eitaa logo
بینات || ناصر قیلاوی زاده
287 دنبال‌کننده
190 عکس
50 ویدیو
73 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم یادداشت ها، تاملات و جلسات ناصر قیلاوی زاده، طلبه حوزه علمیه قم + مطالب برگزیده از امامین انقلاب، شهید مطهری و علامه طباطبایی ناصر قیلاوی زاده @GHILAVI @P_BAYYENATT کانال پشتیبان
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰خاطرات استاد شهید مرتضی مطهری از سال های اول طلبگی / روح قدس الهی 🔷 تا آنجا كه من از تحوّلات روحى خودم به ياد دارم از سنّ سيزده سالگى اين دغدغه در من پيدا شد و حسّاسيت عجيبى نسبت به مسائل مربوط به خدا پيدا كرده بودم. پرسشها- البتّه متناسب با سطح فكرى آن دوره- يكى پس از ديگرى بر انديشه‏ام هجوم مى‏ آورد. 🔶 در سالهاى اوّل مهاجرت به قم كه هنوز از مقدّمات عربى فارغ نشده بودم، چنان در اين انديشه‏ها غرق بودم كه شديداً ميل به «تنهايى» در من پديد آمده بود. وجود هم حجره را تحمّل نمى‏ كردم و حجره فوقانى عالى را به نيم حجره‏اى دخمه مانند تبديل كردم كه تنها با انديشه‏هاى خودم بسر برم. در آن وقت نمى‏ خواستم در ساعات فراغت از درس و مباحثه به موضوع ديگرى بينديشم، و در واقع، انديشه در هر موضوع ديگر را پيش از آنكه مشكلاتم در اين مسائل حل گردد، بيهوده و اتلاف وقت مى ‏شمردم. مقدّمات عربى و يا فقهى و اصولى و منطقى را از آن جهت مى ‏آموختم كه تدريجاً آماده بررسى انديشه فيلسوفان بزرگ در اين مسأله بشوم. 🔷 به ياد دارم كه از همان آغاز طلبگى كه در مشهد مقدّمات عربى مى‏ خواندم، فيلسوفان و عارفان و متكلّمان- هر چند با انديشه‏هايشان آشنا نبودم- از ساير علما و دانشمندان و از مخترعان و مكتشفان در نظرم عظيم‏تر و فخيم‏تر مى ‏نمودند تنها به اين دليل كه آنها را قهرمانان صحنه اين انديشه‏ها مى ‏دانستم. دقيقاً به ياد دارم كه در آن سنين كه ميان 13 تا 15 سالگى بودم، در ميان آن همه علما و فضلا و مدرّسين حوزه علميّه مشهد، فردى كه بيش از همه در نظرم بزرگ جلوه مى‏ نمود و دوست مى‏ داشتم به چهره‏اش بنگرم و در مجلسش بنشينم و قيافه و حركاتش را زير نظر بگيرم و آرزو مى‏كردم كه روزى به پاى درسش بنشينم، مرحوم «آقا ميرزا مهدى شهيدى رضوى» مدرّس فلسفه الهى در آن حوزه بود. آن آرزو محقّق نشد، زيرا آن مرحوم در همان سالها (1355 قمرى) در گذشت. 🔶 پس از مهاجرت به قم گمشده خود را در شخصيّتى ديگر يافتم. همواره مرحوم آقا ميرزا مهدى را بعلاوه برخى مزاياى ديگر در اين شخصيّت مى‏ ديدم؛ فكر مى‏كردم كه روح تشنه‏ام از سرچشمه زلال اين شخصيّت سيراب خواهد شد. اگر چه در آغاز مهاجرت به قم هنوز از «مقدّمات» فارغ نشده بودم و شايستگى ورود در «معقولات» را نداشتم، امّا درس اخلاقى كه وسيله شخصيّت محبوبم در هر پنجشنبه و جمعه گفته مى ‏شد و در حقيقت درس معارف و سير و سلوك بود نه اخلاق به مفهوم خشك علمى، مرا سرمست مى‏ كرد. بدون هيچ اغراق و مبالغه‏اى اين درس مرا آنچنان به وجد مى‏ آورد كه تا دوشنبه و سه شنبه هفته بعد خودم را شديداً تحت تأثير آن مى ‏يافتم. 🔷بخش مهمّى از شخصيّت فكرى و روحى من در آن درس- و سپس در درسهاى ديگرى كه در طىّ دوازده سال از آن استاد الهى فرا گرفتم- انعقاد يافت و همواره خود را مديون او دانسته و مى ‏دانم. راستى كه او « » بود. ▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ @shmotahari الگوی همیشه جاوید