eitaa logo
بنیاد بین‌المللی صحيفه سجادیه
2.2هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
696 ویدیو
78 فایل
این کانال جهت اطلاع رسانی اخبار و معارف مرتبط با صحیفه سجادیه است و توسط "بنیاد بین المللی صحیفه سجادیه" مدیریت می‌شود‌. ارتباط با ادمین: @mortezavafi
مشاهده در ایتا
دانلود
در آستانه میلاد امام سجاد علیه السلام اعضای شورای راهبردی مؤسسه و بنیاد بین المللی صحیفه سجادیه در ادامه دیدار با مراجع عظام با حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی دیدار کردند. ابتدای جلسه مؤسس محترم تولیت سابق مسجد مقدس جمکران حضرت آیت الله ابوالقاسم وافی، سخنانی در وصف این اثر فاخر و ارزشمند و اهمیت کار ستادی و برنامه ریزی برای ترویج فرهنگ و معارف صحیفه سجادیه ایراد فرمود. در ادامه حجت الاسلام حاج مرتضی وافی مدیر مؤسسه و بنیاد بین المللی صحیفه سجادیه گزارشی نسبت به فعالیت های این بنیاد در 4بخش نهضت صحیفه خوانی، آموزش معارف صحیفه سجادیه و تربیت مربی. پیگیری تاسیس مرکز تخصصی حوزوی و برگزاری کنگره ملی زین العباد. ارائه داد. وی از همکاری با نهادهایی چون سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رسانه ملی و حوزه علمیه خواهران، کانون های فرهنگی هنری مساجد و ائمه جمعه سراسر کشوردر سال جاری و ورود در عرصه بین الملل خبر داد آیت الله العظمی نوری همدانی در این دیدار فرمودند: این کار، کار بسیار بزرگ و مهمی است . و در این مورد تا به حال کاری انجام نشده با توجه به اینکه در مورد نهج البلاغه کار بسیار شده است شروح فراوان و ... اما صحیفه سجادیه غریب بوده و بایستی کار در مورد صحیفه نیز انجام بشود و این کار باید توسط افرادی که فقیه و مجتهد هستند انجام بشود چون مطالب در سطح بسیار بالایی وجود دارد که کسی غیر از فقیه نمی تواند آن را بیان کند. فقیه و مجتهد می‌خواهد تا حقایق معارف اهل بیت را بیابد ایشان در ادامه به ذکر خاطره ای از مرحوم آیت الله العظمی بروجردی پرداختند که ایشان درمورد وجوب نماز جمعه در زمان امام و شرایط سخت تاریخی آن دوره، شرح دعای 48 صحیفه سجادیه را بیان می فرمودند ایشان افزودند از مضامین این دعا ها معلوم است که این کلام برای معصوم است ایشان در ادامه صحبت به ذکر خاطره‌ای دیگر از مرحوم آیت الله امینی اشاره کردند و فرمودند آیت الله علامه امینی در قلم قوی بود و در بیان هم با شهامت و پر تاثیر سخن می‌گفت مرحوم علامه امینی نقل می کرد که ایامی در دمشق سخنرانی می‌کردم فردی از علمای آنجا راجع به امام زین العابدین و آثار و خدمات امام و بیش از سی سال امامت ایشان پرسید من نسخه ای از صحیفه سجادیه را به دست او دادم بعد از مدتی از او سوال کردم این کتاب و صحیفه سجادیه را چگونه دیدی گفت نه تنها امام را شناختم که امامان دیگر را به واسطه همین امام شناخت پیدا کردم این مرجع افزودند دعاهای امام سجاد مانند دعای ابوحمزه ثمالی و دعای نماز شب و کلمات امام سجاد خیلی تکان دهنده و موثر است به ویژه در دنیای امروز.. ایشان با تأکید بر اینکه شیعه با داشتن این معارف چگونه می تواند منزوی باشد.!؟ فرمودند ما باید حرکت ایجاد کنیم و صدها نفر افراد تربیت شده باشند که صحیفه سجادیه را در عالم احیا و اجرا کنند ایشان افزودند شروح مربوط به صحیفه سجادیه از جمله شرح سید علیخان کتاب‌ها و آثار دیگر باید مورد توجه ویژه قرار گیرد ایشان با ذکر این نکته که دعا زبان مشترک انسان امروز و زبان ساده فطری اوست فرمودند این اولین احتیاج انسان است که با دعا و خالق خود انس بگیرد.. ایشان در پایان برای رشد و موفقیت کار و دست اندرکاران بنیاد بین المللی صحیفه سجادیه دعا کردند..لازم به ذکر است در این دیدار دکتر فخر روحانی مدیر دفتر همکاری های بین الملل بنیاد و حجت الاسلام محمد زارع معاون پژوهش و آموزش بنیاد نیز حضور داشتند..
🔆 از دعا روی برنگردانید !!! دعا خیلی با ارزش است ... دعا همان اکسیری است که میتواند دلهایی را که آلوده‌ی ناامیدی، آمیخته‌ی به بدبینی، یا آلوده‌ی به احساسات غلط هستند، منقلب کند، به راه راست هدایت کند؛ من کاری ندارم مرحوم این شعر را برای چه‌کسی گفته و برای چه گفته؛ من این شعر را خطاب به صحیفه‌ی سجّادیه میخوانم؛ من این شعر را خطاب به دعای ابی‌حمزه‌ی ثمالی میخوانم؛ «ای تکیه‌گاه و پناه زیباترین لحظه‌های پرعصمت و پرشکوهِ تنهایی و خلوت من ای شطّ شیرین پرشوکت من» 👤
☑️☑️ آیت الله مرعشی نجفی طی خاطره ای در این باره نقل می‌کند: در سال 1353 نسخه‌ای از صحیفه شریفه را برای مطالعه علامه معاصر شیخ جوهری صاحب تفسیر طنطاوی معروف (مفتی اسکندریه) فرستادم. آن بزرگوار دریافت کتاب را اعلام کرد و در برابر آن هدیه از من تشکر کرد و درباره آن مدحی سرشار و ثنایی بسیار نوشت. تا آنجا که گفت این از بدبختی ما است که تا کنون به این گرانبها ی جاوید از میراث‌های نبوت و اهل بیت دست نیافته بودیم و من هر چه در آن می‌نگرم آن را فوق کلام مخلوق و دون کلام خالق می‌یابم. سپس علامه جوهری طنطاوی از من سوال کرد که آیا تا کنون کسی از علمای اسلامی شرحی بر آن نوشته است؟ من در پاسخ آن شارحینی را که می‌شناختم نام بردم و کتاب ریاض السالکین تالیف سید علی خان را به ایشان تقدیم کردم. معظم له در جواب نوشت که من مصمم و آماده‌ام که بر این صحیفه گرامی شرحی بنویسم [1] [1] به نقل از مقدمه ترجمه صحیفه سجادیه صدر الدین بلاغی ص30
صحيفه سجاديه، گنجينه ‏اى از معرفت ✅ يكى از آن گنجينه‏ هاى بزرگى كه در دنياى شيعه وجود دارد اين دعاهاست. ✅ به خدا قسم گنجينه ‏اى است از معرفت. ✅ اگر ما هيچ دليل ديگرى نداشتيم غير از دعاهايى كه داريم، از على بن ابى طالب عليه السلام صحيفه علويه، از زين العابدين عليه السلام صحيفه سجاديه‏ يا دعاهاى غير صحيفه سجاديه‏، ✅ اگر ما جز دعاى كميل از على و جز دعاى ابو حمزه از على بن الحسين نداشتيم و اسلام در چهارده قرن چيز ديگرى نداشت، همين كه توسط دو تن از شاگردهاى اسلام از آن دنياى بدويّت و جهالت چنين دو اثرى ظاهر شده كافى است. ✅ آن‏قدر اينها اوج و رفعت دارد كه اصلًا اعجاز جز اين چيزى نيست. ❇️ مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آشنايى با قرآن(10 - 14))، ج‏28، ص: 457.
🔴 توصیه های امام زمان به شیعیان (۶) 🔵توصیه امام زمان به خواندن صحیفه سجادیه 🌕 محدث عظیم و سالک وارسته، مرحوم مجلسی(پدر علامه مجلسی) می فرماید: «در اوایل جوانی مایل بودم نماز شب بخوانم، اما نماز قضا بر عهده ام بود و به همین دلیل احتیاط می کردم و نمی خواندم. خدمت شیخ بهائی عرض نمودم که فرمود: نماز قضا بخوان. اما من با خودم می گفتم نماز شب، خصوصیات خاص خود را دارد و با نمازهای واجب فرق می کند. 🔹 یک شب بالای پشت بام خانه ام در خواب و بیداری بودم که امام زمان را در بازار خربزه فروش های اصفهان در کنار مسجد جامع دیدم. با شوق و شعف، نزد او رفتم و سئوالاتی کردم که از جمله آن، خواندن نماز شب بود. فرمود: بخوان! عرض کردم: یابن رسول الله، همیشه دستم به شما نمی رسد. کتابی به من بدهید که به آن عمل کنم. فرمود: برو از آقا محمد تاج، کتاب بگیر. گویا در خواب، او را می شناختم؛ رفتم کتاب را از او گرفتم. مشغول خواندن بودم و می گریستم که از خواب بیدار شدم. از ذهنم گذشت که شاید «محمد تاج» همان شیخ بهایی است و منظور امام از «تاج» این است که شیخ بهایی، ریاست شریعت را در آن دوره به عهده دارد. 🔹 نماز صبح را خواندم و خدمت ایشان رفتم. دیدم شیخ با سید گلپایگانی مشغول مقابله صحیفه سجادیه است. ماجرا را برایش نقل کردم. فرمود: ان شاءالله به چیزی که می خواهی می رسی. بعد ناگهان یاد جایی که امام را در آن ملاقات کرده بودم، افتادم و به کنار مسجد جامع رفتم. در آنجا آقا حسن تاج را دیدم که از آشنایان قدیم ما بود. مرا که دید، گفت: ملا محمد تقی! بیا برویم خانه، یک سری کتاب به تو بدهم. 🔹 مرا به خانه اش برد. در اتاقی را باز کرد و گفت: هر کتابی را که می خواهی بردار. کتابی را برداشتم؛ ناگهان دیدم همان کتابی است که در خواب دیده بودم؛ صحیفه سجادیه. به گریه افتادم. برخاستم و بیرون آمدم. گفت: باز هم بردار. گفتم: همین بس است. پس شروع نمودم به تصحیح و مقابله و آموزش صحیفه سجادیه به مردم؛ و چنان شد که از برکت این کتاب، بسیاری از اهل اصفهان مستجاب الدعوه شدند.»(۱) 🔹 مرحوم علامه مجلسی (نویسنده کتاب بحارالانوار) می فرماید: «پدرم چهل سال از عمر خود را صرف ترویج صحیفه کرد و انتشار این کتاب، توسط او باعث شد که اکنون هیچ خانه ای بدون صحیفه نباشد. این حکایت بزرگ مرا بر آن داشت که بر صحیفه شرح فارسی بنویسم تا عوام و خواص از آن بهره مند شوند.»(۲) 📚 (۱) . امام شناسی، ج ۱۵، ص ۴۹ 📚 (۲) . بحارالانوار، ج ۱۱۰ ، ص ۵۱
•❀• 💠 شخصیت والای امام سجاد علیه السلام 🔹اگر توکل تو از سرِ صدق باشد، گم راه نخواهی بود؛ ... به دنبال من بیا ▫️ حمّاد بن حبیب کوفی ـ: برای گزاردن حج بیرون رفتیم. شبانه از منطقه زباله گذشتیم. بادهای سیاه و ظلمانی به سوی ما وزیدن گرفت. کاروان از هم گسست و در بیابان، سرگردان شد. من به سرزمینی خشک رسیدم. وقتی شب کاملاً مرا فراگرفت، به درختی بزرگ پناه بردم. وقتی به تاریکی اُنس گرفتم، دیدم جوانی می آید که لباسی کهنه و سفید بر تن دارد و بوی مُشْک از او به هوا برخاسته است. با خود گفتم: این، یکی از اولیای خداست و اگر حرکتی کنم و او متوجّه شود، می ترسم از این جا برود و مانع کارهایی که می خواهد انجام دهد، شوم. پس تا آن جا که می توانستم، خود را پنهان کردم و او به محلّ مورد نظر خویش، نزدیک شد. خود را برای نماز آماده کرد و به پا خاست، در حالی که می گفت: 🔅 «ای کسی که ملکوتش همه چیز را حیران کرده، و جبروتش همه چیز را به سلطه درآورده است. شادمانی رو آوردن به سوی تو بر قلبم درآور و مرا به میدان اطاعت کنندگان خویش، ملحق ساز». ▫️ سپس به نماز درآمد. چون دیدم اعضایش آرامش یافت و حرکتش به سکون بدل گشت، به محلّ نماز او درآمدم. دیدم اشک از دیدگانش سرازیر است. من هم خود را برای نماز، آماده کردم و پشت سرش ایستادم. محرابی دیدم که در آن سرزمین، یگانه بود. هرگاه آیه ای که در آن وعد و وعید بود، تلاوت می کرد، با صدای حزین، آن را تکرار می کرد. ▫️ چون تاریکی ها به کنار رفت، به پا خاست، در حالی که می گفت: «ای کسی که جویندگان، او را می جویند و او را راهنما یافتند، و خائفان به او روی آوردند و او را تفضّل کننده یافتند، و عبادت پیشگان به او پناه بردند و او را خیررسان یافتند!». ▫️ ترسیدم از دستم برود و او را نشناسم. او را گرفتم و گفتم: تو را سوگند به کسی که رنج خستگی را از تو برداشته و اشتیاقی بسیار و بیمی لذّت بخش به تو بخشیده، که مرا در پناه رحمت خویش گیری که من، گم راهم. تمام رفتار تو را دیدم و تمام سخنت را شنیدم. 🔸 آن گاه فرمود: «اگر توکل تو از سرِ صدق باشد، گم راه نخواهی بود؛ لیکن به دنبال من بیا». چون به زیر درخت درآمد، دستم را گرفت. گویا زمین زیرِ پایم حرکت می کرد. وقتی سپیده دمید، به من گفت: «به شهر مکه خوش آمدی!». ▫️ صدای فریادی شنیدم و نشانه های شهر را دیدم. سپس به وی گفتم: سوگند به آن که در روز واپسین به وی امیدواری، کیستی؟ 🔅 فرمود: «چون مرا سوگند دادی، [بِدان که] من علی بن حسین، فرزند علی بن ابی طالبم». ️ 📚 فتح الأبواب ص ۲۴۶ 🔸 اللهم عجل لولیک الفرج
🔵توصیه امام زمان به خواندن صحیفه سجادیه 🌕 محدث عظیم و سالک وارسته، مرحوم مجلسی(پدر علامه مجلسی) می فرماید: «در اوایل جوانی مایل بودم نماز شب بخوانم، اما نماز قضا بر عهده ام بود و به همین دلیل احتیاط می کردم و نمی خواندم. خدمت شیخ بهائی عرض نمودم که فرمود: نماز قضا بخوان. اما من با خودم می گفتم نماز شب، خصوصیات خاص خود را دارد و با نمازهای واجب فرق می کند. 🔹 یک شب بالای پشت بام خانه ام در خواب و بیداری بودم که امام زمان را در بازار خربزه فروش های اصفهان در کنار مسجد جامع دیدم. با شوق و شعف، نزد او رفتم و سئوالاتی کردم که از جمله آن، خواندن نماز شب بود. فرمود: بخوان! عرض کردم: یابن رسول الله، همیشه دستم به شما نمی رسد. کتابی به من بدهید که به آن عمل کنم. فرمود: برو از آقا محمد تاج، کتاب بگیر. گویا در خواب، او را می شناختم؛ رفتم کتاب را از او گرفتم. مشغول خواندن بودم و می گریستم که از خواب بیدار شدم. از ذهنم گذشت که شاید «محمد تاج» همان شیخ بهایی است و منظور امام از «تاج» این است که شیخ بهایی، ریاست شریعت را در آن دوره به عهده دارد. 🔹 نماز صبح را خواندم و خدمت ایشان رفتم. دیدم شیخ با سید گلپایگانی مشغول مقابله صحیفه سجادیه است. ماجرا را برایش نقل کردم. فرمود: ان شاءالله به چیزی که می خواهی می رسی. بعد ناگهان یاد جایی که امام را در آن ملاقات کرده بودم، افتادم و به کنار مسجد جامع رفتم. در آنجا آقا حسن تاج را دیدم که از آشنایان قدیم ما بود. مرا که دید، گفت: ملا محمد تقی! بیا برویم خانه، یک سری کتاب به تو بدهم. 🔹 مرا به خانه اش برد. در اتاقی را باز کرد و گفت: هر کتابی را که می خواهی بردار. کتابی را برداشتم؛ ناگهان دیدم همان کتابی است که در خواب دیده بودم؛ صحیفه سجادیه. به گریه افتادم. برخاستم و بیرون آمدم. گفت: باز هم بردار. گفتم: همین بس است. پس شروع نمودم به تصحیح و مقابله و آموزش صحیفه سجادیه به مردم؛ و چنان شد که از برکت این کتاب، بسیاری از اهل اصفهان مستجاب الدعوه شدند.»(۱) 🔹 مرحوم علامه مجلسی (نویسنده کتاب بحارالانوار) می فرماید: «پدرم چهل سال از عمر خود را صرف ترویج صحیفه کرد و انتشار این کتاب، توسط او باعث شد که اکنون هیچ خانه ای بدون صحیفه نباشد. این حکایت بزرگ مرا بر آن داشت که بر صحیفه شرح فارسی بنویسم تا عوام و خواص از آن بهره مند شوند.»(۲) 📚 (۱) . امام شناسی، ج ۱۵، ص ۴۹ 📚 (۲) . بحارالانوار، ج ۱۱۰ ، ص ۵۱ 👇👇👇👇👇