♥️ باغ تماشای خدا ♥️
ادامه درس 👆 🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴 🏴🏴 🏴 #کدام_حسین درس #سیزدهم #ارتباط_مؤثر @Baghetamashyekhoda 💚امام #حسی
ادامه درس 👆
🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴
🏴🏴
🏴
#کدام_حسین
درس #چهاردهم
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
#مهارت_حل_مسئله
💚آب #قلیل اگر به آب #کر متصل شود
دیگر قلیل نیست،
رنگ و بوی #قلیل ندارد
و
#رنگ و #بوی کر دارد.
💚#من مثل آب #قلیلم
باید راهی پیدا کنم که
به #آب کر وصل شوم،
باید این #مسئله را حل کنم
که چگونه باید از #قلیل بودن در#بیایم
💚#حسین تو مثل آب #کر هستی!
تو #اقیانوسی!
هر چه به #تو برسد #پاک میشود
💚از چه راهی به تو #برسم؟
💚از راه #خواهرت #زینب؟!
💚از راه #دخترانت #سُکینه و #رقیه؟!
💚از راه #پسرانت #علیاکبر و #علیاصغر؟!
💚از راه #مسلم؟!
💚از راه #برادرانت؟!
💚از راه #اصحاب و #یارانت؟!
از #چه راهی خود را به تو
برسانم؟
💚#حسین تو هم #نقشه ای!
هم #راهی!
هم #راهنمایی!
هم #طرحی!
💚 #حسین تو همهای!
ای که #مرا خوانده ای
#راه نشانم بده
♥️ باغ تماشای خدا ♥️
🌼🍃🌼🍃 #روز_شمار_وقایع_کربلا 🎪 ⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 7) 🔵بعد از سخنرانیهای حضرت زینب سلام
🌼🍃🌼🍃
#روز_شمار_وقایع_کربلا 🎪
⚫️ بعد از کربلا چه گذشت..(قسمت 8)
✳️اهل بیت #امام_حسین
علیه السلام از کودکانی که پدرشان در کربلا شهید شده بود،خبر شهادت پدر را مخفی میداشتند.
🌺دختر سه ساله ی حسین علیه السلام شبی از خواب پرید و بهانه #پدر گرفت و گفت:
بابایم حسین الان کنارم بود
و مرا در آغوش گرفت...به کجا رفت؟
🌹 اهل بیت که از خواب رقیه آگاه شده بودند صدای ضجه و ناله شان بلند شد.
🔴صدای شیون به خانه ی
یزید رسید و از خواب بیدار شد!
پرسید در خرابه چه خبر است؟
✳️گفتند دختر حسین،بهانه ی پدر گرفته است.
🔥 یزید لعنت الله گفت:
سر پدرش را برایش ببرید..
🌸 سر حسین علیه السلام را درون طشتی نهاده و با پارچه ای میپوشانند و برای #رقیه خاتون می آورند.
او به خیال اینکه برایش غذا آورده اند فرمود:
عمه جان من گرسنه نیستم،من بابایم حسین را می خواهم!
🌾گفتند: هرچه میخواهی
در میان طشت است. دختر ابی عبدالله با دستهای کوچکش روی ظرف را برداشت...
✨چشمش به سر بریده پدر افتاد،😭
سر را در آغوش گرفت و با سر پدر شروع به دردودل کرد ...
بعد از ساعتی اهل بیت حسین دیدند که سر یک طرف و رقیه به طرفی افتاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد...
🌹حضرت سکینه نقل میکند:
هنگامی که در خرابه شام بودیم ،شبی در خواب دیدم پنج نفر بر مرکبهایی از نور سوارند و فرشتگان انها را احاطه نموده و خادمی نیز با آنها است براهی میروند،
💠مرکبها گذشتند ولی خادم بر طرف من آمد و گفت:
سکینه جدت رسول خدا بهت سلام میرساند.
🌹گفتم: سلام خدا بر رسولش، تو کیستی؟
✨گفت : من خادمی هستم از خدمه بهشت.
🌹گفتم : این مردانی که بر مرکبهای نور سوارند،کیستند و به کجا میروند؟
✨ گفت اولی آدم صفی الله،
دومی ابراهیم خلیل الله،
سومی موسی کلیم الله،
چهارمی عیسی روح الله
و پنجمی که محاسنش را در دست گرفته،گاهی می افتد و برمیخیزد...
او جدت رسول خداست ،که برای زیارت پدرت حسین به #کربلا میروند.
🌷 همینکه نام جدم را شنیدم
به سویش دویدم تا از مصائبی که بر ما گذشته او را خبر بدهم
و بگویم ستمکاران با ما چه کرده اند،
🌟که ناگهان دیدم
پنج هودج از نور به زمین فرود آمدند و در میان هر هودج خانمی نشسته.
💐پرسیدم اینان کیستند؟
✨گفت: اولی حوا ام البشر،
دومی آسیه بنت مزاحم،
سومی مریم دختر عمران،
چهارمی خدیجه خویلد،
و اون خانومی که دست
بر سر نهاده گاهی می افتدو گاهی برمیخیزد جده ی تو
#فاطمه دختر رسول خداست.
🍀گفتم میروم و به جده ام فاطمه شکایت این ستمکاران را مینمایم.دویدم جلوی حضرت زهرا را گرفتم
و گریه کنان گفتم:
💫#مادر_مادر بخدا قسم
حق مارا منکر شدند...
مادر،مادر بخدا سوگند
جمع مارا پراکنده ساختند،
مادر..مادر بخدا پدرم حسین را شهید کردند..
🌹 فرمود: سکینه جان دیگر بس است.ناله ات جگرم
را آتش زد و بندهای قلبم را برید،
💥 این پیراهن آغشته به خون پدرت حسین است که از خود
جدا نمیکنم تا #خدا را ملاقات نمایم...
که ناگهان از خواب بیدار شدم...
🔥پس از آنکه یزید دریافت که برنامه قتل حسین بر خلاف تصوراتش نتوانست محبت اهل بیت را از دلها بیرون کند
و نه تنها حکومتش تثبیت نشد بلکه متزلزل گشت و با واکنش قتل حسین علیه السلام از همه طرف رو به رو شد.
⚫️در مقام گرامیداشت ظاهری اهل بیت برآمد و آنان را در مجلسی خصوصی احضار کرد و گفت:
شما دوست دارید
در شام بمانید و با عزت و احترام زندگی کنید و همواره مورد لطف حکومت باقی بمانید
🔷 یا به مدینه برگردید
و سه حاجت شما بر آورده گردد؟
✍ادامه دارد...
📕 اعیان الشیعه ج 1 ص626.
📗مقرم 456
📘نفس المهموم ص 466
📔بحار ج 45 ص 144
@Baghetamashyekhoda