eitaa logo
بکگراند | 𝖣𝗂𝗌𝗇𝖾𝗒🌸 •
12.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
3هزار ویدیو
1 فایل
- 𝗜𝗻 𝘁𝗵𝗲 𝗻𝗮𝗺𝗲 𝗼𝗳 𝗚𝗼𝗱 • 💖 • - 𝗚𝗼 𝘄𝗵𝗲𝗿𝗲 𝘆𝗼𝘂𝗿 𝗱𝗿𝗲𝗮𝗺𝘀 𝘁𝗮𝗸𝗲 𝘆𝗼𝘂 • 🌈 • - 𝗕𝗶𝗿𝘁𝗵 : 28 𝗢𝗰𝘁𝗼𝗯𝗲𝗿 • 🧁 • • • •
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✅خدمت به پدر و مادر ✍زكريا مى‌گويد مسيحى بودم و در مسيحيت متعصب، مسلمان شدم، و خوشحال بودم، به‌ مكه رفتم، خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم فرمود اگر پرسشى دارى، بپرس. عرض كردم: خانواده‌ام مسيحى هستند، تنها مسلمان آن خانواده منم، مادرم كور شده، من به ناچار با آنان زندگى مى‌كنم، زيرا پدر و مادرم جز من كسى را ندارند، دوست دارند با آنها هم غذا شوم و از ظرف آنان آب بخورم، فرمودند پدر و مادرت گوشت خوك مى‌خورند گفتم نه، با تماسى دارند؟ گفتم: نه. فرمود: از آن خانه بيرون نرو. از پدر و مادرت جدا مشو، به مادرت خدمت كن، كارهايش را انجام بده، او را به حمام و دستشوئى ببر، لباسهايش را عوض كن، لقمه به دهانش بگذار! وقتى به كوفه برگشتم تمام دستورات حضرت را نسبت به عمل كردم، به من گفت حقيقت را به من بگو آيا مسلمان شده‌اى؟ گفتم: آرى و اين همه خدمت و محبت به دستور امام زمانم فرزند رسول‌اللّه حضرت صادق (عليه السلام) است، مادرم گفت: او خود است. گفتم: نه او امام ششم و زاده رسول حق است، گفت: نه، اين كارهائى كه در حق من انجام مى‌دهى دستور انبياء خداست، در هر صورت من كورم، در عين كورى مى‌فهمم كه دين تو از دين من بهتر است، من را هم به دين خودت راهنمائى كن، مادرم را به عرصه‌گاه مسلمانى آوردم. نماز ظهرش را با من خواند، وقت مغرب به من گفت باز نماز بخوان تا با تو بخوانم، زيرا من از برنامه ظهر لذت بردم، نماز مغرب را با من خواند و پس از از رفت، يادم آمد كه حضرت فرمود اگر مادرت از دنيا برود خودت دفنش كن، شيعيان را اول صبح خبر كردم، گفتند به كشيش بگو، گفتم مسلمان شده بود، به من كمك كردند تا كارهايش انجام گرفت. 📚پایگاه عرفان @Rahee_saadat
😔😔 ☀️☀️☀️امیرالمومنین علی (علیه السلام) میفرمایند: « روزی با فاطمه (سلام الله علیها) محضر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) رسیدیم ٬ دیدیم حضرت به شدت می کند. گفتم: پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله! چرا گریه می کنی؟ فرمودند: یا علی! آن شب که مرا به بردند ٬ گروهی از امت خود را در سختی دیدم و از شدت عذابشان گریستم. (و اکنون گریه ام برای ایشان است.) ☑️ زنی را دیدم که از سر آویزان است و سرش از شدت حرارت . ☑️ زنی را دیدم که از آویزان کرده اند و از آب جهنم به او می ریزند. ☑️ زنی را دیدم که از آویزان کرده اند. ☑️ زنی را دیدم که و را بسته اند و و بر او هستند. ☑️ زنی را دیدم که و و بود و در از آتش قرار داشت که از سوراخ های بینی اش بیرون می آمد و بدنش از شدت و برص شده بود. ☑️ زنی را دیدم که ٬ که از در تنور آتشین جهنم است. ☑️ زنی را دیدم که بدنش را با قیچی های آتشین می کنند. ☑️ زنی را دیدم که و دستهایش در می سوزد و امعا و احشای داخلی اش را می خورد. ☑️ زنی را دیدم که سرش سر و بدنش بدن بود و به هزاران نوع عذاب گرفتار بود. ☑️ و زنی را به صورت دیدم و آتش از او داخل می شود و از بیرون می آید و فرشتگان عذاب عمودهای آتشین بر سر و بدن او می کوبند. ☀️☀️☀️حضرت فاطمه (سلام الله علیها) عرض کردند: پدر جان ! این در دنیا چه کرده بودند که خداوند آنان را چنین می کند؟! ⭐️⭐️⭐️رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: ✳️ دخترم ! زنی که از آویخته شده بود ٬ موی سر خود را از نمی پوشاند. ✳️ زنی که از آویزان بود ٬ زنی است که از حق شوهرش می ورزیده. ✳️ و زنی که از آویزان بود ٬ شوهرش را با زبان می کرد. ✳️ و زنی که بدن خود را می خورد ٬ خود را برای دیگران می کرد و از پرهیز نداشت. ✳️ و زنی که و بسته بود و مارها و بر او شده بودند ٬ به وضو و طهارت لباس و غسل و اهمیت نمی داد و نظافت و پاکیزگی را مراعات نمی کرد ٬ و نماز را می شمرد و مورد اهانت قرار می داد. ✳️ و زنی که و کور و لال بود ٬ زنی است که از راه بچه به دنیا می آورد و به شوهرش می گوید بچه تو است. ✳️ و زنی که بدن او را با قیچی می بریدند ٬ خود را در اختیار می گذاشت. ✳️ و زنی که و دستانش می سوخت و او او امعا و احشای داخلی خودش را می خورد ٬ زنی است که واسطه کارهای و خلاف عفت و عصمت قرار می گرفت. ✳️ و زنی که سرش مانند و بدنش مانند الاغ بود ٬ او زنی و دروغگو بود. ✳️ و اما زنی که در قیافه بود و آتش از نشیمنگاه او وارد و از دهانش خارج می شد ٬ زنی و بود. ✨✨✨سپس فرمودند: وای بر زنی که از او نباشد و خوشا به حال آن که همسرش از او راضی باشد. 📚 داستانهای بحارالانوار ٬ ج۵ ٬ص۶۹ – زبده القصص ٬ ص۲۰۲ @Rahee_saadat
✨﷽✨ ✅خدمت به پدر و مادر ✍زكريا مى‌گويد مسيحى بودم و در مسيحيت متعصب، مسلمان شدم، و خوشحال بودم، به‌ مكه رفتم، خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم فرمود اگر پرسشى دارى، بپرس. عرض كردم: خانواده‌ام مسيحى هستند، تنها مسلمان آن خانواده منم، مادرم كور شده، من به ناچار با آنان زندگى مى‌كنم، زيرا پدر و مادرم جز من كسى را ندارند، دوست دارند با آنها هم غذا شوم و از ظرف آنان آب بخورم، فرمودند پدر و مادرت گوشت خوك مى‌خورند گفتم نه، با تماسى دارند؟ گفتم: نه. فرمود: از آن خانه بيرون نرو. از پدر و مادرت جدا مشو، به مادرت خدمت كن، كارهايش را انجام بده، او را به حمام و دستشوئى ببر، لباسهايش را عوض كن، لقمه به دهانش بگذار! وقتى به كوفه برگشتم تمام دستورات حضرت را نسبت به عمل كردم، به من گفت حقيقت را به من بگو آيا مسلمان شده‌اى؟ گفتم: آرى و اين همه خدمت و محبت به دستور امام زمانم فرزند رسول‌اللّه حضرت صادق (عليه السلام) است، مادرم گفت: او خود است. گفتم: نه او امام ششم و زاده رسول حق است، گفت: نه، اين كارهائى كه در حق من انجام مى‌دهى دستور انبياء خداست، در هر صورت من كورم، در عين كورى مى‌فهمم كه دين تو از دين من بهتر است، من را هم به دين خودت راهنمائى كن، مادرم را به عرصه‌گاه مسلمانى آوردم. نماز ظهرش را با من خواند، وقت مغرب به من گفت باز نماز بخوان تا با تو بخوانم، زيرا من از برنامه ظهر لذت بردم، نماز مغرب را با من خواند و پس از از رفت، يادم آمد كه حضرت فرمود اگر مادرت از دنيا برود خودت دفنش كن، شيعيان را اول صبح خبر كردم، گفتند به كشيش بگو، گفتم مسلمان شده بود، به من كمك كردند تا كارهايش انجام گرفت. 📚پایگاه عرفان @Rahee_saadat