✨﷽✨
✅خدمت به پدر و مادر
✍زكريا مىگويد مسيحى بودم و در مسيحيت متعصب، مسلمان شدم، و خوشحال بودم، به مكه رفتم، خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم فرمود اگر پرسشى دارى، بپرس. عرض كردم: خانوادهام مسيحى هستند، تنها مسلمان آن خانواده منم، مادرم كور شده، من به ناچار با آنان زندگى مىكنم، زيرا پدر و مادرم جز من كسى را ندارند، دوست دارند با آنها هم غذا شوم و از ظرف آنان آب بخورم، فرمودند پدر و مادرت گوشت خوك مىخورند گفتم نه، با #خوك تماسى دارند؟ گفتم: نه. فرمود: از آن خانه بيرون نرو. از پدر و مادرت جدا مشو، به مادرت خدمت كن، كارهايش را انجام بده، او را به حمام و دستشوئى ببر، لباسهايش را عوض كن، لقمه به دهانش بگذار!
وقتى به كوفه برگشتم تمام دستورات حضرت را نسبت به #مادر عمل كردم، به من گفت حقيقت را به من بگو آيا مسلمان شدهاى؟ گفتم: آرى و اين همه خدمت و محبت به دستور امام زمانم فرزند رسولاللّه حضرت صادق (عليه السلام) است، مادرم گفت: او خود #پيامبر است. گفتم: نه او امام ششم و زاده رسول حق است، گفت: نه، اين كارهائى كه در حق من انجام مىدهى دستور انبياء خداست، در هر صورت من كورم، در عين كورى مىفهمم كه دين تو از دين من بهتر است، من را هم به دين خودت راهنمائى كن، مادرم را به عرصهگاه مسلمانى آوردم. نماز ظهرش را با من خواند، وقت مغرب به من گفت باز نماز بخوان تا با تو بخوانم، زيرا من از برنامه ظهر لذت بردم، نماز مغرب را با من خواند و پس از #نماز از #دنيا رفت، يادم آمد كه حضرت فرمود اگر مادرت از دنيا برود خودت دفنش كن، شيعيان را اول صبح خبر كردم، گفتند به كشيش بگو، گفتم مسلمان شده بود، به من كمك كردند تا كارهايش انجام گرفت.
📚پایگاه عرفان
@Rahee_saadat
#حدیث_تکان_دهنده😔😔
☀️☀️☀️امیرالمومنین علی (علیه السلام) میفرمایند:
« روزی با فاطمه (سلام الله علیها) محضر #پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) رسیدیم ٬ دیدیم حضرت به شدت #گریه می کند.
گفتم: پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله! چرا گریه می کنی؟
فرمودند: یا علی! آن شب که مرا به #معراج بردند ٬ گروهی از #زنان امت خود را در #عذاب سختی دیدم و از شدت عذابشان گریستم. (و اکنون گریه ام برای ایشان است.)
☑️ زنی را دیدم که از #موی سر آویزان است و #مغز سرش از شدت حرارت #میجوشد.
☑️ زنی را دیدم که از #زبانش آویزان کرده اند و از آب #سوزان جهنم به #گلوی او می ریزند.
☑️ زنی را دیدم که از #پستانش آویزان کرده اند.
☑️ زنی را دیدم که #دست و #پایش را بسته اند و #مارها و #عقربها بر او #مسلط هستند.
☑️ زنی را دیدم که #کر و #کور و #لال بود و در #تابوتی از آتش قرار داشت که #مغز_سرش از سوراخ های بینی اش بیرون می آمد و بدنش از شدت #جذام و برص #قطعه_قطعه شده بود.
☑️ زنی را دیدم که ٬ که از #پاهایش در تنور آتشین جهنم #آویزان است.
☑️ زنی را دیدم که #گوشت بدنش را با قیچی های آتشین #ریز_ریز می کنند.
☑️ زنی را دیدم که #صورت و دستهایش در #آتش می سوزد و امعا و احشای داخلی اش را می خورد.
☑️ زنی را دیدم که سرش سر #خوک و بدنش بدن #الاغ بود و به هزاران نوع عذاب گرفتار بود.
☑️ و زنی را به صورت #سگ دیدم و آتش از #نشیمنگاه او داخل می شود و از #دهانش بیرون می آید و فرشتگان عذاب عمودهای آتشین بر سر و بدن او می کوبند.
☀️☀️☀️حضرت فاطمه (سلام الله علیها) عرض کردند:
پدر جان ! این #زنان در دنیا چه کرده بودند که خداوند آنان را چنین #عذاب می کند؟!
⭐️⭐️⭐️رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند:
✳️ دخترم ! زنی که از #موی_سرش آویخته شده بود ٬ موی سر خود را از #نامحرم نمی پوشاند.
✳️ زنی که از #پستانش آویزان بود ٬ زنی است که از حق شوهرش #امتناع می ورزیده.
✳️ و زنی که از #زبانش آویزان بود ٬ شوهرش را با زبان #اذیت می کرد.
✳️ و زنی که #گوشت بدن خود را می خورد ٬ خود را برای دیگران #زینت می کرد و از #نامحرمان پرهیز نداشت.
✳️ و زنی که #دست و #پایش بسته بود و مارها و #عقربها بر او #مسلط شده بودند ٬ به وضو و طهارت لباس و غسل #جنابت و #حیض اهمیت نمی داد و نظافت و پاکیزگی را مراعات نمی کرد ٬ و نماز را #سبک می شمرد و مورد اهانت قرار می داد.
✳️ و زنی که #کر و کور و لال بود ٬ زنی است که از راه #زنا بچه به دنیا می آورد و به شوهرش می گوید بچه تو است.
✳️ و زنی که #گوشت بدن او را با قیچی می بریدند ٬ خود را در اختیار #مردان_اجنبی می گذاشت.
✳️ و زنی که #صورت و دستانش می سوخت و او او امعا و احشای داخلی خودش را می خورد ٬ زنی است که واسطه کارهای #نامشروع و خلاف عفت و عصمت قرار می گرفت.
✳️ و زنی که سرش مانند #خوک و بدنش مانند الاغ بود ٬ او زنی #سخن_چین و دروغگو بود.
✳️ و اما زنی که در قیافه #سگ بود و آتش از نشیمنگاه او وارد و از دهانش خارج می شد ٬ زنی #خواننده و #حسود بود.
✨✨✨سپس فرمودند: وای بر زنی که #همسرش از او #راضی نباشد و خوشا به حال آن که همسرش از او راضی باشد.
📚 داستانهای بحارالانوار ٬ ج۵ ٬ص۶۹ – زبده القصص ٬ ص۲۰۲
@Rahee_saadat
✨﷽✨
✅خدمت به پدر و مادر
✍زكريا مىگويد مسيحى بودم و در مسيحيت متعصب، مسلمان شدم، و خوشحال بودم، به مكه رفتم، خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم فرمود اگر پرسشى دارى، بپرس. عرض كردم: خانوادهام مسيحى هستند، تنها مسلمان آن خانواده منم، مادرم كور شده، من به ناچار با آنان زندگى مىكنم، زيرا پدر و مادرم جز من كسى را ندارند، دوست دارند با آنها هم غذا شوم و از ظرف آنان آب بخورم، فرمودند پدر و مادرت گوشت خوك مىخورند گفتم نه، با #خوك تماسى دارند؟ گفتم: نه. فرمود: از آن خانه بيرون نرو. از پدر و مادرت جدا مشو، به مادرت خدمت كن، كارهايش را انجام بده، او را به حمام و دستشوئى ببر، لباسهايش را عوض كن، لقمه به دهانش بگذار!
وقتى به كوفه برگشتم تمام دستورات حضرت را نسبت به #مادر عمل كردم، به من گفت حقيقت را به من بگو آيا مسلمان شدهاى؟ گفتم: آرى و اين همه خدمت و محبت به دستور امام زمانم فرزند رسولاللّه حضرت صادق (عليه السلام) است، مادرم گفت: او خود #پيامبر است. گفتم: نه او امام ششم و زاده رسول حق است، گفت: نه، اين كارهائى كه در حق من انجام مىدهى دستور انبياء خداست، در هر صورت من كورم، در عين كورى مىفهمم كه دين تو از دين من بهتر است، من را هم به دين خودت راهنمائى كن، مادرم را به عرصهگاه مسلمانى آوردم. نماز ظهرش را با من خواند، وقت مغرب به من گفت باز نماز بخوان تا با تو بخوانم، زيرا من از برنامه ظهر لذت بردم، نماز مغرب را با من خواند و پس از #نماز از #دنيا رفت، يادم آمد كه حضرت فرمود اگر مادرت از دنيا برود خودت دفنش كن، شيعيان را اول صبح خبر كردم، گفتند به كشيش بگو، گفتم مسلمان شده بود، به من كمك كردند تا كارهايش انجام گرفت.
📚پایگاه عرفان
@Rahee_saadat