باند پرواز 🕊
☆بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ☆ #روز_بیست و یکم_چله_زیارت_عاشورا🌱 🏴 ۱۷مرداد ماه ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #پیشنهاد_دانلود
روایتی از فرمانده دلیر ، شهید مرتضی حسین پور با نام جهادی✨ حسین قمی✨
به کلام حاج قاسم سلیمانی💚
#به_مناسبت_سالگرد_شهادت
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
🔰 #خاطره_شهید
📍به کوچههای مدینه نمیروم جز با لباس جهاد
✨حسین میگفت: فرمانده باید خونسرد باشد تا بتواند خوب فکر کند و نیروهایش را در بدترین شرایط جمع و جور کند. فرمانده که در میدان آرام باشد، نیروهاش هم راحتتــر میجنگند. مرتضی می گفت: «به کوچههای مدینه نمیروم جز با لباس جهاد. من آنجایی که پهلوی حضرت زهرا سلام الله علیها را شکستند وارد نمیشوم به جز با لباس جهاد و انتقام.» گفتم: «چطور میخواهی با لباس جهاد بروی؟» گفت: «وقتی آقا امام زمان(عج الله) آمد و رفتم میبینی.»
🍂شهید مدافع حرم مرتضی حسین پور(حسین قمی)🍂
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
همیشه میگفت؛
من برای شهادت اصرار نمیکنم اما اگر خدا من را انتخاب کنه و قرار باشه برم به آنی همه چیز رو رها میکنم و میرم.
اونقدر تلاش میکنم تا لایق شهادت بشم...🍃
#شهید_مرتضی_حسین_پور✨
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضور خانم زینب سلیمانی دختر عزیز حاج قاسم در مراسم سالگرد شهید مرتضی حسین پور(حسین قمی)
ارسالی از دوست خوب مون💕
🌷🕊
همہ مےگویند: خوش بحآل
فلانے شهید شد اما هیچ
کس حواسش نیست ڪہ
فلانے برایِ شهید شدن شهید
بودن را یاد گرفت ...
و من دلم خوش است به اشکِ چشمهایم
پایِ روضه های تو یا #اباعبداللّٰه..
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
تو خواستےّ و حاجٺ من شد روا حسین
بر نذرهاے گشتہ ادا ، گریہ مےڪنم
حالا تو بَخشبَخش شدے حا شدی و سین
حالا تو را هِجا بہ هِجا گریہ مےڪنم
#امام_حسین
#روضه
#دلتنگ_اربعین
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴امسال #اربعین هر زائر يك مُبلّغ براى امام زمان عج
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
#دلتنگ_اربعین
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
#دلنوشته #صبرانه_ای_از_عشق #قسمت_هشتم 🪄🪄💌💌📝✍✍✍✍ 📖 السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ
#دلنوشته
#صبرانه_ای_از_عشق
#قسمت_هشتم
محبت به محبوب؛"اگر در مختصات علائق محبوب قرار نگیردمانند زلیخاه اسیر طعمه ی نفس میشود!"عشقمقدسِ
تپشهایقلبِیکمجنونازلیلا ..ما از بچگی برامون جشنِ تکلیف گرفتن اماجشن تکلیفِ عشق هیچوقت نداشتیم!برای جشن تکلیفِ بلوغ فرزندانِمون برنامه داریم اما هیچوقت برای شروعِسنِّعاشقی برنامه نداشتیم!ظرف وجودمون دنبال یه نفر میره!تمرکز میکنه..رفتارا و سکناتش رودوست داره.. تمامِکششهای قلب
و تپشهای تند شدن قلب و یه حالتِ
گرفتگیای تو قلب بوجود میاد. ما به این حالاتِمون هیچ وقت احترام نگذاشته ایم..بزرگترین بی احترامی به این حالات نداشتن یک برنامهی تربیتی برای این ظرفِ درونی بوده که در دوران سنِّتکلیفِ عاشقی ، اسیر فیک ها و غيرواقعي هانشود!عشق بزرگتر لازم است.عشق بزرگتر عشق های کوچکتر را تنظیم میکند _وقتی نورافکن در یک اتاق زده شودآنلامپهای دیگرخاموش بشودهم فرقی نمیکند؛سخت است اما عشق برتر که بیاید خودش درستش میکند!عشق اصیل، عشقی که در دنیا یک نماینده بیشتر ندارد!عشقی که نگاهِ_ابی_عبدلله خادم اوست!!خودت را درمعرضش قرار بده لطفا!محرّم فرصت عبور از هرچه غیر اوست و خواندن از یاران شیدایی و زندگی نامههای عاشقانِ حضرت است!من با هر چیزی که همیشه گرم است؛مثلِ؛چای، سینه زنی وسط هیئت، اشک
و لطافت دستان تو ، بردن اسم زیبایت به زیر زبانم، چشم هایَت، همسو هستم..تو همسوترین موجود برای قلبِ من
هستی امشب زیارت تو بهترین عبادت است ومنم که در فراق تو زائرتو شدم.همیشه تضادها در کنار تو رنگ و معنا میگیرد!اعتبار پیدا میکنندانسان ها به میزان آن چه که قلب هایِ شان به آن تکیه کرده است؛شَرَفالمکانِبِالمکینِ..هر انسانی در مواجهه باخودش متوجه خالی بودن نیمی از خودش میشود که باید پُر شود و در عالم به دنبال آن میگردد_ و آن جز با
سپردن به نگاهِ_ابی_عبدلله حاصل
نمیشود!برای قلبِ هر شخصی پنجرهای باز است تا باآن، قلبِ او احیاشود و خداوند محرّم را برای احیایِقلوب آفرید و قلبیبیشترین بهرهیحیات را میبرد که برای اهدافِ محرّم تلاش بیشتری کند و آن چیزی جز نگاهِ_ابی_عبدلله نیست!بندگی درهر موردی لذّت و آرامشی همراهش
هست؛برخی موقّت ولی خطرناک وبحران آفرین واگر برای فرار از بحران بخواهی دوباره آرامشفیک ومصنوعي بسازی بازبحرانی بر بحران دیگر وخالقِ
اخلاقی خطرناک هستی!بخشِ همیشگیِ زندگی هر انسانی تصمیمهای بین دوراهیهای اونه وهر تصمیمی که ارادهاش رو داشته باشه یه رنجی در اون نهفته تا با نگاهِ به هدفِ انتخابش؛رنج تصمیم رو به حسِ عمیقِ آرامش تبدیل کنه!کاری که حرّدر کربلا انجام داد!رنجِ عبور ازیک دوراهی را خرید!هیچکسی از این دوراهی ها رهایی نمییابد! از آزادیای که به من دادی تا برم گناه کنم و تو منتظربودی که برگردم و من هنوزبرنگشتم ، میترسم از تمامِ برنگشتن هایم _ من بین تو و تمام خواستنی هایم ماندهام و میترسم! شاید یک حرِّ تو باشم !!توبه ی مردانه کردم!
خب!رسیدیم به دلدادگی پسردایی مهناز،"ابوذر"!باید خودم را بی حس نشان میدادم اما حالات درونی ام کار دستم ميدادو او بلد بود خیلی خوب دلبری کند..اوپسري شوخ طبع و قابل احترام بود کمتر کسی از دستش ناراحت ميشدوبه قولی هوای همه را داشت شبیه امیر بود و این حس برایم بيشترقابل لمس بود..مهناز از من خواست تا مدتی پنهانی باهم تلفنی در تماس باشیم تا از علایق و سلایق هم باخبر شویم اماقبول نکردم چون دیگر آن دخترک عاشق سربه هوانبودم و عاقلانه رفتار میکردم واين کارم اورابيشتر جذبش کرد تادفع بشود!داشتم برای عشق و عقل و احساسم بها میدادم وبه شدت درگیر قلبم میشدم ولی چاره نداشتم باید!باید ميسوختم وميساختم..چند ماهی گذشت ابوذر با مادرم صحبت کرد واز او درخواست کرد که تابه سربازی میرود ومي آيد من راشوهرندهد!مادرم به من چیزی نگفت تا سر وقتش!خواهردومي مهناز نامزد کرد و این جشن برخلاف تصور ما،مختلط بود و خواسته دامادجديدشان بود البته همه موجّه بودند به غیر از دوستان خواهرسومي مهناز،منیره!منیره دختر شیطان و آب زيرکاهي بود که پسرهاازدستش آسایش نداشتندودوستانش هم دو قدم جلوتر از او!جمع را جوری به رقص و پایکوبی تبدیل کردند که کم مانده بود دعوای فامیلی راه بیفتد!داماد طفلکی داشت از راه به در میشد!چون همه ی مردهامجلس را ترک کردند و احترام بزرگترهارانگه داشتند..بالاخره این لوندی ها کاردست پسرها داد نه اینکه نديدبديد باشندویا هوس ران،نه! گاهی یک دختر فشاری به روان پسر وارد میکند که از ذهن مادخترهادوراست؛اصلا خودخدا این را خلق کرده اما مصرف حلالش نه گناه!ابوذر از همانجا وارد رابطه بايکي از آن دخترهاشدو من بعدها فهمیدم که این نقشه منیره بود تا ابوذر که به تله ی اونيفتاده بود و عاشق من شده بود را بسوزاندو انتقام بگیرد نه ازمن!صرفا از ابوذر اما نمی دانست آن دخترگرگترازاین حرف هاست و
باند پرواز 🕊
#دلنوشته #صبرانه_ای_از_عشق #قسمت_هشتم 🪄🪄💌💌📝✍✍✍✍ 📖 السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ
عشق و عاشقی نمیکند و از فطرت پاک دور است!..
ادامه دارد..
❌کپی به هیچ وجه جایز نیست❌
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسین جان♥️
دلتنگ است!
چشمهایم برای دیدن گنبدت
دستهایم برای لمسکردن
ششگوشهات
گوشهایم برای شنیدن
همهمهی بینالحرمینت
بینیام برای بوی عطر سیبت
خلاصه بگویم،
تمامِ من دلتنگ توست ..💔
#دلتنگ_کربلا
شبتون حسینی🌙💚
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
حسین جان♥️ دلتنگ است! چشمهایم برای دیدن گنبدت دستهایم برای لمسکردن ششگوشهات گوشهایم برای شنید
به امید روزی که هممون تو کربلا این نوحه رو بخونیم👆🏻🥺
_یک یاحسین گفتم و دیدم غمی نماند
تسکین دردهای دل مضطرم حسین....♡
16752748645569.mp3
2.98M
🎧 شور زیبا و احساسی
حسین آقام ...
همه میرن تو می مونی برام🖤
🎤 حاج سیدرضا نریمانی
#رزق_حسینی امشبمون😔💔
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
عزیز فاطمھ!
در قفس سرد و تاریڪ سینھ ام
تمام در و دیوار دلم،
پر شدھ از چوب خط هاے نبودنت🍁
لحظھ شمارے مےڪنم براے..
روزے کھ با مژده آمدنت؛
این انتظار به آخر برسد
آن وقت، من باشم میان یڪ سپاه
از همهآنھایےکھ در شبهاےطولانےغیبت
انتظار تو را مشق ڪردھ بودیم..
نھ عادت را و نھ گناه!🥀
🌤اللهمعجللولیکالفرج 🌤
شب تون مهدوی 🌙💚
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
🌷🕊
سلام امام زمانم 💚
هر صبح که بلند می شوم ....
آراسته روی قبله می ایستم و می گویم:
"السلام علیک یا اباصالح المهدی"
وقتی به این فکر میکنم که خدا جواب سلام را واجب کرده است!
قلبم از ذوق اینکه شما به اندازه ی یک جواب سلام به من نگاه می کنی از جا کنده می شود..
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
قلبــــ مـرا هواے تو اشغال میڪند
با هر ســلام با حرمـٺ حال میڪند
دارم یقین ڪه حضرٺِ عالیجنابِ عشق
ڪربُـبَلا نصیـبِ من امسـال میڪند
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
صبحتون حسینی 🌱
روزی تون زیارت اربعین 🏴
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz