eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.3هزار دنبال‌کننده
92 عکس
15 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با حقیر/سوالات، اشکالات و نقدها: @yahadi71 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72 سایر فیش های مطالعاتی و پراکنده در این کانال گذاشته میشود: @Fishha
مشاهده در ایتا
دانلود
به بهانه شهادت امام حسن عسکری... 👇👇👇
💠 ماجرای امام حسن عسکری و دزدی که خود را شیعه مولا علی میدانست! 🔺يوسف بن زياد و على بن سيّار نقل میکنند: شبى در طبقه بالاى منزل (ع) در محضر آن حضرت بوديم. در آن روزها حكومت وقت، به حضرت، می گذاشت تا اصحاب حضرت را شناسایی کند. 🔺آن شب ، از جلو منزل آن حضرت عبور ميكرد و مردى را نیز دستگیر کرده بودند و حضرت در جايگاه خويش در بالای منزل، كاملا بر خيابان مسلط بود. فرماندار تا چشمش به حضرت افتاد، به احترام حضرت از مرکب پیاده شد. 🔺فرماندار به حضرت گفت: این مرد را امشب از پشت در یک به اتهام گرفته ایم. برنامه ما این است که در چنین مواردی، پانصد میزنیم، اما امشب وقتى ميخواستم اين مرد را مجازات كنم، به من گفت: از خدا بترس و خدا را بر خود خشمگين نساز، چرا که من از (ع) و امام حسن عسکری(ع) هستم. 🔺من دست نگه داشتم و به او گفتم اگر حضرت تو را به عنوان خود شناخت، رهايت ميسازم، در غیر این صورت، دست و پايت را جدا کرده و هزار تازيانه بر بدنت خواهم زد. حال چه امر میکنید؟ 🔺حضرت فرمودند:، پناه برخدا، اين مرد، (ع) نيست و بخاطر اين و گمان بى ‏موردى كه نسبت به خود داشته، خداوند او را در چنگ تو قرار داده است. فرماندار نیز کمی که از حضرت دور شدند، طرف را بر زمین خواباندند و دو مامور شروع کردند به او شلاق زدن. 🔺اما مأمورين هرچه تلاش میکردند که ها به بدن او بخورد، به کنار بدن او و بر زمین میخورد. هرچه تلاش کردند، باز هم نشد و حتی در شلاق زدن دستشان میلرزید و به یکدیگر میزدند. فرماندار عصبانی شد و چهار نفر دیگر را برای شلاق زدن اضافه کرد. 🔺هر شش نفر شروع به شلاق زدن کردند اما باز به بدن طرف، اصابت نکرد بلکه این بار ضربه ها به خود فرماندار اصابت کرد و از بالای مرکب به زمین افتاد. فرماندار عصبانی شده و چند مأمور ديگر انتخاب كرد که آنها ضربه بزنند اما این بار هم ضربه ها به فرماندار برخورد کرد. 🔺اینجا بود که آن مرد متهم، به فرماندار گفت: اى بنده خدا، با اين همه لطفى كه خدا نسبت به من روا داشت، به طورى كه ديدىد تمام اين ضربه ‏ها به جای اینکه به من بخورد، به خود شما اصابت کرد، پس آيا پند و عبرت نمیگیرید؟ بعد گفت: من را نزد حضرت بازگردانید و هرچه ایشان گفت انجام دهید. ادامه👇👇👇 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
آیات و روایات اجتماعی
💠 ماجرای امام حسن عسکری و دزدی که خود را شیعه مولا علی میدانست! 🔺يوسف بن زياد و على بن سيّار نقل می
🔺فرماندار او را نزد حضرت آورد و گفت: اى پسر پيامبر، جاى بسى است. شما اين مرد را انكار کردید و روشن است كه هر كه پيرو شما نباشد، پس حتما پيرو و دوزخى خواهد بود ولى با اين وصف، ما از اين مرد ديديم كه جز پيامبران، كسى ياراى آن را ندارد. 🔺حضرت فرمود این معجزات علاوه بر پیامبران، برای جانشینان و اوصیا نیز هست و بعد به فرماندار فرمود: اى بنده خدا، اين مرد در ادعاى خويش كه گفته بود از شيعيان ماست، گفت. دروغى كه اگر از روى گفته بود، تمام اين آزارها و كيفر سخت، بر او محقق میشد و 30 سال هم در زندان می ماند. 🔺اما چون عمدا دروغ نگفته و گفته من شیعه هستم، خداوند بر او رحم کرد. ولى تو اى بنده خدا، بدان، خدا او را از تازيانه ‏هاى تو نجات بخشيد چراکه او از و ماست، هرچند از ما نيست. 🔺فرماندار گفت: برای ما بین ، و شما هیچ فرقی نیست و همه اینها برای ما برابر هستند اما شما بفرمایید که فرق اینها در چیست؟ حضرت فرمود: فرقش اينست كه: ما آنهايند كه از آثار ما ميكنند و در تمام اوامر و نواهى از ما ميكنند، اما كسانى كه اینگونه نیستند و اکثر دستورات الهی را انجام نمیدهند، از شيعيان ما نيستند. (الْفَرْقُ أَنَّ شِيعَتَنَا هُمُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ آثَارَنَا وَ يُطِيعُونَا فِي جَمِيعِ أَوَامِرِنَا وَ نَوَاهِينَا فَأُولَئِكَ شِيعَتُنَا) 🔺سپس حضرت به مردی که ادعای شیعه بودن کرده بود فرمود: اى بنده خدا، تو از (ع) نيستى بلكه تو دوست و آن حضرت هستی. در ادامه حضرت شروع میکنند به تبیین اینکه شیعه علی(ع) کیست؟ 🔺اینکه اهل و اند، اینکه در راه خدا هیچ ترس از ندارند، اینکه شان را در نيازمندي هاى زندگى، بر خود مقدم ميدارند، هرچند خود فقير و بينوا باشند، اینکه سمت مواردی که خدا نهی کرده نمیروند و همیشه سمت مواردی هستند که خدا امر کرده، اینکه در بزرگداشت خود، به آن حضرت اقتداء می نمایند. 📚 تفسیر منسوب به امام حسن عسکری، ص316 / بحارالانوار، ج65، ص160. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 یکی از مصادیق مهم امروزین دشمنی با اهل بیت که خیلی از ماها گرفتار آنیم... 🔺(ص) فرمود: از رانده شده، به خدا پناه ببريد، از و و اش؛ چون كسى كه از او به خدا پناه ببرد، خداوند، او را مى‌دهد. آيا مى‌دانيد اينها چيستند؟ 🔺، با ما است كه او در دل‌هاى شما مى‌افكند. گفتند: اى پيامبر خدا! بعد از شناخت جايگاه و منزلت شما در نزد خدا، چگونه ممكن است با شما دشمنى كنيم‌؟ 🔺حضرت فرمود: «با با دوستان و و همچنین با با » (بِأَن تُبغِضوا أولِياءَنا و تُحِبّوا أعداءَنا) 🔺 به خدا قسم، از این به خدا پناه ببريد، چون هر كه دشمنان ما را دوست بدارد، ما را دشمن داشته و ما از او بيزاريم و خدا نيز از او بيزار است. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
✳️ چند کلمه ای به بهانه 9 ربیع و حواشی آن: 💠 چرا نباید به مخالفین خود دشنام داد؟ 🔰 بخش اول: 🔺حتما دوستان از اتفاقاتی که عده ای از شیعیان و محبین در روز و شب رقم میزنند که البته قبلا بیشتر بود و امروزه کمتر شده مطلع هستند. یکی از این مسائل که البته منحصر در این روز نیست، مسئله دادن است. 🔺 نشان داده كه هيچگاه دشنام گفتن به موجب گمراهان نمي شود بلكه برعكس آنان را به و مقابله به مثل وادار مي كند. 🔺لذا اهل بيت(ع) به شيعيان يادآور مي شدند: همانگونه که خداوند از دشنام گفتن، حتي نسبت به نهي فرموده است، شما نیز این سیره را مشی خود کنید. 🔺خداوند متعال در سوره انعام آیه 108 می فرماید: «وَ لَا تَسُبُّواْ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّواْ اللَّهَ عَدْوَا بِغَيرِْ عِلْمٍ» به معبود كسانى كه غير خدا را می‏خوانند دشنام ندهيد، مبادا آنها نيز از روى ظلم و جهل، خدا را دشنام دهند. لذا پرهيز از دشنام، يك و اسلامي است. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
🔰 بخش دوم: (نهج البلاغه، خطبه206) در جنگ ، وقتی شنید گروهی از اصحاب شروع کردند به دشنام دادن به سپاهیان ، فرمود: ➕«إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ كَانَ أَصْوَبَ فِي الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِي الْعُذْر» 🔸 من نمی ‏پسندم كه شما به مردم شام بدهيد اما بهتر این است که كردار و آنها را بيان و كنید. یعنی به جای فحش دادن، کار اشتباه آنها را گوش زد کنید. 🔸 چرا؟ چون این روش، و خواهد بود، چه اینکه اساسا هدف لشکر اسلام، انسان هاست و این مهم، با روش فحش دادن، پیش نمیرود. 🔸 بعد حضرت تاکید میکنند به جای دشنام دادن، به آنها بگویید: بار خدايا خون هاى ما و آنها را از ريختن حفظ فرما، و ميان ما و آنها را اصلاح نما، و آنان را از گمراهيشان رهانیده و هدایت کن. (وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ إِيَّاهُمْ اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِم‏) 🔸 خب چرا چنین روشی؟ حضرت تاکید میکنند: تا بواسطه این روش، كسي كه نادان و به حقّ است، آن را بشناسد و بشود و آنكه حريص و شيفته گمراهى و دشمنى است، از آن باز ايستد. (حَتَّى يَعْرِفَ الْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ وَ يَرْعَوِيَ عَنِ الْغَيِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِه‏) 🔸در اينجا اميرالمؤمنين(ع) در عينِ نهي از دشنامگويي، ياران خود را به درباره عملكردِ دشمن فرا مي خواند. لذا پرهيز از دشنامگويي به معناي در مقابل نيست بلكه به معناي و است كه احتمال را بيشتر مي كند و در پيشگاه خداوند و در مقابل نيز بهتر قابل دفاع است. 📌 خب حالا این روش حضرت امیر رو بگذاریم کنار عده ای که به جای هدایت مخالفان خویش، اساسا به دنبال آنها و به آنها هستند. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
🔰 بخش سوم: در روایت دیگری، دعائم الاسلام به نقل از امام صادق(ع) خطاب به شیعیان می آورد: 🔺«از خدا پروا كنيد و با هر كس همدم مي شويد، به همنشيني كنيد و با همسايگان باشيد و امانت را به صاحبانش برگردانيد و مردم را نخوانيد. (اتَّقُوا اللَّهَ وَ أَحْسِنُوا صُحْبَةَ مَنْ تُصَاحِبُونَهُ وَ جِوَارَ مَنْ تُجَاوِرُونَهُ وَ أَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَ لَا تُسَمُّوا النَّاسَ خَنَازِير) 🔺اگر شيعه ما هستيد همانگونه كه ما سخن مي گوييم سخن بگوييد و مانند ما رفتار كنيد تا براستي شيعه ما باشيد» (إِنْ كُنْتُمْ شِيعَتَنَا تَقُولُونَ مَا نَقُولُ وَ اعْمَلُوا بِمَا نَأْمُرُكُمْ بِهِ تَكُونُوا لَنَا شِيعَة) 📌 روشن است که توصیه حضرت به صورت عام نسبت به است اما به صورت خاص نسبت به مطرح شده است. ▪️ از اين روايت دانسته مي شود كه در آن روزگار، برخي از ، پيروان مذاهب ديگر را با ها و القابی زشت نامگذاري مي كردند كه اهل بيت(ع) از اين رفتار زشت نهي فرمودند. در زمان ما نيز برخي از افراطي ها از هر دو مذهب، القاب زشتي به مخالفان خود نسبت مي دهند كه بي ترديد ناروا و برخلاف (ص) و اهل بيت(ع) مي باشد. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 نامه مهم امام صادق(ع) به شیعیان کوفه جهت اصلاح رفتارشان 🔰 در كتاب ذیل ماجرای مفصلی که خواندنی است، نقل میکند: ، پيشواي اهل سنت، نزد (ع) آمد و گفت: ▪️«گروهي از شيعيان از ، به شدت و اعلام مي كنند و مدعي هستند كه شما چنين توصيه اي به آنان كرده ايد و تصور مردم کوفه نیز چنین است.» (إِنَّ عِنْدَنَا قَوْماً بِالْكُوفَةِ يَزْعُمُونَ أَنَّكَ تَأْمُرُهُمْ بِالْبَرَاءَةِ مِنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ وَ فُلَان‏) ▪️امام صادق(ع) فرمودند: «واي بر تو! من چنين چيزي نگفته ام». ابوحنيفه گفت: «اما آنها بسيار براي اين كار اهميت قائلند!» حضرت فرمودند: «خب از من چه انتظار داري؟» ▪️ابوحنيفه گفت: «اگر نامه ای برايشان بنويسيد و آنها را از این کار نهی کنید و من به آنان برسانم، آنها از اين كار دست بر مي دارند.» ▪️اما حضرت به دلایلی نپذیرفتند که چنین نامه ای بنویسند و به دست ابوحنیفه بدهند تا به دست آنها برساند لذا به او گفتند که این روش جواب نمیدهد و آنها این سخن من را که تو میخواهی به دست آنها برسانی نمیپذیرند. (مطالعه تفصیل این روایت جالب) ▪️ولی از آنجا كه حضرت، از مشی آن عده شیعه در کوفه که تصريح به سنت داشتند، و ناراحت بود لذا شخصاً نامه ای به آنها نوشت و در آن توصیه های فراوانی به شیعیان کردند که در نقل کرده است. ▪️از جمله اينكه بايد با اهل سنت كرده و از تظاهر به خودداري كنند، چراکه چنين رفتارهای ناشايستي جز اينكه طرف مقابل را به مقابله به مثل وادار كند، سودي نخواهد داشت. ▪️حضرت به شیعیان امر کرد که این نامه را به یکدیگر و در آن و کرده و به آن عمل کنند. لذا از آن پس، شيعيان آن نامه را در منزل خویش قرار مي دادند و بعد از نماز مي خواندند و تلاش مي كردند به آن پايبند باشند. (أَمَرَهُمْ بِمُدَارَسَتِهَا وَ النَّظَرِ فِيهَا وَ تَعَاهُدِهَا وَ الْعَمَلِ بِهَا فَكَانُوا يَضَعُونَهَا فِي مَسَاجِدِ بُيُوتِهِمْ فَإِذَا فَرَغُوا مِنَ الصَّلَاةِ نَظَرُوا فِيهَا) (مطالعه تفصیل این نامه حضرت به شیعیان) 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 طعن به معاویه 🔰 به ، يكي از امام زمان(عج)، خبر رسید که فلان دربان شما به لعنت و دشنام میدهد. حسین بن روح پس از اطلاع از این ماجرا، او را از کار، برکنار کرد. (بَلَغَ الشَّيْخَ أَبَا الْقَاسِمِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أَنَّ بَوَّاباً كَانَ لَهُ عَلَى الْبَابِ الْأَوَّلِ قَدْ لَعَنَ مُعَاوِيَةَ وَ شَتَمَهُ فَأَمَرَ بِطَرْدِهِ وَ صَرَفَهُ عَنْ خِدْمَتِهِ) 🔺آن شخص پس از بیکاری، بارها و اصرار میکرد که او را سر کارش بازگردانند اما ایشان نپذیرفت، تا اینکه بعدا یکی از بستگان حسین بن روح، او را استخدام کرد. (فَبَقِيَ مُدَّةً طَوِيلَةً يَسْأَلُ فِي أَمْرِهِ فَلَا وَ اللَّهِ مَا رَدَّهُ إِلَى خِدْمَتِهِ وَ أَخَذَهُ بَعْضُ الْآهِلَة) 🔺ايشان معتقد بودند كه شيعيان بايد حتي نسبت به حساسيت اقلیتی از اهل سنت كه براي معاويه جايگاه و احترام قائل هستند، نیز توجه داشت و نبايد تظاهر به بی احترامي به عقايد اهل سنت کرد. 🔺 در ابتدای انقلاب نیز ماجرایی شبیه به همین را نسبت به نقل میکنند که توجه به آن جالب است: ▪️« یک‌‌‌وقت در اوایل انقلاب در سخنرانیهایشان از به صورت اسم می‌‌‌آورند. شما می‌‌‌دانید که من مدتی را در بودم و با خیلی از علمای آنجا دوست نزدیک هستم. مردم و علمای سنی آن منطقه، معاویه را می‌‌‌دانند. ▪️به امام عرض کردم که در طرف شرق کشورمان، چند صد میلیون نفر معاویه را محترم می‌‌‌شمارند و او را می‌‌‌دانند البته بحق یا به‌‌‌ناحق آن، مربوط به جلسه‌‌‌ی بحث است یعنی مسلمانان ، ، و اغلب سنی ؛ این‌‌‌ها معاویه را محترم می‌‌‌شمارند. ▪️امام گفتند عجب، من نمی‌‌‌دانستم! من بعد از آن در طول این ده، یازده سال یک جمله‌‌‌ی از امام راجع به نشنیدم.» [بیانات در دیدار اعضای گروه معارف صدا و سیما، 13/12/1370] 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 روش و چگونگی تبری 🔰 به نظر میرسد در ، لحاظ نکته مهم و محوری است. اینکه ، در جامعه ای که عقاید مختلفی کنار یکدیگر زندگی میکنند، چه چیزی میتواند باشد. 🔺لذا یکی از روش هایی محوری در اصل تبری که از روایات فهمیده میشود، مسئله «» است. ضرورتی ندارد حتما همراه با نام و به صورت صریح ذکر بشود. این یک مشی کلی نسبت به چنین جوامعی است. 🔺 در کافی از (ع) نقل میکند: پيامبر(ص) براى ديدن سان از سواران بيرون شد و به قبر از سران مشرکین رسید. گفت: خداوند لعنت كند صاحب اين قبر را، پس به خدا كه او مانعى بود در راه خدا، و پيامبر را تكذيب میكرد. 🔺 پسر ابو أحيحه که مسلمان شده بود، خشمگین شد و گفت: بلكه خداوند (پدر ابوبکر) را لعنت كرد كه به خدا نه ميهمان ‏نواز بود و نه دشمن ستيز، پس خداوند هر كدام از اين دو كه در ميان افراد خود، خوارتر بودند، لعنت كند. 🔺(ص) فرمود: هنگامى كه شما از لعن و بدگویی میکنید، سخن بگوييد و به صورت خاص، نام افراد را نبرید تا مثلا اگر فرزندش آنجاست به خشم آید. (إِذَا أَنْتُمْ تَنَاوَلْتُمُ الْمُشْرِكِينَ فَعُمُّوا وَ لَا تَخُصُّوا فَيَغْضَبَ وُلْدُه‏) 🔺لذا چه بسا از این مشی حضرت و دیگر موارد مشابه آن، استخراج یک کرد، خصوصا ناظر به جوامعی که دارای افکار مختلف و متعارضی هستند. در واقع به صورت كلي، لعن افراد با ذكر نام، حتي نسبت به مشركان، اگر موجب و كدورت ميان مسلمانان شود، جایز نيست و بايد از آن پرهيز شود. 🔺بنابراین به عنوان يك مصداق، آنچه پس از عصر در برخي از محافل تحت عنوان «» رواج يافت، امري غيرديني و برخلاف سيره پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) بوده است. لذا بسياري از شيعه، به صراحت آن را خرافي و حرام اعلام كرده اند. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 فهم دقیق مسئله برائت، در نسبت آن با مقوله ولایت ✍️ علی‌رضا ملااحمدی 1️⃣ «برائت» فرع بر «ولایت» است. ما پس از آنکه در دایره‌ی ولایتِ امام قرار گرفتیم، از آن‌کسی‌که به حریمِ ولایت تعدّی کرده و میخواهد رشته‌ی ولایت را پاره کند، تبرّی می‌جوییم. 2️⃣ این برائت البته قبل از همه، امری قلبی بوده و سپس در زبان است که به جریان می‌افتد. اما بیش از این‌دو، در صورتی منشأ اثر است که در صحنه‌ی عمل و حیات انسان به جریان بیفتد. برائتی که وارد صحنه‌ی زندگی نشود، یا سقیفه را ثمر می‌دهد یا خوارج را و یا عاشورا را...! 3️⃣ «تبرّی» اگر نقطه‌زن نباشد، ثمربخش نخواهد بود. یعنی باید در تقابل با جریانی باشد که دقیقاً مرکز ولایت را هدف گرفته است. معیار واحد است و مصادیق متعدّد: آن مصداقی که در ماجرای سقیفه مرکزیّتِ ولایت را هدف گرفته بود، متفاوت بود با مصداقی که در فتنه‌ی خوارج هدف گرفته بود. این‌دو متفاوت بودند با مصداقی که در صحنه‌ی عاشورا ولایت را هدف گرفته بود و نقطه‌ی هدف‌گیرنده‌ی ولایت در این‌سه متفاوت است با جبهه‌ی متخاصم در ماجرای ولایتعهدیِ امام رضا علیه‌السلام... 🔺 خلاصه اینکه به‌تبعِ تحوّلات سیاسیِ زمانه، مهاجم به مرکزیّت ولایت در زمان هر یک از امامان علیهم‌السلام، متفاوت است با زمانه‌ی دیگری؛ و در هر زمانه باید دقیقاً معطوف باشد به نقطه‌ی مهاجم؛ در غیراینصورت أبتر است و بی‌حاصل و کبریتِ بی‌خطر! 4️⃣ در زمانه‌ی غیبت نقطه‌ی اصلیِ تهاجم به مرکزیّت ولایت کجاست تا ما در مقام آن‌را هدف بگیریم؟ پاسخ به این سؤال متوقف بر پاسخ به این پرسش است که «مرکزیّت ولایت در دورانِ غیبت کجاست؟» تا وقتیکه این را نفهمیم، نقطه‌ی مهاجم را هم نمیتوانیم تشخیص دهیم و بالتبع تبرّی‌مان هم بی‌حاصل و ابتر است. 5️⃣ به دلیل همه‌ی آنچه که در فلسفه‌ی امامت تشریح شده، نمیتوان ادّعا کرد که ولایتِ اجتماعی و سیاسی امام عصر علیه‌السلام در زمانه‌ی غیبت تعطیل شده! پس مسلّماً همچون دوران امامت، در هر زمانه‌ای از دوران غیبت هم مرکزیّت ولایت مصداق متفاوتی از زمان‌های دیگر داشته و لذا مهاجم به آن هم متفاوت با زمان دیگری خواهد بود. 🔹 سوال اینست که مرکزیّت ولایت کجاست تا به‌تبعِ آن نقطه‌ی مهاجم به این مرکز را بشناسیم و هدف بگیریمش؟ تردیدی نیست که در جهان امروز، فقط و فقط این است که هویّت خودش را ذیل پرچم ولایتِ حضرت حجّت صلواةالله‌علیه تعریف کرده و فلسفه‌ی وجودی خودش را زمینه‌سازی برای ظهور حضرتش می‌داند. 6️⃣ تبرّی از شخص و جریانی که ۱۴ قرن قبل به حریم ولایت تعدّی کرده، البته که واجب و لازم است و بخشی از هویّت ایمانیِ ما را تشکیل میدهد؛ امّا قطعاً برای امروزِ ولایت، در اولویّت قرار ندارد. یعنی اگر اکتفا شود به آن و امتدادی در امروزِ انقلاب اسلامی پیدا نکند، أبتر و بی‌حاصل است و کبریتِ بی‌خطر! 🔻 چنین برائتی، هیچگاه نسبت به آن جریانی که امروز مرکز تشیّع جهان را هدف گرفته و کمر به نابودی‌اش بسته «تهدید» محسوب نمی‌شود؛ و بهمین دلیل میگویم کبریت بی‌خطر! 🚫 بنابراین چه‌بسا «اکتفا کردن» به این سطح از تبرّی (که میتواند به‌مثابه یک مخدّر عمل کند) حتی تکمیل‌کننده‌ی پازلِ مهاجمِ امروزی به مرکزیّت ولایت امام عصر علیه‌السلام باشد و به ضدّ خودش بدل شود! @Maktabkhaaneh 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍