eitaa logo
『آینده‌ســاز🌱』
765 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
47 فایل
حرفی،پیشنهادی،انتقادی؟؟😌🌿 https://harfeto.timefriend.net/16782584517294 👆🏿👆🏿👆🏿👆🏿 🌱ادمین تبآدلاٺ: @Mm_135 📍مدیریٺ‌کانال:) ⇦ @hossein_it کپے+صلواتـ =حلال😉
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸{بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم}🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آه‌ازغمی‌که‌تازه‌شود‌باغمی‌دیگر💔 سال پیش در چنین روزی، وقتی در بهت وحیرت ترور سردارمان بودیم خبر تاسف‌آمیز ودردناک🖤 سقوط هواپیمای‌اوکراینی داغ روزهای گذشته را چندین برابر میکرد....😔 و این روایتی از اولین روزهای‌زمستان روایتی از القائم تا هواپیماتی اوکراینی!🥀 @Ba_velayat_tashahadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『آینده‌ســاز🌱』
🌹🌸🌹 🌸🌹 🌹 #رمان_از_جهنم_تا_بهشت #قسمت_پنجاه با مرور اون روز تنها چیز عجیب اصرار عمو به این رابطه بو
🌹🌸🌹 🌸🌹 🌹 با دستام سرم رو گرفتم و هق هق گریم اوج گرفت ، کاش…..کاش….. اصلا یاداوری نمیکردم اون روزهای زجراور رو. اصلا چه ربطی به این ماجرا داشت ؟ تنها ربطش میتونست این باشه که….. که….. نکنه عمو همه اینکارارو به خاطر منافع خودش میکرده؟ نکنه آرمان برگشته باشه؟ نه نه امکان نداره. عمو منو مثله دختر خودش دوست داشت. اره واقعا دوستم داشت. آرمانم که الان نه نه عمرا عمرا نیمده. با صدای در به خودم اومدم. _ کیه؟ امیرعلی_ میتونم بیام تو ؟ _ اره. با اومدن امیرعلی سریع پریدم بغلش کردم و به اشکام اجازه باریدن دادم. امیرعلی_ به خاطر حرفای عمو انقدر به هم ریختی ؟ اون از دل من خبر نداشت و منم قصد نداشتم که خبردار بشه. پس سکوت کردم و جوابی ندادم. . . . دوباره صبح شد و غرغرای مامان برای بیدارکردن من شروع شد. یه چشممو باز کردم و به مامان که داشت کمدمو وارسی میکرد نگاه کردم. _ دنبال چیزی میگردی؟ مامان_ چه عجب. لباساتو کجا گذاشتی؟ _ لباسایی که برای عید گرفتم؟ مامان_ اره. پاشو پاشو دیر میشه هااااااااا . _ کجا؟؟؟؟ مامان _ خونه خاله اینا. شبم خونه خاله مرضیه. _ ایوووول. سریع پاشدم . لباسامو پوشیدم و حاضرشدم. مامان_ زینب بدو دیرشد. _ اومدم همزمان با دیدن امیرعلی دم در اتاق سووووت بلندی کشیدم. _ اوففففف. کی میره این همه راهو؟ خوشتیپ کردی خان داداش. خبریه؟ امیرعلی _ شاید…. _ جون مو؟ امیرعلی_ ها جون تو. _ راه افتادی داداش. مامان_ داریم میریم خاستگاری _ چییییییییییییییییییییییییی؟ مامان_ چته تو؟ _ خیلی نامردید. بی خبر؟ اصلا من نمیام. بابا _ اخه دخترم با خبر بودی که الان همه جا پر شده بود. _ نمیخوااااااام. اصلا من نمیام. امیرعلی _ پس منم نمیرم. با تعجب برگشتم سمت امیرعلی. بی خیال و خونسرد شونشو بالا انداخت. _ مسخره. بریم خب امیرعلی_ فدای ابجیم _ حالا چه ذوقیم میکنه. من این فاطمه رو میکشم که به من نگفت مامان _ حالا از کجا میدونی فاطمس؟ _ از رفتارای ضایع گل پسرتون . برگشتم سمت امیرعلی دیدم کلا رفته تو زمین. داشتم میترکیدم از خنده. یعنی این حیای این دوتا منو کشته . . . خاله مرضیه_ فاطمه جان چایی رو بیار مادر. _ من برم کمک؟ خاله مرضیه_ برو خاله جون. با خنده به امیرعلی نگاه کردم. طبق معمول سرش پایین بود. رفتم تو آشپرخونه. قبل از هرچیزی یه دونه محکم زدم تو سر فاطمه که صداش در اومد بعد سریع دهنشو گرفتم که حیثیتم نره _ پرووووو. دیگه من غریبه شدم . ها؟ فاطمه_ به خدا خودم امروز صبح فهمیدم. _ اخ الهی بگردم. خودتم که غریبه ای. بابای فاطمه_ بچه ها رفتید چایی بسازید _ الان میایم عمو. _ بدو بدو بریز. من رفتم بیرون فاطمه_ مرسی که اومدی کمک. _ خواهش فاطمه_ روتو برم _ برو تز آشپزخونه که اومدم بیرون با نگاه های متعجب جمع به خاطر تاخیرمون مواجه شدم که خودم پیش دستی کردم و گفتم_ الان میاد. چند دقیقه بعد فاطمه با سینی چای اومد شروع عاشقی هایم، سرآغاز غمی جانکاه از آن غم تا به امروزم پر از تشویش و گریانم ... ✨💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖✨ 🌹 🌸🌹 🌹🌸🌹 @Ba_velayat_tashahadat
『آینده‌ســاز🌱』
#صبر_و_آرامش🙂✌️🏿 . روزدهم↯ . آياخدايان‌پراكنده‌بهترند ياخداى‌يگانه‌مقتدر؟ [یوسف ۳۹] . درزندان‌دنیا
😄✌️🏿 . روزیازدهم↯ . محکم‌بودن‌قلب،ازتوکل‌برخداست . ازامام‌رضاپرسيدند : توکل‌يعنےچہ؟ فرمود : «أن لا تخاف مع الله أحداً» . وقتےخدارادارےازهيچ‌کس‌نترس . 👤 🔥ⓙⓞⓘⓝ👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1495466029C0709af3e13
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لحظه تاریخی پایین کشیده شدن پرچم آمریکا از دیوار کنگره توسط معترضین 😁💁🏻‍♂ + چه قشنگ فرمود ابومهدے عزیز 😍 که آمریڪا به دست خود ترامپ نابود میشه😁✌️🏻 👊🏻 🔥ⓙⓞⓘⓝ👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1495466029C0709af3e13
『آینده‌ســاز🌱』
🌹🌸🌹 🌸🌹 🌹 #رمان_از_جهنم_تا_بهشت #قسمت_پنجاه_و_یک با دستام سرم رو گرفتم و هق هق گریم اوج گرفت ، کاش
🌹🌸🌹 🌸🌹 🌹 فروردین هم زودتر از چیزی که فکر میکردم تموم شد . تنها خبرم از عمو در حد یه تلفن کوتاه بود که گفت حالشون خوبه و منتظر یه سوپرایز باشم و این منو بیشتر میترسوند. فاطمه و امیرعلی هم به هم محرم شدن و قرار شدن تابستون عقد کنن. دم در منتظر فاطمه بودم تا بیاد که بریم موسسه. امروز قرار بود پرونده بسیجیا و بچه های موسسه رو درست کنن و قرار بود ما بریم کمک. فاطمه_ سلام عزیزم _ سلام علیکم. وقت زیاده نمیومدی هم چیزی نمیشد فاطمه_ خب برم بعد,بیام. یه دفعه ساعتشو نگاه کرد و گفت_ وای بدو زینب خانم غفوری میکشتمون. . . . . . خانوم غفوری_سلام گل دخترا . یکم دیر تر میومدید . من و فاطمه مثله بچه هایی که یه کار خطا انجام داده باشن سرمونو انداختیم پایین. خانوم غفوری با خنده گفت_ زینب جان بیا این پرونده ها رو بگیر ببر بزار تو قسمت خواهران مسجد. فاطمه جان شما هم برو اون فرما رو تکثیر کن. بعد اومد طرف من و پرونده هارو دسته دسته داد دستم. کامل جلوی دیدم رو گرفته بود . _ خانوم غفوری یکم زیاد نیست من جلومو نمیبینم. یه دستشو برداشت و تا پایین پله ها اورد بعد دوباره داد دستم. جلوی ورودی مسجد دو تا پله بود با این چادر همش میترسیدم که بیوفتم با احتیاط و بدبختی رسیدم به حیاط مسجد ،یه صدای مردونه آشنا به گوشم خورد که یه دفعه چادرم زیر پام گیر کرد و بعدشم به یه چیزی خوردم و افتادم زمین و پرونده ها هم همش از دستم افتاد…… این همه چشم به راهی نگرانم کرده ... ✨💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖✨ 🌹 🌸🌹 🌹🌸🌹 @Ba_velayat_tashahadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『آینده‌ســاز🌱』
#حـــرفاے‌درگوشے 🌱🌸 فَطُوبَی لِذِي قَلْبٍ سَلِیمٍ . خوشابه‌حال‌ڪسی‌ڪہ‌قلبی‌سالم دارد... #نهج‌البلا
🌱🌸 . خدابی‌تفاوت‌وبی‌رحم‌نیست… خداتلاشامونومیبینه… خدااینهمه‌مسیربرات‌بازنڪرده‌که‌یهو پشتتوخالی‌ڪنه‌وباخاڪ‌یڪسانت‌ڪنه… خداڪلی‌مسیربرات‌بازڪرده‌وڪمڪت‌ ڪرده ڪه‌تهش‌توخوشبخت‌بشۍ... توباتوڪل‌به‌خدابه‌سمت‌جلوحرڪت‌ بڪن… مطمئن‌باش‌هیچ‌ڪسی‌نمیتونه‌جلوراهتو بگیره… تواگه‌به‌خداتوڪل‌ڪنۍ… خدا‌پوست‌ڪسایۍڪه‌بخوان‌جلوراهتو بگیرن‌رومیڪنه !(😄‌) بله..! ..😇🌸🌱 🅙︎🅞︎🅘︎🅝︎↯ • @BA_VelayaT_TashahadaT
مهاجر، دل بهـ ماندن نسپردھ است وحیـٰات دنیا را سفرۍ می‌بیند کوتاه، ازمبدأ تولـد تا مقصد مرگ، و این چنین بهـ حقیقت عالم نزدیک‌ تر است(: - آوینے عزیز-💙 🌧https://eitaa.com/joinchat/1495466029C0709af3e13
بچه خرس قطبی: هوی عمو! الان وقت عکس گرفتنه؟! مگه نمیبینی مامان بابام دارن اخبار تسخیر کنگره رو دنبال میکنن😕 🔥https://eitaa.com/joinchat/1495466029C0709af3e13
میزو با گزینه هاش برد😂😂 💥@Ba_velayat_tashahadat
♥️『بھ‌نام‌مهربان من...』
تو‌آخرین‌بازمانده‌ے‌فرشته‌هایی‌درین‌سیاره‌تاریڪ!🌘
سلام دوستان😊 به خوش اومدین💙 امروز هم در ادامه ی صبحگاه قبلی، در مورد صحبت می‌کنیم🌱
『آینده‌ســاز🌱』
#صبحگاه_انتظار15 (پارت سوم:) ✨در مورد #فلسفه‌_غيبت صحبت می‌کردیم... 🔸یکی از اونها #عدم آمادگی ب
🧐حتما شنیدین که... یاران امام زمان 313 تاهستند♥️ خب من و شما(شما که بزرگوارید فقط من) هم که هر جوری حساب می کنیم نمی‌تونیم جز این 313 نفر باشیم🤕😭 اونم از بین هـمه‌ی منتظران دنیا😯 _بیخیال بابا🚶🏻‍♀🚶🏻‍♂ ما جز سرباز های آقا نیستیم...🖐🏽 +عه! این چه حرفیه!! ناامیدی زمزمه‌ی شیطانه😈 💬ببین چی‌میگن🙃 👇🏾👇🏾👇🏾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_اگه این طوری باشه که همه مفتی مفتی میرن بهشت...😳⁉️ +آره بابا اصلشم همینه...🙃😌 +رفیق، ناامید نشی ها... اصلا خدا منتظره تو بیای پای کار❣
❓)حالا راستی راستی امام زمان فقط 313 تا یار دارن؟ ❗️) نه! این حدیثو نگا:) ✨| شخصی از اهالی کوفه از امام صادق پرسید: چند نفر همراه قائم خروج می کنن؟ ایشان فرمودند: او به همراه اصحابی نیرومند خروج می کند و آنها کمتر از ده هزار تن نیستند... |✨ یه جورایی میشه گفت، اون 313 نفر از فرماندهان و یاران نزدیک حضرت هستند👌 اما امام یاران زیادی دارند...🌺
و چه دعایی قشنگ تر اینکه: ان شاء الله بین یاران باشیم هممون💛✨ این صبحگاه هم به پایان رسید... هفته آینده با همراه ما باشید😉🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا