⭕️ دوستان بزرگوارم
اگر در بین اطرافیان تون دختر و پسرهای متدین و نجیب سراغ دارید که مایل به ازدواج
و پیگیر پیداکردن مورد مناسب خودشون هستند
می تونید اونها را از طریق سایت شهید مسلم خیزاب به همسر شهید معرفی کنید تا ان شاءالله به دعای شهید همسر لایق و شایسته ای نصیب شون بشه💯 💖
۵ آبان ۱۴۰۲
لازم به ذکر است تشکیلات جهادی منسوب به شهید خیزاب و به سرپرستی همسر شهید،
خانم رنجبر در زمینه های مختلفی فعالیت دارند
که یکی از این امور
فراهم کردن شرایط ازدواج جوانان مومن هستش
و تا الان واسطه ی ۱۴۰۰ پیوندآسمانی موفق بوده اند 😍
۵ آبان ۱۴۰۲
۵ آبان ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥺🥺🥺صاحب این دل تویی
حضرت صاحب الزمان(عج)💔
#امام_زمان
#غروب_شدنیامدی
#جمعه_های_انتظار
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
۵ آبان ۱۴۰۲
4_5926799807552163218.mp3
2.85M
🌷جمعه های دلتنگی🌷
🎙سید مجید بنی فاطمه
🌥بیا آفتاب پس ابر
⛅️ تا تموم شه
🌤غروب های دلواپسی
#امام_زمان(عج)
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
۵ آبان ۱۴۰۲
7.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حتماببینید👌
سکوت
در برابر ظلم به مردم #غزه ...
یا سکوت در برابر گناه #بی_حجابی
هر دو سکوت حرام است❗️
#بی_تفاوت_نباشیم
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
۵ آبان ۱۴۰۲
✅بهترین روزم، روز نابودی صهیونیستهاست
💠نکته کلیدی وصیتنامه شهید مسلم خیزاب از نگاه همسرش: «بر روی سنگ قبرم بنویسید تشنه نابودی صهیونیستها بوده و هستم و بهترین روزم، روز نابودی صهیونیستهاست»
#شهید_مسلم_خیزاب
#طوفان_الاقصی
#غزه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
۵ آبان ۱۴۰۲
#فلسطین_مظلوم🥺
لعنت خدا بر رژیم ظالم و جنایتکار صهیونیستی
لعنت بر حامیانش
و لعنت بر کسانی که چشم هاشون را به روی وقایع غم انگیز این روزهای غزه بسته اند و یاوه گویی می کنند👊
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
۵ آبان ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فوری
🛑هم اکنون حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به غزه!
🔺اوضاع غزه بصورت واقعی وخیم شده !
🔹ارتش رژیم کثیف صهیونیستی ابتدا دوساعت پیش برق و اینترنت رو تو غزه قطع کرد!
🔸با غروب آفتاب و تاریک شدن هوا ، جنگندههای ارتش اسرائیل بصورت وحشیانه و بی سابقه ای وارد آسمان غزه شده و بدون هیچ هدفی ، فقط بمب ها و موشکهاشون رو رها میکنن !
خداوند به امت رسول الله رحم کنه!
#لعنت_الله_علی_قوم_الظالمین
#صهیونیست_جنایتکار
#فلسطین_مظلوم
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
۵ آبان ۱۴۰۲
.
به خاطر قطع کامل تلفن و اینترنت به هیچ وجه نمیشه اطلاعاتی از غزه به دست آورد 😔
خبرهای بسیار کم مخابره میشه
یاالله ...
اللهم انصر جیوش المسلمین 🤲
.
۵ آبان ۱۴۰۲
۵ آبان ۱۴۰۲
باند پرواز 🕊
#دلنوشته #صبرانه_ای_از_عشق #قسمت_شصت_هشتم 💢هرکس " شبجمعه " دلش هوای کربلا کند، مادرسادات وقتی م
#دلنوشته
#صبرانه_ای_از_عشق
#قسمت_شصت_نهم
✍بايدبگويم از این دکترهای رک وسخاوتمند و نوع دوست در دنیا کم پيداميشود.هیچ دکتری را ندیده بودم درمقابل بیمار زانو بزند!!اما من که گفتم!زیبایی ظاهری و گفتار و کردار و بدن ورزشکاري اش اوراهم غصه دار کرده بود واگر زودترتشخيص داده میشد او به راحتی میتوانست درمان شود!صورت به صورت به احترام بیمارش که روی ویلچر نشسته بود؛ روی زانویش نشسته بود و دستان امیر را گرفته بودوبرايش گفت که روندبيماري اش چگونه است!باربد سیاووش و علی آقا و دکتر و امیر را تکه ابری سیاه در آغوش گرفت و بارانی شدند!به نظرم رعدو برق به باربد زده بود که صدای صاعقه ی قلبش تا قلب من رسیده بود!بدترین نوع سرطان!آن هم مغز واستخوان!آه! آه وفقط آه که چقدر دوستت دارم اميرمن!من چقدر افسوس می خورم که نمی دانستم چه دردی در بدن تو ریشه کرده است؟چقدر سخت تر از آن که همه چیز را از من پنهان کردند وگفتندخوب ميشود!قرارشد شیمی درمانی شود بلکه جواب بدهد! اما برعکس اصلا جواب نداد...از قسمت میانی ستون فقرات تاانتهايش زخم بستر گرفته بود و وزن ۸۷کيلو باقد بلند۱۸۹سانتي متر او؛برای جابجایی سخت بود...بمیرم الهی چقدرخجالت میکشید! باربد که بيکاربود علی اقاهم کارش را ول کرد وباپدرومادرم چهار تايي کنارش بودندحالاکپسول اکسیژن هم داشت نفس های سبز اورا سياهترميکرد!به ظاهر شفابود اماعذاب سختی برایش بود!هیچ چیز به اندازه ی آن زخم ها جگرسوزنبود اينهارابازهم بعدها به من گفتندوجگرم را آتش زدند! چه سرنوشت شومی درانتظار ما بود و دستان تقدیر اسیرمان کرد! از اینطرف خبرهای شیطنت آمیز باربد با برخی پرسنل بیمارستان؛روی اعصابم بود ومراعصبي کرده بود!بس نبود این همه اندوه!انگارباربد بااین کارش میخواست غصه های امیر را فراموش کند!چه اشتباه بزرگی!ازآن بدتر اینکه درگیر این رابطه ها شدم وبا باربد علنا ميجگيدم وقهرميکردم!مثل بيمارهاي روانی شده بودم و هرکس که از کنارم رد میشد گمان میکردم همان کسی است که باربد با اودرتماس است!چه احمقانه وابلهانه درگیرشدم!از قزوین تا تهران با گریه می رسیدم وبی تاب عزیزانم بودم اما فقط زمان کمی کنار شان بودم و بیشتر مشغول کنایه وجروبحث با عشق زندگی ام بودم!از زندگی سیر شده بودم و دیگر هیچ اهمیتی نداشت برایم که چه ميشود! خب دو شوک بزرگی بودهمزمان!تازه طعنه های اطرافیانم نصیب من شده بود!هر روز برای پرتو درمانی باید اميرم راکول میکردند و از پله ها بالا و پایین میرفتند..به دلیل اینکه بیمارستان برای قسمت شیمی درمانی آسانسور نگذاشته بود ودر زیرزمین بود! طفلک امیر مدام از آنها معذرت خواهی میکرد و میگفت برایتان جبران میکنم!بله؛روي قولش ماند و جبران کرد!😭
ادامه دارد ...
❌کپی به هیچ وجه جایز نیست ❌
۵ آبان ۱۴۰۲