🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸
🌸🌸
🌸
#بانوی_نمونه
🌸#یافتن_همسر_عاقل
🌸 یکی از #عقلاء عرب بنام (شَن)
مدتی بود به دنبال #همسر عاقلهای میگشت تا هم شان او باشد.
ولی موفق به یافتن چنان شخصی نمی شد.
🌸 در یکی از #سفرهایش با مردی همراه شد
در بین راه به او گفت : کجا میروی؟
مرد گفت :
به #فلان محل . چون #مقصد هر دو مشترک بود با هم به راه افتادند.
مقداری راه که رفتند،
از آن مرد پرسید :
🌸 تو #مرا حمل می کنی یا من تو را حمل کنم؟
آن مرد گفت :
ای نادان من و تو هردو #سواره ایم
چگونه من تو را بردارم یا تو مرا؟
🌸( شَن )چیزی نگفت و ساکت شد.
در بین راه به روستائی رسیدند که #خرمنی از محصول درو شده
در کنار آن به چشم میخورد!
🌸 مرد #عاقل پرسید :
به نظر تو این محصول #خورده شده یا نه؟
آن مرد گفت: عجب #نادانی
هستی !!!
محصول #درو شده را میبینی و می گوئی خورده شده یا نه ؟!!
🌸چیزی نگفت و به راه خود ادامه دادند.
چون وارد روستا شدند #جنازه ای را بر دوش مردم دیدند که به سوی #قبرستان
می بردند.
( شَن )از دوستش پرسید:
به نظرت او #صاحب این #نعش مرده است یا زنده؟
🌸 آن مرد گفت : من #نادان تر از تو ندیدهام!!!!
مرده ای را روی #دوش
مردم مشاهده می کنی و از حیات و ممات او سوال می کنی !؟
🌸 مرد #عاقل ساکت ماند.
بالاخره به مقصد رسیدند و مرد عاقل #خداحافظی کرد تا از دوست همسفرش
جدا شود .
اما او اجازه نداد و گفت :
که باید به خانه ام بیائی و او را به خانه برد .
🌸چون به خانه رسید
به دخترش که (طبقه) نام داشت گفت :
#مهمان بسیار نادانی با خود آوردهام که واقعاً #سوالهای احمقانه در بین راه مطرح میکرد!!
🌸 دختر گفت :
چه سوال هایی می پرسید ؟
#پدر تمام سوالات آن مرد را بیان داشت .
دختر گفت: ای پدر این #مرد #نه تنها #نادان نیست بلکه بسیار عاقل است
و #پاسخ سوالهای او را اینک برایت می گویم ...
🌸 اما اینکه پرسید:
تو مرا بر #میداری یا من تورا
منظورش این بود :
که #تو با من #حرف میزنی
یا #من با تو حرف بزنم!؟
تا #درازی راه را متوجه نشویم!
🌸 اما این که پرسید:
این محصول را #صاحبانش فروخته و پول آنرا خورده اند یا نه ،
منظورش این بود که آیا این
محصول را #پیش فروش کرده اند
یا نه؟
🌸 و منظورش از سوال سوم این بود :
که آیا این #نعش مرده است
یا نه ، این بود که آیا این #مرده
را #فرزندی هست که #نام او را زنده دارد یا نه؟
🌸 آن مرد نزد #مهمان بازگشت
و گفت: میخواهی جواب #سوالاتت را بگویم ؟
🌸آنگاه #جوابها را مطرح کرد.
#مهمان گفت :
این #جوابها از تو نیست
راستش را بگو که چه کسی این جوابها را داده؟
🌸میزبان گفت :
#دخترم
همانجا (شَن) گفت :
آنچه #می خواستم اینک یافتم
و رسماً از دخترت#خواستگاری می کنم
و همانجا آن دختر را به #همسری گرفت و به #خانهاش بازگشت....🌺
@Baghetamashyekhoda
♥️ باغ تماشای خدا ♥️
ادامه درس 👆 🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴 🏴🏴 🏴 #کدام_حسین درس #ششم #الگو_سازی @Baghetamashyekhoda 💚در الگوسازی،
ادامه درس 👆
🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴
🏴🏴
🏴
#کدام_حسین
درس #هفتم
@Baghetamashyekhoda
#همدلی
💚#جواب دوست را باید
هر طور شده داد.
باید با دوست #همدلی کرد.
اگر شد
فقط دل او را آرام کرد.
💚#حسین علیه السلام
در روز #عاشورا به
#راست و #چپ نگاه کرد و دید
یارانش #شهید 🌷شده اند،
صدا زد:
💚«ای #جبیب بن مظاهر!
ای #زهیر بن القین!
ای #مسلم بن عوسجه!
ای #دلیران پایدار!
ای #سواران عرصه پیکار!
💚#چرا شما را #صدا میکنم
کلام مرا #نمیشنوید؟
شما را فرامیخوانم
#مرا اجابت نمیکنید.»
💚#ناگاه بدنها شروع
به #حرکت کرد.
#تکان خورد که
یعنی #حسین #لبیک
💚#حسین جان!
#همدلی من با #تو
#زنده نگهداشتن یاد توست
این #قلیل را بپذیر
( ادامه دارد)
♥️ باغ تماشای خدا ♥️
ادامه درس 👆 🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴 🏴🏴 🏴 #کدام_حسین درس #سیزدهم #ارتباط_مؤثر @Baghetamashyekhoda 💚امام #حسی
ادامه درس 👆
🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴
🏴🏴
🏴
#کدام_حسین
درس #چهاردهم
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
#مهارت_حل_مسئله
💚آب #قلیل اگر به آب #کر متصل شود
دیگر قلیل نیست،
رنگ و بوی #قلیل ندارد
و
#رنگ و #بوی کر دارد.
💚#من مثل آب #قلیلم
باید راهی پیدا کنم که
به #آب کر وصل شوم،
باید این #مسئله را حل کنم
که چگونه باید از #قلیل بودن در#بیایم
💚#حسین تو مثل آب #کر هستی!
تو #اقیانوسی!
هر چه به #تو برسد #پاک میشود
💚از چه راهی به تو #برسم؟
💚از راه #خواهرت #زینب؟!
💚از راه #دخترانت #سُکینه و #رقیه؟!
💚از راه #پسرانت #علیاکبر و #علیاصغر؟!
💚از راه #مسلم؟!
💚از راه #برادرانت؟!
💚از راه #اصحاب و #یارانت؟!
از #چه راهی خود را به تو
برسانم؟
💚#حسین تو هم #نقشه ای!
هم #راهی!
هم #راهنمایی!
هم #طرحی!
💚 #حسین تو همهای!
ای که #مرا خوانده ای
#راه نشانم بده