سلامامام مهربانم💚
ای آخـرین ترانه و ای آخرین بــهار
باز آ که بیحضور تو تلخ است روزگار
مولای سبزپوش من، ای منجیِ بزرگ
تعجیل کن که تاب ندارم در انتظار
🌤الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج🌤
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
السلام علے العشـق..
به رسم با ادبان احتـرام اضافه کنیم
برای عرض ارادت قیام اضافه کنیم
به سمت حضرت ارباب خم شویم همه
به ذکرصبح کمی هم سلام اضافه کنیم
السلام علیڪیااباعبدالله الحسین
صبح تون حسینی 🌱☀️
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
سلامِ صبح من
از دل به بارگاه شما
خوشم همیشه به یک جرعه نگاه شما
به غربتم نظری کن
که دورم از حرمت🥀
تو وعطا و عنایت ،من و پناه شما
جاااااانم حسین♥️
بخش هشتم شور | سلام آقای دلم یا اباعبدالله_۲۰۲۲_۱۰_۲۵_۰۸_۱۸_۰۲_۹۳۳.mp3
14.95M
"سلام آقای دلم یا ابا عبدالله❤️
🎤کربلایی سید رضا نریمانی
بسیار زیبا👌
رزق حسینی صبح اولین روز هفته🌱
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃♥️♥️♥️🍃
🍃♥️♥️🍃
🍃♥️🍃
🍃🍃
🍃
♡بسم رب الشهدا و الصدیقین ♡
#چله_زیارت_عاشورا
#روز_بیست و هشتم
🖇۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲۹ شوال ۱۴۴۴
به نیابت از
🌷شهید مصطفی چمران🌷
و
🌷شهید مدافع حرم
حمیدرضا باب الخانی🌷
و
🌷شهیدشیخ محمد تقی شرعی🌷
به امید شفاعت شون 🤲
اللهم ارزقنا زیارت الحسین (ع)
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
#پویش_زیارت_اولی_ها
🍃
🍃🍃
🍃♥️🍃
🍃♥️♥️🍃
🍃♥️♥️♥️🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💞معرفی شهید 💞
مصطفی چمران وزیر دفاع دولت موقت جمهوری اسلامی ایران و بنیانگذار ستاد جنگهای نامنظم در جنگ ایران و عراق. وی پیش از انقلاب اسلامی با دعوت امام موسی صدربه لبنان رفت و هشت سال آنجا ماند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران وزیر دفاع دولت موقت جمهوری اسلامی، نماینده مجلس و فرمانده ستاد جنگهای نامنظم در جنگ عراق باایران بود.
در دانشگاه كاليفرنيا (۱۹۶۳)، دانشگاه تگزاس ای اند ام، دانشگاه تگزاس در آستین، دانشگاه تهران، تحصیل کرد.
مصطفی چمران در دهلاویه در ۳۱ خرداد۱۳۶۰ش به شهادت رسید.
#شهید_مصطفی_چمران🌷🕊
متولد:۷/۱۰ /۱۳۱۱
شهادت:۱۳۶۰/۳/۳۱
محل شهادت:دهلاویه
مزار:بهشت زهرا
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
شهید مصطفی چمران:
من در آمریکا زندگی خوشی داشتم، از همه نوع امکانات برخوردار بودم ولی همه لذّات را سهطلاقه کردم و به جنوب لبنان رفتم تا در میان محرومین و مستضعفین زندگی کنم، با فقر و محرومیت آنها آغشته شوم، قلب خود را برای دردها و غمهای این دلشکستگان باز کنم.
دائماً در خطر مرگ، زیر بمبارانهای اسرائیل به سر آورم، لذّت خود را در آب دیده قرار دهم، تنها آسمان را در سکوت و ظلمت شب، پناهگاه آههای سوزان خود کنم. به طور مختصر اگر نمیتوانم این مظلومین داغدیده را کمکی کنم، لااقل در میان آنها باشم، مثل آنها زندگی کنم و دردها و غمهای آنها را به قلب خود بپذیرم. میخواستم که در این دنیا با سرمایهداران و ستمگران محشور نباشم. در جوار آنها نفس نکشم از تمتعات حیات آنها محظوظ نشوم و علم و دانش خود را در قبال پول و لذّت زندگی خوش به آنها نفروشم.
#شهید_چمران
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما حتما ببینید👌
شاید این کلیپ را دیده باشید ولی ارزش ده بار دیگه دیدن را هم داره!
دیگه مادر توی این سرزمین و روی زمین مثل مصطفی چمران را نمیزاد!😳
بیان شیرین ویژگی های خاص شهید مصطفی چمران از زبان فرمانده گردان میثم
پیشنهاد دانلود 👌👌
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
#عاشقانه_شهدا💞
همسر شهید :
روزی که مصطفی به خاستگاری من آمد مادرم به او گفت :
این دختر صبح ها که از خواب پا می شود ، در فاصله ای که دستش را شسته و مسواک می زند ، یک نفر تختش را مرتب کرده است و لیوان شیر را جلوی در اتاقش آورده اند و قهوه را آماده کرده اند. شما می توانید با این دختر ازدواج کنید ؟
مصطفی که خیلی آرام گوش می کرد ؛ گفت :
(( من نمی توانم برایش مستخدم بگیرم ، ولی قول می دهم تا زنده ام ،وقتی بیدار شد ، تختش را مرتب کنم و لیوان شیر و قهوه را روی سینی بیاورم روی تخت.))
تا وقتی شهید شد این کار را می کرد ، خودش قهوه نمی خورد اما چون می دانست ما لبنانی ها عادت داریم ؛ درست می کرد و وقتی منعش می کردم ، می گفت :
((من به مادرتان قول داده ام تا زنده ام این کار را برای شما بکنم.))
#شهید_مصطفی_چمران
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
💞زندگینامه شهید حمیدرضا باب الخانی💞
شهید مدافع حرم حمیدرضا باب الخانی متولد 17 دیماه 1367 از استان اصفهان است شهید باب الخانی در سن ۲۵ سالگی موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته عمران شد و تا لحظه شهادت بيش از دو سال در سوريه فعالیت داشت که مسئولیت فرماندهی اطلاعات عملیات یکی از مناطق و مسئول آموزش رزمندههای سوری را به عهده داشت و برای آخرین ماموریت مرداد 1398 يک واحد سازمانی در شهر حلب در اختيارش قرار دادند و همسرش هم مدتی به سوریه رفت . چند روز پیش از شهادت وی ، والدین همسرش به زیارت حضرت زینب ( س) رفته بودند و قرار بود بهمراه انان به مرخصی برگردد ولی شدت شوق دیدار معبود چنان شد ، در ۲۸ بهمن ۹۸ (در روزی که بزرگراه حماه به حلب در استان ادلب از دست دشمن ازاد شد) به شهادت میرسد ودر روز ۲۹ بهمن مراسم وداع رزمندگان مدافع حرم با پیکر شهیددر حضور خانواده اش در دمشق برگزار شد و پیکرخونینش در روز ۳۰ بهمن یعنی درست در روزی که بعد از هشت سال در فرودگاه حلب پرواز مسافری بر زمین نشست ، هواپیمای حامل پیکر این شهید عزیز به بهمراه خانواده اش از دمشق به هوا برخواست و به موطن خود بازگردید ، وسی وسومین شهیدمدافع حرم اصفهان با نماد سی و سه پل ، در گلستان شهدای اصفهان ، ماوا گزید. و در نیمه خرداد فرزندش که هیچ گاه روی پدر را ندید دیده به جهان گشود🌿🌷
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
یک بار هم از گیر ودار قاب رد شو!
از سیم های خاردار قاب رد شو
برگرد! تنها یک بغل بابای من باش!
ها! یک بغل برگرد تنها جای من باش...
پ. ن: عزیزم این عکس را برای تولد یک سالگی اش کنارهم چیدم... فقط بگو تا چند سالگی برایش عکس درست کنم؟
همین...
اللهم عجل لولیک الفرج بحق ام المصائب...
(یاد داشت های همسر شهید)
#شهید_باب_الخانی
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
28.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرین تولد شهید #حمید_رضا_باب_ الخانی🍃🥀
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عروس کشان شهادت:
بسم الله
هردختری از عروس شدن یک قسمتش را دوست دارد
یکی پوشیدن لباس سفیدش را🧖♀
یکی هدیه هایش را🎁
یکی شادی اش را😍
من بیشترازهمه
عروس کشانش را دوست داشتم🚘
مراسم که تمام شد
راهی گلستان شهدا شدیم
پشت سرمان هم باقی فامیل
پشت یکی از چراغ قرمز ها
مارفتیم وجز یکی دو ماشین
بقیه جاماندند...
این شد که گاهی دنبال ماشین عروس های غریبه راه می افتادی وآخرش هم میپرسیدی خوب شد؟؟
تلافی اش درآمد؟
اما تلافی نمیشد که...☹️
روز تشییع..
عروس کشانی بود😭
تمام شهر دنبالت میکردند
من هم
توی یک ماشین پشت سرت
توی همان مسیر گلستان شهدا.. 🥀
اما...
این هم نشد تلافی
تنها تنها.. 🥀
تو نمیگذاری چیزی به دلم بماند مطمئنم...
(یادداشت های همسر شهید حمید بابالخانے)
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
یک بار هم از گیر ودار قاب رد شو! از سیم های خاردار قاب رد شو برگرد! تنها یک بغل بابای من باش! ها!
گاهی دلم برای چیزهایی خیلی ساده لک می زند
مثلا
پسرمان را تو بخوابانی...
شاید اگر می شد از خواب ها عکاسی کرد
چندین عکس مثل این عکس ساختگی وجود داشت
آنقدر که این و آن تو را دیده اند که با محمد حسن بازی می کنی ..
خوب خدایی است
تو که او را می بینی
او هم در خواب تو را..
و سهم من شده این وسط یک سلام به تو وقتی
شبها او در خواب می خندد💞
(یادداشت های همسر شهید )
شهید_حمید_رضا_باب_الخانی
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
1_1060540712.mp3
7.02M
براےِ تمام فرشتههایـے
که بخاطر مٰا جشنهاےِ
روز دخترشان یك عضوِ
خانواده را کم دارد :)🍃!
#دختران_شهدا_روزتون_
خیلی_مبارک_باشه♥️-
حتما بشنوید👌👌
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
یادیکنیمازدخترایشهدا..🌱
کهامشبجایتبریکپدرهاشونخیلیخالیه..🍂
#روزتونمبارکشیردخترانایران🌸
باند پرواز 🕊
#داستان 💣اعترافات یک زن از #جهاد_نکاح ✒قسمت ششم 6⃣ سیترلینا بیتالو ـ ۱۸ ساله ـ اهل هلند👱♀ «سیتر
💣#داستان
اعترافات یک زن از #جهاد_نکاح
✒قسمت هفتم 7⃣
بعد از بیرون رفتن آقای جلالی، فرزانه رو کرد به من گفت: "چیه؟ ترسیدی فردا تنها بری، خانمه انتحاری بزنه!💣 گفتی منم بیام با هم بریم رو هوا؟؟"💥🥺
نگاهی بهش انداختم و گفتم: "اگه این خانومه انتحاری کن بود، الان به صفوف بهشتیهاشون تو جهنم پیوسته بود! 😏نه اینکه من و شما بریم ازش مصاحبه بگیریم!"
فرزانه زد زیر خنده گفت: "راست میگی..."😂
چند لحظه بعد سرش رو بالا آورد و گفت: "به نظرت اینا چه جوری عضو داعش میشن؟! یعنی اینقدر آدم دارن توی کشورهای مختلف؟!"🧐
گفتم: "اینطوری که من متوجه شدم، داعشیها یه ارتش سایبری تو فضای مجازی دارن که خیلیم فعاله!🦸♂ دقت کنی توی همین مقاله هم گفته بود اکثرا از طریق فضای مجازی جذب شدن!"👨💻
فرزانه محکم زد پشت دستش و گفت: "عه عه! من فکر میکردم اینا تفکراتشون کلا مثل انسانهای اولیه است. پس از نسل قرن بیستم اَن! ارتش سایبری داعش!!! فک کن! عجب!"🙄
بعد هم رو کرد به من گفت: "خداوکیلی من و تو که خبرنگاریم چقدر توی فضای مجازی فعالیت میکنیم! این همه آدم حسابی داریم تو کشورمون. چند نفرشون تو فضای مجازی فعالن!؟😓
اصلا الان که خوب فکر میکنم به یه ارتش سایبری هم نیاز نیست. یه چند تا دونهشونم فعال باشن برا جذب ملت بسه. با این میدونی که ما بهشون دادیم..."😑
گفتم: "منم قبول دارم کم کاریامون رو... ولی حالا تو خیلی حرص نخور! بیشتر از فعالیت ارتش سایبری، باید این سادهانگاری و سادهلوحی خانمها رو درست کرد.🤥 آخه من نمیدونم، اصلا گیرم وعده زندگی مرفه هم به آدم بدن، چطور میتونن دیدن همچین قیافههایی رو تحمل کنن ؟؟!"😵💫💂🧟♂
فرزانه با تأیید گفت: "آره بخدا! آدم زهره ترک میشه!🤪 ما که عکسشون رو میبینیم، میترسیم!.😩 خدا به داد مجاهدانشون برسه! هر چند که اجر جهادشون رو همون لحظه اول دیدار، با دیدن رخ یار میگیرن...."
بعد هم زد زیر خنده....😂
در حال جمع و جور کردن وسایلم شدم. گفتم: "از این ابیات نغزت فردا تو مصاحبه نگیا!
راستی، فرزانه! وُیس رکوردر رو ندیدی؟ 📻هر چی میگردم نمیبینمش؟!"
گفت: "وُیس برا چی میخوای؟"
گفتم: "توی خبرنگار نمیدونی وُیس برا چی میخوام!؟ برای ضبط صدا دیگه! 📼 فیلمبرداری که کنسل شد، ضبط صدا که باید باشه!"
گفت: "این آدمی که من میبینم، صداشم نمیذاره ضبط بشه باور کن..."😁
گفتم: "وا برای چی؟ حالا تصویر یه چیزی! صدا که دیگه موردی نداره!"
گفت: چه میدونم؟ شاید بگه بعداً برام دردسر بشه اتهامی ...اعترافی ...🙁 "
گفتم: "میخوای بریم فقط احوالش رو بپرسیم!؟ ناسلامتی داریم میریم ازش مصاحبه بگیریم !🎤 تصویر نه ! صدا نه! کات آقا، کات! اصلا ولش کن!"😤
فرزانه گفت: "من همینجوری گفتم. حدس زدم!"😶
بعد هم دستش رو دراز کرد و تمام وزنش رو انداخت رو نوک انگشتای پاش... از بالای قفسه وُیس رو آورد داد بهم و گفت: "شایدم بذاره؟!"🙄
◀️ ادامه دارد ...
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
❌کپی بدون لینک کانال ممنوع❌