از هم طایفه ای خودت دفاع کنی، هرچند حق با او نباشه. ➕من رو یاد ماجرای عدم رای به در قضیه وزارت خارجه او میندازه که قبیله گرا برخورد نکرد؛ درحالی که همه اعضای موافقش بودن اما آیت شروع به تبیین او کرد. ➕من رو یاد پرت کردن میکروفن توسط انداخت، همین چند سال پیش. ➕من رو یاد پرت کردن میکروفن توسط انداخت، همین چند روز پیش. 🔺مورد دوم من رو یاد آقای (رئیس دادگاه های انقلاب) میندازه، وقتی بهش خبر دادن یه عده از رو تو یه خونه تیمی محاصره کردیم و بچه های شما هم تو اون خونه هستن و اینکه الان چی کار کنیم؟ گفت هر کاری با بقیه کردید با اون هم بکنید. ➖البته که موارد مثبت و منفی دیگری هم خاطرم می آید: ➕موضع آیت الله درباره پسرش مهدی و اعلام برائت از او ➕موضع آیت الله درباره پسرش محمدحسین که نذر کرده بود اگر دستگیر شود، 40 روز روزه بگیرد ➕موضع درباره نوه اش سیدحسین که اگر اسلحه کشید، بزنیدش ➕ماجرای سیلی زدن ، نماینده مجلس به سرباز ساده به خاطر راه ندادن او در مسیر ویژه ➕ماجرای و بازدید شبانه از پاسگاهی که سرباز نگهبان، آنها را که راه نمیدهد هیچ، بلکه به سمت آنها نارنجک هم پرتاب میکند و صیاد زخمی میشود اما از او تمجید میکند چون احتمال میداده کلکی در کار باشد 🔺مورد سوم من رو یاد خودمون میندازه، که هیچ وقت از برای استفاده شخصی استفاده نمیکردن، حتی وقتی که کارشون گیر میکرد، مثل صیاد که ماجراش معروفه. اما در مقابل چقدر از حتی به ظاهر مذهبی ها و یقه بسته ها دیدیم که رو حسابی خوردن و یک آب هم روش. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 امتحان مردم، بواسطه امام و ولیّ جامعه 🔺انسان در زندگی به موارد متعددی میشود. اساسا انسان، به بالا و پایین های زندگی، باید نگاه امتحان و آزمایش باشد. 🔺شاید بتوان گفت مهمترین و سخت ترین ، و امامت باشد. ▫️در میخوانیم شما همان دری هستید که مردم در ورود به آن، آزمایش میشوند. یعنی بواسطه امام، مردم امتحان میشوند. (وَ الْبَابُ الْمُبْتَلَى بِهِ النَّاس‏) ▫️در نیز شبیه همین عبارت آمده است: «الْبَابُ الْمُمْتَحَنُ بِهِ النَّاس‏» 🔺حضرت امیر، پس از بازگشت از ، در خطبه ای فرمودند: «من محل امتحان و ابتلاء شما هستم؛ به واسطۀ من، شناخته می‌شوند و به واسطۀ من، امتحان شده و رشد می‌کنند.» (َ وَ قَدْ جُعِلْتُ مِحْنَتَكُمْ بِبُغْضِي يُعْرَفُ الْمُنَافِقُونَ وَ بِمَحَبَّتِي امْتَحَنَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِين‏) 🔺 در در روایتی نقل میکند: حضرت امیر هفت روز بعد از رحلت پیامبر در خطبه ای خطاب به مردم گفتند: خداوند بواسطه من، بندگان خودش را امتحان میکند. (إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع خَطَبَ النَّاسَ بِالْمَدِينَةِ بَعْدَ سَبْعَةِ أَيَّامٍ مِنْ وَفَاةِ رَسُولِ اللَّهِ... فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ اسْمُهُ امْتَحَنَ بِي عِبَادَه‏) 🔺در واقع حضرت میخواهند به افرادی پاسخ بدهند که میگفتند اگر حق با علی(ع) بود، پس چرا همان روز اول و بلافاصله بعد از رحلت پیامبر برای خلافت جلو نیامد و به سراغ غسل و رفت؟ که اینجا حضرت در پاسخ به آنها میفرمایند: اگر من بلافاصله جلو می‌آمدم، پس مردم چگونه می‌شدند؟ 🔺 در نقلی از میگوید: برخی جنیان به سیدشهدا(ع) گفتند: به سمت کوفه نروید. حضرت در پاسخ گفتند: اگر من در وطن خود بمانم و به آنجا نروم، پس اين مردم نگونسار چگونه بواسطه من، بشوند؟ (فَإِذَا أَقَمْتُ فِی مَکَانِی فَبِمَا یُمْتَحَنُ هَذَا الْخَلْقُ الْمَتْعُوسُ وَ بِمَا ذَا یُخْتَبَرُونَ) 🔺در ادامه نیز حضرت به آیه 42 سوره اعراف اشاره میکنند که: «لِّيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَن بَيِّنَةٍ وَ يَحْيىَ‏ مَنْ حَىَّ عَن بَيِّنَة» یعنی این حرکت من، شاخص و ملاکی میشود بر اینکه هر کس خواست بشود، با حجت و هلاک شود و هر کس هم به دنبال بود، از روی دلیل، و آگاهی این راه را انتخاب کند. 🔺چه بسا بتوان گفت: اگر کسی در این امتحان مهم و محوری پیروز شد، خدا در امتحانات دیگر نیز دست او را می‌گیرد و اگر کسی در این امتحانات موفق نشد، خدا در امتحانات دیگر نیز برای او ارزش قائل نخواهد شد. 🔺نکته مهم آن است که این امتحان، امروز نیز وجود دارد. مهمترین مسئله در هر عصر، تلاش برای پیشبرد پروژه و است. اولا آن را بشناسیم و ثانیا در پیشبرد آن تلاش کنیم. امروز ما، چیزی غیر از این نیست. ▪️به نظر شما، جامعه چیست؟ 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 جمع بندی علت ترس پیامبر 1️⃣ ترس پیامبر به خاطر خودش نبود: سیره پیامبر نشان میدهد که ایشان از آن چیزی که مرتبط با خودش باشد، هرگز ترس و هراسی به دل راه نمیدهد چه اینکه دوران ده ساله مکه همین را نشان میدهد. هرگونه که پیامبر را و و آزار میکنند، حضرت کنار نمیکشد و لذاست که قرآن میفرماید: «اَلَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسٰالاٰتِ اللّٰهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لاٰ يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللّٰهَ وَ كَفىٰ بِاللّٰهِ حَسِيباً.» یعنی رسولان الهی فقط از خدا میترسند و غیر از خدا از هیچ کس دیگری بیم ندارند. ریشه این عدم ترس نیز آنهاست. 2️⃣ ترس پیامبر به خاطر امت و آینده اسلام بود: مسئله و سرّ مطلب، آسیب خوردن خودِ ابلاغ است و حضرت با توجه به وجود قرائنی، یک ترس و بیمی پیدا میکنند که نکند و حتی غیرمنافقینی که و به دلایل مختلفی پایین است با این ابلاغ، جوّ و فضایی را درست کنند که مسئله ابلاغ ولایت متزلزل بشود. در واقع حضرت، از منافقینی است که میداند اینها قشقلکی در این مسئله بپا خواهند کرد. پیامبر (ص) از نقشه های منافقان آگاه و از پیمان هایی که بین خود بسته بودند خبر داشت. آن حضرت نگران دشمنان برای ضربه به اسلام بود لذا برای جلوگیری از آن اجازه خواست تا این ماموریت به تاخیر بیفتد. 3️⃣ ترکیب جامعه اسلامی در آن عصر: اگر به ترکیب جامعه اسلامی نگاه بیندازیم شاید این مسئله را بهتر درک کنیم: 1. که طرحی برای گرفتن حکومت ریخته بودند 2. که با مسلمان شده بودند لذا او را به دل داشتند 3. تازه مسلمانانی که شناختی از اسلام نداشتند و تازه از به در آمده بودند لذا هنوز گرفتار و چشم و هم چشمی و حسادت بودند. 4. کسانی که فکر میکردند پیامبر هم مثل خودشان به دنبال تقویت خودش هست لذا میگفتند او پسر عموی خودش را میخواهد حاکم کند. 4️⃣ لذا این ترس، یک است مانند ترس یک مادر از آینده بچه اش لذا پیامبر هم نگران امت اسلامی است. از این جهت که نکند به این ابلاغ خدشه کرده و و بلوایی بپا کنند و آیندگان از ولایت محروم بشوند. لذا منشا این ترس، «» است. اما بالاخره منافقین بستری را ایجاد کرده اند که حضرت در مقابل کنش آنها، چنین واکنشی همراه با ترس و نگرانی از خود بروز میدهند. اینجاست که وحی نازل شده و به پیامبر اطمینان میدهد و فرماید: «وَ اللّٰهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّٰاس» خداوند تو را از مردم حفظ میکند. و بعد پیامبر در غدیرخم ابلاغ را انجام میدهند. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 جنگ تبوک و جریان سست کننده اراده مردم! (بخش اول) 🔺ابن هشام نقل میکند: وقتی پیامبر دستور داد تا مسلمانان آماده نبرد با رومیان() بشوند، مردم روزگار سختى داشتند، هوای بشدت گرم و خشكسالى یک طرف و رسیدن زمان برداشت محصول ها هم طرف دیگر. 🔺خلاصه براى مردم سخت بود که بخواهند قید محصول خود را زده و خود را به سختی سفر و گرمای بیابان بسپارند و احتمال کشته شدن در جنگ را به جان بخرند. 🔺معمولا رسول خدا(ص) از پیش، جنگی را به صورت عمومی بیان نمیکردند اما در این سفر به خاطر دوری و سختی سفر و کثرت دشمن، هدف خود را اعلان کرده تا مردم كاملا خود را آماده كنند. 🔺عده ای از و برخی از مردم كه اين سفر براى آنها سخت و مشكل بود، از رفتن با رسول خدا(ص) خوددارى كردند. یکی از آن افراد، شخصی بود به نام «». وقتی پیامبر پیشنهاد همراهی با لشکریان را به او داد، او در پاسخ گفت: ➕اى رسول خدا، مرا مورد قرار نده چرا که قومم ميدانند كه من بیش از همه به زنان علاقه دارم لذا میترسم با شما آمده و در آنجا را ببینم و نتوانم خودداری کرده و گرفتار بشوم. 🔺پیامبر وقتی حال بیچارگی او را دید، از او رو گردانید و اجازه داد كه در شهر بماند. اما خدای متعال درباره او آیه 49 توبه را نازل کرد: ▪️«وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ: ائْذَنْ لِي وَ لَا تَفْتِنِّي أَلَا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ» آنها ترس افتادن در فتنه زنان رومی را داشتند، درحالیکه با نرفتن به جهاد، در افتاده بودند. 📍آیات و روایات اجتماعی|عضوشوید📍
آیات و روایات اجتماعی
💠 جنگ تبوک و جریان سست کننده اراده مردم! (بخش اول) 🔺ابن هشام نقل میکند: وقتی پیامبر دستور داد تا م
💠 جنگ تبوک و جریان سست کننده اراده مردم! (بخش دوم) 🔺مهمتر از نرفتن عده ای به جنگ، حرکت عده ای از منافقین بود که علاوه بر عدم همراهی با پیامبر در این جنگ، در عرصه اجتماعی نیز به شدت فعالیت کرده و مردم را از پیوستن به لشکریان اسلام باز میداشتند. 🔺آنها از جهاد و که نسبت به حق داشتند، به یکدیگر میگفتند: در اين به جهاد نروید. به اصطلاح مگر شده اید که در چنین شرایطی خود را به خطر بیندازید! (لَا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ، زَهَادَةٌ فِي الْجِهَادِ، وَ شَكًّا فِي الْحَقِّ) 🔺خدای متعال نیز درباره آنها آیه 81 و 82 توبه را نازل فرمود: ▪️«فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ وَ كَرِهُوا أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ قَالُوا لَا تَنفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كَانُوا يَفْقَهُونَ * فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا وَ لْيَبْكُوا كَثِيرًا جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ» ▪️یعنی: تخلف كنندگان از جنگ ، از مخالفت با پيامبر خدا و كناره‌گيرى از جهاد، خوشحال شدند؛ و خوش نداشتند كه با مال و جان خود، در راه خدا جهاد كنند؛ و گفتند: «در اين گرما، به سوى ميدان حركت نكنيد.» به آنان بگو: « از اين سوزان‌تر است!» اگر مى‌فهميدند. 🔺لذا آنها بايد كمتر بخندند و بسيار بگريند؛ چرا كه آتش جهنم در انتظارشان است اين، جزاى كارهايى است كه انجام مى‌دادند. 🔺در اين ميان، به رسول خدا(ص) اطلاع دادند كه گروهى از در خانۀ اجتماع كرده و در حال طراحی برای بازداشتن مردم در رفتن به جنگ هستند. 🔺وقتی این خبر به پیامبر رسید، حضرت را با چند نفر مأمور كرد تا به آنجا رفته و آن خانه را به بکشند. 🔺 از كسانى بود كه در آن اجتماع شركت داشت و چون شعله آتش بلند شد، مانند ديگر منافقين از پشت بام خانه فرار كرد و خود را از بالا به زمين انداخت، به طورى كه پايش شكست و در اين باره چندین شعر نیز سرود. 🔺پس از اين جريان، پیامبر آماده حركت شد و مسلمان را بسيج كرد و را وادار كرد تا كمك بيشترى در تهيه تجهيزات جنگى و پشتیبانی کنند. آنان نيز اطاعت كرده و هر يك به سهم خود كمك زيادى در اين باره كردند. 📚 السیرة النبویة، ابن هشام، ج2، ص517 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9