🛬 #ایران: سانحه برای هواپیما در فرودگاه کرمان/مسافران آسیبی ندیدند
🔻 ساعاتی پیش یک فروند RJ100 شرکت هواپیمایی ماهان به رجیستر EP-MOG هنگام فرود در فرودگاه کرمان بدلایل نامشخص دچار فرود سخت (Hard landing) و احتمالا برخورد دُم به زمین شئ که خوشبختانه به مسافرین آسیبی وارد نشد اما به بدنه هواپیما خسارات قابل توجهی وارد شد.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
.
آیا شما شیعه هستین؟
صد امتیازی کی بودی تو
وزیر میخوایم میشه کارشناسم قبوله😎
خدا به خیر کند
از امتیاز دادنهای ظریف تعجب کردید؟
پس فکر کردید جاسوسهای تیم مذاکرهکننده برجام از کجا سبز شده بودن؟
تو یه تیم ۱۲ نفره شش نفر جاسوس و دو تابعیتی بودند و به کشور خیانت کردند😳
تازه امتیازهای ویژه هم داشتن که تلوزیون نگفت
مثلا جاسوس ۵۰ امتیاز
وطن فروش ۱۰۰ امتیاز
بیشرف باشی ۲۰۰ امتیاز😊
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
یه عمر از اهل بیت بخونی ولی بصیرت نداشته باشی که از چه کسانی حمایت کنی، واقعا نوبره.. وقتی پرده ی ت
🔴حمید علیمی قبل انتخابات: به کسی رای میدهم که راه علی را میرود!
و رفت به پزشکیان رای داد ......
😒ظریف بعد انتخابات: غیر شیعه بودن در دولت پزشکیان امتیاز بیشتری دارد!
😏 اقای علیمی ..الان راه علی اینه؟!
➖➖➖➖➖➖➖
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
🔔 قرار بود صبر کنیم تا مدتی بگذره و عملکرد دولت جدیدو ببینیم بعد اگه خوب بود حمایت و اگه بد بود انتقادش کنیم، ولی این دولت هنوز شروع نشده داره ثابت میکنه با دولت قبلی روحانی فرقی نداره و چه بسا چندین مرتبه بدتر از اون خواهد بود و روی روحانی رو سفید خواهد کرد
📣 اگه این دولتی که داره میاد در آینده هم همین روند رو پیش بگیره در برابرش سکوت نخواهیم کرد، ما اگه میخواستیم در برابر اشقیای زمان خودمون که دشمن آشکار امام زمان(عج) هستن سکوت کنیم چون وزیر وکیلن که نمیرفتیم تو دسته ها و مجالس عزاداری سیدالشهداء(ع) عزاداری کنیم...
👈به ظریف و امثالهم هشدار میدیم، با آل علی هرکه در افتاد ور افتاد، ما نباشم ما ها هستن راه رو ادامه بدن تو این هزار و اندی سال زیاد بودن، شاه با اون شاه بودنش که حمایت کامل آمریکارو داشت وقتی نخست وزیر بهائی گذاشت سرنگون شد، بنی امیه با وجود اینکه از خراسان تا اسپانیا دستشون بود نابود شدن و قبر معاویه و سران بنی امیه تبدیل به مستراب شده، بعد اونوقت شماها که اندازه دربون در خونه اونام نیستید میخواید به امام زمان(عج) و شیعه ضربه بزنید؟
🔷امام خمینی (ره): من در این مکان شاه را نصیحت کردم و گوش نکرد و سرنگون شد، شما که چیزی نیستید
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
🔔 قرار بود صبر کنیم تا مدتی بگذره و عملکرد دولت جدیدو ببینیم بعد اگه خوب بود حمایت و اگه بد بود انتق
🔹یک پیشنهاد به اقای پزشکیان، هر چقدر امثال ظریف و آذری جهرمی از قدرت دور باشند دولت شما سر افراز تر خواهد بود.
خود شما میگویید من عضو هیچ حزبی نیستم اما اقای ظریف میگویید شما اصلاح طلب اید، از معاندین و غرب گرا هر چقدر دوری کنید خودتان موفق تر خواهید بود. متاسفانه در شورای انتقال قدرت گاه رد پای معاندین نظام دیده میشود.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔘 ناآرامیهای در لیدز، انگلستان
فرار پلیس از نا آرامی ها ......
نتیجه جنگ طلبی و ویران کردن سایر کشورها که باعث نقل مکان مهاجران میشود....
جوامع مهاجر در لیدز انگلیس.....
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔘 بیل گیتس در حال ترویج آزمایشی در ارتفاع بالا برای مبارزه با تغییرات آب و هوایی است که به نام مهندسی زمین خورشیدی شناخته می شود.
این پروژه شامل ایجاد یک ابر شیمیایی غول پیکر برای خنک کردن زمین است.
🔘 اعتراف بیل گیتس
یک بحران را برای ترویج برنامه آب و هوایی خود، دستکاری کرده است.
تصدیق او از طراحی یک بحران برای تحت تأثیر قرار دادن مردم جهت حمایت از طرح های آب و هوایی خود
✍ واقعا در جهان کسی نیست جلوی این افراد مخرب رو بگیره ...
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
10.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔘 یاسین ۵۰۰ دلاری برنده رقابت با مرکاوای ۶ میلیون دلاری
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔘 تایوان، انفجار در کارخانه رزین، گلوله آتشین را به هوا فرستاد
همه کارکنان بلافاصله تخلیه و تلفات جانی فعلا گزارش نشده است.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
داستان«ماه آفتاب سوخته» #قسمت_بیست_ششم🎬: سوم محرم بود که سپاهیانی نزدیک به پنج هزار نفر به فرماندهی
داستان«ماه آفتاب سوخته»
#قسمت_بیست_هشتم 🎬:
شب هنگام است که به افراد بنی اسد خبر می رسد، حبیب بن مظاهر به دیدار آنها امده، همگان متعجب می شوند، چرا حبیب در دل شب به اینجا آمده..آنها نمی دانند که جاسوسان ابن زیاد مثل سگ بو کشیده اند و حبیب را تعقیب کرده اند تا بدانند هدفش چیست، چون حکم از ابن زیاد دارند که نگذارند حتی یک نفر به سپاه اندک امام بپیوندد.
حبیب نگاهی به چهره تک تک آنها میکند و میگوید: من از صحرای کربلا می آیم و برایتان هدیه ای بسیار گرانبها دارم، همانا امام حسین علیه السلام به کربلا آمده و عمر سعد هم با هزاران سرباز او را محاصره کرده، من شما را به یاری فرزند رسول خدا می طلبم
حبیب هنوز سخن میگفت که خون جوانان غیور بنی اسد به جوش آمد، تمام مردانی که در آن صحرا بودند چه پیر و چه جوان شمشیر به دست گرفتند برای دفاع ازاهل بیت رسول الله..
آسمان شاهد بود که نوعروسان، خود لباس رزم برتن شوهرانشان می کردند و مادران، پسرانشان را از زیر قرآن رد می کردند تا به یاری قران ناطق بروند و در دل به حال مردانشان غبطه می خورند و بر لب جاری میکردند: کاش میشد ما هم به یاری زینب، دختر فاطمه بیاییم.
کل مردان ایل از پیر و جوان، نود نفر بودند که همه در تاریکی شب، راهی یاری امام به سمت کربلا شدند.
حبیب اشک شوق برگونه داشت، چرا که زنان و کودکان حسین با دیدن مردان بنی اسد که به یاری حسین آمده بودند شاد می شدند.
سپاه نود نفرهٔ حبیب به راه افتاد و کمی جلوتر به کمین سپاهیان عمر سعد برخورد کرد، جنگاوران بنی اسد شروع به شمشیر زدن کردند و داشتند تار و پود سپاه پیش رو را از هم پاره می کردند که ناگاه صدایی در دشت پیچید: لشکریان تازه نفس از دو طرف به این سپاه اندک حمله کنید و سپس به سمت این قبیله بروید و زنان و دخترانشان را به کنیزی ببرید و هر چه غنايم به دست آوردید، برای خودتان بردارید...
مردان غیور بیابان با شنیدن این کلام که ناموسشان را نشانه رفته بود، به عقب برگشتند و حبیب با چشمانی اشکبار به کربلا مراجعت کرد و آنچه را که اتفاق افتاده بود به عرض مولایش رسانید.
امام که ناراحتی حبیب را مشاهده کرد به اوفرمود: ای حبیب! باید خدا را شکر کنی که قبیله ات به وظیفه خود عمل کردند، آنها دعوت مرا اجابت نمودند و هر آنچه که از دستشان بر می آمد، انجام دادند و این جای شکر دارد، اکنون که به وظیفه ات عمل کردی راضی باش و شکرگزار..
ان شب به صبح رسید و اینک صبح هفتم محرم است و آفتاب داغ کربلا، عطشی در جانها انداخته..
سواری از گرد راه میرسد که نامه ای از ابن زیاد با خود دارد: ای عمر سعد! بین حسین و آب فرات جدایی بیانداز و اجازه نده تا از فرات حتی قطره ای بنوشند،من می خواهم حسین با لب تشنه شهید شود
در این موقع همهمه کودکانی که در دشت خود را سرگرم بازی کرده اند به هوا بلند میشود: سربازها کنار آب ردیف ایستاده اند، مگر با آب دشمنی دارند و نمی دانند آنها با کسی که آب را آفرید دشمنی دارند، آنها با حسین و خدای حسین دشمنند...
ادامه دارد...
🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤🌿
داستان«ماه آفتاب سوخته»
#قسمت_بیست_نهم🎬:
کودکان که میفهمند راه آب را بسته اند، انگار که هُرم آفتاب داغ کربلا بیشتر به جانشان می نشیند و در طلب آب،همهٔ خیمه ها را جستجو می کنند.
یکی از یاران امام، جلو میرود و رو به عمر سعد که با افتخار تمام خبر بستن آب را داده، می کند و می گوید: ای عمر سعد! تو با حسین جنگ داری،این کودکان چه گناهی کرده اند که باید در این صحرای داغ، لب تشنه باشند؟!
عمر سعد قهقه ای میزند و میگوید: این بستن آب، به تقاص همان آبی که به روی عثمان و خاندانش بستید می باشد..
ناگاه زهیر از میان جمع جدا میشود و جلو می آید و میگوید: همه میدانید که من شیعهٔ عثمان بودم، آن زمان را خوب درک کردم، به خدا سوگند که امثال شما و آن امیر مکارتان معاویه، آب را به روی عثمان و خانواده اش بستید، شما ید بیضایی در این میدان دارید و ان زمان به حکم علی، همین حسین و برادرش حسن مأمور رساندن آب به خانه عثمان بودند، اینان جوانمردی را به تمامی دارند و جوانمردان عالم برگرد وجودشان می گردند، حنای شما دیگر رنگی ندارد و حیله تان احمقانه است، این وصله ها به خاندان علی نمی چسپد، با اینکه ظلم بسیاری در حق محمد و آل محمد شد،اما به خدا قسم از اینها رئوف تر، رحیم تر، کریم تر و جوانمردتر در تمام عالم نمی باشد.
عمر سعد در مقابل حرفهای حق زهیر جوابی ندارد، راه اسب را کج می کند و به سمت خیمه اش میرود.
کودکان کربلا بی تابند و در جستجوی آب، حصین همدانی این صحنه ها را می بیند و دلش آتش می گیرد، نزد حضرت می رود و از او اجازه می خواهد تا برود و با عمرسعد صحبت کند تا شاید قلب سنگی او را کمی نرم کند و به کودکان آب برساند.
بچه حزب اللهی
داستان«ماه آفتاب سوخته» #قسمت_بیست_ششم🎬: سوم محرم بود که سپاهیانی نزدیک به پنج هزار نفر به فرماندهی
امام موافقت میکند و حصین به سمت اردوی دشمن می رود.
حصین روبه روی عمر سعد قرار می گیرد و بر او سلام نمی کند.
عمر سعد با ناراحتی می گوید: چرا به من سلام نکردی؟ مگر مرا مسلمان نمی دانی؟
حصین سری تکان میدهد و میگوید: تو چه جور مسلمانی هستی؟ اصلا مسلمان هستی؟ چرا آب فرات را بر خاندان پیامبر بسته ای؟! آیا درست است که همه شما و حیوانات این صحرا بتوانید از این آب بنوشید اما فرزندان پیامبر تشنه لب باشند؟! آخر در کدام مذهب، آب را بر کودکان می بندند؟!
عمر سعد سرش را پایین می اندازد ومی گوید: می دانم تشنه گذاردن خاندان رسول حرام است اما چه کنم که حکم ابن زیاد است و تخلف از حکم همان و از دست دادن حکومت ملک ری هم همان...مصلحت من نیست که خلاف حکم امیرم رفتار کنم، بیش از این سخن مگو که من کاری مغایر با نظر ابن زیاد انجام نخواهم داد
و حصین همدانی فهمید که صحبت کردن با انسانی که فریفتهٔ زر و زیور دنیا شده و آخرت و خوشبختی ابدی را به وعده ای پوچ و گذرا معاوضه کرده، فایده ای ندارد. پس دست خالی به سوی کاروان امام می آید.
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤🌿
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi